گزارش تحليلي «رويداد» از ابعاد واکنشهاي داخلي و خارجي به گزارش اختصاصي «رويداد» در مورد راهبرد جمهوريخواهان آمريکا در قبال ايران
گزارش اختصاصي «رويداد» از راهبرد حزب جمهوريخواه آمريکا درسال 2004 در قبال ايران بازتاب گستردهاي در محافل ورسانهاي داخل و خارج کشور داشته است.
به گزارش خبرنگار «رويداد»، از يک سو«راديو فردا» که نزديکترين رسانه فارسي زبان به دولت آمريکا محسوب ميشود با تهيه گزارش تحليلي درباره اطلاعات منتشر شده از سوي «رويداد»، در گفت وگويي با «بيژن کيان» رئيس شوراي روابط خارجي حزب جمهوريخواه در کاليفرنيا کوشيد تا اطلاعات درج شده در گزارش مذکور را مخدوش و آن را مطلبي تکراري معرفي کند که در قطعنامه ماه گذشته کنگره آمريکا در مورد فعاليتهاي هسته اي ايران مطرح شده بود.
با اين حال، رئيس شوراي روابط خارجي حزب جمهوريخواه تأييد کرد که اطلاعات منتشره از سوي «رويداد» ميتواند از طريق دفتر اطلاع رساني اين حزب که در «واشنگتندي.سي» قرار دارد، دريافت شده باشد. اين دقيقاراهي بود که «رويداد» طي کرد؛ بدين معني كه خبرنگار رويداد با برقراري تماس الكترونيك با سايت اطلاع رساني حزب جمهوريخواه، اطلاعاتي که قابل عرضه به مخاطبان سايت بود را کسب کرد.
اما در داخل کشور، علاوه بر رسانهها و روزنامههايي که به نقل گزارش «رويداد» پرداختند، مهمترين واکنش از سوي شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب نسبت به اين گزارش صورت گرفت.
اين شورا که در حال حاضر، عملاً سياستگذار اصلي جريان اقتدارگرا محسوب ميشود، نشريهاي تحت عنوان «نسيمالبرز» را در اختيار دارد که به مدير مسؤولي «حشمتالله فلاحتپيشه» از گردانندگان روزنامه «رسالت» منتشر ميشود. اين نشريه درظاهر، مشابه ساير نشريات جريان اقتدارگرا و محافظه کار است. به ويژه آنکه برخي نويسندگان شاخص رسانههاي راستگرا با آن همکاري دارند. اما نقش اين نشريه فراتر از اين مسايل و در جايگاه «ارگان اصلي» شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب عمل ميکند. اين نشريه در تيراژ بسيار محدود منتشر ميشود و حکم يک بولتن داخلي را دارد و تنها به تعداد بسيار انگشت شمار و در برخي کيوسکهاي مطبوعاتي موجود است. با اين حال، برخي مقالات و مطالب مهم اين نشريه که انعکاس يافتن بيرون آنها ضروري تلقي ميشود، به عنوان يادداشت در روزنامه «رسالت» نيز درج ميشود.
مقاله «تحليل سناريوي فريب» که از روز دوشنبه 28ارديبهشت ماه به شکل چند قسمتي به نقل از اين نشريه در روزنامه «رسالت» درج شده، يکي از اين مقالات است. از همين جهت، واکنش اين نشريه به اطلاع رساني «رويداد» درباره برنامه آتي حزب جمهوريخواه آمريکا در قبال ايران از اهميت خاصي برخوردار است و به مثابه «واکنش توأم با نگراني» رهبران و سياستگذاران جريان اقتدارگرا که در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب مستقر هستند، تلقي ميشود.
در قسمت اول اين مقاله که روز دوشنبه 28 ارديبهشت ماه درروزنامه «رسالت» درج شد، نويسنده مطلب همچون گردانندگان راديو آمريکايي «فردا» اين مطلب را که دستيابي به برنامه راهبردي جمهوريخواهان حاصل پيگيري خبرنگار بينالمللي «رويداد» بوده، با ترديد نگريسته است.
نويسنده مطلب بر اساس همين ترديد پرسيده است:«چرا ايالات متحده و حزب جمهوريخواه آن برنامههاي آتي خود را رسما در اختيار حزب مشارکت قرار داده اند و آنان را از درونيترين اطلاعات آتي خود مطلع ساخته اند؟ حزب مشارکت نيانديشيده است که آيا حزب جمهوريخواه آمريکا، حزب مشارکت را شاخه منطقهاي و محرم خود دانسته که آنان را جريان مخفي ترين و مهم ترين برنامههاي خود قرار داده است؟ يا آنکه مقامات حزب مذکور که نهادهاي امنيتي را نيز در دست دارند(!) قصد دارند از کانال حزب مشارکت اطلاعات غلطي را براي انحراف افکار عمومي و سياستگذاران ايران به درون کشور انتقال دهند؟ وشايد مقامات حزب جمهوري خواه آمريکا چنان از عقل تهي گشتهاند که ابتداييترين اصول حفاظت اطلاعات را به فراموشي سپردهاند؟!»
