بياد فريدون فرخزاد
عشق من آزادي است
عشق من عشقي است كه نه شمعي مي سوزد در آن،نه شب پره أي
نه شرابي مي ريزد از جامش
نه گلي كاذب مي رويد در ذهنش
نه شباهنگي مي خواند بر بامش
عشق من آزادي است
نام مرا دارد
كجا مي ميرد
وعده ما
يكشنبه 5 سپتامبر 2004 ساعت 3 بعدازظهردر شهر بن درب اصلي گورستان شهر بن
Bonn;koln Str Nordfrledhof
كميته حمايت از منوچهر و اكبر محمدي و ديگر دانشجويان در بند
advertisement@gooya.com |
|