خبرگزاري فارس: دبير كميته سياست خارجي شوراي عالي امنيت ملي در مصاحبه اي تفصيلي با خبرگزاري فارس به بيان رويكردهاي سياست خارجي كشور در زمينه فنآوري هسته اي و تعامل با آژانس بين المللي انرژي اتمي پرداخت. موسويان در اين زمينه گفت: در صورت ادامه رفتار آژانس، ايران سياست جديدي را اتخاذ خواهد كرد.
فارس: نظر شما در خصوص اظهارات البرادعي مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در آغاز اجلاس جديد اين سازمان درباره پرونده هسته اي ايران چيست؟
موسويان: مدير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در سخنان كوتاه خود رضايت آژانس از همكاري ايران در دسترسي بازرسان آژانس به اسناد، مكانها و پرسنل جهت بررسي ميزان صحت گزارش فعاليتهاي هستهاي جمهوري اسلامي ايران را اعلام نموده كه اين بهترين نشانه اعتماد ايران به صلح آميز بودن فعاليتهاي هستهايش ميباشد.
البرادعي در بخش دوم سخنان خود نسبت به سانتريفيوژها و عدم اعلام آن توسط ايران ابراز نگراني ميكند كه اين ابراز نگراني از نظر ما مبناي حقوقي ندارد و كاملا بياساس است. ايران در شمارش 21 اكتبر خود كليه فعاليتهايي كه در چارچوب موافقتنامه پارلمان موظف به اعلام آن بوده را اعلام كرده است و از اين نظر ادعاي ايران در مورد كامل بودن گزارش خدشهناپذير است.
اعلام فعاليتهاي تحقياتي و آكادميك ايران در مورد سانتريفيوژ P2 طبق مقررات آژانس بايد در قالب اظهار نامههاي مربوط به پروتكل الحاقي صورت گيرد كه هنوز موعد آن فرا نرسيده در حاليكه ايران زودتر از موعد قانوني اظهار نامهها، كليات مطلب را به اطلاع آژانس رسانده است.
مدير كل آژانس در قسمت سوم گزارش خود اظهار اميدواري كرده كه ايران شفافيت كامل فعاليتهاي هستهاي را تضمين كند. اعتراف خود آقاي البرادعي در بخش اول اظهاراتش در مورد همكاري كامل ايران با آژانس، اثبات سياست شفافيت ايران است.
مدير كل آژانس در قسمت چهارم اظهاراتش به ابهامات باقي مانده در مورد آلودگي اشاره كرده لكن از همين موضعگيري ايشان مشخص است كه ايران اطلاعات مربوط به آلودگي را داده است و اكنون كشور ثالث، بايد همكاري كند.
نكته پاياني اظهارات البرادعي از اهميت خاصي برخوردار است. ايشان ابراز اميدواري كرده كه با حل و فصل مسائل باقيمانده زمان براي اعلام صلحآميز بودن فعاليتهاي هستهاي ايران فرا برسد و اعتماد جامعه جهاني جلب شود. از نظر ما اكنون اين زمان فرا رسيده و همكاريهاي كامل ايران شرايط لازم را فراهم كرده است. البته ممكن است آژانس مدتي براي رسيدگي فني و تكنيكي به وقت احتياج داشته باشد كه از نظر ما بلامانع است اما ايران با امضاء و اجراء پروتكل هر گونه بهانهاي را از مخالفين گرفته است و اگر جامعه جهاني و آژانس به اين مهم توجه نكنند و موضوع هستهاي ايران را بخواهند براي مدت طولاني در دستور كار شوراي حكام نگه دارند، ايران سياست جديدي را اتخاذ خواهد كرد.
در مجموع بنده ابراز نگراني البرادعي دبير كل آژانس بينالمللي انرژي اتمي را حركتي سياسي تلقي ميكنم.
فارس: نظر شما در مورد سخنان البرادعي كه ايران و ليبي را متهم به نقض تععهدات نموده است چيست؟
موسويان: مقايسه ايران و ليبي و جمع بندي مشابه، يك اشتباه فاحش است كه البرادعي بايد موضعگيري خود را اصلاح كند. ايران از سالها قبل با آژانس همكاري كامل داشته و در جلب اعتماد جهاني خود ابتكارات مهمي داشته كه از سوي جامعه جهاني مورد تحسين قرار گرفته است. لذا ما ابداً توقع چنين موضعگيري را از آقاي البرادعي نداشتيم.
