سه شنبه 23 دي 1382

من رای نمی دهم! داريوش سجادي

حضور گسترده ، مسئولانه و آگاهانه شما شهروندان در انتخابات اسفند ماه بيش و پيش از آنکه مشروعيت دهنده به سوء سياست های تماميت خواهان سنگر گرفته در ارکان انتصابی حکومت باشد مشروعيت دهنده به جنبش اصلاح طلبی و پويائی و بقا و استمرار آن بوده و می باشد

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

نوشته زير قرار بود تحت عنوان « ما رای نمی دهيم» و با امضای جمعی از روزنامه نگاران مقيم خارج از کشور و بمنظور فراخوان هم وطنان جهت شرکت در انتخابات پارلمانی يکم اسفند سال جاری منتشر گردد. هفته گذشته شخصاً تهيه اين متن و فراخوان مزبور را به جناب آقای ابراهيم نبوی پيشنهاد کرده و از ايشان خواستم در عين حفظ اختلاف نظرات و مواضع دو جانبه مان بمنظور رعايت منافع و مصالح ملی کشور متن زير را مشترکاً منتشر نمائيم. هر چند نبوی عزير از اين پيشنهاد استقبال کرد و قرار گذاشت که نويسندگان وجيه المله ديگری را نيز بر جمع دو نفره مان اضافه کند اما بدنبال رد صلاحيت گسترده نامزدهای انتخابات مجلس مشاهده شد نبوی شخصاً و بدون احساس نياز به اطلاع اينجانب پيشنهاد مزبور را مبدل به فراخوان « يک دست صدا ندارد» شش نفر از روزنامه نگاران ايرانی مقيم اروپا بمنظور حمايت از نمايندگان متحصن در مجلس ايران کرد.
اجرشان محفوظ و زحمتشان مشکور. با اميد به توفيق نمايندگان متحصن و همراهان ايشان شخصاً بر ضرورت مشارکت همه جانبه مردم ايران در انتخابات پيش رو تاکيد کرده و مطمئنم ديگر همکاران دلبسته به جنبش اصلاحات نيز مخالفتی با آن نخواهند داشت. انشاالله!

[email protected]

حضور يا عدم حضور در هفتمين انتخابات پارلمانی ايران گزينه پراهميتی است که در مقطع کنونی بيت الغزل بيانيه ها و مواضع جميع سازمانها و دستجات و شخصيت های سياسی ايرانی در داخل و خارج از کشور شده است.
احتجاج نهائی قائلين به تحريم و عدم مشارکت مردم در انتخابات مزبور، از مشروعيت انداختن حکومت ايران با محروم کردن جمهوری اسلامی از پشتوانه حضور مردم در انتخاباتی است که از سوئی با نظارت استصوابی شورای نگهبان حق انتخاب آزادانه کانديداها را سلب می کنند و از سوئی ديگر مجلس منتخب مردم را با تورهای قانونی و فشارهای خارج از پارلمان از حيّز انتفاع می اندازند.
اين در حاليست که ورای مجادله رای دادن يا رای ندادن شهروندان در انتخابات مزبور، تحصن نمايندگان رد صلاحيت شده مجلس و فراخوان ايشان به پيوستن ديگر آحاد جامعه به اين تحصن بمنظور التزام تائيد صلاحيت کانديداهای انتخابات مجلس توسط شورای نگهبان در محل مجلس شورای اسلامی در حال انجام است.
متحصنين در حالی شهروندان ايرانی را به پيوستن به تحصن خود فرا می خوانند که کسری از شهروندان بدون توجه به جنس درد و دغدغه متحصنين از بنيان تصميم به عدم شرکت در انتخابات اسفند ماه را گرفته و اُمهات اين کلبی مسلکی و انعزال طلبی خود را ناظر بر از مشروعيت انداختن حکومت با تقليل حجم شرکت کنندگان در انتخابات قرار داده اند.
در اينجا با حفظ احترام به نمايندگان متحصن در مجلس ايران و با آرزوی توفيقشان در نوع مبارزه متخذه شان انگشت اشاره خود را بعنوان روزنامه نگاری وابسته به جنبش اصلاح طلبی ايران متوجه مردم ايران کرده و از بابی ديگر و ضرورتی متفاوت ايشان را مخاطب وجيزه خود می نمايم.

هموطنان گرامی!
جنبش اصلاح طلبی ايران وجود و تعينی است متکی بر خرد جمعی و کنش اجتماعی. شرط اقبال و توفيق رويکردهای اجتماعی، مسئوليت پذيری متکی بر عقلانيت رفتاری است.
جنبش اصلاح طلبی ايران به همان اندازه که از ناحيه تمامت خواهان در معرض تهديد و هزيمت است همزمان با خطر آلوده شدن به آفت قهرمان طلبی شورمندانه و مسئوليت گريز، آسيب پذير بوده و می باشد.
حکماً تماميت و هويت جنبش اصلاح طلبی ايران را بايد و می توان در قامت سيمرغ مسالمت جوئی مجسم کرد که آحاد شهروندان نقش آفرينان آنند.

هم وطنان گرامی!
حضور گسترده ، مسئولانه و آگاهانه شما شهروندان در انتخابات اسفند ماه بيش و پيش از آنکه مشروعيت دهنده به سوء سياستهای تماميت خواهان سنگر گرفته در ارکان انتصابی حکومت باشد مشروعيت دهنده به جنبش اصلاح طلبی و پويائی و بقا و استمرار آن بوده و می باشد.
سيمرغ اصلاحات متکی بر احساس مسئوليت آحاد شهروندان ايرانی است. شما يکبار در انتخابات شوراها که عاری از کمترين نظارت استصوابی بود به غلط از حق مشروع شهروندی خود چشم پوشيديد و اينک فرجام آنرا بوضوح در پيش روی خود داريد که نه تنها ذره ای از اين عدم حضورتان خللی در عزم راسخ تماميت خواهان عليه سيمرغ اصلاح طلبی فراهم کرد بلکه اکنون برخاسته از آن خلاء حضور محکوم به تمکين در مقابل شوراها و شهرداران برخاسته از شوراهائی هستيد که نمونه تهرانش را تنها با گزيدن پشت دستهايتان و ناتوانی تان از اعتراض به عملکردهای اين منتخب بر کرسی نشسته خوش اقبال از غيبت شمايان، بايد تحمل کنيد!

هم وطنان گرامی!
شما در اين دنيا هيچکس را جز خود و خداوند برای ياری و بمقصد رسيدن سيمرغ اصلاحاتتان نداريد! و به هيچکس نيز جز خود و خداوند برای هم آغوشی با شاهد پيروزی نيازی نداريد.
نبرد دمکراسی، نبرد حق و باطل نيست. جدال ميان دو سليقه و انديشه متفاوت است. شهروندان قائل به اصلاحات در ايران همان قدر سهم و نقش در نبرد دمکراتيک خود با محافظه کاران دارند که شهروندان جبهه محافظه کاران.
انتخابات سالم ترين و بهداشتی ترين آوردگاه دمکراتيک برای چالش نهائی ميان اين دو سليقه است. جنبش اصلاح طلبی بخشی از جامعه ايران است و نه همه آن چاره ای هم نيست که موجوديت بخش های ديگر اين جامعه را ولو آنکه در تعارض صد در صدی با مواضع اصلاح طلبان باشند، برسميت بشناسيد. اين کمال توهّم و بی انديشگی است که در اين نبرد دمکراتيک عرصه را بنفع شهروندان جبهه مخالف خالی گذاريد.

هم وطنان گرامی
شنبه دوم اسفند ماه سالجاری در ايران روزی است مانند ديگر روزهای خدا که با اطمينان می توان گفت برخوردار از هيچ گونه اتفاق خاصی نخواهد بود. تنها تفاوتی که اين روز با روز قبلش می تواند داشته باشد آنست که غيبت شهروندان منسوب به جنبش اصلاح طلبی در روز گذشته ومحروم ماندن صندوق انتخابات از آراء ايشان روز شيرينی را برای آن دسته از شهروندانی را فراهم کند که در جبهه محافظه کاران در اين انتخابات حضور به هم رساندند و همانند انتخابات شوراها در سال گذشته در سلوکی کاملاً دمکراتيک و با حُسن استفاده از نبود شمايان فاتح کم هزينه انتخابات شده اند.

هم وطنان گرامی!
همه نسخه نويسی های هم وطنان خارج نشين تان را که از راه دور دستی بر آتش داشته و شمايان را توصيه به تحريم انتخابات می کنند به ديوار بکوبيد! همين جُرم بر ما کافی است که در روزگار تلخی و سختی شمايان را تنها گذاشته و گوشه عافيت در غرب را مُرجح بر همدلی و همراهی با شما قرار داده ايم.
قشر حجيمی از اين هم وطنانتان سالهاست که در اينجا از خود و کشور شان توهم و تخيلی ساخته و خود را زنجيری چهار زندان ذهنی جغرافيا و تاريخ و جامعه و خويشتن در اين ايران تخيلی کرده اند.
به تعبيری استعاری از زنده ياد شاملو:
در اين زنجيريان هستند بی مر مردمانی !
که در رويايشان هر شب شهده شيرين انقلابی را در ايرانشان بينند.
ايشان سالهاست که در خوش نشينی خود خواب انقلابی ديگر توسط شمايان را در داخل می بينند تا اگر فرصتی دست داد از سر تفنن و تفرج چند روزی را برای خوشی و خوش خرامی هايشان به وطنی که به آن می بالند، سری بزنند!
اجازه بدهيد ايشان راساً بدنبال انقلاب و براندازی شان بروند و از کيسه شخصی خود هزينه اين انحلال طلبی را هزينه کنند!

هم وطنان گرامی!
سيمرغ جنبش اصلاح طلبی ايران با صراحت لهجه خطاب به همه شهروندان ايرانی تصريح داشته و می دارد که در طی راه و هدف دور و مشقت زای خود نه توان معجزه دارد و نه ادعای آنرا.
جدال جنبش اصلاح طلبی طلايه شب عاشوراست!
سيمرغ اصلاحات شب جمعه يکم اسفند ماه همه ياران خود را فرا می خواند و خطاب به ايشان با چشمهائی بسته گوشزد خواهد کرد که:
آنانکه در رويای انقلاب و براندازی آمده اند، اشتباه آمده اند!
آنانکه در همراهی اين مسير مشقت زا نابردبار و عجولند از تاريکی شب بهره برده و بازگردند!
آنانکه در طمع پست و جاه مقام آمده اند آدرس اشتباه گرفته اند و به جبهه مخالف بپيوندند!
آنانکه توان و طاقت همراهی تا مقصد را ندارند، بازگردند!
چشم سيمرغ برای رفتن و نديدن رفتن ايشان بسته است!
جنبش اصلاحات جائی برای وا داده ها و بُريده ها و ناصبوران ندارد!
اما آنانی هم که مانده اند و می مانند بدانند که شرکت در انتخابات مجلس هفتم بر فرض پيروزی نيز متضمن پايان کار و بفرجام رسيدن اصلاحات نيست.
اصلاحات يک پروسه درونگرد ، مستمر و دائمی است که حضور مستمر و مشارکت آگاهانه و مسئوليت پذيرانه جميع شهروندان را می طلبد.
راه اصلاحات راهی است پرمشقت و پرهزينه. دمکراسی هدف اصلاحات نيست و وسيله نيل به مقاصد اصلاحات است. شرط موفقيت پايمردی و بُردباری است.
مجلس هفتم تنها يکی از خان ها و عقبه های واجب الفتح برای تداوم و بقای جنبش اصلاحات است.
سربازان جنبش اصلاحات مکلفند بر فرض قلع و قمع جميع نامزدهای ورود به پارلمان ولو آنکه تنها يک نماينده را هم با اکثريت آرا به مجلس بفرستند، بصورتی همه جانبه در اين انتخابات شرکت کرده و جنبش اصلاحات را محروم از اين تريبون ملی ننمايند.

هم وطنان گرامی!
انتخابات پارلمانی اول اسفند سال جاری از جمله معدود انتخابات پارلمانی در طول 25 سال گذشته در ايران است که نويسنده بدليل اقامتش در خارج از کشور توفيق حضور در آنرا ندارد.
25 سال پا به پای ديگر هم وطنان محجوب ايرانی در تمامی مراحل انقلاب بسته به وُسع و توان خود حضور داشته و در تمامی انتخابات کشور مشارکتی آگاهانه و فعالانه داشتم.
تقدير آن بوده که اين بار از حق مشروع شهروندی خود برای شرکت در انتخاب نمايندگان مورد وثوق جهت ورود به پارلمان برخوردار نباشم.
اما غيبت جبری خود در اين انتخابات را با اين اُميد تحمل خواهم کرد که هم وطنانم در داخل با حضور گسترده شان اين جالی خالی را بنحو احسن در انتخابات روز جمعه يکم اسفند ماه پُر کرده و همچون اينجانب در اين انتخابات:
رای نمی دهند! به آن کانديداهائی که کمترين حُرمتی برای فهم و شعور و تشخّص اين مردم قائل نبوده و نيستند!
رای نمی دهند! به آن کانديداهائی که طی ساليان گذشته يک روز هم نگذاشتند انتخاب و رويکرد اصلح مردم از دوم خرداد 76 به بعد بدون دغدغه اهداف عاليه خود را عملياتی کند.
رای نمی دهند! به آن جناح تمامت خواه و خشونت طلبی که در کوی دانشگاه آن فاجعه غم انگيز را رقم زد!
رای نمی دهند! به آن جناح اقتدارطلبی که طی شش سال گذشته همچون بختک بر جان مطبوعات اصلاح طلب افتاد!
رای نمی دهند! به آن نامردمانی که در فتنه قتلهای زنجيره ای با لطائف الحيّل مذبوحانه کوشيدند انگشت اتهام خود را متوجه خاتمی و يارانش کنند!
رای نمی دهند! به آن نارفيقانی که حماسه دوم خرداد 76 را به کام مردم ايران شرنگ کردند!
رای نمی دهند! به آن جريان سياسی ای که يک لحظه هم از کارشکنی در مسير حرکت کابينه خاتمی غفلت نکرد!
مجلسيان را کوبيد، قلمداران به زندان انداخت، دانشجويان را سرخورده کرد، جوانان را پژمرده و اميد را کم سو نمود!

