سه شنبه 31 شهريور 1383

سينما و روزهاي خاكستري، سيدعليرضا سجادپور، کيهان

درست هشت روز پيش بود؛ در شب عيد سعيد مبعث حضرت خاتم النبيين محمد مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم، كه نگارنده اين سطور در يادداشتي كه به مناسبت برگزاري جشن خانه سينما در همان شب نوشته شده بود از فرصتي طلايي براي سينماي ملي ايران ياد كرده و با اشاره به شرايط ويژه جهاني از سينماگران، داوران و مجريان برنامه درخواست كرده بودم كه با حضور فعال و برخورد مثبت و متعهدانه با مسائل منطقه و جهان، اعتباري بزرگ براي سينماي ايران و هنرمندان آن بيافرينند و اعتماد كمرنگ شده مردم و مسئولين را بازگردانند.
اما درپي وقوع برخي اتفاقات درآن مراسم و سپس وقايعي كه به دنبال آن رخ داد و برخي تلخي ها پديد آمد، با دل آزردگي و تأسف دريافتم كه اين فرصت طلايي چه آسان از كف رفت، و نه فقط از كف رفت كه در جاي خالي خود روزهايي تلخ و خاكستري براي سينماي ايران برجاي گذارد.
در اين سال هاي طولاني پس از انقلاب اسلامي، هرگاه نام سينماي ايران با رونق و موفقيت و توليد بالا و آثار درخشان و بازي هاي به يادماندني و جشنواره هاي پربيننده همراه بود، چقدر ما و همه سينماگران- كه اين رشته را نه فقط كار و شغل كه بخشي از زندگي خود مي دانيم- خوشحال و سرافراز مي شديم و حضور درخشان سينما در سرفصل اخبار را همگان- با هر نگاه و سليقه و منش و روش- براي خود موجب افتخار مي دانستيم.
اما از آن طرف هرگاه دوباره سينما در صدر اخبار قرار مي گرفت و اين بار نه به دليل رونق و توفيق و توليد آثار درخشان، بلكه به خاطر يك ناهنجاري يا مشكل يا مسئله يا بحران يا هرچيز ديگر، سرافكنده و ناراحت و مأيوس، هركس مي كوشيد زودتر از موضوع عبور كند و واقعه را به بايگاني خاطرات فراموش شده بفرستد، و افسوس كه چقدر فراموش كردن اين وقايع دشوار بود و تأسف آورتر آن كه چقدر تعداد اين حوادث زياد مي نمود!...
و اينك چندروزي است كه سينماي ايران دوباره در سرفصل اخبار قرار گرفته كه اي كاش اينگونه هرگز قرار نمي گرفت.
در اخبار صحبت از اثري درخشان يا هنري ماندگار يا اعلام موضعي انقلابي و شجاعانه و متعهدانه عليه استكبار جهاني و بيگانگان حق ستيز نبود بلكه هرچه بود صحبت از احضار و اخطار و اعتراض و اتهام به گوش مي رسيد.
اينگونه در اخبار حضور داشتن به هيچ عنوان- تأكيد مي كنم به هيچ عنوان- به نفع سينما و سينماگران نيست و هرگز كمكي به ايجاد اعتماد جامعه و مردم نسبت به سينماي ملي نمي كند. سكوت و بي خبري بارها از اين نوع حضور در اخبار بهتر و بالاتر مي نمايد.
به عنوان كسي كه برايش جابجايي تأسف بار يك فرصت طلايي با روزهاي تلخ و خاكستري براي سينماي ملي بسيار سنگين و مأيوس كننده است بنا ندارم به جزييات بپردازم و در لايه هاي زيرين اين وقايع و حوادث كنكاش كنم. گرچه نمي توانم از بيان اين مطالب بگذرم كه اصولاً آيا سالن ميلاد- كه بهرحال مكاني با سطح بالاي فرهنگي ارزيابي نمي شود- جاي مناسبي براي برگزاري اين جشن بود و آيا دعوت از برخي مجريان- كه انتظاري فراتر از آنچه از آنان صادر شد نمي رود- و به روي صحنه بردن كسي كه هربار حضور او در صحنه هاي مختلف در دو سال گذشته موجب شوخي هاي وهن آميز و حتي جسارت هايي به برخي احكام شرعي و عرفي شده اصولاً انتخاب درستي بوده يا نه، و با آن كه همه ما به عنوان سينماگر به خوبي مي دانيم كه ظاهر و لباس و رفتار علني و جلوه گري هاي خاص، چقدر در تصويرسازي از كاراكتر و شخصيت افراد در ذهن جامعه و مردم مهم است- و مگر نه اينكه هنر سينما مهمترين محل و مكان اثبات اين تئوري است كه با انتخاب هرنوع ظاهر ولباس و رفتار مي توان شخصيت و كاراكتري ديگرگون و متفاوت را به نمايش گذاشت- پس چرا در برگزاري اين جشن و ديگر مراسم مشابه اينقدر نسبت به اين موضوع سهل انگاري و كم توجهي مي شود تا به آنجا كه دود اين غفلت و كم توجهي به چشم كليت سينما و همه علاقمندان و دوست داران آن مي رود؛
اما اكنون فرصت مناسبي براي طرح اين موارد نيست و چنين مطالبي را بايد به دقت و به تفصيل در جلسات داخلي و خصوصي و صنفي و در ميان خود سينماگران و مديران سينمايي مورد تحليل و مباحثه و مداقه قرار داد.
پس در فرصت اندك موجود به صورتي فهرست وار به طرح برخي مطالب مي پردازم:
الف- شأن سينماي ايران بسيار بالاست و حفظ حرمت و احترام آن در درجه اول به عهده سينماگران و دست اندركاران آن است. هيچ فرد يا قشري نمي تواند به اندازه خود اهالي سينما در حفظ يا تخريب اين شأن مؤثر باشد.
ب- بايد نخستين منتقدان و معترضين به اشكالات احتمالي و رخدادهاي نامناسب و نامطلوب و دور از شأن، از دل جامعه سينمايي و صاحبنظران و دست اندركاران آن بيايند و اين وظيفه و مسئوليت را با كم كاري وغفلت و بي توجهي هرگز به ديگران نسپارند.
ج- مديريت رسمي سينماي كشور بايد با استفاده توأمان از شيوه هاي تشويقي و تنبيهي، و با بهره گيري همزمان از رفتارهاي سلبي و ايجابي، و با اجراي متعادل سياست هاي انبساطي و انقباضي، به هدايت و كنترل بهتر و بيشتر فضاي سينما بپردازد و اصولا فضايي را براي حضور و مداخله كنترل نشده ديگران باقي نگذارد.

