درآمد: پيشتر، چند گفتگوي من با رامين ناصح دبيركل حزب آينده سازان ايران، عضو شوراي مركزي جبهه ملي ايران و مسئول سازمانهاي جبهه ملي در خوزستان، در نشريات و سايتهاي خبري منتشر شد. متن حاضر، حاصل گفتگوي 2 ساعته اي است كه ديروز از طريق چت گفتاري انجام گرفته است و چكيده اي از آن جهت استفاده هم ميهنان، منتشر ميشود.
سينا جهانگيري، خبرنگار در سوئد، [email protected]ی
آقاي ناصح، از اينكه بار ديگر اين فرصت دست داد كه به بهانه برگزاري «جشن نوزايي حزب آينده سازان ايران» گفتگوي صميمانه ديگري با شما داشته باشم، خوشحالم. گفتگوهاي قبلي من با شما بازتاب وسيعي پيدا كرد و مورد استقبال عده زيادي از هم وطنان واقع شد. شما كه اقدام به برگزاري جشن نوزايي كرده ايد، حتماً ايده ها و افكار نويي براي آينده داريد كه درباره آن صحبت ميكنيم. آنچه در مورد حزب شما براي من خيلي جالب بود، اينست كه از دو سال پيش كه با شما آشنا شدم، تا امروز مي بينم كه اوضاع و شرايط بيروني، تأثيري در حركت شما نگذاشته و گرچه با شتابي روزافزون، ولي با حركتي موزون و صبورانه جلو ميرويد، نه تحت تأثيري عواملي كه باعث انفعال جامعه شده است و فشارهايي كه از سوي حكومت بر خود شما اعمال ميشود قرار گرفته ايد و نه مانند برخي، در بعضي مقاطع دچار موج گرفتگي و حركتهاي افراطي شده ايد و بصورت خستگي ناپذير و مداوم و متين اهداف خود را پيگيري كرده ايد. در حاليكه در سالهاي اخير و اوج آن پس از انتخابات مجلس، احساس يأس و سرخوردگي شديدي در جامعه شايع و احزاب سياسي اكثراً منفعل شده اند، مي بينيم كه حزب آينده سازان ايران با بي تفاوتي نسبت به شرايط جوّي راه خود را ميرود و حتي فعاليتهاي آن نسبت به سابق گسترش يافته است. علت اين شور و نشاط و اميدواري و تداوم يافتن را خود شما در چه مي دانيد؟
يأس و انفعال و مشاركت گريزي امروز مردم ايران كه ما از آن به «بحران مشاركت ملي» تعبير ميكنيم، محصول عوامل متعددي است كه بحث درباره آنها در يك گفت و شنود كوتاه بنظر من ميسر نخواهد بود و در اين ميان بطور فشرده ميتوان به مشكلات معيشتي مردم، نارسايي هاي فرهنگي، معضلات اجتماعي و بي هويتي جوانان و افزايش بيماريهاي روحي و رواني كه تاب و توان انديشيدن به مسائل سياسي چه رسد به مشاركت جويي سياسي-اجتماعي را از جوانان ميگيرد اشاره كرد. علت ديگر، سرخوردگي مردم از مشاركت جويي سياسي-اجتماعي است، در اثر اينكه مردم ما مشاهده ميكنند هر گاه وارد صحنه شده اند و حماسه هايي چون بهمن 57 و خرداد 76 را آفريده اند، نتيجه مطلوب و ايده آل خود را حاصل نكرده اند. اين ذهنيت نادرست بشدت در جامعه رواج دارد كه در كشورهاي جهان سوم، مردم اين كشورها نميتوانند در رقم زدن سرنوشت خود نقش آفرين و تأثيرگذار باشند و سرنوشت اين ملتها از پيش توسط قدرتهاي بزرگ تعيين شده است! و بطور كلي مردم ما مشاركت سياسي-اجتماعي را امري پرهزينه و كم فايده ميدانند و تلاش دارند كه از آن پرهيز كنند.