هم وطنان گرامی!
جنبش اصلاح طلبی در ميانه آوردگاه خود با مخالفانش چشم اميد به ياری همه هم وطنانی دارد که توان تقبل و تحمل بار مسئوليت را دارند. بی تفاوتی و انعزال طلبی در اين عرصه و لحظه کمال نابخردی است.
بقول زنده ياد سلمان هراتی:
چطور می توان ميان اين همه تفاوت، بی تفاوت ماند؟!

داريوش سجادی
23/دی/82
آمريکا

مقالات | بازديد 3051 | نظر 105 | دنبالک 0 | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالاي صفحه 
دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/3290

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'من رای نمی دهم! داريوش سجادي' لينک داده اند.
نظرات
[ALI - January 16, 2004 10:10 AM]

مي خواستم از هم ميهناني که با بازي پنداشتن دعواي دو جناح روشنفکر ماآبانه خود را به بي تفاوتي مي زنند بپرسم آيا اگر حاکميت يک دست شود خدا وکيلي شما دست به اعتراض مدني خواهيد زد؟يا در اين خيال خوش هستيد که بيگانگان شما را نجات خواهند داد؟به اطلاع هموطنان عزيز برسانم هر نقطه از دنيا به پيشرفتي دست يافته اين پيشرفت مرهون تلاش مستمر و خستگي ناپذير مردمش بوده است نه زندگي آسايش طلبانه و در خواب و خيال و همواره در انتظار سوپر مني که خداوند نه آفريده نه مي آفريند و نه خواهد آفريد.از جوانان همسن خودم مي خواهم از اين افکار آرمايانگرانه کودکانه و در عين حال ماليخوليايي نسل گذشته فاصله بگيرند

[Irani-ye dardmand - January 16, 2004 08:54 AM]

Agha shoar basse,dige hale adam az in harfaye eslah talabane bad mishe,age mardome Iran tooye in entekhabat sherkat konan yek bare dige be akhoonda sabet mikonan ke liyaghate mardom hamine ke alan toosh daran dasto pa mizanan.tahason aghayane majlesi ham yek bazi dige hast ke az ehsasate mardom sooe estefade konan. dar zemn in aghaye Sajaddi inghadri ke too maghalashoon az loghataye arabi estefade karde boodan malome ke ye vabestegihayee be in rejime akhoondi daran!!!

[کوچک - January 16, 2004 07:26 AM]

من مطوئن هستم که تویه مریضی روانی داری وخیلی دوست داری هرچند یکبار بانوشتن این چرندیات بازدید کننده های گویا رو تحریک کنی که یک شکم سیر ازعزا دربیاورندو حسابی انواع واقسام فوشهاو توهینها نثارت کنندومطمئن هستم که مثل سادیسمی ها لذت میبری.
ودر این راستا هم واقعأ مهارت شگرفی بدست آوردی چون در حساسترین مواقع مهمترین موضوع را انتخاب میکنی و خودت هم کاملأ واقفی که واکنش بازدید کنندها نسبت بتو چه خواهد بود یکسری فوشهای آبدار که واقعأ لایقش هستی ومطمئن هستم تمامش رو میخونی وسادیسمت یا بهتر بگم کرم کونت کم آروم میکیره.و از طرف دیگه هم خوب مواجب خوبی هم نسیبت میشه. تازه اینرو دوستان بازدید کننده باید پی برده باشند که تو نتنها نویسنده یا تحقیقگرویا روزنامه نگار نیستی حتی موضوعاتی را هم که انتخاب میکنی از خودت نیست از طرف اربابهای آدمکش بی صفت وزرات اطلاعات قوه قضائیه وکثافتهای جمیعت موتلفه مواجب بده تو است والا تو شعور ابداع این موضوعات رو به این بموقعی بعید میدونم داشته باشی ولی بیا به اندازه یک ارزن شرف پیدا کن ووقتیکه خونه ات وویلای شمالت رووماشین پژوات رووچیزهای دیگه ای که بهت وعده دادن بدست آوردی دست از سر این گویا با این مقالات چرندت وجدانأ بردار بروهمانجائی که 25سال انقلابی بودی در تمام صحنه های انتخاباتی حضور داشتی برگرد که الان حتمأ شغل خوبی هم در وزارت اطلاعات درحد لااقل بازجوویا شکنجه گر بامزیای خوب برات کنار گذاشتن چون مطمئنأ سالهای آینده با دوباره آمدن آدمخوارها تو مجلس ودولت برای پاکسازی این چند ساله که یه چیزهائی از دستشون در رفته بوجود امثال تو خیلی نیاز پیدا میکنن و تو هم این سادیسم مردم آزاری تو تو آنجا باروشهای دیگری مثل شکنجه وبازجوی التیام میتونی بدهی.
البته زیاد هم خوشحال نشو چون معلوم نیست عمر این شغل جدیدت مثل عمر این جمهوری اسلامی کثافت زیاد طولانی نباشه.وای به آنروز که تو وامثال تو دیگه میخواهید چکار کنید. شرمت بشه بس کن دیگه توواقعأ مثل ذیگیل میمونی.

[خ.سجادی - January 16, 2004 06:45 AM]

برادر سجادی. نور به قبر اجدادت بتابد که چنین فیلسوفی به دنیا عطا کردند. باز هم بنویس. دست ما را بگیر. دست مردم ایران را بگیر. رهنمود بده. پرچم را به دست بگیر و جلو بیفت. بگو به کدام سو برویم. از هم اکنون بگو سال دیگر به چه شخصی برای رییس جمهور شدن رای بدهیم. نوشته هایت را کتاب کن. کتاب درسی. بده دانشجویان بخوانند. در مورد غذا هایی هم که مردم ایران باید بخورند رهنمود بده. در مورد پوشش هم رهنمود بده. در مورد هنر هم رهنمود بده. بر ما است ای رهنمود دهنده که بر تو اقتدا کنیم. و ملت ایران چنین خواهد کرد. راحت شدی؟

[تفرشى - January 15, 2004 10:42 PM]

در سال ٥٧ كه انقلاب شد فاصله ى ما با دنياى پيشرفته ى خارج پنجاه سالى بيشتر نبود. امروز اين فاصله از پانصد سال هم بيشتر شده. اينهمه عقب ماندگى را چه كسانى ميخواهند جبران كنند؟ از اين آقايان مجلس كه خيلى محترمند و مثل من لمپن نيستند انتظار معجزه داريد؟

[Ahrash - January 15, 2004 05:13 PM]

خاین

[zedeenghlab - January 15, 2004 05:08 PM]

پهلوان پنبه هاي پشمالو .....ميوه چينان باغ آلبالو
اعتصاب و تحصن اينها.....ميفريبد جماعت هالو
برسرخون خلق درجنگ اند
......................دستهَ ساس و لشکر زالو

........چه حقيقت چه خيمه شب بازي
........ما نخواهيم جز براندازي

[Kaveh Ahangar - January 15, 2004 03:41 PM]

Hey sajadi,

The so-called Reformists are the opium of masses in Iran

And you are the UGLIEST, most pathetic Iranian character I have seen

If you had any respect for the people, the unanimity with which your so-called article is being TRASHED would have moved you to appologize and take it back. But if the experience is any evidence you are far too stupid to do that

It is clear that like your beloved reformists (!!!) you are only after reforming your income and benefits, of course in your case, for livinig abroad because living under the government of your so-called reformists in Iran is too inconvenient for you

Write us about Hell when you get there

[آريا - January 15, 2004 01:01 PM]

ببين سگ كثيف
به شرافت خدا قسم يك روز به بدترين وضع ممكن مي كشمت
وطن فروش

[سینا - January 15, 2004 09:49 AM]

پشت قتلهای زنجیره ای سکوت بود.
پشت 18 تیر سکوت بود.
پشت حکم حکومتی سکوت بود.
پشت مرگ کارگران سکوت بود.
پشت واقعه تظاهرات مردم ایران سکوت بود.
پشت قتل زهرا کاظمی سکوت بود.
پشت ...............
جالب است اقدام انقلابی و رادیکال نمایندگان واقعی ملت !!!! زمانی رخ می دهد که حقوق و مزایا و قدرت خودشان به خطر می افتد.
چه ساده لوحانه می خواهیم خودمان را گول بزنیم.
شرکت در انتخابات رژیم و رای دادن به کسی که امروز دوم خردادیست و سالها پیش برادرمرا ،نمیدانم چه کرد که من تنها با قاب عکسش را دیدمیا به کسی که دو سال پیش همکلاسیم را کشت.
حالا یکی پیدا شده که می خواهد برای اینها آبرو بخرد.

[tafreshi - January 15, 2004 04:23 AM]

دو روز پس از بيانيه شش روزنامه نگار در حمايت از تحصن مجلسيان، مردم هيچ حمايتى نشان ندادند. آينده نشان خواهد داد كه مردم چقدر در انتخابات شركت ميكنند. تا اينجا فقط يك بيلاخ بزرگ نصيب بيانيه نويسان شده. هر كس به روحانيون دل خوش كند سزاوار بهتر از اين نيست...

[قثظش - January 15, 2004 04:20 AM]

خفه شو مردک ابله>

[azadmanesh - January 15, 2004 03:27 AM]

Sajad kam bood digar mozd begirane jomhhorie jenayat va fesad niz be komake in namarde mozdoor amadand.
mozdoori be esme Ali ba addrese [email protected] motmaen bash ke dar fardaye azade Iran to, sajdi va digar hamiane in regime palid tavasote yek dadgahe meli be sezaye khoianate khod khahid resid.
Jonhoorie eslamie kasifetan mobarake rahbaretan, sajadi, to va tamame khatami zadeha mesle ebrahime nabavi, mardom tasmime khod ra baraye jaroo kardane in regime kasif va avamelash be zobaleh dane tarkhikh gerefteh-and va ha che ghadr shomaha khodetan az bala va paeen jer bedahid fayedeh nadarad.

[haghighatgoo - January 15, 2004 03:15 AM]

آقای سجادی!

شمارا به جان هر که دوست دارید، دست از سر "گویا" و خوانندگانش بردارید. همان "بازتاب" و "گویاآ" به قدوقواره شما بیشتر می آیند.

یک سوال هم دارم: شما که برای شرکت در یک کنفرانس اخیرا از آمریکا به مشهد رفتید چرا نمی خواهید برای انتخاباتی چنین "مهم" به ایران بروید؟ .... اگر این بار مخارچش را "محسن رضایی" تامین نکند، مطمین باشید "سردار سازندگی" از هیچ کمکی به شما دریغ نخواهد کرد.

[حقیقت گو - January 15, 2004 03:09 AM]

آقای سجادی!

شمارا به جان هر که دوست دارید، دست از سر "گویا" و خوانندگانش بردارید. همان "بازتاب" و "گویاآ" به قدوقواره شما بیشتر می آیند.

یک سوال هم دارم: شما که برای شرکت در یک کنفرانس اخیرا از آمریکا به مشهد رفتید چرا نمی خواهید برای انتخاباتی چنین "مهم" به ایران بروید؟ .... اگر این بار مخارچش را "محسن رضایی" تامین نکند، مطمین باشید "سردار سازندگی" از هیچ کمکی به شما دریغ نخواهد کرد.

[bakhabar - January 15, 2004 02:17 AM]

پريسا خانم كه كم اطلاعى
خاتمى او حرف را در نشست با استاندارانش زد كه اعلام آمادگى براى استعفا كرده بودن.
اى بى خبر بكوش تاصاحب خبر شوى

[پريسا - January 15, 2004 01:29 AM]

من چون طبعا ادم کم اطلاعي هستم ميخواسم يه سوال مطرح کنم اگه کسي ميدونه لطفا جواب منو بده :
مگر خاتمي که ختم کننده تمام مشکلات در ايران بود و هست و خواهد بود تا چند دوره ديگه ميتونه رئيس دولت باشه که مثلا نمايندگان رو با گفن : اکه قرار شد بريم با هم ميريم . دلخوش ميکنه
محض خنده هاي فريبا هم که شده کسي جواب منو بده
همون خارجه نشيني که بايد حرف نزنه

[majid - January 14, 2004 11:55 PM]

آقای داریوش سحادی چرا شما زودی عصبانی میشی ؟ هنوز که طوری نشده ، این " خارحه نشین "ها اصلا حرف شما داخلی ها را نمی فهمند، اینها حان شما 1400 ساله که از مرحله پرت اند ، فقط دو نفر توی این دنیا سرش میشه وآن هم شماهستید و بس . اصلا بهترین کار این است که شما کاری به کار اینا نداشته باشید ، خودت را کاندید کن ، من بهت رای میدم ولی بشرطی که خارج نیایی ، قول میدی؟ آفرین .

[farhad - January 14, 2004 11:34 PM]

جناب آقای سجادی از شما دعوت میکنم سری به مقاله افشا شدن سناريوى رد صلاحيتها!! اميد بهروزى در مقالات گویا سری بزنید.http://khabarnameh.gooya.com/politics/archives/004625.php
ما از رای دادن به آقایانی که فرق ... و گوشت کوبیده را تشخیص نمیدهند خسته ایم.
.we are sick of them

[فرهاد - January 14, 2004 11:30 PM]

جناب آقای سجادی از شما دعوت میکنم سری به مقاله افشا شدن سناريوى رد صلاحيتها!! اميد بهروزى در مقالات گویا سری بزنید.http://khabarnameh.gooya.com/politics/archives/004625.php
ما از رای دادن به آقایانی که فرق ... و گوشت کوبیده را تشخیص نمیدهند خسته ایم.
.we are sick of them

[YoungIranians - January 14, 2004 11:23 PM]

http://www.petitiononline.com/bamquake/petition.html
This Sunday, January 18, 2004, a Plan for the peaceful removal of the
Islamic Regime of Iran will be announced during a live program
broadcast on many Iranian satellite TV and Radio stations. The
program starts at 10 AM PST from NITV studios in Los Angeles, CA and will last for 6 hours, including a fundraising segment to support the
Plan
This program can also be seen live via the Internet at
www.IranRadioTV.com who will provide a FREE link on January 18th.

