چهارشنبه 3 تير 1383

رضا خاتمي: حاكميت يكدست در جامعه‌اي چون ايران، قابل دوام نيست، بامداد

دبير كل جبهه مشاركت طي سخناني در دفتر حوزه شرق تهران اين حزب به تشريح برنامه‌هاي تشكيلاتي براي گسترش فعاليت‌ها در حوزه اجتماعي پرداخت.
«سيدمحمدرضا خاتمي» در سخنراني خود اظهار داشت: «يكي از مهم‌ترين دستاوردهايي كه حركت اصلاحات در طول سال‌هاي گذشته داشته، اين است كه فارغ از فشارهايي كه بر ما وارد مي‌شود، و جدا از اينكه درون حكومت باشيم يا نباشيم، به اين نقطه رسيده‌ايم كه دور هم جمع شويم و براي حفظ و گسترش تشكيلات خود مداومت و پايداري داشته باشيم.»

وي افزود: «آن حلقه معيوب صد ساله گذشته كه مانع از توفيق حركت‌هاي اصلاحي و به انزوا و شكست دچار شدن آنها بوده، همين ضعف تشكيلاتي و نبود استمرار در فعاليت سياسي و اصلاحي است كه زنجيره معيوبي از انفجار و انفعال را به دنبال داشته است.»

دبير كل جبهه مشاركت با تأكيد بر اين امر كه قبل از هر چيز ما به عنوان يك تشكيلات سياسي بايد هدف خود از حكومت و دستيابي به قدرت را مشخص كنيم، گفت: «به نظر ما هدف اصلي هر حكومت تأمين رفاه مردم است و جز اين هدفي ندارد.»

وي توضيح داد: «البته رفاه مردم معاني مختلفي مي‌تواند داشته باشد و رفاه صرفاً به معناي درآمد بالاي اقتصادي نيست همچنان كه در حال حاضر شهروندان كشورهاي توسعه يافته و پيشرفته اروپايي و آمريكايي علي‌رغم دستيابي به درآمد بالاي سرانه، به دليل فعال بودن گروه‌هاي تروريستي در اين كشورها احساس ناامني مي‌كنند و همين امر رفاه آنها را به خطر انداخته است.»

خاتمي با اشاره به وجود دو نگاه آمرانه و دموكراتيك به توسعه اقتصادي در كشور گفت: «ما در سال‌هاي 56-50 شاهد نتايج توسعه آمرانه براي حكومت شاه بوديم. شاه توانست به بركت افزايش قيمت نفت در اين سال‌ها به مطالبات اقتصادي مردم پاسخ دهد، اما چون پايه اين توسعه اقتصادي مبتني بر مردمسالاري نبود، اين توسعه اقتصادي نتيجه برعكس داد و به جاي تحقق ثبات بيشتر، به انقلاب منجر شد.»

وي سپس به ارائه تحليلي از يكدست شدن حاكميت در كشور پرداخت و گفت:«آنچه كه تحت عنوان ثبات و يكدست شدن حاكميت ازآن نام برده مي‌شود يك مسأله ظاهري است اما از نظر پايه‌اي به نظر مي‌رسد قابليت دوام ندارد. چرا كه در كشوري نظير ايران كه چندين جنبش انقلابي و اصلاحي را در طي يكصد سال از سر گذرانده است، كسي كه مي‌خواهد حكومت كند يا بايد متكي بر توده‌هاي مردم باشد يعني كاري كه در انقلاب اسلامي صورت گرفت، و يا اينكه بر يك نظام پليسي-امنيتي بسيار متمركز و بسته متكي باشد نظير آن چه كه در حكومت شاه وجود داشت.»

دبير كل جبهه مشاركت درباره نبود پيوند ميان حاكميت با توده‌هاي اجتماعي در شرايط كنوني كشور گفت: «اينكه ما بگوييم چون 50درصد مردم در انتخابات شركت كرده‌اند، پس اين نشانه اعتماد مردم به كليت نظام و اقدامات آن محسوب مي‌شود، شايد به نظر درست بيايد اما اگر ما بياييم و اين 50درصد را تجزيه و تحليل بكنيم، درمي‌يابيم كه در آينده اين پايگاه اجتماعي قابل تكيه و اعتماد نيست.»

