سه شنبه 21 مهر 1383

متهمان قتل‌هاي محفلي كرمان: مصباح يزدي گفت پس از سه تذكر براي نهي از منكر به فردي، در صورت تکرار عمل خلاف خونش مباح است، امروز

متهمان قتل‌هاي محفلي كرمان در جريان دومين رسيدگي به اتهاماتشان از ناگفته ها پرده برداشتند. متهم رديف اول اين پرونده در پاسخ به پرسش قاضي درباره انگيزه ارتكاب به قتل و تصور مهدورالدم بودن مقتولين به سخنان آيت الله مصباح يزدي اشاره كرد. محمد حمزه م گفت: در سال 1380 شخصا از آقاي مصباح يزدي در اين زمينه سوال كردم و او اظهار داشت كه امشب پاسخ سئوالت را مي دهم، منظور مرا از سخنانم برداشت كن. وي افزود: آقاي مصباح يزدي گفت كه اگر براي امر به معروف ونهي از منكر به فردي تا سه مرتبه تذكر دادي ولي به تعهداتش عمل نكرد خونش مباح است. اين متهم در بخش ديگري از اظهارات خود گفت: از افرادي كه به قتل رسيده اند بارها در پايگاه مقاومت بسيج براي ترك اعمال خلافشان تعهد گرفتيم و حتي سابقه آنها را به مسئولين ذيربط گزارش داديم. شش متهم به نامهاي محمد حمزه – م، محمد- ي، سليمان –ج، محمد –س، چنگيز-س، و علي – م در نيمه دوم سال 81 در اقدامي خودسرانه و با انگيزه مبهم پنج نفر به نامهاي محمدرضا نژاد ملايري، شهره نيك پور، جميله امير اسماعيلي، مصيب افشاري و محسن كمالي را به قتل رساندند. تاكنون اولياء دم مصيب افشاري و محسن كمالي با جلب رضايت آنان و پرداخت ديه توسط خانواده متهمين رضايت داده اند، همچنين ولي دم جميله اميراسماعيليي هم نسبت به يكي از متهمين رضايت خود را اعلام كرده است. همچنين يكي از متهمين پرونده قتل هاي محفلي كرمان در دومين نشست رسيدگي به اين پرونده كه روز شنبه در شعبه پنجم دادگاه عمومي كرمان برگزار شد، انگيزه خود و ساير متهمين در ارتكاب قتل را تشريح كرد. پس از آن كه شركت در قتل "محمدرضا نژاد ملايري" و سه فقره آدم ربايي و توقيف غيرقانوني "هادي يزدان فر" را قاضي "مجيد دوستعلي" به "محمد سلطاني" تفهيم اتهام كرد، وي از رئيس دادگاه خواست تا مختصري درباره سوابق خود براي افكار عمومي توضيح دهد. اين متهم گفت: از سال 80 همكاري ام را با مركز اجرايي امر به معروف و نهي از منكر آغاز و طبق روال معمول با گذراندن آموزشهاي لازم به عنوان ضابط فعال، فعاليت خود را شروع كردم. وي اضافه كرد: قبل از وقوع اين قتلها به همراه "محمد حمزه مصطفوي" سخناي آقاي مصباح يزدي را كه در نوار كاست ضبط شده بود، گوش داديم. "سلطاني" گفت: اين نوار در شب سوم ماه محرم سال 1380 در مسجد امام حسن مجتبي در قم ايراد شده بود كه در آن مراحل سه گانه امر به معروف و نهي از منكر تشريح شده بود. اين متهم گفت:‌در اين نوار، مرحله نخست امر به معروف و نهي از منكر، قلبي است و در مرحله بعد چه ضابط دستگاه قضايي باشد و چه نباشد به عنوان فرد مسلمان بگيريد و به مراجع قضايي تحويل دهيد و اگر ضابط بوديد طوري علم كنيد كه آن شخص سابقه دار شود و تعهد بدهد. "در مرحله سوم اگر كسي كه شما دو مرتبه به او تذكر داديد و همان عمل خلاف را مرتكب شد اين فرد مهدورالدم و خونش مباح است، هر كس او را بكشد مجاهد في سبيل الله است و اگر به مذاق جامعه خوش نيامد و اعدام شد شهيد راه خدا محسوب مي‌شود." سلطاني گفت: اين جمله دو بار در نوار تكرار شده است. اين متهم ادامه داد نوار را به يك موسسه فرهنگي بردم و ديدم كه متن آن مكتوب است. سپس نوار را به دفتر امام جمعه كرمان بردم كه در آنجا مسئول دفتر ايشان صداي آقاي مصباح يزدي را تاييد كرد، اصل موضوع را تاييد نمي كرد. وي گفت: با "مصطفوي" به اين نتيجه رسيديم كه اين كار هم وجهه شرعي دارد و هم قانوني است. "سلطاني" گفت: وقتي ضابط فعال شدم تصدي يكي از پايگاه هاي بسيج را كه چندان با جرايم فعال نبود در آلوده ترين نقطه شهر كرمان به من پيشنهاد شد و من نيز پذيرفتم. اين متهم با تشريح چند ماجراي دستگيري افراد متهم به فساد و عدم برخورد جدي با آنان توسط مراجع قضايي و انتظامي گفت: اين مسئله مانند يك درد در سينه ام بود، چرا بايد انقلابي كه با خون اين همه شهيد به ثمر نشسته اينگونه مفت از دست برود. وي ادامه داد: پس از مدتي از تشكيل گروهي كه در گذشته به صورت مخفيانه براي مبارزه با فساد و انسانهايي كه اصلاح پذير نيستند فعاليت مي كرد،‌مطلع شدم و به من پيشنهاد شد كه افرادي را كه مسائل دنيا برايشان مطرح نباشد و نگران از دست دادن پست و مقام موقعيت خود نباشد پيدا كنم

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

."سلطاني" گفت:‌تجهيزات لازم براي فعاليت هايمان از جمله تعدادي بي سيم، دستبند، خودرو و حكم ماموريت را تحويل گرفتيم. وي در ادامه اعترافاتش با تشريح مراحل دستگيري "محمدرضا نژاد ملايري" و "شهره نيك پور" گفت: كشتن مرد بر عهده "علي ملكي " بود و "محمد حمزه مصطفوي" براي "شهره نيك پور" انتخاب شد. سلطاني ادامه داد: "مصطفوي"،"نژاد ملايري" را در حالي كه دستبند داشت داخل حوض آب انداخت و "علي ملكي" روي وي ايستاد. وقتي كه براي نگه داشتن مقتول از من كمك خواست، من داخل آب رفتم. اما همين كه بدن يك انسان را زير پاي خود احساس كردم، بلافاصله از آب بيرون آمدم و گريه كردم. رسيدگي به اين پرونده از سوي دادرس دادگاههاي عمومي و انقلاب كرمان به بيست و ششم آبانماه موكول شد

Copyright: gooya.com 2016