اعلاميه هيئت سياسی _ اجرايی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
هم ميهنان!
از انقلاب بهمن 1357، 25 سال می گذرد ولی تلاش حکومتگران برای مسخ دستاورد اصلی آن يعنی جمهوريت، نه تنها همچنان پابرجاست بلکه اينک وارد مرحله خطرناک تری شده است. ما جملگی عليه رژيم استبداد شاهی بپا خاستيم تا که حق شهروندی را جايگزين آمريت سلطان کنيم و کشورداری را بر چرخه انتخاب، نظارت و قضاوت مردم استوار سازيم. ما همگی انقلاب کرديم که جای سلطنت استبدادی و وابسته را آزادی _ استقلال _ جمهوری فرا بگيرد.
اکنون، بيست و پنج سال تمام است که حاکميت دينی تلاش می کند تا انقلاب بهمن را از جوهر دموکراتيک آن تهی نمايد و با نفی دستاوردهای ارزشمند آن، وجوه منفی نتيجه سياسی آن در امر قدرت را تثبيت و تحکيم بخشد. آبشخور بحران اصلی سياسی جامعه ما يعنی شکاف ژرف بين مردم و حکومت، و نيز بحران های ساختاری قدرت و درون قدرت که مدام تجديد شده و باز تجديد می شوند، در همين تلاش قدرت مداران اصلی حکومت دينی پس از انقلاب بهمن است. و امروز، شاهد آنيم که انتخابات مجلس هفتم جمهوری اسلامی از سوی ولی فقيه و دين سالاران مرتجع و مستبد، نه تنها در همان سطح انتخابات هميشه غيردموکراتيک و انحصارطلبانه رژيم باقی نمانده بلکه، به يک نمايشگاه تبديل شده و خاطره انتخابات فرمايشی دوران شاه را در حافظه تاريخی جامعه ما زنده کرده است.
شرکت کنندگان اين انقلاب بزرگ، تا به امروز در برابر هيچيک از دو تلاشی که توسط از قدرت فتادگان و به قدرت رسيدگان برای نفی انقلاب و يا مسخ انقلاب صورت گرفته است، تسليم نشده و به آن تمکين نکرده اند. نيروی دموکراتيک شرکت کننده در انقلاب بهمن، هم با نفی اين انقلاب و هم با مسخ اين انقلاب، مخالفت کرده و همچنان مبارزه می کند.
مبارزه ما اما، اکنون نيز بسان اين ربع قرن گذشته، عمدتا و اساسا متوجه قدرت مدارانی است، که به نام انقلاب عليه مردم آزادی خواه و دموکراسی طلب ميهنمان تيغ کشيده اند و امروز وقاحت را به آنجا رسانده اند که در برابر هر دفاع از دستاوردهای انقلاب بهمن، "حکم حکومتی" را علم می کنند.
هم ميهنان!
گرامی داشت بيست و پنجمين سالگرد اقدام تاريخی خود را اينک در شکل يک "نه!" يک پارچه و متحد به اين قدرت مداران ضد آزادی و دموکراسی نشان دهيم و آنها را در عرصه ملی و بين المللی بيش از پيش رسوا و منزوی کنيم. انتخابات آزاد را بخواهيم و با تاکيد بر "رفراندوم، رفراندوم اينست خواست مردم" اراده آزادی خواهانه 25 سال پيش جامعه ايرانی از انقلاب بهمن 1357 را به نمايش بگذاريم.
روشنفکران آزادی خواه!
نقش تاريخی شما در انقلاب بهمن 1357، نقش ماندگاری است. شب های شعر شما، سانسور شکنی های شما در مطبوعات تحت فرمان آن زمان، شورآفرينی هايتان در ميان مردم، از فرازهای به ياد ماندنی انقلاب بهمن است. از دستاوردهای انقلابی که کرديد، دفاع کنيد. با قلم، هنر، انديشه و خلاقيت های خود، به کارزار تحريم انتخابات مجلس فرمايشی توان و گستره ببخشيد.
دانشجويان مبارز!
شما جای دانشجويانی را در دانشگاه ها گرفته ايد که پيگيرترين و فداکارنه ترين تلاش ها را در مبارزه عليه رژيم ديکتاتوری شاه و در پيروزی انقلاب بهمن انجام دادند. شما به آن گروه اجتماعی بيدار دل و جسوری متعلق هستيد که در همين دوم خرداد 1376، يک حرکت اجتماعی بزرگ را آفريدند تا رفراندوم گونه ای باشد در مخالفت با منويات ولی فقيه و نشانه ای در تقابل مردم با استبداد دينی. اکنون نيز چشم ها به سوی شماست که برای تحريم يک پارچه انتخابات فرمايشی فعالانه به ميدان بياييد و خواست رفراندوم دموکراتيک را که از بطن جنبش شما سر بر آورد، همه گير کنيد.
استادان، آموزگاران و فرهنگيان با وجدان!
