خبرگزاري فارس: از روزي كه خبر بستري شدن سيامك پورزند در بخش سيسييو يكي از بيمارستانهاي تهران در رسانهها منتشر شد و موج تبليغاتي ناشي از آن در رسانه هاي بيگانه مطرح گرديد، پيگيري وضعيت جسماني او از سوي همه كساني كه مسايل وي را دنبال ميكنند اهميت يافت.
پورزند 73 ساله، كار روزنامهنگاري را از سال 1331 شروع كرده است. وي از طرف روزنامه كيهان براي گذراندن دوره عالي تخصصي و مديريت روزنامهنگاري به مدت شش سال از 1341 تا 1347 به آمريكا اعزام شده و در دانشگاههاي مختلف از جمله در لسآنجلس به تحصيل مشغول ميشود.
وي از آذرماه 1380 به اتهام ارتباط با سلطنت طلبان خارج از كشور و دست داشتن در كودتاهاي مختلف در زندان به سر ميبرد و اكنون در دوره مرخصي از زندان، 15 روز است كه به علت بيماري بستري است و البته اخيراً به بخش CCU منتقل شده است.
پورزند ميگويد ميخواهد حرفهايي بزند كه تاكنون با كسي در ميان نگذاشته است.
از خطر انحرافات، حساسيتها و خط قرمزهاي شغلش ميگويد و از اينكه نبايد در اين صنف جز حقيقت گفت كه غير آن خيانت به يك نسل و يك ملت است.
پورزند در مورد بيماريش مي گويد: «سهشنبه اين هفته عمل جراحي كليه و پروستات دارم ولي چون از ياري قلب خود مطمئن نيستم و پزشكان نيز اينگونه فكر مي كنند، به بخش سيسييو منتقل شدهام تا پس از بهبودي نسبي، شرايط بهتري براي عمل جراحي پيدا كنم.»
وي به بيماريهاي خود قبل از انتقال به زندان اوين اشاره ميكند و ميگويد: «در اوين مسووليت مراقبت از من را بهداري زندان بر عهده گرفته و پزشكان همواره براي سلامتيام تلاش كردهاند. من سلامتي خود را مديون آنها ميدانم.»
وي نحوه رفتار ماموران و رييس زندان، مسوولان بيمارستان و مسوولان انتظامي با خود را عالي، فوقالعاده و بينظير توصيف ميكند.
پورزند همچنين به مصاحبه تلويزيوني خود اشاره و انجام آنرا بر اساس خواست و علاقه شخصي خود عنوان ميكند و هر گونه فشاري براي بيان مطالب را رد كرده و اظهار ميدارد كه با كمال ميل براي بيان حقايق درخواست انجام مصاحبه داشته است.
پورزند افرادي را كه در پي پخش شايعه هستند، مورد خطاب قرار ميدهد و از آنها ميخواهد قلب حقيقت نكنند و تأكيد ميكند: «آنچه كه برخي افراد ميگويند واقعيت ندارد و انتظار دارم عدهاي مرا عامل ايجاد وضعيت نامطلوب در اذهان جلوه ندهند.»
وي از بازجوها و نحوه بازجويي چند ماهه خود ميگويد و تأكيد مي كند: در طول مدت بازداشت هيچگاه شكنجه نشده و در شرايط كاملاً عادي قرار داشته است.
وي ميگويد كه از مسوولان قوه قضاييه و از كادر و مسوولان زندان جز محبت، صميميت و خدمت چيزي نديده است و ملاقات محمد شريعتمداري نماينده دولت و مرتضوي دادستان تهران با خود را بسيار صميمانه توصيف ميكند.
پورزند ادعاي بدرفتاري نيروي حراست و مسوولان زندان با زندانيان را به شدت رد كرده و ميگويد: «در زندان فقط با افراد خلافكار كه حتي در زندان نيز به دنبال كار خلاف ميروند برخورد ميشود.»
وي معتقد است نهايت صميميت را در خدمتگذاري و عطوفت مسوولان زندان ديده و مشاهده كرده كه دوست محمدي، رييس زندان اوين به همراه ديگر مسوولان قضايي به عنوان يك پدر و برادر صميمي شنبهها از ساعت 8 تا 14 با بيش از 200 زنداني ملاقات و به درد دل آنان گوش ميكنند و اين شايد باور كردني نباشد.
پورزند از نحوه ملاقات خود با اعضاي خانواده، دانشجويان، دوستان و افراد غريبهاي كه به عيادتش آمدهاند ابراز خرسندي ميكند و از ملاقات حدود 400 نفر در طول 15 روز در بيمارستان خبر ميدهد و ميگويد از اين نظر هيچ مشكلي ندارد اما بيماري همچنان وي را رنج ميدهد.
او گهگاهي همكاران مطبوعاتي خود را خطاب ميكند و مرز قانون، وجدان شخصي و عمومي را در اين شغل يادآور ميشود تا مطلبي خلاف حقيقت بيان نشود و ميگويد تنها بايد به حقانيتها و واقعيتها توجه داشت.
پورزند مي گويد: اميدوارم جوانان ما كه با همه مشكلات و موانع در رسانههاي گروهي اين مرز و بوم خدمت و فعاليت ميكنيد به ارزش كار خود آشنا باشند و از موانع نهراسند بلكه موانع را براي كسب تجربه گرامي بدارند، بدانند كه هر خدمتي در پيشبرد، افتخار و سرافرازي مملكت انجام دهند، در دل تاريخ ثبت و ضبط خواهد شد.
او ميگويد در ياداشتي تمام جزئيات و وضعيت خود را توضيح داده و دو روز پيش آنرا در اختيار خواهرش گذاشته تا جهت انتشار و بازگويي حقايق در اختيار روزنامهها و رسانهها قرار گيرد.
پورزند چند بيت شعر را كه خود سروده است برايمان ميخواند و بر اين بيت «درود باد به رندي كه چون پياله گرفت، نخست ياد رفيقان خسته جان فرمود» تأكيد ميكند: «منظور اين است آنهايي كه با خستهجاني خدمت مي كنند قدرشان را بدانيم و حرمت آنها را گرامي بداريم.»
پورزند كهولت سن را در بيمارياش بي تأثير نميداند و ميگويد همه بيماراني كه در اين بخش حضور دارند، مثل من زنداني نبودند كه بگوييم اين بيماريها ناشي از زنداني بودنم است.
او ميگويد دوست دارد كه بعد از آزادي اگر مشكلي نباشد همان خدمات فرهنگي، هنري و مطبوعاتي را ادامه دهد. به شايعاتي مبني برعدم رعايت حقوق بشر در ايران اشاره و يادآوري ميكند كه خود، دوستان قديمي و مطبوعاتياش مشكلي در كار مطبوعاتي نداشته و اگر مواردي بوده براساس موازين قانوني بوده و برخورد نامطلوب با روزنامهنگاران را رد ميكند و با اشاره به مسائل مطرح شده در مورد خود مي گويد: اگر مي خواستند از شكنجه استفاده شود، نه جسم من تاب آن را داشت و نه دوره بازجويي لازم بود چند ماه طول بكشد.