خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس فرهنگ و ادب - ادبيات
گل آقا اگرچه گفته بود براي ثبت در تاريخ روزي خواهد گفت كه چه عواملي باعث تعطيلي هفتهنامه گلآقا شد؛ ولي عمر او كفاف نداد تا به دلايل اين تعطيلي خودخواسته اشاره كند. البته او پيشتر بهطور سربسته به دلايل اين تعطيلي اشاره كرده بود.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گلآقا بعد از گذشت 10 ماه از توقف انتشار 12 ساله، گفته بود اينقدر بيمعرفت نيست كه به هموطنان و خوانندگان گل آقا نگويد چرا هفته نامه گل آقا را در اوج شهرت و محبوبيت و در يك تيراژ آرماني تعطيل كرد.
او ميگفت ميتواند علتهاي فراواني را در تعطيلي نشريه عنوان كند؛ ولي بنا به مصلحت، در برابر علتهاي اصلي كه بعضي عنوان ميكردند سكوت ميكرد و اگر علتهايي كه عنوان ميكردند واقعي نبود، درباره آن توضيح ميداد:
خبرنگار روزنامهاي چندي پيش ميخواست به يك كاريكاتوريست بقبولاند كه علت تعطيلي گل آقا، دگرگون شدن فضايش از دوم خرداد و عقب افتادن گل آقا از اين فضا بوده است.
گل آقا در اينباره گفته بود: اين حرف، حقيقت و واقعيتي در خود دارد كه اگر آن را توضيح ندهم، نسبت به چهل - پنجاه كاريكاتوريست كه 12 سال با اين نشريه همكاري داشتهاند جفا شده است.
حتا قبل از اينكه آن خبرنگار و كاريكاتوريست مربوط، متوجه تغيير ذائقه خوانندگان ايراني پس از دوم خرداد شود، يك خبرنگار سوييسي چند سال پيش در مصاحبهاي، اين سوال را از صابري پرسيده بود كه خلاصه آن در يكي از روزنامههاي توقيف شده (آريا) چاپ شد.
آن خبرنگار سوئيسي از او پرسيد كه آيا شما متوجه تغيير فضا در ايران نشدهايد؟ صابري در جواب گفته بود: شما كه در سوئيس هستيد متوجه اين وضعيت شدهايد، چطور فكر ميكنيد من كه در ايرانم متوجه اين وضعيت نشده باشم.
خبرنگار سوئيسي پرسيده بود: آيا نميخواهي نشريهات را با اين فضا منطبق كني؟ فكر نميكني گل آقا كمي از اين فضا دور است؟ صابري در جواب گفته بود: بله، اين واقعيتي است كه فضا بازتر شده است؛ ولي من از حد و اندازهاي كه بودهام جلوتر نرفتهام و نميروم.
او گفته بود براي كساني كه از اين فضا جلوتر ميروند تنها ميتواند هورا بكشد؛ چون معتقد بود در شرايط و اهداف متفاوت با امروز دست به قلم شده است.
صابري ميگفت: من همواره خود را يك معلم دانستهام و با نگاهي معلمگونه به جوانان نگاه كردهام. او از جوانان سخن گفتن را كار سياستمداران ميدانست و معتقد بود سياستمداران در بهترين حالت اگر جوانان را دوست داشته باشند، به خاطر پست دولتي و صندوق راي است و من نه مسؤوليتي را ميپذيرم و نه به آرايي احتياج دارم. نگاه مطبوعات و مسؤولان به جوانان به خاطر افزايش تيراژ و صندوق راي است و نگاه ما معلمان متفاوت از نگاه اينهاست.
او دربست و بدون استثنا عملكرد جوانان را تاييد نميكرد و اعتقاد نداشت جوان هر كاري ميكند درست است. او اين اختلاف نظر را بيشباهت به دعواي پدر و پسر در جامعه ما نميدانست.
