تهران-خبرگزاري كار ايران
در پي سخنراني "جواد منصوري" ؛ مشاور وزير امور خارجه در روز 8 تيرماه 83 در همايش " كالبد شكافي جريان نفاق در دهه شصت " و درج اين سخنان در خروجي ايلنا ، "عباس عبدي" يكي از كساني كه نام او در اين سخنراني ذكر شده ، صبح امروز توضيحي براي "ايلنا" ارسال كرده است .
متن كامل نامه عباس عبدي به شرح ذيل ميباشد ؛
با سلام و احترام
در مرخصي اخير خود خبر (كد 109429) مورخ 8/4/1383 آن خبرگزاري محترم را در مورد سخنراني آقاي جواد منصوري مطالعه كردم كه چون جملهاي درباره بنده داشت ، لازم دانستم توضيح مختصري را جهت چاپ و انتشار به نحو مشابه تقديم حضور دارم .
آقاي منصوري در خصوص جريانات منتهي به 7 تير و ترور مرحوم قدوسي و نفوذ منافقين در تمام بخشهاي كشور توضيح ميدهد كه "فرمانده اين افراد (يعني ترور كنندگان) سعادتي بود و يكي از آنها به نام زرمشت در جريان عباس عبدي , رابط عبدي با انگليس بود و با دستگيري او از كشور فرار كرد.
1) چون آقاي منصوري قصد تاريخ نگاري داشتهاند ، توضيحاً عرض ميشود كه سعادتي قبل از ترورهاي 7 تير و ترور مرحوم قدوسي زندان بود و اعدام شد و اصولاً نميتوانسته فرمانده مجريان اين جنايات باشد . البته فرمانده بعدي هم حتماً مثل او بوده ، ولي خوب به لحاظ تاريخنگاري بايد رعايت كرد .
2) آن فرد نفوذي هم نامش زرمشت نبود ، بلكه زريباف بود و در ارگان مربوط به آقاي منصوري نفوذ كرده بود و فكر هم نميكنم كه رابط آنها با انگليس بود , زيرا منطقي نيست كه يك نفر نفوذ كننده در ارگانها را رابط با يك سفارتخانه نمايند , البته آموزههاي اطلاعاتي آقاي منصوري احتمالاً حكم ديگري دارد .
3) اگر آقاي زرمشت يا هر نام ديگر رابط سعادتي بود كه نميماند تا بعداً رابط ديگري شود , همان موقع يا دستگير ميشد يا فرار ميكرد , كه البته آقاي زريباف فرار كرد.
4) آن كسي كه گفتهايد فرار كرد (پس از بازداشت من) اسمش "حقيقي" است و نه "زرمشت" ، اتهامش هم رابط سفارت انگليس بودن نيست و اصولاً فرار نكرده , اگر آقاي منصوري يا هر فرد صاحب قدرتي تضمين دهد كه بخشنامه اخيرالصدور رئيس قوه قضائيه در مورد وي كاملاً رعايت شود و از حداقل حقوق متهم برخوردار باشد , من به شما قول ميدهم كه در اولين فرصت به وطن خود مراجعه خواهد كرد .
5) آنكه گفته شده رابطه من با سفارت فخيمه !! است ، فقط دو حرف اول اسمش با آقاي زرمشت موهوم مشترك است و اصولاً در زمان آقاي سعادتي (25 سال قبل) وي حتي نميتوانسته به مدرسه برود . وي منشي تحريره روزنامه است , و زحمتي هم كه براي من كشيد ؛ ارائه درخواستم براي اخذ ويزا (به دعوت انجمن اسلامي دانشجويان اروپا) بود و من بر خلاف آقايان چون عادت به رفتن و ويزا گرفتن نداشتم , لذا اين زحمت را ايشان متقبل شد كه هنوز هم از خجالت وي در نيامدهام و به اين وسيله از ايشان تشكر و عذرخواهي ميكنم كه برايش زحمت درست شده است !
6) عجب دستگاه اطلاعاتي خوشمزهاي داريم كه رابط با سفارت انگليس را 25 سال اجازه داده كه در مملكت بچرخد و بعد هم فرار كند! جلالخالق!
جناب آقاي منصوري با اين توضيحات دقيق و تاريخي كه مربوط به حال حاضر است, چگونه ميتوانند تاريخي واقعي ارائه كنند تا نسل جوان را نسبت به جريان نفاق آگاه نمايند . ضمناً اگر آقاي منصوري اطلاعي غير از آنچه كه در بالا نقد شد ، در خصوص ارتباط من با سفارت انگليس دارند و رابط آن را هم ميشناسند , توصيه ميكنم حتماً آن را به دستاندركاران پرونده تحويل دهند تا بلكه چيزي براي بودن ، در پروندهاي باشد كه مثل قلب كودك پاك است ! و اگر آقاي منصوري يا روزنامههايي كه اين مطلب را چاپ كردند , اندكي ؛ حتي اندكي شجاعت رسيدگي و پيگيري و نيز حميت مذهبي و ملي دارند , اعلام دارند تا مطالب منتشر نشدهام را تقديمشان كنم تا پس از خواندن و پيگيري آن برايشان روشن شود كه تاريخ چيست , حقيقت چيست و خادم و خائن چه كساني هستند.
ضمناً حدود 20 ماه است كه نتوانستهام به مطالبي كه ناجوانمردانه عليه من نوشته شده جواب دهم , از اين پس سكوت نخواهم كرد مگر آن كه مجدداً از حداقل امكانات حقوقي محروم شوم.