خبرگزاري فارس: محمد البرادعي مدير کل آژانس بينالمللي انرژي اتمي روز گذشته گزارش خود را درباره برنامه هستهاي ايران به شوراي حکام آژانس ارائه کرد.
به گزارش خبرگزاري فارس، اين گزارش به اجراي موافقتنامه پادمانهاي پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي در جمهوري اسلامي ايران پرداخته و در آن آمده است:
1_ شوراي حکام در ديدار خود در ماه مارس 2004 گزارش ارائه شده توسط مدير کل آژانس بينالمللي انرژي اتمي در مورد اجراي توافقنامه بين جمهوري اسلامي ايران و آژانس براي اجراي پادمانهاي مربوط به پيمان منع گسترش سلاحهاي هستهاي (توافقنامه پادمانها) را بررسي کرد. اين گزارش در 24 فوريه سال 2004 منتشر شد و شامل گاهشماري از وقايع از نوامبر 2003، خلاصه فعاليتهاي تائيدي آژانس و ارزيابيهاي اخير و گامهاي بعدي بود.
2_ در ماه مارس 2004، شوراي حکام آژانس قطعنامه 21/2004/GOV را پذيرفت که در آن تشخيص داده شد، مدير کل گزارش داده است ايران فعالانه با آژانس در ايجاد دسترسي به مکانهاي مورد تقاضاي آژانس همکاري کرده اما همکاري ايران در موارد مورد تقاضا، داراي نقص بوده است و از ايران خواسته شد به ادامه و افزايش همکاري خود خصوصا در ارائه سريع و فعالانه اطلاعات دقيق و صحيح در مورد همه جنبههاي فعاليتهاي هستهاي کنوني و گذشتهاش مبادرت کند.
از امضاي پروتکل الحاقي به توافقنامه پادمانها استقبال شد، از ايران خواسته شد سريعا آن را تصويب کند؛ به درک شوراي حکام از اين موضوع اشاره شد که با توجه به ارتباطي که با مدير کل آژانس در 10 نوامبر 2003 برقرار شد، ايران به طور داوطلبانه خود را به اقدام در جهت اجراي پروتکل از آن تاريخ متعهد ميداند و تاکيد شد که پايبندي ايران به ضربالاجل تعيين شده براي اظهارنامههايي که در بخش سوم پروتکل به آن اشاره شد، از اهميت برخوردار است.
اعلام شد که در قطعنامههاي 12 سپتامبر 2003 و 26 نوامبر 2003 شوراي حکام، از ايران خواسته شده است همه فعاليتهاي مربوط به غني سازي و فرآوري خود را به حالت تعليق درآورد؛ اعلام شد که تصميمات داوطلبانه 29 دسامبر 2003 و 24 فوريه 2004 ايران گامهاي مثبتي در اين زمينه بوده است؛ از ايران خواسته شد اجراي اين تعهدات را به همه فعاليتهاي اين چنيني خود در سراسر ايران گسترش دهد؛ از مدير کل خواسته شد اجراي اين گامها را مشخص کند.
توضيح داده شد که ايران همان گونه که در گزارش مدير کل به تفصيل آمده است در اظهارنامه 21 اکتبر 2003 خود که قرار بود «ديد کاملي از فعاليتهاي هستهاي ايران» و «گاهشمار کاملي از دستگاههاي سانتريفوژ تحقيقاتي و توسعهاي» بدهد به داشتن طرحهاي دستگاه سانتريفوژ p2، تحقيقات مربوطه، توليد و فعاليتهاي آزمايشي مکانيکي از سوي ايران اشارهاي نشده و مدير کل آژانس نيز از اين موضوع به عنوان «نگراني جدي خصوصا با توجه به اهميت و حساسيت اين فعاليتها» ياد کرد.
به نگراني مدير کل آژانس در مورد هدف فعاليتهاي ايران مربوط به آزمايشات توليد و استفاده خاص از پلوتونيم 210 با توجه به نبود اطلاعات در تکميل بيانيههاي ايران در اين خصوص اشاره شد.
از ايران خواسته شد همه گامهاي لازم را براي حل همه مسائل مهم، سريعا و فعالانه بردارد که اين مسائل شامل آلودگي کارگاه شرکت کالاي الکتريک و نطنز به اورانيوم غني شده درجه پائين (LEU) و اورانيوم غني شده درجه بالا (HEU)، مساله تحقيق در مورد ماهيت غني سازي ايزوتوپ ليزري ايران و مساله آزمايشات توليد پلوتونيوم 210 است.
