 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
««....شهيندخت مولاوردى نماينده دفتر مشاركت زنان دلايل عدم الحاق ايران به كنوانسيون منبع مبارزه قاچاق انسان را عدم هماهنگى سازمان هاى ذيربط در داخل كشور مى داند... وى اظهار اميدوارى كرد تا پيوستن به كنوانسيون هرچه سريع تر مجلس شوراى اسلامى لايحه تقديمى هيات دولت در امر مبارزه با قاچاق انسان را به سرو سامان برساند.اگرچه نعمت احمدى وكيل دادگسترى پيوستن به پروتكل پالرمو را برداشتن قدمى مثبت در اين خصوص مى داند، اما معتقد است با استفاده از قوانين موجود در قانون مجازات اسلامى، از جمله مواد ۱۲۷ ، ۱۰۸ ، ۱۶۳ به بعد ۲۳۸ ، ۶۳۷ ، ۶۳۹ و... مى توان با افراد سودجو و قاچاقچى انسان برخورد كرد، منتها مشكل در نحوه برخورد با اين افراد است.نماينده نيروى انتظامى در ميزگرد به مشخص نبودن اهداف ميزگرد و عدم حضور نمايندگان مجلس و وزارت كشور از جمله الهه كولايى اشاره كرد و گفت: بهتر بود به جاى ايجاد آشفتگى اجتماعى به راهكارهاى اجرايى پرداخته شود.وى گفت: پديده قاچاق مظهر نزديكى به فرهنگ ليبراليسم است. اگر بتوانيم به جوانان خودمان ارزش هاى فرهنگى خود را بشناسانيم اوضاع خيلى بهتر از اين بود.دكتر عاصى استاد دانشگاه علامه طباطبايى نيز گفت: اگر بپذيريم كه پديده قاچاق انسان مظهر كشورهاى ليبراليستى است پس چرا در كشورهايى مثل فرانسه، سوئيس و... يك مورد قاچاق انسان گزارش نشده است؟ وى پديده قاچاق انسان را بيشتر مختص كشورهاى در حال توسعه و جهان سوم دانست كه نه تنها از پس مسائل اقتصادى مردم خود برنيامده اند كه عواملى چون جنگ، تحريم هاى اقتصادى، بيكارى و... آن را تشديد مى كند...»»
در گزارشات آمده است كه تعدادي از خانم ها و آقايان جوان و نوجوان هموطن ما ، براي فروش به كشور هاي حاشيه نشين خليج فارس ، به حراج گذاشته ( شده ) مي شوند! صحت و سقم اين گزارش ( اميد است كه خبر درست نباشد و جوانان ما براي تفريح به آن سرزمين رفته و سالم مراجعت كرده باشند) مورد نظر نيست! برخورد نظري با اين تفكر ، مورد بحث است! چون در سرزمين هاي عربي ـ اسلامي هنوز هم متاسفانه تفكر برده داري ( كنيز و غلام و...!) نه به شكل كلاسيك كه از تاريخ اروپا ميدانيم ؛ به نوع خود وجود دارد!
در مطلب گذشته ( سوداگران مرگ ) روي سخن با آن دسته از اولياي كشور بود كه حاضرند فرزندان خويش را به سوداگران مرگ كه پشت ديوار ايدئولوژي مذهبي ، مخفي شده اند؛ بفروشند! تا بدينوسيله آخرتي براي خويش دست و پا كنند! در اين مطلب كوشش شده است در مورد آن دسته از اولياي محترم كه حاضرند ، فرزندان خويش را براي خوش گذراني عده اي پول دار به آن طرف خليج فارس و پاكستان فرستاده تا پولي گيرشان بيآيد تا مثلا ( شايد) پيكان و پرايد خريداري كنند و يا به مكه و عتبات روند!
در قرن حاضر ما تقريبا با چهار دسته از اولياي كشور روبرو هستيم! دسته اول : فرزند بزرگ مي كنند كه تحويل آخوند بدهند براي لت و پار كردن خود و ديگران ! دسته دوم : فرزند بزرگ مي كنند ، براي فروش به جماعت پولدار و خوش گذران ! دسته سوم : فرزند بزرگ مي كنند براي ول كردن در خيابان و كوچه ها! دسته چهارم : فرزند بزرگ مي كنند تا به جائي برسند تا سربار كسي نباشند! اوليائي هم مجبورند فرزند چهار دست و پا ، بزرگ كنند!
