جمعه 20 شهريور 1383

گفتگو با بهروز سورن مسئول سايت گزارشگران درباره نشست سراسری جمهوری خواهان لائيک در پاريس، صوفی حداد


[email protected]


صوفی حداد : با سلام خدمت شما آقای سورن لطفا خودتان را معرفی کنيد و بگوئيد چه رابطه ای با جمهوری خواهان دمکرات و لائيک داريد؟

بهروز سورن : با سلام به شما و تشكر از اينكه اين امكان را در اختيار من قرار داديد. من مسئول سايت گزارشگران و از فعالان جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائيک می باشم. و از ابتدای شکل گيری اين تحرک سياسی در کنار و امتداد آن حرکت کرده ام.

صوفی حداد : آقای سورن شما در نشست سراسری جمهوری خواهان دمکرات و لائيک که طی روزهای 13-14-15 شهريور در پاريس برگزار شد، شرکت داشتيد. ميتوانيد بصورت کوتاه در مورد چگونگی برگزاری اين نشست و ترکيب افراد، سازمانها و انجمن های شرکت کننده توضيحی بدهيد؟

بهروز سورن : من در سمينار 2003 پاريس شركت داشتم و همچنين در نشست كلن و در گروه كار ارتباطات و بايد بگويم كه بر طبق مباني بيان شده در بيانيه اوليه پاريس با نام جمهوري اسلامي، جمهوري لائيك و جايگاه ما و روح سمينار پاريس 2003 و نشست كلن اين اميد كه ظرفي در حال شكل گيري است كه ميتواند وسيعترين بخش هاي جنبش ضد استبدادي براي آزادي، دمكراسي و جمهوري لائيك را در بر گيرد، در ميان فعالين موجود بود.

متاسفانه گردهمائي پاريس بيش از آنكه به مباني برشمرده در اسناد و روح حركت عمومي اين طيف پايبند بوده باشد، دستخوش تفكر تحزب شد، همايش را با پارلمان برابر دانسته و بي اعتنا به خصائل اين حركت سياسي و براي به تصويب رسانيدن تمايلات منطقه اي به يارگيري و جمع آوري راي پرداخت. همه چيز رنگ تحزب گرفت از جنبشي بودن اين حركت كمتر خبري بود. آنچيز كه حرف اول و آخر را زد بلوكبندي ها و مجموعه ها بودند. بلوكها نه از افراد كه از مجموعه ها ايجاد شد و اين مجموعه ها نبودند غير از سازمانها و تشكلها كه آرای آنها نه يك به يك بلكه گروهي ميتوانست در خدمت تصويب اين يا آن ماده پايه اي قرار گيرد. از اين جهت نقش سازمانها و تشكل ها بر خلاف تعريف هاي قبلي بسيار افزايش يافت و بر همايش سايه افكند. اختلافات ايجاد شده در سمينار بخشا نه ميان مستقلين و افراد كه ناشي از تمايزات تشكل هاي موجود در گردهمائي بودند. نفس وجود اختلاف نظر كاملا طبيعي بود و اين انتظار كه همه هم نظر باشند امروزه در تشكل هاي سنتي نيز موجود نيست. اما گرايشات مناطق بزرگ و پر تعداد و سازمانها به اين اختلافات و تشتت ها دامن زدند.
در مجموع و بطور ملموس مستقلين، سازمان اكثريت و اتحاد فدائيان، مليون، سازمان راه كارگر( اين سازمان آنطور كه من فهميدم بنابر جنبشي دانستن اين حركت نماينده سازماني به اين گردهمائي نفرستاد)، برخي از رسانه ها، دين باوران لائيك، تعدادي از گرايش براي اتحاد جمهوري خواهان، سوسياليست ها، فعالين اين طيف از 13 كشور، آلمان، هلند، اتريش، آمريكاي شمالي، سوئيس، سوئد، انگليس، فرانسه،و... شخصيتها و نويسندگان و شاعران نمايندگان احزاب مترقي فرانسه و .....در اين نشست شركت داشتند.