فارس: سال 82 سال مهمي به لحاظ سياست خارجي براي كشور بود، بحث انرژي اتمي و پيوستن به معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهايNPT از مسايل مهم سياست خارجي ما در اين سال بود ، ارزيابي شما از سياست خارجي كشور در اين سالي كه در انتهاي آن قرار داريم ، چيست؟
موسويان: بحران عراق و هستهاي از مهمترين موضوعات امنيت ملي در سياست خارجي ايران در سال 82 بود كه به دليل اهميت موضوع، مديريت آن به عهده شوراي عالي امنيت ملي واگذار شد و به طور مشخص دبيرخانه شورا با حضور در دستگاههاي مسؤول و با تشكيل جلسات مستمر اين مديريت را تحقق بخشيد.
ما با پيچيدگيهاي فراواني در بحث بحران عراق مواجه بوديم زيرا اين مسئله نه تنها در روابط ايران و عراق قابل توجه بود بلكه مسئله فوق العاده مهمي در منطقه و جامعه بين المللي بود كه البته ايران مجموعا با اتخاذ سياستهاي معقول و پختهاي در قبال آن از درگير شدن پرهيز كرد ، زيرا بيتدبيري در بحران عراق ميتوانست ايران را درگير مسئله كند. استراتژي ايران در روابط با عراق ايجاد روابط حسنه و مستحكم و تدام آن براي جلوگيري از خدشهدار شدن بيش از هزار كيلومتر مرز مشترك ميان دو كشور است.
در حال حاضر جايگاه ايران در بحران عراق و نقش فوقالعاده حياتي آن توسط جامعه بينالمللي ارزيابي و پذيرفته شده ، و با نگاهي واقع بينانه درمييابيم كه امروز كشورهاي امريكا و انگليس از يك طرف (خارج از عراق و مردم آن) و از طرف ديگر ايران مهمترين نقش را در عراق دارند كه البته آنها با قدرت نظامي عراق را اشغال كردند و در تلاش براي ايفاي نقش خود هستند اما ما بدون بحران و بدون كمترين حضور نظامي و تنها از طريق روابط تاريخي عميق فرهنگي با مردم عراق به عنوان موثرترين عامل در بحران اين كشور و جامعه بينالمللي شناخته شديم و اين نقش كشورمان نه تنها به رسميت شناخته شده بلكه امروزه اتخاذ هر معادلهاي براي عراق بدون نظر ايران منتفي خواهد بود.
مقوله ديگر سياست خارجي بحران هستهاي بود كه به طور قطع و يقين به امريكا فرصت ميداد كه ايران را به شوراي امنيت سازمان ملل بكشاند اما با ابتكاري كه ايران در تعامل با اروپا به خرج داد توانست راه برون رفت از اين تحريم قطعي را هموار كند و در اجلاس نوامبر شوراي حكام آژانس بين المللي انرژي اتمي اين موفقيتي بود كه نصيب سياست خارجي ايران و اتحاديه اروپا شد.تاثير همكاري ايران و اروپا در بحران هستهاي فوقالعاده زياد بود.
وزير خارجه انگليس در يكي از مذاكرات اخير به صراحت اعلام كرد كه ابتكار سه كشور آلمان ، فرانسه و انگليس در حل مسالمت آميز بحران هستهاي ايران باعث ايجاد نوعي معادلات جديد در اتحاديه اروپا شد. زيرا پيشترموتور محركه اتحاديه اروپا ،آلمان و فرانسه بود و اين شكل جديدي از معادلات بود كه منجر به پيوستن انگليس به آلمان و فرانسه، شايد هم بالعكس آن شد و علي رغم اختلاف نظرها شرايط را مهيا براي همكاري با يكديگر ديدند.
همچنين استراو در ملاقاتي نيز عنوان كرد كه از ابتكار همكاري هستهاي با ايران بود كه آلمان ، فرانسه و انگليس به اين نتيجه رسيدند كه كار مشتركشان ميتواند بسيار فراتر از مسئله ايران رفته و به كل اروپا تعميم داده شود.
بحران هستهاي ميتوانست ابتدا كشور و سپس منطقه و جامعه بينالمللي را دچار بحران كند اما حركت بسيار سنجيده ، پخته و مدبرانه ايران مانع از اين امر شد و حاصل هر دو سياستگذاريها تاكنون مثبت بوده، كه اين را مديون حضور فعال همه دستگاههاي سياسي، امنيتي و نظامي در كشور هستيم.