ولي دوستان ما در حزب آينده سازان ايران، با يك ديد رئاليستي و نگرش عميق و تحليل همه جانبه نسبت به اوضاع و واقعيتهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي، تاريخي و اقتصادي كشور، اينطور مي انديشند كه جامعه اي كه در همه ابعاد دچار مشكلات و نارسايي هاي شديدي است، از لحاظ اجتماعي در وضعيت اسفباري بسر مي برد و معضلات و مفاسد اجتماعي بيداد ميكند، اقتصاد آن يك اقتصاد بيمار و فلج، و فرهنگ آن، نمي گويم مردم ايران بي فرهنگ هستند، ولي فرهنگ غني و توانمند ايراني در اثر سلطه هزاران ساله حكومتهاي خودكامه و بعضاً وابسته، ميتوان گفت كه تقريباً مسخ و فراموش شده است (كه بايستي در بازشناسي و پالايش آن كوشيد)، و... در اين شرايط نميتوان انتظار داشت كه در يك پروسه چند ساله همه اين مشكلات حل شود و همه كاستيها جاي خود را به فزوني دهد. بنابراين ما با اميد و اطمينان راسخ به پيروزي، با شرايط موجود مبارزه ميكنيم، ولي با يك ديد ژرفانگر، انتظار نداريم مبارزات ما در كوتاه مدت نتيجه مطلوب را حاصل كند. و همچنين معتقد نيستيم كه صرفاً با مبارزه سياسي در راستاي تغيير ساختار موجود ميتوان همه اين مشكلات را حل كرد. مشكلات جامعه ما ريشه اي است و بايد به جنبه هاي مختلف توسعه، اعم از توسعه سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در كنار هم بها داد.
تلاشهاي ما براي رسيدن به ساختاري دموكراتيك، در راستاي «نهادينه كردن تربيت دموكراتيك» در جامعه صورت ميگيرد. اين يك واقعيت است كه در اثر استبداد چند هزار ساله، فرهنگ استبدادي در جامعه شيوع يافته و ميتوان گفت در نهاد هر ايراني، يك پدر، خان يا شاه ظالم وجود دارد! دموكراسي و حاكميت ملي پديد نمي آيد، مادام كه تربيت دموكراتيك در ملت نهادينه نشده باشد. با يك تغيير و تحول تند سياسي ممكن است بتوان نمادها و مظاهر استبداد را از ميان برد، ولي نميتوان ساختار استبدادي جامعه را تغيير داد. اسمها را ميتوان تغيير داد، ولي رسمها به جاي خود ميماند! تا زماني كه تربيت دموكراتيك نهادينه نشود، نميتوانيم به تغيير و تحولات سريع سياسي كه يك دموكراسي پايدار را به ارمغان آورد، اميدي داشته باشيم. علت شكست اكثر انقلابات سياسي در طول تاريخ معاصر جهان اين بوده كه در فرايند انقلاب، تحولات فرهنگي و تحولات سياسي هماهنگ با هم به پيش نميروند. يك تحول سريع سياسي ايجاد ميشود ولي فرهنگ جامعه بجاي خود باقي است. بنابراين استبداد دوباره و در قالبي جديد بازتوليد ميشود. و «هر لحظه به شكلي بت عيار در آيد!»
براي نهادينه كردن تربيت دموكراتيك در ملت چه ميكنيد؟!
احزاب، رسانه ها و آموزش و پرورش سه ابزار توانمندي هستند كه ميتوانند در اين زمينه نقش آفرين باشند. احزاب و نهادهاي مدني مدارس دموكراسي هستند و در احزاب و ديگر نهادهاي مدني (مثل NGOها، انجمنهاي صنفي و...) است كه افراد رفته رفته، با اصول گفتمان آشنا ميشوند، و همكاري جمعي، كثرت گرايي، تحمل نظر مخالف، تسليم شدن در مقابل رأي اكثريت و عدم خودرأيي و خودمحوري را در عمل مي آموزند و فرهنگ دموكراتيك پيدا ميكنند و در زندگي روزمره خود اين فرهنگ را به ساير افراد جامعه تسري ميدهند. رسانه ها نيز از لحاظ تئوريك ميتوانند در نهادينه كردن فرهنگ دموكراسي كوشا باشند و بسياري از مطبوعات ايراني در طول 100 سالي كه از آغاز حركت آزاديخواهانه مردم ايران ميگذرد، كارنامه درخشاني در اين زمينه دارند. همچنين احزاب، بدون كمك مطبوعات و ديگر رسانه ها نمي توانند اهداف خود را به پيش ببرند. ابزار ديگر، آموزش و پرورش است و ما خصوصاً بنياد آموزش و پرورش را در خانواده ميدانيم.