صوفی حداد : تمايلات منطقه ای را در اين سمينار مبتوانيد بيشتر توضيح دهيد؟

بهروز سورن : همانطور كه ميدانيد بنا بر تاريخ، خصائل و ويژگي هاي جنبش مبارزاتي مردم كشورمان و سوابق فرهنگ تحزب تا كنوني در قالب سازمانها و احزاب و محدوديتهاي ناشي از دهه ها ديكتاتوري و استبداد، اين نوع نگرش حزبي در فعالين سياسي و بخصوص در ميان نسل اول و دومي ها منظور نسلهايي است كه ديكتاتوري شاه و استبداد مذهبي را تجربه كرده اند، باقي مانده است و هر كدام از ما به درجاتي به اين فرهنگ آلوده مانده ايم. هر نوع تجمع را بدون ارزيابي از مختصات آن، استعدادي براي تشكل سازي و تحزب ميبينيم.
گرايش قوي به پيشبرد گامهاي مشترك در اين حركت سياسي از آنجا ناشي ميشد كه بر طبق محورهاي معين و بيان شده در بيانيه پاريس و همچنين روند شكل گيري ابتدائي نهادها و گروههاي كار و تنظيم اسناد پيشنهادي ، حكايت از آن داشت كه تلاشها در اين راستا متمركز ميشود و اميدها را در دل فعالين اين طيف زنده كرد. از ابتداي اين جوشش سياسي واضح و روشن بود كه وزن فعالين بلحاظ كمي و كيفي در پاريس و شايد هانور از اندازه هاي ديگر مناطق بيشتر است . با علم به اين مطلب در مقاله اي تحت عنوان طرحي براي كار كه حدود يكسال قبل تنظيم شد به اين موضوع اشاره شد. اينكه جنبشي سراسري در جايگاه اپوزيسيون و در امتداد پاسخگويي به جنبش مستقل و پراكنده مردم كشورمان، شكل نخواهد گرفت جز با كاربرد بالاترين عيار دمكراتيك در ميان فعالين و مناطق جغرافيايي نيز بر شمرده شد. گرايش پاريس بيش از آنكه به اين موضوع توجه داشته باشد در گردهمائي با مختصات حزبي عمل كرد و قبل از آنكه به اهداف شكل گيري اين جنبش نظر افكند به تدارك پيشبرد برنامه و نشاندن فعالين اين شهر در جاي جاي نهادهاي منبعث از گزدهمائي پرداخت. جمهوري پارلماني و مبتني بر تفكيك سه قوا، اتكا بر آرا، پرشمار گرايش منطقه اي خود براي حضور پرتعداد در هيئت رئيسه و سپس شوراي هماهنگي در دستور كار اين بخش از طيف جنبش جمهوريخواهان دمكرات و لائيك قرار گرفت. اينكه جايگاه ساير كشورها در مشاركت و همگامي با اين جنبش كدام است فضائي براي حضور نيافت. اين درك كه حضور سايرين با نگرشي متفاوت در اين مجموعه از ابتداي امر حقيقي بوده است و نظراتشان در اسناد پايه اي ميبايستي منعكس و رسميت يابد و به تبع آن جايگاهي حقوقي يابد.

صوفی حداد : شما از نقش سازمانها و تشکل ها در اين اتحاد حرف زديد. بحث من اين است که اساسا وقتی رهبران گروه ها – حتی به صفت فردی- در شورای هماهنگی علاوه بر شرکت فعال، نقش تعيين کننده ايفا ميکنند. ديگر انتظار اينکه این حرکت دستخوش تفکر تحزب نشود بی پايه است. به عنوان مثال فريدون احمدی از رهبران جناح چپ اکثريت و رضا اکرمی از رهبران اتحاد فدائيان در شورای هماهنگی جزو گردانندگان اصلی جلسه بودند. به نظر شما اين تناقض را چگونه می شود توجيه کرد؟

