سال پاسخگوئي هفت ماهه شد! س.باستان

( از مجموعه مقالات طنز در طنز )

«« به گزارش خبرگزاري فارس هنگامي كه مقام معظم رهبري در پيام نوروزي امسال خويش پايان كار دولت فعلي، مجلس ششم و دوره 5 ساله اول رياست قوه قضائيه را فرصتي مناسب براي ارائه گزارش مسولان بخش هاي مختلف به مردم و به تعبيري سال 83 را سال پاسخگويي سه قوه به ملت ايران دانستند، افكار عمومي به اين اميد رسيدند كه اين اصل اساسي و كارآمد يعني پاسخگويي مسئولان نسبت به عملكرد خويش، به عنوان وظيفه‌اي اساسي در سرلوحه برنامه مسولان و دولتمردان در سال جاري قرار گيرد....»» خبرگزاري پارس

«« ..كوهكن يادآور شد ‌بايد فرهنگ چگونگي پاسخ خواهي را در بين مردم نهادينه كنيم تا مردم به سمت سوال كردن و پرسيدن سوالات مفيد هدايت شوند...»» آقاي كوه كن نماينده مردم لنجان

«« ...وي با بيان اينكه بحث پاسخگويي از تبليغات كليشه‌اي فراتر نمي‌رود، گفت: اراده‌اي براي ايجاد يك شرايط مطلوب براي پرسشگري وجود ندارد و در نتيجه اراده واقعي نيز براي پاسخگويي وجود ندارد و سرنوشت پاسخگويي نيز مثل سرنوشت شعارهاي سال گذشته نظير اقتدار و مبارزه با فساد خواهد شد و هر آنقدر كه اين شعارها تحقق پيدا كرد شعار پاسخگويي نيز محقق مي‌شود..»» آقاي محسن آرمين عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي

»»...وي در ادامه همچنين با اشاره به شعار سال جاري مبني بر سال پاسخگويي مسئولان، تصريح كرد: عليرغم تاكيدات مقام معظم رهبري متاسفانه طي شش ماه اول سال جاري توجهي از سوي مسئولان به امر پاسخگويي آنان در قبال مردم صورت نگرفته است....»» آقاي سعيد دادگستر قائم مقام شاخه دانشجويي حزب موتلفه اسلامي در اصفهان
««...علي دارابي كه با خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس گفتگو مي‌كرد با تاكيد بر اينكه از ويژگيهاي يك دولت مردم سالار، پاسخگو بودن است، اظهار داشت: متاسفانه در كشور ما نه اينكه پاسخگويي نهادينه نشده است، بلكه اين امر در نزد مسئولان، اصلاً جايگاهي ندارد...»» آقاي علي دارابي قائم مقام جمعيت ايثارگران انقلاب اسلامي

«« ...محبيان در پاسخ به اين سوال كه چرا در سال پاسخگويي، مسئولان و دستگاهها پاسخگوي عملكرد خود نبوده‌اند؟ گفت: براي اينكه هنوز در كشور ما پاسخگويي به فرهنگ تبديل نشده است و بسياري از نهادها خود را مكلف به پاسخگويي نمي‌دانند و اين موضوع را درك نكرده‌اند كه مردم، ارباب آنها هستند و بايد در خصوص عملكردشان به مردم پاسخگو باشند...‌‌»» آقاي امير محببيان تحليل‌گر مسايل سياسي

طبق فرماني از بالا قرار بود سال جاري، سال پاسخگوئي به مردم باشد! وقتي مردم سئوالي ندارند ، كي قرار است پاسخي دهد! اصلا اين كار ها يعني چي!؟ از كي تا بحال مردم مملكت هوس كردند از مسئولين سئوال ـ جواب كنند! اين آقايان بيخود خود را در معذوريت قرار مي دهند! يك شوخي از بالا شده كه نه مردم جدي مي گيرند و نه مسئولين بايد آن را جدي تلقي كنند! چيزي كه هم مسئولين و هم مردم متعهد وانقلابي ما به خوبي مي دانند، جدي نگرفتن اين قصه ها است!

