چه چيزي براي مردم بهتر است؟ شركت در انتخابات يا تحريم انتخابات؟ براي پاسخ به اين سؤال بايد اتحاد محافل اسلامي ايران (= جمهوري اسلامي ايران) را درست شناخت. با چند سؤال كليدي شروع كنيم: چرا خاتمي در دور اول انتخابات رياست جمهوري رد صلاحيت نشد؟ آيا مي ترسيدند او را رد صلاحيت كنند؟ فكر مي كنم همه بگويند نه، آيا فكر مي كردند راي نمي آورد؟ اگر اينطور بود چرا خيلي ها را كه مسلما كمتر از او راي مي آورند رد صلاحيت مي كنند؟ آيا غير از اين بود كه او را بازيگري مي دانستند، كه مي توانستند در آن دوران آنگونه كه مي خواهند بازي دهند و بواسطه او مردم را هم چند صباحي بازي دهند. آيا جلسه پرسش و پاسخ او با دانشجويان در سال اول رياست جمهوري، و وضعيت دانشجويان در 18 تير امسال مؤيد اين نكته نيست كه درست انديشيده بودند.
اساسا، اگر اتفاقات ده پانزده ساله اخير را دقيقتر بررسي كنيم، به اين نتيجه مي رسيم كه تصميمگيري ها و عملكرد اتحاد محافل اسلامي ايران، نه بر طبق قوانين و اصول مدون و مطرح، كه بر طبق روابط فردي و محفلي نهادهاي بعضا ناپيدا، ولي قدرتمند شكل مي گيرد. يكي از اين محافل كه نقشي محوري در تصميمگيري ها دارد، اطلاعات جامعي در مورد وضعيت رواني-اجتماعي مردم گردآوري كرده و به نحو كارشناسانه اي تحليل مي كند. نتيجه گيري هاي اين محفل مورد استفاده بازيگران اصلي اين نمايشنامه سياسي قرار مي گيرد. آنان با توجه به اطلاعات بدست آمده سعي مي كنند به لطايف الحيل وجود نظام را استمرار بخشند. آنان هوشمندانه تلاش مي كنند مقاصدشان را به مردم القا كنند. چند ماهي مردم در جوش و خروش هستند، چند ماهي خموش، ... .
بنابراين، تشويق مردم به شركت در انتخابات تنها آب به آسياب دشمن ريختن است. بايد دانست حكومتگران ادامه حكومت را مهمتر از حفظ شعارهايشان مي دانند. اگر به دنبال اصلاحات هستيم بدانيم اختلاف اصلاح طلباني مانند برادر خاتمي (كه همسرش نوه رهبر انقلاب است) با محافظه كاران اختلاف سليقه است، حكومتگران (چه محافظه كار چه اصلاح طلب چه ...) زماني كه بدانند نمي توانند مردم را بازي دهند، اصلاحات خواهند كرد. چه براندازي و چه اصلاحات، چه از سوي نيروهاي داخلي و چه از سوي نيروهاي خارجي، نتيجه اي جز بدتر كردن اوضاع ندارد، تنها مقاومت منفي است كه مي تواند (در درازمدت) چاره ساز شود.
امضا محفوظ