شنبه 18 بهمن 1382

زندانيان حافظ قرآن! س.باستان

( از مجموعه مقالات طنز در طنز )

آقاي مرتضي بختياري رئيس سازمان زندان ها : « .... از ايجاد تسهيلات در آزادي زندانيان حافظ كل قرآن خبر داد و گفت : زندانياني كه شاكي خصوصي ندارند و بتوانند حافظ كل قرآن شوند حتي اگر حكمشان اعدام باشد ، مشمول تسهيلات ويژه قوه قضائيه خواهند شد..! »

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

اين آينده نگري مسئولين مملكت ما ، حكايتي است براي خود! از زماني نه چندان دور كه زندان ها را تبديل به دانشگاه انقلاب كردند تا فرزندان كشور ما فارغ التحصيل شوند ، زياد دور نيست! در اين دانشگاه (ها) هزاران نفر از فرزندان جوان اين مملكت جلوي جوخه آتش گذاشته شدند و تنها با داشتن عقايدي خلاف عقيده (( آقايان جديد)) نيست و نابود شدند! آن زمان بحثي در مورد حافظ قرآن بودن ؛ نمي شد! چون شاكي خصوصي در آن بالا ، فرمان آتش را صادر كرده بود!

لكه ننگ و سياهي در تاريخ بيست و پنج ساله كشورمان به وجود آمده است كه به تمام فرد ـ فرد مملكت ؛ مربوط ميشود! هزاران نفر از افراد خانواده آنان اين داغ را فراموش نكردند و ما نيزنمي توانيم اين داغ را فراموش كنيم! در هر حال بايد اميدوار بود تا كميسيوني بيطرف ، به امور كليه قربانيان نظام مردم سالار ديني ، رسيدگي كند!

همانطور كه بارها مسئولين نظام مردم سالار ديني اعلام داشته اند : در كشور ما زندان سياسي نداشتيم و نداريم! آناني كه يا اعدام شدند و يا زنداني ، امنيت ملي را به خطر انداختند! وارد بگو ـ نگو نمي شويم ، چون رهبران ديروز ، امروز و احتمالا فردا ! خوش ندارند از مخالفان خويش ، صحبت كنند و تنها موافقان را تاج سر خود ميدانند!طبق اين نظر تكليف مردم كشور و مردم دنيا روشن شد كه در كشور اسلامي ما زندان سياسي نداريم! مي پردازيم به زندانيان عادي !

در اين مورد صحبت مي كنيم چون مي ترسم فردا ـ پس فردا اعلام شود : ما زنداني عادي هم نداريم وآناني كه در زندان بسر ميبرند ، خلافكاران ساير كشور ها هستند كه عدالت اسلامي به ما حكم مي كند تا از ماليات مردم استفاده كرده و اين خلافكاران خارجي را در هتل هائي كه زندان نام دارد؛ به راه راست هدايت كنيم!

در اين هتل ها برنامه آموزشي و فعاليت هاي فرهنگي ـ تربيتي چنان برنامه ريزي شده است ( مانند كليه امور مملكت!) كه زنداني خلافكار بعد از گذشت چند ماه استراحت در آن ، مانند يك شاخه گل به جامعه برمي گردد و نماز و روزه اش ترك نخواهد شد و بلافاصله ، به اعمال عام المنفعه و اسلامي مي پردازد! آقاي بختياري رئيس سازمان زندان ها توضيح ميدهد : «... در كشور هاي مدعي حقوق بشر زندان فقط محل نگهداري بوده و آموزشي به زندانيان ارائه نمي شود » وارد بحث نمي شويم ، گويا آقاي بختياري خود شخصا مدتي ميهمان زندان هاي كشور هاي مدعي حقوق بشر بوده و از نزديك با كمبود آموزش در آنجا ؛ روبرو بوده اند!

در هر حال زندانيان عادي از آفتابه دزد تا تخم مرغ دزد ، جيب بر و نهايتا متجاوز و قاتل ، تحت پوشش سازمان زندان ها به رياست آقاي بختياري ، با فرهنگ ديني و قرآني توسط روحانيوني كه در اين مورد وارد هستند ، آموزش مي بينند! در پايان كار ، كنكوري گذاشته ميشود اگر زنداني ، حافظ قرآن شود ، قوه قضائي امكان دارد از جرم طرف بگذرد ( البته اگر شاكي خصوصي وجود نداشته باشد) وخلافكار حافظ قرآن فرصت دوباره مي يابد ، نردبان ترقي را دوتا ـ سه تا بالا برود! به دوستان خلافكار پيشنهاد ميشود : اگر قرار است كسي را نفله كنيد ، نرم و آهسته و بي سروصدا بكنيد تا شاكي خصوصي براي خود درست نكنيد! اگر از بد حادثه دستگير شديد تسهيلات آموزشي مهيا است! كافي است كمي همت كرد و با چند ماه آموزش ، حافظ قرآن شد و بعد از حبس زد بيرون!

