چهارشنبه 18 شهريور 1383

گفت وگو با احسان نراقى: “همه از اول انقلاب دست بدست هم دادند و خشونت بدين گونه در ايران گسترش يافت”، دويچه وله

[برگرفته از سايت راديو دويچه وله]


دو خبرنگار فرانسوى كه مدتى در گروگان گروه افراطى ارتش اسلامى عراق بوده و تهديد به قتل شده بودند، گفته مى شود، بزودى آزاد خواهند شد. دولت فرانسه تلاش بسيارى براى آزادى ايشان بخرج داد و جهان اسلام و بويژه مسلمانان فرانسه نيز بدفاع از دولت فرانسه برخاست و به بيانى ديگر تروريسم اسلامى را طرد كردند. پيرامون عواملى كه باعث آزادى اين گروگان ها خواهد شد و نيز پيرامون خشونت و تروريسم اسلامى در ايران و جهان صداى آلمان گفتگويى داشت با دكتر احسان نراقى، جامعه شناس سرشناس ساكن پاريس.

گفت وگو: داود خدابخش

دويچه وله: آقای دکتر نراقی، دو خبرنگار به گروگان گرفته شده در عراق قرار است عنقريب امروز آزاد شوند. چه عواملی باعث آزادی آنها خواهد شد؟

احسان نراقى: خوشبختانه در اين عالم خشونت و آدم کشی، يک مرتبه نوری هم به قلب مسلمان تابيد که آنها با مرحمت، لطف، انسانيت و واقعا تکيه به اسلام واقعی می توان در دل حتا آدمکشانی که می خواستند اين دو گروگان بيگناه را بکشند، اثر کند. و اينکه از تمام دنيا پيامهايی به سوی اين اشخاص ارسال شد و ممالک مسلمان و به خصوص مسلمانان فرانسه که با صميميت همان زنانی که چادر و روسری به سر داشتند و به قانون منع روسری در مدارس اعتراض داشتند، آنها آمدند و گفتند که آقايان به فرانسه فشار نياوريد تا قانونش را عوض کند و بگذاريد ما با آنها زندگی کنيم و اين رويه ای که شما پيش گرفته ايد رويه ی درستی نيست. اين حرکت موثر افتاد و هيأتی که از فرانسه و از طرف مسلمانان و مسجد مسلمانان فرانسه به بغداد رفتند، با مسلمانان و اشخاص موثر در بغداد تماس گرفتند و سرانجام در دل آن کسانی که اين دو روزنامه نويس را به گروگان گرفته بودند، نفوذ کردند و گروگانگيران نيز ديروز پذيرفتند، گروگانهای خود را تحويل سازمانی ديگر بدهند، که گفته مى شود، امروز احتمالا آن سازمان اين افراد را آزاد خواهد کرد.

منظور من اين است که مرحمت و لطف را بايد از دين طلب کرد و نه خشونت را. لعنت بر کسانی که اسلام را اين گونه آلوده ی خشونت و آدمکشی کرده اند. اميدوارم که اين درسی برای همه شود و برگرديم به اسلام راستين و نه به اسلام خشونت که اين دين را فقط وسيله ی حمله، هجوم، انقلاب و آشوب کرده است.

دويچه وله: سوال بعدی من هم از شما در همين رابطه است. سوء قصدهای انتحاری در خاورميانه، عراق، روسيه بيداد می کنند و حتا به اروپا نيز سرايت کرده. در عراق انسانها به شنيع ترين وضعی به قتل می رسند، در روسيه کودکان دانش آموز را به گروگان گرفته اند و الان خبری رسيده که با حمله ی نيروهای امنيتی شمارى از گروگانگيرها به قتل رسيده اند و ۱۵۰ نفر کشته و زخمی شده اند و حتما بسياری از آنها از کودکان و دانش آموزان بوده اند. آقای دکتر نراقی، تمام اين اعمال به نام اسلام صورت می گيرد. پس آن تساهل و رواداری اسلام، همان موضوعی که شما در کتابتان به نام »آزادی« مطرح می کنيد، کجاست؟

