وقتي سيدمحمد خاتمي، رئيسجمهور در جمع 150 نفري جوانان كه به مناسبت روز جوان در تالار حافظيه سعدآباد جمع شده بودند، اعلام كرد كه بزودي به هزاران دغدغه جوانان در قالب نامهاي جواب ميدهد، خيال حاضران كمي راحت شد كه انگار باب ديالوگ بالاخره باز شده است.
همه 20 جواني كه به نمايندگي از گروهها و تشكلهاي مختلف حضور داشتند، از سه دقيقه فرصت خود براي بيان گلايههايشان استفاده كردند كه گاه تشويقهاي طولاني حاضران نشان ميداد كه آن گلايه فراگير بوده است.
بيشتر از همه، صحبتهاي «سميه توحيدلو»، دانشجوي دانشگاه تهران به عنوان نماينده دانشجويان مورد استقبال جوانان واقع شد. او به اتخاذ موضع «سكوت» از سوي خاتمي به شدت اعتراض كرد و گفت: «در چند روز گذشته با بسياري از دوستان مشورت كردم كه به شما چه بگويم و متأسفم، خيلي متأسفم كه بسياري از دوستانم با اين نظر موافق بودند كه من امروز در مقابل شما بايستم و فقط 3 دقيقه سكوت كنم.»
و ادامه داد: «آقاي خاتمي عزيز! كوي دانشگاه را كه هنوز به ياد داري، آن روز كه در برابر ظلمي كه به ما شد و به جاي مهاجمان، همدرسان ما به زندان رفتند، شما سكوت كردي و به ما گفتي كه سكوت كنيم. همه چيز از آن روز آغاز شد... همه چيز از آن روز آغاز شد كه به يكباره 16 روزنامه تعطيل شد و شما سكوت كردي و به ما آموختي كه سكوت كنيم. از آن روز كه استاد ما به اعدام محكوم شد و شما سكوت كردي، از آن روز كه يكييكي همكلاسان ما به هيئت يك زنداني درآمدند و شما سكوت كردي و به ما آموختي كه ساكت باشيم و اينك ماييم و اين سكوت تلخ، ميراثي كه از شما داريم.»
نماينده دانشجويان به تلخي گلايه كرد: «آقاي خاتمي براي ما جوانان كه كار چنداني نكردي، ديگر چرا با ما چنين كردي؟ چرا نسل پرشور خرداد 76 و حتي خرداد 80 بايد اكنون جز سكوت و انزوا و نااميدي چيز ديگري نداشته باشد و من به صراحت ميگويم كه شما مقصري!»
رئيسجمهور كه تشويق بيش از سه دقيقهاي حاضران را ديد، بخش بزرگي از فرصت پاسخ خود را به توضيح «سكوت» اختصاص داد.
خاتمي گفت: «نميخواهم دفاع كنم اما چه كسي بيش از من در اين مملكت صحبت كرده كه دوست ما ميگويد چرا سكوت. مقتضيات يك رئيسجمهور با يك منتقد آزاد متفاوت است و اين را همه شما نخبگان جوان ميدانيد.»
او جوانان را خطاب قرار داد و گفت: «به لحاظ جامعهشناسي و روانشناسي اجتماعي بررسي كنيد و ببينيد چرا در جوامعي مثل ما، ناگهان اميد مثل يك انفجار در جامعه پيدا ميشود و بعد از مدتي همين اميد با يك انفجار ديگر به يأس تبديل ميشود.»
خاتمي به برگزاري برنامههاي پرسش و پاسخ با جوانان اشاره كرد و گفت: «در جامعهاي كه بنا بر رسم ديرين، نظم آهنين استبدادي را با آشوب پاسخ ميدادند، چنين برنامهاي، تجربه تازهاي نيست؟ كسي كه در كشور ما مسؤول دستگاه اجرايي است، جايگزين نيروهاي محوري سركوبگر در جامعه شده است و در چنين شرايطي حضور يك مسؤول در بين جوانان گامي به پيش است.»
سؤالهاي جوانان آنقدر بيپرده بود كه رئيسجمهور هم نگراني خود را پنهان نكرد: «اين حرفها را شما نميتوانيد همه جا بزنيد. برايتان گران تمام ميشود همچنان كه تاكنون نيز تاوان فراواني دادهايد. اما آيا بايد تلاش كنيم كه مجموعه حكومت ما اينگونه شود يا اينكه مأيوس شويم؟»
خاتمي افزود: «رئيس جمهورهاي دنيا را نميدانم اما در ايران هيچ مسؤولي نيست كه به اندازه من از سوي نخبگان جوان مورد انتقاد واقع شده باشد.»
