«« سازمان خبرنگاران بدون مرز در گزارشي ، جهان عرب (بهتر است گفته شود : جهان اسلام ) را داراي سياه ترين پرونده در زمينه آزادي مطبوعات در سال 2003 ميلادي معرفي کرد. به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از خبرگزاري فرانسه، کشورهاي عربي در آسيا و شمال آفريقا (ليبي، الجزاير، تونس ومغرب) سياه ترين عملکرد را در زمينه آزادي مطبوعات در سال 2003 ثبت کردند.»»
به خودم ميگفتم : ما كه هيچ چيز دنيا را نه قبول داريم و نه جدي مي گيريم !پرونده زمين و زمان را ننگين و خونين ، رقم ميزنيم! دموكراسي را مسخره و وسيله سركوب ميدانيم! مدرنيته را الحادي! ليبراليسم را فحش خواهر و مادر و.. ارزيابي مي كنيم! چرا پرونده خودمان از همه سياهتر است!؟ ما كه شديم معلم اخلاق جهاني كه نه دين ديگران را قبول داريم و نه آئين آنان را ! نبايد جوابي به گفتار و پندار و كردار خويش دهيم؟!
««...ديکتاتوري سرمايه داري در سياست و ديکتاتوري عوام در فرهنگ است. و دمکراسي حاصل از تفکرغرب همان دمکراسي است که امروز در عراق شاهد آن هستيم...»» آقاي رحيم پورارغدي
دوستاني كه معتقدند : دموكراسي لولوئي است كه به درد ملت ما نمي خورد و گره اي از مشكلات ما را باز نمي كند ! چون با جنگ واستبداد و خونريزي آغشته است! پس چرا وارد معامله اقتصادي با آنان صورت مي پذيرد!؟ چرا فرزندان خود را براي تحصيل به ديار كفار ميفرستيم!؟ و چرا با بروز اولين ناملايمات ( براي مثال زلزله اخير در شهر بم ) دست به دامان آنان ميشويم!؟
««...امروز شاهد هستيم که دمکراسي با شعار مساوات و حقوق عامه مطرح مي شود و نتيجه اين شعار و دمکراسي در غرب فرماندار شدن آرنولد و رييس جمهور شدن فردي چون جورج بوش است چرا که دمکراسي اينها دمکراسي سکولاريسم است...»» آقاي ارغدي
آيا انتخاب جورجي ، آرني و پاملا اندرسن ... دليلي است بر رد دموكراسي و توجيه سركوب مطبوعات آزاد و اصولا تفكر آزاديخواهي!؟ خبرگزاري مهر آگاهانه نامي از كشور خودمان نمي آورد تا گند قضيه بيرون نزند ! دركشور ما با حكومتي مردم سالار ديني ، طي مدت شش سال ، بيش از صد نشريه توقيف و روزنامه نگاران زير تيغ سين ـ جيم و بازداشت و... قرار گرفته اند.آيا با اين اقدامات قرون وسطائي مي خواهيم ،خرج خود را از ديگران جدا كنيم! اين آقايان آگاهانه نمي خواهند باور كنند: هرجا اسلام هست ، آزادي نيست و هر جا آزادي هست ، اسلام غايب است!
ما در تمام كشور هاي اسلامي (عرب و غير عرب ) بدون استثنا شاهد آنيم كه آزادي و حقوق انساني شديدا سركوب ميشود! زنان مورد نفرت! مطبوعات زير تيغ سانسور و خود سانسوري ناشي از حكومت هاي وحشت است! بيسوادي ، فقر ، نكبت و بدبختي ، فساد و مواد مخدر ! ناتواني در توليدات داخلي( حتي كشاورزي )! مردم اين مناطق را ( بيش از يك ميليارد نفوس ) تبديل به مصرف كننده خالص محصولات خارجي كرده است! با داشتن يك چنين پرونده اي ، برج ايفل را هم ميخواهيم تسخير كنيم!
آقايان پا در جا پاي كاتوليسم و عصر فرمانروائي انكيزاسيون (نمونه اي از اين تفكر حكم اعدام آقاي آقاجري است !) خود را مركز عالم ديده و با توهين و تكفير ديگران . اعمال خشونت آميز و تفكر استبدادي خويش را توجيه مي نمايند! اينجانب به هيچ وجه زبان اين آقايان را نمي فهمم! شايد دليلش در پيري و كودني فكري باشد! اما اينرا ميدانم كه نتيجه و ادامه اتخاذ اين شيوه تفكر، لااقل براي مردم و كشور ما فاجعه است!
با دنياي غرب وارد معامله اقتصادي شديم! خود نيز ميدانيم كه از الف تا ي به آنان وابسته هستيم! تفكر مذهبي را وارد سياست كرديم و درمانده و ناتوان، دست و پا ميزنيم! با يك مشت اراجيف ، ميخواهيم درس اخلاق دهيم كه نه تنها در خارج خريداري ندارد، در داخل نيز بازار ورشكسته اي دارد! اسير اخلاق دوگانه شديم! معلمان اخلاق نيز چيزي جز حرف هاي پوچ و بي معني ، چيز ديگري به جامعه ارائه نمي دهند!
حالا با تفنگي قزميت و فكسني و بدون فشنگ ، ميخواهيم برويم به جنگ ترميناتور! مي كوشيم جورجي را در بازار مسگر ها ، صاف ـ صوف كنيم! زير ابروي شرودر را برداريم! لنگ و قديفه به شيراك ، هديه دهيم! قالي تبريز براي كوفي عنان سفارش كنيم ! و.....بالاتر از همه درس اخلاق پسنديده و مناسب نيز به دنيا دهيم ! ماشالله به خودمون.
من معتقدم در كشوري كه فساد و فحشا و مواد مخدر،رشوه خواري ، دزدي و جنايت ، نهادين شده است! حقوق شهروندي مورد تجاوز قرار ميگيرد! سنت آزادي كشي ، زن ستيزي و فرزند كشي! ريشه اش خشك نشده و همچنان با قوت جامعه را در تسخير خويش دارد! نه تنها حق ندارد نسبت به اعمال ديگران انتقاد و ايراد بگيرد! بلكه مشروعيت و حمايت ازچنين تفكري نتيجه اي جز فاجعه نخواهد بود.
روشنفكران و هنرمندان ما الاقل در قرن حاضر بايد بدانند كه بين امام جعفر صادق و چامسكي ، باباكرم و امي نم ، (EMINEM)نميشود هميشه سرگردان بود! بايد فكر راه حل ديگري بود! نمي توان از تكنولوژي غربي استفاده كرد! فرهنگ و سنن بدوي را حمايت و اشاعه داد! نميشود در حوزه ها به دموكراسي و ليبراليسم و مدرنيته و... دشنام داد! در لندن و پاريس براي معالجه بستري شد و در كانادا مستغلات خريد! خيلي ها خواستند با تفكر شرق گرائي ، غرب گرائي را بكوبند و در نهايت درون گرائي پيشه كردند! بايد روزي جوابي براي اين فرهنگ دوگانه پيدا كرد! با تشكر از حوصله شما