نسرين الماسي ــ خسرو شميراني
خ. ش:خانم عبادی شصتمين نشست كميسيون حقوق بشر سازمان ملل كه اخيرا به كار خود پايان داد جمهوري اسلامي ايران را به دليل نقض حقوق بشر محكوم نكرد. آيا اين ميتواند حاصل توافقات پنهاني اروپا و جمهوري اسلامي بوده باشد؟
ــ من از آنچه شما ادعا ميكنيد كه شايد پشت و پنهان در جريان بوده اطلاعي ندارم. اما ميدانم كه پارلمان اروپا تقريبا چهل روز قبل بيانيه اي منتشر كرد كه در آن به دولت ايران در رابطه با نقض حقوق بشر تذكراتي داده بود. اين بيانيه كه واضح و آشكار نسبت به موارد نقض حقوق بشر هشدار ميدهد، ميتواند گوياي اين باشد كه توافقات پنهاني مورد نظر شما وجود نداشته اند.
خ. ش: اما در رابطه با نقض حقوق بشر گزارشاتي منتشر شده اند كه بيانگر وخامت اوضاع حقوق بشر در ايران طي سال گذشته هستند. با اين وجود حتي هيچگونه قطعنامه اي براي محكوميت اين وضع در ايران به بحث گذاشته نشد، آيا اين مطلب شائبه توافقات غيررسمي را ايجاد نميكند؟
ــ ببينيد شما از مسائلي از من سئوال ميكنيد كه به قول خودتان پشت پرده جريان دارند. من از مسائل پشت پرده چگونه ميتوانم اطلاع داشته باشم. من از آنچه علني و آشكار اتفاق ميافتد اطلاع دارم و نمونه آن بيانيه پارلمان اروپا بوده است. من خودم در كميسيون نبوده ام، نميدانم چه بخشي از آن اروپايي و چه بخشي آسيايي بوده است، نميدانم نفوذ اروپا و كانادا هر كدام تا چه حد بوده است و بار ديگر تاكيد ميكنم كه از مسائل پنهاني اطلاعي ندارم.
خ. ش: شما در روز پاياني نشست كميسيون حقوق بشر به عدم صدور بيانيه محكوميت نقض حقوق بشر در ايران اعتراض كرديد . . .
ــ من از آنجايي كه از نتيجه مصوبات "نشست" اطلاعي نداشتم نميتوانستم اعتراضي كنم، اما در نشستي كه در سازمان ملل جريان داشت، گزارش "كانون مدافعان حقوق بشر" را در خصوص وضعيت حقوق بشر در سال 1382 خواندم. اين گزارش ماه قبل در ايران به طور رسمي چاپ شده بود.
خ. ش: شما تاكيد داريد كه نميخواهيد وارد دسته بنديهاي سياسي بشويد كه از زاويه ديد يك فعال حقوق بشر قابل درك است، اما در رابطه با انتخابات مجلس هفتم صريحا موضع گيري كرديد، آيا اين يك اعلام موضع سياسي نبود؟
ــ من در مورد انتخابات موضع گيري نكردم. من گفتم يكي از حقوق شهروندي اين است كه هر كس بتواند آزادانه نماينده خود در مجلس را انتخاب كند. ديگر اينكه تاكيد كردم ما بايد به دنبال اعمال حق باشيم و نه اعراض از حق. ما بايد دنبال آن باشيم و بگوييم كه حق خود را ميخواهيم. نبايد قهر كرده به خانه برويم و گوشه اي بنشينيم. اين مربوط به زماني بود كه هنوز رد صلاحيتها به اين گونه ]وسيع[ صورت نگرفته بود.
اما وقتي كه ديديم به علت رد گسترده صلاحيتها اعمال حق مقدور نيست، من اعلام كردم به دليل اين كه كسي را از ميان نامزدهاي نمايندگي كه صلاحيت آنها تاييد شده است نميشناسم، من شخصا در انتخابات شركت نميكنم، زيرا حاضر نيستم به افرادي كه نميشناسم راي بدهم.
خ. ش: شما ميگوييد زماني كه در محل نشست كميسيون حقوق بشر سازمان ملل حضور پيدا كرديد هنوز از سوي اين كميسيون نظري صادر نشده بود، الان كار اين كميسيون پايان يافته است، امروز چه ميگوييد؟
ــ نظر من همان است كه طي گزارش كانون مدافعان حقوق بشر در ايران اعلام شد.