تحصن ها و اعتصابات شما، همراهی تان با دانشجويان و جوانان تحت تعليم شما در ماه های انقلاب را همگان به ياد دارند. نام دکتر نجات اللهی که خونش همراه با خون دانشجويان سنگفرش دانشگاه را رنگين کرد، فراموش نمی شود. ارتش بزرگ دانش و زحمت يعنی آموزگاران، صدای انقلاب را تا اعماق روستاهای دور افتاده کشورمان بردند و فرهنگ و انقلاب را درهم آميختند. اينک، از شما حافظان وجدان آموزشی جوانان و کودکان اين سرزمين انتظار می رود که به هر طريق که می توانيد نمايش انتخاباتی رژيم را از پرده بيندازيد.
دانش آموزان عزيز!
هم سن های شما در 25 سال پيش، لشکر خردسالانی بودند که شاه فريب کار و نوکرهای زورگوی او را به ستوه آوردند. آنها سرود آزادی خواندند و در برابر هر چاپلوسی که خواست در مدارس از شاه و عکس های شاه بر روی ديوارها دفاع کند، ايستادند. شما نيز مثل آنها باشيد. شما اکنون حتی چند برابر دانش آموزان آن زمان هستيد. با ولی فقيه مخالفت کنيد. بگوييد: آزادی، آزادی انتخابات، انتخابات فرمايشی نه! اگر به سن رای دادن رسيده ايد، بهترين رای را برگزينيد که اکنون همانا رای ندادن است. رای ندادن، بعضی وقت ها بهترين نوع رای دادن است.
کارگران مبارز!
شاه فراری، زمانی فرار را بر قرار ترجيح داد که شما با همه توان بپا خاستيد، توليد را متوقف کرديد و ماشين ها را خوابانديد. آخرين حرف را در انقلاب بهمن، کارگران نفت زدند که چون شير به ميدان آمدند و با بستن شير نفت، حلقوم ديکتاتور را فشردند. اکنون نوبت "نه" گفتن به آنهايی است که 25 سال است از "مستضعفان" سخن می گويند اما "مستضعف" را "مستضعف تر" کرده اند. رژيمی که در آن عقب افتادن حقوق چند ماهه کارگران به يک روال عادی بدل شده و سرکوب گران آن، هر زمان آماده منکوب کردن اعتصاب و تظاهرات حق طلبانه کارگران است. به انتخابات فرمايشی اين فلاکت آفرينان، "نه!" بگوييد. حتی به رای سفيد هم تن ندهيد. رای ندهيد تا که اينها رسواتر بشوند.
کارمندان باوجدان!
هر رژيم را با کارنامه اش می سنجند. از نقاط سياه برجسته در کارنامه اين حکومت، به سقوط کشاندن سطح زندگی اقشار متوسط جامعه و از جمله کارمندان است که ناگزيرند در اين گرانی کمرشکن با حقوق ناچيزی که می گيرند، بسازند و بسوزند. حکومتی که، از جمله بر دوش شما و فداکاری های کارمندان دوران انقلاب در فلج کردن دستگاه اداری شاه، به قدرت رسيد. به وجدان بيدارتان عمل کنيد، تطميع و تهديد عوامل جمهوری اسلامی را به هيچ بگيريد. رای ندهيد! اينها که از فساد اداری سخن می گويند، خود منشاء فساد هستند. آن که فاسد است، نمی تواند کارمند مستاصل را عامل فساد معرفی کند. لازمه يک سيستم اداری سالم، تامين شرافتمندانه زندگی و معيشت کارمندان است و سلامت اداری، تنها در دموکراسی ميسر می شود.
دختران و زنان مبارز!
چهره واقعی جمهوری اسلامی و اين حکومت دين سالار را بايد در رفتار و قوانين زن ستيز آن ديد. بيشترين ستم اجتماعی و فرهنگی در اين رژيم بر شمايی رفته است که با حضور زنان در خيابان های انقلاب، حکومت شاه را به زانو در آورديد اما خود در همين حکومت، به زانو فتادن دعوت شديد. درود بر شما که پيگيرترين و سخت ترين مبارزه را عليه اين رژيم ضد زن پيش برده ايد و آفرين بر شما که توانسته ايد آن را بارها به عقب بنشانيد.
تحسين بر دختران جسوری که برای ستاندن حق شادی و آزادی از حکومت گريه و استبداد، ايستاده اند و مبارزه می کنند. شما در رای ندادن به اين انتخابات فرمايشی، می توانيد و حق داريد که پيشقدم و پيشاهنگ باشيد. در دوم خرداد 76، به ولايت فقيه "نه" گفتيد، و در اين انتخابات، به کل حکومت "نه" بگوييد. شما بجنبيد، ميليون ها خانه و خانواده می جنبند.
خلق های تحت ستم ملی در کشور!
با شمائيم مردم آذربايجان که صد سال پيش مشروطيت را از چنگ استبداد رها کرديد و به همه ميهن داديد. با شمائيم که از پرچم داران مبارزه ديرينه سال اين کشور برای آزادی خود و همگان هستيد. با شمايی که از آموزش به زبان مادری محروم ايد، در اداره امور خويش مختار نيستيد و از نبود دموکراسی در کشور دوبار رنج می بريد.