فارس: فارغ از روندي كه منجر به امضاء پروتكل الحاقي ميشود و سيري كه به صورت قانوني براي لازم الاجرا شدن آن در هركشوري بايد طي شود، بيانيه تهران ، بيانيهاي دو طرفه بود . در موارد مختلفي از سوي مسئولان كشور مطرح شده كه ايران در اجراي تعهدات خود در مواردي حتي بيش از حد حسن نيت نشان داده حال پرسش اين است كه طرف مقابل چطور؟ و آيا اروپاييان نيز در اين رابطه گامهايي برداشته اند؟
موسويان: ما معتقديم ايران بيانيه تهران را به طور كامل اجرا كرد، ايران در 21 اكتبر گزارش كاملي از فعاليتهاي هستهاي خود به آژانس ارائه كرد ، ايران پروتكل را بايد امضاء و موقتا" اجرا ميكرد تا مراحل تصويب آن در مجلس طي شود كه اين عمل نيز غير قابل انكار است و ديگر اينكه اختلاف نظري در مورد تعليق غني سازي اورانيوم ميان طرفين بود كه با مذاكرات نيمه دوم فوريه توافقي ميان اروپا ، ايران و آژانس حاصل شد. امروز بعيد ميدانم اتحاديه اروپا شبههاي در مورد اجراي تعهدات از سوي ايران داشته باشد و تنها مسئله P2 مشكلاتي را در روند همكاري و اعتماد سازي بين ايران و اتحاديه اروپا به وجود آورد كه مسير حل و فصل را طي ميكند.
در اين ميان مهمترين تعهد اروپاييها در مقابل اجراي آن سه تعهد از سوي ايران و ايجاد اعتماد اوليه آن بود كه شوراي حكام پرونده را به شوراي امينت سازمان ملل ارجاع ندهد زيرا امريكا در صدد بود در شوراي امنيت ، تحريمهايي عليه ايران صورت دهد. اروپائيها در اجلاس نوامبر نشان دادند كه به تعهد خود پايبند هستند و با جديت مانع ارجاع پرونده به شوراي امنيت شدند. اما با به وجود آمدن مسئله P2 امريكاييها در تلاش هستند با سوء استفاده از آن، شرايط را بار ديگر براي ارجاع پرونده به شوراي امينت فراهم كنند كه البته با مذاكرات فوقالعاده فشرده ايران با اتحاديه اروپا و آژانس كه بعضا اعلام شده و بعضا نشده ايران ، شرايط به گونهاي فراهم گرديده كه ما احتمال نميدهيم امريكا در اجلاس آژانس موفق به سوء استفاده از مسئله هستهاي كشور شود و طبق اطلاعات ما امريكاييها قطعنامهاي تهيه كردند تا در شرايط مناسب آن را مطرح كنند اما با اقدامات ميان ايران، آژانس و اروپا احتمال نميرود كه چنين فضايي فراهم شود. فاز اول تعهدات متقابل ايران و اروپا در اين چارچوب است. كه با اشكال خاصي مواجه نيست.
در بيانيه تهران نيز توافق شده پس از اقدام ايران، انتقال صلحآميز تكنولوژي انرژي هستهاي به ايران ،رفع محدوديتهاي 20 ساله و ارتقاء روابط ميان دو كشور حاصل شود و همكاريهاي امنيتي ميان ايران و اروپا در مورد امنيت منطقه كه مهمترين آن عاري سازي خاورميانه از سلاحهاي كشتار جمعي است شروع شود و فكر ميكنم اين ديالوگ را در اين قسمت كار، بلافاصله پس از اجلاس مارس با اروپا شروع كنيم.
فارس: برخي از ناظران درارزيابي روند تعامل ميان ايران و اروپا مطرح ميكنند كه حركت ديپلماتيك درست بوده،اما مسئله اصلي اين است كه در سطح كلان جهاني مخالفتي ميان اروپا و آمريكا نيست، اينكه حكومت ديني نبايد دسترسي به انرژي اتمي داشته باشد، شما قبول داريد كه اين دو مقابله كنند با ظرفيت دسترسي كشورمان به فن آوري هستهاي و در پي ميانبري در اين مسئله هستند.
موسويان :اصل مطلب درست است كه غرب با ايران مشكل ريشهاي دارد و آن وجود حكومت ديني در ايران است شايد ريشه مشكلات 25، 24 ساله نيز از همين جا نشات مي گيرد. منتها به اين معني نيست كه ما بگوييم چون غرب با اساس حكومت ديني مخالفت دارد براي حل مسائل به هر مقداري كه ميشود، ما نبايد ديالوگي داشته و گفت و گو همكاري كنيم و نمي توان بنا را بر اساس دعوا با غرب گذاشت.
منافع ما ايجاب ميكند با جهان غرب و سازمانهاي بزرگ بين المللي كه نقش موثري در آن دارند گفتگو داشته باشيم. ما معاهده هستهاي را پذيرفتيم. ما عضوي از سازمان ملل هستيم و منشور آن را پذيرفتيم و كشورهاي غربي نقش فوق العاده تعيين كننده اي در سازمان ملل دارند و راه ميانه آن است كه با گفتگو مشكلات را به حداقل ممكن برسانيم و اعتماد سازي را درحداكثر ممكن آن ايجاد كنيم شايد اين مشكلات ريشهاي ما با غرب باعث شود كه ما هيچگاه نتوانيم با غرب روابط استراتژيك و متحدداشته باشيم اما مي توانيم دو طرفي باشيم كه به نحوي در چارچوب قاعدهاي با هم زندگي كنيم.