او اگرچه مي دانست ممكن است نشريه گل آقا با مخاطبان جوان خود فاصله گرفته باشد، ولي حاضر نبود به خاطر افزايش تيراژ به هر قيمتي به اين كارها تن بدهد. كسي كه خود را به عنوان يك معلم سالها براي ادبيات ايران نگران ميدانست، اين بيتفاوتي به ادبيات را گناهي ميدانست كه معلماني چون او در آن شريكند و اهل سياست بستر آن را براي آنها فراهم كردهاند.
او ميگفت: ما متوجه تغيير ذائقه ادبيات و فرهنگ نسل جوان شدهايم؛ ولي براي خود جاي تكليفي قائل بودهايم و بيش از آن پيش نرفتهايم.
صابري فومني با انتقاد از پديده موج سواري در كشور ميگفت: من خودم را با هر موجي منطبق نميكنم. نسل ما عادت دارد كه در مقابل موج بايستد؛ حتا اگر اين موج سينهاش را بشكند.
صابري فومني معتقد بود تنها براي خدمت فرهنگي آمده است و نه خدمت سياسي، او به گفته خودش نشريات گل آقا را به هيچ وجه ارگان هيچ گروه سياسي ولو به حق نكرد. او ميگفت: ما بدهكار هيچ كسي نيستيم و اگر ديني داشته باشيم، در حق مردم داريم. ما هميشه راست خواهيم گفت و دروغ نخواهيم گفت؛ ما ممكن است تمامي حقايق را عنوان نكنيم و بعضي از حقايق را ممكن است براساس مصالحي بر سر زبان نياوريم.
وي در باره سياستمداران ميگفت: سياستمداران به اندازه كافي كشور ما را خراب كردهاند و ملت ما را گرياندهاند كه اين كار را ما نكردهايم. ما حداكثر همتي كه ميكنيم اين است كه گل لبخند را بر لب ملت ايران بياندازيم. ما اين قدر عقب مانده نيستيم كه ندانيم مشكلات مردم در كجاست. وقتي ما از سياستمداران انتقاد ميكنيم، ميگويند انتقاد بايد سازنده و همراه با راه حل باشد، در صورتي كه ما درد را ميبينيم و مسؤولان بايد به درمان آن بپردازند. بعضي از سياستمداران در حالي كه از همه امكانات رفاهي مسؤوليت خود استفاده ميكنند، انتظار دارند يا از آنها انتقاد نكنيم يا مسؤوليت آنها را نيز انجام دهيم؛ آنها سوار ماشينهاي ضد گلوله ميشوند، آن وقت انتظار دارند ما كار آنها را نيز انجام دهيم؛ اگر قرار بود ما راه حل بدهيم خوب خود ما جايگزين آنها ميشديم.
اين موضوع مثل اين است كه اگر بقالي تخم مرغ فاسدي را بفروشد، ما بايد آن تخم مرغ را درست كنيم. سياستمداران بايد شبانه روز ما را دعا كنند تا خدا ما را زنده نگه دارد تا از آنها انتقاد كنيم.
صابري همواره دلش نميخواست مثل كاپيتان كشتي تايتانيك باشد و نميخواست مؤسسه گل آقا را به صخره بزند. او به گفته خودش ميخواست هم طنز و كاريكاتور آسيب نبيند و هم در جامعه جايگاه خودش را از دست ندهد.
وي ميگفت: خوشحالم در سالهاي عرصه التهاب، همكاران من ملتهب نشوند و البته اين باعث شد تا حدودي زير سؤال برويم و به ما بگويند كه شما سوفاف هستند.