ن. ا: به نظر شما براي تعميق حقوق بشر در يك جامعه كداميك ارجح هستند؛ يك دولت دمكرات يا يك جامعه آگاه به حقوق خود؟
ــ مردم آگاه به حقوق مسلما بر حكومت غيردموكراتيك هم تاثيرگذار بوده و آن را به سوي دموكراسي هدايت ميكنند.
ن. ا: شما پيش از دريافت نوبل صلح بر روي حقوق كودكان و زنان متمركز بوديد و در اين راستا فعاليت ميكرديد، آيا موقعيت جديدتان تاثيري روي حوزه كاري شما گذاشته است؟
ــ ببينيد جايزه نوبل هيچ چيز را در فعاليتهاي من عوض نكرده است. من همواره گفته ام كه تمام فعاليتهايم را به همان صورت ادامه خواهم داد. فقط توجه بفرماييد من به عنوان برنده جايزه نوبل در بسياري از مكانهايي كه شركت ميكنم بايد مطابق تركيب مستعمين صحبت كنم. هنگامي كه رو به مخاطبيني صحبت ميكنم كه تنها مثلا پنج درصد آنها ايراني هستند، نميتوانم فقط و فقط راجع به حقوق زن در ايران صحبت كنم. زيرا اين مسئله قابل فهم و توجه براي 95 درصد باقي مانده نيست. من در ايران به مانند سابق به فعاليتهايم ادامه ميدهم و در خارج بسته به تركيب شنوندگان در آن محدوده صحبت ميكنم.
ن. ا: با كدام سازمانهاي حقوق بشري خارج از كشور كار ميكنيد؟ آيا اصولا با هيچ كدام از آنها همكاري داريد؟
ــ آنها كه در رابطه با حقوق بشر كار ميكنند به خانواده واحدي تعلق دارند. ما صرف نظر از نام مجموعه و يا كشوري كه به آن تعلق داريم، اعضاي يك خانواده هستيم. حقوق بشر جهاني است، طبيعتا فعالان حقوق بشر بايد در سرتاسر جهان همكاري داشته باشند. در اين ارتباط من با تمام موسسات حقوق بشري، حقوق بشري واقعي و مستقل از حكومتها همكاري خواهم كرد.
ن. ا: براي تقويت "انجمن حمايت از حقوق كودكان" در ايران، ايرانيان خارج از كشور چه كمكي ميتوانند بكنند؟
ــ انجمن حمايت از حقوق كودكان 7 سال پيش توسط من و تعدادي از افرادي كه به حقوق كودك اعتقاد دارند پي ريزي شد. ما در زمينه هاي مختلف فعاليت ميكنيم. از جمله ما اولين و تنها خط امداد تلفني براي كمك به كودكان را در ايران داير كرديم. دو خط تلفني از 9 صبح تا 6 بعدازظهر در اختيار كودكان و والدين آنهاست و ما از اين طريق به سئوالات و مشكلات آنها پاسخ ميدهيم. ما در زمينه كودكان خياباني فعال هستيم، در زندان اطفال شعبه داريم، هر هفته يك روز مشاوره تربيتي و يك روز مشاوره حقوقي در انجمن داريم و بسياري فعاليتهاي ديگر . . .
نهايتا هدف ما اشاعه حقوق كودك براساس كنوانسيون بين المللي حقوق كودك در ايران است.
كمكي كه هموطنان ما در خارج از كشور ميتوانند بكنند اين است كه اخبار كودكان ايران را به طور واقعي نه سياهتر از آنچه هست، و نه سفيدتر از آن، به گوش جهانيان برسانند.
يكي از مسائل مورد تاكيد من تبيين چهره ي واقعي ايران است. با اين شيوه ما ميتوانيم حمايت معنوي افكار عمومي در سطح بين المللي را داشته باشيم. در قانون ما اگر مردي كودكي را به قتل برساند مجازات او اعدام است، اما اگر فرزند خودش را عمدا به قتل برساند مجازات او به حداكثر ده سال حبس تقليل مييابد. به عبارت ديگر از ديد قانوني ما كشتن فرزند، نوعي تخفيف مجازات به حساب ميآيد. آنچه كه ما ميخواهيم اين است كه اينگونه قوانين به درستي به افكار عمومي جهان و از جمله سازمان ملل منتقل شوند. باز هم تاكيد ميكنم به درستي و نه با سياه نمايي و يا گونه اي ديگر. در اين صورت حمايت معنوي افكار بين المللي را براي بهبود وضع كودكان خواهيم داشت.