با شما مردم کردستان سخن می گوئيم که در پی انقلاب بهمن، کردستان آزاد در ايران دربند را به نمايش گذاشتيد، با شمايی که زير پرچم خودمختاری برای کردستان، دموکراسی برای ايران، سال هاست که مرارت می کشيد و مبارزه می کنيد، و با شمايی که خار چشم رژيم ولايت فقيه هستيد.
با شما ترکمن ها که پايگاه های رژيم شاه را با انقلاب بهمن در منطقه ترکمن صحرا درهم کوبيديد و با فرزندانی چون توماج ها، مختوم ها، جرجانی ها و واحدی ها حق آزادی و عدالت اجتماعی را فرياد زديد.
با شما بلوچ ها و عرب های هم ميهن که در زمره محروم ترين و فقر زده ترين ساکنان اين سرزمين هستيد، هيچ حقوقی نداريد و از حداقل حقوق شهروندی تان به دوريد. اين حکومتگران، فرهنگ تان را باور ندارند و با ظن و گمان شما را می نگرند.
با شما اقليت های ملی _ مذهبی و مذهبی که شهروندان درجه چندم اين کشور تلقی می شويد، از تبعيض رنج می بريد و تحت فشار هستيد.
ما، با همه شما هم دردان همه ايرانيان محروم از دموکراسی و در همان حال زير ستم و انقياد ملی مضاعف، هستيم. هشيار باشيد و هشيار عمل کنيد تا صندوق های خالی رای در انتخابات مجلس هفتم، در مناطق محل زندگی شما از همه جا خالی تر باشد.
دين باوران آزادی خواه!
هيچ انسان دموکراتی حساب آرمان خواهی مسلمانان آزادی خواه در انقلاب بهمن عليه رژيم شاه را با انديشه و عمل روحانيت متحجر و مرتجع يکی نمی گيرد. اکنون که شما در پی بيست و اندی سال تجربه بر متن حکومت فقهی و دينی، بر آنيد که جمهوريت _ اين دستاورد انقلاب بهمن را _ به بهای سنگين هم که شده پاس بداريد، می توانيد روی حمايت نيروی دموکراسی در مبارزه تان برای دموکراسی حساب کنيد. اگر می خواهيد باورهای دينی تان محترم بماند، راه آنست که از دين سالاران دور شويد. بدانيد که هر آنچه که بخواهد به نام دين، مکتب عقيدتی، ارث و يا تاريخ بر دموکراسی تحميل شود، هم دموکراسی را نابود می کند و هم خود آن را از اعتبار می اندازد. در مبارزه برای استقرار دموکراسی در کشور، دين باوران جای موثری دارند و اين شمائيد که می توانيد اين جايگاه را اشغال کنيد. رای ندادن شما در انتخابات مجلس هفتم، همراهی با کاروان بزرگ مردم است، اما همراهی اصلی و پايداری تان آن گاه متجلی می شود که "نه!" به انتخابات فرمايشی را با "نه!" به حکومت دينی تکميل کنيد.
نظاميان ارتشی و پاسدار، نيروهای انتظامي!
رژيم جمهوری اسلامی رفتنی است ولی شما که متعلق به جامعه هستيد، خواهيد ماند. می دانيد که شاه رفت ولی اکثريت نيروی نظامی تحت فرمان او، از اوامر ملوکانه سر پيچيد و به مردم ملحق شد. اين سنت مردمی را پاس بداريد. خود را در جنايت ها و خيانت های صاحبان قدرت شريک نکنيد. اگر بخواهيد، آنها نخواهند توانست شما را در برابر مردم قرار دهند و با سپر کردن شما، راحت بخوابند. موقعيت خود ويژه شما را همگان می فهمند اما چنين نيست که شما مجبور به اطاعت کورکورانه از فرماندهان ذوب در ولايت فقيه باشيد. اين رژيم هر جا که به ضررش باشد، مانع از دخالت شما در سرنوشت سياسی کشور می شود و هر آن جا که نفع اش ايجاب می کند، بر حضور فعال شما در سياست می کوبد! مستقل فکر کنيد و مستقل عمل کنيد. شما حق داريد در سرنوشت سياسی ميهن تان دخالت داشته باشيد ولی شما موظف نيستيد که از زورگويی های يک گروه اقليت بر اکثريت آزادی خواه و دموکراسی طلب ايران پاسداری کنيد. پای صندوق های رای نرويد و به اين انتخابت نمايشی "نه!" بگوييد.
هم ميهنان!
دست در دست هم، اتحاد ماندگار در انقلاب بهمن را بار ديگر و اين بار با آگاهی بالاتر تکرار کنيم و با تحريم ملی انتخابات فرمايشی رژيم جمهوری اسلامی، خواست انتخابات آزاد و رفراندوم را به نمايش بگذاريم. دموکراسی را مطالبه کنيم که آرزو و نياز ديرينه ايران است، انقلاب بهمن را در بيست و پنجمين سالگردش، اين چنين گرامی بداريم.
هيئت سياسی _ اجرايی سازمان فدائيان خلق ايران (اکثريت)
22 بهمن ماه 1382