احزاب با نقش ضعيف خود در جامعه ايران چگونه ميتوانند اين هدف را دنبال كنند؟ مگر چند درصد جامعه 67 ميليوني ايران وابستگي حزبي و تشكيلاتي دارند و اصولاً چرا احزاب در ايران در سازماندهي و هدايت مردم چندان موفق نبوده اند؟
بخشي از علل آن برميگردد به همان فرهنگ استبدادي جامعه ايران و فقدان فرهنگ كار جمعي، بطوري كه شادروان دكتر مصدق معتقد بود كه «در ايران حزب بزرگ و فراگير شكل نميگيرد، چون همه ميخواهند عضو كميته و هيئت عامله باشند.» از زمان آن مرحوم، تا به امروز نيز گرچه پيشرفتهايي داشته ايم، ولي هنوز به اين مشكل گرفتاريم. عامل ديگر برميگردد به اشكالاتي كه در خود احزاب وجود دارد. در ايران، شكاف عميقي ميان احزاب متشكل از روشنفكران و نخبگان جامعه با توده هاي مردمي و بدنه اجتماع مشاهده ميشود. مثلاً روشنفكران بيشتر بدنبال آزاديهاي سياسي ولي عوام و توده هاي مردم بدنبال رفاه اقتصادي و آزاديهاي اجتماعي هستند. جناح پيروز در انتخابات مجلس هفتم، زيركانه با درك اين واقعيت، پياده سازي الگوي چين را در دستور كار خود قرار داده است...
مشكل اينجاست كه احزاب با بدنه جامعه، رابطه ارگانيك ندارند. عامه مردم حرف احزاب را نمي فهمند و بالعكس. مردم به احزاب، به مثابه يك پديده لوكس و غير ضروري نگاه ميكنند و با فرهنگ تحزب آشنا نيستند. احزاب در سطح نخبه گرايي نسبتاً خوب عمل كرده اند و در ميان اقشار دانشجو و تحصيلكرده هواداراني دارند، ولي در اقشار پايين جامعه كه اكثريت دموگرافيك جمعيت كشور را تشكيل ميدهند، پايگاه ضعيفي دارند. احزاب بايد علاوه بر كارهاي روشنفكري، در ميان توده هاي مردم حضور و نفوذ داشته باشند، با درد مردم آشنا شوند، مطالبات مردم را دريابند و البته سعي كنند اين مطالبات را شكل بدهند، نه اينكه خود دنباله روي مطالبات عامه باشند.
يكي از برنامه هاي نويني كه براي اجرا پس از جشن نوزايي حزب آينده سازان ايران در نظر داريم اينست كه برنامه اي بريزيم و ترتيبي بدهيم كه حزب بتواند با لايه هاي مختلف اجتماع ارتباط داشته باشد. پس از كسب موفقيت در اين زمينه، اين برنامه را به ساير احزاب نزديك ارائه خواهيم داد تا بتوانيم اين نقطه ضعف احزاب را مرتفع كنيم. تنها در اين صورت است كه احزاب ميتوانند يك جنبش اجتماعي فراگير متشكل از اعضاء، هواداران و مخاطبان خود پديد آورند.
تشكيل احزاب از بالا و پديده احزاب دولتي، ضربه بزرگي به نظام حزبي ميزند و منجر به تضعيف فرهنگ تحزب در جامعه ميشود. احزاب دولتي و فرمايشي نميتوانند ساختاري دموكراتيك داشته باشند و صرفاً براي تحقق يكسري اهداف سياسي مورد نظر حاكميت بوجود مي آيند. احزاب واقعي و تمام عيار از پايين شكل ميگيرند و هر يك، منعكس كننده افكار و باورها و مطالبات بخشي از جامعه هستند.
چه برنامه هاي ديگري پس از جشن نوزايي حزب در نظر داريد؟
در نخستين نشست شوراي مركزي حزب پس از جشن نوزايي، به اتفاق آراء تصميم گرفته شد كه براي تداوم فعاليتها در شرايط جديد كشور و جلوگيري از هدر رفتن نيروها و همينطور جلب نظر و سازماندهي بخش عظيمي از جوانان كه بدلايل مختلف به فعاليتهاي خشك صرفاً سياسي بي علاقه هستند، و نيز گسترش هرچه بيشتر ديدگاههاي حزب و ايجاد يك جنبش فراگير، علاوه بر كوششهاي سياسي، در زمينه هاي غير سياسي هم برنامه هاي متنوعي را تدوين كنيم.
