 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
«ما هر چه درب هاي قانون را به صدا در مي آوريم نتيجه اي عايدمان نمي شود»
خانم پروين بختيارنژاد همسر آقاي عليجاني
سال جديد آغاز شد. خانواده زندانيان سياسي سفره هفت سين را در مقابل زندان اوين گستردند و اين واكنش نشاني از (( پر باربودن )) سال نو براي تمام ما ايراني ها خواهد بود ! زندانيان سياسي كشور اجازت نيافتند تا سال تحويل و ايام نوروز را در كنار همسر و فرزندان خويش بسر برنند!
با آغاز سال جديد ، قضات انقلابي ما ، پرونده ها را از كشوهاي ميز خويش بيرون آوردند! حكم ها صادر كردند! احضار ها شروع شد! با اين اقدامات ( كما في السابق )، قوه قضائي مملكت ما نشان داد كه براي ملت ايران و خصوصا زندانيان دربند ، سال خوبي را آرزومند است! از قديم هم گفتند : سالي كه نكوست از بهارش پيداست!
خانم بختيارنژاد( همسر آقاي عليخاني ) طي نامه اي از رئيس جمهور سئوال مي كند كه براي تعيين وتكليف اين افراد ( خانواده هاي تقي رحماني و هدي صابر و ساير زندانيان سياسي...) چه اقدامي انجام شده است !؟ خانم عليجاني وديگر همسران و اقوام زندانيان سياسي كشور ما شايد نمي دانند كه رئيس جمهور خندان كشور ما، نه تنها به اندازه اختيارات اجرائي كدخداي روستاي شمشك را ندارد! دل گربه هم ندارد كه استعفا بدهد! از اينكه اقوام زندانيان سياسي كشور ، مانند شهروندان بافرهنگ و متمدن به وسيله نامه از حقوق دست رفته خويش اعتراض مي كنند ، جاي بسي خوشبختي است! اما بايد بدانند كه كليدصندوق خانه هاي قانون در كشور ما ، دست افرادي است با اصل و نسب ناروشن !
در كشوري كه حاكميت قوه قضائي و اجرائي آن در دست سلسله سعيديان (سعيد مرتضوي ، سعيد اسلامي ، سعيد عسگر...) است! توقع زيادي نبايد از مسئولين نامسئول مانند رئيس دولت و كابينه وي ؛ داشت! من تصور مي كنم اگر خويشاوندان زندانيان سياسي ، نامه و يا عريضه اي براي شخصيت هائي نظير آقاي سعيد عسگر ارسال ميداشتند، زودتر از اينها ، پاسخ دريافت مي داشتند! دليل آن هم در اين خلاصه ميشود كه آقاياني نظير سعيد عسگر و.... قدرت اجرائي بيشتري از نمايندگان و وزراء و حتي شخص رئيس جمهور دارند! به قول معروف كار را بايد داد ، دست كاردان!
همانطور كه واقفيد ما براي خود كشوري درست كرديم كه از روزنامه نگار ، نويسنده ، و كارگردان و... كينه بدل دارد وميدانيم كه اين مورد، تاريخي كهن دارد! اصولا از منتقدان خوشمان نمي آيد و رهبران ما ترجيح مي دهند ، اعضاي اركستر خويش را از معتقدين ؛ انتخاب كنند! به زبان ديگرخوش دارند تنها به بادنجان دور قاب چينان خويش حال پخشي كنند! البته كليه رهبران جهان حال مي كنند با تعريف و تمجيد و به منتقدين زياد روي خوش نشان نمي دهند! اما در كشور ما ، منتقدين بايد اجبارا بدانند كه در دانشگاه انقلاب بايد ادامه تحصيل دهند !
نمايشنامه تراژدي مصلحت نظام هم چراغ سبزي است براي قدرتمندان كه قلع و قمع كنند! اكنون هم نوادگان آناني كه روزي آقاي كسروي را ترور كردند، همان اعمالي را انجام ميدهند كه از پدران و پدربزرگان خويش ، به ارث بردند!
در رابطه با گفته خانم بختيار نژاد بايد اضافه شود كه : اصولا قوانين دركشور ما ، براي استيفاي حقوق شهروندان تنظيم و تدوين نشده است! بلكه دست آويزي است براي سركوبي دگرانديشان! لذا شر ط عقل شايد در اين باشد كه درد و رنج و محنت خانواده هاي زندانيان سياسي كشور از طريق كانال هاي خارجي ( سازمان عفو بين الملل ، سازمان ملل و...) به گوش مردم دنيا رسد. آقاياني نظير سعيد مرتضوي و... از حقوق مدني آن را ميدانند كه (آن) را زير پا بگذارند! «« ماموري و معذوري »» را براي همين موارد ساخته اند!
در اين برهه حساس تاريخي و آن نكبت و مصيبتي به نام قوه قضائي و عمله جات استبداد ، جاي پرسش هاي بسياري است كه بي پاسخ مانده اند! بالاخره بايد پرسيد : چه كسي از چه كسي مي ترسد؟ آيا زندانبان از زنداني خوف دارد و يا برعكس ! آيا مصلحت نظام ، بايد ابزاري براي سركوبي و خفقان معني دهد؟ آيا امنيت آبكي ملي بايد از وحشت نوشتن يك مقاله ، بلند كردن يك پيراهن خون آلود ، چنان شلوار خيس كند و لقوه گيرد كه چاره و راه فرار را در بند كشيدن فرزندان اين آب و خاك ؛ تشخيص دهد!؟
در هر حال كشور عزيز ما با حكومتي مردم سالار ديني ( كه در اين نوع سيستم نوظهور حكومتي : مردم خواجه و رهبران بنده اند!) وارد بهاري شد كه خدا عاقبت راي دهند و راي ندهنده را بخير كند! از اوائل خرداد امسال تيم جديدي وارد مجلس خواهد شد كه نويد ژاپن را مي دهند و كشور چين را دور خواهند زد! پرونده هسته اي ايران وارد معركه جديدي شده است! سير نابخردي همچنان ادامه دارد! فعلا بايد گوش به زنگ بود كه تيم جديد ( مجلسيان) به جاي ژاپن سر از بنگلادش در نيآورند! با تشكر از حوصله شما