او موقعيت نسل جوان را براي تعقل و انديشه كردن ممتاز دانست و گفت: «پاسخهايم به انتقادهاي جوانان را بزودي به عنوان سند يكي از مقاطع حساس جامعه ايران منتشر و از اين طريق با شما درد دل خواهم كرد.»
موضوع ديگري كه خاتمي را به پاسخ صريح واداشت، سؤال ليلي نيكونظر، خبرنگار جوان بود. نيكونظر از خاتمي خواست در چشمانش نگاه كند و جواب دهد: «خيلي وقتها انتظار داشتيم حرف بزنيد اما حرفي نشنيديم ولي تحمل سكوت شما آسانتر از اين بود كه اظهارنظرهاي غيرواقعي از شما بشنويم.
اينكه گفتيد زنداني سياسي نداريم، يا گفتيد آنهايي كه در جريان مسابقات مقدماتي جام جهاني براي شادماني به خيابانها آمدند اراذل و اوباشي بودند كه مشروبات الكلي و موادمخدر مصرف كرده بودند. گفتيد هيچ سايت سياسي فيلتر نشده است در صورتي كه واقعيت چيز ديگري بود. آقاي رئيسجمهور اين شبها خواب خوبي داريد؟»
خاتمي در پاسخ از ليلي نيكونظر خواست كه روبهرويش بايستد و چشم در چشم او قسم خورد: «به خدا من نگفتم كه همه سايتهاي سياسي باز است و زنداني سياسي نداريم. حتماً زنداني سياسي داريم. كساني كه به خاطر عقايد سياسي به زندان رفتهاند. من حتي در جمع قضات هم از روشهاي برخورد با زندانيان سياسي انتقاد كردهام و به صراحت گفتم هيچ محكوميتي را از هيچ فرد سياسي يا مطبوعاتي كه در دادگاه صالحه و آزاد و علني در حضور هيأت منصفه نبوده باشد قبول ندارم.»
رئيسجمهور درباره لايحه جرم سياسي گفت: «يكي از گلايههاي مهم ما از شوراي نگهبان همين است. لايحه ما دوبار برگشت خورده».
وي با اين حال گفت: «من در جواب به آقاي ليگابو [نماينده كميسيون حقوق بشر سازمان ملل] كه زندانيان سياسي يا مطبوعاتي را 26 نفر اعلام كرد، گفتم: آيا زندانيان سياسي ما بيش از جاهاي ديگر است؟ چرا آمريكا فقط به ما فشار ميآورد».
خاتمي تفاوت ديدگاهها و سوءتفاهم را در جامعه زياد دانست و گفت: «يكي ميگويد چرا ارزشها را گسترش ندادهايد و ديگري ميگويد چرا به زندانيشدن روزنامهنگاران اعتراض نكرديد. اگر شعار آزادي داده ميشود، بايد بگوييم كه منظورمان از آزادي چيست. من آزادي فكري را ميگويم و معتقدم اكثريت جوانان ما هم منظورشان از آزادي ولنگاري نيست».
رئيسجمهور با اين حال گفت: «در حكومتهاي استبدادي براي سركوب آزاديهاي سياسي و فكري مسائل اخلاقي را رها ميكنند. كساني كه حالا شعار آزادي ميدهند بايد بگويند منظورشان از «آزادي» چيست».
نوبت به من رسيد كه به عنوان وبلاگنويس و جوان فعال در حوزه اينترنت سؤالم را بپرسم. گفتم: «هيچوقت فكر نميكردم در دوران رئيسجمهوري كه با شعار زنده باد مخالف من پا به ميدان گذاشت، فيلترينگ و سانسور فكر آن هم در آزادترين رسانه يعني اينترنت، آن هم بدون قانون حاكم شود.
چرا سايتهاي شخصي و وبلاگهاي افرادي مثل حسين درخشان كه زماني از روزنامهنگاران ما بوده، بايد فيلتر شود؟ تنها حسني كه فيلترينگ براي ما داشته، بيشتر شدن مهارت فني كاربران براي دور زدن فيلترينگ بوده» و از طرح تكفا پرسيدم: «سؤال جوانان فعال در حوزه اينترنت اين است كه چه سهمي از اين ميلياردها توماني كه در قالب طرح تكفا از حسابي به حساب ديگر جابهجا ميشود، به جوانان اختصاص دارد و مهمتر اينكه چه مقدار از اين بودجه براي توسعه بستر اينترنت صرف ميشود. در شرايطي كه وضعيت اتصال به اينترنت در ايران بيش از 10 برابر نسبت به كشورهاي حوزه خليجفارس كمتر است».
