به نام حكيم سخن در زبان آفرين
حادثه زلزله بـم ، اگر تخريب و انهدامي وحشتناك به بار آورد و شهر و تمدني را به زير تلي از خاك برد، در عوض در كنار خود به جنبشي خود جوش و بي نظير و فراگير در ميان هموطنان ما، از هر قشر و مقام يا گروه و گرايش، موجب گرديد، جنبشي كه به راستي جوشش عاطفههاي انساني و بشر دوستانه بوده است .
بر ماست كه همين حال و هواي هم ميهنان عزيز را پاس بداريم و بكوشيم كه همين خدمات و نيكوكاريهايي كه صورت ميگيرد ، حتي المقدور، با بهترين بازده و بهره دهي تحقق بيابد، يعني از هزينههاي دوباره و چند باره، خدمات و زحمات كم اثر و تكراري و كم نتيجه، تا جايي كه ممكن است، خودداري شود . شايسته است نوعي هماهنگي، در ميان سطوح مختلف مردم شركت كننده تا بالاترين ردههاي دولتي و اجرايي در رابطه با حادثه بم ايجاد شود، كه بعدها هم انشاءالله در تمام حوادث ديگر قابل اعمال و تعميم خواهد بود.
گروه تعاون و امداد ملي ، به نيت تلاش در هماهنگي و صرفهجويي در موارد مذكور و پيگيري كمك هاي مالي و جنسي و خدماتي كه از جانب گروههاي مختلف داخلي و خارجي ، ارائه شده ، تاسيس شده است . اين گروه از بدو تاسيس در انديشه ارائه خدماتي به هموطنان بلا ديده بمي بوده است تا كمك هايي كه نوعاً بر زمين مانده، يا به صورت وسيع و نهادين صورت نگرفته است را سامان دهد . زيرا تمام گروهها و جماعات خير و كمك رسان ، در آغاز متوجه به عمليات امداد و نجات مصدومين و معالجات فوري آسيب ديدگان ، اسكان موقت ، تامين غذا، لباس و وسائل فوري و اضطراري بودند، جز اين هم كاري قابل تحقق نبود. مرحله بعدي از اقدامات اصلي و كلي، شهرسازي و تامين مسكن دائمي و نهادهاي دولتي مدرسه ، بيمارستان و ... است كه هيچ يك از اين ها قبل از تعيين و تصويب طرح جامع شهري وعملياتي شدن ، پروژه هاي زيربنايي، خدماتي، قابل اجرا نمي باشد.
گروه به اين فكر رسيد كه تا فرا رسيدن فصل شهرسازي واسكان اصلي و بنيادي كه تهيه طرح و تصويب آن ، بر عهده دولت است و ستاد راهبري كليه عمليات بازسازي شهر بم در تهران و نمايندگي آن در استان كرمان ميباشد ، به آن دسته از اقداماتي بپردازد كه فعلاً در جهت بازگشت بم و بمي هاي عزيز، به زندگي جاري و عادي شان مفيد و موثر باشد.
يكي از آنگونه عمليات، بازسازي و راهاندازي شبكههاي آب رساني ، برق ، تلفن، لايروبي و بازسازي قنوات ، تامين آب شرب و كشاورزي شهر و ... است ، و ديگري تامين وسايل اسكان موقت به غير از «چادر» است كه در قالب كانكس هاي عايق دار بايد اجرا شود. اين امور را نهادهاي دولتي مثل آب و فاضلاب منطقه اي يا وزارت جهاد و كشاورزي ميتوانند تصدي كنند.
اما گروه ، پس از سفر به منطقه و بازديد ومشاهده وضع فيزيكي و فضاي زيستي و اجتماعي شهر و حال و احوال مردم و مشورت با برخي از صاحب نظران محلي به اين نتيجه رسيد كه فعلاً اولويت نخست ميتواند موارد زير باشد :
اول : مسئله آموزش و پرورش
از مجموع قريب به 33 هزار دانش آموز (از آمادگي تا پيش دانشگاهي) ، در شهر و روستاهاي اطراف، نزديك به جان باختهاند و حدود ديگر يعني 11 هزار نفر هم آسيب ديدهاند و يابه شهرهاي ديگر مهاجرت نموده اند . لذا يك ثلث از دانش آموزان ، يعني 10 تا 11 هزار نفر از سطح آمادگي تا پيش دانشگاهي با قي ماندهاند كه اداره آموزش و پرورش بايد در فكر تحصيل آنها باشد.
غير از عنصر دانش آموز ، در نظام آموزش و پرورش، عنصر فضاي آموزشي مطرح است . اين عنصر در حال حاضر جز از طريق چادرهاي مناسب ممكن نيست ، تمام ساختمان هاي مدارس يا به كلي نابود شده يا در صورت سرپا بودن قابل اطمينان نبوده و در معرض خطر ميباشند.