بهروز سورن : من ترجيح ميدهم كه بررسي ضعف هاي اين گردهمائي و خطاهاي آن را از زاويه اي عمومي تر طرح كنم . نقد به سازمانها بدين جهت صورت ميگيرد كه مصالح جنبش را تحت الشعاع خود قرار ميدهد. افراد سازماني در جايگاه عضويت در نهادهاي برآمده از اين حركت، طبيعتا به پيشبرد تمايلات سازماني خود خواهند پرداخت و دقيقا از اين زاويه حضور پرتعداد و قوي مستقلين ميتواند از انحرافات جلو گيرد.
گرايش غالب پاريس بعلت حضور حزبي در گردهمائي نقد ميشود. ببينيد يا ما بدنبال ساختماني بنام حزب هستيم كه پاريس ميتواند آن را داشته باشد چه بلحاظ كيفي و چه از نظر كمي، برنامه حداقل سياسي هم دارد و يا اينكه با نيت ايجاد جنبشي فراگير آمده ايم كه بنابر اين از حضور ديگران در ميان خود شاد خواهيم شد و در جهت تكثر مي انديشيم. حذفي برخورد نميكنيم و بدنبال جذب همه آنهائي هستيم كه در اين ظرف بزرگ جاي مي گيرند. به گرايشات و فعالين مناطق جغرافيائي ديگر ميدان حضور ميدهيم. و از اعلام رسمي ديگران در صفوف خود سرباز نميزنيم. گردهمائي پاريس غير از اين نشان داد و چنانچه حضور قدرتمند نيروي مدافع تكثر و تنوع نبود قطعا كميسيون تنظيم سند تشكيل نميشد و در انتها شاهد جوانه هاي حزبي نوين در ميان احزاب ديگر مي بوديم. اما به اعتقاد من و به لطف اين شرايط
هنوز ميتوان اميدهائي داشت و در امتداد اين تحرك سياسي نوين گام زد.

صوفی حداد : من از طريق پالتاک اين نشست را دنبال می کردم و شاهد اختلاف نظرهای وسيعی بين شرکت کنندگان در اين سمينار بودم. – تا جايی که خيلی موارد به دعواهای لفظی منجر می شد- در واقع ميانجيگری آقای پاکدامن باعث شد که جلسات ادامه داشته باشد. شما اين اختلاف نظرها را ناشی از چه می دانيد؟ و آيا به نظرتان با توجه به ترکيب افراد شرکت کننده در اين سمينار، اين اتحاد پايدار خواهد بود؟

بهروز سورن : وجود اختلاف در چنين مجموعه هائي كاملا طبيعي است. امروزه در كنگره هاي سازماني نيز ميتوان اين تنوع فكري و حرارت ها و هيجانات را ديد. حضور افراد و شخصيت هائي نظير آقاي پاكدامن طبعا بسيار ارزشمند است و ميتواند بر موفقيت يا ناكامي يك اجلاس تاثير بخش باشد. اما معمولا راه حل مسائل در گردهمائي با اين كيفيت و در حضور فرهيختگان فرهنگي و متفكرين سياسي همواره راه خروج از بن بست ها و بحرانها را از خود بيرون ميدهد و در قالب پيشنهادات، دخالت پيشكسوت ها و.. به راه خود ادامه ميدهد. اينكه اين اتحاد پايدار خواهد بود يا نه بنظر من تداوم قطب گرائي منطقه اي ميتواند ضربات جبران ناپذيري را بر پيكر شكل نايافته اين مجموعه وارد نمايد. اين كاملا طبيعي است كه فعالين اين جنبش در مناطق كوچكتر كه بسيار وسيع ميباشند در انتظار ارگاني براي رهبري شدن چه علني و چه غيبي بسر نميبرند. امروزه و بويژه نيروهاي مستقل بشدت به اين موضوع حساس هستند و تنها دخالت مستقيم آنان در هدايت اينگونه تجمعات ميتواند ضامن همراهي آنان با اين نوع از مبارزه سياسي باشد.

صوفی حداد : با وجود جمهوری خواهان دمکرات و لائیک برلن این سئوال پیش می آید که چرا دو جریان با یک اسم مشابه شکل گرفته؟ نقاط اختلاف این دو جریان چیست؟ و با توجه به گرایشات بعضی از افراد و گروه ها د رسمینار مبنی بر یکی شدن با جمهوری خواهان برلین، آیا فکر می کنید در آینده اتحادی بین ایندو جریان صورت بگیرد.