««..يك زن روستايي ديروز در بيمارستان 17شهريور شهرستان گرمي در استان اردبيل نوزاد پسري با چهار دست و چهار پا به دنيا آورد. اين نوزاد كه در حالت زايمان طبيعي به دنيا آمده دو بدن بهم چسبيده با قلب مشترك و يك سر است... »»كيهان هفتم خرداد هشتادوسه
اينكه كدام دسته از اولياي محترم كشور ما ، رفتار درستي با فرزندانشان دارند ! مبحثي است مربوط به متخصصان مربوطه ! اينجانب نه نسخه اي دارم ونه ادعائي ! لذا بيشتر به شرح مصيبت مي پردازم! كشف الاسرار را به عهده آن دسته از مسئولين و داناياني ( آخوند ، معلم ، دبير ، استاد دانشگاه و...!) مي گذاريم كه براي هر دردي نسخه اي از قبل آماده دارند! خاطره اي را برايتان نقل قول مي كنم كه مربوط به يكي از اين دانايان مملكت ما ميشود!
روزي در سر كلاس دبيرستان ( چهارم رشته ادبي ) يكي از هم كلاسي ها از دبير ادبيات سئوال كرد :آيا مردان هنرپيشه فيلم هاي خارجي با بوسيدن هنرپيشه هاي زن ، تحريك نمي شوند!؟ جناب دبير ( گويا خيلي هم متدين بود) بادي به غبغب انداخت و جواب را بدين صورت فرموله كرد: از آنجائي كه تمام هنرپيشه هاي زن سينما ، فاحشه هستند ! لذا قبل از شروع فيلمبرداري ، چندين بار با مردان هنرپيشه مي خوابند تا هنگام نمايش ، تحريك نشوند!
تصور بفرمائيد جاني ويس مولر ( تارزان ) خدابيامرز براي جلوگيري از شهوتش بخاطر بوسيدن جين! قبل از شروع فيلمبرداري ناچار است چندين بار خفت جين بدبخت را ( در مقابل چشم بوي و چيتا و .. !) بگيرد و با وي همبستر شود تا نقش خويش را طبيعي و عالي بازي كرده تا يك موقع خدانكرده از روي درخت پرت نشود پائين و انگشت چپش برود تو سوراخ بيني كارگردان!
كلاس درس تمام شد و بر معلومات ما ، دوچندان فزوني يافت! داستان لطيف بوسه ، زماني به تراژدي تبديل شد كه اينجانب ( بدليل جواني و كنجكاوي ) ، شنيده از جناب دبير را با پدر در ميان گذاشتم! با تند خوئي گفت : پسر تو ميري مدرسه كمالات بيآموزي و يا اين چرنديات را !؟ اين آقاي دبير شما ، خوب شد كارگردان نشد! اگر نه ؛ كار به جاهاي باريكتر ديگري كشيده ميشد! اين آقاي دبير شما بهتر بود ، درس هنرپيشگي ميداد تا دستورزبان!
خوب كاريش نميشد كرد. دانش سي ـ چهل سال پيش دبيران ما ، همين بود. با اينكه ليسانسي هم از دانشگاه گرفته بودند! حالا نمي دانم اين استاد گرامي ، اين معلومات دست اول را از كجا واز چه طريقي كسب كرده بود و يا اينكه خود در پشت صحنه فيلمبرداري شاهد جريان بود ه ؛ يا خير!
در واقع اين دبير محترم و گرامي به آن دسته از دبيراني تعلق داشت كه روزي خواندن اشعار خانم فروغ فرخزاد را براي شاگردان خويش ممنوع كردند و نتيجه اين تفكر آن شد كه بخش وسيعي از اولياي متعهد و انقلابي كشور دوست داشتني ما ! كتاب هاي شعر اين خانم شاعر گرانقدر كشور را از خانه هاي خود پاكسازي كنند!