خ. ش: ظاهرا توافقي نانوشته ميان دولتهاي ايران و كانادا صورت گرفته است كه بنابر آن پرونده خانم كاظمي به نوعي فيصله يابد. آيا با توجه به رفتار ماههاي اخير دولت كانادا فكر نميكنيد زهرا كاظمي يكي از مدافعان خود را كه همان دولت متبوعش (كانادا) باشد از دست داده است؟
ــ ببينيد باز هم ميگويم از آن چه پشت پرده ميتواند باشد من اطلاعي ندارم، اما به عنوان وكيل وقتي پرونده اي را ميپذيرم بايد به پيروزي خود در به نتيجه رساندن آن اميدوار باشم. اگر از ابتدا اعتقاد به آن داشته باشم كه اين محاكمه به عدالت منتهي نخواهد شد، ديگر نميتوانم كار را پيش ببرم.
پس بايد اميدوار باشم كه يك دادرسي عادلانه خواهيم داشت. اما اگر پرونده به نتيجه مورد نظر من نرسد و دليل آن را در ناعادلانه بودن مسير دادرسي ببينم، اعلام نظر خواهم كرد. اما امروز بايد خوشبين باشم.
خ. ش: آيا اميدواري شما فقط بر آرزويتان بنا شده است يا دلايل مادي براي آن وجود دارد؟
ــ آنچه به اميدواري من كمك كرد دخالت كميسيون اصل نود مجلس بود؛ گزارشي كه در كميسيون منتشر هم شد. اين كه پارلمان در يك كشور نظارت خود را اعمال كند، هميشه زيباست.
بسياري از دانسته هاي ما در اين پرونده ناشي از مكاتباتي است كه ميان قوه مجريه و قضائيه، پارلمان با دادستان و بالعكس صورت گرفته است. اين مكاتبات بخشي از حقايق را بر ما روشن كردند.
ن. ا: آيا شما هيچگونه چشم اندازي ميبينيد كه فعاليتهاي حقوق بشري از جنبه ي صرفا هشدار و تذكر فراتر روند و قدرت اجرايي پيدا كنند؟
ــ بله! به عنوان نمونه اساسنامه (International Criminal Court) ICC مدتي پيش به تصويب رسيد و اكنون بيش از 90 كشور عضو آن هستند. اين دادگاه كه اميدوارم به زودي كار خود را آغاز كند، در حقيقت ضمانت اجرايي نقض حقوق بشر در جهان است. من آرزومندم دول ديگري كه هنوز به اين دادگاه ملحق نشده اند از جمله آمريكا، چين و اسرائيل به اين دادگاه ملحق شوند. من آرزومندم كه اين دادگاه روزي فراگير شده و بتواند هر چه زودتر و كاملتر به موارد نقض حقوق بشر در عرصه بين المللي بپردازد. مهمترين نكته اين دادگاه آن است كه ميتواند هم اشخاص حقوقي يعني دولتها و هم اشخاص حقيقي يعني دولتمردان را مورد محاكمه قرار دهد.
خ. ش: آيا ايران به معاهده اين دادگاه پيوسته است؟
ــ خير! البته دولت اساسنامه آن را پذيرفته و امضاء كرده است، اما اين كافي نيست. لايحه اين دادگاه بايد به مجلس رفته و تصويب بشود تا ايران به طور رسمي به آن بپيوندد. من اميدوارم تا زماني كه آقاي خاتمي در مصدر رياست جمهوري هستند لايحه آن را به مجلس ارائه بدهند.