بهروز سورن : اين كه چه تفاوتي ميان اين دو جريان وجود دارد نياز مند زحمت زيادي نيست.اين تفاوتي است ميان سازش و مبارزه، ميان چشم پوشي از كليت حكومت و اميد به آن، ميان دفاع از مبارزات و اشكال مبارزاتي مردم كشورمان و نفي آن با پرچم مسالمت طلبي و .... اينكه هواداران آن اتحاد در گردهمائي بودند امري است كه با فراخوان عمومي گروههاي كار اين طيف در ارتباط مستقيم بوده است. اينكه جرياناتي فكري و حتي سازماني به اين همگرائي ها چشم دوخته اند كه در رديف حتي متفكرين اين طيف قرار دارند كاملا صحيح است. به صراحت ميگويم كه سازمان اكثريت اين اتحاد را در برنامه دارد و تحركاتي نيز از جانب رسانه ها و مجلات تئوريك، ميزگرد ها و مصاحبه ها و... در اين ارتباط صورت ميگيرد. اما به جرات ميگويم كه اين اتحاد در ميان جمهوريخواهان دمكرات و لائيك مجالي براي طرح نمييابد جز با دگرديسي و نقد علني خود از سوي اتحاد برلن .

صوفی حداد : برنامه عملی این جنبش برای برچیدن رژیم جمهوری اسلامی – آنطور که خود در سند سیاسی به آن اشاره میکند- چیست؟

بهروز سورن : همانطور كه در اسناد سياسي تا كنون بدان اشاره شده است، راهبرد سياسي اين مجموعه يعني مبارزه براي برچيدن بساط جمهوري اسلامي و برقراري جمهوري دمكراتيك و لائيك از اهداف اصلي آن بشمار ميرود و قيام عليه جباريت نظام را از حقوق مردم كشورمان بر ميشمرد. اينكه كدام شكل از جمهوري را مد نظر دارد، گرايشات موجود در اين طيف را شكل ميدهد كه چگونگي اين نظرات عينا در سند سياسي برآمده از گردهمائي به افكار عمومي ارائه خواهد شد.

صوفی حداد : همانطور که گفتید به این اهداف به روشنی در اسناد سیاسی اشاره شده ولی سئوال من این است که برای برچیدن رژیم جمهوری اسلامی اگر واقعا به آن معتقدیم باید برنامه ی عملی داشت. و این چیزی است که در منشور جریانهایی که در سالهای اخیر بوجود آمده اند جایی ندارد. مثل اینکه کافی است که هدفمان برجیدن رژیم باشد تا این هدف به خودی خود محقق شود. من وقتی منشور سیاسی این جریانات را میخوانم بیشتر برایم این تداعی می شود که اینها منتظرند که اگر دری به تخته خورد و رژیم سرنگون شد! به عنوان بخشی از آلترناتیو مطرح باشند. اینها هنوز سر نوع جمهوری بعد از سرنگونی بحث میکنند در حالی که چگونگی سرنگونی رژیم همچنان بی پاسخ است. با حمایت کردن از جنبش های مردمی آنچنان که در سند سیاسی اشاره شده که نمیتوان این جنبش ها را بوجود آورد. با قیام را حق مردم دانستن! – چنانچه در اسناد آمده - نمی توان مردم را به قیام واداشت. ما منشور و برنامه کم نداریم، ولی سئوال من این است که چطور میتوان این جنبش های مردمی را سازمان داد؟ چطور میتوان زمینه های عملی برای قیام مردم فراهم کرد؟ و در نهایت چطور میتوان رژِیم را سرنگون کرد؟ اگراین جنبش جدی است از نظر من باید به این سئوالات پاسخ دهد.

بهروز سورن : اينكه اين جريان نوپا در صدد است تا در جايگاه و اندازه هاي بديل سياسي حاكميت ظاهر شود، در ميان فعالين بحثي است باز و در اين زمينه تنوع فكري موجود است. نه تنها اين مبحث كه بسيار موضوعات ديگركه بي پاسخند و اين نياز به زمان دارد. اما براي پي ريزي يك ساختمان نميتوان ابتدا از سقف آن شروع نمود و اين مطلب نيازمند پيشبرد بحث هاي علني و گسترده از طريق سايت هاي هوادار ، نشست ها . امكانات اينترنتي و... دارد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