The program is sponsored by the Iran of Tomorrow Project, a group of
young Iranian intellectuals who for the last few months, have worked
together and prepared a blueprint for the post-Islamic Republic era.
You can learn more about the Iran of Tomorrow Project
atwww.BestofIran.com

Please send this notice to all your friends.

[سياوشان - January 14, 2004 10:56 PM]

آقاي سجادي
اين چندمين بار است كه مزاحمتان مي شوم و واقعا هر بار كه مقاله تان را مي خوانم از سخنانتان و كنايه هايتان واز نبوغ تان و درك عظيمتان تعجب مي كنم وهي شاخ بر شاخ برسرم مي رويد كه خدا چه دلاييلي و توجيهاتي بزرگ و منطقي داريد آخر نمايندگان مجلسي وروسايي كه حتي نميتوانند ازخود شان دفاع كنند چطور خواهند توانست از حقوق مردمان دفاع كنند و به خاطر مردم كاريكنند اينان نشان دادند كه چندين سال در خواب خرگوشي بودند وحالا بخاطر خودشان نه 2000 نفرديگر به جنگ افتاده اند روزهاي آينده خواهيد ديد حوادت وبازيهاي سياست وپشت پرده ها رامشاهده خواهيد كرد هنوز براي نتيجه گيري مدل دموكراسي زود است (( ابته دموكراسي وآزادي زچه نوعي خودي يا غير خودي ويا دشمن ويا دموكراسي مورد تاييد رهبري ))
از حول حليم درديگ نيفتيد
مسائل وتجربه ها 25 سال و اين 7 سال نشان داد كه در ايران دموكراسي و آزادي با اين مدل رژيم آخوندي غير قابل اجرا است بدان دل خوش نكنيد

[Bitaraf - January 14, 2004 09:01 PM]

Man tarfdaar yaa mokhaalef kessi nistam. Fekr mikonam dar sharaayete konouni baayad bishtart beh payamhaa tavajoh kard taa beh pyambaraan. farz konim in neveshteh bedoune enzaa montasher mishod.
Grouhi soaale bejaaei az aghaye sajjadi kardehand keh man javaabeshaan raa midaham. Soaal in ast beh cheh kess yaakessani bayad raay daad. motmaennan dar miaane davtalabaane rad nashodeh yaa aanhaeikeh rad shodeh va dar aayandeh ehtemalan tayyd khaahand shod hastand kessani keh dar sharaayete (taakid mikonam dar sharayete konouni) haeze sharaayet baraaye entekhaab shodan hastand. Farz konim faghat 2 nafar dar Tehran. Tassavor konid agar mardom in 2 nafar baa 2 million raay entekhaab shavand dar halikeh nafare balatarin raaye dadeh shodeh beh mohafezeh karan 3000 raay baashad.
AAya in mobaarezeh behtar az manfi boudan nist.
Shayad soaal shvad khob SO WHAT, javaab in ast agar sherkat nakonid, SO WHAT ?

[احمد - January 14, 2004 08:58 PM]

آقای سجادی!
از اینکه با وجود دیدن این نظرات باز هم کم نمی آورید و به حرفهایتان ادامه می دهید باید به شما جایزه پوست کلفت ترین آدم روی زمین را بدهند.

[تفرشى - January 14, 2004 08:53 PM]

اين كامنت هايى كه با حروف لاتين نوشته ميشوند مثل پارازيت عمل ميكنند و اشتهاى آدم را براى خواندن نظرات، كور ميكند.

[Ahmad Rezaee - January 14, 2004 06:49 PM]

Mr sajadi, hata aghay Mr. Nabavi ham tou ra be bazi nemigireh..akhe shoma va pedar khande shoma rafsanjani mojeb zendani shodan Mr. Nabavi shodan..man midanam shoma baray inkeh poole mofti az kise in melat be in tarf abaha baray shoma vared beshe dast be gedaee baray rai mardoom kardin, ta betonin yeh chand sabahi digeh kharje khodeton dar sarzamin sheitan bozorg bedin..vali soal man ine keh aya in hameh az kise melat bala keshidin baraton va haft nasle baz az shooma bas nis..bala vel kon boro beres be yeh kare aberoomand..akhe tou fekr mikoni kheili kasi hasi..hich kas tou ra nemishnase va bary tou va harfat ham pashizi ghael nisan..khar fahm shoodi ya na
Tehran, Ahmad..

[Roohi - January 14, 2004 06:43 PM]

I don't vote either.
The hell with the rest of article, I have no time to read Lataleat coming out of sick brain, or secret services people. Just the main message.
Man Ham Raay Nemidaham.

[Taheri - January 14, 2004 06:37 PM]

Iran: A Policy of Deception

By Amir Taheri


January 13, 2004 -- ONE man put up a ladder and another climbed it to take off the nameplate of a Tehran street. Passersby report that the operation lasted a few minutes.
The street in question is a villa-lined boulevard in a once-fashionable part of the Iranian capital. One of the villas housed the Egyptian Embassy before the 1979 Khomeinist Revolution.

In October 1981, the street was renamed after Khaled Ahmad Showqi al-Islambouli, the army lieutenant who murdered Egypt's President Anwar Sadat. In 1992, President Muhammad Khatami, then minister of Islamic Guidance and Culture, inaugurated a giant mural portrait of al-Islambouli on a building facing the Egyptian Embassy.

One of Khomeini's first moves in 1979 was to break relations with Egypt as "punishment" for Sadat's decision to make peace with Israel. When Sadat was murdered in 1981, Khomeini was jubilant: "A true son of Islam has acted to rid us of the Apostate Pharaoh," he declared. He vowed that his regime would never restore ties with Egypt until the Egyptians renounced peace with Israel and joined a Muslim front to wipe it off the map.

So why have the mullahs decided to take the name of the Egyptian terrorist off the street? Egypt's President Hosni Mubarak insists that without the name change he will not go to Tehran for the annual summit of developing nations next month. That would be a major diplomatic snub to the mullahs, at a time when they are feeling the heat of U.S. pressure in the region.

Does the change signal a genuine shift in Iranian policy? The answer must be no.

Even as the workmen were taking down the controversial sign, a team of Khomeinist dignitaries was inaugurating a symbolic tomb for al-Islambouli in Tehran's Behesht Zahra cemetery, in the area reserved for the "hero-martyrs of Islam." The tomb is adorned by a large portrait of the assassin.

And the daily newspaper Jumhuri Islami (Islamic Republic), owned by the "Supreme Guide" Ali Khamenei, has published an editorial implicitly calling for Mubarak's assassination. It says: "The great Egyptian people are fully capable of seizing the Islamic leadership over the Arab world. Naturally, Mubarak's revolting presence is an obstacle to that goal. But the followers of the martyr Khaled al-Islambouli know well how to remove this ugly cancer."

Meanwhile, Tehran's propaganda is trying to present the street name change as a climb-down by Egypt. The official media have invented a story according to which Egypt made the first move by taking the name of the last Shah of Iran off a street in Cairo. "When they took the cursed name of the Shah down, we decided to make a small gesture," says Ali Taskhiri, a cultural advisor to Khameini. In fact, no street in Cairo ever bore the name of any Iranian shah, and Egypt has made no concessions to the mullahs.

Also to hide the fact that they were eating humble pie, the mullahs have found a new name for the street: "Intifada Street." "The new name shows our commitment to the destruction of the Zionist state and the rejection of all peace deals with [Israel]," said a Foreign Ministry spokesman.

The tactic here is one the mullahs have practiced to perfection. It is based on the theological principle of Takiyah, which means hiding one's true beliefs to confuse adversaries. Its political version is known as Kitman (dissimulation).

The idea is to back out of an unequal contest with an adversary by giving him concessions that can easily be revoked later. Political discourse based on Kitman is capable of multiple, almost endless readings, re-readings and misreadings. This is why as Khatami is telling the Egyptians that Iran has made a major concession, Khamenei is telling the Iranians that it is, in fact, Egypt that is begging pardon from Iran.

Khomeini used the tactic in 1988 when he surprised everyone by accepting a ceasefire to end the eight-year war with Iraq. He presented his humiliating retreat as "the greatest victory of Islam in centuries."

The mullahs used the same tactic in 1998 over the Rushdie affair. While Khatami was promising the Europeans that the murder fatwa against the British novelist would not be executed, other mullahs were raising the bounty offered to anyone who would kill Rushdie. "The fatwa is not annulled," Khatami explained, "Its implementation, however, is not government policy."

The Iranian propaganda declared "victory" by claiming that the Europeans had agreed to force Rushdie to leave Britain and settle in the United States.

Late last year, we saw Kitman in action once again, this time over their nuclear-weapons program: The Europeans were sent home dancing with jubilation over a promise made by Hassan Ruhani, a junior mullah who acts as secretary of the High Council of National Security, that Iran would suspend production of weapons-grade enriched uranium.

The promise is backed by nothing concrete as it has never been approved by the Cabinet, let alone the Majlis (Parliament). It could be canceled at any time. In exchange, the mullahs avoided a clash with the United Nations while demanding that the European Union provide them with extra financial and technological aid.

Will the Egyptians fall for the Kitman trick as have the Europeans and others on so many occasions? Perhaps not. The Egyptians are local boys and know many of the tricks in our neck of the wood.

Mubarak may end up going to Tehran, and this writer believes that he should, but Egypt should insist on three points before full ties are restored:

* Acknowledgment of Egypt's right to make peace with Israel, thus ending the Khomeinists' attempts to seize control of a major part of Egyptian foreign policy.

* Closing down the offices and training bases, in Iran, of terrorist groups dedicated to the destruction of the Egyptian state.

* Handing over for trial in Egypt a number of Egyptian terrorists, including dozens who fled from Afghanistan to Iran after the fall of the Taliban in Kabul.

Iran is at the crossroads with what could be a decisive general election only weeks away. (Of course, Iran's "democracy" is itself a form of dissimulation; the recent mass disqualification of candidates is only one sign of that.) Many in Iran believe that it is time to abandon a strategy based on lying and cheating in the name of Takiyah and Kitman, and that a serious review of Iranian foreign policy is long overdue.

By taking a firm and principled stance now, Egypt could help those in Tehran who want a genuine end to two decades of subversive diplomacy by the Khomeinist regime.

[Naser - January 14, 2004 06:32 PM]

Check
http://www.iranian.com/DariushSajjadi/

For real picture of this terrorist before he starts looking at the MOON.

[Kourosh - January 14, 2004 06:02 PM]

Veghaht ham has its limits, but apparaently not for these Heyvanat-e Nabeh Khomieniees. They love it when people Khar them. The whole mullacracy is Kharri and Kheffat. The Khomeinists contributions are: Fesad, Fahsha, va Faghr. 3Fs. F you , Journalist Living in USA.

--------------------
Here are Shi'it Talibans new tricks.

There are few tricks that Mullahs are planning to implement:
1) First trick is, disqualify and then close to election qualify back. In between, those disqualified will get some sympathy from some people. That will give some reasons to people to vote.
2) As a back up trick or at the same time, they will start fighting in the media and physically in the majlis, so some of them may get the attention of some people..
3) Vali thing will claim, Imam Zaman himself came to my sleep, and said Va Muslema, Islam is in danger. Some non-muslems have been selected as candidates and might be elected, so cancel the thing. He will claim then, he as our Imam (God’s only representative on earth), is his duty to cancel election until things are qualified by controlling authorities, under law of Shar- ee-eh IN 5-8 YEARS..
4) There are even rumors in Tehran and other cities, that Shi'it Talibans are planning to muddy the region, by taking hostages, creating frictions with certain groups or neighbors, or some other terrorist’s activities. Then when somebody reacts, they will put country under emergency conditions and will not conduct election.

It seems that Iranians are aware of all of these tricks and much more and this time around will not blink, since, world is watching, and this is the only chance they have.

[amir - January 14, 2004 05:57 PM]

به اميد روزي كه خودم تو را خفه كنم . بي شرف بي ناموس

[Alijavadi - January 14, 2004 05:36 PM]

در اين دو روز به موضعگيريها نسبت به رد صلاحيت ها دقت كرده ايد؟


اگر دقت نكرده ايد بعد از خواندن اين مقاله ، خود نيز روند ماجراي موضعگيريها و اعتراضات را دنبال كنيد تا پى به اين سناريو ببريد.

حتماً دقت كرده ايد كه در اين دنياى سياست هم ، براي ورود به هر حيطه ايى ، احتياج به يك راه ورودى هست. همانطور كه ورودى آمريكا به عراق ، داشتن سلاح كشتار جمعى صدام بود و ورودي به كشور افغانستان ، طالبان و حمايت از القاعده و 11 سپتامبر و ..... همانطور هم ورود به كشاندن مردم به پاى صندوقهاي راًى و خلع سلاح آنان و خلع سلاح افكار جهانى ، هر دو !! احتياج به يك راه ورودي براي مقامات بي آبرو شده و اعتماد از دست داده ي جمهورى اسلامى دارد. اين راه ورود ، قبل از طي شدن ، احتياج به يك سناريوي جامع دارد؛ تا با توجه به نشانه هايى بسيارى كه از نوميدي مردم از روند اصلاحات و روند هاى سياسي گذشته و جارى در جمهوري اسلامى به چشم ميخورد ، مردم را فريفته !! تشويق به رفتن بر سر صندوقهاى راًى كند.