سيدمحمد خاتمي در جواب گفت: «در دنياي امروز مرزگذاري ميان ذهنها و آنچه بيرون ميگذرد محال است، ما جلوي سايتها و شبكههاي سياسي را نميگيريم اما همين آمريكا آيا اجازه ميدهد در درون مرزهاي كشورش تلويزيون راه بيندازيم و عليه سياستهاي آمريكا تبليغ براندازي كنيم؟ آنهايي كه دنبال تخريب و براندازي هستند فيلتر ميشوند».
و درباره طرح تكفا توضيح داد: «بذر اين طرح سهسال پيشكاشته شده و الان نهالي است كه بايد رشد كند. ما در كشورهاي منطقه به لحاظ برخورداري از فيبرنوري بسيار جلو هستيم اما من هم معتقدم كه همچنان بايد بسترسازي بيشتري شود».
محبوبه حقيقي، روزنامهنگار، به عنوان نماينده فعالان دختران جوان از وضعيت تابعيت زنان ايراني كه با مردان افغان ازدواج كردهاند پرسيد: «به دليل ارتكاب چه جرمي يا دست زدن به كدام عمل ميتوان حق تابعيت را از كسي سلب كرد. من از چند هزار دختري حرف ميزنم كه به هر دليلي،عشق، اجبار، طبقه اجتماعي يا هر دليل ديگر با اتباع افغان ازدواج كردند و برطبق قوانين ايران ديگر ايراني نيستند و بايد تا پايان امسال همراه با اتباع افغان، ايران را ترك كنند» و ادامه داد: «من از دخترهايي حرف ميزنم كه تابستان به تابستان،كوتاهي، بلندي، تنگي و گشادي مانتوهايشان به جنجاليترين بحث تبديل ميشود،اما همين دختران بيوطن شدنشان و از دست دادن مليتشان حتي به اندازه رنگ مانتويي كه ميپوشند براي هيچكس مهم نيست».
خاتمي به صراحت گفت: «اگر زني به دليل ازدواج با اتباع افغان تحت فشار قرار گرفته، مسأله بايد به من منتقل شود. طبق قانون شهروند ايراني، شهروند ايراني است مگر آنكه خودش بخواهد از تابعيت ايران خارج شود».
در ادامه، اميد معماريان-روزنامهنگار-از همكارانش گفت كه در اين سالها كشور را ترك كردهاند يا به هر دليلي از نوشتن بازماندهاند: «خبرنگاران و روزنامهنگاران انتظار دارند دولت اقداماتي جدي درخصوص مسائل صنفي آنها از جمله بيمه انجام دهد اگرچه انجمن صنفي روزنامهنگاران در اين زمينه تلاشهايي كرده اما قطعاً اهتمام رئيسجمهور كارها را زودتر به انجام ميرساند».
سامان گنجي، شهردار جوانان در كانون اصلاح و تربيت از بازگشت جوانان كانون به محيط ناهنجار سخن گفت و از رئيسجمهور خواست نوجواناني را كه از كانون بيرون ميآيند، حمايت كند.
هادي ساعي، قهرمان كاراته كشور از مشكلات ورزشكاران گفت و ميلاد صدرعاملي، نماينده هنرمندان جوان، درباره وضعيت هنرمندان جوان صحبت كرد.
حديث غلامي، نماينده شاعران و نويسندگان جوان از رئيسجمهور خواست اگر نميتواند حداقل حقوق انساني و مدني جوانان پرانرژي و با استعداد را تأمين كند، حداقل رفتن آنها را تسهيل كند.
هادي حيدري، كاريكاتوريست، از محدوديتهاي ايجاد شده براي فعاليت همصنفان خودش گفت و اعلام كرد: «كاريكاتور دارد به نقطه صفرش باز ميگردد».
آيدين پورمسلمي، نماينده پزشكان جوان، از جوانان خواست تا با اراده خودشان به پيش روند و منتظر اقدامات دولتي يا غيردولتي نباشند. صبح هشتم ارديبهشت تا ظهر آن، جوانان زيادي سؤال كردند و گلايه داشتند، تعدادي پاسخ كوتاهي گرفتند و بسياري هيچ. بايد ديد رئيسجمهور در آن نامهاي كه ميخواهد بنويسد، درباره چهچيزهايي با جوانان درددل خواهد كرد.