از اين موضوع استقبال شد که آژانس در حال تحقيق در مورد منابع و ريشههاي تهيه اين تکنولوژي و تجهيزات مربوطه و مواد هستهاي و غيرهستهاي يافته شده در ايران است، بر اين نکته تاکيد شد که همکاري نزديک، کامل و سريع همه کشورهاي ثالث با آژانس در شفاف سازي مسائل مهم در مورد برنامه هستهاي ايران لازم است که شامل بدست آوردن تکنولوژي هستهاي از منابع خارجي ميشود. از هر گونه همکاري با آژانس در اين زمينه استقبال شد.
تصميم گرفته شد تا اجلاس ماه ژوئن و پس از دريافت گزارش بعدي مدير کل آژانس، تحقيق در مورد پيشرفت در بررسي اظهارنامههاي ايران و چگونگي پاسخگويي به موارد حذف شده اشاره شده در بالا به تعويق بيفتد و اين موضوع همچنان در دستور کار باقي بماند.
3_ در قطعنامه 21/2004 /GOV، شوراي حکام همچنين از مدير کل خواست در مورد مسائل بالا و اجراي آن و قطعنامههاي پيشين در مورد ايران پيش از پايان ماه مه براي بررسي توسط شوراي حکام در ماه ژوئن گزارش دهد يا در صورت امکان زودتر گزارش دهد.
اين گزارش که شامل گاهشمار از ماه مارس 2004 است، مسائل مهم و گامهاي بعدي و خلاصهاي از ارزيابي اخير آژانس و يک ضميمه از فعاليتهاي تائيدي آژانس در پاسخ به آن تقاضا، ارائه شده است.
الف _ گاه شمار از ماه مارس 2004
4_ سوم ماه مارس 2004، آژانس به ايران اطلاع داد که قصد دارد از مرکز غني سازي سوخت آزمايشي در نطنز بازرسي و از ديگر مکانها در ايران ديدار کرده و بين روزهاي 13 و 18 مارس 2004 گفت وگوهايي را در مورد برنامه هستهاي ايران داشته باشد.
روز 12 مارس 2004، ايران به آژانس اينگونه پاسخ داد که «با توجه به دلايل معقولي مانند عدم دسترسي به پرسنل مورد نياز در بازرسيها در زمان پيشنهاد شده که هفته آخر اوايل سال جديد در ايران است، بازرسيها بايد تا نيمه دوم آوريل 2004 به تعويق بيفتد.» آژانس در همان روز از ايران خواست سريعا در به تعويق انداختن بازرسيها و ديدارها تجديد نظر کند.
5_ پنجم ماه مارس 2004، آژانس يادداشتي را از ايران دريافت کرد مبني بر آنکه «دستورات براي اجراي تصميمات داوطلبانه پذيرفته شده توسط ايران در 24 فوريه 2004 صادر و طراحي براي اجراي اين دستورالمعل آغاز شده است» اما با توجه به اين موضوع که «ما به تعطيلات سال نو ايرانيان نزديک ميشويم» اعلام تعليق اين اقدامات ميتواند از 10 آوريل 2004 آغاز شود. همچنين به آژانس اطلاع داد که بازرسي در مورد PFEP ميتواند در 29 ماه مارس 2004 انجام شود. بازرسي در آن تاريخ انجام شد.
7_ ششم آوريل 2004، مدير کل آژانس و مقامات ارشد آن در تهران با خاتمي، رئيس جمهوري، آقازاده، رئيس سازمان انرژي اتمي، روحاني، دبير شوراي امنيت ملي، خرازي، وزير امور خارجه ايران براي بحث در مورد مسائل اجرايي پادمانها گفتگو کردند.
در اين گفتگوها مقامات ايراني با شفاف سازي همکاري با آژانس در مورد تعدادي مسائل مهم توافق کردند که توسط مدير کل آژانس مشخص شده و مربوط به پيشرفت در قطعنامه صادره در خصوص اين مسائل پيش از اجلاس ماه ژوئن شوراي حکام است.
8_ اين ديدارها که از ابتدا براي اواسط ماه مارس 2004 براي گفتوگو در مورد برنامه هستهاي ايران برنامهريزي شده بود بين 12 تا 23 آوريل برگزار شد.