سناريو نويسان ، بدون توجه به بي رنگ شدن حناهاي قبلى ، سناريويى تكرارى را نوشته و قصد به اجرا در آوردن آن را دارند تا مردم احساس كنند راًى آنها ، صداى آنها ، و تمايلات آنها ، اينبار در حوزه قدرت جمهوري اسلامى ، تاثيرى دارد!! تا به اين ترتيب ، بتوانند با توسل به بدست آوردن مشاركت ظاهرى مردم ، خود را از بن بست سياسى موجود ، (كه هر دو جناح را فرا گرفته) نجات دهند.


اين بدست آوردن مشاركت مردم ، بدون توجه به نتايج انتخابات ( طبق گفته ي آقاي خامنه ايى) در حال حاضر با توجه به عقب نشينى هاي مداوم از ارزشهاى مقدس !! براي رهبران مشروعيت از دست داده ، اهميت خاص پيدا كرده است. ولى متاسفانه( از جهت مقامات ) و خوشبختانه (از طرف مردم محروم) اين سناريو در اولين مرحله اجرا ، از طرف مقامات مجري ، لو رفت و از پرده بيرون افتاد!! چطور؟ از بطن موضعگيرى هاي بعد از رد صلاحيت ها !! همه بالاتفاق در پايان اعتراض به نحوه ي عمل شوراي نگهبان و يا تاييد آن ، تصريح كرده اند « .... طبيعى است كه مقام معظم رهبرى برخوردهاى مخالف منافع ملى را قبول نداشته و ...» و يا :« ... طبق سنوات گذشته ، رهبرى به مثابه پدرى براي همه جريانهاى سياسى ، اعمال نظر خواهند كرد و نظر ايشان بايد براى همه حجت باشد» !! و يا آقاى عرب سرخى :« ... مقام معظم رهبرى مى توانند در اين شرايط در قبال آن دسته اقداماتى كه خلاف قانون است توجه كنند و دستورات لازم را بدهند و شوراي نگهبان را به مسير صحيحى هدايت كنند » !! و يا محمد سلامتى:« .... طبيعتاً مقام رهبرى ، برخورد هاى مخالف منافع ملى را قبول ندارند» !! و يا اين موضعگيرى :« ... وى در پايان همچنين تاكيد كرد كه با توجه به نقش مهم و كليدى رهبرى در كشور و با توجه به اظهارات رئيس مجلس ايشان ميتوانند در حل مسئله ، كمك كنند.» و يا الحسينى با اشاره به رد صلاحيت ها :« پا در ميانى مقام معظم رهبرى مى تواند مبارك باشد» و يا اين اظهار نظر يكى ديگر از مقامات نظام: «... نظر رهبرى قطعاً مى تواند براي همه ي جناحها قابل قبول باشد» و ...... در نهايت بالا رفتن كامل پرده ي سناريو ، آقاى كروبى:« من و آقاى خاتمى در ارتباط هستيم و مسائلى را همراه هم و يا جدا و هماهنگ دنبال مى كنيم و اين كار به اشكال رايزنى ، گفت و گو صحبت با مقام رهبرى و شوراى نگهبان به صورت معمول و متداول ادامه داده ايم و مى دهيم » تعداد اين نوع موضعگيرها و در پايان ، مطرح كردن نقش رهبرى ، آنقدر زياد بود كه بيان تمام آنها، تا ساعتها نوشتنش طول ميكشد ولى تعدد ديدن آنها ، به يكباره مثل نقاشيهاى سه بعدى ، سناريويى را از داخل آن هويدا ميسازد كه بنظر اينگونه ميآيد كه با پا در ميانى رهبر تعدادي از رد صلاحيت شده ، تاييد ميشوند و اين خوراك تبليغاتى براى نشان دادن پيروزى تعدادى از نمايندگان بر نهادهاى انتصابى ميشود و .... به اين وسيله تنور انتخابات داغ ميگردد و ...چهار سال ديگر هم اينجورى سر مردم شيره ماليده ميشود و ....


اگر براي شما ، اين سناريو، هنوز ظاهر نشده ، لطفاً به اين صحبت آقاى كروبى در موقع خروج نمايندگان معترض يا بظاهر معترض !! رد صلاحيت ها از صحن مجلس ا توجه كنيد:« اعلام نتايج تعيين صلاحيت نامزدهاى انتخابات آينده ي مجلس مورد تاييد رهبرى نيست. » !!( چرا؟ مگر شوراى نگهبان در اختيار رهبر نيست؟ مگر شوراى نگهبان سر خود ميتواند برادر رهبر و برادر رئيس جمهور را رد صلاحيت كرده باشد؟ مگر .... مگر اينكه اين پرده ي اول سناريو ي داغ كردن تنور انتخابات باشد) و آقاى كروبى افزود:« ناراحت نباشيد حقوق ملت را از راههاى قانونى دنبال ميكنيم » !؟ آقاى كروبى توضيح نداند چرا اين مطالبات را قبلاً دنبال نكرده اند و مرعوب حكم حكومتى شده اند و..... توضيح ندادند چرا راهاي قانونى به اعتراف خودى و غير خودى !! به بن بست رسيده و اصلاحات را مردانيده !! ولى در عوض ادامه دادند:« آقاى خاتمى هم تاكيد كرده اند كه اين را بگويم و ما نيز معتقديم كه اين كارى را كه انجام شده مورد رضايت رهبر نبوده است»!! سناريو را متوجه شديد؟


به هر حال اميدوارم شما در دام اين سناريوى خطرناك نيافتيد و آتش بيار معركه ايى نشويد كه خسر الدنيا و آخرت شويد!! چرا كه آقاى كروبى به خوبى ميدانند پشت پرده چه خبر است و چه سناريويى تدارك شده و ميدانند كه شوراي نگهبان بدون اجازه ي رهبرى آب هم نميخورند چه برسد به رد صلاحيت !!

[Saeed1800 - January 14, 2004 03:47 PM]

1- خلاصه در پایان مشخص نشد اگر آقای نبوی اشتباه کرده است کجای کارش بوده است ، فراخوان "یک دست بی صداست " ؟ یا بی اطلاع گذاشتن این نویسنده را ، از کارش؟! یا هر دو ؟ و یا هیچکدام؟

2- به نظرم لغتهای اصلاح طلب و محافظه کار در بعضی از قسمت ها جابجا تایپ شده است! شیواتر آن است که بخوانیم : ." "محافظه کاران" بخشی از جامعه ايرانند و نه همه آن چاره ای هم نيست که موجوديت بخش های ديگر اين جامعه را ولو آنکه در تعارض صد در صدی با مواضع "خود" باشند، برسميت بشناسند. اين کمال توهّم و بی انديشگی است که در اين نبرد دمکراتيک عرصه را "از" شهروندان جبهه مخالف خالی "کنند" ". نه ببخشید مثل اینکه مخاطب شهروندان اصلاح طلبند پس اصلا شیواتر آن بود که چیزی نوشته نشود.

3- و به راستی آیا می توان میان این همه بی تفاوتی ، تفاوتی قائل شد؟!!

4- متشکرم

[ali - January 14, 2004 03:17 PM]

Aghayeh Sajadi
Sokhanaane shoma besiar dorost va arzandeh ast. Beh omideh fardayeh roozeh entekhabaateh majles, keh jonbesheh mardomiyeh eslahaat dobaredobareh zende shavad
Afradeh naadaani keh dar inja beh
shoma fahaashi mikonand o naasezaa migooyand
joz esbateh beh hagh boodan sokhananeh shoma
nemikonand, cheh behtar keh afradeh ablah taeed harf mantegh ra nakonand,chera keh beh gholeh molana
ahmagh ar halvaa nahad andar labam
man az aan halvaayeh oo andar tabam
Salamat bashid, ey kash ma ham mitavanestim beh tahasson dar majles bepeyvandim

[آزادي - January 14, 2004 02:48 PM]

اي كاش آقاي خاتمي و مجلسيان و دوستانش اين ايستادگي و گرفتن حق را چند سال پيش نيز دارا بود ند

خاتمي خطاب به استاندران گفت ما با هم مي رويم و با هم مي مانيم.

امروز براي دفاع ازچه كساني سحن مي گوييد دفاع ازآزادي يا دفاع از دوستانش وهم حزبانتان و منافعتان اي كاش اين دفاع را نيز در 18 تير در بستن روزنامه ها قتلهاي زنجيره اي فسادهاي مالي و.... در مقابله با زياده رويهاي جناح مقابل داشتيد اي كاش مجلس در اين چند سال نشان مي داد كه واقعا براي دفاع وگرفتن حقوق مردم آماده است نه براي جمع خودشان

[bandeh - January 14, 2004 02:43 PM]

:Mr. Sajadi,

Shoma hanooz nafahmidid keh roozi ra khoda midehad va shoma be in dastmal kariha ehtiaj
nadarid.

Formule farib ba eslahtalaban, hokoomat ba ghodrat talaban digar taghash dar amadeh

eslah talaban afioneh melate iranand.

ya IQ shoma sefr ast ya yek khaen va fardeh zalil hastid. Dar har sourat haleh khanandeh ra beham mizanid.

agar aghayeh morteza nabavi shoma ra aslan dakheleh adam hessab mikonad, barayeh eeshan moteassefam.

,bekhatereh khodat va khanevadeat digar nanevis

Bekhatereh nefrine mardom too zendegi bad miari

[samad - January 14, 2004 01:38 PM]

....از اين پيشنهاد استقبال کرد و قرار گذاشت که نويسندگان وجيه المله ديگری را نيز بر جمع دو نفره مان اضافه کند .....نقل از مقاله بالا
بامزه اینجاست که این جناب سجادی خود را "وجیه المله"می داند.درجه وجاهت و مقبولیت ایشان از دید افکار عمومی بارها در عکس العمل به نوشته هایشان به اثبات رسیده است......فقط باید گفت زهی وقاحت....رو تو برم.

[سهراب - January 14, 2004 01:29 PM]

و از کدام قثیله ای جاهل؟کوری؟کری؟نمی بینی که چگونه ملتی 25 سال پیوسته گردن زده می شوند و مغز بهترین فرزندان این سرزمین خوراک ضحاک زمانه می شود .

[وطن دوست - January 14, 2004 12:46 PM]

آقاي داريوش سجادي

شاملو در کاشفان فروتن شوکران :

ـ اين گول بين كه روشني آفتاب را از ما دليل مي طلبد !
(طوفان خنده ها)
ـ خورشيد را گذاشته، مي خواهد با اتكا به ساعت شماطه دار خويش، بيچاره خلق را متقاعد كند كه شب از نيمه نيز برنگذشته است!
(طوفان خنده ها)

[مهدی - January 14, 2004 12:44 PM]

هر گاو گند چاله دهانی
آتش فشان روشن زخمی شد
این گول بین که روشنایی آفتاب را از ما دلیل می طلبد
طوفان خنده ها
خورشید را گذاشته می خواهد
با اتکا به ساعت شماطه دار خویش
بیچاره مردم را متقاعد کند که شب
از نیمه نیز برنگذشته است.
" شاملو"

[mahdi - January 14, 2004 12:43 PM]

هر گاو گند چاله دهانی
آتش فشان روشن زخمی شد
این گول بین که روشنایی آفتاب را از ما دلیل می طلبد
طوفان خنده ها
خورشید را گذاشته می خواهد
با اتکا به ساعت شماطه دار خویش
بیچاره مردم را متقاعد کند که شب
از نیمه نیز برنگذشته است.
" شاملو"

[mooshi - January 14, 2004 11:58 AM]

تقاضایی از آقای سجادی دارم......لطفا مر هموطن صدا نکنید....هموطن من کسی است که با درد دردمندان محشور و در تجربه ظلمات خاکستر نشینی این دوران تباهی شریک باشد.شما که چنین نیستید.شما گستاخانه و بی محابا به دفاع از جمهوری"شب"می پردازید و نور را از مردم دریغ می کنید.شما در خرقه وازگان پر طمطراق مروج جها و نادانی و کوری هستید......پس محبت فرموده ما را از هموطنی خود معاف کنید...که شما اهل قبیله قریش اید.هر چه هستید بیگانه اید.ولی ایرانی نیستید.

[سياوشان - January 14, 2004 11:43 AM]

آءاي سجادي
حسابي داري حال مرا بهم مي زني آخر تا كي دروغ از شما ها بشنويم سما كه ايقدر همه را مي كوبيد وفقط خودتان ويارانتان را مي بينيد وفقط وفقط راه نجات ايران را از آخور اصلاحطلبي (( بخوانيد منافع شخصي وجناحي خودي وغير خودي دشمن )))ميدانيد كه ديديم نيز نظر جنابعالي كه امروز از اصلاحات دفاعي مي كنيد وسينه چاك مي زنيد دررابطه با خارج نشينان وبرونمرز چندان فرقي با آدمكشان ندارد و كه ميدانيم كه اتحاد جمهوري خواهان در برونمرز حسابي شما ها راسوزانده و حاكميت را به وحشت انداخته و بسيارنگران شده ايد كه امروزبا طعنه وكنايه به آنان حمله مي كنيد و سابقه آنان را به زير سوال مي بريد و ميدانم كه آدمكش كيست وجانينا ن كيستند كه سابقه اين نظام كاملا هويدا است
من از اين اينجا پيامي دارم برايتان كه انمشا’الله بيشتر شما وهمقطارانتان بيشتر بفهميد

درود فراوان بر اتحاد جمهوري خواهان و آزاديخواهان راستين و واقعي
و از طلا گشتن پشيمان گشته ايم لطف كنيد ما را مس كنيد

[ehsan@ - January 14, 2004 10:27 AM]

To goh mikhori cheh ray bedi ya nadi

[هوشنگ علایی - January 14, 2004 10:03 AM]

تصمیم های شجاعانه مجلس ششم در مورد دو موضوع حیاتی را ملت ایران فراموش نخواهد کرد.
اول: نظارت دقیق و شفاف بودن قرار داد های نفت و گاز. خصوصا قرارداد های گاز.
دوم: نقش اثر گذار و حیاتی مجلس در فعالیت های اتمی و علوم هسته ای که اگر مجلس بر نظارت خود پا فشاری نمیکرد ...نمیدانم چه میشد.
نوشته های برادرمان اقای سجادی در مورد این دو موضوع را ملت ایران همیشه به یاد خواهد داشت.