آقاياني كه بالا مي نشينند و پا روي پا مي اندازند و رقم به رقم چك و سفته ( بي محل ) مي كشند اگر چند مرده حريفند! نخست بايد از خود شروع كنند تا بقيه مسئولين رده پائين ، ياد بگيرنند! در ثاني زماني كه به گفته آقاي آرمين : «« .... مردمي كه هيچ نهادي آنها را نمايندگي نكند و يا اين نهاد ها كاملا تضعيف و يا محدود شده باشند نمي توانند نظارت و پرسشگري درستي داشته باشد و بدين ترتيب پاسخگوئي درستي نيز به وجود نخواهد آمد..»» ! اينجانب يك قدم از ايشان پا را فراتر گذاشته و مي گويم : دوستان ! بي خيال ! مردم نه سئوالي دارند و نه پاسخي مي خواهند! عجب كلكي درست كردند تو اين مملكت!

ملت ما به خوبي مي دانند كه اين شعار هم از آن شعار هائي مثل مبارزه با فساد ، استقرار عدالت ، رفع فقر ، فساد و تبعيض و.... است كه بايد گذاشت سر كوزه و....! در هر حال اين شعار هفت ماهه شده است كه احتمالا هفتصد ساله هم خواهد شد! تا دلتان بخواهد گوش مردم پر است از اين شعار هاي تاريخي توخالي و ده پركن! زمانيكه كه تمام ارگان هاي قدرت انتصابي است و با حكم رهبري رياست ها و معاونين تعيين ميشوند! تا زماني كه حاكميت روابط بر جامعه ما حاكم است! زماني كه ارگان هاي انتخابي نيز مردم را نمايندگي نمي كنند! زمانيكه پسر خاله ها و پسر عمو ها ، داماد ها و فك و فاميل ها بين خود پست ها را رد و بدل مي كنند! اگر هم در اين كش و قوس استيضائي و... صورت پذيرد ، بيشتر دعواي خانوادگي است! مردم بيچاره و درمانده چه سئوالي دارند و اصلا چه سئوالي باقي مي ماند! تازه اگر هم باشد ، كو جرات؟

وقتي مجلس كشور كه طبيعتا بايد مردم را نمايندگي كند و به مشكلات برسد، وظيفه اشان را در اطاعت از ولايت فقيه و رهبري مي فهمند! رئيس جمهور و كابينه در ميدان بازي ، توپ جمع كن هستند و بدان نيز افتخار مي كنند! تازه ناسلامتي اين ارگان هاي انتخابي مملكت است ، واي به ارگان هاي انتصابي! حالا اين مسئولين ( مامور و معذور !) چه پاسخي ميخواهند به مردم بدهند! اصلا چكار كرده اند ـ براي مردم ـ كه بيچاره ها بايد پاسخ هم بدهند! پدر آمرزيده ها ! املائي بگوئيد كه مردم حريف باشند ، بنويسند!

در هر حال ، كودك تعريفي هفت ( مهر ماه ) ماهه شده و براي اينكه باعث كدورت و نا اميدي نشود بايد دو ماه ديگر تحمل كرد تا نه ماهه شود و بدنيا بيآيد! تحمل اين دو ماه ضروري است چون امكان داشت اين نوزاد عجيب و غريب ، شش ماهه بدنيا بيايد و با عجولي ارثي ، كار دست خودش و مردم دهد! همانطور كه ميدانيم ، در كشورهائي كه قرار نيست با امپرياليست ها وارد كارزار شوند و هر هفته نماز جمعه اي برگزار نمي شود و مانند كشور ما خبرنگاران و دست اندكاران مطبوعاتي ، اخبار را با تفسير قاطي نمي كنند! صرفنظر از مجالس قانونگزاري و... مطبوعات ، راديو و تلويزيون ( با صدا و سيماي خودمان اشتباه نشود ! ) نقش تعيين كننده اي دارند كه صداي مردم را به گوش مي رسانند!

