تهران-خبرگزاري كار ايران
مراسم سالگرد درگذشت دكتر محمد مصدق؛ نخست وزير ملي گراي ايران صبح ديروز در احمدآباد در كنار مزار وي با حضور جمعي از علاقمندان و دوستداران وي و همچنين اعضاي نهضت آزادي ايران، جبهه ملي و حزب ملت ايران و تعدادي از فعالان ملي- مذهبي در آرامش كامل برگزار شد .
به گزارش خبرنگار خبرگزاري كار ايران، ايلنا، در ابتداي اين مراسم كه امنيت آن از سوي نيروي انتظامي و امنيتي به خوبي برگزار شد، دكترمحمود مصدق نوه مرحوم مصدق ضمن خوش آمدگويي و تشكر از ميهمانان اين مراسم به اقدام ثبت ساختمان احمدآباد و مزار مرحوم دكتر محمد مصدق در سازمان ميراث فرهنگي اشاره كرد و با اعلام اين مطلب كه آمادگي پذيرش كمك هاي مردمي جهت تعمير و بازسازي اين مباني تاريخي وجود دارد از علاقه مندان به دكتر مصدق خواست تا در اين امر كمك نمايند .
گفتني است در اين مراسم تعدادي از دانشجويان دانشگاه تهران و دانشگاه تربيت معلم و تهران و اعضاي دفتر تحكيم وحدت نيز حضور داشتند.
مهندس حسين شاه ويسي از اعضاي حزب ملت ايران در مراسم سالگرد درگذشت دكتر محمد مصدق با ذكر اين نكته كه ما اين جا جمع شدهايم تا از بزرگ مردي ياد آوريم كه دوست و دشمن او را با عناويني چون آموزگار خردمند, رهبر جبهه ملي, پير احمدآباد و ... نام بردهاند؛ اظهار داشت: از مصدق گفتن به راستي تاريخ را ورق زدن است و عشق به قهرمانان اين وطن در واقع عشق به وطن است.
وي در ادامه با تاكيد بر اينكه دكتر مصدق جامعه فروخفته ايران را كه در زير سلطه ستم خميده بود به تكاپو برانگيخت، گفت: اسطورهها در او به هم پيوند خورده است و به همين خاطر دشمنان آزادي از او و خاطره ماندنياش هراس دارند.
عضو حزب ملت ايران در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به اينكه دكتر مصدق 69 سال بيامان با پليدي و پلشتي مبارزه كرد و در هر مقامي كه قرار گرفت از خطر نهراسيد، گفت: مصدق آفت استبداد بود و همه فلسفه سياسي وي به گرد آرمانهاي ملي و آزاديخواهانه شكل گرفت.
شاه ويسي با يادآوري اينكه در خيزش مشروطيت، آرمانهاي مردمگرايي و آزادي و ترقي پيروزي شدند، گفت: پيروزي آرمانهاي مشروطه خواهان گرچه دوام نيافت ولي براي هميشه ايران را دگرگون كرد و نگذاشت ايران بيش از اين ويران گردد و مصدق در چنين شرايطي پا به حيات گذاشت.
وي افزود: مصدق بر اين باور بود كه لازمه حيات مردمي در يك پيشينه بازسياسي ايثار و شجاعت نهفته است و نه آن كه به زور جنجالها و هياهوهاي تبليغاتي حاصل شود.
شاه ويسي در ادامه گفت: مصدق باور داشت مردم به درستي ميتوانند خدمتگزار خود را تشخيص دهند و به همين منظور بارزترين ويژگي خود را در امر رهبري ارتباط بيواسطه و صادقانه با مردم ميدانست و هرگز از مقام و منصب خود در جهت اعمال نفوذ ثروت اندوزي بهره نگرفت و به هنگام حكمراني، نظارت و نمايندگي مردم يا زماني كه عهدهدار نخست وزيري بود, از دريافت حقوق خودداري كرد و هر هديهاي را كه دريافت نمود آن را به دولت واگذار نمود.
عضو حزب ملت ايران در ادامه اظهار داشت: دست مايه حركت مصدق شيوهاي است ايراني، چرا كه مصدق در فرآيندي كه به حركت درآورد و آن را آموزاند؛ نشان داد مشروعيت نظام خود كامه متكي به بيگانگان هرگز دوام نخواهد داشت، او به درستي نشان داد استبدادي كه از مردم بريده به بيگانه پناه ميبرد، بايد بداند دل بستن به بيگانگان مقدمه زوال است.