آرزوهاي گلآقا
وي زماني در پاسخ به سوالي كه چرا گل آقا روزنامه نميشود ، گفت: اي آقا! اگر روزنامه منتشر كنيم جواب اين سؤال را كه بايد بدهيم، هيچي، چه بسا لازم باشد بعضا جواب سؤالات قاضي دادگاه مطبوعات و هيات منصفه را هم بدهيم كه آنگاه ما تا حدودي آرد مطبوعاتيمان را بيخته و الك روزنامهنگاريمان را آويختهايم، هر كاري براي خودش سن و سالي، فصلي، موقعي، چيزي دارد. شاعر ميگويد جواني كجايي كه يادت بخير! اما از جدي در رفته! اگر يك گروه فراجناحي پيدا بكنيم كه حاضر باشند در راستاي انتشار يك روزنامه مستقل فوق جناحي جزو اذناب گلآقا بشوند (همان گلآقاي انحصارطلب كه شما در سؤالات قبلي مطرح فرمودي) پاي علم آبدارخانه سينه بزنند، فيلشان ياد هندوستان هيچ جناحي را ننمايد، ما روزنامه كه هيچي ساعتنامه هم ميتوانيم منتشر كنيم؛ به شرط آن كه حال و مال، جان، توان، رغبت و جرات و ساير چيزهايي لازم ديگر را ميداشتيم كه نداريم. البته رانت و امتيازات هم كه فرموديد به جاي خود محفوظا! (شش انگشتي نيستيم كه فقط بايستيم و بنشينيم و شاهد برخورداري ساير نشريات از اين جور چيزها باشيم؛ گيرم شمارگان ما خيلي نباشد، دست كم به اندازه سرجمع شمارگان فروش رفته و برگشتي و اينترنتي بعض روزنامجات كه تواند بود!)
تاسيس يك دانشكده طنز از ديگر آرزوهاي گل آقا بود. او ميگفت گرچه اين همه طنزنويس و كاريكاتوريست فراموش شده كه نامشان را دوباره سر زبانها انداختيم و آن همه قشر جوان كه تحويل جامعه مطبوعات داديم (و هنوز هم داريم جفت و جورشان ميكنيم) و همين جور كترهاي براي خودشان طنزنويس و كاريكاتوريست شدند؛ ولي گلآقا ميتوانست (و ميتواند) يك دانشكده در اين راستا راهاندازي كند. او خطاب به خبرنگار ايسنا ميگفت: شما رانت و امتيازاتش را برو بگير، همين سال ديگر راهش مياندازيم. اگرچه لازمتر آن است كه سازمانهايي كه بودجهاش را هر سال ميگيرند دست به اين كار بزنند؛ ولو گيرم در هفشده سال ماضي هم بودجهاش را گرفته باشند و هم كاري انجام نداده باشند!
البته شما خرج سمينارهايشان را كه در همين راستاها! برگزار كردهاند و دارند ميكنند و خواهند كرد، خيلي دست كم نگيريد، بالاخره بودجه براي خرج كردن است ديگر، براي لاي جرز ديوار كه نيست.
گل آقا هميشه در حسرت تاسيس انجمن كاريكاتوريستها بود. او با انتقاد شديد از كاريكاتوريست و طنزپردازان ايراني ميگفت: آيا درست است كه طنزپردازان ايراني انجمن صنفي نداشته باشند، آن وقت بعضي از طنزپردازان عضو انجمنهاي صنفي خارج از كشور شوند؟
وي درست يك دهه پيش در جلسهاي به كاركاتوريستهاي ايراني گفته بود كه حاضر است براي تشكيل انجمن صنفي كاريكاتوريستها همه نوع امكانات در اختيارشان بگذارد.
صابري خطاب به طنزپردازان و كاريكاتوريستهاي حاضر در جلسهاي گفته بود: اين ”خفت” است كه همه جا انجمن داشته باشند، ولي شما انجمن نداشته باشيد
انتقادات گلآقا
او در آخرين روزهاي سال 78 ميگفت: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي يك قدم براي كمك به مؤسسه گلآقا برنداشته است، ممكن است بعضي از تكاليف مالي خود را به حساب ما بگذارند؛ البته همان قدر كه مزاحم ما نباشند ما كمك نميخواهيم.
وي با عنوان كردن مقدار تيراژ هفتهنامه گفت: من خواهش ميكنم كه كسي مقدار تيراژ را به بيرون اطلاع ندهد چون اين مقدار تيراژ هميشه ثابت نيست و اگر افرادي متوجه تيراژ ما شوند بيشتر زير ذرهبين قرار خواهيم گرفت.