در مورد سايه روشنهاي موجود در اسناد و منشورها همانطور كه ميگوئيد وجود دارد اما فراموش نكنيم كه اين تحرك سياسي جديد در خارج از كشور انجام ميپذيرد. اين انتظار كه جرياني از اين نوع، نوپا و در حال شدن راه حلي بدست دهد كه طي 25 سال پاسخي نيافته است، از واقعيات بدور است. قدر مسلم اينست كه زمينه ها و بستر شكل گيري چنين جنبشي در داخل موجود است و مابازا، آن در درون كشور حضور دارد. امروزه خواست جمهوري، جدائي دين از دولت و دمكراسي و آزادي در ميان حركات اعتراضي مردم كشورمان موج ميزند. تشكلي سياسي، مستقل و خودرو شكل نميگيرد، مگر آنكه مباني خود را بر اين محورها تعريف كند. اين جنبش در تلاش است تا پاسخ به يك نياز عمومي را بيابد و در مسير پر تلاطمي قرار خواهد گرفت. جرياني است در حال شدن كه از خارج كشور در حال حاضر كارهاي بزرگ نميتواند انجام دهد. اميدي است براي جوشش تمامي آنانكه كه شاه و شيخ را نمي خواهند، حاكميت ايدئولوژيك را نفي ميكنند و.. هنوز جدل آلترناتيو حكومتي بودن يا نبودن باقيست. واضح و روشن است كه بدون دخالت مستقيم، متحد و گسترده مردم در تعيين سرنوشت خود هيچگونه تغيير مثبت و بنيادين صورت نخواهد گرفت. دستور كار اين جنبش در كوتاه مدت چيزي جز پيوند زدن تمامي نيروهاي معتقد در چارچوب مباني اعلام شده در خارج كشور و حمايت گسترده و جلب حمايت نهادهاي بين المللي براي پشتيباني از مبارزات مستقل مردم نميتواند باشد. قطعا و چنانچه اين حركت با گذر از ناملايمات خصلت جنبشي خود را حفظ كند ميتوان اميدوار بود كه پاسخي به اين نياز ها باشد.

اينكه بر نوع جمهوري پس از برچيده شدن بساط حاكميت بحث است، بنظر من نشان از نقطه قوتي است كه اين ظرف گنجايش بسيار بيشتري از كاسه هاي حزبي و اتحادهاي بسته دارد. همانطور كه قبلا هم گفتم يا ما در پي ايجاد حزب و سازمان هستيم كه بنابر اين تلاش ميكنيم وحدت نظري ايجاد كنيم و دگرانديشان را خفه كنيم و يا اينكه با احترام به يكديگر و در كنار هم سيلي را به جريان خواهيم انداخت كه در موقع مناسب خود بياري مردم بشتابد.

اگر اجازه دهيد در بحث قيام، موقعيت انقلابي و شرايط آن وارد نشوم، زيرا بسيار وسيعتر از اين محدود است. اما يك نكته را در نظر دارم وآن اينكه كار سرنگوني كار مردم است و نه نمايندگي سياسي، اراده گرائي اين نماينده جز غوطه خوردن در روياها و غلطيدن در انحرافات سياسي نيست. بنظر من جنبش جمهوريخواهان دمكرات و لائيك جستجوئي است مشروع براي اينكه بتواند در پيوند با نيروهاي مستقل سياسي داخل كشور به سوال نمايندگي سياسي پاسخ دهد.
من بر اين باورم كه اين مجموعه در خارج از كشور با نيت ايجاد يك جنبش نيامده است. اين جنبش را ما نميتوانيم بوجود آوريم، اين جنبش موجود است در داخل كشور و در خارج كشور تمايلي است قوي در ميان بخش بزرگي از اپوزيسيون در قالبهاي متشكل و منفرد كه نقطه قوت آن حضور انكارناپذير نيروهاي منفرد و مستقل است.

صوفی حداد : با تشکر از شما آقای سورن برایتان آرزوی موفقیت میکنم.

8 سپتامبر 2004 برابر با 18 شهريور 1383

سایت مستقلین :
http://home.tele2.fr/mostaghelin

سایت گزارشگران :
http://www.gozareshgar.com

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/11828

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'گفتگو با بهروز سورن مسئول سايت گزارشگران درباره نشست سراسری جمهوری خواهان لائيک در پاريس، صوفی حداد' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016