انتخابات! مجلس هفتم را در حالی در پیش رو داریم که بحران عظیم در ساختار قدرت، بیش از پیش نمود یافته وخود را نمایان می سازدبه گونه ای که نام مجلس و بحث جمهوریت در تعارضی آشکار باقدرت بوجود آورنده خود یعنی مشروعیت اجتماعی قرار گرفته است. بارها و بارها بر لزوم تغییر در ساختار نهادهای انتصابی و بازگشت قدرت بر نهادهای انتخابی تاکید ورزیدیم اما نتیجه آن خشم و هراس اقتدارگرایان و عدم توجه کافی از جانب اصلاح طلبان بر این مهم بود تا این بار در اقدامی اعجاب انگیز و_ در حالی که تمامی تحلیل ها بر عدم مشارکت بالای مردم در انتخابات صحه گذاشته بود_ شورای پاسدار قانون اساسی به رد صلاحیت گسترده ای دست زد که در تاریخ مجلس ایران بی نظیر بود.
استعفا و تحصن و اعتراض نمایندگان ملت به خودی خود اقدامی در خور و قابل توجه است اما چرا اکنون! که اگر این اقدام را در زمان سرکوب وحشیانه دانشجویان و باز داشت متعاقب آنان در خرداد و تیرماه 81 می کردید و یاهنگامی که فعالین و نخبگان سیاسی بدون دلیل در بند شدند فریاد بر می آوردید و یا هنگامه آن که طرح های اقتصادی شما توسط شورای نگهبان رد شد اعتراضی این گونه می کردید با آن گونه اقبالی مواجه می شدید که امروز این گونه بی مهابا به نمایندگان ملت تهمت بی دینی و خیانت نچسبانند....و اگر هنگامه آن که هم قطارانتان از زندان اوین مشکل را در قانون اساسی یافتند و تحریم گسترده انتخابات و بر گزاری رفراندوم را تجویز کردند اندکی بیشتر تامل می کردید و بی مهابا آنان را طرد نمی نمودید و بر برگزاری همه پرسی ابرام می ورزیدید امروز با حفظ پایگاه مردمی خود،اجازه تعرض را به آنان نمی دادید.
آقای خاتمی!
در انتخابات سال 80 هنگامی که بغض گلویت را می فشرد گفتی که تنها سرمایه من در نزد مردم صداقت من است و بر عهدی که با مردم و خدای خود بستی پایدار خواهی ماند ....تاریخ این سخنان تو را فراموش نخواهد کرد که امروز می بینی که چگونه بر ملت ایران تعرض می کنند و سکوت می کنی که دست در دست آنان نهاده ای و تمامی آنان را که برای انتخاب و حمایت از تو زندگیشان را فنا کردند به فراموشی سپردی که امروز دیگر در سخنرانی هایت حتی از جوان و دانشجویان نام نمی بری...
قدرت موجود عجیبی است که این گونه در عرض 8 سال نماینده 22 میلیونی مردم را در مقابل آنان قرار داده است!!
اما اقتدارگرایان نیز بدانند که این گونه بی مهابا بر حقوق ملت تاختن به خاطر قدرت همان سرنوشتی را برای آنان رقم خواهد زد که برای اسلافشان ! که آنان که به ارتباط با بیگانگان بر حفظ ثبات خویش به جای اتکا به ملت امید بسته اند بدانند که دنیای امروز را درک نکرده اند که تا مشکلات ایدئولوژیک خود را حل نکنند نمی توانند با دنیای امروز کنار بیایند چرا که در دنیای نوین بنیاد گرایی جایی ندارد و بیگانگان ریسک ارتباط با دولت ایدئولوژیکی که پایگاه مردمی ندارد را نخواهند پذیرفت
مجمع اسلامی دانشگاه سمنان معتقد است با توجه به شرایط موجود در کشور تنها راه انجام اصلاحات در جامعه نه در جنگ قدرت که بازگشت آن به لایه های درونی اجتماع از طریق نخبگان و روشنفکران در جامعه می باشد و انجام اصلاحات در ساختار قدرت تا برگزاری یک رفراندوم و همه پرسی امری عبث و دست نایافتنی است که برگزاری آن با مقاومت نخبگان و توده ی آگاه دور از انتظار نخواهد بود.