اين ارگان ها با مردم تماس دارند و مردم هم همچنين! مانند روزنامه كيهان و خوانندگانش! مشكلات را مطرح مي كنند و مسئولين جواب مناسب ويا نا مناسب را تحويل مردم ميدهند! مسئولين خود را مؤظف مي دانند ( بدون شعار ) گزارش كارهاي انجام شده ( يا ) خود را با مردم در ميان بگذارند! نقطه سر خط

اين حكم و فرمان و انتصاب از بالا ، ويژه كشورهائي است ( مانند كشور خودمان ) كه با دموكراسي رودربايستي دارند و روي از آن ميگيرند و بدنبال جامعه ابداعي خويشندكه آزادي و عدالت در آن پرپر ميزند!

آقايان حكومتي در كشور ما تصور مي كنند هر شعاري ، قابل اجراست! چون حاضر نيستند سوزني بخود زنند و جوالي تو چشم مردم! لذا پاسخگوئي هم ـ مانند كليه موارد ـ در درياي اسرارآميز (( مصلحت نظام )) خفه ميشود! رهبراني كه كارنامه «« چكار كرده ام »» خود را به كسي نشان نداده و نخواهند داد! چه توقعي است از مسئولين رده پائين كه اينكار را بكنند! اصلا اين كار اصولي هم نيست! چون امورات كشور بر رابطه سوار است نه ضابطه ! براي نمونه آقاي آيت الله ، حجت الاسلام و .... ايكس كه خود را «« ولي مطلقه فقيه »» مي انگارد و قرار است چشم امپرياليسم را كور كند! به كي قرار است پاسخ دهد!؟ اصلا كي از ايشان انتظار پاسخگوئي دارد!؟

زمانيكه نه مطبوعات آزاد وجود دارد و نه راديو و تلويزيون درستي ! نه مجلس و نمايندگان واقعي داريم كه مردم را نمايندگي كنند ! مردم يا بايد بروند سراغ كيهان تا مجيز حسين آقا و رهبران را بگويند كه مستاجر (( خانه عنكبوت )) نشوند يا خاموش باشند! چگونه ميشود توقع كرد كه مشت حسن سبزي فروش مغازه را ببندد و برود خدمت وزير نيرو و از گران شدن آب و برق گله كند! نه وزير نيرو اهل پاسخ است و نه مشت حسن ! تازه اگر اين مشتي جرات كند و گله اي كند ، مهر ضد انقلاب و دين ميخورد و بيچاره بايد از فردا جلوي مغازه تخته شده اش ، دستفروشي كند! حالا گيرم كه اين شعار به موقع روي خشت بدنيا آمدو درست و حسابي راه افتاد! چه چيزي ميخواهد عوض شود!؟ يك چيزهائي از كساني شنيديم ، اما نمي دانيم چگونه اين چيز ها را بايد به كار بريم!

بنا براين شرط عقل در اين است كه مسئولين مملكت ما زير بار اين حكم نروند و از پاسخگوئي به مردم ( مثل هميشه ) طفره بروند! مردم مملكت ما هم از قديم الايام ياد گرفته اند كه نبايد سئوال كنند! مسئولين ما اين مورد را بايد به فال نيك بگيرند و داستان اين حكم را زير سيبيلي رد كنند و قصه را ول كنند به امان خدا ؛ مانند تمام شعار ها ! مزاياي اين عمل بسيار است! از آنجائي كه مردم سئوال ندارند ، پس ( مسئولين ) پاسخي هم نبايد بدهند لذا در پست خويش ابقا ميشوند! براي مردم هم اين خاصيت را دارد كه با سئوال نكردن ، لااقل غروب سالم برميگردند كنار زن و بچه هاشان! با تشكر از حوصله شما