در شرايطي كه انتظار ميرفت التهابات حاد سياسي روند كاهندهاي را طي كند، مجدداً اعلام خبر تأييد حكم ارتداد دكتر سيدهاشم آقاجري از سوي دادگاه بدوي همدان، التهابات را فزوني بخشيد و اين گمانه را تقويت كرد كه گويا جريانهايي خواسته يا ناخواسته، بحران آفريني را تشديد مي كنند. اين در حاليست كه سفارش مسئولان عالي نظام در جهت رفع بحران و ايجاد آرامش در جامعه بر كسي پوشيده نيست و همين امر است كه فهم معما را دشوارتر ميكند. در همين ارتباط است كه نگارنده اين سطور بر آن شد كه جزئيات يك ديدار، تعارض يا ناهمگوني پارهاي اقدامات را با مواضع و آراء مسئولان عالي نظام نشان دهد چرا كه بعضاً چنين پنداشته ميشود كه همة اين اتفاقات با ارادهاي واحد، تنظيم شده است.
و اما جزئيات آن ديدار:
تا آنجا كه به خاطر دارم، روز دوشنبه هفته آخر ديماه 1382 كه اينجانب به اتفاق جناب آقاي دكتر نجفقلي حبيبي و دو نفر از اساتيد گروه علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي به عنوان اعضاي كميته علمي همايش بين المللي ”مردم سالاري ديني“ كه در همان ايام برگزار شده بود توفيق حضور در محضر مقام معظم رهبري را داشتيم و گزارشي از برگزاري همايش و بعضي ملاحظات محتوايي آن در خصوص وجوه مشترك و نيز تمايزات مردم سالاري ديني از مفهوم رايج مردمسالاري خدمتشان ارائه شد. ایشان پس از استماع دقيق اين گزارش و تشكر از دستاندركاران، ضمن اشاره به سوابق آشنايي و وقوف نسبت به صلاحيتها و تعهد جناب آقاي دكتر حبيبي و بعضي ديگر از جمع حاضر، تأكيد فرمودند از صاحبنظراني متعهد همچون شماانتظار ميرود در اين نوع همايشها و مجامع علمي بر ويژگيهاي اسلامي و درون مايههاي اعتقادي و بومي مفاهيمي چون مردم سالاري ديني تاكيدي همه جانبه داشته باشيد و اجازه ندهيد مفاهيم عاريتي و برگرفته از انديشههاي ليبرال غرب، ذهن انديشمندان و به ويژه دانشجويان و جوانان ما را از وقوف به عمق ارزشها و ويژگيهاي حقيقتاً مردم سالارانه مبتني بر جامعهاي خدا محور و معنويت گرا باز دارد.
در پايان اين ديدار در فرصتي كه براي گفتگوي صميميتر و غيررسمي ودر عين حال سرپايي بوجود آمد، بنده خدمت ايشان عرض كردم انتظار حضرتعالي از امثال ما، انتظار كاملا به جايي است و در حد خود نيز در تحقق آن کوشیده ایم ولي پارهاي از رخدادهايي كه به نام اسلام يا به اسم دفاع از دين صورت ميگيرد آنچنان غيرقابل توجيه است كه كار را مشكل ميكند و ما نميتوانيم با سرافرازي و منطق علمي از آن دفاع نماييم و به عنوان نمونه از ماجراي حكم ارتداد دكتر آقاجري ياد کردم كه در محيط دانشگاهي و براي همه كساني كه كما بيش با سوابق و ويژگيهاي ايشان آشنا هستند بسيار ثقيل و ناگوار است. هر چند تاکید کردم ممكن است بسياري از آنها نيز با لحن و نحوه بيان و پارهاي از بخشهاي اظهارات آقاجري مخالف بوده و به آن انتقاد داشته باشند ولي به هيچ وجه اين نحوه برخورد (حکم ارتداد و اعدام) را نميپسندند و قابل دفاع نميدانند.
در همين ارتباط بود كه از ايشان خواهش كرديم به هر نحو كه صلاح ميدانند موضوع را فيصله دهند و اجازه ندهند تداوم اين ماجرا بيش از اين به حيثيت قضايي نظام و ذهنيت جامعه دانشگاهي ايران آسيب وارد نمايد. از همين منظر هم اعلام آمادگي کردیم تا از موضع كميته علمي اين همايش يا به عنوان اعضاء هيأت علمي دانشگاه يا هر چارچوب ديگري كه مناسب دانسته شود براي فيصله بخشيدن به موضوع پيشقدم شويم.
مقام رهبري در واكنش به اين درخواست اظهاراتي فرمودند كه مضمون آن چنين در خاطرم مانده است. شما حتما ميدانيد كه من نظر فقهي خود را در اين خصوص به آقايان منعكس كردهام و لابد با توجه به همين نظر هم، وضع به صورت فعلي (استنباط ما اين بود كه اين امر اشاره به تشكيكها و تأملاتي است كه در مورد حكم مطرح شده بود) در آمده است . اما از من انتظار نداشته باشيد در روند قضايي و سير اداري موضوع ملاحظهاي داشته باشم.
بنده مجددا ضرورت فيصله يافتن هر چه سريعتر موضوع را مطرح كردم كه ايشان مطلبي بدين مضمون فرمودند: تحقق منظور شما مستلزم آرامتر بودن فضا و اوضاع است و اگر ميخواهيد كاري بكنيد، در اين جهت باشد. استنباط بنده، جناب آقاي دكتر حبيبي و يكي از مسئولين دفتر پس از اين گفتگوي صميمي اين بود كه بايد به انتظار آرامتر شدن فضا بود و قطعا با توجه به نظر فقهي منعكس شده، در فرصتي مناسب موضوع به نحو مطلوب فيصله مييابد. با توجه به اين سوابق بود كه فضاي نسبتاً آرام هفتههاي اخير را در همين جهت ارزيابي كردم و علائم و قرائن مثبتي كه در خصوص اعطاي مرخصيها و تسهيلات بوجود آمده براي بعضي چهرههاي شاخص زنداني ملاحظه ميشود مؤيد اين امر به حساب ميآمد و طبيعتاً هر لحظه انتظار داشتم زمان موعود فيصله يافتن ماجراي ناگوار دكتر آقاجري نيز فرابرسد و در بعضي جمعهاي خصوصي از احتمال قريب بودن آن خبر ميدادم. در اين شرايط بود كه ناباورانه، خبر شگفتي آفرين حكم دادگاه همدان نقل محافل شد.
اينجانب بر اين باورم كه پارهاي عناصر و جريانها بدون آگاهي كافي از سمت و سوي تمايلات و مواضع مسئولان عالي نظام، از اجتهاد پويا و منطبق با فهم مقتضيات زمان و مكان و درك مصالح نظام عاجزند و با فرض قبول حسن نيت آنها، به علت تنگنظري يا احاطه در فضاي محدود منافع گروهي و جناحي، اقداماتي انجام ميدهند كه عواقب نامطلوب آن دامنگير نظام و جامعه اسلامي ميشود.
اميد است تشريح روايت ديدار كه با استعانت از حافظه و يادداشتهاي آن ايام نگاشته شد بر آگاهيها بيفزايد و به فيصله يابي مطلوب اين ماجراي ناگوار كمك نمايد.
علي محمد حاضري
عضو هيات علمي دانشگاه تربيت مدرس
و عضو كميته علمي همايش مردمسالاري ديني