ميتوانيد توضيح بيشتري بدهيد؟
در مرام حزب آينده سازان ايران به فرهنگ جامعه بهاي زيادي داده شده و يكسري ديدگاههاي فرهنگي ارائه شده است كه بايد در تبيين و گسترش آنها كوشيد. ما معتقد به كرامت ذاتي انسان و داراي نگرش معنوي به انسان و هستي بوده، بر اين باوريم كه تنها راه نجات انسان از بحرانهاي روحي او در تمدن جديد، «بازگشت به معنويت» است. اين بازگشت به معنويت مستلزم بازشناسي فرهنگ و هويت انساني است. ما در حزب آينده سازان از حضور چهره هاي تواناي فرهنگي بهره مند هستيم كه ميتوانند در اين باره كوششهايي را به انجام برسانند. همينطور در بازشناسي هويت ملي بايد كار گسترده اي صورت گيرد و جنبه هاي مثبت فرهنگ ايراني استخراج و عرضه گردد تا بتواند به خودآگاهي و خودباوري هرچه بيشتر جامعه منجر گردد. برگزاري اردوهاي فرهنگي-تفريحي براي ديدار از آثار باستاني بخش ديگري از برنامه هاي جديد حزب است.
در زمينه پرداختن به معضلات اجتماعي، حزب آينده سازان كارنامه مطلوبي داشته است و مقالات و جزوات پژوهشي مفصلي را در اين زمينه منتشر كرده كه اين تلاشها بايد تداوم و گسترش يابد. در زمينه هاي اقتصادي و سياست خارجه هم بايد كار بيشتري صورت گيرد. همينطور در زمينه فلسفه سياسي و علوم اجتماعي. جنبش دانشجويي امروز از فقر تئوريك رنج مي برد و بايد به جاي غرق شدن در مسائل سياسي روز، به مباحث آكادميك سياسي و جامعه شناختي هم بهاي بيشتري بدهد تا بتواند مسائل روز را با درايت و هوشمندي بيشتري تحليل كند.
در زمينه شناخت از تاريخ ايران و جهان نيز جامعه دانشجويي كمبود دارد. خصوصاً بايد زواياي تاريخ معاصر ايران پس از مشروطه تا به امروز براي جوانان تشريح و تحليل شود. در حقيقت علم تاريخ عبارت است از تجربياتي كه نوع بشر در طول هزاران سال زندگاني خود بر روي كره خاكي به دست آورده و آنرا همچون گنجينه اي براي آيندگان بجا نهاده. لذا دانش تاريخ هم از چند دهه قبل به اين سو جدّيتر گرفته شده و همگام با ساير علوم رشد و پيشرفت چشمگيري داشته است. ويكو مورخ ايتاليايي معتقد بود كه ممكن است در تاريخ -همچون ديگر علوم- براي اموري كه به ظاهر بدون هيچ علّتي پشت سر هم اتّفاق ميافتند، قوانين صحيحي مثل قوانين حركت نيوتن وجود داشته باشد!
همينطور ارائه الگوهاي تاريخي و مردان و زنان بزرگ اعم از شخصيتهاي ايراني يا جهاني بخش ديگري از برنامه ماست. شناخت از زواياي شخصيت چهره هاي برجسته و موفق تاريخي مانند مصدق، گاندي، نهرو، عبدالناصر، سوكارنو، تيتو، ماندلا و... -بدون اينكه بخواهم بر همه عملكردهاي همه اين افراد مهر تأييد بگذارم- ميتواند بعنوان بهترين اسوه و الگو براي ما قرار گيرد و ما را در كوششهاي سياسي و داشتن زندگي اجتماعي بهتر ياري كند.