بر اساس محتواي بيانيه تهران ما اعلام كردهايم كه استراتژي دفاعي ايران بر مبناي دارا بودن سلاحهاي هستهاي، نيست و ايران به اين استراتژي پايبند و متعهد خواهد ماند. متقابلا اروپا اعلام ميكرد با توجه به اين خط مشي امكان همكاري در زمينه صلحآميز هستهاي وجود دارد. حق مشروع ايران را در زمينه دارا بودن انرژي صلح آميز هستهاي به رسميت مي شناسد، اين در بيانيه تهران از سوي اروپاييها به رسميت شناخته ميشود.
اين اولين باري است كه ما و بخش مهمي از جهان غرب در مسئله فوقالعاده مهم هستهاي به توافق ميرسيم كه البته اين توافق در مراحل اوليه است. اين به اين معنا نيست كه فردا جهان غرب و اتحاديه اروپا همه نوع تكنولوژي فوقالعاده حساس هستهاي در اختيار ما قرار دهند.
بايد بپذيريم توانستيم بناي اوليه اعتماد را در بيانيه اكتبر تهران پس از 24 سال پايهگذاري كنيم. درروند آتي مذاكرات ، يكي از نگراني هاي اروپايي ها غني سازي ايران خواهد بود چگونه اطمينان يابند كه آن را در راستاي كاربرد نظامي استفاده نخواهيم كرد. اين بحث كاري است كه در اين تعامل و اعتماد سازي بايد انجام دهيم با توجه به اينكه ما نيز در استراتژي مان به دنبال سلاحهاي هستهاي نيستيم و اين شانس را در قالب اين ديالوگها ميبينم تا در زمان معقول به توافق برسيم. اين بحثهاي تخصصي فوقالعاده سنگيني است كه از بيانيه تهران شروع شده . بيانيه تهران، بيانيه چند ماهه است و تا اين نوزاد شكل گيرد و به ثمر رسد بايد صبر كرد، تحمل داشت و ظرفيت داشت، فضاي بياعتمادي ميان ايران و غرب طي 25 سال وحشتناك بوده اعتماد سازي كار سادهاي نيست. 25 سال بياعتمادي بر سر دهها مورد موضوع و مسئله و حالا راجع به مهمترين مسئله در جهان در حال اعتماد سازي هستيم كه اين مقداري زمان ميخواهد و نبايد عجله كرد.
فارس: حد منافع ملي به نسبت اعتماد سازي با چه سنجشي بوده و از اين به بعد چگونه ديده ميشود؟
موسويان: خطر قرمز ما در مذاكرات منافع ملي است ،ما در بحث هستهاي منافع ملي را در سه مقطع ميبينيم:
1 - كوتاه مدت ، كه جلوگيري از ارجاع پرونده هسته اي به شوراي امنيت سازمان ملل است تا كشور با بحران و تحريم بين المللي مواجه نشود.
2 -ميان مدت: تامين تكنولوژي صلح آميز هستهاي براي ايران و رفع محدوديتهاي آن در روابط با شركاي ايران، كه اروپا مهمترين شريك اقتصادي و صنعتي ايران حساب ميشود، است.
3- دراز مدت ، كه امنيت خاورميانه است و عامل مهم آن عاري سازي خاورميانه از سلاحهاي كشتار جمعي بويژه سلاحهاي هستهاي است، كه هر سه در چارچوب مصالح و منافع ملي كشور تعريف شده و استراتژي كلان نظام بوده و اجماع نيز در مورد آن وجود دارد.
حق رسمي ما براي دسترسي به انرژي صلح آميز هسته اي در NPT وجود دارد اما دنيا مي تواند اين حق را مثل 24 سال گذشته ناديده گرفته و با ايران همكاري نكند مثل آلمانها كه در تكميل نيروگاه بوشهر همكاري نكردند و مثل همكاري كه با روسيه شروع كرديم اما مرتب تحت فشار سنگين بينالمللي بوده و فقط در چند ماهه اخير اين فشارها برداشته شده كه آن نيز به دليل پروسه اعتماد سازي است.
اگر اروپاييها بپذيرند كه همكاري هستهاي كنند اين مسئلهاي است جداي از حق همه كشورهاي عضو در NPT ، زيرا NPT كسي را اجبار نكرده كه الا و لابد تمام كشورها بايد با هم همكاري هستهاي صلح آميز داشته باشند و اگر نداشته باشند عضو را اخراج ميكنند، چنين تعهدي وجود ندارد.