اين ماموريت همچنين شامل ديدار کارشناسان تکنولوژي سانتريفوژ از تعدادي از مکانهاي مربوط به فعاليتهاي غني سازي P2 ايران بود اين افراد همچنين از تعدادي از کارگاههاي خصوصي به منظور تشخيص تعليق مونتاژ دستگاههاي سانتريفوژ و توليد خانگي قطعات سانتريفوژ در اين مکانها ديدار کردند به دليل اينکه در اين زمان هيچ توافقي نميتوانست در مورد چگونگي دسترسي به کارگاههاي توليد قطعات سانتريفوژ در مکانهاي متعلق به سازمان صنايع دفاعي صورت بگيرد، آژانس هيچ گونه فعاليت تائيدي در آن مکانها انجام نداد.
9_ 15 آوريل 2004، معاون مدير کل آژانس در امور پادمانها در وين با آقاي زمانيان، مدير کل وزارت امور خارجه ايران براي بحث در مورد چگونگي دسترسي آژانس به مکانهاي متعلق به سازمان صنايع دفاعي بحث کرد اگر چه در آن زمان هيچ توافقي حاصل نشد.
10_ 20 و 21 آوريل 2004، آژانس با يک هيات ايران به رياست آقاي ناصري، مشاور ويژه دولت ايران به منظور بحث در خصوص مسائل مربوط به ديدار 6 آوريل مدير کل از ايران شامل چگونگي دسترسي آژانس به مکانهاي متعلق به سازمان صنايع دفاعي ايران ديدار کرد.
11_ بين 24 آوريل و پنجم ماه مه 2004، آژانس بازرسيهايي را از رآکتور تحقيقاتي تهران، TRR آزمايشگاههاي چند منظوره جابربن حيان، (JHL) تاسيسات تبديل اورانيوم (UCF) و آزمايشگاه توليد سوخت (FFL) انجام داد.
علاوه بر اين بازرسيها، گفتگوهايي نيز در مورد آزمايشات سابق تبديل اورانيوم ايران صورت گرفت.
12_ 26 آوريل 2004، آژانس به ايران اطلاع داد که نيازهاي آژانس براي تشخيص مستقل تعليق داوطلبانه توليد داخلي تجهيزات غني سازي سانتريفوژ ايران در مکانهاي متعلق به سازمان صنايع دفاعي چيست و آژانس به اين موضوع نيز اشاره کرد که پيش از آنکه تائيدي صورت بگيرد آژانس نياز به تائيد اين موضوع دارد که ايران با اقدامات مشخص شده توسط آژانس موافق است.
13_ 27 آوريل 2004، آژانس نتايج بررسيها در مورد نمونههاي گرفته شده در مرکز تحقيقات هستهاي تهران (TNCR) و مرکز تکنولوژي هستهاي اصفهان (ENTC) را به اطلاع ايران رساند. اين اطلاعات همچنين شامل نتايج نمونههاي محيطي گرفته شده در ژانويه 2004 در برخي کارگاههاي مربوط به توليد قطعات سانتريفوژ P2 بود. آژانس همچنين اظهار نظراتي را در مورد اطلاعات داده شده توسط ايران در خصوص آزمايشات جداسازي پلوتونيم ارائه کرد.
14_ در نامهاي به تاريخ 29 آوريل 2004، ايران به آژانس اطلاع داد که قصد دارد آزمايشات دقيقي را در مورد خط توليد UF6 در UCF انجام دهد. هفتم ماه مه 2004، آژانس به ايران اطلاع داد که با توجه به استفاده از مقدار زيادي مواد هستهاي، آزمايشهاي راديواکتيوي UCF با گاز UF6 از نظر تکنيکي منجر به توليد مواد سوختي براي روند غني سازي ميشود.
ايران در نامهاي به تاريخ 18 ماه مه 2004 به آژانس اطلاع داد که «تصميم اتخاذ شده براي تعليق موقت و داوطلبانه بر مبناي درک تعريف شده و روشني صورت گرفته که شامل تعليق توليد UF6 نميشود.»
15_ از هشتم تا 12 ماه مه 2004، بازرسان غنيسازي ليزري آژانس با هدف مرور سابقه برنامه غني سازي ليزري و بررسي صحت و کامل بودن اظهارنامههاي ايران با توجه به اين برنامه به ايران آمدند.