فعاليتهاي ادبي و هنري بخش ديگري از اين برنامه هاست. ما در حزب آينده سازان توانسته ايم مجموعه خوبي از جوانان مستعد اهل شعر و ادب، سينما، موسيقي و ديگر رشته هاي هنري گرد هم بياوريم. ادبيات و هنر ابرازهاي مؤثري براي ترويج يك فرهنگ خاص (مثبت يا منفي) در جامعه است كه ميتوان از اين دو در بازشناسي فرهنگ و هويت انساني بهره جست. همينطور پرداختن به مسائل صنفي اصناف مختلف جامعه، بخش ديگري از برنامه هاي جديد حزب را تشكيل ميدهند سازمانهاي بانوان، دانش آموزان و دانشجويان پيش از اين در حزب شكل گرفته و كوششهاي قابل توجهي را در زمينه مطالبات صنفي انجام داده اند. در صدد هستيم كه درباره مسائل كارگران، كارمندان، معلمان، و ديگر اقشار اجتماعي نيز كارهايي انجام دهيم و در حد آرماني اينست كه بتوانيم 16 سازمان صنفي در حزب بوجود آوريم. گمان ميكنم حزب آينده سازان ايران از يكسو با طرح و پيگيري مطالبات مدرن و مترقي و امروزين و از سوي ديگر ديدگاههاي عدالتخواهانه و دفاع از حقوق طبقات محروم، بستر مناسبي است كه هر دو قشر نخبگان و تحصيلكردگان و نيز توده هاي جامعه را بتواند متشكل و سازماندهي كند. و آخرين مورد كه ميتوانم عرض كنم، پرداختن به مسائل محلي (استاني و شهري) است كه ساير احزاب كمتر نسبت به آن توجه نشان داده اند. در نظر داريم شعبات حزب آينده سازان در نقاط مختلف كشور، علاوه بر توجه به مسائل كلي و كلان كشوري، به مسائل و مشكلات استاني و شهري خود نيز پردازشي درخور داشته باشند.
بنابراين برنامه هاي گسترده و سخت و سنگيني را تنظيم كرده ايد!
بر اين باورم كه پتانسيل اجراي اين برنامه ها و انگيزه و علاقه و تخصص و پشتكار لازم در حزب وجود دارد. مسئله مهم اينست كه اين فعاليتها علاوه بر اينكه ميتوانند براي جامعه منشأ خدمت باشند، از انفعال نسل جوان كه بسياري از آنها از فعاليتهاي سياسي گريزان هستند جلوگيري ميكند و قادر است جنبش عظيمي را بوجود بياورد كه بر پايه يك دستگاه فكري منسجم استوار است و افراد با علايق و سلايق مختلف ميتوانند در يك يا چند مورد از اين برنامه هاي متنوع مشاركت داشته باشند. بدين وسيله ميتوان اهداف سياسي را هم پيگيري كرد. با اين توضيح كه سوق دادن جوانان به كار جمعي و گروهي، في نفسه در تكامل بينش سياسي و گسترش افق ديد آنان و ترويج فرهنگ دموكراتيك در جامعه و پرهيز از فردمحوري مؤثر است. همانطور كه عرض كردم، احزاب و تشكلهاي مدني مدارس دموكراسي هستند و اگر ما بتوانيم تربيت دموكراتيك را در جامعه نهادينه كنيم -كه اولين مرحله آن شروع كردن از خويشتن و اطرافيان است- نتيجتاً اين امر تأثير مثبت خود را در ساير شئون اجتماعي از جمله ساختار سياسي كشور هم برجاي ميگذارد. همچنين متشكل شدن جوانان در احزاب و نهادهاي مدني، به آنان انگيزش و اعتبار ميدهد، هويت جمعي ميبخشد، از انفعال و رخوت و پيامدهاي ناگوار آن مثل نابساماني هاي روحي و گرايش به انحرافات كه نسل جوان ايران بطور اسفناكي بدان مبتلاست باز ميدارد، موجب رشد و شكوفايي استعدادهاي آنان ميشود و... در شبكه تشكيلاتي گسترده اي كه بر پايه اين برنامه ها ايجاد ميشود، ميتوان جمع پرشماري از جوانان متخصّص و متعهّد را پرورش داد تا در آينده نه چندان دور بتوانند در ساختن ايراني آباد و آزاد مشاركت فعال داشته باشند.