وي توضيح داد: «اين كه ما مي‌گوييم پايگاه اجتماعي كنوني نظام قابل اتكا نيست، به اين خاطر است كه در جامعه ما نسل‌هايي دارند روي كار مي‌آيند كه كاملاً ديدگاه‌ها و انتظارات متفاوتي دارند و در انتخابات اخير هم تقريباً هيچ مشاركتي نداشته‌اند. اگر ما از كساني كه بين 16 تا 25 سال دارند، آمار بگيريم خواهيم ديد كه پايين‌ترين آمار مشاركت در انتخابات مربوط به اين بخش از جامعه است. به ويژه اگر اين بررسي در شهرهاي بزرگ كه رشد شهرنشيني دارند انجام شود. در اين شهرها كه دانايي و آگاهي و دسترسي به وسايل ارتباط جمعي بيشتر است، مشاركت انتخاباتي كل جامعه زير 30درصد و در مورد جوانان تقريباً صفر و قابل چشم‌پوشي است.»

رضا خاتمي با بيان اينكه «آقاياني كه خود حكومت را در دست دارند و برنامه‌ريزي براي يك دست شدن حاكميت را طراحي و اجرا كرده‌اند، خود مي‌دانند كه در اقليت كامل هستند» افزود: «البته اين افراد ادعا مي‌كنند كه تبليغات سوء اصلاح ‌طلبان و سياه‌نمايي آنها باعث شده كه جامعه تصويري غول مانند از ما داشته باشد و اگر ما بتوانيم در بعد اقتصادي براي مردم كار بكنيم، شكاف موجود پر مي‌شود و ديگر اقليت نخواهيم بود.»

دبير كل جبهه مشاركت سپس در ارزيابي ثبات حاكميت از منظر داشتن سازماني پليسي–امنيتي گفت:«بعد از انقلاب جريان‌هايي كه در حكومت حضور داشتند، چه اصلاح‌طلب و چه محافظه‌كار، چه چپ و چه راست هر كدام پايگاهي در جامعه داشتند و به همين خاطر در حكومت طبقه‌اي به وجود نيامد كه هيچ ارتباطي با مردم نداشته باشد و بتواند به راحتي با آنها برخورد پليسي كند و نظامي بسته را شكل دهد. »

وي افزود: « شاه با استفاده از افرادي كه آنها را كاملاً جدا از جامعه نگاه داشته بود و تحت آموزش قرار داشتند، تشكيلاتي نظير «گارد جاويدان» تشكيل داد، اما در ساختار جمهوري اسلامي چنين چيزي وجود ندارد؛ حتي رفتارهايي كه مثلاً به اسم بسيج يا نيروهاي حزب‌اللهي مي‌شود، در بدنه آن تفاوت چنداني با جامعه ديده نمي‌شود و به همين خاطر پليسي كردن نظام به وسيله اين نيروها امكان ندارد.»

رضا خاتمي سپس به طرح اين پرسش پرداخت كه «آيا حاكميت يكدست مي‌تواند در جهت توسعه اقتصادي حركت كند؟»

وي در پاسخ اين پرسش اظهار داشت: «اگر ما ظواهر را كنار بگذاريم و به عواملي كه در رشد اقتصادي مؤثر است توجه كنيم، خواهيم ديد كه اگر بخواهيم به يك رشد قابل قبول در امر اقتصاد برسيم تا مردم احساس كنند كه وضعشان ازاين كه هست بدتر نشده، رشد اقتصادي كشور حداقل بايد هشت درصد باشد و اين كار بسيار سختي است و حتي در شرايط فعلي غيرممكن به نظر مي‌رسد. چرا كه ما در بهترين وضعيت خود رشدي بالاي 5/7 درصد نداشته‌ايم كه آن هم در نوع خود يك شاهكار بود. اما با وضعيت فعلي مشخص نيست كه چطور ما مي خواهيم 10 يا 15 سال به طور مرتب رشد بالاي 8درصدي داشته باشيم.»

