گزارش اول :
نشست عمومي اعضاي شوراي مركزي نهضت آزادي ايران با اعضا و علاقهمندان در اصفهان
اين جلسه با معرفي و خوشامد گويي دكترعلي اصغر غروي آغاز شد . سپس دكتر يزدي در سخنان كوتاهي جدي ترين مشكلات پيش روي ايران و منطقه را مطرح كرد و ابراز اميدواري نمود كه در ميانه پرسش ها و پاسخ ها ، اين تحليل ها را بسط دهد. سپس سه تن از اعضاي شوراي مركزي نهضت آزادي ايران ، به پرسش هاي حاضران پاسخ گفتند . دكتر ابراهيم يزدي دبير كل ، مهندس محمد توسلي و مهندس هاشم صباغيان از اعضاي شوراي مركزي در اين نشست شركت داشتند. اين برنامه روز پنجشنبه 5 /6/83 از ساعت 18تا 20:30 برگزار شد .
گزارش دوم :
دکتر ابراهيم يزدي ، دبير کل نهضت آزادي ايران ، روز چهارشنبه 83/6/4 در شهر اصفهان به سوالات جوانان علاقمند پاسخ گفت. در اين جلسه سوالاتي پيرامون «فعاليت احزاب و ضرورت آن»، «فعاليت نهضت آزادي ايران ، حال و آينده» ، «جامعه جهاني و برخورد با ايران» و «بحران درون ايران ، استبداد سياسي و آسيب هاي اجتماعي» مطرح گرديد .
دکتر يزدي در پاسخ به گروه اول سوالات ، حزب را گروهي خواند که بر فرايندهاي اجتماعي و سياسي پيرامون خود تاثير مي گذارد . هم چنين گروهي که بر رشد وتعالي فرهنگي جامعه اش موثر است و البته حامل يک جريان فکري در جامعه مي باشد . « يعني يک حزب يک جريان فکري در جامعه را رهبري و هدايت مي کند . نهضت آزادي ايران نيز به عنوان نمونه ، يک حزب است ، يعني تمام کساني که در چارچوب قانون براي رهايي از استبداد و رسيدن به آزادي تلاش مي کنند ، عضو جنبش براي آزادي ايران هستند ، چه عضو نهضت باشند يا نه . نهضت ، من ، شما يا مجموعه ما نيست ، نهضت يک جريان اجتماعي است . سخن ما با مخالفين نهضت همين است ، که گمان نکنيد که اگر نهضتي ها را گرفتيد و به زندان انداختيد ، جنبش براي آزادي متوقف مي شود» .
دکتر يزدي با پاسخ به گروه سوم سوالات ، گفت : «اوضاع جهان عوض شده است ، جنگ سرد پايان يافته و نمي توان براي در امان بودن از يک قدرت بزرگ جهاني ، به دامان قدرتي ديگر پناه برد. در دوران جنگ سرد ، منافع سياسي حرف نخست را مي زد ، اما امروزه ، کشورها براي منافع اقتصادي دراز مدت ، روابط خود را با ديگران تنظيم مي کنند ... اين تغيير وضعيت جهان را ، سياستمداران ما بايد درک کنند. امروزه جامعه جهاني تقريبا يکصدا چهار ادعا عليه ايران دارد :
نخست سلاحهاي هسته اي و کشتار جمعي ، دوم نقض حقوق بشر در ايران ، سوم حمايت از تروريسم و چهارم جلوگيري از صلح در خاورميانه . ايران براي بهبود روابطش با ديگران بايد حسن نيت خود را نشان دهد ... در اينصورت امنيت براي سرمايه گذاري ايجاد مي شود و هشتصد ميليارد دلار سرمايه ايرانيان خارج از کشور باز مي گردد» .
دکتر يزدي در پاسخ سوالات گروه چهارم ، گفت : «ما ريشه بحران ايران را در استبداد مي دانيم ، استبدادي که در درون همه ما هست . همه ما اگر جاي آنان که اکنون هستند قرار بگيريم ، همين کارها را مي کنيم ... بنابراين مبارزه با اين استبداد تاريخي را اصلي ترين برنامه خود مي دانيم ... اما آنچنان فحشاء و اعتياد در جامعه ما گسترش يافته است ، که شوراي عالي امنيت ملي ايران ، اين دو را به عنوان تهديدهاي امنيت ملي به شمار آورده است و مبارزه با آن را در سرلوحه کار خود قرار داده است».
اين جلسه که در ساعت 6 بعد از ظهر آغاز شده بود در ساعت 9 به پايان رسيد.
گزارش سوم :
اعضاي شوراي مرکزي نهضت آزادي ايران ، با آيت الله سيد محمد جواد غروي ديدار کردند . آيت الله غروي از نوانديشان زمانه ما و البته از بزرگترين مجتهدين و عالمان ديني عصر حاضر است .