[majid - January 14, 2004 09:25 AM]

با سلام
دوستان عزيز از سه خصلت دور باشيد كه اين سه خصلت سر منشا تمامي مشكلات ما انسانها ميباشد.
(( حسد - حرص - تكبر ))
افزايش تعداد نظرات دوستان در مورد اين نوشته از آقاي سجادي نشان از حساسيت دوستان بر روي مسئله انتخابات است اميد كه دوستان با تصميم منطقي خود در انتخابات مجلس هفتم ايران عزيز را يك گام به جلو هدايت كنند.

اماآقاي خاتمي روي سخن من با شما است،اميدوارم دوستانت اين حرفها را به گوشت برسانند:
1)ديروز نطقي فرموديد كه(( يا همه مي مانيم يا همه ميرويم))شما بعنوان يك مدير كه يكي از وظائف اصليش ارزيابي نيروهاي تحت نظرش ميباشدچگونه به اين نتيجه رسيده ايد كه تمامي نيروهاي وابسته به شما داراي عملكرد قابل قبول بوده و حق ادامه كار را دارند؟چرا همه را با يك چوب ميرانيد شما معتقديد كه همه خوبند و در مجموعه شما نيازي به هيچ خانه تكاني و اصلاح دروني نداريد.همين جا خدمتتان عرض كنم كه دليل اينكه به اين روز افتاديد و مجبور به گدائي از شوراي نگهبان هستيد فقدان مديريت علمي و منطقي وارزيابي جهت بهبود و اصلاح دروني خود است.
جناب آقاي خاتمي با اين ديدگاه اين كشور را به كجا خواهيد برد؟؟؟؟

2)صداقت و يكي بودن قول و عمل يكي از شاخص هاي انسانيت و مردمي بودن مديران است كه متاسفانه شما فاقد آن هستيد.هنوز يادمان نرفته اتوبوس سوار شدن شما و يا صرف ناهار در سالن غذاخوري با كارمندان را چه شد؟؟چرا ادامه پيدا نكرد؟لطفا جواب بدهيد.

3)جناب رئيس جمهور مطبوعات به پشت گرمي شما پا به ميدان نهادند چرا پشت آنها را خالي كرديد و گذاشتيد آن شود كه شد؟؟مگر مطبوعات به عنوان يكي از اركان اساسي اصلاحات تعريف نميشود چرا در آن زمان با قدرت از آنها دفاع نكرديد؟؟آنروز از امروز خيلي قدرتمندتر بوديد؟
از اين قبيل مسائل در زمان رياست جوهري شما فراوان است و مردم هيچ كدام را از سوي شما جوابي نيافتند پس لطفا ديگر منتظر حمايت مردم نباشيد و با همانهائي كه با هم سر در آخور بيت المال داريد فكري به حال خود كنيد .
مردم شما را از خود نمي دانند شما از مردم فاصله گرفتيد و آنها را بامشكلاتشان تنها گذاشتيد.
تصميم منطقي مردم در انتخابات سرنوشت اين مملكت را روشن ميكند اين تصميم الزاما مثل تصميم هاي گذشته نيست!!!!
بگذاريد همه دنيا ببينند كه چرا يك ملت پيشرفت ميكند و ملتي سرفراز ميشود.سرفرازي يك ملت در گرو تصميمات صحيح و منطقي خود در برهه هاي خاص زماني و مكاني است.
زنده باد ايران و ايراني

[باران - January 14, 2004 08:35 AM]

من راي نمي دهم . چون حق دارم انتخاب كنم و وقتي انتخابات فرمايشي است لزومي به راي دادن من و امثال من نيست .
باور كنيد ما نبايد براي اينها ارزش قايل باشيم كه حتي به خودمان زحمت فكر كردن در مورد كار هاي نمايشي اشان را بدهيم . اينها موقع لت و 1ار شدن دانشجو ها كجا بودن ؟ موقع تصويب لوايح بنفع مردم كجا بودن ؟ ( ما خودي نيستيم و نخودي هستيم . )
من با گاندي موافقم : مبارزه منفي بهترين راه است .

[Namdar - January 14, 2004 07:44 AM]

We just found out the current Majlis is not legitimized. If you don't agree with me, just check the statement issued by Geeks Council (GC), where 80 or one third of current members are disqualified. What kind reform you expected from a disqualified Majlis. Didn’t I tell you: Mullahs are irreformable. By the way I agree with this Sajjadi Hoghebaz-e Nabeh Khomieniee . I will not vote either.

[parviz - January 14, 2004 07:31 AM]

من با نظرات آقاي سجادي کاملا مخالف هستم ولي بدليل دادن امکان اظهار نظر به خوانندگان تشکر ميکنم. با اين حال جاي يک سوال باقي ميماند. اگر خارج نشين بودن و اظهار نظر کردن در مورد مسايل ايران جرم است خود ايشان هم که در خارج از کشور تشريف دارند؟ اين که خيلي تناقض آميز است؟
ضمنا اين مردم داخل کشور بودند که در انتخابات شوراها شرکت نکردند و احتياجي به راهنمايي کسي نداشتند.

[kourosh - January 14, 2004 07:15 AM]

Take this "Chel Morgh" and Shaaf it. You hayvane nabeh Khomieniee never give up do you?

[کوچک - January 14, 2004 06:58 AM]

اولأدراصلاح طلب بودن واقعی تو همانقدر باید مطمئن بود که در بالادر نظردهنده2برادرت پورسلیم باتأئید تووشورای نهگبان گرامیت درردطلاحیتهابا توهمنوا شده ومردم یکی دو میلیونی جیره خوار همیشه درصحنه روهمراه باتودعوت بشرکت درانتخابات کرده تا توئ دهن شصت وخورده ی میلیون نفر بقیه بازی خورده مزدور نوکر اجنبی دیگه که قراره به تحریک فراری های ضدانقلاب خارج نشین نوکر امریکاو غرب بزنند.
ولی حالا برادر انقلابی همیشه در صحنه مبارزه وانتخابات من از جمله کسانی هستم که میخواهم مثل توانقلابی وهمیشه در صحنه باشم که امریکای جنایتکار ومزدورهای خارج نشین نتوانند از عدم شرکتم در انتخابات سواستفاده کنم ولی بدلیل اینکه سابقه انقلابی کم دارم وشما در25سال کذشته همیشه انقلابی واصلاح طلب بودید بمن هم راهنمائی کنید که باید به چه کسانی رای بدهم ولی درهمینجا بمن قول شرف ووجدان انقلابی واصلاح طلبی بدهید که کسانیرا که معرفی میکنید حتمأوقتی به مجلس رفتند جانزنند وکارهای انقلابئ واصلاح طلبانه بکنند.
ولی در غیر آنصورت بمن ودیگرانی که مخالف نظرتان هستند حق بدهید که شما را فقط یک مزدور قلم بدست جیره خوار پفیوز جمهوری کثافت اسلامی بدانیم وانوقت شرم کنید ودیگر قلمتان را لطف کرده بجای قلم فرسائی ومزدوی درماتهته گرامی فروکنید.
شرم ونفرت بر شما وامثال شما باد. دست از سر مردم بردارید مردم در همان اول اسفند با تحریم همه جانبه شان که نه بخاطر نظرات وگفته های خاج نشینان امثال شما یا مخالف شما بلکه بدلیل شعور وتشخیص خودشان خواهد بود زمان زیادی تا اول اسفند باقی نمانده کمی تحمل داشته ماتهته گرامی راهم بیاورید بشما وامثال یاوه سرایانی مانند برادرتان پور سلیم در بالا ثابت خواهد شدو سیاهی بر ذغال!!!!!!!!!

[shirafkan - January 14, 2004 06:16 AM]

dar takmile goftehaye doostemoon ARSHAM
baz sad rahmat be olagh, olagh faghat mottaham be nafahmist vagarna soodi ham be ensan miresoone, amma amsale SAJJADI va hampialegiha va arbabanash alave bar nafahm bisharaf ham hastan. dar zemn olagh alaraghme nafahmi kasi ra nafahm hesab nemikone vali in aghayoon dar heyne khari mardom ra ham khar hesab mikonan

[sandra - January 14, 2004 05:29 AM]

taajjob mikonam az inke age bayanieye an 6 nafar jahate emza va taiedie jam kardan bood pas chera ezhare nazarha hazf shod vali khode bayanie rooye safheye asli baghi moonde!!!!!! in ham az ajayebe site GOOYA hast

[آرشام رفیعی - January 14, 2004 05:27 AM]

با سلام و خسته نباشید به تمام کسانی که این مقاله ی مزخرف رو خوندن(با عرض معذرت از جناب مواجب بگیر)
خدمت تمام کسانی که هنوز مواجب میگیرند و دل به تحمیق مردم و کاسه لیسی اربابان بسته اند باید عرض کنم که به قول مردم کوچه بازار "این تو بمیری دیگه...".احتیاج به خوندن جامعه شناسی و غیره هم نیست هر کسی دیگه اینو میدونه که جای خودش کجاست و جای مافیا کجا.در ضمن اون کسانی هم که یهو این وسط دمکراتای مادبی شدن و از حرفای دیگرون رنجیدن باید اینو بدونن که بزرگترین فیلسوف ها هم اگه به یک الاغ هوش گفته باشن به دلیل نفهمیشون نیست بلکه فقط به دلیل ماهیت شخص شخیص الاغه که گستره فهم و ادبیات بسیار محدودی داره.این رو برای آقایونی مثل کوروش گفتم که زیادی جوش نیارن و آزادی خواهی یک ملتو با ذهن سخیف و کوچیکشون متر نکنن.
پاینده ایران.زنده باد آزادی.آزاد هر ایرانی

[حسین نهاوندی - January 14, 2004 05:00 AM]

درود بر شورای محترم نگهبان که این بار اشتباه مجلس ششم را تصحیح فرمودند. از علمای گرانقدر شورا جز این انتظار نداشتیم. ملت ایران اقدام خدا پسندانه شورا را تحسین میکند و با صف های میلیونی در انتخابات شرکت خواهد کرد.در احتزاز باد پرچم اسلام عزیز. پیش بسوی عدل علی.

[حبیب پور مسلم - January 14, 2004 04:50 AM]

خدا را شکر که کاوه اهنگر {بخوان سولانا) با عجله خود را رساند به صحنه که اروپا عقب نماند. وضو بگیریم و توبه کنیم از این حرکات ضد دین. من به نمایندگی همه ملت ایران دست پاک و مقدس شورای محترم نگهبان را می بوسم و مانند برادر م سجادی مردم را به شرکت گسترده در انتخابات دعوت می کنم. ظهور اقا امام زمان نزدیک است. بر ما است که چگونه به استقبال برویم. دعا کنید برای تشریف فرمایی حضرتش.
شرکت کنیم در انتخابات بهمراه برادرمان سجادی و همه ملت نجیب ایران. رمز پیروزی اسلام اطاعت از شورای نگهبان است.

[تفرشى - January 14, 2004 04:33 AM]

تاريخ ما گواهى ميدهد كه ما مردم لايقى نيستيم. جاه طلب، دروغگو، چاپلوس، خود فريب، خودخواه... و آفت زده ايم. پانصد سال پيش در اروپا مردم اين آگاهى را يافتند كه دين را از سياست جدا كنند و ما هنوز در كون روحانيون را ميليسيم و به آنها سوارى
ميدهيم. روشنفكران ما سجادى، بهنود، نبوى و خاتمى اند. از ماست كه برماست...

[. - January 14, 2004 03:41 AM]

.

[abtin - January 14, 2004 02:15 AM]

از کسی که خلخالی را قهرمان میداند بیش از این انتظار نمیرود

[سياوشان - January 14, 2004 12:52 AM]

جناب سجادي فرموده ايد مانند طلبكاران كه شما وكل نظام هميشه زمردم طلبكاريد گرچه اين بار به التماس افتادهايد و كاسه گدايي را رو كرده ايد اما هنوز نيز طلبكاريد وفرموده ايد

وبسيار فرموديد وبسيار به گدايي راي ها امده ايد آنهم از نوع حق به جانبي و عاقلانه زنوع خودي وبراي خودي ... لحن سخنتان بدان مي ماند اما بدانيد كه ديگر ما طلبكاريم واين نظام بدهكار

و افاضات ديگر وديگر و......و ديگر

اما جناب سجادي آخر من چندان شيفته اصلاحات نيستم وچندان شيفتگي ندارم(( گرچه با تاسف زماني بدان خوشبين بودم )) واما از خواندن اين همه كلمات قصار سرم هزاران بار سوت كشيد و هي سوت كشيد از اين همه منطق و دليل وبر هان وحجت و مظلوم نمايي وحق طلبي وآزاديخواهيتان و.... سرم هي سوت كشيد و مغزم داغ كرد::: كه خداوندا خوبست ما در ايران بوديم وهمه چيز را ديديم و شنيدم و در بطن حادثه بوديم ولا اقل از كره مريخ نيامده بوديم كه خبرنداشته باشيم كه مي دانيم چها بر سر ما و ديگران گذشت 25 سال دروغ وآدمكشيث فقر بدبختي و نيرنگ وفلاكت وريا كاري
آقاي سجادي اين خارج نشينان چه هيزم تري به شماو حكومتيان فروخته اند كه حتي ناي شنيدن سخنانشان وديدن رويشان را نيز نداريد((نمونه بارز دموكراسي از خودي وغير خودي ))) و چنان به دفاع از انقلاب خونين 57 برخواسته ايد((تعصب ومنافع شخصي وجمعي )) اين خارج نشينان كه من مي دانم كه در ايران از كليه حقوق انساني واوليه منع شدند آزار ديدند ورنج كشيدند ومجبور به ترك وطن شدند گرچه عده ايشان نيز به خطا رفتند كه من باعث وباني بر خطا رفتنشان رانيز اول از همه خودشان وبعد خود جمهوري نكبت و رياو عذاب مي دانم اما بدانيد كه بسيار ي زانان آزاديخواه راستينند و درستند و بسيار مطمئن تر از شما و اين دروغگويان نظام اسلامي ند چرا اينقدر حالا از آين آزاديخواهان وحشت داريد وبا كينه ونفرت از اينان ياد مي كنيد مگر همقطاران وياران ((تروريستها و آدمكشان )) وبقولتان نارفيقان امروز همانهايي نبودند كه هزاران بلا بر سر اين مردمان اوردندو انان را ز كشور راندند زندگيهايشان را ويران نمودند خانه ها را خراب و دختران و پسران نوجوان رااعدام نمودند آنان نيز مانند شماو دوستانتان حداقل حق زندگي را داشتند حق نفس كشيدن داشتند حق داشتن حقوق اوليه انساني ر اداشتند واز انان سلب شد وحالا آنان حق خود را طلب مي كنند گر چه آخوندها وبالطبع نظام وكليه دست اندكارانش هميشه طلبكاربوده اند وزورگو

آقاي سجادي لطفا افاضات نفرماييد

[مهدي - January 14, 2004 12:28 AM]

ما كه سر در نياورديم !!؟؟!!