دفاع از خاتمي
صابري در اوج انتخابات رياست جمهري در سال 80 به دفاع از خاتمي پرداخت: در حالي كه خاتمي حضور هر چه بيشتر مردم در پاي صندوق راي را در برنامه خود قرار داده است، كساني با طرح شعارهاي غير عملي، بيان مسائل غير واقعي و ترسيم چهرهاي كدر و تاريك از نظام، ميكوشند تا عدهاي كمتر در انتخابات شركت كنند.
اين اظهارات كيومرث صابري فومني بود كه از نزديكترين ياران شهيد رجايي و مشاور فرهنگي و مطبوعاتي آن شهيد به حساب ميآمد، پس از سالها سكوت طي تماسي با خبرنگار ايسنا به دفاع از خاتمي پرداخته بود: تخريب چهره خاتمي، بينتيجه است؛ كانديداهاي رقيب با تيره و تار جلوه دادن اوضاع قصد تخريب چهره خاتمي را دارند، اما غافلند كه دارند نظام را تخريب ميكنند.
صابري ميگفت: حضور يكپارچه مردم در روز 18 خرداد، عزم ملي ايرانيان را به نمايش خواهد گذاشت؛ بعيد ميدانم كسي خواهان عظمت و سربلندي ايران باشد و در روز 18 خرداد پاي صندوق راي حاضر نشود.
وي با اشاره به اين كه پيشنهاد مناظره به خاتمي به قصد سرگرم كردن او به مسائل حاشيهيي است، ميگفت: در حالي كه خاتمي حضور هرچه بيشتر مردم در پاي صندوق راي را در برنامه خود قرار داده است، كساني با طرح شعارهاي غير عملي، بيان مسائل غير واقعي و ترسيم چهرهاي كدر و تاريك از نظام، ميكوشند تا عدهاي كمتر در انتخابات شركت كنند، اين كار خدمتي به ايران و انقلاب نيست.
صابري بهگفته خودش به ياد نداشت در هيچ انتخاباتي در 23 سال گذشته اين همه شعار توخالي شنيده باشد، او ميگفت: بعضي شعارها را كساني ميدهند كه شعار امروزشان با عملكرد گذشته و حتا شعارهاي قبلي آنان متفاوت است؛ با عملكرد همين سالهاي اخيرشان در تضاد است آنها ظاهرا فراموش كردهاند كه ملت ايران فراموشكار نيست و برخلاف آنان از حافظه تاريخي نيرومندي برخوردار است.
گلآقا واقعا چگونه بود؟
گل آقا زماني ميگفت ما يك روز كار داشتيم و تند رفتيم، متعاقبا به حالت سكندري، پس پسكي رفته، يك وقت ديديم آئوووو... عرق كردهايم. زيرا همگان ميدانند كه اگر آدمي تند برود، عرق ميكند و هر كس عرق بنمايد، چه بسا ميچايد! يعني راستش ما از چاييدگي خوشمان نميآيد؛ فلذاست كه ميگويند: شتر آهسته ميرود، شب روز.
در اساسنامه آبدارخانهمان قيد شده است كه آدميزاد بهتر است كه آهسته و پيوسته رود و گل آقا معتقد بود مضافا چه اشكالي دارد در برههاي كه همه چي در همه جا در حال افزايش است، يك جايي هم باشد كه بعضي از چيزهايش در حال كاهش باشد؛ پس اگر نگاه تند انتقادي نسبت به دولت در گل آقا كاهش يافته است، دست خودمان نيست.
وي مي گفت: ما از همان روز اول هم گفته بوديم كه چه جور گل آقايي هستيم، و به گمانم از همين بابت است كه يكي به ما ميگويد گل آقاي ملت ايران و عدل در همان موقع يكي ديگر به ما ميگويد سوفاف يعني ما اينيم.
درگذشت کیومرث صابری و لینک های مرتبط
...
Persian Weblog | Iranian Artists'Site
May 1, 2004 06:33 PM
درگذشت کیومرث صابری و لینک های مرتبط
...
Persian Weblog | Iranian Artists'Site
May 1, 2004 06:33 PM