آيا اجراي اين برنامه ها آغاز شده است؟
بسياري از اين برنامه ها در گذشته نيز اجرا ميشد كه از اين پس قرار است گستردگي بيشتري بيابد. پايگاههاي حزب در نقاط مختلف كشور مراسمهاي سخنراني متعددي با استفاده از اعضاي مركزي حزب و همينطور چهره هاي شاخص و معتبر سياسي و فرهنگي و دانشگاهي كشور برگزار ميكنند. همچنين نشستهاي هفتگي حزب در دفتر مركزي (اهواز) و بعضي از شعبات شهرستانها بطور مرتب و در بعضي جاها بطور نامنظم برگزار ميشود و اميدواريم كه نظم و انسجام بيشتري بيابد. در اين نشستها، اعضاي حزب كنفرانسهاي خود را در زمينه هاي متنوع ارائه ميدهند و درباره آن بحث و گفتگو ميشود و مسئولان حزبي به سؤالات و انتقادات حضار پيرامون ديدگاههاي حزب پاسخ ميدهند. در شهرهايي كه پايگاه حزب گستردگي بيشتري بيابد، ميشود علاوه بر جلسات مركزي، كميته هاي تخصصي مختلفي مثل كميته هاي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياست خارجه و... و همچنين كانونهاي صنفي وابسته به حزب را تشكيل داد كه جلسات و فعاليتهاي جداگانه اي داشته باشند. همينطور علاوه بر نشريه «فرياد آزادي» ارگان رسمي حزب كه 59 شماره از آن منتشر شده و سايت اينترنتي جديد آينده سازان (ayandesazan.org)، انتشار يك نشريه جديد كه به مسائل متنوع غير سياسي بپردازد تا توزيع آن توسط هواداران حزب همچون گذشته مشكلاتي را براي آنان بوجود نياورد، در دستور كار حزب قرار گرفته است كه نخستين شماره آن در ماه جاري منتشر خواهد شد. در بولتنهاي حزبي و كتابهايي كه انتشار خواهد يافت هم به مسائل ويژه و تخصصي خواهيم پرداخت. بسياري از شعبات حزب در شهرستانها براي خود داراي پايگاه اينترنتي مستقل هستند و اقدام ديگر، برقراري ارتباط گسترده تر با نشريات، NGOها و انجمنهاي دانشجويي است. انجمنهاي دانشجويي استقبال خوبي از حزب آينده سازان كرده اند و بسياري از اين انجمنها از چهره هاي جوان حزب براي سخنراني دعوت ميكنند. نشريات دانشجويي بسياري هم توسط اعضا و هواداران حزب در دانشگاههاي مختلف منتشر ميشود. چند سازمان و تشكل جوان درخواست پيوستن به حزب آينده سازان را داده اند كه در دست بررسي است و...
به هر صورت، نسل جوان و بالنده ايران اگر هوشمندي بخرج دهد، در شرايط جديد كشور، منفعل و سرخورده نخواهد شد و ميتواند فعاليتهاي خود را در راستاي آرمانهاي مقدس ملي و انساني تداوم بخشد. مبارزه اشكال و اقسام مختلفي دارد و فقط به مبارزه سياسي محدود نميشود. مبارزات سياسي شايد سطحي ترين نوع مبارزه با مشكلات جامعه است، كه البته نميگويم بايد نسبت به آن بي تفاوت بود، ولي بايد به كار ريشه اي و بنيادين بهاي بيشتري داد.
در خاتمه خواهش دارم ما را از آخرين وضعيت پرونده خودتان در دادگاه مطلع فرماييد.
به حكم صادره دادگاه انقلاب، يكسال حبس تعليقي به مدت پنج سال، اعتراضي زدم كه پرونده به دادگاه تجديد نظر ارجاع شد و جلسه دادگاه روز نهم بهمن ماه سال گذشته برگزار شد كه هنوز احضاريه اي بدست من براي ابلاغ حكم يا احياناً تشكيل جلسه دوم دادگاه نرسيده است.
ممنون از شما كه وقت گرانبهاي خود را در اختيار من قرار داديد. آيا سخن ديگري داريد؟
حزب آينده سازان ايران دست همه كساني را كه در راستاي رفاه مادي و تعالي معنوي براي همه انسانها و ايجاد جامعه اي پويا و سرزنده و پر از مهر و مدنيت گام برميدارند، به گرمي ميفشارد و براي ما نوزايي طبيعت الهامبخش ضرورت نوزايي جامعه است و اميدواريم در سال جديد بتوانيم شاهد حصول موفقيتهاي چشمگير ملت ايران در تمامي ابعاد باشيم كه به قول آقاي احمد عبدالحسينيان سخنگوي حزب، تنها در سايه «انديشه دموكراتيك»، «گفتار دموكراتيك» و «رفتار دموكراتيك» ميسر خواهد بود. از شما كه صداي ما را به گوش هم انديشانمان در سراسر جهان ميرسانيد. سپاسگزارم. پايدار و سرو قامت باشيد.