شاه ويسي در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به سخنان دكتر مصدق كه ميگفت؛ جهانيان سخن كساني را ميشنوند كه ارزش شنيدن داشته باشد، اظهار داشت: لازمه توسعه آزادي و امنيت است و ايرانيان به رغم سرخوردگيها پياپي همواره در راه دموكراسي گام برداشتهاند.
عضو حزب ملت ايران با اينكه سايه بلند مصدق چه در دوران زندان و چه در دوران تبعيد با مبارزان راه آزادي پيوند خورده است، گفت: در برابر همه مشكلات، تنگناهاي فزاينده سياسي و اجتماعي كه گريبانگير ايران است, تنها راهحل شركت نخبگان گروههاي اجتماعي و برگزيدگان ملت در سيستمهاي تصميمگيري است.
وي در پايان سخناني خود با اشاره به اينكه گذر از اين دوران پر خطر بار ديگر همبستگي ملي را ميطلبد، اظهار داشت: اميدوارم رهنمودهاي مصدق بزرگ بار ديگر زمينهساز يگانگيمان شود و همه ما را به زير يك شعار فراگير كه جز طلب كردن مردم سالاري واقعي نيست، گردآورد.
عليرضا رجايي گفت: دو عنصر اساسي انديشه مصدق كه همان حق قانونگذاري از طريق انتخابات آزاد و تاسيس يك دولت مقيد و به تعبير امروزي پاسخگو همچنان موضوع و دستوركار سياسي در ايران است و به همين جهت است كه ميتوان گفت مصدق زنده است و ما مجبوريم راجع مصدق صحبت كنيم و اينها صرفاً يك بزرگداشت ساده از او نيست، بلكه مساله و دغدغه مبتلا به امروز ماست.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري كار ايراني در مراسم گرامي داشت سالروز درگذشت دكتر مصدق، عليرضا رجايي در سخناني با اشاره به اينكه دكتر مصدق نيز مانند ساير شخصيتهاي برجسته سياسي ايران داراي جاذبهها و دافعههاي ويژه خود است، گفت: من قصد دارم در سخنان خود به ميراث مصدق اشاره كنم و اين ميراث را صرف نظر از اسطوره پردازيها و قهرمان سازيها بررسي كنم. چرا كه مصدق تنها يك فرد عادي نيست.
عضو انجمن دفاع از آزادي مطبوعات افزود: مصدق حاصل جمع مبارزات ملت ايران پس از مشروطه است و او عليرغم تمامي تعارضات و تضادهايي كه در متن اين مبارزه قرار داشته است از خود يك شي اجتماعي و يك رويه اخلاقي به جا گذاشته است كه ميتوان آنها را ميراث مصدق ناميد.
عليرضا رجايي تصريح كرد: براي من به عنوان يكي از اعضاي نسل انقلاب در سال 57 هيچگاه مشخص نشد كه چرا شخصيت مصدق همواره محل مناقشات مختلف بوده است؟ به گونهاي كه گويا هنوز يك شخصيت زنده و يك ليدر سياسي فعال است، تفسير تاريخ در ايران معاصر در وضع فعلي بخشي از گفتمان قدرت در ايران است؛ و نميتوان به راحتي معترض آن شد و هر تفسيري از آن ارائه كرد و مصون از آسيبهاي احتمالي ماند.
وي در ادامه با تاكيد اينكه تلاش خواهد كرد كه ميراث مصدق را چه به عنوان يك شي اجتماعي و چه از جهت يك شي اخلاقي بررسي كند و اظهار داشت: در بعد اجتماعي مشروط ساختن قدرت سياسي پروژه اصلي مرحوم مصدق بود كه اين پروژه دو وجه اساسي است. اول آنكه در حوزه قانونگذاري معتقد به حق قانونگذاري مردم از طريق پارلمان و به روش انتخابات آزاد است.
وي در ادامه افزود: پروژه مشروطيت معتقد است كه مردم عليالاصول حق قانونگذاري دارند و اين حق قانونگذاري بايد از طريق انتخابات و پارلمان اعمال شود.
وي در ادامه با تشريح وجه دوم ديدگاههاي دكتر مصدق گفت: وجه دوم عبارت است از تاسيس دولت مشروط و مقيد، پروژه مشروطيت به دنبال تاسيس دولتي كه ديگر دولت قاهره نيست بلكه مشروط به آراء و اراده آزاد مردم است.
