يكشنبه 7 تير 1383

اپوزيسيون كيست؟ ، هادي قابل، سايت امروز

يكي از ويژگي‌هاي انسان و جامعه‌هاي انساني خصلت و روحيه مخالفت و عدم پذيرش است. مخالفت همزاد انسان است. از ويژگي‌هاي خدادادي است. ثمرة مختار بودن انسان است. از همان آغاز آفرينش آدم و مخالفتش با دستور پروردگار، تا اختلاف هابيل و قابل و ... همواره مخالفت به عنوان يكي از عناصر فعال در حيات بشر، ايفاي نقش كرده است. اين نقش گاهي مثبت و گاهي منفي بوده، اما نتيجه و مآل آن به سود بشر و عاملي براي رشد و كمال بوده است.
اگر چه در منشاء و سرچشمه خصلت "مخالفت" در ميان دانشمندان بحث و گفتگو است، اما هيچ كس اصل وجود آن را رد نمي كند و آن را لازمة زندگي فعال و پوياي انسان مي دانند.
عده‌اي بر اين باورند كه سرچشمة خصلت مخالفت غرايز است. انسان در اين خصلت با ساير حيوانات مشترك است. علت آن هم غريزه حيات خواهي و تنازع بقا است. لكن عده‌اي ديگر آن را ويژگي روحي رواني ناشي از پرورش‌ها و آموزش‌ها مي دانند.
واقعيت آن است كه اين خصلت در انسان‌ها با حيوانات يكي نيست. زيرا امر تنازع بقا و خصلت حيات خواهي چيز ديگري است كه در انسان هم وجود دارد. اما همين انسان بر اثر پرورش‌هاي عالي به مرحله‌اي مي‌رسد كه حاضر مي‌شود جان خود را براي آزادي، سعادت، رفاه و امنيت ديگران در معرض خطر، آسيب و محدوديت قرار دهد. به نظر مي‌رسد منشاء اين خصلت "مخالفت" از بعد روحي و رواني آدمي است نه از غرايز حيواني او. زيرا اين مخالفت با انگيزه رشد، كمال، رفاه، امنيت، آزادي و عدالت (براي خود يا جامعه) صورت مي‌گيرد نه براي تنازع بقاء. لذا مي‌بينيم كه حتي انسانهايي كه خود و خانواده‌شان برخوردار از رفاه، امنيت، آزادي و... هستند، اما چون جامعه‌شان برخوردار از اين نعمتها نيستند، با نظام و سيستم حاكم به مخالفت برمي‌خيزند. زيرا خود را عضوي از پيكرة بزرگ جامعه مي دانند كه هرگونه آسيب و نقصي در آن، در نهايت منجر به آسيب و نقض در ساير اعضا مي گردد.
حال با نگاهي به فرهنگ واژه ها، معنا، مفهوم و مصاديق "مخالفت" را بشناسيم.
- در فرهنگ واژه‌هاي فارسي چنين آمده است: "مخالفت = moxalef"
ناموافق، ناسازگار، خلاف كننده، رأي كه ضد موضوع مطرح شده باشد (در برابر رأي موافق و رأي ممتنع)، دشمن، خصم (ج مخالفين) .
- در فرهنگ واژه‌هاي غربي: واژه "اپوزيسيون = opposition" به معناي مخالف است و داراي معنايي عام است. يعني هم مخالف رأي، روش و نوع تصميم را شامل مي‌شود، هم كسي را كه با يك سيستم و نظام حكومت به دشمني و مخالفت برمي‌خيزد، و سعي در نابودي آن دارد، شامل مي‌شود.
اما از آنجا كه عمده كاربرد اين واژه در همان معناي اولي (يعني مخالف رأي روش و نوع تصميم‌گيري) اپوزيسيون به كار مي‌رود از آن تعبير به مخالف سياسي (غيربرانداز) مي كنند. طبيعتاً كاربري واژه "اپوزيسيون" در معناي برانداز نياز به قرينه دارد.
در فرهنگ واژگان آمده است:
"oppose، مخالفت كردن، اعتراض كردن، مقابله كردن، رقابت كردن، حزب مخالف دولت، حزب اقليت"
"opposing ، مخالف".
"oppsite، ضد، مغاير، برعكس، روبرو، مقابل "
- در فرهنگ واژه هاي زبان عرب (كه زبان قرآن و روايات هم هست) از دو واژه استفاده مي‌شود:
1- واژه مخالف، مخالفه = كه به معناي مناقض، ناسازگار، ضد موافقت، ناسازگاري، سركشي به كار مي رود. اگر چه معناي اين واژه عام است و حتي گفت "مخالف" اما استفادة در اين معنا نياز به قرينه دارد.
2- واژه محارب = كه به معناي مقاتل، جنگجو، رزمجو(برانداز) مي باشد .
بنابراين كساني كه اقدام به مبارزه مسلحانه و براندازانه مي كنند، تعبير به محارب مي شود، كه در فقه داراي حكمي خاص است.
"اپوزيسيون opposition، جناح مخالف، مخالفان سياسي، تقابل، گروه مخالف. "
1- مجموعه افراد و سازمانهاي سياسي مخالف دولت مستقر.
2- موضع گيري در مقابل نظريات و رفتار يكديگر، و نيز ايجاد مانع در مقابل انجام هر عملي را اپوزيسيون آن عمل مي خوانند. اين واژه بدون ذكر موصوف، در نظامهاي پارلماني، در مورد گروه نمايندگان، و يا حزب مخالف دولت و يا گروهي از افراد يك جامعه كه با سياست دولت موافق نباشد به كار مي رود .
حال نگاهي به فرهنگنامه هاي سياسي رايج داشته باشيم.
"اپوزيسيون": موضعگيري در مقابل نظريات و رفتار يكديگر ، و نيز ايجاد مانع در مقابل انجام هر عملي را "اپوزيسيون" آن عمل مي‌گويند. اين واژه بدون بدون ذكر موصوف، در نظامهاي پارلماني، در مورد گروه نمايندگان، و يا حزب مخالف دولت و يا گروهي از افراد يك جامعه كه با سياست دولت موافق نباشد به كار مي‌رود.
وجود "اپوزيسيون" در دموكراسي‌هاي پارلماني ضروري است، زيرا محور آن منجر به پيروزي يك سياست راستگراي افراطي مي‌شود .
"اپوزيسيون" : در جامعة سرمايه‌داري به گروهي از افراد يك جامعه كه با سياست دولت جزأ ً و كلاً موافق نيستند، "اپوزيسيون" (مخالف) مي‌گويند.
"اپوزيسيون" مي تواند به دلايل مختلفي اعلان شود كه گاه بي‌پايه است، و گاه اصولي است. به ويژه در پارلمانهاي كشورهاي سرمايه‌داري اين واژه، حزب يا گروهي از احزاب را نشان مي‌دهد. كه در دولت نماينده ندارند و برنامة ديگري را پيشنهاد مي‌كنند. در اين صورت البته اپوزيسيون مي‌تواند بر شالودة نظام طبقاتي نباشد و فقط مربوط به جنبه‌هاي غيراساسي مسائل كشوري، يا ناشي از نارضايي از شخصيت‌ها و يا سهمي كه از حكومت به اين يا آن حزب و گروه رسيده باشد. در مكانيسم دموكراسي بورژوايي، اپوزيسيون يك عنصر ضرور است و تجربه نشان داده است كه حذف اپوزيسيون، به هر طريقي انجام شود منجر به اتخاذ سياست راستگراي افراطي و در نهايت امر فاشيسم مي شود. احزاب آنقدر بي‌كارگري در جوامع سرمايه‌داري نمايانگر واقعي اپوزيسيون اصولي و قاطع نسبت به سياست بورژوايي هستند .

