آقايان اراذل و اوباش! (از مجموعه مقالات طنز در طنز) س. باستان

شهريار-خبرنگاركيهان
«« چهارنفر از اشرار و اراذل و اوباش مناطق مختلف شهريار توسط مأموران مبارزه با مفاسد اجتماعي اين شهر دستگير و در ملأعام گردانده شدند. اشرار با تشكيل باندي بارها مبادرت به بستن خيابان، سرقت، خفت گيري، درگيري، قمه كشي و ضرب و شتم و ديگر اعمال خلاف و همچنين ايجاد رعب و وحشت مي كردند. مأموران فرماندهي انتظامي شهريار در يك عمليات ضربتي چهارنفر از اشرار به نام هاي بهزاد- م، يوسف- ب، محمد- ك، ميثم، ك را دستگير و ضمن بازرسي از منزل آنها چندين عدد قمه، چاقو، آلات استعمال موادمخدر، مقداري حشيش و ترياك و 40 فيلم ويديويي مبتذل كشف كردند. متهمين به دليل چندين فقره شرارت و ناامني و قطع دست، مزاحمت براي نواميس مردم و ايجاد قمه كشي به دستور حوزه قضايي بخش ملارد در انظار عمومي و درمحله هايي كه مرتكب خلاف شده بودند گردانده شدند.»»

اين آقايان اراذل و اوباش مملكت عزير ما ، نمي دانم ( ضمن خلاف هاي متعدد ) دست قطع كردن را از كي ياد گرفتند! تا آنجا كه به عقل ناقص اينجانب ميرسد. قاضي شرع بايد حكم دست قطع كردن بدهد، نه خلافكار! همه جورش را ديده بوديم جز اين حكايت را ! گويا با تشكيل حكومت اسلامي ، آقايان اراذل و اوباش مملكت اين عمل را هم ياد گرفته اند تا جرمشان مهر ضد اسلامي نخورد!

همانطور كه آگاهيد در كشور محبوب ما ، داستان قمه ، چاقو و تيغ كشي تاريخي كهن دارد! حالا چرا اين آقايان با اين پرونده قطور توسط ماموران انتظامي در سطح شهر چرخانده شده اند ؛ كسي چيزي نمي داند! آيا با اين اقدام ( نوظهور ) حوزه قضائي اين منطقه ، قصد نسق گيري داشته و يا تدريس علم عبرت ، بر كسي روشن نيست!

در كشوري كه نماينده قوه قضائيه ، قاضي ، رئيس دادگاه ويژه روحانيت ، بجاي قمه كشي ، اقدام به گاز گرفتن و پرتاپ قندان مي كند و ترسي از از آن ندارد در سطح شهر تهران از ميدان شوش تا مسگر آبادگردانده شود! خلافكار عادي اگر خفت نگيرد و قمه نكشد ، والله آدم خوبي است!سئوال اساسي مطرح است :چرا قوه قضائيه كشور مسبب تبعيض بين شهروندان است!؟ اگر قرار است در آينده خلافكاران ، براي درس عبرت ( مانند اعدام در ملاء عام) شايد هم با قفل و زنجير در مراكز شهر ها و روستا هاي كشور ، چرخانده شوند! چرا افرادي نظير آقاي محسني اژه اي ( نماينده قانون در كشور) را دندان نمي كشند و با يك خميردندان كلگيت و مسواك دكتر بست در سطح شهر ، گردانده نميشود كه مردم حساب كار خودشان را بكنند و ديگر همديگر را گاز نگيرند!

همين تبعيض ها باعث ميشود كه مردم به حكومت عدل با رهبران زيادي عادل ، شك مي كنند! از قديم گفتند : خلاف ، خلافه ! در هر حال جديدا در مملكت ما اتفاقاتي رخ ميدهد كه از شما چه پنهان ، با قرن حاضر يكطوري سر ناخواني دارد! خانم ها و آقايان نوجوان مملكت ، مانند قرن سوم و چهارم ، خريد و فروش ميشوند! خلافكار در سطح شهر مي چرخانيم! اينگونه صحنه ها را معمولا در فيلم هاي سالهاي پنجاه ميلادي در بازار بغداد و علي بابا و چهل دزدش و... مي ديديم كه انسان حراج مي كردند! خلافكار را با قفل و زنجير در سطح شهر مي چرخاندند وغيره!

خوب از يكطرف : تفكري كه سنگسار و اعدام و شوخي در زندان ها را روا ميداند و بخش مهمي از اعتقادات است ! باز خدا پدرشان را بيآمرزد كه چشم خلافكار را در ملاءعام از حدقه در نمي آورند! البته به نظر اينجانب اين خبر ناقص است! روزنامه كيهان نمي دانم چرا قصه را تا انتها ادامه نداده است با اينكه خبرنگار آن در محل حاضر بوده و گزارش تهيه كرده است! خواننده از خود مي پرسد : وضع اين آقايان اراذل و اوباش بعد از هواخوري در سطح شهر ، چه خواهد شد!؟ آيا اعدام خواهند گرديد! آيا بعد از نمايش به زندان بر خواهند گشت! آيا به خانواده هاي خويش تحويل داده ميشوند! اجناس مصادره به چه خرجي زده ميشود!؟

خبرنگار ناشي كيهان ، گويا ته قضيه را كنجكاوي نكرده كه خوانندگان را تو خماري بگذارد! با اين همه جرم ، نمي شود كه اين آقايان را فقط در سطح شهر و يا روستا ، چرخاند و بعدش هم تحويل زن و بچه هايشان داد! اين دور از قضاوت عادلانه حوزه ( با حوض اشتباه نشود) قضائي كشور است! خصوصا ضبط آن ويدئو هاي كه خدا مي داند توش چي بوده است! داشتن حقه و بافور و ترياك و حشيش در مملكت ما ( كه مردم اهل حالند) جرم آنچناني محسوب نميشود!

با داشتن قمه (كه براي پوست كندن است ) كسي را نميشود مجرم شناخت! آنهم در كشوري كه مصرف خيار و بادنجان و كدو زياد است! من تصور مي كنم جرم عمده اين آقايان نخست : داشتن آن ويدئو كاست هائي است كه ماموران حوزه قضائي آن را تماشا كرده و لذت برده اند! بعد ، آنان را ضاله تشخيص داده اند! دوم : خفت گيري است كه اين آقايان پايشان را بيشتر از گليم خويش دراز كرده اند! در كشور اسلامي كه نمي شود خفت كسي را گرفت!

اگر خاطرتان باشد : در تير ماه سال گذشته : دانشجويان معترض كشور را اراذل و اوباش نام نهادند! بعد از آن جريان بگير و به بند دانشجويان ، من تصور مي كردم كه داستان اشرار و اراذل و اوباش در كشور ما ، به انتها رسيد! با خبر فوق تازه متوجه شدم : زرشك ! كسان ديگري هم در مملكت وجود دارند كه دانشجو هم نيستند ، اما قاطي اشرار و اراذل و اوباش هستند! تازه با داشتن ويدئو هاي آنچناني ، در كوچه پس كوچه خفت گيري هم مي كنند! در هر حال : شهر ، شهر فرنگه ! همه جور آدم توش پيدا ميشود! يكي گاز ميگيرد! يكي خفت! يكي اعدام ميشود! يكي اعدام مي كند! شايد اين سئوال زماني پاسخي براي خود يابد: بالاخره زعماي قوم ما يك روز با توحش قهر خواهند كرد و با تمدن آشتي !؟ با تشكر از حوصله شما