عضو انجمن دفاع از آزادي مطبوعات با يادآوري اينكه مخالفت با اين دو وجه از ابتداي جنبش مشروطيت سرانجام منجر به استبداد دوره رضاشاه شد، گفت: مخالفان اين پروژه كه همان پارلمان و مقيدكردن قدرت سياسي است در زمان دكتر مصدق به دو دسته تقسيم ميشدند. نخست دربار به عنوان نماينده طبقات اشرافي - سنتي و كلاسيك ايران و ديگري دستگاه ايدئولوژيكي كه در مجاورت سلطنت پيوسته وجود داشته و در مقابل با سلطه و استعمار خارجي با دكتر مصدق اختلاف پيدا كرده بود.
اين فعال ملي - مذهبي با تاكيد بر اينكه آزادي انتخابات يكي از شعارها اساسي و مركزي دكتر مصدق بود, گفت: آزادي انتخابات معمولاً اين دو گروه را مورد هدف قرار ميداد.
وي در ادامه افزود: به اعتقاد من نهضت ملي ايران و رهبري دكتر مصدق موفق شد تا آنجايي كه به زمينه استبداد داخلي بر ميگردد در مقابل مقاومت اين دو نيرو پيروز شود و آن دستگاه ايدئولوژيكي كه عملاً در مقابل نهضت مشروطه خواهي ايرانيان بود را مهار كند.
دكتر رجايي در بخش ديگري از سخنان خود با تاكيد بر اينكه شالوده اقتصادي ايران كه همان صنعت نفت و كنترل بر آن در دست نيروهاي بيگانه قرار داشت؛ گفت: مصدق به خوبي ميدانست تا زماني كه اين شالوده اقتصادي برقرار است، طبيعتاً تزلزل نسبي دربار و نيروهاي مخالف پروژه دولت مقيد و مشروط هر لحظه ممكن است مجدداً قدرت بيشتر و اوضاع موجود را از بين ببرند و فضاي قبلي را برگرداند.
وي در ادامه افزود: در آن زماني هيچ چارهاي وجود نداشت براي اينكه مشروطيت ايران به عنوان تقيد در نظام سياسي و مبارزه با مطلق بودن نظام سياسي پايدار بماند، بايد شالوده اقتصادي در اختيار مردم قرار بگيرد.
رجايي گفت: مصدق فهميد كه اگر قرار است مردم بر سرنوشت سياسي - اجتماعي خود تسلط داشته باشند، لاجرم بايد بر اداره و مديريت اقتصادي خود نيز مسلط شوند.
عضو انجمن دفاع از آزادي مطبوعات در ادامه با اشاره به برخي از انتقادات طرح شده عليه دكتر مصدق مبني بر چپ روي و اينكه نهضت ملي ايران نميبايست تا اين حد در زمان دكتر مصدق تند روي ميكرد گفت: آنها ميگويند نهضت ملي ايران در آن زمان توان مقابله با قدرتهاي بزرگ را نداشته و دكتر مصدق ميبايست در آن مقطع تاريخي با نيروهاي بزرگ مسلط بر اقتصاد ايران مماشات ميكرد، ولي توجه به اين ندارند كه نقشه مصدق نقشه بزرگتر و كليتري بود. مصدق به هيچ وجه تنها قصد مليكردن صنعت نفت و يا بدست آوردن امتياز نسبي از شركتهاي خارجي و انگليسي نبود. بلكه در ذهن او يك پروژه وسيعتري وجود داشت به نام تاسيس دولت مقيد در ايران كه اين پروژه بدون ايجاد طبقات ملي و بدون اعمال سلطه ملي بر منابع ملي امكان پذير نبود و هرگونه انعطاف در حوزه ملي شدن صنعت نفت و كوتاه آمدن در زمينه مختاركردن حاكميت مردم بر منابع ملي اخلالي در اين نهضت اساسي به وجود ميآورد.
دكتر رجايي در ادامه با تاكيد بر اينكه مصدق به هيچ وجه اشتباه نكرد، افزود: استقلال ناگزير پروژه مصدق و ملي كرد صنعت نفت ناگزير پيريزي مشروطيت بود و اين اتفاقي بود كه در متن جامعه ايران به تدريج جوش خورد و سرانجام به نهضت ملي شدن صنعت نفت انجاميد.
