«ماشاءالله شمسالواعظين» در اولين گفتوگو از سلسله گفت وگوهاي «رويداد» درباره فضاي سياس جديد ايرا تأكيد ميكند كه هر دو جريان «جمهوريخواه» و «جمهوري اسلاميخواه» ذيل جنبش دموكراسي خواهي ميتوانند تأثيرگذار باشند
فضاي سياسي كشور پس از انتخابات اول اسفند، هر چند در جهت يكدست شدن در سطح حاكميتي (ساختار سياسي) پيش ميرود اما در حوزه جامعه مدني به تدريج از وضعيت دو قطبي سابق خارج شده و قطبهاي كلان، زيرشاخههايي براي خود مييابند. «رويداد» فارغ از جهتگيريهاي سياسي بحث و برسي اين تحولات را در مجموعه مصاحبهها و گزارشهاي تحليلي خود مدنظر دارد. يكي از اين مباحث شكلگيري دو جريان «جمهوريخواه» و «جمهوري اسلاميخواه» در جريان كلي دموكراسيخواهي است كه «رويداد» آن را به تحليل ميگذراند. اينكه شكلگيري اين جبههها در چه مرحلهاي است، چه پيامدهايي دارد و آيا كليت جريان دموكراسيخواهي را دچارتفرقه و نهاياً تضعيف نميكند.
گفتني است بحث جمهوريخواهي در ميان نيروهاي اپوزسيسون و بخشي از جنبش دانشجويي مورد حمايت قرار دارد. اما حاميان بحث جمهوري اسلاميخواهي را طيفي از نيروهاي دوم خرداد تشكيل ميدهند. همان طور كه سازمان مجاهدين انقلاب و جبهه مشاركت بر اين مطلب تأكيد داشتهاند.
نخستين گفتوگو در اين باره با «ماشاءالله شمسالواعظين» روزنامهنگار و تحليلگر مسائل ايران انجام شده است. البته شمس در اين مصاحبه ترجيح داد، بحث كلانتري تحت عنوان «فضاي جنگ سرد ميان دو اردوگاه اصلاحطلب و محافظهكار» را مطرح كند.
«ماشاءالله شمسالواعظين» روزنامهنگار و تحليلگر مسائل ايران، دوران بعد از انتخابات اول اسفند را «دوران جنگ سرد ميان دو جناح حاكم بر جامعه»دانست.
شمسالواعظين روز يكشبنه 13 ارديبهشت در گفتوگو با خبرنگار «رويداد» گفت: پس از انتخابات مجلس هفتم نيروهاي محافظهكار و اصلاحطلب به يك برابري رسيدهاند، و در واقع هم نيروهاي اصلاحطلب به توان نيروهاي محافظهكار آگاه شدهاند و نيروهاي محافظهكار نيز نيروهاي اصلاحطلب را شناسايي كردهاند. وي افزود: با توجه به اين آگاهي كه نيروهاي دو جناح نسبت به يكديگر سلب كردهاند، هيچ يك نميتوانند بر ديگري غلبه كنند و اين سرآغاز دوران جنگ سرد ميان آنهاست.
وي معتقد است كه در اين دوران دو نيروي سياسي به تدوين يكسري از قراردادها و پيمانها با يكديگر ميپردازند و مبادرت به يكسري توافقاتي ميكنند كه البته اعلام شده نخواهد بود.
شمسالواعظين تأكيد كرد:دوران جنگ سرد فرصتي براي ظهور جبنبش غيرمتعهدها و يا دموكراسيخواهي فراهم خواهد كرد كه خصوصيت آن عدم تعهد به هر يك از دو بلوك قدرت رايج سياسي خواهد بود.
وي پيشبيني كرد كه«جنبش دموكراسيخواهي با گسترش دربدنه اجتماعي درزمان مناسب حول شعار جمعي متحد ميشود و واكنشي را نسبت به وضعيت موجود نشان ميدهد.»
وي در ادامه از دلايل اصلي تمايل دو نيروي سياسي براي توافق با يكديگر سخن گفت و تصريح كرد: محافظهكاران خواستار استقرار در مفصلهاي اجتماعي ايران هستند و لذا توليدكننده ثروت هستند،در حالي كه از سوي ديگر اصلاحطلبان عليرغم داشتن پايگاههاي اجتماعي فاقد مولد ثروت هستند و مصرف ثروت در اختيار آنهاست.
وي افزود: اصلاحطلبان پس از انتخابات مجلس هفتم به اين نتيجه رسيدند كه جامعه ايران شب شعرش را با اصلاحطلبان برگزار ميكند و زندگي روزانه خود را با محافظهكران ميگذراند. لذا آنها آرام آرام به منطق محافظهكاران براي اشتغال پستهاي مفصلي دركشور نزديك ميشوند.
شمس بر اين اعتقاد است كه با وجود طرح جريانات «جموريخواه» و «جمهوري اسلامي خواه» در ماههاي اخير هر دو جبهه كه زير عنوان «جنبش دموكراسيخواهي» قرار ميگيرند، با متحد شدن حول يك شعار جمعي در آيندهاي نزديك خواهند توانست بر آرايش نيروهاي سياسي اثر بگذارند.
وي توضيح داد كه حضور اين دو جريان در جنبش دموكراسيخواهي كه پس از سركوب جنبش كلان اجتماعي در خرداد 76 شكل گرفت، بر روي پارادايمها، گفتمانها و حجم نيروهاي سياسي در آينده تأثيرگذار خواهد بود.