خ. ش: شما هيچ رابطه اي بين نقض وسيع حقوق بشر توسط دولت امريكا به عنوان مثال آن چه امروز در عراق از پرده بيرون افتاده است و مخالفت اين كشور با پيوستن به معاهده اين دادگاه ميبينيد؟
ــ متاسفانه چنين رابطه اي وجود دارد. دولت امريكا يكي از مخالفان سرسخت ICC است. زيرا هرگاه آنها به معاهده اين دادگاه بپيوندند ديگر نميتوانند هر طور كه ميخواهند عمل كنند. در اين صورت امريكا ديگر به راحتي نميتواند طالباني را بر سر كار بياورد و سپس به بهانه وجود طالبان به افغانستان حمله كند، او ديگر نميتواند به صدام اسلحه شيميايي بفروشد و بعد به بهانه وجود اسلحه شيميايي در عراق به آن حمله كند.
ن. ا: برنامه هاي كوتاه مدت و درازمدت شما در رابطه با فعاليتهاي حقوق بشري تان كدامند؟
ــ من در كوتاه و درازمدت در جهت حقوق بشر تلاش خواهم كرد. شيوه من نيز همان روش قديمي خواهد بود. يعني دفاع از متهمان سياسي، فعاليت در NGOهاي مربوطه در ايران، نوشتن مقاله و كتاب و همه اينها به شرط بقاي حيات.
ن. ا: شما با چه NGOهايي در ايران همكاري داريد؟
ــ من از بنيانگذاران «انجمن حمايت از حقوق كودكان» هستم. طبق اساسنامه اي كه خودم آن را نوشتم، هيأت مديره مستقيما توسط اعضاء و براي دو سال انتخاب ميشود و هر كس بيش از دو دوره نميتواند عضو آن باشد. اين در حقيقت نوعي تمرين دمكراسي براي خود ما بود. من دو دوره رئيس هيأت مديره بودم، الان اعضاي فعال ديگري از جمله خانم ارشد و خانم مشايخ آن را هدايت ميكنند. آنها بسيار فعال هستند و خوب عمل ميكنند. من به عنوان مشاور حقوقي با انجمن همكاري ميكنم.
در چارچوب همكاري با همين انجمن بود كه لايحه حمايت از حقوق كودكان را نوشته به مجلس ششم دادم و تصويب هم شد. اين لايحه شامل تمام آرزوهاي ما براي كودكان نبود بلكه تنها يك گام به جلو بود.
NGO ديگري كه من از بنيانگذاران آن هستم«كانون مدافعان حقوق بشر» است. اين كانون تقريبا يك سال و نيم قبل تاسيس شد. ما چند وكيل بوديم كه آن را تاسيس كرديم. همه ما در ارتباط با پرونده هاي وكالتي كه داشتيم گرفتار دردسر شده بوديم. ما فكر كرديم از آنجا كه همكار و هم سرنوشت هستيم اين NGO را درست كنيم. و اكنون ميبينيم كه همكاري مشترك ما توان ما را بالا برده است. من الان رياست آن را به عهده دارم و اميدوارم بعد از 4ــ 3 سال بتوانم از رياست آن كناره گيري كرده و در حالي كه كانون پويايي خود را حفظ ميكند، با آن همكاري كنم.
NGO ديگري را كه بعد از دريافت جايزه نوبل پي ريزي كردم كانون مشاركت براي پاكسازي مناطق مين گذاري شده است. ميدانيد كه 3 ميليون هكتار اراضي ايران در غرب و جنوب غرب به مين آغشته هستند. تعدادي از روستاهاي ما به دليل وجود مين ها متروكه شده اند، مزارع بسياري لم يزرع مانده اند. تعداد زيادي انسان به خاطر همين مين ها كشته و مجروح ميشوند. سال گذشته در يكي از شهرهاي كردستان در يك پارك پدري شاهد انفجار مين زير پاي فرزندش و متعاقبا مرگ او شد.
سرعت پاكسازي اراضي از مين در كشور ما بسيار كند است. علاوه بر آن اقدامات لازم ديگر نيز انجام نشده اند. از آن جمله آموزش چگونگي رفتار با مين و يا كمك به خانواده هايي كه عضوي و يا اعضايي از آنها بر اثر انفجار مين مصدوم شده اند.
اين NGO جديد سعي ميكند در زمينه آموزش رفتار با مين فعاليت كند.
