پنج سال از آن تهاجم خونين گذشت. پنج سال از بازآفرينی فاجعه 16 آذر 32 توسط جمهوری اسلامی سپری شد. پنج سال پيش در راس هرم قدرت تصميم گرفته شد تا در عرصه تهاجم به دانشگاه ، وحشی گری ارديبهشت 1359 بارديگر تکرار شود . اعتراض دانشجويان در تيرماه 1378 بهانه اين تهاجم بود و دانشگاه ميدان تاخت و تاز باندهای وابسته به جناح ولی فقيه گرديد. يعنی در پی تصويب طرح مطبوعاتی « سعيد امامی » در مجلس پنجم شورای اسلامی و انتشار سند آن توسط روزنامه « سلام » ، که به توقيف آن منجر شد، بستن « سلام » با مقاومت و اعتراض دانشجويان روبرو گرديد و در جريان 6 شبانه روز جنگ و گريز با سربازان بانام و بی نام اما ، با نشان حکومت جمهوری اسلامی ، عزت ابراهيم نژاد کشته ، صدها تن دستگير و مجروح شدند.
امروز پس از پنج سال از آن فاجعه ، تعدادی از دانشجويان به جرم « ايستادگی » و تن ندادن به خواست حاکمان هنوز در زندانند.
دانشگاه محيط پرورش دانش است. مزرعه ايست که بذر آگاهی در ذهن دانشجو بارور می شود. دانشجو به گفتگو ، تبادل نظر و محيط مناسب برای گردش آزاد فکر نيازمند است و اين را جمهوری اسلامی و تمامی حکومت های مستبد برنمی تابند. اين حکومت ها از سويي به دانشگاه نيازمندند و از سوی ديگر به الزامات آن تن نمی دهند . يعنی تبادل آزاد نظر را سد می کنند. دانشجويان اما ، آزادی با حرفه شان گره خورده و در شعارهايشان طنين انداز می شود. اين خواست در جامعه نيز پژواک خود را دارد. سرکوب آزادی های فردی و سياسی ، مسئله آزادی را به يکی از خواست های مبرم اقشار و گروه های مختلف اجتماعی تبديل کرده است. از اين رو حرکت دانشجويان برای آزادی با خواست مردم در ابعاد کشوری به وسعت ايران بازتاب پيدا کرده ، يگانه شده و مورد حمايت قرار می گيرد. دانشجويان به دليل زندگی جمعی شان در دانشگاه و خوابگاه ، نداشتن شغل و مسئوليت خانواده ، جوانی و پرشوری و نتيجتا داشتن جسارت ، حرکتشان عموما نقش سنگ چخماق جنبش های اجتماعی و سياسی را بر دوش دارد. براين جنبش ها اثرگذارند و ازآنها نيرو وانرژی می گيرند. به ميزانی که اين دو بتوانند با هم پيوند خورده درهم تنيده شوند ، جنبش دانشجويي در عقب نشاندن ارتجاع نقش موثرتری ايفا می نمايد.
جمهوری اسلامی بادرک و اهميت دانشگاه ، از همان آغاز نقشه تسخير آن را داشت و دراولين گام اين سنگر علم و دانش را اشغال کرد . و دانشجويان و استادان آزاديخواه را طی برنامه ای ضدفرهنگی که بدان نام « انقلاب فرهنگی » نهاد ، تصفيه و اخراج نمود ، ده ها تن از آنان را به قتل رسانده و صدها تن را مجروح و بازداشت نمود و کوشيد دانشگاه را از طريق پذيرفتن وابستگان خود تسخير کند.
امروز پس از چند سال ، علاوه بر محافل مستقل دانشجويي ، همان تشکل های رژيم ساخته ، تشکل هايي که يک به يک در اختيار گماشتگان رژيم قرار گرفته بودند نيز راه ديگری می پيمايند و فعاليت خود را در چارچوب يک تشکل مستقل در جنبش دانشجويي تعريف می نمايند. برخی از اين تشکل ها با تغيير نام و برداشتن کلمه اسلامی از روی نام تشکل خود ، می کوشند گريبان خود را از وابستگی به قدرت و سال ها تنگ نظری خلاص کنند. درحال حاضر خواست ايجاد « پارلمان دانشجويي » در بدنه اين جنبش بسيار قويست.
ما براين باوريم که ايجاد تشکل های مستقل دانشجويي ، از جمله ايجاد « پارلمان دانشجويي «» گام بسيار بلنديست که می تواند حرکت جنبش دانشجويي را مستمر ، پرقدرت و بادوام نمايد و به سلطنت نيروهای خودی که آفت جان هر جنبش دموکراتيکی است ، در تشکل های دانشجويي پايان دهد.
افزون بر تقويت تشکل های مستقل دانشجويي ، مراسم بزرگداشت 18 تيرماه يکی ديگر از وظايفی است که فراروی ما قراردارد. اهميت يادآوری اين روز تنها زنده نگاه داشتن تهاجم خشن و غيرانسانی رژيم به دانشجويان نيست . مهم تر از آن تاکيد مجدد برآن خواستی است که جنبش 18 تير را آفريد. هراس رژيم نيز در ممانعت از بزرگداشت 18 تير قبل از هرچيز مقابله با زنده نگاه داشتن خواست اصلی حرکت 18 تير يعنی آزاديست. بکوشيم در برگزاری مراسم بزرگداشت اين روز در همه کشورها نقش ايفا کرده و باشرکت در تمامی حرکاتی که بدين مناسبت انجام می شود صدای حق طلبانه دانشجويان را به گوش جهانيان برسانيم.
برافراشته تر باد پرچم مبارزه جنبش دانشجويي
هيات اجراييه سازمان اتحاد فداييان خلق ايران
تيرماه 1378