دبير كل جبهه مشاركت با اشاره به مخالفت‌هايي كه از سوي راهيافتگان به مجلس هفتم و گروه‌هاي سياسي محافظه‌كار با برنامه چهارم مصوب مجلس ششم صورت گرفت، تأكيد كرد: «دليل اصلي اين مخالفت‌ها آن بود كه برنامه‌ چهارم نگاهي واقع‌گرايانه داشت و براي دستيابي به رشد 8 درصدي صرفاً به فرمو‌ل‌هاي اقتصادي تكيه نمي‌كرد بلكه بر رعايت حقوق شهروندي و الزامات سياسي فرهنگي، اجتماعي و بين‌المللي را هم مد نظر داشت و مخالفت اصلي محافظه‌كاران هم با اين بخش برنامه چهارم است.»

به گفته رضا خاتمي، ميداندار اصلي مخالفت‌ها با برنامه چهارم در جبهه محافظه‌كار با كساني است كه اصولاً با توسعه اقتصادي موافق نيستند و اعتقاد دارند كه «مشكل اصلي كشور، نبود عدالت در توزيع است.»

دبير كل جبهه مشاركت تأكيد كرد: «اين جريان به دنبال همان روش‌هاي شبه سوسياليستي اوايل انقلاب و حاكم بر شوروي سابق و اروپاي شرقي است كه به بهانه عدالت، سيستم اداره كشور را به سمت بسته شدن و دخالت آمرانه دولت پيش مي‌برند در حالي كه اين روش خود عامل اصلي رشد فساد و رانت‌خواري در جامعه است.»

وي بر اين اساس به تحليل برنامه‌اي پرداخت كه جبهه مشاركت در شرايط كنوني كه ديگر در حكومت قرار ندارد، مي‌تواند در پيش بگيرد.

رضا خاتمي گفت: «حوادثي كه در كشور ما و پيرامون آن رخ مي‌دهد و تحولات اجتماعي به گونه‌آي است كه گويي جامعه ما در فضا در حال چرخيدن است. به هر حال رئيس جمهور مي‌آيد و مي‌رود، مجلس و شوراي شهر هم مي‌آيند و ميروند اما اين حوادثي است كه در سطح اتفاق مي‌افتد، اما هيچ كدام مسآله اصلي كه در چرخش اين گوي وجود دارد نيست و متأسفانه اين نهادها هم هيچ كدام نتوانستند اين گوي را به سمتي ببرند كه در روي زمين استقرار پيدا كند و بشود بر روي آن برنامه‌ريزي كرد و پيش رفت.»

وي تأكيد كرد: «حفظ و گسترش تشكيلاتي جبهه مشاركت از اين زاويه يك نياز اصلي است ما برخلاف كساني كه معتقدند همه چيز تمام شده و فعاليت سياسي ديگر فايده‌اي ندارد، معتقديم كه بايد دور هم جمع شويم، برنامه‌ريزي كنيم و با قدم‌هاي خودمان گامي به پيش بگذاريم و براي تحولات آينده آماده شويم.»

دبير كل جبهه مشاركت بر ضرورت تدوين و تهيه برنامه‌هاي حزب در حوزه‌هاي مختلف اداره كشور تأكيد كرد و گفت: «ما وقتي ادعاي توانايي اداره جامعه را داريم بايد مشخص كنيم كه براي بهداشت، اقتصاد، حمل و نقل، مديريت و سياست خارجي چه برنامه‌اي داريم.»

وي با بيان اين كه فعاليت در زمينه اين برنامه ريزي درون جبهه مشاركت آغاز شده است، گفت: «سرمايه عظيم جبهه مشاركت براي تحقق و پيشرفت اين برنامه‌ها انسجام تشكيلاتي است. ما بايد اين سرمايه خود را افزايش دهيم و با ممارت تمرين براي آينده‌اي كه حكومت ناچار مي‌شود سياست فعلي خود در زمينه يكدست سازي حاكميت را كنار بگذارد، آماده باشيم چرا كه حكومت امكان سركوب ندارد و در نهايت ناچار است علاوه بر شعارهاي اقتصادي و مبارزه با فساد، در جهت همسويي با مردم، حرمت گذاشتن به مردم، آزادي دادن به مردم و مداخله نكردن در امور خصوصي مردم حركت كند و در نهايت به برگزاري يك انتخابات آزاد گردن نهد.»