فارس: اما در بند چهار معاهده اشاره شده كه كشورهاي دارنده سلاحهاي هستهاي ميتوانند دانش آن را به كشورهاي عضو منتقل كنند؟
موسويان: درست است اما در بند دو آمده كه ابتدا بايد به آژانس اطمينان داد كه انحراف از مسير صلح آميز وجود ندارد، ما الان در جايي هستيم كه در بند قبلي پروتكل با دنيا مشكل داريم. ما داريم اعتماد سازي در عدم انحراف به سمت سلاحهاي هستهاي را به وجود ميآوريم كه زمينه انتقال تكنولوژي صلح آميز را فراهم كنيم.
اگر اين روند با اروپا جلو رود و اگر اروپا وارد همكاري صلح آميز هسته اي با ايران شود، تحولات عمده در روابط بين المللي ايران به وجود ميآيد.
فارس: تعهدات همواره بوده است چه تضميني وجود دارد كه طرف اروپايي به معاهدات پايبند باقي بماند؟
موسويان: اولين دستاورد تعامل ما با اروپا رفع يك تهديد فوقالعاده مهم از امنيت ملي ايران و جلوگيري از كشانده شدن مسئله به شوراي امنيت سازمان ملل بوده است. اين ميتوانست در اجلاس نوامبر اتفاق افتد. اين پروسهاي كه شروع شده مانع است نه چيز ديگر، حالا اين پروسه مقداري طول ميكشد تا اعتماد سازي به وجود آيد، يعني آژانس بايد به مرحلهاي برسد تا بگويد من تمام بررسيها ، راست آزماييها و بازديدها را نمودم و فعاليتهاي ايران صددرصد صلحآميز است. ما تازه در 21 اكتبر گزارش كامل فعاليتهاي هستهاي 20 سال گذشته خود را دادهايم. طول ميكشد و آژانس نيازمند 2 سال زمان است و يك شبه ايجاد نميشود.
اين روند اگر به خوبي پيش رود بهترين تضمين متقابل از سوي دو طرف است. اگر يك طرف بخواهد بازي را به هم بزند طرف مقابل هم هميشه اين شرايط برايش فراهم است. هميشه براي ايران اين امكان هست كه حتي اگر پروتكل نيز در مجلس تصويب شود. مجلس يك مصوبه ديگر براي خروج از پروتكل داشته باشد و بدين ترتيب دست ايران بسته نيست.
دست هيچ عضوي بسته نشده و تمام اعضا طبق معاهده NPT مجاز به كنارهگيري نيز هستند بنابراين طبيعي است اگر ايران ببيند در اين روند جاده دو طرفه است و منافع ايران تامين ميشود حداكثر اعتماد سازي به وجود ميآيد . اينطور نيست كه حالا شما يك امتيازي را مادام العمر و تا ابد بدهيد و در مقابلش نتوانيم امتياز بگيرم. ما امتياز مادام العمري را به كسي نميدهيم.
الان يك مدت موقت تعليق غني سازي پروژه نطنز بوده و حال بايد بيايد تحت كنترل آژانس و طبق معاده NPT و زماني طول ميكشد، غني سازي را تعليق ميكنيم تا تحت نظارت و كنترل آژانس قرار گيرد.
من فكر نميكنم اروپاييها به دنبال به هم زدن معامله باشند زيرا پروسهاي كه ميان ايران و اروپا شروع شده خدمت بزرگي براي امنيت منطقه و بينالملل است و اين اولين تجربه عملي ايران و غرب و تعامل و تفاهم در زمينه يك مسئله فوق العاده حساس و مورد اختلاف طي 25 سال گذشته است و اين نشان ميدهد كه آيا شانسي براي حل و فصل مسائل ميان ايران و جهان غرب وجود دارد يا نه. اروپائيها منافع زيادي در گرو اين پروسه دارند براي اينكه شكست اين پروسه تاييد يك يكجانبهگرايي آمريكا است كه به امريكاييها ميدان ميدهد كه هميشه يكجانبه با قلدري و زور و با استفاده از خط مشي عمليات نظامي مسائل دنيا را حل و فصل كنند كه اروپا به هيچ وجه اين پروسه را قبول ندارد و مي دانيد ما و اروپاييها در تز چند جانبه گرايي تز مشترك داريم.
فارس: همواره سير تاريخي نشان داده در مواقع لزوم اروپا حاضر به فدا كردن ايران در ارتباط با امريكاست ؟
موسويان: اگر اروپاييها ميخواستند اين توافق هستهاي را فدا كنند در اجلاس نوامبر اين همه اصطحكاك و درگيري با امريكا را نميپذيرفتند، يك مسئله را بايد قبول كنيم كه اروپا و امريكا اعضاي ناتو هستند و راهبرد استراتژي مشترك در مورد مسائل كلي دنيا دارند و اروپا رابطه با آمريكا را به خاطر مسئله ايران از بين نميبرد و اين مساله روشني است.
