طنز گونه ای در باب نقش مقام رهبری در جشنواره هاليوود
شهره آغداشلو
در مراسم اسکار
ماجرا از وفتی شروع شد که خبر نامزد شدن خانم شهره برای دريافت جايزه اسکار به گوش حضرات رسيد. شورای محترم نگهبان که در مورد جايزه صلح نوبل دير جنبيده و بازی را باخته بود, اين بار به سرعت وارد ميدان شد و ابتکار عمل را بعهده گرفت, هر چند که بعضی از اعضاء آن ترجيح ميدادند تمام انرژی شان را صرف جشنواره های داخلی و بخصوص ملو درام انتخابات کنند. با توجه به شرايط فوق بود که دبير محترم شورا تصميم گرفت مسئوليت ها را تقسيم کند. دو سه نفری را مامور نظارت بر چاپ و توزيع شناسنامه های ساخت خارج کرد, امور طرح و اجرای سرويس های اتوبوسرانی بين پادگانهای سپاه و حوزه های رای بگيری را هم به چند نفر ديگر واگذار نمود تا تداخلی پيش نيايد و کار ها شير تو شير نشود.
نگرانی آقايان وقتی بيشتر شد که شامه الهی مقام معظم رهبری باز هم معجزه کرد و بوی توطئه را از فاصله چند هزار کيلومتری تشخيص داد. برادران اطلاعاتی قوه قضاييه هم دست بکار شدند و کشف کردند که باز هم استکبار جهانی قصد دارد با کمک دهها ميليون عوامل داخلی خود به ارزشهای والای انقلاب حمله کند.
در اين برهه حساس از زمان بود که سردار بافندگی وارد گود شد و برای چند روزی امور مستغلاتی, صادراتی وارداتی, بساز بفروشی و غيره را به آقا محسن واگذار کرد تا وقت ذيقيمتشان را بار ديگر وقف اسلام و مسلمين کنند. سردار بو برد که قرار است شهره خانم پس از دريافت جايزه, نطقی کند و بگويد که اين جايزه انصافا حق آقای خاتمی بوده است. و با توجه به اين زمينه چينی, سيد خندان هم که شيفته سخن رانی و عاشق گوش مفت است به روی صحنه بپرد و با تام هنکس هم خوش و بشی بکند و در باره گفتگوی تمدن ها ميان کمدين ها و دلقک ها فرمايشات مامانی و قشنگی بکند.
کار که به اينجا می کشد, کشمکش سياسی داخلی جای خودش را به رقابت و حسادت هنری بين المللی ميدهد . سردار مقداری از فيلم هايش را بر ميدارد و با عصبانيت به بيت رهبری ميرود و اخطار می کند که اگر مقام معظم فورا اقدامی نکند, چه و چه خواهد کرد.
مقام رهبری که چاره ای جز تمکين نمی يابد به تماشای فيلم های"لاس زدن با مک فارلن", "چپاولی بنام سازندگی" , " کش دادن جنگ مقدس" و "اتوبوس مرگ" مشغول می شود و نمی تواند از تحسين خوداری کند, ضمن آنکه از گرفتار شدن به آخر و عاقبت احمد آقا هم نگران است.
بدستور مقام رهبری سران قوم فورا احضار می شوند و ايشان از هنر و استعداد هر کدام تعريف و تمجيد می کند. ايشان ضمن اشاره به بند بازی های خطرناک شيخ برای کنترل مجلس از ايشان تقدير می کند و استادی و هنر سيد خندان را در زمينه های وعده شکنی و سر خورده سازی می ستايد.
آنگاه نوبت به تشکر از شورای نگهبان و قوه قضاييه و دادگاههای انقلاب و ويژه روحانيت و امام جمعه ها و بسيج می رسد و مقام رهبری بقای نظام را متکی به وجود آنها ميداند.
در خاتمه, مقام رهبری به نقش کليدی سرداربافندگی اشاره می کند و می گويد که همه نظام مديون فراست و لياقت ايشان است و نتيجه می گيرد که مصلحت در آن است که برای خنثی کردن توطئه های دشمن, جايزه اسکار را به بهترين و شايسته ترين بازيگر معاصر بدهند, کسی که طي ربع قرن گذشته, و بر حسب اقتضای روز, در نقش های مختلف و نوعا متضاد بازی کرده است. رييس محترم دفتر به اطلاع می رساند که متاسفانه زمان معرفی نامزد ها سپری شده و ليست خارجی ها قابل تغيير نيست. مقام رهبری بر آشفته می شود و فرياد می کشد که " برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد, بخصوص با داشتن اين همه نفت و گاز و معدن".
سردار که اهل معامله است و با امور جهانی بيشتر آشناست پا در ميانی می کند و می گويد " حالا که نمی شود جايزه را به من مستحق بدهند, پس دستور فرماييد به آن خانم هم ندهند"
در اين لحظه است که مقام رهبری چاره ای جز صدور حکم حکومتی نمی بيند و نامه را می نويسد و پای آن هم انگشت ميزند و لاک و مهر می کنند. نامه را به دست حسن روحانی ميدهند تا به هاليودد ببرد.
از مذاکرات پشت پرده حسن آقا و وعده و وعيد هايی که به ايادی منحط شيطان سابقا بزرگ داده است اطلاع چندانی در دست نيست, اما احتمال ميرود صنعت فيلم سازی در ژاپن اسلامی گسترش سرطانی يابد و قم به کعبه آرتيست های موتلفه تبديل گردد.
دوازدهم اسفند ماه هشتاد و دو