احسان نراقى: متأسفانه عواملی هم سبب گشته که اين تساهل تحت الشعاع قرار گيرد. شما فراموش نکنيد، طالبان که خشن ترين اعمال را مرتکب شدند، نتيجه ی حمله ی شوروی به افغانستان بود. افغانستان بی پناه هم نه سازمان دفاعی داشت و نه قدرت نظامی. ناچار متوسل به دين اسلام شد. مجاهدين اقدام کردند و از خود بيش از ۱ ميليون کشته دادند، تا سرانجام شوروی مجبور شد به مرور زمان عقب نشينی کند. و امريکا هم از خدا می خواست که اينها مقاومت نشان دهند تا خودش با شوروى طرف نشود و از طريق پول شديدا طالبان را تقويت کرد. پس طالبان نتيجه ی خرابكارى شوروی و امريکا با هم است. امريکا نمی خواست مستقيما پای روسيه را به محاکمه بکشاند و در شورای امنيت به آنها بگويد که دست از اين حمله بردارد. بنابراين ریاکاری بزرگان و خطاکاری کوچکتران و بی اعتقادی آنها به انسانيت و اخلاق همه را در اين عمل خلاف شريک ساخت و همه مقصرند.

چنانچه امروز دنيا، دنيای عاقلی باشد بايد کنفرانسی بين المللی تشکيل دهد و به عوامل موثر در قتل و کشتار و اعمالی که منجر به قتل مردمان بيگناه می شود پايان دهد. خشن ترين رفتار را با فلسطين اسراييل کرده است. امريکا يکبار به اسراييل نگفته که دست نگهدارد. در نتيجه اين خشونتی که مردم فلسطين متحمل شده اند، وسيله ی تاثيرگذاری شده در مسلمانان ديگر و آنها هم به خودشان حق می دهند که دست به خشونت زنند. در واقع يک مجموعه ای ست که دنيا را به اين وضع کشانده است و غفلت بزرگان دنياست که نمی خواهند ببینند قضيه چيست و حقيقت کجاست. و اميدوارم که اين جريانات باعث هوشياری و خودآگاهی شوند و جامعه ی بشری از شر اين بليه راحت گردد.

دويچه وله: آقای دکتر نراقی، اگر آن عواملی که نام برديد دلايل سياسی داشته، برای اعدام يک دختر نوجوان ۱۶ ساله، به نام عاطفه رجبی در شهرستان نکاء، به دستور قاضی شرع، چه اسمی روى آن می گذاريد؟

احسان نراقى: اين عملی که اين قاضی مرتکب شده، نهايت خشونت است و حق هم با شماست.اين خشونت اسلامی هميشه بوده و در اسلام نيز بوده است. ولی عده ای از علما و فقهای بزرگ هميشه آن را خاموش می کردند. در ايران که انقلاب شد، آقای خلخالی جلو افتاد و همه هم از او متابعت کردند. حتا اصلاح طلبها و دموکراتهای ما که زمان انقلاب در دولت موقت بودند. شايد تنها غير از آقای بازرگان همه به دنبال خشونت رفتند و تبليغات کمونيستی هم آنها را هار کرده بود. وقتی که آقای خلخالی از سمتش عزل شد، يعنی زمانی که بار اول نزد خمينی رفتند تا وادارش کنند خلخالی را معذور بدارد، بنا به گفته ی آقای مطهری به من، آقای موسی خيابانی همراه با ديگر مجاهدين به قم رفتند و به کمک احمد خمینی همانجا بست نشستند تا آقای خمينی دوباره خلخالی را برگرداند. بعد آقای بازرگان به من گفتند: دو ماه بعد من بودم که رفتم و او را از طرف آقای خمينی معزول کردم. بعد حزب توده و آقای کيانوری او را جزو ۵ کانديدای حزب توده در تهران قرار دادند. اين گروههای تندرو هم سوء استفاده کردند و فداييان اسلام را شديدا تحريک کردند و آنها را برای انجام اين کارها جلو انداختند. غرضم اين است که مسئوليت همه را در اين کارها ببينيد.

دويچه وله: ولی دکتر نراقی، اعدام اين دختر جوان ۱۶ ساله چه ربطی به مسايل اوايل انقلاب دارد؟

احسان نراقى: برای اينکه از همان زمان خشونت مد روز شد و تبديل به قانون گشت. به کسانی که آدمکشی می کردند، احسنت گفته شد. من کاملا به خاطر دارم که آقای کيانوری گفت، ما به جمهوری اسلامی ايرادهای فراوانی داريم، جز به دادگاه انقلاب و اعدامهای آقای خلخالی و آن را تحسين می کنيم. بنابراين آنها هم تحت تأثير اين فضا قرار گرفتند و به خشونت ادامه دادند. اصلا مسخره نيست که در اين مملکت بعد از ۲۵ سال،‌ هنوز دادگاه انقلاب وجود دارد؟ برای اينکه فضای چپ مخلوط شد با اسلام خشن حسن صباحی. ولی متفکران واقعی اسلامی با اين اعمال مخالف بودند.