منتها نحوه استراتژي آمريكاييها در حل و فصل مسائل منطقه مثل عراق مورد مخالفت اروپاييها است و اختلاف نظر در آن استراتژي و تاكتيك عمل دارند. آمريكا بدون توجه به نقطه نظرات اروپا در عراق عمل كردند، آمريكا به دنبال آن بود كه از موضوع هستهاي ايران استفاده كنند كه همان پروسه را دنبال كنند. تعامل و همكاري ايران و اروپا به آمريكاييها نشان داد كه شانس حل و فصل مسالمتآميز بحرانهاي منطقهاي و بينالمللي وجود دارد. بنابراين در اين شكي نيست كه همه به دنبال منافع خودشان هستند، ما به دنبال منافع خودمان هستيم و اروپا نيز به دنبال منافع خودش است و در قالب منافع خودش رابطه با آمريكا بسيار برايش حياتي است ولي اگر ايران نقش سازنده و مبتكرانه و مثبتي براي حل و فصل بحرانها و امنيت منطقه و بين المللي ايجاد كند، منافع اروپا ايجاب خواهد كرد كه روابط فوقالعاده وسيعتري را ايجاد كند.
فارس: برخي معتقدند علت سپرده شدن پرونده هستهاي ايران به اروپا اين است كه آمريكا در طول يكسال آينده انتخابات رياست جمهوري دارد و انتخاب دوباره بوش براي آنها مهم است، و حتي براي برخي كشورهاي هم پيمان نيز مي تواند بياهميت نباشد، و از سوي ديگر تجربه نشان داده همواره آمريكا در يك صحنه درگير عملي دارد و در مسائل ديگر دخالت ميكند؟ با توجه به مشكلات داخلي آمريكا، اكنون به جاي درگير شدن در مسئله اتمي ايران آن را به عهده هم پيمان خود ميگذارد اين دوره زماني طي شود. توافق تهران در واقع فرصتسازي براي دوره آينده عملكرد امريكاست .
موسويان : براي اينكه درست عمل كنيم بايد از افراط و تفريط بپرهيزيم نه تفريط در خوش بيني به غرب و نه افراط در بدبيني به غرب، اگر بر اساس اين نگاه بخواهيم استراتژي ملي كشور را طراحي كنيم و بنويسم اين منفعت مقطعي است و با فرض اينكه بعد انتخابات امريكا به ايران حمله ميكند و وارد عمل ميشود، نبايد با اروپا همكاري كنيم. اروپاييها حس نيت ندارند، اين غلط است اگر ميخواستيم اين استراتژي را انتخاب كنيم همان نوامبر پرونده ايران را به شوراي امنيت برده بوديم .
فارس: اين سوال مطرح ميشود كه آمريكا برنامههايشان را با اين جنجالها پيگيري ميكنند. الان كره شمالي مسئله اتمياش بيش از 2 سال است به طور جدي، مطرح است و به سازمان ملل هم ارسال شده اما برنامهاي براي آن انديشيده نشده؟ اين احتمال وجود دارد كه چند ماه ديگر و چند سال ديگر بيانيه تهران منتفي شده باشد و ما با اروپا ديگر در پي بيانيه تهران نباشيم ؟
موسويان : اين گونه نيست كه همه چيز منتفي شده باشد، ما يك شانس و فرصت را بوجود آورديم.
هيچ چيز تضمين ندارد. منتها منافع ملي ما ايجاب ميكند كه اين شانس را تجربه كنيم. نميگويم اگر موضوع به شوراي امنيت ارجاع شود بلافاصله حمله نظامي شود، ميتوانند تحريمي را يكي دو دهه بدون درگيري نظامي اعمال كنند ، مگر ليبي را به خاطر هواپيماي لاكربي، به مدت يك دهه در تحريم نگاه نداشتند.
ماهيت مشكلات بين المللي را بايد شناخت و بر اساس آن تدبير كرد. نگراني جامعه بين اللمل از سلاحهاي هستهاي به عنوان يك مخاطره پر اهميت براي امنيت بين المللي واقعيت است و ساختگي نيست. بحث اكنون نيست، دنيا از زمان تاسيس آژانس بينالمللي انرژي اتمي از سال 1956 به دنبال برطرف كردن نگراني است.الان شما به سطح جهان نگاه كنيد و عملكرد قالب دنيا را ملاك بگيريد. اكثر كشورها معاهده را امضا كرد، پروتكل را قبول كردند.