دوستي دارم كه معتقد است : در جامعه نبايد زندان وجود داشته باشد! جر و بحث اينجانب با او در همين مورد است! از نظر انساني ، خوب است جامعه اي بوجود آورد كه خلاف صورت نگيرد و طبيعتا زندان هم نباشد! اما بزرگترين مشكل نبود خلاف و زندان ، مشكل وحشتناك بيكاري است كه خفت دولت و جامعه را مي گيرد!

تصور بفرمائيد ، جامعه اي بوجودآيد كه خلافكار وجود نداشته باشد( مثل جامعه ما كه زندان سياسي نداريم و نخواهيم داشت!). خوب تكليف زندانبان ، پاسبان ، وكيل مدافع ، قاضي شر و شرع ، چه خواهد شد!؟ كل قوه قضائي و دادگستري را بايد بوسيد گذاشت كنار ! رشته حقوق را بايد از دانشگاه ها حذف كرد! چون تمام اين دستگاه هاي امنيتي با خلاف عجين شده است! اگر دزد و قاچاقچي نباشد ، خوب اين بيچاره پاسبان و ژاندارم ها ، بيكار ميشوند! همين روحانيوني كه اكنون براي آموزش به خلافكاران استخدام سازمان زندان ها شده اند ، بايد برگردند تو حوزه ها و با سختي معاش كنند! خدا را خوش نمي آيد !

نداشتن زندان و نبودن خلاف ، بد نيست ، اما عملي نيست! بحث اينجانب با دوست عزيزم هم در اين مورد است! ايشان متاسفانه فكر بيكاري را نمي كند! تصور بفرمائيد اگر خلاف نبود ، آقاي سعيد مرتضوي ، چكار ميكرد!؟ يا بايد ميرفت تو حوزه تا طوري سرش را گرم كنند ، يا حداكثر مسافركشي ميكرد! داشتن مدرك تحصيلي كه هميشه نشان دهنده پيدا كردن شغل درست و حسابي نيست! خيلي از فارغ التحصيلان كشور ما اكنون سرگرم كاري هستند كه با رشته تحصيلي آنان هيچ سنخيتي ندارد! طرف فارغ التحصيل رشته معماري است در بازار سرگرم فروش لوازم يدكي اتومبيل است!

تصور بفرمائيد اگر دشمن خيالي و بي خيالي نبود ، خوب ارتشي هم لازم نبود! اگر قرار بود كسي به كسي تجاوز نكند و حقوق ديگران را رعايت كند ، وجود اينهمه دستگاه عظيم و طويل قضائي هم لازم نبود! با اينهمه صغري ـ كبري چيني قصدم اين است كه توضيح دهم : دزد و پاسبان مانند آدم و حوا بيكديگر احتياج دارند! اگر خلاف نباشد ، بيكاري خصوصا در اين قسمت ( قضاوت و دادگستري و...) وحشتناك ميشود! و به قول شيخ ابولفرج پركار : بيكاري ، بدكاري مي آورد!

اميد بر آن است كه خلاف و بيكاري نباشد! خوشبختانه در كشور اسلامي ما با آموزش زندانيان ، گام موثري در راه تخفيف خلاف و خلافكار برداشته شده كه اين خود نمونه اي است ويژه در جهان متمدن ! مورد زنداني سياسي را ( از بدو انقلاب تا زمان حال با سر به نيست كردن مخالفان !)حل كرده ايم ! برنامه آموزنده اي در مورد زندانيان عادي بوجود آمده كه با همت مسئولين خدا پرست و متعهد از جرم و جنايت كاسته و خلافكاران را به راه راست هدايت ميفرمايند! با تشكر از صبر انقلابي شما

در همين زمينه:

20 فروردين » هنر خام شدن! س.باستان
دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/4357

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'زندانيان حافظ قرآن! س.باستان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016