اما بخش بعدي مقاله که به ارزيابي مفاد مطرح شده در برنامه راهبردي جمهوريخواهان در قبال ايران اختصاص دارد، آشکارا نشان ميدهد که سران شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب آشکارا نگراني خود را از آنکه طرف آمريکايي موضوع احتمال آغاز مذاکرات با سران اقتدارگراي جمهوري اسلامي را اعلام کرده، نشان داده است.
اصلي ترين واکنش شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب به آن جمله از گزارش بوده که حزب جمهوريخواه اعلام کرده بود: «هر چه سريعتر بايد با قدرتمندان اصلي ايران وارد گفت و گو شد.»
ارگان شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب در اين باره مدعي است:«جبهه مشارکت قصد دارد سران کشور را بدين وسيله در مظان همکاري با آمريکا نشان دهد.»
نشريه «نسيم البرز» همچنين در واکنش به اين اعلام موضع از سوي جمهوريخواهان که «نتيجه تغييرات سياسي در ايران نشان داده که چند نقطه قدرت هستند که تمامي تصميمات را ميگيرند و ديگر دفع وقت جايز نيست.» آورده:«معناي اين جمله آن است که حال که جبهه دوم خرداد ضد آمريکايي! شکست خورده است و جناح منتقد هوادار آمريکا!! روي کار آمده است، نبايد فرصت را از دست داد.»
اين مقاله همچنين کنار گذاشته شدن گزينه جنگ از راهبرد جمهوريخواهان در قبال ايران را رد کرده و نوشته:«اين اطلاعات براي به خواب غفلت بردن ايران طراحي شدهاست و دقيقا برخلاف اطلاعاتي است که آمريکاييان سعي دارند از کانالهاي مطمئن تر به ايران انتقال دهند و در آن اطلاعات همواره عنصر تهديد وجود دارد.»
دو نکته اصلي در واکنش شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب
موضع گيري شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب نسبت به گزارش«رويداد» و زير ذرهبين قرار دادن جمله به جمله اين گزارش، اهميت مطالب مطرح شده را آشکار ميکند. همچنين، نگراني ارگان شوراي هماهنگي از اطلاع رساني انجام شده درباره دو موضوع عمده يعني «برقراري روابط و مذاکرات پنهان ميان اقتدارگايان با جمهوريخواهان آمريکا» و نيز «کنار گذاشته شدن گزينه برخورد نظامياز سوي آمريکا» محل تأمل جدي دارد.
شايد در مورد موضوع اول، يعني احتمال آغاز مذاکرات ايران و آمريکا آنهم در دوره جرياني که همه رقباي سياسي خود را به اتهام «آمريکايي بودن» مينوازد و حتي براي برخي از آنان نظير «عباس عبدي» دست به پرونده سازي ميزند، نياز به چندان توضيحي نباشد که به چه دليل، شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب از اعلام شدن زودهنگام اين موضوع از سوي جمهوريخواهان آمريکا نگران است.
اما اهميت موضوع دوم، يعني واکنش شوراي هماهنگي به بحث «کناره گذاشته شدن گزينه نظاميدر برخورد با ايران از جمهوريخواهان آمريکا» کمياحتياج به توضيح دارد.
طبق تحليلي که صاحبنظران سياسي از تحولات ايران در آستانه يکدست شدن حاکميت ارايه ميکنند، يکي از گزينههاي اصلي بحث «اصلاحات چيني» است.طبق اين گزينه ضرورت دارد فضاي سياسي داخلي به بهانهاي بسته شود و در شرايط انزوا و سکوت جريانهاي مخالف، برنامههاي حکومت پيگيري شود. نشانههايي از تمايل بستن فضاي سياسي در ميان اظهارات برخي چهرههاي شاخص شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب نيز بروز پيدا کرده است. کما اينکه «محمدرضا باهنر» از اعضاي اين شورا رسماً در جلسه هفته گذشته نيروهاي سياسي راستگرا با اعضاي فراکسيون آبادگران در مجلس هفتم گفت که برنامه اصلي شوراي هماهنگي از بين بردن تقسيم بنديهاي سياسي نظير چپ و راست ميباشد.
وي هر چند توضيح بيشتري در اين باره نداد، اما به نظر ميرسد يکي از تعابير اصلي که از اين جمله ميتوان برداشت کرد، يکدست کردن فضاي سياسي و در نتيجه حذف و قلع و قمع مخالفان است که نسبت به حکومت، «چپ» محسوب ميشوند.
در اين ميان، از بين رفتن بهانه مهمي نظير «احتمال حمله نظامي به ايران» که از سوي جمهوريخواهان آمريکا مطرح بوده، يکي از سوژههاي اصلي براي زمينه سازي ايجاد بستر سياسي و امنيتي کردن فضاي جامعه را از ميان ميبرد. اين موضوع به ويژه از آنجا اهميت دارد که ازنقش مهم سپاه در شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب به عنوان يکي از ارکان اصلي اين شورا با خبر باشيم. نيرويي نظامي که برخي فرماندهان آن در اين شورا مستقر شدهاند و هموره از موضوع «تهديد نظامي آمريکا» براي پيشبرد برنامههاي خود و نفوظ بيشتر در سيستم تصميمگيري جمهوري اسلاميو سوق دادن به سوي حکومتي نظامي استفاده ميکنند.