واقعيت پروسه اين است كه از دهه 50 شروع شده و اكثريت كشورهاي عضو جامعه بين المللي به اين پروسه پيوستند و ما نبايد اين را رها كرده و ملاك را اقليت قرار دهيم . اين درست نيست. يعني بگوييم همه اين معاهدات و روند قلابي است چون يكي دو تا كشور همكاري نكردند.
NPT متعلق به 1970 است تمام اروپا عضو آن هستند و پيوستن به اين معاهده امر تازهاي نيست. قطعنامههاي سازمان ملل را ببينيد.
نگرانيهاي موجود جهان در اين زمينه قلابي نيست مسلم است كه نگراني فوقالعاده اساسي موجود در دنياست و معاهدات نيز همين را نشان ميدهد.
ما نبايد سياه و سفيد با مسائل برخورد كنيم. بگوييم كه اين ساخت و پاختي ميان اروپا و آمريكاست و ما با اروپا همكاري نميكنيم و آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز هر كاري ميخواهد انجام دهد. اين تدبير نيست .
فارس: مدل كره شمالي را در اين زمينه چگونه ارزيابي ميكنيد؟
موسويان: معلوم نيست آخر عاقبت كره شمالي به كجا بيانجامد، بايد ديد كه موفق ميشود، كه اين بعيد مي دانم كره شمالي اگر بخواهد سلاح هستهاي داشته باشد انزواي كامل بين المللي و قدرت عليه كره شمالي اعمال خواهد شد و بايد دارا بودن سلاح هستهاي را مقابل انزواي بينالمللي بپذيرد.
فارس: توجه به جايگاه ژنوپلتيكي ايران، اگر اين روش را در پيش ميگرفتيم آيا دچار انزوا نميشديم؟
موسويان: اساس بحث اين است كره شمالي سلاح هستهاي دارد ، سياستي اتخاذ كرده براي اينكه امتياز بگيرد و معلوم نيست كه آخر و عاقبتش چه ميشود ما كه سلاح هستهاي نداريم و به دنبال آن نيز نيستيم.چرا اقداماتي كنيم و ژستي بگيريم كه دنيا را به وحشت بياندازيم.
فارس: تدابير شما براي اينكه امنيت ملي و منافع ملي كشور در موضوع هستهاي در هر شرايطي حفظ شود ،چيست؟
موسويان: ما الان فرضيه پروسه اعتماد سازي را تجربه ميكنيم و ملاك ما براي ادامه همكاري منافع ملي است. خطوط قرمز مشخص است اگر پروسه جواب داد استقبال ميكنيم، ادامه ميدهيم، تكميل ميكنيم و توسعه ميدهيم و حتي از پروسه هستهاي حاضريم وارد گفت و گو در مورد اختلاف نظر در مورد تروريسم شويم اگر در اين پروسه به جايي برسيم كه تمام دروغ بوده و صداقت نداشتند متناسب با آن تصميم مي گيريم.
فارس: ما گفتگوهايي انتقادي را سالها با اتحاديه اروپا در مورد موضوع تروريسم و صلح دنبال كرديم، چقدر در اين دورهها اين اقدام مفيد فايده بود؟
موسويان: ديالوگ انتقادي باعث شد اصل روابط ايران و اروپا حفظ شود.
آمريكا سياست مهار دو جانبه را عليه ايران و عراق در پي گرفته بود، آمريكاييها بيشتر تحريمهايي را عليه ايران اعمال كردند و از اروپا خواستار پيوستن به اين تحريمها شدند اما اروپا سياست ديالوگ انتقادي را انتخاب كرد. از اعمال تحريم عليه ايران اجتناب كرد و به سمت حفظ روابط با ايران رفت و پذيرفت كه علي رغم همه مشكلات و اختلاف نظرها در مورد تروريسم، پروسه صلح و غيره روابطش را با ايران حفظ كند و به سمت تحريم عليه ايران نرود. اين به نفع هر دو طرف بود. امروز تجربه هستهاي اولين تجربه همكاري عملي ولي زنده ايران و اروپا است و بايد ديد نتيجهاش چه ميشود.
فارس: ارزيابي شما از آينده مذاكرات ايران و اتحاديه اروپاچيست؟
موسويان : آينده را مثبت ارزيابي ميكنيم. در اين چند ماه تاكيد ميكنم اول كار است و بياعتمادي 25 ساله را نميشود يك شبه حل كرد. يك پروسهاي است كه آغاز شده و تا اينجا كار مثبت است و بايد در ابعاد كاملي پروسه دنبال شود و راهي براي برون رفت از معضلات 25 ساله، ايران و اروپا پيدا شود. ما نميخواهيم روابط شكننده را براي 20 سال آينده ادامه دهيم اين به صلاح كشور نيست.
