اعضاي شوراي مركزي و بازرسين انجمن دفاع از آزادي مطبوعات ضمن بازديد از خبرگزاري دانشجويان ايران در نشستي با عنوان ”قداست قلم، صداقت خبر، رسالت خبرنگار” شركت كردند. در اين نشست حجتالاسلام و المسلمين محسن كديور، علي حكمت، ماشاالله شمسالواعظين، عمادالدين باقي، عيسي سحرخيز، احمدزيدآبادي، محمد سيف زاده، محمدرضا زهدي، محمد جواد مظفر، مرتضي كاظميان و فريبا داوودي مهاجر حضور داشتند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، محسن كديور، رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات در اين نشست با اشاره به مطالعاتي كه اخيرا پيرامون بيش از 20 دوره از روزنامههاي دورهي مشروطه داشته است، گفت: از اينكه صدسال پيش چنين روزنامههاي قوياي داشته و امروز از وجود چنين روزنامههايي بيبهرهايم، حسرت بردم. بهويژه از اينكه امروز امكان انتشار تحليلهايي مشابه تحليلهاي آن زمان را نداريم.
به گفتهي وي بسياري از خطوط قرمزي كه به لحاظ ديني، عرفي و سياسي به روزنامههاي امروز تحميل ميشود، در زمان مشروطه وجود نداشته و كمتر چيزي بود كه از معرض نقد مطبوعات در امان بماند.
كديور با بيان اينكه در اين دوره عمر مطبوعات و قوت آنان با يكديگر نسبت عكس دارند، اين امر را ويژگي مشتركي ميان مطبوعات امروز و مطبوعات زمان مشروطه دانست و افزود: در حاليكه عمر مطبوعات قوياي كه حاوي انتقادات نافذ بودهاند، كوتاه بوده و هست؛ مطبوعاتي كه به لحاظ تئوريك و خبري عمق كمتري داشته و بر فضاي سياسي اثرگذار نبودهاند، ماندگارتر بودهاند. تنها روزنامهي فارسي زبان موثري كه عمر 44 ساله يافت، “حبل المتين” بود كه آن هم خارج از ايران يعني در كلكته به چاپ ميرسيد.
وي كه كوتاه بودن عمر مطبوعات را از جمله مشكلات كنوني اين عرصه ميدانست به مطبوعات صدساله در ژاپن اشاره كرد و از كوتاه بودن عمر مطبوعات در ايران - به عنوان يكي از نخستين كشورهاي آسيايي كه آغازگر روزنامهنگاري بوده است - اظهار تاسف كرد.
رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات در مقايسهي مطبوعات امروزي با مطبوعات دوران مشروطه به وفور شخصيتهاي موثر و شجاع در مطبوعات آن زمان و كمبود آنان در مطبوعات امروزي اشاره كرد و يادآور شد: اولين مواجههي استبداد با آزاديخواهان، بر سر دار كردن روزنامهنگاراني چون صوراسرافيل و ملكالمتكلمين بوده است.
به اعتقاد وي يكي از مشكلات كنوني عرصهي مطبوعات ايران آن است كه برخي با اعمال فشار به دنبال تقليل شخصيتهاي موثر در اين عرصهاند. حال آن كه از جمله مهمترين عناصر در عرصهي روزنامهنگاري در كشورهاي در حال توسعه، حضور شخصيتهاي شجاع و مستقل است كه بر مواضع خود ايستادگي كرده، مرعوب و فريفتهي قدرتهاي سياسي و اقتصادي نميشوند و اين در حالي است كه در هر جامعهاي قدرتهاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي ميكوشند تا مطبوعات را در چارچوب مد نظر خود قرار دهند و از انتقادهاي نافذ آنان جلوگيري كنند.
كديور، در بخش ديگري از سخنان خود، خودسانسوري را زاييدهي آنچه شرايط ارعاب و فشار نسبت به مراكز خبري و روزنامهنگاران ميناميد، دانست.
وي با اشاره به جملهاي از آيتالله سيدحسن مدرس مبني بر اينكه «اگر قرار است كشته شويم، چرا به دست خودمان»، ادامه داد: نبايد پيش از انتشار يك خبر با پيشداوري اينكه ممكن است انتشار آن منعي داشته باشد، از انتشارش جلوگيري كنيم، بلكه بايد خبر را منتشر كرد؛ اگر نهي و يا منعي باشد، پس از انتشارش اعلام ميشود.
اين استاد دانشگاه با بيان اين كه شجاعت حرفهاي در عرصهي مطبوعات تقليل يافته است، از اين امر اظهار تاسف كرده و اظهار عقيده كرد: عدم انتشار يك مطبوعه به مراتب بهتر از آن است كه خودسانسوري به صورت يك رويه درآيد.
