تحليلگر مسائل سياسى ايران، على كشتگر ميگويد اگر تقلب هاى سه مرحله اى حذف رقباى غير خودى، خودى و دستكارى آراى روز اول اسفند و سپس ميزان راى نماينده اول تهران،آقاى حداد عادل را در نظر بگيريم، خواهيم ديد كه اين يك شكست بزرگ براى حاكميت بوده است. با اينحال كشتگر اينرا كتمان نميكند كه هنوز يك جنبش اعتراضى همگانى در ايران عليه حاكميت استبداد وجود ندارد. گفت و گو: مهيندخت مصباحدويچه وله: آقاى كشتگرشما در مقاله اخير خود، راى گيرى روز اول اسفند را تحريمى تاريخى و بيسابقه ارزيابى كرده ايد. طبق چه داده هايى عدم استقبال مردم را تحريم موفقيت آميز به حساب مياوريد؟على كشتگر: دامنه تحريم جوانان در شهر هاى بزرگ بسيار وسيع بوده است. اگر از چند حوزه اى كه جمهورى اسلامى از ابتدا مشخص كرده بود و برخى از ماموران و نيروهاى بسيجى و لباس شخصى را از صبح تا شب آنجانگهداشته بود و ميكوشيد كه خبرنگاران را به آنجاها هدايت كند بگذريم، صدها حوزه در تهران و شهرهاى بزرگ ازصبح تا شب خالى بودند و ما هم خودمان بالاخره ارتباط داشتيم، صحبت ميكرديم و از هركس كه ميپرسيديم، بخصوص جوانان و آنها كه قبلا راى داده بودند، همه نظرشان اين بود كه راى نميدهند و هر كس را هم كه ميشناخته اند، راى نميداده است. اين كه جمهورى اسلامى بگويد ۵۰ درصدمردم در پاى صندوق هاى راى حاضرشده اند، خودش به نظر من يكى از تقلب هاى انتخابات است. خود سخنگويان جمهورى اسلامى و سايت وزارت كشور پذيرفته اند كه در شهرهاى بزرگ مثل تهران ۲۸ درصد مردم شركت كرده اند. ضمنا آقاى محتشمى پوراعتراض كرده كه بسيارى از صندوق هاى تهران هم مخدوش است و در آنجا راى ريخته اند. ازطرف ديگر چون تعداد آرا در شهرهاى بزرگ بسيار كم بوده و حدود ۲۰ درصد راى دهندگان را شامل ميشده، اينها براى اينكه تعداد كل آرا درسراسر كشور را به ۵۰ درصد برسانند،در خيلى شهرها تقلب آشكار كرده اند. مثلا در سميرم ۵۰ هزار نفر حق راى داشته اند، اما ۵۵ هزار راى به صندوق ها ريخته شده يا درحوزه لردگان چهارمحال ۱۰۲هزار نفر حق راى دارند، اما ۱۱۰ هزار نفر راى ريخته اند. علاوه براين در بسيارى نقاط كشور در استان هايى مثل كردستان، فارس، خراسان، گيلان، سيستان و بلوچستان راى هاى عجيبى اعلام شده مثل ۹۹ درصد و ۹۸ درصد كه تمام اينها غير واقعى است. بسيارى از مردم از خود مى پرسند ما كه راى نداديم، نميدانيم اين آرا از كجا آمده است؟ بايد پذيرفت كه تقلب درسه مرحله صورت گرفته است. اول اين كه اجازه ندادند رقبايى از اقشار مردم شركت داشته باشند. دوم اين كه بين دو جناح رقيب هم به يكى اجازه رقابت ندادند.تقلب سوم هم دستكارى در تعداد آرا است. ميدانيد كه حكم حكومتى بوده كه آقاى خامنه اى خواسته ۴۰ ميليون راى اعلام شود. براى جمهورى اسلامى هم اصولا دستكارى در تعداد آرا يك سنت است . اما همينكه پذيرفته اند ۵۰ درصد مردم شركت كرده اند، خودش يك شكست بزرگ است و نشانه تحريم. زيرامطمئن باشيد اگر واقعا ۵۰ درصد مردم درانتخابات شركت كرده بودند، آنها ارقامى مثل ۹۰ درصد و امثالهم را اعلام ميكردند. شواهد بسيار زياد است و بسيارى از خبرگزاريها و روزنامه نگاران مستقل و شاهدان و ناظران مختلف اعلام كردند كه بيشتر صندوق ها تهى بوده است. نكته ديگر اين كه سه چهارم نمايندگانى كه به مجلس راه يافته اند كمتر از ۱۳ درصد آراى مردم را دارند. آيا اين نشانه تحريم نيست؟ آيا اين تحريم نيست كه آقاى حداد عادل، فاميل آقاى خامنه اى، كسى كه قرار است رئيس مجلس هفتم بشود، تنهابا حدود ۱۳ يا ۱۴ درصد آراى مردم تهران به مجلس ميرود و تازه همين آمار هم با علامت سوال روبروست؟دويچه وله: با همه اينها آيا حقيقتا ميتوان مشاركت نازل مردم به ويژه در تهران را يك “نه” بزرگ تلقى كرد و آيا نبايد ميزان مشاركت مردم را به شكل ايده آليستى نديد، بلكه بطرز واقع بينانه آن را بررسى كرد؟