فارس: هميشه سياست داخلي كشور بر سياست خارجي تاثيرمستقيم داشته است، در اين مدت عملكرد داخلي كشور در قبال مسئله هستهاي را چگونه ميبينيد ؟
موسويان: وقتي در بحران هستهاي بحث ميشود سايت نطنز منشا جنجال بين المللي شد. ربطي هم به مسائل جناحي داخل نداشت و دخالتي نداشتند. ما كه در جريان ريز علل واقعه هستيم ميدانيم كه ربطي به دو جناح كشور نداشت كه بخواهند مسئله را بين المللي كنند. و بحران هستهاي را در ايران دامن بزنند اين واقعيت نداشته و دروغ است. البته هميشه اجماع و وحدت در داخل قوت و قدرت ملي يك كشور را نشان ميدهد و سياست خارجي كه پشتوانهاش قوت ، وحدت واجماع ملي باشد فوقالعاده موفقتر است و بهتر و قدرتمندانه ميتواند عمل كند و امتياز بگيرد و صحبت كند.
هر ميزان وحدت در داخل شكنندهتر باشد، در روابط خارجي نيز به همان ميزان شكنندهتر خواهيم بود. اين مساله يك معادله دو طرفه است.
البته مسائل و اختلافات تاثيري بر روند مذاكرات ايران و اروپا در بحران هسته اي داشته هم تحصن و هم رد صلاحيتها هر دو تاثير منفي داشت و كل تشنج به وجود آمده در داخل تاثير بر سياست خارجي داشت. من فرا جناحي نگاه ميكنم. ما كه به عنوان دبيرخانه شوراي عالي امنيت ملي با طرف خارجي مواجهايم ،ميبينيم كه اختلافات داخلي چه تحصن باشد، چه جمعآوري امضاء باشد، چه رد صلاحيت؛ بر سياست خارجي تاثير ميگذارد امابه عنوان دبيرخانه شورا اين اختلافات را به نفع كشور نمي دانيم.
فارس: با توجه به اينكه ما به تعهدات خود عمل كرديم آيا احتمال اينكه ما امتياز ديگري به اروپا در مساله هسته اي بدهيم وجود دارد يا نه به هر دليلي و مسئله و فشاراحتمالي كه از سوي غرب اعمال شود امكان دارد براي حفظ وضعي موجود امتياز ديگري بدهيم؟
موسويان: من مخالفم بگويم كه امتياز داديم چه الان چه قبل. اگردر بيانيه تهران آمديم روند اعتماد سازي را با با دنيا شروع كرديم كه اعتماد دنيا را براي صلح آميز بودن فعاليت هستهاي خود جلب كنيم و در اين چارچوب نيز پروتكل را امضا كرديم، اين را امتيازدادن نمي دانم.كه بگويند آمدند امتياز دادند. جلب اعتماد جهاني شيوه و راهكار خود را دارد.
بيش از 80 كشور دنيا پروتكل را امضا كرده اند تا پروسه اعتماد سازي دنيا را براي برنامههاي صلحآميز هستهاي خود جلب كنند. اينگونه نيست كه منافع ملي كشور را فروخته باشيم.
اگر با پروسهاي اعتماد دنيا را جلب كنيم و در چارچوب آن اعتماد، تكنولوژي صلح آميز هستهاي گرفتيم صحيح عمل كرده ايم ما كه به دنبال سلاح هستهاي نيستيم و نگراني از پروتكل نبايد داشته باشيم .ازاجراي پروتكل بايد كره شمالي و پاكستان و هند نگران باشند كه به دنبال سلاح هستهاي هستند، ما كه از اصل در استراتژي سياسيمان و ايدئولوژيمان بمب هسته اي منتفي است.ما براي چه سوء ظن دنيا را براي خود بخريم، ايجاد كنيم. معتقد نيستيم كه امتياز داديم و امتياز بيشتري بدهيم.معتقدهستيم كه ما براي اعتماد سازي قدمهايي برداشتيم و بايد قدمهاي ديگري برداريم در پرونده هستهاي در قدم اول هدف ما رفع تهديد بوده كه البته به ميزان قابل توجهي نه صددرصد رفع شده و در قدم بعد ما به دنبال تامين تكنولوژي صلح آميز انرژي هستهاي براي كشور هستيم.
ما بايد اعتماد سازي را ادامه دهيم و تمام اعتماد سازي در اقدامات ما صورت ميگيرد تا ثابت كنيم كار نظامي هستهاي نميكنيم. حال نام آن را هر چه ميخواهيم بگذاريم.
مطمئنم اگر اين پروسه موفق شود مي توان وارد مرحله و فازهاي ديگري با اروپائيان شد كه طي 25 سل گذشته معضلات دو طرف بوده و هر دو طرف بايد قدمهايي را برداشت.
فارس: از شما كه در اين گفتگو شركت كرديد متشكريم.