مسئولين آموزش و پرورش شهرستان بم ميگويند: اين وسايل و فضاي آموزشي را با كمك نهادهاي دولتي يا كارشناسان خارجي و داخلي تامين مي نماييم . بنابراين باقي مي ماند ، عنصر سوم آموزش وپرورش يعني «معلم» . امروز قشر معلمين و كادر آموزشي هم مشكل دارد. تقريب از معلمين نيز جان خود را از دست داده اند. افراد باقي مانده هم ، اغلب آسيب ديدهاند، زن و فرزند خود را از دست داده و وسائل زندگي و خانه را باخته اند و دچار انواع محروميت هاي مادي يا افسردگي ميباشند، به طور كلي به واقع ،قدرت تعليم و حضور در كلاس با روحيه لازم براي تدريس را ندارند.
مقامات آموزش و پرورش با تحقيق و بررسي در احوال و روحيات و مشكلات اكثريت اين معلمين رنج ديده، به اين نتيجه رسيدهاند كه التيام آلام روحي ايشان به سادگي و در كوتاه مدت ، مورد انتظار نيست ولي اگر با كمك هاي مالي بتوان آنان را در تهيه و بازسازي وسائل اوليه زندگي شان ياري نمود ، كمكي به بازسازي روحي آنان نيز خواهد شد . باشد كه با اين تجهيز مادي و معنوي ، آموزش و پرورش نوباوگان و نوجوانان رنج كشيده شهر به راه بيفتد، كه خود سهمي در تجديد حيات شهر و شهروندان خواهد داشت .
ما پس از مشورت با مقامات آموزش و پرورش، به اين نتيجه رسيديم كه اگر به اين معلمين كه جمعيتي در حدود 2000 نفر دارند، مبلغي به عنوان وام پرداخت و در اختيار آموزش و پرورش قرار گيرد كه سقف آن وام از پنج ميليون ريال تجاوز ننمايد ، اين كار قابل تحقق خواهد بود . اين كار از طرف مسئولين تاييد شده و اگر اين وام تامين و برحسب مورد پرداخت گردد، اداره آموزش و پرورش ميتواند باز پرداخت وام را در مدت 20 تا 24 ماه از محل حقوق ايشان تضمين نمايد . قابل ذكر است كه بانك هاي شهر به كاركنان زنده ولي آسيب ديده خود، سه برابر اين مبلغ يعني پانزده ميليون ريال ، وام دراز مدت ميدهند و كمك هاي بسيار ديگري هم مي نمايند. با تضمين اداره آموزش و پرورش ما ميتوانيم به بازگشت وام در ظرف 2 سال از تاريخ پرداخت، اطمينان حاصل نماييم، به اين ترتيب براي 2000 معلم، ما به اعتباري حدود ده ميليارد ريال نيازمنديم كه در عرض دو سال قابل بازگشت است .
از طرف ديگر بسياري از عزيزان خير و خدمتگزار مبالغي كم و بيش زيادي براي ساختمان مسكن ، بيمارستان ، مدرسه وساير نيازمنديهاي عمومي، تعهد يا ذخيره كردهاند. اما ميدانيم كه هيچگونه كار اجرايي ساختماني ، قبل از تهيه و تصويب طرح جامع قابل شروع و اجرا نخواهد بود و پس از تصويب طرح جامع و تامين اعتبار دولتي يا شهرداري براي آن، مدتي كمتر از يك سال نخواهد بود، وقت لازم است، تا كارهاي زيربنايي طرح جامع و بستر سازي شهري صورت گيرد. از اين گذشته، كارهاي ساختماني اموري تدريجي هستند كه با فرض حداكثر سرعت در اجرا ، حداقل يك سال يا يك سال و نيم ، به طول ميانجامد ، لذا اعتبارات لازم براي تعهدات ساختماني نيكوكاران عزيز در ظرف يك و نيم سال، مورد مصرف پيدا مي كند. بنابراين پيش بيني ما اين است كه موعد هزينه كردن تعهدات خيرين گرامي ، حداقل از دو سال بعد آغاز و تا يك سال و نيم ادامه خواهد يافت. پس اگر آن بزرگان نيكوكار مبالغ مورد تعهد خود را ، از اكنون در اختيار هيئت مركزي امداد و تعاون به معلمين شهرستان بم ، كه از اين پس تشكيل ميگردد، قرار دهند، تا دو سال ديگر ، مبلغ مورد نياز براي ساختمانها ، از محل باز پرداخت وام آموزگاران توسط آموزش و پرورش بتدريج پرداخت و آماده مصرف ميگردد. در عوض كار آموزش و پرورش جوانان و نوباوگان هم راه ميافتد.