به زعم وي برتر دانستن مباحث اجتماعي بر مباحث سياسي و طفره رفتن از نقد قدرت كه بالاترين وظيفهي روزنامه نگاري مستقل است، ناشي از بالا بودن هزينه پرداختن به مباحث سياسي و نوعي توجيه تئوريك خودسانسوري است. اين در حالي است كه اگر تعداد روزنامهنگاران شجاع و روزنامههاي مستقل به ميزاني برسد كه همگي حدي را نگهداشته و بر آن استقامت ورزند، سبب خواهد شد كه رويههايي همچون خودسانسوري از ميان برود.
رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، بر لزوم تدوين و تعريف استراتژي خبررساني از سوي روزنامهنگاران و مراكز اطلاعرساني تاكيد كرد و افزود: با استقامت برچنين استراتژياي ميتوان گام به گام آن را توسعه داد.
به اعتقاد وي حتي اگر مطالبات روزنامهنگاران كنترل شده، مقيد و محدود باشد ولي روي آنها پافشاري نامحدود شود، مقرون به صرفه خواهد بود. ولي چنانچه نسنجيده نكاتي در اين عرصه مطرح شود، عقبنشيني در مواجهه با قدرت، ناگزير خواهد بود. به اين ترتيب قدرت برهنه، ذره ذره پيش ميآيد و عرصهي آزاد خبررساني را با محدوديت مواجه ميكند و به خودسانسوري دامن ميزند.
كديور در پاسخ به اينكه چه فرد، انجمن يا نهادي، موظف به تدوين چنين استراتژي است، تصريح كرد: خود روزنامهنگاران بايد براي تدوين چنين استراتژياي اقدام كنند، چرا كه نهادي همچون انجمن صنفي روزنامهنگاران، تنها پيگير امور صنفي اين طيف است و انجمن دفاع از آزادي مطبوعات نيز نقش حمايتي و پشتيباني دارد. با اين وجود NGOهاي مطبوعاتي ميتوانند در تدوين آن به روزنامهنگاران و خبرنگاران مدد رسانند. البته اين امر بايد با توجه به بازخواني مقاطع گذشتهي عرصهي مطبوعات باشد تا با عبرت از كاستيهاي گذشته، بر قوت كار افزوده شود.
رييس انجمن دفاع از آزادي مطبوعات، با تفكيك بحث حقوقي مطبوعات از وظايف روزنامهنگاري، گفت: به لحاظ حقوقي ما خود را موظف به دفاع از هر مطبوعهاي كه مورد ظلم يا فشار واقع شده باشد؛ميدانيم، ولي اينكه يك روزنامه چگونه باشد و يك خبرنگار چگونه بنويسد، يك بحث ارزشي است كه ملاك تاييد يا نفي آن عمل، جريان اصلي انديشه جامعه است.
به زعم وي بالاترين انتظار جامعه از مطبوعات صداقت و شرافت است، تا مبادا يك روزنامهنگار، شرافت مطبوعاتي را زير پا بگذارد و قلمش را بفروشد. اگر چه شايد از حقوق روزنامهنگاري كه چنين باشد - ضوابطي از قبيل شرافت قلم را ناديده بگيرد - در صورتي كه امنيت مطبوعهاش بر خلاف قانون مورد تعرض قرار گيرد، دفاع شود ولي عملش هرگز مورد تاييد قرار نميگيرد. از همينرو است كه قداست قلم، صداقت خبر و رسالت خبرنگار در عرصه بايدها است و نه در عرصه حقوقي.
كديور با بيان اينكه بقا به هر قيمتي پسنديده نيست، افزود: اگر نتوان ارزش قلم و صداقت خبر را حفظ و رعايت كرد، ترك كردن عرصه بهتر از ادامه دادن است. اگر كسي به هر قيمتي ماند، از حقوقش دفاع ميشود ولي عملش در صورت عدول از ضوابطي هم چون صداقت قلم و شرافت روزنامهنگاري هرگز مورد تاييد قرار نميگيرد.
كديور در ادامه به كتابي با عنوان «تاريخچهي دادگاههاي مطبوعات و هيات منصفه از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامي» اشاره و ابراز عقيده كرد: احكام دادگاه مطبوعات طي 5 سال اخير ضعيفتر از احكامي است كه در آن برهه (در فواصل انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامي)، صادر شده است.
وي در پايان گفت: اي كاش صادركنندگان اين احكام فرصت بازخواني اين احكام را داشتند تا با مقايسهي آن با گذشته ميفهميدند كه چه كردهاند و حضيضي را كه روزنامهنگاران در آن به سر ميبرند و فشارهايي كه متحمل ميشوند را درك ميكردند.