دبير كل جبهه مشاركت همچنين به تفاوت فعاليت تشكيلاتي اصلاح‌طلبان با محافظه‌كاران پرداخت و گفت:«اصلاح‌طلبان بايد از طريق توجيه، تحليل ارتباط گيري و اطلاع‌رساني تعداد قابل توجهي نيرو و هوادار به خود جذب كنند كه در هر شرايطي با داشتن تحليلي روشن پاي صندوق بيايند و به آنها رأي دهند در حالي كه محافظه‌كاران به شكل هيأتي كار مي‌كنند آنها به هر هيأت مبلغي مي‌دهند و مي‌گويند اين تعداد رأي‌دهنده بايد پاي صندوق بيايد و به اين افراد رأي بدهد و طبيعي است كه راه اصلاح‌طلبان بسيار سخت‌تر است.»

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

رضا خاتمي با اشاره به اينكه در شرايط كنوني فعاليت و همكاري با احزابي نظير جبهه مشاركت بسيار سخت و پرهزينه است، گفت: «كساني كه در اين شرايط حاضر به فعاليت با حزب مي‌شوند، سرمايه‌اي بسيار ارزشمند هستند كه ما بايد آنها را شناسايي كنيم وبا سازماندهي آنها نه تنها حزب را نجات دهيم و آينده آن را بيمه كنيم بلكه با اين كار، يك سرمايه اجتماعي قابل توجه هم براي توسعه در كشور به وجود آورده‌ايم.»

وي در پاسخ به سوالي در مورد فعاليت شاخه‌هاي دانشجويي و كارگري جبهه مشاركت گفت:«نگاه ما به جامعه طبقاتي نيست، بلكه مدني است. ما آن نگاه سوسياليستي را كه به طبقه كارگر به عنوان پايگاه تحولات مي‌نگريست قبول نداريم بلكه معتقديم مبناي تحول در جامعه ايران طبقه متوسط جديد است كه جبهه مشاركت هم بر روي آن سرمايه‌گذاري كرده است.»

دبير كل جبهه مشاركت افزود:«در مورد شاخه كارگري، از آنجا كه درون جبهه دوم خرداد تشكل‌هايي در اين زمينه حضور داشتند، استراتژي اصلي جبهه مشاركت و ساير گروه‌هاي دوم خرداد اين بود كه به شكل مجزا در حوزه كارگري فعاليت نكنند و ما هم از فعاليت در اين حوزه پرهيز مي كرديم و به همين خاطر بحث تشكيلات كارگري را چندان جدي دنبال نكرديم. همين طور در مورد تشكيلات دانشجويي چون انجمن‌هاي اسلامي كه خود از جريان‌هاي پيشرو در جهت دفاع از دموكراسي و حقوق شهروندي هستند، در دانشگاه‌ها حضور دارند، ما تشكيلات دانشجويي نداشتيم اما از يك سال قبل كه اتفاقاتي افتاد و جريانات دانشجويي صدمه ديدند و تصميم‌هاي آنها براي نوع فعاليت هم تا حدودي عوض شد، و همچنين تشكل‌هاي كارگري در درون خودشان دچار مشكل شدند و تشكل هاي جديد كارگري هم در كنار تشكل‌هاي قديمي شكل گرفت، جبهه مشاركت برنامه تشكيل و سازماندهي شاخه‌هاي كارگري و هسته‌هاي دانشجويي را در دستور كار قرار داد و البته به آنها به عنوان نهادهاي مدني مي‌نگرد و نه طبقات اجتماعي. ما معتقديم اين نهادها بايد تقويت شوند و مطالبات خود را مطرح كنند اما از نظر طبقاتي در چارچوب همان طبقه متوسط جديد پيگير مطالبات آنها هستيم.»

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/9254

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'رضا خاتمي: حاكميت يكدست در جامعه‌اي چون ايران، قابل دوام نيست، بامداد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016