[kamal - January 14, 2004 12:12 AM]

جناب سجادي!
در شگفتم كه از رد صلاحيت صدها تن سخني نمي گويي و در گرماگرم سلاخي اصلاح طلبان از ضرورت گرم كردن تنور رهبر مافيا و دارو دسته اش سخن ميگويي! به اين ميگويند زدن شيپور از سر گشاد آن. راستي گفته ميشود كه به تازگي به زيارت قهرمان محبوبت خلخالي رفته و سوگند وفاداري ياد كرده اي؟؟!!!!

[sorena - January 13, 2004 11:59 PM]

nefrin va nang bar khaenane be molko va mellat ke in goone dar poosheshe kalamat va ebarate sheytani dar peye bar avardane ahdafe nangine estebdade akhoondi hastand .

[ كمال - January 13, 2004 11:58 PM]

جناب سجادي!
در شگفتم كه از رد صلاحيت صدها تن سخني نمي گويي و در گرماگرم سلاخي اصلاح طلبان از ضرورت گرم كردن تنور رهبر مافيا و دارو دسته اش سخن ميگويي! به اين ميگويند زدن شيپور از سر گشاد آن. راستي گفته ميشود كه به تازگي به زيارت قهرمان محبوبت خلخالي رفته و سوگند وفاداري ياد كرده اي؟؟!!!!

[اليکا - January 13, 2004 11:22 PM]

وقتي صفحات گويا بعنوان پرمخاطب ترين سايت خبري ايراني عرصه تاخت و تاز بيمايگاني مانند داريوش سجادي جيره خوار خامنه اي و افشين زند نوکر پهلوي ميشود لابد انتظار داريم از دل اين نوشته ها و خواننده ها پيشرفت اجتماعي هم حاصل شود!

[Mazdak - January 13, 2004 11:01 PM]

adam az in roshanfekr-namaha taajob mikoneh. oon roozi ke bayad hoshdar midadand ke mardom zire abaye khomayni narawid, in kar ra nakardand. alan ham in amsale sadjadi az khod nemiporsand, ke waghti ke faghat 1 nafar ba nazare ishan mowafegh ast, pass natijeh entekhabat ham az alan moayann mibashad.

[azadmanesh - January 13, 2004 10:40 PM]

bebinid in arazeli ke dar Iran az hich jenayati rooygardan nistand va be navamise melate Iran hameh gooneh atajavoz kardeh va mikonand va azadihaye asasie in melat ra erse pedarie khod midanand chegooneh az fahashie mardom be in mozdoore jomhoorie eslami ebraze mokhalefat mikjonand.
adame mozdoori ke be khod name Koorosh ra gozashteh va alanan va dorost mesle sajadi be kh..yeh malie jomhoori eslami mipardazad ya farde digari ke nokariash be dozdan va jenayatkarane mohafezeh-kar az khosh zabaniash baraye shahrdare kasife tehran maloom hast, inha narahat hastand ke chera mardom be anha hatki mikonand!!
eai jaladane kasif magar shoma mordeh boodid vaghti dasteh dasteh javanane ma dar siah-chalhaye evin va digar zendanha be dastoore rahabre goor be goor shodehtan be jookhehaye edam sepordeh shodand, ba regimi be in vahshi-gari che sokhani???
che goftegooye az mosalemat va ghavaede bazie democracy ba in regime ghoroone vostayee?? shoma cheshmanetan ra basteheed ya slan koore madarzad hastid.
hade aghale sherafat dashteh bashid

[AZADMANESH - January 13, 2004 10:30 PM]

paidast ke jomhoorie eslami dar koliate khodash ke shamele arazel va obashe hezbollahi va niz eslah -talabni manande in sajadie mozdor hast az tahrime in khaimeh-shab bazi tavasote melate Iran sakht be vahshat oftadeh-and ke injoor taghal mikonand.
yeki nist be in nokarane jomhoorie eslami ke dar jenayate in regim khasteh ya nakhasteh sharik hastand begooyad akheh ahmagh-ha vaghti farde morede delkhah va etemade man ejazehe candid shodan nadareh be che dalil ma bayad dar in khaimeh-shab bazie kasif sherkat konim???
in dorost be in mimanad ke shoma baraye kharide automobile be yek forooshgahe automobile miravaid, sahabe forooshgah ke yek adame kalash dozd va kolahbardari hast be shoma migooyad ke shoma faghat mitavanid yek OLAGH, GHATER va ya yek ASB kharidari konid!! dar hengami ke shoma be automobile niaz darid be shoma pishnahade KHAR mikonand!!! hekayate in entekhabat ham dorost hamin hast.
az hamehe inha gozashteh melate Iran asase in regim ra ghabool nadarad majlis va entekhabat masayel daste dovom hast.
in regim barha va barha az salhaye avale enghelab khodasht mashrooiate khodash ra ba zire pa gozashtane tamame vadeha ke be mardom dadeh bood va ba naghze haman ghanoone asasie khodasht az dast dadeh, hala chera baraye in haramzadeh (jomhoorie eslami) bayad sherafat kharid.
in namayandegane motehasen niz hala chon ayandehe khodeshan dar khatar hast be takapoo oftadeh-and. hata Mohammad Khatami gofteh ke khahane ejraye ravande nesbie ghanoone asasi hast, in namardan hata hala hazer nistand ke darkhast konand hamin ghanoone maskharhe asasie khodeshan kamel be ejra dar biayad.

[villej - January 13, 2004 10:08 PM]

BTW, are these “Hamvatanan Gerami” that you refer to in this article are the same people that you used to call them ignorant and stupid (Naadan va Ahmagh) in your previous articles in last years? How come you changed your mind?… Oooooh!….I got it… It is election season again and your masters need to fill the election boxes with some meaningless votes. OK, go ahead and do your duty. I’m sure the same low intelligent people will respond to your request. But, your way of living reminds me the worms that are fed over the dead bodies. You are feeding your family with young Iranians’ blood and flesh. V

[ایرانی - January 13, 2004 09:38 PM]

خوشا وقتی که طرفداران جمهوری اسلامی برای جلب افراد به سوی خود شعار مخالف سر می دهند. نمونه اش آقای داریوش سجادی که برای جلب خواننده شعار
من رای نمی دهم
می دهد.

آقایان آخوندها این تو بمیری از آن تو بمیری ها نیست. مردم دستتان را خوانده اند و جز سرنگونی تمام عیار رژیم چیز دیگری نمی خواهند.

[villej - January 13, 2004 09:06 PM]

Sajjadi boy, DO NOT call us your countryman (Hamvatan), you are not an Iranian! Do NOT speak Shamlo’s name with the dirty mouth of yours, you are an IRI apologist, the murderer of the Iranians including Shamlo. If we have just God and ourselves, then you just have IRI and your paychecks from IRI to write whatever they order. No regards

[قلی - January 13, 2004 08:07 PM]

جهت استحضار هموطنان, لطفا گزارش تصويری ديدار شورايعالی انقلاب فرهنگی با رهبر را ملاحظه کنيد تا بفهميد که همه اينها (تحصن و اعتراض و ...) بازی است و شارلاتانيسم سياسی جهت جلب آرا. لبخندهای مليح خاتمی و عارف را به رهبر ببينيد و حظ کنيد. (لينک در پائين)
ضمنا وقاحت و پرروئي جناب سجادی ديدنی است. اصلا از رو نميرود. حقا که نانخور آخوند بايستی اخلاق آخوندی هم داشته باشد.

http://www.isna.ir/news/NewsCont.asp?id=335674

http://www.isna.ir/news/NewsCont.asp?id=335660

[افشين - January 13, 2004 07:42 PM]

جناب آقاي سجادي
با سلام

طوري از سيمرغ اصلاحات سخن مي گوييد كه آدم به شك مي افتدكه نكند پرنده ي دست آموز شما باشد.
از نظر ما سينه زنان مافياوسينه زنان اين اصلاحات ابلهانه از جنس حضرتعالي همه از يك قماش اند و من نمي دانم اولا" شما به چه جرات چنين از موضعي بالا با خوانندگاني كه اغلبشان درك بيشتري از امثال شما دارند سخن مي گوييد و ثانيا" سايت محترم و وزين گويا به چه عنوان به انتشار ترهات بي ارزش افرادي چون شماو آن فاطي كماندوي "هنگامه شهيدي" نام ، مبادرت مي نمايد.

[فروغ آزادی - January 13, 2004 07:21 PM]

مردم به هوش باشيد.

سگ زرد برادر شغال است. کسانی که منفعت طلبان غربی بر روی آن ها نام اصلاح طلب گذاشته بودند و از قبل آن ها به منافع سرشار اقتصادی نيز رسيدند در عرض 7 سال گذشته نشان دادند که به چيزی جز بقای رژيم قرون وسطايی آخوندی نمی انديشند و از آنجا که تيغ امثال لاجوردی ها نمی بريد خاتمی ها وارد ميدان شدند تا با پيچيدن مشت آهنين در پارچه حرير برای مدتی هم که شده بر سر مخاطبان خود شيره بمالند.
افرادی همچون ابراهيم نبوی (از دانشجوی خط امام اسبق که برای از ميدان به در کردن گروه های مردمی دست به اشغال سفارت امريکا زدند که در پی آن فداکارترين جوانان اين ميهن به اتهام عامل امريکا به جوخه های اعدام سپرده شدند - تواب سابق - خارجه نشين امروزی که در همه زمان های به هزالی و دلقکی مشغول بوده) - مسعود بهنود که سوگلی و مليجک هويدا بود و کسی که هم از توبره شاه می خورد و هم از آخور شيخ و ديگر همپالگی هايشان در پی آنند که باز مردم را به بيراهه بکشانند. انتخابات فرمایشی را تحريم کنيد و به غرب و اروپا ثابت کنيد که بر روی اسب مرده شرطبندی کرده اند.

تنها ره نجات مردم - رفراندم برای تغيير رژيم

[hamid(hend) - January 13, 2004 07:19 PM]

aghaye sajadi aziz, man hamishe maghalate shoma ro mikhonam , ama ba arze sharmandegi , dafate pish harchand manteghetan bekol daraye irad bod ama ba shegerde besyar jalebi sefid ro siah va siah ro sefid mikardin , ke hamin tanha elate khondane matalebeton bod ke az to in sabk shagerdi konam , ama aziz in maghalat kamelan dochare naghze asasi dar sakhtare fekrist .
i ke mardom ra ahmagh midanestid chi shod bana be manafe aghayane bala dastitan hala chi shod ye shabe mardome ahmaghe iran ( be gofte shoma ) sharif shodand ,
agha jan , man ray nemidaham
be in bazi haye khaime shab bazi ham kar nadaram .
namayande gane aziz , avaze jange ghodrat bara mandan dar majlese badi behtar bod kami be fekre mardome bam mibodand , avaze tahason dar majles miraftand anja pishe mardome bam tahason mikardand , ta begn ma namayande mardoomim ,
che zolmha ke dar in zelzele akhir az kotahi shoma bar mardome sharife an khete naraft
basatetoon ro jam konid ke az namardomi shoma halam dare beham mikhore

[AZAD - January 13, 2004 07:13 PM]

Be Tof Sar Balai Jomhori Eslami Majid Kesafat Fashist Rasdio Telvision larijani Goh Basit nist ke inja ham lajan parakani mikoni

[Ali - January 13, 2004 06:56 PM]

Your articles should be printed in the humor sections. Everytime, I sea an article from you, I eagerly start reading it for the jokes and humor part of it. Please keep continue. One more thing, do not be like a begger to collect vote for this bankrupt regime.You are smaller and tinier to deceive people.

[کوروش - January 13, 2004 06:41 PM]

خواندن کامنتهای نوشته شده خود گویای درک و فهم ما از دموکراسی است. هرچه ادعای دمکراتیمان بیشتر است، دیکتاتورتریم! اگر مخالف نطرات و نوشته کسی هستیم، مستدل نوشته و نظرش را رد کنیم. با فحاشی و هتاکی، تنها شخصیت خود را نشان میدهیم. به عقیده من هم تنها راه معقول و گزینه فعلی شرکت در انتخابات است. حال یا بین بد و بدتر یکی را انتخاب کنیم، یا حتی رای باطل دهیم. اگر آرای باطله بیش از رای نمایندگان انتخابی باشد، این خود بهترین راه از مشروعیت انداختن به قول بعضی "رژیم" نیست؟ دل هم به تغییر از خارج و خارج نشینان و آمریکا و سازمان ملل هم نبندیم. در بهترین شرایط، خواهیم شد عراق یا افغانستان. آقای سجادی، از شما هم ممنونم بابت نوشته هایتان. امیدوارم که فحاشی و هتاکی عده ای شما را از نوشتن دلسرد نکند.