به موضوع برگرديم! دار و نداري در اينگونه اعمال موثر است! عده اي از داشتن پول زياد نمي دانند چكار كنند! خصوصا در بعضي از كشورهاي حاشيه خليج فارس ! پول مفت كار نكرده در دست افرادي است كه معمولا صرف خريد اتومبيل ها و طلا و جواهرات ناياب مي شود! مسافرتهاي دور دنيا و.... ! همين افراد متدين و متعهد مسلمان در كشور خويش جانماز آب مي كشند! اجازه نمي دهند ، روي همسرانشان را آفتاب ـ مهتاب ببيند اما در خارج چشمشان دنبال زنان مردم است و وقت گران بها و مبارك خويش را صرف قمارخانه ها و كلوب و كاباره هاي شبانه ، مي كنند! همين افراد بيشتر چشمشان دنبال خانم ها و آقايون نوجواني است از ايران ، گرجستان و....! كه براي خوشگذراني اين آقايان ثروتمند به معامله و حراج گذاشته مي شوند!
بعضي از مردم هم چون به نان شب محتاجند فرزندان خويش را براي ادامه (( تحصيل )) روانه كشورهاي حاشيه خليج فارس مي كنند ! در تمام دنيا وضع كم و بيش بهم شباهت دارد! عده اي دست به تهيه فيلم هاي پورنوگرافي ميزنند كه كودكان و حيوانات ( در مواردي حيوانات نقش فاعل را بر عهده دارند) رل مفعول را دارند! دزدي كودكان براي مقاصد شوم از قبيل تجاوز ، ربودن اعضاء بدن و... وجود دارد! گزارشات آن را روزانه در مطبوعات مي خوانيم ! نسخه اي هم غيراز ممنوعيت براي آن وجود ندارد! در تمام كشور هاي دنيا كم و بيش اين مسائل با ابعاد مختلف وجود دارد!
تعجب انسان زماني برانگيخته ميشود : در كشوري مثل ما كه رهبران آن نمايندگان خداوند در روي زمين هستند! بلندگوي تهذيب اخلاق ، عدالت ، پاكي و معرفت ، همدردي و كمك به فقرا و.... ! دمي خاموش نميشود! چرا فرزندان جوان مملكت براي خودفروشي به آن طرف مرز رفته و گويا سالانه جسد تعدادي از آنان را تحويل مي گيريم! ما كه از زمين و زمان ايراد ميگيريم. دين و اخلاق و آداب و رسوم و معرفت خود را مهر برتر زديم ، بهتر نيست كرده خويش را زير ذره بين خرد ببينيم و بعد قضاوت!؟
««...بحمدالله دين اسلام، دين كاملي است كه تمام نيازهاي بشر را درنظر گرفته و براي رفع آنها قانون و برنامه دارد. چرا از قوانين اسلام سرپيچي كنيم؟ قدري به خود آييم و بدانيم كه سررشته اين عذاب ها، اراده و قدرت او است كه به هيچ كس بستگي ندارد و جز اطاعت و معصيت چيزي در امور مؤثر نيست....»» آقاي لنكراني. ( كيهان يكشنبه 10 خرداد )
ما كه جوال را بر قلب اروپا و آمريكاي ليبرالي و بي بندباري زديم! چرا مشكل و گرفتاري هاي خودمان را نخست مشاهده نمي كنيم تا مجبور باشيم ، سوزني بخود زنيم!؟ در كشوري كه هراز گاهي غيرت ورم كرده آقايان غيور مملكت ، باعث ميشود كه زن و فرزند خويش را به قتل رسانند!. فساد و رشوه خواري و فاحشگي ، قتل و موادمخدرو....، آمار بالائي دارد ، چطور و چگونه بخود جرات ميدهد كه از كار و اعمال ديگران ايراد بگيرد!؟ اگر در اروپا و آمريكاي امروز اين اقدامات( كه از نظر ما ناپسند است و حتي از طرف اكثريت مردمشان نيز پسنديده نيست!) انجام ميگيرد، كسي جانماز آب نمي كشد! كلاه شرعي سرش نمي گذارد! اگر ميني ژوپي پوشيده ميشود ، چادر و يا حوله اي هم روي پاها كشيده نميشود!
در كشور خودمان تمام اعمال ناپسند صورت مي پذيرد، آنوقت ديگران را محكوم به كار ناپسند و بي بند و باري مي كنيم. ايول به خودمان! زدن به كوچه علي چپ را خوب ياد گرفتيم! وقتي جوانتر بودم به پدرم ايراد ميگرفتم : بابا چرا سيگار ميكشي!؟ پدر بيچاره هم نگاهي مي انداخت به من و ميگفت : بابا سعي كن ، تو نكشي !حالا خودم ناسلامتي شدم بابا و سيگاري! به كي بايد ايراد گرفت ؛ نمي دانم! با تشكر از حوصله شما
