چهارشنبه ١٨ شهريور ١٣٨٣ – ٨ سپتامبر ٢٠٠۴
نزديک به 2 ماه از اعدام منيره قاسم پور می گذرد. ما همه آن چيزهايی را که روزی منيره را واداشت تا زندگی را با ضربه های چکش از پدر شوهر خود بستاند نمی دانيم. اين را نيز نمی دانيم خانواده منيره، خانواده همسرش، و نيز کودک 6 ساله او که متعلق به همه آنهاست در کجای اين ويرانی شگفت مسکن گزيده اند. اما آنچه می توان گفت اينکه هيچ يک از ما از اين ناامنی ناگزير در امان نيستيم زيرا مجموعه عوامل و شرايط هولناک اجتماعی که توانسته است مرگی را بر مرگ ديگر رقم زند، همچون شبکه ای نامرئی در تا رو پودهای جامعه کنونی ما چنگ انداخته اند.
منيره کشته و کشته شده است. حالا چه داريم برای گفتن و مهمتر آنکه کدامند حرفهايی که می توان گفت. تنها می توان گفت منيره 25 ساله ی مادر با ذهنيتی که از مرگ قريب الوقوع پيرمرد داشته، آوار کدام ضربه ها را بر زندگی بی رمق پيرمرد، 25 سالگی خود و معصوميت فرزندش فرود می آورد.
ظاهرا پرونده به لحاظ قوانين فعلی حقوقی ايراد قانونی ندارد. اما سخن بر سر اين است که اين قانون از چه فاصله ای به چشمهای کودک منيره نگريسته و يا از کدام دريچه به "محيطي" که از او قاتل ساخته نگاه کرده است.
طبق قوانين جزائی ما، مجازات قتل عمد، قصاص است. مجازاتی که امروزه در بسياری از جوامع لغو شده است. در رابطه با ضم قتل و لزوم مجازات آن هيچ بحثی نيست. اما می توان پرسيد هدف از قصاص چيست؟ و فرجام اين قصاص چيست که توانسته است کودک 6 ساله، محيط و شرايط بروز اين فاجعه را به خانواده مقتول سپرده و آنان حق انتخاب دارند؛
قصاص، ديه، عفو
قصاص حق قانونی اوليای دم بوده است. منيره قاسم پور نيز قاتل بوده و اعدام نيز شده. ديگر برای سخن گفتن در اين رابطه دير شده. اينک تنها هدف اين نوشته نقد مجموعه شرايط اجتماعی است که به نظر می رسد شاهراه اصلی بروز اين فاجعه بوده است و بيش از هر چيز ديگر نقد عملکرد خود و کليه فعالان حقوق بشر و دست اندر کاران مسائل زنان که بی ترديد غفلت و سکوتشان روا نبود. شيوه زيستن در عرصه مناسبات انسانی دنيای امروز می طلبد تا انديشمندان، کارشناسان دينی و دست اندرکاران مسائل حقوقی و قضايی و نيز همه آنها که دل در گرو انسانيت دارند با تجديد نظر در قوانين کيفری و جزايی روزنه ای بر زندگی انسان امروز بگشايند، باشد تا " جهان از اين دست پلشت نفرت انگيز نماند."
امضا کنندگان بيانيه:
شهلا لاهيجی (به دليل مخالفت باحکم اعدام بطور کل), ژيلا بنی يعقوب, فريده غايب, فاطمه گوارايی, فرشته ذاکر, اشرف چيتگرزاده, مريم موسوی, زهرا مينويي, فريبا داودی مهاجر, مصطفی نيلی, هاجر خرقانی, نوشين احمدی خراسانی, زهرا داوری, پروين اردلان, مريم صابری