[majid - January 13, 2004 06:02 PM]

با سلام خدمت دوستان
با خواندن مقالات اين روزها در اين سايت گويا كه نميدانم چرا جامعه فرهيخته كشور را محدود به 10 تا12 نفر كرده و بدنبال چه هدفي است ،آدم را به ياد اين شعر معروف مي اندازد:
هر دم از اين باغ بري ميرسد
تازه تر از تازه تري ميرسد
جناب آقاي سجادي
سلام عرض شد طاعات قبول حاج آقا
نمي دانم با كدام زبان نسل جوان اين مملكت به شما آقايان بگويد بس است و دست از سر ما برداريد؟؟؟ بس نيست اينهمه فساد و جنايت در اين مملكت؟ بس نيست اينهمه بيعدالتي؟بس نيست...؟
به خيال خودت ما شما را دلسوز خود باور ميكنيم؟آقا جان من خودم در اينجا همه ميدونن كه ازمدافعين سرسخت دين و دينداري هستم و به خاطر همين هم حرفهاي ناروا زياد شنيده ام ،اما مهم نيست حق را بايد گفت.
حال به شما هم ميگويم آقاي محترم جوان ايراني نيازي به شما وطرز فكرهاي زرورقي تان ندارد ،ادبيات در ايران تغيير كرده جوانان خوب همه را شناخته اند و ديگر به اين راحتي ها به كسي اعتماد نخواهند كرد.
آقاي محترم شما طوري از واژه اصلاح طلب و اطلاق آن بر دوستانت سخن ميگوئي كه انگار در اين عالم تنها ايرانيان اصلاح طلب همين كساني هستند كه در حال حاضر آبروي خود را نزد دوست و آشنا برده اند.
مگر همين ها نبودند كه بزرگنرين فرصت ها را براي اصلاحات بنيادي به پاي پروژه هاي سياسي جاهلانه خود هدر دادند.
مگر همين آقايان نبودند كه اميد ميليونها ايراني را نا اميد كرده و با كمال وقاهت شعار خروج از حاكميت دادند.كسي نيست به اينها بگويد شما اگر ميخواستيد برويد براي چه آمديد؟؟؟آمديد كه مردم را از اين كه هستند بدبخت تر بكنيد و بين زمين و آسمان رها كنيد؟؟شما كه از سختي هاي اين مسير مطلع نبوديد چطور به خود اجازه داديد كه با عواطف ميليونها ايراني بازي كنيد؟؟؟
حالا شما به هموطنان خودت ميگوئي به صحنه آمده وباز به اين بي عرضه ها و دروغ گويان راي دهند؟؟نكند اهداف شخصي را در به قدرت رسيدن دوستانتان دنبال ميكنيد.
آقاي سجادي در مورد شهردار و شوراي شهر اعلام نظر فرموديد،بي انصافي و كور شدن عقل و بصيرت شما بواسطه مغارض سياسي كاملا مشهود است.
جرم شهردار فعلي چيست؟؟
جرمش اين است كه ميگويد وقت براي كار سياسي ندارد؟
جرمش اين است كه با مردم فراموش شده توسط دوستان شما ملاقات ميكند و مشكلاتشان را حل ميكند؟
جرمش ساده زيستي است و نرفتن به اتاق شهردار قبلي يعلت تجملات زياد؟
جرمش نبودن در احزاب دوم خردادي است؟
جرمش صداقت در گفتار است؟
راستي آقاي خاتمي با اينهمه ادعا چرا ايشان را در كابينه راه نداد؟
خاتمي با اينكار به تمامي شعارهايش پشت كرد البته الان به اين نتيجه رسيده كه ايكاش از طريق او براي كابينه خود كمي آبرو تهيه ميكرد.
آقاي سجادي آقايان الويري،ملك مدني چه كاري كردند كه احمدي نژاد نكرده؟چرا براي آنها شاخ و شانه نكشيديد؟ملك مدني با تصميمش خانه دار شدن را براي جوانان تبديل به يك آرزوئي كه حتي در خواب هم توانائي برآورده شدن آنرا نميبينند كرد در آنروز كجا بوديد چرا چيزي نگفتيد؟
اگر واقعا ثمره حزب و گروه سياسي بسته شدن چشم بر روي واقعيات باشد حزب و گروه سياسي به هيچ كار نخواهد آمد.
آقاي سجادي كمي بيانديشيد،به گفتار و عملكرد 25 ساله گذشته .عملكرد اين حكومت حاصل كار يك گروه و حزب خاص نيست بلكه برايندي از عملكرد تمامي گروه ها و احزاب داخلي است.
آقاي سجادي ادبيات سياسي تقيسم كننده احزاب و گروه ها به اصلاح طلب و محافظه كار،تند رو و اديكال،...كه ترجمه شده غربيهاست مشكل ايران را حل نخواهد كرد.
مشكل ايران در گرو عملكرد دلسوزانه آقايان است چه اصلاح طلب چه محافظه كار صرف لفظ اصلاح طلب و محافظه كار بوجود آورنده عملكرد مناسب نيست.
به مردم بگوئيم به اعمال و كردارها نگاه كنند نه به شعارها و الفظ رنگارنگ خالي از معني.
ملت آزاده ايران
من نه ميگويم راي دهيد نه ميگويم تحريم كنيد.شما خود بهتر از هركس آقايان را ميشناسيد.فقط شما را دعوت ميكنم به بررسي عملكردها و مقايسه آن با شعارهاي داده شده در قبل.
راي دادن يا راي ندادن مهم نيست مهم اخذ تصميم منطقي با ديدن صرفه و صلاح هر دو اقدام است.
مردم عزيز ايران شما خود خوب ميدانيد كه راي دادن بهتر ايت با تحريم كردن.
برنارد شاو ميگويد:
((سعي كنيد آن چيزهاي را كه دوست داريد بدست آوريد و الا مجبور خواهيد بود آن چيزهاي كه هست را دوست داشته باشيد))
پس همه با هم سعي كنيم در اجراي عملي كه دوست داريم باشد و خود را رها نكنيم در وادي باري به هرجهت.
در پايان از همه دوستان عذر خواهي ميكنم.
پيامبر اسلام ميگويد:
((كار اندك كه با بصيرت و دانش انجام پذيرد بسيارو كار بسيار كه با ناداني صورت پذيرد اندكست))
با تشكر
زنده باد ايران و ايراني

[shirafkan - January 13, 2004 05:48 PM]

rasti chera oon 6 nafar inghad sari basateshoon barchide sho? nakone fek kardan ke mardom bekhatere gole rooyeshan kharvar kharvar emza jam mikonan
vakoneshe peyghamnevisan be in aghayan va khanomha va darja zadane anha nemooneye digari baraye esbate in masale bood ke mardom az nevisandegan va roshanfekran va siasatmadaran jolotar hastan
az hameye ina gozashte chera commente MAJID MOHAMMADI baste shod. inbar ke kasi fahashi nakarde bood

[علی - January 13, 2004 05:48 PM]

مشکل اين جاست که در طول اين سالها خود اصلاح طلبان ادعا کردند که تنها راه ابراز نظر مردم در انتخابات است. همان طور که انتخابات خرداد 1380 را رفراندوم در تاييد ادامه راه اصلاحات دانستند. آنها نظر مردم را در تجمعات، راهپيماييها و اعتراضات دانشجويی نه سازماندهی کردند و نه حمايت. بر همين روال مردم هم به تحصن آنها نمی پيوندند و اعتراض خود را به روش آنان از طريق شرکت نکردن در انتخابات بيان می کنند. چون دوست دشمن است شکايت کجا بريم؟

[سياوشان - January 13, 2004 05:45 PM]

البته اين مطلب را كه ديشب اماده كرده بودم وامروز متاسفانه دييدم كه مسئولين سايت گويا اظهار نظر را درباره ((يك دست بي صداست ))بستند وكليه اظهارات را نيز پاك نمودند و بسيار برايم تعجب انگيزو غريب بود كه چرا چنين شد و اين نظر براي جناب 6 روزنامه نگاراست نه اين مقاله كه انوقت كه بيكار شدم وبخوانشم كه اين روزها سرم بسيار شلوغ است
اين ديگ اصلاحات وديگ مردمسالري ديني سالهاست كه رنگ باخته وبو گرفته وجز كپك سياست و نيرنگ چيزي بيرون نمي دهد وامروز نيز آنچنان بر منافع خودندو امتيازات شخصي وجناحي نه درد مردم و مردمسالاري
آقايان 6روزنامه نگار از حقوق ملت گفتيدو و حق و ما را امروز
1) تشويق به اعتراض ميكنيد
(2) از مدنيت اعتراص سخن گفتيد و هي اعتراض چرا وبراي چي كساني
3) از منطق فرموديدو عقل گرايي ....
4) از صبوري گفتيد وباز صبر وباز ارامش و باز كمر دولانمودن در زير بار جهل و فساد وفقر
5) از انتخاب نمايندگان قانوني خود و حال كجاست قانون
6)از شركت در اعتراض آرام كه حالا مي شود وظيفه وحق طبيعي هر شهروند البته بدون فعلا چوب وچماق وباتوم
7)تحصن آرام وبي خطر وبي ضرر كه بماند ضررش براي چه كساني است
بسيار خوشحالم كه باز از زبان افرادي سخناني مي شنوم كه در بدست آوردن همين حقوق ساده نيز شكست خوردند وامروز در غربت سكني گزيدند وجلاي وطن نمودند جناب بهنود و جناب نبوي دير زماني است كه مي خواستم بگويم (((شما كه خود لالايي بلدي چرا خوابت نمي برد ))اگر اين حقوق ساده را نيز به شما ها داده بودند چرا مهاجرت وجلاي وطن را بر قرار تر جيح داديد ني ني زما نخواهيد كه ديگر بگوييد برويد وبه دنبال نعش بو گندوي اصلاحات بدويد ديگر درست است زماني حمار بوديم وگول خورديم ونردبان شديم و سواري داديم وهفت سال نيز بر ما گذشت اما ديگر چندان حمار نيستيم آقاي بهنود واقعا چگونه فكر مي كنيد سابقه خود تان را كه مي دانم بدان مفتخري وبزرگي وارزشمند ....... باور كن امروزرا دنياي امروز با دنياي قديم متفاوت است دنياي جديدي است با رفتارهاي جديد والگوهاي جديد ديگر تروريسم جايي ندارد حتي ناي نفس كشيدن را نيز نخواهند داشت كشورهاي غاصب وزورگو بايد بروند ((اين دقيقا لفظ سخن رييس جمهوري امريكاست )) دنياي امروز و فردا بسيار متفاوت چندين سال پيش خواهد بود ... افغانستان راببين و هفت سال ديگرش را ببين وامروز عراق رابا هفت سال ديگرش مطمئن باش كه اگر بتوانيد چنان برايم بگوييد آمريكايي كه عراق را دوبار بدان حمله نمود و ويراني ها نمود در هفت سال آينده نيز چهاو چگونه خواهند نمود وآبادي ها چگونه خواهد بود رفاه مردم عراق بر چه مدار خواهد بود دموكراسي چگونه خواهدوازادي وشادماني مردم ...... نه آنكه بگوييم منتظر حمله آمريكاييم ني وني اما يعني چنان مي گوييد كه چهار سال ديگر نيز دروغهاو سياست مداريها ونير نگها بازيها سرسپردگيها گرسنگيها دردها فشارها كاستي ها عذابها زندانها و..... رادوباره بشنويم و ببينيم ولمس كنيم وهمه به نام دفاع از مردم وخلق واسلام ما ديگر اينچنين ديگر نمي خواهيم در بازي سياستمداران خود بين شركت كنيم نه آقاي بهنود شما چرا مي خواهيد خود را به ديگ سياست بازيهاي آقايان متصل كنيد اينا بيشتراز آنكه دل برمردم بسوزانند دل برخود سوزانده اند وبيشتر بر منافع خويشند نه نگاه بر مردم ...

روزنامه نگاران عزيز شما قلم بدستيد و اهل مطالعه اما سياستمدار ودزد نيستيد اصالت خويش را حفظ كنيد

[علی - January 13, 2004 05:45 PM]

مشکل اين جاست که در طول اين سالها خود اصلاح طلبان ادعا کردند که تنها راه ابراز نظر مردم در انتخابات است. همان طور که انتخابات خرداد 1380 را رفراندوم در تاييد ادامه راه اصلاحات دانستند. آنها نظر مردم را در تجمعات، راهپيماييها و اعتراضات دانشجويی نه سازماندهی کردند و نه حمايت. بر همين روال مردم هم به تحصن آنها نمی پيوندند و اعتراض خود را به روش آنان از طريق شرکت نکردن در انتخابات بيان می کنند. چون دوست دشمن است شکايت کجا بريم؟

[علي زماني - January 13, 2004 05:39 PM]

آقاي سجادي عذر ميخواهم جسارت ميکنم ولي هرچه مقاله زيباي شما را خواندم يک موضوع را نفهميدم شما در ابتداي مقاله تان نوشتيد:

"نوشته زير قرار بود تحت عنوان « ما رای نمی دهيم» و با امضای جمعی از روزنامه نگاران مقيم خارج از کشور و بمنظور فراخوان هم وطنان جهت شرکت در انتخابات پارلمانی يکم اسفند سال جاری منتشر گردد. هفته گذشته شخصاً تهيه اين متن و فراخوان مزبور را به جناب آقای ابراهيم نبوی پيشنهاد کرده .........."