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

متاسفانه يكي از روشهاي ناصواب دوران اخير جنجال‌آفريني و مصادره به مطلوب است! كساني كه از آزادي، اين موهبت الهي، تعبير به بي‌بند و باري مي‌كنند! از تساهل و تسامح كه برگرفته از فرمايش پيامبر(ص) است، تعبير به اباحي‌گري مي كنند! از دموكراسي و جامعه مدني تعبير به سكولاريسم و لائيسم مي كنند! دور از انتظار نيست كه واژه اپوزيسيون را هم به معناي برانداز تعبير كنند!
اما آنچه كه از فرهنگها و اصطلاحنامه ها به دست مي‌آيد، و در جامعه‌هاي سياسي هم رواج دارد، اپوزيسيون به معناي مخالف است، آنهم مخالف سياستها، برنامه‌ها، روشها و عملكردهاي طيف حاكم. آنهم به منظور اصلاح روشها و برنامه‌ها در راستاي مصالح عامه مردم. اپوزيسيون همان گروه اقليتي است كه در جامعه سياسي، همواره مي‌كوشد با مخالفت خود، زنگ هوشيار باش را براي اكثريت به صدا درآورد تا از مسير مصالح جامعه منحرف نشوند.

در همين زمينه:

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/9423

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'اپوزيسيون كيست؟ ، هادي قابل، سايت امروز' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016