دوم : مورد ديگر از كارهاي مفيد براي بازگشت بمي ها، به زندگي جاري و عادي،كمك به راه افتادن اقتصاد شهر، يا پيشگيري از زيان ها و خسارات بيشتر به اقتصاد اين شهر يعني در يافتن وضعيت توليد خرما در اين شهر است كه واقعاً بايد به «داد» آن رسيد. ما فعلاً وارد در كليات سياست هاي كشاورزي لازم يا مورد توصيه مقامات برنامه ريزي كشور براي محصولات اين شهر نمي شويم و تنها به توليد خرما كه از نظر حجم و كيفيت اشتغال مهمترين منبع توليد اقتصادي شهر ميباشد ، توجه مي نماييم .
اولاً درختان خرما در اين شهر، فقط منحصر به باغات بزرگ نيست ، بلكه در هر خانه اي حداقل سه اصله درخت خرما وجود دارد كه حداقل در سال بين 5/1 تا 2 ميليون ريال براي خانوار در آمد تامين مي كند. اما اين درختان در طول دو ماهي كه از وقوع زلزله مي گذارد، مدتي نسبتاً طولاني به علت تخريب قنوات و كانال هاي آبياري و شبكه توزيع آب شهري ، بي آب مانده و دچار آسيبهاي مهم از نظر كيفيت و كميت محصول (خرما) شده اند . ثانياً از نيمه ماه اسفند، فصل گرده افشاني درختان خرما آغاز ميشود كه تا يك ماه بايد كليه درختان را شامل شود.
در غير اين صورت به محصول خرما آسيب جدي ميرسد . ثالثاً آفت درختان خرما (حشره زنجيرة) هم اكنون به جان درختان افتاده است . پس اين منبع اصلي در آمد شهر در معرض نابودي محصول امسال يا نابودي كلي قرار گرفته است .
مي دانيم كه نا بودي خرماي بم زيان عظيم بر اقتصاد كشور نيز وارد خواهد ساخت.
بنابراين تامين منابع مالي و امكانات آفت زدايي آبياري و گرده افشاني براي درختان خرماي شهر، اولويت دوم ماست كه براي بازگشت شهروندان به زندگي جاري، مفيد و واجب است . در مورد آفت زدايي و آبياري اميد است كه از محل بودجه و اعتبارات تخصصي در موارد اضطراري مصوب هئيت دولت ، وزارت جهاد كشاورزي يا كميته جهاد كشاورزي استان ، آن را تامين نمايد ولي تامين كارگر امروزه در بم مشكل ميباشد .
اعتبار مورد نياز براي اين كار ، حدود پنج ميليارد ريال است كه ميتوان اميداور بود كه از مالكين يا بازماندگان و بهره برداران از درختان خرما در سالهاي بعد اين هزينهها را دريافت كرد. در واقع اعتبارات اين بخش هم به نظر ما ، قابل برگشت و تجديد مصرف ميباشد .
سوم ، اقدامات ديگري از طرف اين گروه در شرف انجام است كه مهمترين آن ايجاد نهادي مردمي براي هماهنگ سازي يا تدوين تجارب حوادث مخرب سنگين (مثل زلزله، سيل، طوفان و ....) در شهرستان بم و تعميم و كاربرد آنها در شهرهاي ديگر كه در معرض حوادث و خطرات از اين نظير خواهند بود، ميباشد . در مورد كار اين نهاد ، از آنجا كه هنوز به نتايج نهايي نرسيده است ، فعلاً گزارشي در اين مورد نميدهيم انشاءالله بعدها تقديم مردم وطن- دوست كشورمان ،در داخل و خارج از ايران خواهد شد . در اين كار هدف ما جز كاربرد عقلانيت و تجربه هاي گذشته و تجارب ملت هاي ديگر در برخورد با اين گونه حوادث را جمع بندي و آيين نامه يا سلسله مقررات و دستورالعملهاي علمي و نفي و محاسباتي و غيره را فراهم نمايد تا در مقابله با حوادث ناگواري چون اين زلزله، كمك ها و هداياي مردم از داخل و خارج و برخي مقامات و دول خارجي ،به بهترين وجه و با نازل ترين ريخت و پاش به مصرف واقعي و حقه خود برسد و ثمرات و بركات آن هم عايد مردم مصيبت زده شهر حادثه ديده و هم به پيشرفت و ترقي كل كشور و ملت ايران برسد.
با احترام و آرزوي توفيق همه خدمتگزاران ايران و ايراني
گروه تعاون و امداد ملي