حال علت تغيير تصميم جنابعالي در مدت به اين کوتاهي چيست؟:
رد صلاحيتها؟ يعني اگر تمام کانديداهاتاييد ميشدند شما نتخاات را تحريم ميکرديد؟ پس حال که رد شده اند مشارکت ميکنيد.

تحصن نمايندگان؟ چون نماينگان تحصن کردند پس بنابراين شما در انتخاات شرکت ميکنيد؟

به خاطر اينکه همکاراتان مقاله شما را(که هموطنان را دعوت به راي ندادن ميکرد) زود و بدون نامتان منتشر کرده اند؟
لطف کنيد ر اين مورد براي مخاطبان و خوانندگان خود کمي توضيح بدهيد.
با تشکر علي زماني

[Alijavadi - January 13, 2004 05:24 PM]

Shut up you servant of Ali Khomenie. How much does he pay you for this article?

[hva - January 13, 2004 05:23 PM]

mr sajadi be srahet be to bgoyem sherkat nkardan dr entkhabat antor ke to pa dart v aba v ajdadet na bekhrad bodend nyst balke yak noe tahrym v be rasmiet nashnakhtane hokomat hast

[arash - January 13, 2004 05:12 PM]

داریوش خان.میشه ما را هم وطن خطاب نکنی؟برای من مایه حقارت و ننگ است که از طرف قلم به مزدی چون شما هموطن خطاب شوم.

[lمنیژه خوشقدم - January 13, 2004 04:41 PM]

سجادی عزیزم. دست تو درد نکند. این بار هم به حرفت گوش میکنم و در انتخابات رییس جمهوری شرکت خواهم کرد. راحت شدی؟

[فرشيد آروين - January 13, 2004 04:37 PM]

خسته نباشيد آقاي سجادي
شايد من تنها موافق شما باشم.
واقعيتش اين است كه اگر كسي تاريخ ايران را خوب نخوانده باشد، خصوصا تاريخ سال هاي 20 تا 32 را از نزديك بررسي نكرده باشد، خيلي زود گرفتار تب تند تحولات يك شبه خواهد شد. دوستان عزيز تاريخ ايران از اين روزهاي سرنوشت ساز زياد داشته كه ما خواسته ايم براي هميشه كار را تمام كنيم و بعد بنشينيم صفا كنيم. نه اين امكان ندارد.
تحولي كه تدريجي نباشد خيلي زود امكان برگشت هم دارد. تازه با گردش نخبگان يك عده آدمي كه سالها از قدرت دور بوده اند پيدايشان مي شود و بعد سر و كار ملت با يك عده زبان نفهم ديگر تكرار مي شود. بعد باز بايد بياييم و آقايان تازه از راه رسيده را آدم كنيم.
قحطي هاي دهه ي بيست را به خاطر بياوريد. هنگامي كه حكومت ميان دهها و بلكه صدها حزب و گروه تقسيم شده بود.مردم كجا بودند. از گرسنگي و فلاكت علف مي خوردند.
من نمي گويم به خواست هاي محافظه كاران تن بدهيم. نه من هم مخالف اين مقام معظم رهبري هستم كه يك كلمه حرف غير چرند توي حرف هايش نيست.
من مي گويم بازي دموكراسي را راديكال نكنيم. اگر به آن كسي كه قدرت دارد مثل سالهاي 30 تا 32 فحش خواهر و مادر بدهيم. همين بساط نصفه و نيمه را نيز جمع خواهد كرد. آنها خواستار راديكال شدن اوضاع هستند تا بساط يك ديكتاتوري چند ده ساله را بر پا كنند.
به حمله ي بوش هم دل خوش نكنيد. شايد بيايد شايد نيايد. اگر نيايد كه هيچ. اگر بيايد ما را درست توي سال 1320 پياده خواهد كرد.
بايد ادامه بدهيم در اين مارتني كه آخرش نفس اقتدارگرايان بند خواهد آمد . بي اينكه اكثريت مردم را گرفتار از هم گسيختگي اجتماعي كنيم و بدون اينكه تلفات بدهيم.
ما كم كشته نداده ايم. بهترين فرزندان اين مملكت در خاك خفته اند راديكال هاي عزيز شما را به خدا بس كنيد.
اگر مي خواهيد زندگي كنيد از خودتان شروع كنيد زندگي كنيد.
اگر دموكراسي مي خواهيد دموكرات باشيد.
اگر آزادي مي خواهيد برويد آزاد باشيد.
هيچكس نمي تواند جلوي شما را بگيرد.

[علي اكبر - January 13, 2004 03:50 PM]

به به جناب aram چه نيكوحرمت قلم رانگهداشتي!!!
امّاجناب سجّادي!
پيشنهادشماوسايردلسوزان وهم انديشانتان(وحتي تحريم كنندگان)به جاي خودمحترم وتاپايان بهمن ماه همچنان قابل بررسي وتصميم ميباشد.
مطمئنّآ،ما(داخل نشينان)باتوجّه به روند تحولات وخيره سري(ياانعطاف)عاليجنابان،ونيزپايمردي (ياسازش ومماشات) اصلاحطلبان حكومتي(خوديهاي ديروز/ناخوديهاي امروز)تصميم گيري لازم رابعمل خواهيم آورد(ولودردقيقه90)

[Azadmanesh - January 13, 2004 03:49 PM]

BBaz ham Sajadi in Mozdoore ghalam be mozde Jomhoorie eslami dor-afshani kard.
In namard hala digeh alanan be kh..yeh malie hokoomate vamandeh va varshekaste jomhoorie eslami mobaderat mikoneh.
Labod in dastor ra az arbabane dozd va jenayatkarash dar safarash be Iran gerefteh.
in be estelah namayandegane motehasene majlis hala ke khodeshan dar maraze az dor kharej shodan hastand darand siah bazi mikonand.
In namarha hata hala ham ke motehasen shodand az yek entekhabate 100% azad poshtibani nemikonand balkeh be ghole Mohammad Khatami "khahane ravande nesbie ghanoon hastand: yani faghat be arazele daroone hamin hokoomat ejazehe neshastan bar korsie majlis ra bedahand.
Sajadi va rahbarane dozd va jenayatkarash bayad bedanand ke javabe dandan shekane mardome Iran ra be zoodi khahand gereft.
Sajadi va arazeli mesle khodash fekr mikonand ke Iraniane biroon az Iran haghe ezhare nazar dar morede Iran ra nadarand, ma har che bashim kh..yeh male akhoondhaye dozd nistim.

[مازیار - January 13, 2004 03:39 PM]

با این اقا (آغا هم خوندید اشکال نداره ! ) کاری ندارم چون بوی تعفنش نیاز به توضیح نداره . فقط می خواستم به هموطنان عزیز یادآوری کنم که این رد صلاحیت ها هم خیمه شب بازی است و می خواهند تنور انتخاباتشان را داغ کنند و مطمین باشید با دخالت رهبر غایله ختم به خیر خواهد شد ولی از یک نکته غافلند و ان اینکه مردم باهوش تر از این حرف ها هستند و بیش از یک بار از یک سوراخ گزیده نمی شوند .

[محمد - January 13, 2004 03:32 PM]

اقای سجادی با توجه به اینکه می داند مردم فقط مقالاتی را دوست دارند و می خوانند که در حمایت از "رای ندادن باشد" به این دلیل عنوان مقاله خود را طوری انتخاب کرده که با فریب مردم مقاله خود را غالب کند . واقعا که کارتان به کجا ها رسیده
به امید کشوری آزاد

[ياشار - January 13, 2004 03:10 PM]

ايول آقا داريوش! بابا تو ديگه كي هستي! گذاشتي گذاشتي وقتي گند كار در اومد اين متن رو دادي. باز ابرام آقا وقتي فراخوان رو داد هنوز تكليف نماينده ها معلوم نبود. دير رسيدي كار از كار گذشت. فكر كنم مي بايست قبلا با رفقات تو تهران هماهنگ مي كردي. فكر كنم مي خواستند ضايعت كنند كه بهت نگفته اين كار رو گردند. به نظرم تو هم بهتره به فكر رفقات نباشي. فكر خودت باش. خودت رو هم بيشتر از اين ضايع نكن.

مخلص شما

[dariosh - January 13, 2004 03:06 PM]

all i can say is that I AM SORRY FOR YOU ,,,YOU NEED HELP

[sandra - January 13, 2004 03:01 PM]

dar zemn eghdame NABAVI az zirakiash bood ke nakhast esmash ra dar kenare esme to aloode kone va tarjih dad ke ba afrade khoshnami mesle BEHNOOD chenin gandi ra bezane

[افرا - January 13, 2004 02:46 PM]

بدبخت قلم به مزد خاین !


اگر انتخابات مفید بود که الان 4 سال است که مجلس دست اصلاح طلبان است ! چه کار توانسته اند بکنند . تا ساختار سیاسی این چنین است همین آش را داریم و همین کاسه را .


[kamran - January 13, 2004 02:30 PM]

خواهشا نام شاملو را که عمری بر دفاع از حق آزادی نهاد و وامدار هیچ حکومتی نشد را به اندیشه های مردم فروش و مزدورانه ات ملوث نکن.پشت این وازه پرانی های زمخت ذهن قلم به مزدی خوابیده است .

[آرش - January 13, 2004 02:19 PM]

احتیاجی به رای دادن من و تو نیست آقای سجادی. شورای نگهبان قبلاً با مشورت رهبر کسانی را که باید به مجلس بروند را انتخاب کرده. ضمناً میشه بگید به کی باید رای بدیم؟

[mikael - January 13, 2004 02:05 PM]


salam.
neveshtatun jalebo adabi bud. be ghole dustetun shayad bayad jayeze nobele adabiato be shoma dad. albate man shoma ro nemishenasam leza ghezavati nadaram.
vali tu in zaman adam harfe yeki az hamkarane shoma miofte ke moddatha pish ye maghale rajebe tasvir( image) neveshte bud.
eslahtalabo eslahnatalab emruze ruz dige sekkashun zarbi nadare. yani enghadar durugh goftand ya az hoghughe mardom ( ba khodeshun) defa nakardand ke ke un tasviri ke etemad midad az bein rafte. na shoma ke hatta agar ma'sumin ham az eslatalabo natalab ( emruze) defa konand kasi harfeshun ro bavar nadare.
in hekeyate tasvir hekayate vaghe an gharibiye. shayad alan darand rast migand vali....

[علي حيدري - January 13, 2004 01:52 PM]

با سلام
تبريک ميگويم که لحن قلمتان مشاء اعليحضرتي و آيت الهي پيدا کرده است.
ميخواستم لطف کنيد يک ليستي از نمايندگاني که شما فکر ميکنيد به آنان بهتر است مردم راي بدهند بدهيد چون با توصيه هاي جنابعالي:

"(هم وطنان گرامی!
انتخابات پارلمانی اول اسفند سال جاری از جمله معدود انتخابات پارلمانی در طول 25 سال گذشته در ايران است که نويسنده بدليل اقامتش در خارج از کشور توفيق حضور در آنرا ندارد.
25 سال پا به پای ديگر هم وطنان محجوب ايرانی در تمامی مراحل انقلاب بسته به وُسع و توان خود حضور داشته و در تمامی انتخابات کشور مشارکتی آگاهانه و فعالانه داشتم.
تقدير آن بوده که اين بار از حق مشروع شهروندی خود برای شرکت در انتخاب نمايندگان مورد وثوق جهت ورود به پارلمان برخوردار نباشم.
اما غيبت جبری خود در اين انتخابات را با اين اُميد تحمل خواهم کرد که هم وطنانم در داخل با حضور گسترده شان اين جالی خالی را بنحو احسن در انتخابات روز جمعه يکم اسفند ماه پُر کرده و همچون اينجانب در اين انتخابات:
رای نمی دهند! به آن ......)"

آيا کسي براي راي دادن ميماند؟
لطف عالي زياد - منتظر ليست شما

[رضا - January 13, 2004 01:34 PM]

حتی اگر مردم شرکت هم بکنند چیزی جز مجلس قبلی بدست نمی آورند که اکثر مصوباتی که در راستای حقوق ملت بود توسط 12 نفر و فقط 12 نفر "وتو" شد و یا توسط یک نفر (حکم حکومتی) معطل شد.
لذا چاره ای نیست به جز "تحریم" و فقط "تحریم" تا تغییر در قانون اساسی و حذف نهادهای غیر منتخب و دموکراتیک شدن حکومت.
درضمن مردم خیلی باهوشتر از آنند که با این مقاله ها فریب بخورند

[Ali - January 13, 2004 01:27 PM]

Yes , you are in America and are comfortable. You can't understand (or don't want to understand) Iranians' wishes and problems. You are in a secure country. You are sure that if you say bad word even to Bush, nobody arrest you. You have money and don't feel ashamed in front of your wife and childeren. If you think Iran and her rules are good please come back to Iran and live here!!! Just to say that if you do something ( like voting ) several times and you don't get proper results you won't do again. It's not my rule it's a psychological rules.

[aram - January 13, 2004 01:11 PM]

وازه ها در توصیف سخافت تو ناتوانند نالوطی.سری داری که در آخور فرو برده ای گاه از این انبان می خوری گاه از انبان دیگری تناول می کنی.چه اشتهایی داری؟مقاله ات را در سایت گویا"تفاوت حسین خمینی با سحابی و آغاجری"خواندم.هم نشینی و هم پیالگی ات را با دکتر محسن رضایی تبریک میگویم.خوش گذشت؟این ادبیات پر طمطراق و کلوخی نیز ننمی تواند ماهیت قلم به مزدی و نیت ناپاک تو را استتار کند.آنچه تو می نویسی کودکان را نیز به سخره وامیدارد .از این همه وقاحت و دریدگی خسته نشدی؟لااقل حرمت قلم را نگهدار......روزگارت سیاه باد.

Copyright: gooya.com 2016