ن. ا: براي نهادينه شدن حقوق كودكان و زنان در ايران فكر ميكنيد به چه عناصري نيازست، و يا چه عناصري موثر هستند؟
ــ مهمترين مسئله، همان فرهنگ است. ما بايد به اين ديدگاه برسيم كه همه ما انسان هستيم نه بيش و نه كم. آن چه باعث ميشود احترام به حقوق زن در ايران نهادينه شود آن است كه ما فرهنگ پدرسالار حاكم بر مشرق زمين از جمله ايران را به دور بيندازيم؛ اين فرهنگ موذي است، برابري انسانها را نميپذيرد، قبيله اي است؛ شعار «همه براي يكي» ــ گرچه گفته نميشود ــ اما عملا اجرا ميشود. اين شعار در سطح خانواده به پدر اجازه ميدهد كه بگويد من براي همه شما تصميم ميگيرم، زيرا همه شما را خيلي دوست دارم. من ميپذيرم كه يك پدر تمام فرزندانش را دوست دارد، اما دليلي نميبينم كه مثلا براي تعيين رشته فرزندش تكليف مشخص كند. انساني نميبينم بچه اي كه به جاي گرفتن نمره 20 نمره شانزده گرفته است آن قدر كتك بخورد تا بميرد، آنچه در ايران سال گذشته اتفاق افتاد.
مبارزه با اين فرهنگ ما را به هدف برابري انسانها نزديك ميكند. اين فرهنگ بايد سرانجام در رفتار و قوانين ما از بين برود.
خ. ش: برخي دوستداران شما معتقدند كه شما برخلاف تاكيدات خودتان كه وارد جناح بندي هاي سياسي نميشويد عملا در كنار اصلاح طلبان ايستاده ايد.
ــ من هرگاه عملي صحيح از سوي يك انسان، گروه و يا حزب ببينم تاييد ميكنم و هرگاه عملي نادرست ببينم انتقاد ميكنم. من عضو هيچ جناح، گروه و دسته اي نيستم. اگر اشاره شما به حضور يك باره من در مجلس ششم و تقدير از نمايندگان آن است، بايد بگويم كه مجلس ششم، مجلسي بود كه سعي كرد به نفع مردم كار كند حال اگر بنابه ساختار قوانين ايران نتوانست نيات خود را اجرا بكند مسئله ديگريست. در صداقت مجلس ششم همين بس كه هشتاد و پنج نماينده آن رد صلاحيت شدند.
بنابراين من معتقدم هرگاه كسي از قدرت خود به نفع مردم و به نفع پيشبرد افكار مردمي استفاده ميكند بايد به او گفت، دستت درد نكند. اين حداقلي است كه هر شهروند ميتواند انجام دهد.
ن. ا: آيا بعد از بردن جايزه نوبل در روند كاري شما در ايران هيچگونه تغييري به وجود آمد، به اين مفهوم كه موقعيت جديد شما كار را برايتان سخت تر و يا آسانتر كرده باشد؟
ــ از ديدگاه مردم اگر بگويم آنها با لطف فراوان به من نگاه ميكردند و خوشحالم كه اين نگاه همچنان ادامه دارد. من از حكومت هيچ انتظاري ندارم و چون انتظاري ندارم از هيچ برخوردي ناراحت نميشوم، بنابراين نه! چيزي براي من عوض نشده و در بر همان پاشنه ميچرخد.
ن. ا: خانم عبادي شما به عنوان يك زن فعال اجتماعي تا چه ميزان فرهنگ مردسالار مانع كارتان بوده است؟ از تجربيات مشخص خودتان بگوييد؟ چه چيز شما را رنجانده و چه چيز مانع بوده است؟
ــ اجازه بدهيد بگويم كه با كلمه رنجاندن موافق نيستم. اشاره كنم به اين بيت كه:
وفا كنيم و ملامت كشيم و خوش باشيم
كه در طريقت ما كافري ست رنجيدن
اما اين فرهنگ در بسياري موارد مانع از كار شده است. يكي از آنها اين است كه من شغل دلخواه خودم يعني قضاوت را در راستاي همين فرهنگ از دست دادم. من قاضي بودم. به عنوان رئيس شعبه 24 دادگاه شهرستان تهران قضاوت ميكردم. بعد از انقلاب آمدند و گفتند كه زن به موجب قوانين اسلام نميتواند قاضي باشد و من شدم منشي همان دادگاهي كه روزي رئيس آن بودم. خوب اين مسئله نه تنها براي من بلكه براي تمام زنان قاضي در آن موقع اتفاق افتاد.