16_ بين 14 تا 23 ماه مه، بازرسان آژانس فعاليتهاي تائيدي را در مورد تجهيزات سانتريفوژ در نطنز با توجه به تعليق انجام داده، نمونههايي را از UF6 وارداتي گرفته و از کارخانه توليد آب سنگين در اراک ديدن کردند.
17_ از 15 تا 17 ماه مه 2004، با توجه به درخواست ايران، آژانس دو کارمند فني خود را از بخش پادمانها به ايران فرستاد تا توضيحاتي را در مورد مفاد و نحوه آمادگي و اجراي اظهارنامههاي مربوط به بخش 2 و 3 نمونه پروتکل الحاقي به توافقنامههاي پادمانها ارائه دهند.
18_ در 21 ماه مه 2004، يک هيات ايراني به رياست آقاي ناصري با مقامات آژانس براي بحث در مورد وضعيت مسائل مطرح شده با مدير کل در ديدار ششم آوريل 2004 وي از تهران، ديدار کرد. در نتيجه اين ديدار، ايران و آژانس توانستند روز بعد در مورد پيشنهاد آژانس براي ديدارهاي مستمر در 12 ماه آينده از تعليق توليد تجهيزات غني سازي سانتريفوژ گازي در 9 مکان اعلام شده توسط ايران که در اين فعاليتها شرکت داشتند، به توافق برسند.
19_ روز 21 ماه مه 2004، ايران اظهارنامههاي اوليه مربوط به پروتکل الحاقياش را ارائه کرد. در اين اظهارنامهها ايران به آژانس اعلام کرد پروتکل الحاقي را در 18 دسامبر 2003 امضا کرده و تصميم گرفته است اين پروتکل را «براي اعتمادسازي با توجه به بند 17 پروتکل» به طور داوطلبانه اجرا کند، اين اظهارنامهها «پيش از زمان تعيين شده يعني 18 ژوئن 2004 بنا به تقاضاي دبير کل در ديدار ماه آوريل 2004 از ايران» ارائه ميشود. ايران همچنين اعلام کرد آماده سازي اين اظهارنامهها «با زمان محدود، هرگونه تلاش منطقي براي فراهم کردن اطلاعات براي آژانس به اندازهاي که صحيح و منطبق با اجراي پروتکل باشد» انجام شده و اين اظهارنامهها «در صورت لزوم ميتواند شفافسازي و توضيح داده شود.»
20_ 28 ماه مه 2004، مدير کل بار ديگر با يک هيات ايراني به رياست آقاي ناصري به منظور گفتگو در مورد مسائل مهم باقيمانده، ديدار کرد.
21_ 29 ماه مه 2004، در آغاز ديدار پنج روزه از ايران، بازرسان آژانس بحثهايي را با مقامات ايراني در مورد برنامه سانتريفوژ P2 و فعاليتهاي انجام شده مربوط به تائيد تعليق در کارگاههاي متعلق به سازمان صنايع دفاعي و نطنز انجام دادند.
ب_ مسائل باقيمانده و گامهاي بعدي
#وارد کردن و ساخت تجهيزات سانتريفوژ P2
22- همانطور که در گزارش پيشين مدير کل به شوراي حکام (11/2004/GOV) اشاره شد مقامات ايراني پيش از اين اعلام کرده بودند اين کشور هيچ دستگاه سانتريفوژ P2 يا تجهيزات آن را از خارج تهيه نکرده و همه تجهيزات از جمله پرههاي مرکب را در يک کارگاه يک شرکت خصوصي در تهران توليد کرده است. ايران اکنون اعلام کرده است که عليرغم اظهارات پيشين خود برخي از مغناطيسهاي مربوط به سانتريفوژهاي P2 را از آسياييها خريده و پرههاي مرکبي که در ايران توليد شدهاند در واقع در يکي ديگر از کارگاههاي مربوط به سازمان صنايع دفاعي توليد شده است.
روز 30 ماه مه 2004، ايران اطلاعات را در مورد مقدار و منابع مغناطيسهاي وارداتي، مواد خام و برخي تجهيزات مربوطه در اختيار آژانس قرار داد. اين اطلاعات اکنون توسط آژانس تحت بررسي قرار دارد.
23_ در پاسخ به سوالات بعدي آژانس، ايران همچنين اعلام کرد که اين شرکت خصوصي تقاضاهايي را با دلالان اروپايي براي خريد چهار هزار مغناطيس با خصوصياتي مناسب براي استفاده در دستگاههاي سانتريفوژ P2 ارائه داده است اما هنوز هيچ مغناطيسي از طريق اين دلالان به ايران منتقل نشده است.