تبليغات خبرنامه گويا

[email protected] 

مثلا در واقعه اخير، شايد حراست معاونت سينمايي يا حراست وزارت ارشاد با حضور فعال و به موقع خود مي توانست خلأ ناشي از عدم عكس العمل هاي لازم را پر كند و در فضايي داخلي و دروني و كارشناسي و آگاهانه، موارد را بررسي و حل و فصل كرده و البته برخوردهاي لازم را نيز صورت دهد.
د- به تبع موارد فوق، به عنوان يك دست اندركار سينمايي، معتقدم قوه قضائيه به جاي برخورد مستقيم با موضوعات اين چنيني بهتر است از طريق مديريت هاي رسمي و تعريف شده و قانوني عمل كند تا خداي ناكرده موجب برخي سوءاستفاده ها و سوء برداشت ها و يا حتي برخي مظلوم نمايي ها و شعارهاي هدفمند در پوشش دلسوزي هاي نابجا نگردد، و البته، اين در صورتي است كه مديريت هاي رسمي پيشاپيش به وظايف قانوني خود عمل كنند.
هـ- بايد پذيرفت كه درخت سينماي ايران، مي تواند سايه سار خوبي براي هنرمندان متعهد و آگاه و مردمي و پاك نهاد باشد و مي تواند ثمرات مناسبي براي خدمت به فرهنگ و هنر ريشه دار و اصيل اسلامي و ملي اين سرزمين عرضه كند.
همه ما با رفتار متين و مدبرانه و مسئولانه، و باتمسك به آداب و سنن اعتقادي و اصيل و با تكيه بر اركان و پايه هاي ارزشي و فرهنگي، مي توانيم به حفظ و پايداري اين درخت ياري رسانيم. چنين باد ...

دنبالک:
http://akhbar.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/12265

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'سينما و روزهاي خاكستري، سيدعليرضا سجادپور، کيهان' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016