من در اعتراض به اين مسئله در اولين فرصت ممكن كه قانون اجازه ميداد و زودتر از موعد، تقاضاي بازنشستگي كردم و بيرون آمدم.
من دادگستري و قضاوت را دوست داشتم، فكر ميكردم با اين شيوه بهتر ميتوانم خواسته هايم را در جهت بهبود وضع جامعه پياده كنم. من شغلم را از دست دادم زيرا فرهنگ مردسالار با آن موافق نبود. خوشحالم بگويم كه زنان ايران بر اين فرهنگ غلبه كردند و اكنون ما دوباره زنان قاضي داريم. البته من ديگر به قضاوت برنخواهم گشت.
ن. ا: چرا؟
ــ اولا سن من اجازه نميدهد و ديگر اين كه با قوانين موجود كار كردن دشوار است.
ن. ا: شما رابطه نسبيت فرهنگي و حقوق بشر را چگونه ميبينيد؟
ــ نسبيت فرهنگي نميتواند مجوز تخطي از حقوق بشر باشد. برخي تلاش ميكنند با دستاويز قرار دادن«نسبيت فرهنگي» حقوق بشر را زير پا بگذارند. آنها ميگويند هر فرهنگي مشخصه هاي خودش را دارد و نتيجه ميگيرند كه هر فرهنگي نميتواند با حقوق بشر منطبق باشد. به اعتقاد من حقوق بشر برآمده از فرهنگ هاي مختلف و نتيجه خرد جمعي است. هيچ فرهنگي نيست كه قتل و شكنجه و ترور و استعمار و استثمار را بپذيرد. هيچ فرهنگي توصيه به آدم كشي نميكند و ظلم و جور را تبليغ نميكند.
به همين دلايل نسبيت فرهنگي مجوز عدم اجراي حقوق بشر نيست.
ن. ا: جنبش زنان در ايران را چگونه ميبينيد؟
ــ بسيار اميدواركننده. من در هيچ زمان جنبش فمينيستي در ايران را به اين قدرت نديده ام. جامعه اي كه 63٪ از دانش آموختگان دانشگاه هايش دختر باشند به آن جامعه بايد اميدوار بود.
ما در ابتداي انقلاب خواسته هاي فمينيستي را مطرح ميكرديم كه با زباني بسيار نرمتر از امروز ابراز ميشدند، اما در آن زمان حتي خيلي از زنان با آن مخالفت ميكردند.
امروز من خوشحالم كه ميبينم زنان خواسته هاي به مراتب راديكال تر خود را بيان ميكنند. من خوشحالم وقتي ميبينم فراكسيون زنان مجلس ششم بسيار بيشتر از آن چه من آن روز طلب ميكردم، طلب ميكنند. اين نشان از آن دارد كه جنبش فمينيستي در ايران از وسعت و عمق خوبي برخوردار شده است. و سرانجام پيروز نيز خواهد شد.
خ. ش: تا آنجا كه ميدانم «انجمن حمايت از حقوق كودكان» به طور وسيع و پيگير در بم فعال بوده است. لطفا در اين رابطه توضيح دهيد!
ــ انجمن از روز سوم حادثه غم انگيز بم به آنجا رفت. ما در آن جا چادر ثابت داريم. انجمن به كودكان سن دبستان و جوانتر از آن امدادرساني ميكند. من اميدوارم كه حادثه غم بار ديگري رخ ندهد كه انجمن در آنجا مجبور به كمك باشد. اما در منطقه جنوب خراسان نيز [پس از زلزله قائنات] انجمن فعالانه عمل كرد و در آن جا فرهنگسرايي به پا كرد كه هم اكنون فعال است. اين فرهنگسرا در بخش هاي عقب افتاده جنوب خراسان در نزديكي قائنات احداث شده است. هم اكنون در بم نيز انجمن، طرح احداث يك فرهنگسراي چند منظوره را در دست دارد. اين فرهنگسرا بخش آموزشي و همينطور تفريحي خواهد داشت و البته بخش فعاليتهاي ورزشي فراموش نشده است.
اين گفت وگو در هتل پارك هايت در تورنتو ساعت 11:15 صبح در تاريخ هشتم مي انجام شده است.
Copyright: khosro Shemiranie- Shahrvand
[email protected]