علاوه بر اين در بحثهايي که 30 ماه مه 2004 با آژانس صورت گرفت صاحب اين شرکت خصوصي اعلام کرد که وي به دلال احتمال خريد تعداد بيشتري مغناطيس سانتريفوژ بيش از چهار هزار عدد را گفته است. وي بيان کرد تعداد بيشتر مغناطيسها براي جذب اين دلال عنوان شده است.
24_ آژانس خواستار اطلاعات جزئيتر در مورد واردات تجهيزات سانتريفوژ P2 از ايران شده و اينکه چگونه تلاشهاي مربوط به خريد که در پاراگراف 23 بالا اشاره شده با برنامه تحقيق و توسعه سانتريفوژ P2 ايران که حجم آن کوچک اعلام شده، تطابق دارد.
25_ نمونههاي محيطي در کارگاه شرکت خصوصي که گفته ميشود تجهيزات سانتريفوژ P2 در آن توليد و آزمايش ميشده است جمعآوري شده و اعلام و نتايج آن قريبالوقوع است. کارگاهي که پرههاي مرکب در آن توليد ميشد روز 30 ماه مه 2004 مورد بازديد قرار گرفت.
26_ با توجه به سرمايه گذاري که در بدست آوردن طرحهاي سانتريفوژ P2 و تواناييهاي تکنيکي موجود در ايران شده است، کارشناسان غنيسازي سانتريفوژ آژانس برخي سوالات را در مورد بيانيه ايران مطرح کردهاند که اگرچه اين طرحها در سال 1995 به دست آمده است اما هيچ کاري در مورد سانتريفوژهاي p2 تا سال 2001 انجام نشده و آزمايش مکانيکي پرههاي مرکب p2 در سال 2002 آغاز شده است. اين کارشناسان همچنين در مورد امکان انجام آزمايشات سانتريفوژ بر پايه طرحهاي p2 که نياز به خريد قطعات از خارج و توليد تجهيزات سانتريفوژ و ريختهگري دارد در دوران اعلام شده که کمتر از يک سال است، ابراز ترديد کردهاند.
#منبع آلودگي
27- همانطور که در گزارشهاي پيشين مديرکل اشاره شد، ايران اعلام کرده است (LFH) و (HEV) يافته شده در نطنز و شرکت کالاي الکتريک و فرآيند تکنيک مربوط به آلودگي قطعات سانتريفوژ P2 وارداتي است. ايران اخيرا اطلاعات ديگري را در مورد محلهايي در اين کشور که تجهيزات و قطعات سانتريفوژ P1 به آنها برده شده و همچنين برخي جداول زماني مربوطه، ارائه کرده است.
با توجه به پيچيدگي اطلاعات ارائه شده از سوي ايران که مربوط به جابجاييهاي داخلي قطعات ميشود کارشناسان آژانس فکر نميکنند که اين اطلاعات به حل مساله آلودگي کمک کند مگر آنکه اطلاعات بيشتري در مورد منبع اين قطعات ارائه شود. آژانس ابتدا در آگوست 2003 خواستار ارائه اطلاعات در مورد منبع اين قطعات شد. در حالي که ايران اعلام کرده است منبع اين تجهيزات را نميداند و اين در حالي است که برخي از دلالان را شناسايي کرده است.
28- آژانس به بحث با کشوري که معتقد است بيشتر تجهيزات غني سازي سانتريفوژ متعلق به آن است و با آنان که دلال اين قضيه بودند، ادامه ميدهد. اطلاعاتي که در اين بحثها به دست ميآيد ممکن است در حل برخي مسائل مربوط به آلودگي مفيد باشد. اگرچه اطلاعات ديگري خواسته شده و براي تشخيص اينکه اين اطلاعات بر پايه اطلاعاتي باشد که اخيرا فراهم شده که احتمال آن وجود ندارد، نمونه برداري لازم است تا آژانس قادر به تشخيص اين امر باشد که آلودگي 36 درصدي اورانيوم 235 در کالاي الکتريک و فرآيند مربوط به تجهيزات وارد شده از کشور مورد مشورت است. ديگر توضيحات ممکن براي اين آلودگي از طريق ارتباط با ديگر کشورها در حال بررسي آژانس است.