دويچه وله: يعنی خشونتهايی که در قوه ی قضاييه امروز ايران وجود دارد، علتش عملکردهای آقای کيانوری بوده؟

احسان نراقى: مخلوطی ست از همه ی اين افراد. همه ی کسانی که اين اعمال را تصديق کردند. من به خاطر دارم، يکی از اشخاص نادری که اوايل انقلاب اين عمل را محکوم می کرد، شادروان داريوش فروهر بود و همين طور آقای بازرگان. ولی ديگران نه. حتا آقايان طرفدار مصدق، همين دوست عزيز ما آقای سحابی نيز اين خشونت ها را تاييد می کرد. چنانچه ما به گذشته بازنگرديم، زحماتمان ناقص می باشد. اجازه نداريم يکطرفه به قضايا بنگريم. متاسفانه فضای خشونت و آدمکشی را انقلابيون راه انداختند. در صورتی که انقلاب بدون خشونت واقعيت پيدا کرد. به خاطر داريد که با صلوات فرستادن افرادی که بر پشت بامها منازل می کردند و خاموشی تهران که به اشاره ی آقای خمينی بود. ولی بعد که انقلاب موفق شد، اينها سربازخانه ها را خلع سلاح کردند، که بيچاره ها خود تسليم شده بودند، و خشونت رواج پيدا کرد.

و الان می پرسيد راه حل چيست؟ اينکه دنيا اعلام جهاد بر عليه خشونت کند و تمام عواملی که خشونت را تقويت می کند و نه فقط بخشی از آن را. آن زمان است که می توان دنيا را با صلح و صفا اداره کرد. من بسيار خوشحالم از اين که اين واقعه اتفاق افتاد که مشاهده کرديد، حرف مسلمانان در مسلمانان ديگر اثر کرد. و فرانسه هم با ملايمت با زنان حجاب دار رفتار کرد. ديروز معلوم شد که ۲۴۰ دختر با حجاب و روسری به مدرسه رفتند، ولی زمانی که به آنها گفته شد که طبق قانون شما بايد حجاب هايتان را برداريد، چون مخالف با قانون فعلی ست، ۱۷۰ نفر از آنها با لبخند و تبسم پذيرفتند. با ۷۰ نفر ديگر هم طبق توصيه ی وزير فرهنگ فرانسه، با احترام، ادب و مدارا رفتار شد. اين رفتار، رفتار متمدنانه است و ما بايد به آن برگرديم. من جامعه شناس هستم. من که نمی توانم اشخاص را با يک عملشان متهم کنم. بايد ببينم انگيزه ها چه بوده که به اين جا رسيده است.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

بزرگان دنيا، روشنفکران چپ دنيا انقلاب ايران و کشتارهای آن را تحسين کردند. اين را به خاطر داشته باشيد. بسيار کم بودند کسانی که به اين آدمکشی ها اعتراض می کردند. من اميدوارم بتوانيم مسلمانان را برگردانيم به اصل کرامت اسلامی و ديگران را هم به اصل عدالت، حقوق بشر. اين عملی که اين قاضی مرتکب شده، نهايت خشونت است و حق هم با شماست. منتها دستگاه قضايی ايران هنوز به همان منوال گذشته می گردد. آقای شاهرودی رييس دستگاه قوه قضاييه، عمل آقای مقتدا صدر را تحسين کرده است. هنوز بعد از ۲۵ سال ما صحبت از ضد انقلاب در ايران می کنيم و هنوز جو آرام نشده. بايد سعی در تغيير جو کرد. راه ديگری نداريم. كافى نيست كه ما افراد را تنها سرزنش کنيم، بايد سعی کنيم فضا تغيير يابد.

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11751

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گفت وگو با احسان نراقى: “همه از اول انقلاب دست بدست هم دادند و خشونت بدين گونه در ايران گسترش يافت”، دويچه وله' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016