عليرضا رجايي در ادامه با اشاره به اينكه مصدق در جريان نهضت ملي شدن صنعت نفت سمت و سوي يك دموكراسي اجتماعي پيدا كرد، گفت: مصدق به جهت اينكه بتواند در مقابل نيروهاي مخالفي كه در برابر نهضت ملي كردن صنعت نفت قرار داشتند پيروز شود ناگزير بود كه يك دموكراسي اجتماعي به وجود آورد.
وي در ادامه افزود: منشأ اخلاقي مصدق نيز همين حكم را ميكرد. چراكه مصدق اخلاقاً فردي مردمگرا بود.
اين روزنامه نگار در ادامه با تشريح فضاي جنبشي شكل گرفته بر نهضت ملي كردن نفت، گفت: ساختارهايي كه در نهضت مليكردن نفت شكل گرفته بود، طبيعتاً به يك بسيج اجتماعي نياز داشت كه منجر به يك شكلگيري جنبش شد.
وي با تشريح فضاهاي جنبشي و توصيف اينكه فضاهاي جنبشي فضاهاي پايداري و مستمري نيستند، گفت: دقيقاً همين نكته قوت جنبشي بودن حركت مصدق، بعدها به نقطه ضعف وي تبديل شد. يعني همان چيزي كه در جريان نهضت اصلاح طلبي از دوم خرداد 76 تاكنون پيش آمد. چراكه مردمي كه در جنبش شركت ميكنند، هيچگاه بصورت يك حزب استمرار ندارند و حاضر نيستند همه زندگي خود را وقف يك مبارزه سياسي كنند.
وي در ادامه افزود: شايد مشكل مصدق اين بود كه جريان قوي تشكيلاتي او را حمايت نميكرد و طبيعتاً اين فضاي جنبشي فضاي موقتي بود كه به تدريج روبه سردي گذاشت.
عليرضا رجايي در پايان با اشاره به منش شخص مصدق گفت: اهميت استمرار مصدق در اين بود كه آنچه او در عرصه سياسي و اجتماعي انجام ميداد در رفتار شخصي وي نيز عملي ميشد.
وي در ادامه با يادآوري اينكه دكتر مصدق در دوره نمايندگي به ملاقات رضا شاه نميرفت و گمان بر اين بود كه او به لحاظ شخصي با رضاشاه ملاقات نميكند، اظهار داشت: مصدق معتقد بود كه نماينده در اجراي وظايف نمايندگياش آزاد است و هيچ كس نبايد او را مجبور به انجام كاري نمايد؛ حتي اگر اين فرد عاليترين مقام نظام سياسي باشد.
اديب برومند در مراسم سالگرد درگذشت دكتر مصدق به سخنراني پرداخت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري كار ايران ايلنا در اين مراسم اديب برومند از اعضاي جبهه ملي ايران با اشاره به اينكه مصدق از شمار مردان بزرگي است كه هر روز بر تعداد آنها افزوده ميشود گفت: ما نه قصد بت سازي از مصدق را داريم و نه سخنانش را قانون ميشماريم, بلكه احترام او به قانون و توجه وي به افكار عمومي و علاقه وي به ايران و مصالح ملي است كه ما را به پاسداشت و احترام به او برانگيخته است.
وي در ادامه افزود: آنچه مصدق را به مقام يك قهرمان ملي راستين رسانده است نخست پنجه در افكندن او با امپراتوري بريتانيا و طرد نيرنگ بازيهاي استعماري از جهت سياسي و ديگر بيرون آوردن ثروت ملي ايرانيان از چنگ بيگانگان به لحاظ اقتصادي بود. همين دو هدف كافي است تا تاريخ معاصر به نام او ببالد و وي را در رديف جاويد نامان كشور قرار دهد.
برومند در ادامه با تشريح شرايط سياسي دوران نخست وزيري دكتر محمد مصدق اظهار داشت: مصدق از دو نوع قدرت برخوردار بود. نخست قدرت ملي كه ناشي از پشتيباني ملت بود و ديگر قدرت دولتي كه در دستان او قرار گرفت.
وي در ادامه افزود: مصدق به حاكميت ملي و دموكراسي اعتقادي پا بر جا و استوار داشت و معتقد بود كه استقلال كشور و رشد و توسعه ملي مديون دموكراسي و انتخابات آزاد است.