29- آژانس همچنين در حال بررسي نتايج اخير نمونههاي بدون هماهنگي گرفته شده، به منظور حل مسائلي از اين دست است که چرا آلودگي در سانتريفوژهاي توليدي و وارداتي متفاوت است و چرا آلودگي در PFEP در نطنز با آنچه در کارگاه شرکت کالاي الکتريک و فرآيند تکنيک به دست آمده، متفاوت است.
30- آژانس همچنين خواستار اطلاعات بيشتر از ايران در مورد آلودگي UF6 در ساختمان TRR و TNRC است.
#طرح UCF
31- همانطور که در 11/2004/ GOV اشاره شد، ايران اعلام کرده است که UCF بر اساس يک تعداد طرحها و ديگر اسناد طراحي از يک منبع خارجي در اوايل دهه 1990 ساخته شده است. براي ارزيابي صحت اين اظهارات، کارشناسان آژانس اين اسناد را با قطعات ساخته شده UCF مقايسه کردند. اين کارشناسان نتيجهگيري کردند اسناد ارائه شده به طور کلي با طرح اصلي UCF همخواني دارد غير از دو مورد: روند خالصسازي سنگ اورانيوم و روند توليد فلز اورانيوم. سازمان انرژي اتمي ايران در اين موارد از اسناد طراحي استفاده نکرده و از روند تحقيق و توسعه در TNRC استفاده کرده است.
#آزمايشات تبديل اورانيوم
32- کارشناسان آژانس به تلاشهاي خود براي تاييد اظهارات ايران که هيچ آزمايشات تبديل اورانيوم مقدماتي علاوه بر آزمايشات آزمايشگاهي انجام نشده است، ادامه ميدهند. ايران در حمايت از اين اظهارات خود توضيحات در مورد همه مواد هستهاي در JHL را تکميل کرده و گزارشهاي دقيق هستهاي بررسي شدهاي را به آژانس ارائه داده است.
اين در حالي است که آژانس خواستار اطلاعات ديگر از سوابق همزمان اين آزمايشات شده است که به تاييد اظهارات ايران در مورد مواد هستهاي توليد شده و منهدم شده به عنوان زباله هستهاي، کمک ميکند.
ارزيابي نهايي از اين موضوع نيز بستگي به تحقيقات نمونهبرداري ديگر دارد.
#قابليتهاي جداسازي ايزوتوپ ليزري فرٌار اتمي
33- ايران پيش از اين اعلام کرده است که قابليت اتمي که مورد استفاده در آزمايشگاههاي جداسازي جامع (CSL) در دهه 1990 بوده است با استفاده از چند ميليگرم در روز انجام ميشد و اين تجهيزات قابليت غنيسازي اورانيوم تا سطح سه درصد اورانيوم 235 را داشته است (75/2003/ GOV ). با همکاري ايران، کارشناسان غنيسازي ليزري آژانس توانستند تاييد کنند اظهارات ايران در مورد توانايي هستهايش درست است. اگرچه در طول ديدار ماه مه 2004 کارشناسان آژانس از ايران اين کشور گزارشات آزمايشگاهي را ارائه کرد که نشان ميداد متوسط سطوح غنيسازي ليزري که در اين مقادير کوچک به دست آمده بين 8 تا 9 درصد و برخي نمونهها دقيقا 15 درصد بوده است. اين گزارشات آزمايشگاهي تحت بررسي قرار دارند.
#طرحهاي هسته راديواکتيو در رآکتور تحقيقات هستهاي ايران
35- همانطور که در گزارشات پيشين دبير کل (11/2004/GOV) و (75/2003/GOV) اشاره شد، آژانس سوالاتي را در مورد نبود طرحهاي هسته راديواکتيو در طراحيهاي انجام شده در رآکتور تحقيقات هستهاي ايران (IR-40) مطرح کرده است. ايران در اظهارنامه 13 ماه مه 2004 خود در مورد اطلاعات طراحي به روز شده براي IR _ 40 آورده است با توجه به مشکلات مربوط به بدست آوردن اطلاعات فني و خريد پنجرههاي حفاظدار، ساخت هستههاي راديواکتيو براي راديو ايزوتوپها با عمر طولاني ديگر در دستور کار نيست.
#آزمايشات جداسازي پلوتونيم
36- با توجه به آزمايشات جداسازي پلوتونيم، آژانس متوجه شد که ايران پلوتونيم توليد شده را دست کم گرفته است. اگرچه مقادير توليد شده تنها در حد چند ميليگرم است. آژانس همچنين دريافت که سن پلوتونيم در محلولها کمتر از 12 تا 16 سال اعلام شده است.