على كشتگر: اين درست است كه بايد شركت مردم را به شكلى واقع بينانه نگاه كنيم. بايد به نكاتى توجه كنيم. از جمله اينكه بسيارى مردم تحت تاثير تبليغات يا تهديد و تطميع واقع شده باشند. خانم حقيقت جو هم در استعفانامه خودش اعلام كرد كه حدود ۱۶ درصد آراء سفيد بوده. در سايت هاى مختلف اصلاح طلبان در ايران هم مطرح شده كه شايع كرده بودند از طريق ائمه جمعه و تريبون هاى تبليغاتى ديگر كه اگر جوان ها در انتخابات شركت نكنند، در كنكور رد ميشوند، يا دانشجويانى كه مهرانتخابات مجلس هفتم را نداشته باشند، ممكن است بعدا از ادامه تحصيل محروم شوند و يا حتى به كشاوزران گفته بودند اگر در انتخابات شركت نكنيد، از سوبسيد هاى دولتى محروم ميشويد و در مورد بازنشستگان هم گفته بودند ممكن است حقوقشان را قطع كنند. مسائلى از اين دست ميتواند عده اى از مردم را بترساند و در نتيجه راى سفيد ۱۶ درصدى خودش نشانه اين است كه اينها توانسته اند عده را به پاى صندوق هاى راى بكشانند. ضمنا يكسرى دعواهاى قبيله اى و قومى هم در مناطق مختلف راه انداخته اند و از رقابت هاى قبيله اى قومى هم استفاده شده.با اين همه بايد توجه داشته باشيم كه بهر حال عليرغم تمام اقداماتى كه جمهورى اسلامى عليه آزادى و دمكراسى كرده، ما هنوز شاهد يك حركت اعتراضى سراسرى در ايران نيستيم و مردم هنوز ساكت هستند، طبيعتا بايست به اين مسئله توجه كنيم و يك چراى بزرگ دربرابر خود بگذاريم كه چرا با وجود تمام اتفاقاتى كه عليه دمكراسى، سركوب حقوق بشرو آزاديها روى داده، ما با يك جنبش اعتراضى همگانى در ايران روبرو نيستيم. دويچه وله: شما در مقاله خويش به آغاز توفان هاى سياسى و اجتماعى احتناب ناپذيرى هم اشاره كرده ايد. سوال اين است كه مولفه هاى اين توفان ها چيستند و شما چه كسانى را درگيراين عرصه ميبينيد؟على كشتگر: من فكر ميكنم اگر امروز يك رفراندوم در ايران برگزارشود، اكثريت عظيمى به جمهورى اسلامى نه ميگويند. نرخ بيكارى در ايران رو به افزايش است، بخصوص نرخ بيكارى جوانان و دانش آموختگان دانشگاهها. ما با يك بحران عظيم اجتماعى روبرو هستيم در يك جامعه اى كه نارضايتى وسيعى عليه حاكميت وجود دارد. خواست آزادى و حكومت قانون به خواست مبرم جامعه ايران مبدل شده و الان وقتى نگاه ميكنيم ميبينيم كه حاكميت آقاى خامنه اى و گروهى كه به زور بر سر كارند، نه در ايران مشروعيت دارد و نه در عرصه بين المللى. با توجه به اين مسائل و حركاتى كه درپنج شش سال گذشته اتفاق افتاده و جامعه جوان ما در فرصت هاى مختلف خواسته هاى خود در مورد آزادى و حكومت قانون را نشان داده، من وضع ثابتى را براى آينده ابران نمى بينم و فكر ميكنم با توجه به همه فاكتورها و متغيرهايى كه در عرصه بين المللى، منطقه اى و ملى وجود دارد، آينده اقتدارگرايان زير يك سوال بزرگ است و من فكر ميكنم با اولين اعتراضات وسيعى كه روى دهد، حاكميت پايه هايش لرزان خواهد شد.فراموش نكنيم كه در دو دهه گذشته بيش از۲۰ رژيم توتاليتر و خودكامه در جهان فروپاشيده اند. از جمله رژيم چائوشسكو در رومانى . او وقتى به ايران آمد و اعتراضات دانشجويى در رومانى بود هيچكس تصورنميكرد كه او برگردد و بلافاصله زلزله سياسى اجتماعى او را ببلعد. به نظر من ايران آبستن تحولات عظيم است و ۲۵ سال پس از روى كار آمدن جمهورى اسلامى، دورنماى مثبتى براى جمهور اسلامى وحود ندارد.ملت و همه اقشار اجتماعى هستند كه به صحنه خواهند آمد. چون آزادى و حاكميت ملى واقعى تبديل به خواست عموم شده. اينك يك اجماع سياسى در ايران به وجود آمده و مجموعه نيروهاى اپوزيسيون هم خواستشان در درجه اول آزادى و حاكميت قانون است. دويچه وله: حال كه صحبت اپوزيسيون شد، پيشنهاد مشخص خودشما در مورد يكپارچه شدن آن در قبال حاكميت كنونى چيست؟على كشتگر: به نظرمن شعار “ همه با هم” عليه حاكميت كنونى بايست بطور جدى در دستور كار همه نيروهاى مختلف ايران قرار بگيرد، صرفنظر از رقابت هاى سياسى كه طبيعى است بين همه نيروهاى چپ، ميانه و راست وجود دارد. همه كسانى كه در رهايى ايران از استبداد ذينفع هستند، بايست براى تحقق شعار رفراندوم زير نظر سازمان ملل اتحاد عمل داشته باشند.