در اين ديدار سوالي پيرامون معناي کافر مطرح شد . اينکه آيا اقليت هاي ديني مطرح شده در قانون اساسي ايران ، مصاديق کفارند ؟ بودايي هاي چطور ؟ و سپس اينکه آيا کفار از لحاظ حقوق ارث و ديه با مسلمين متفاوتند يا نه ؟
آيت الله غروي در پاسخ اين سوال با ارائه استدلالاتي ، بيان کردند که هيچ يک از اديان زرتشتي ، يهودي و مسيحي مصاديق کفر نيستند . اينان همگي موحدند . بودايي ها نيز ، بودا را پيامبر خدا ميدانند و از لحاظ تاريخي دليلي براي نادرست دانستن اين ادعا نداريم ، بنابراين آنها نيز مصداق کافر نيستند .
ايشان در پاسخ به سوال دوم بيان کردند که کافر و غيرکافر از لحاظ ارث و ديه هيچ تفاوتي با مسلمين ندارند . ديه زن و مرد نيز مساوي است و زن از تمام آنچه از شوهرش باقي مانده ارث ميبرد . اين ادعاها ، نه تنها هيچ شاهد قرآني ندارند، بلکه از قرآن بر خلاف آن مي توان دلائلي اقامه کرد و بنابراين به مصداق حديث نبوي بايد آن را به سينه ديوار زد و کتاب خدا را معيار و مبناي صحت و سقم اين روايات مجعول ، قرار داد .
آيت الله غروي ، در سن 18 سالگي به اخذ درجه اجتهاد نائل آمده است. تسلطتش به منابع ديني ، قرآن و حديث، آنچنان بود که از همان سنين جواني اعجاب اساتيد خويش را برانگيخت . وي همواره بزرگترين رسالت خويش را آراستن دين از دامن پيرايه هايي مي ديد که از صدر اسلام تا کنون آنچنان فربه شده بود که جاي دين واقعي نشسته بود . اين مبارزه ، حداقل در حوزه اصفهان ، سابقه يي ديرينه داشت . از زمان ملاصدرا ، اين جريان حکيمانه در برابر جريان فقيهانه حوزه قرار گرفت و پيوسته حاملان خود را تا عصر حاضر داشته است . در زمان معاصر ، آيت الله حاج آقا رحيم ارباب و شاگرد برجسته اش ، آيت الله غروي در همين جريان تاريخي گام برداشته اند . ويژگي اصلي اين جريان ، تسلط کامل بر آراء مخالفين خويش است . حاملان اين جريان چون همگي در حوزه هاي علميه درس خوانده اند ، بسيار بيش از روشنفکران خارج از حوزه ، بر افکار حوزويان و منابع آنان تسلط داشتند . به همين جهت ، فعاليتهاي آنان با محدوديت هاي بيشتري مواجه مي شد و انديشه شان همواره در محاق تهمت و تکفير قرار مي گرفت . بر اثر همين مخالفت هاي شديد و جدي روحانيون در اصفهان و شهرهاي ديگر ، آيت الله غروي ، از سال 1350 ، دروس حوزه خويش را تعطيل نمود و ديگر هرگز در اصفهان بر منبر ننشست ، تنها به تاليف کتاب روي آورد و جلسات درس محدودي در خانه دائر ساخت. آيت الله غروي بارها مورد ضرب و شتم قرار گرفت ، و چندين بار از ترورهاي نافرجام جان سالم بدر برد . پس از انقلاب نيز در خردادماه 1360 ، به نمازجمعه وي ، که چهل سال بود در شهر اصفهان اقامه مي شد ، حمله شد و نمازگزاران زيادي ، مضروب و بازداشت شدند . در سال 1377 ، هم زمان با انتشار کتاب «فقه استدلالي» حکم بازداشت وي صادر و خانه اش مورد هجوم واقع شد ، که به دليل کهولت سن ، از انتقالش به زندان صرف نظر نمودند . وي در اين کتاب ، با بيست و هفت دليل ، «مقبوله عمر بن حنظله» را که جدي ترين دليل موافقين «ولايت فقيه» است ، مجعول و مطرح کردن آن را مصداق بدعت در دين دانسته است. مخالفت ها زماني بيشتر شد که آيت الله غروي در کتاب «حجيت ظن فقيه و کاربرد آن در فقه» ، تقليد از ظن فقهاء را مردود دانست و به طور مبسوط به آراء مخالفين خويش پاسخ گفت . نظريه «ظن فقيه» که سالها بر حوزه هاي علميه حاکم بوده ، اساس نوشتن رساله هاي توضيح المسائل ميباشد . آيت الله غروي که اکنون بيش از صد سال سن دارد، مشغول تدوين کتابي در باب «علم قاضي» است . اين کتاب رد اين ادعاست که براي صدور حکم در دادگاه ، «علم قاضي» کافي است .