مقامات ايراني در مورد سن آن به بيانيههاي قبلي اشاره ميکنند اما با تکرار بررسي خود موافقت کردهاند.
آژانس همچنين دريافت که برخي از اورانيوم طبيعي در معرض اشعه قرار گرفته در برخي نمونهها، که مسؤول اين تاسيسات آن را آيودين _ 131 معرفي کرده، در سال 2003 به آژانس اعلام شده بود.
بررسي نهايي اين مساله هنوز در حال انجام است.
تدارک اصلاحات مورد تقاضا و اطلاعات مربوط به طراحي انجام شد.
37- همانطور که آژانس خواسته است ايران اطلاعات مربوط به طراحي تصحيح شدهاي را با توجه به تاسيسات خاص ارائه کرده است. ايران همچنين اصلاحاتي را با توجه به گزارشات تغيير ابتکاري، گزارشات متعادل ماده و فهرست بندي ابتکاري فيزيکي بنا به خواسته آژانس فراهم کرده است. اگر چه همانطور که در گزارش مدير کل به اجلاس ماه مارس (11/2004/GOV) آمده است برخي از تصميمات هنوز با توجه به نياز براي ايجاد مقاديري ماده هستهاي در تاسيسات نطنز تحت بررسي است.
#پروتکل الحاقي
38- آژانس در حال بررسي اظهارنامه اوليه مربوط به پروتکل الحاقي ارائه شده توسط ايران در 21 ماه مه 2004 است.
#بررسي منابع و مبداهاي فروش تجهيزات هستهاي
39- همانطور که شوراي حکام در قطعنامه (21/2004/GOV) تقاضا کرده است آژانس به پيگيري تحقيقات خود در زمينه منابع تکنولوژي تبديل و غنيسازي و تجهيزات مربوط و مواد هستهاي وغير هستهاي ادامه داده و در اين زمينه از همکاري تعدادي از کشورهاي عضو بهره برده است. مدير کل اطلاعات بيشتري را در زمان خود در خصوص نتايج اين تحقيقات به اطلاع شوراي حکام ميرساند.
40- آژانس به انجام فعاليتهاي تاييدي خود با توجه به تحقيق غنيسازي و فرآوري در TNRC لشگرآباد، اراک، کالاي الکتريک، نطنز و UCF ادامه ميدهد و در آن مکانها تاکنون هيچ فعاليتي مغاير با تعهدات داوطلبانه ايران مشاهده نکرده است. ايران همچنين اعلام کرده است توليد قطعات سانتريفوژ را از 9 آوريل 2004 به حال تعليق در آورده است. آژانس قادر به تاييد اين مطلب در سه کارگاه بوده است اما سه کارگاه متعلق به شرکتهاي خصوصي به توليد خود ادامه داده و اعلام ميکنند براي تعليق يا انقضاي قراردادها، سازمان انرژي اتمي خسارت کافي را به آنها پرداخته است. به علاوه در 21 ماه مه 2004 آژانس از سه کارگاه سازمان صنايع دفاعي ديدار نکرده بود زيرا در مورد چگونگي دسترسي به اين مکانها هنوز با ايران به توافق نرسيده است. اکنون توافقنامه با ايران در مورد اين چگونگيها مشخص شده و سه کارگاه سازمان منابع دفاعي قرار است در هفته منتهي به 31 ماه مه 2004 بازديد شود. تا زمان ارائه اين گزارش، دو سايت از سه سايت بازديد شده است.
41- بايد توجه شود برخي فعاليتهاي مربوط به تعليق مانند توليد تجهيزات که تشخيص آنها سخت است و تضمينهايي که آژانس ميتواند به هدف ايجاد اعتماد بدهد از ماهيت متفاوتي نسبت به موارد قابل دسترسي با توجه به کشف انحراف مواد هستهاي برخوردار است. بنابراين در حالي که بررسي بيشتر محلهاي اعلام شده ممکن است اما بايد تعادلي ميان هزينه و منافع حاصله از اين بررسيها ايجاد شود.
42- ايران به آژانس اعلام کرده است که اخيرا آزمايشات حساسي را در UCF انجام داده است که منجر به توليد UF6 در آينده نزديک شود. ايران اعلام کرده است که تعليق داوطلبانه فعاليتهاي غنيسازي شامل تعليق توليد UF6 نميشود.
