با حضور شوق آفرين ميليون ها کودک و نوجوان
بار ديگر زنگ مدارس به صدا درآمد
• نظام آموزشی کشور دست خوش بحرانی همه جانبه و نيازمند يک تحول بنيادی است.
16 ميليون دانش آموز دختر و پسر ميهنمان سال تحصيلی جديد را آغاز کردند. هم طنين زنگ مدارس و شور و شوق نوباوگان کلاس اولی و هم روحيه جستجوگر نوجوانانی که خود را يکسال ديگر به آينده تحصيلی و شغلی خود نزديک تر می يابند، فضائی از طراوت و بالندگی و شکوفائی را در اين روزها بر فراز شهرها و روستاهای ميهنمان پراکنده است. به همين مناسبت تهنيت ها و شادباش های آموزشی و فرهنگی را همراه با آرزوی موفقيت، تقديم جامعه دانش آموزان و معلمان کشورمان می کنيم.
اما سال تحصيلی جديد هم برای دانش آموزان و هم برای معلمان، دور تازه ای از روياروئی با مشکلات و نارسائی های تحصيلی و فرهنگی نيز هست. از نابسامانی و آشفتگی در تهيه و توزيع امکانات اوليه تحصيلی که بگذريم، نازل بودن کيفيت آموزش عليرغم حجيم بودن برخی کتاب های درسی و سنگينی مطالب آن، شيوه های کهنه تدريس مبتنی بر رابطه آموزشی يک طرفه معلم با شاگرد، فقدان امکانات کافی فرهنگی و ورزشی در مدارس، و فضای بسته و ملال آوری که مانع گفتگو و تبادل نظر آزاد دانش آموزان و معلمان و شرکت فعال آنان در ارتقای کيفی آموزش ومتون درسی است، مشکلات انبوهی را بوجود آورده اند که بر فضای آموزش و پرورش کشور سنگينی می کند.
محدوديت ها اما برای دختران دانش آموز دوچندان است. در حالی که استعداد و کوشش تحصيلی آنان هر سال شگفتی های تازه می آفريند و دختران اکثريت راه يافتگان به دوره آموزش عالی در بسياری از دانشگاه های کشور را تشکيل می دهند، اما مقررات سخت گيرانه و خشک مدارس و محروميت های آموزشی همچنان بر دوش آنان سنگينی می کند و جسم و جانشان را می آزارد. آموزش کليشه های جنسيتی در مدارس که يکی از عوامل اساسی نابرابری حقوق زن در جامعه است ادامه دارد و در مجموع محيط های آموزشی دختران همچنان دست خوش بهره برداری های ايدئولوژيک و مذهبی از سوی نظام سياسی حاکم است. معضل جدی ديگر فقدان برنامه و امکانات کافی ورزشی برای پرورش جسمی دختران در مدارس است که تاثيرات منفی جبران ناپذيری را بر سلامت ورشد آنان تحميل می کند.
مشکلات و محروميت های معلمان بخش ديگری از بحران نظام آموزشی کشور را تشکيل می دهد. سال گذشته شاهد اعتراضات گسترده و متعدد اين جامعه فرهنگی زحمتکش برای دست يابی به حقوق و مطالبات اوليه صنفی شان بوديم. اما اين درخواست ها متاسفانه پاسخی جز دستگيری و آزار و زندان نمايندگان و سخنگويانشان نيافت. سياست های غلط مديريتی و استخدامی و ساختار مغشوش و بی برنامه آموزشی کشور که هيچ ارتباط منطقی با نظام اشتغال و بازار کار در ايران ندارد، موجب تورم و تبعيضات شغلی در بدنه آموزش و پرورش و بلاتکليفی و روزمرگی در برنامه های آموزشی کشور شده که قربانيان اصلی آن معلمان و دانش آموزان هستند، بدون اينکه خود آن ها در تصميم گيری ها و سياست گذاری های آموزشی کشور کمترين نقشی داشته باشند.
سال تحصيلی جديد در کشور ما بارديگر در شرايطی آغاز می شود که هم نيازها و انتظارات بی پاسخ دانش آموزان، هم نگرانی های فزاينده مادران و پدران و هم نارضايتی و بی حقوقی معلمان بر آن سايه افکنده است. سال هاست که نظام آموزشی کشور دست خوش چنين بحران همه جانبه ای است و اکنون با آغاز سال تحصيلی جديد نياز به يک تحول بنيادی در اين عرصه بار ديگر رخ می نمايد.
اتحاد جمهوری خواهان ايران
اول مهر ماه 1383