ج- ارزيابي
43- پيشرفت خوبي در اقدامات مورد توافق در ديدار مدير کل از تهران در اوايل آوريل2004 به وجود آمده است. آژانس از ارائه اظهارنامههاي اوليه ايران مربوط به پروتکل الحاقي استقبال ميکند.
ايران با آژانس در فراهم کردن دسترسي به مکانهاي مورد تقاضاي آژانس شامل کارگاههاي واقع در سايتهاي نظامي همکاري کرده است. اين مورد نيز همانند اعطاي ويزاي يک ساله با وروديهاي متعدد( multiple -entry) به بازرسان مخصوص آژانس مورد استقبال است.
44- آژانس توانسته است اجراي تصميم ايران براي تعليق فعاليتهاي مربوط به غنيسازي و فرآوري را تاييد کند. با اين حال اين تاييد در برخي موارد به دليل بحث در مورد چگونگي دسترسي به سايتهاي سازمان منابع دفاعي با تاخير مواجه شد و هنوز هم به دليل ادامه توليد تجهيزات سانتريفوژ توسط برخي شرکتهاي خصوصي جامع نيست. تصميم ايران براي ادامه توليد UF6 در UCF از طريق انجام آزمايشات راديواکتيو با درک قبلي آژانس از تصميم ايران در مورد تعليق متفاوت است.
45- آژانس به پيشرفت در کسب درکي جامع از برنامه هستهاي ايران ادامه ميدهد اما برخي مسائل هنوز باقي ماندهاند. دو مورد به طور خاص کليد درک گستردگي و ماهيت برنامه غنيسازي ايران بوده است که پيش از اين اعلام نشده بود.
46- اولين مورد مربوط به منبع آلودگي اورانيوم غني شده درجه بالا و اورانيوم غني شده درجه پايين است که در مکانهاي مختلف در ايران يافت شده است. همانطور که در بند 27 بالا اشاره شد، اطلاعاتي که تا به امروز توسط ايران فراهم شده است براي حل اين موضوع پيچيده کافي نبوده و ايران بايد هر تلاشي را براي هرگونه اطلاعات ديگر در مورد مبدا تجهيزاتي که در حل مسائل باقي مانده ميتواند مفيد باشد، انجام دهد. آژانس برخي اطلاعات را از ديگر کشورها دريافت کرده که ممکن است در حل برخي سوالات مربوط به آلودگي کمک کند و به درخواست از آن کشورها براي انجام هر تلاشي براي کمک به آژانس در حل اين مشکل ادامه ميدهد.
47- مساله دوم ميزان تلاشهاي ايران براي واردات، توليد و استفاده از دستگاههاي سانتريفوژ طرح 1-P و P2 است. آژانس درک بيشتري از گستردگي برنامه مربوط به سانتريفوژهاي 1-P و مکانهاي استفاده از آنان بدست آورده است. اگر چه اطلاعات مهم در مورد برنامه سانتيريفوژ P2 اغلب نياز به تقاضاهاي مکرر داشت و در برخي موارد منجر به مواجه شدن با اطلاعات متغير يا ضد و نقيض شده است.
48- مهم است که ايران همکاري فعالي با آژانس به منظور بدست آوردن درک کامل از برنامه غنيسازي ايران با فراهم کردن همه اطلاعات مربوطه و دسترسي سريع به همه سايتها مربوطه، داشته باشد، به تعويق انداختن ديدارهاي اواسط ماه مارس به اواسط آوريل از سوي ايران که شامل ديدار کارشناسان سانتريفوژ آژانس از تعدادي از مکانهاي مربوط به برنامه غنيسازي سانتريفوژ P2، منجر به تاخير در بدست آوردن نمونههاي محيطي و تجزيه آنها شده است. همچنين مهم است که همه کشورهاي ديگر داراي اطلاعات مربوطه، سريعا اين اطلاعات را به آژانس منتقل کند. حل دو مساله مطرح شده در بندهاي 46 و 47 پس از گذشت تقريبا دو سال از آشکار شدن برنامه اعلام نشده ايران براي آژانس، مهمترين مساله براي توانايي آژانس در اطمينان دادن به جامعه بينالملل در خصوص فعاليتهاي هستهاي ايران است.
49- مدير کل آژانس در اجلاس شوراي حکام در سپتامبر 2004 يا زودتر در يک زمان مناسب گزارش بعدي خود را ارائه خواهد کرد.