تهران- خبرگزاري كار ايران
سيد هاشم آقاجري گفت: استراتژي بلند شما آشنا كردن مردم با فرهنگ مترقي دموكراسي خواهي و نقد عالمانه و عقلاني قدرت است.
به گزارش خبرنگار ايلنا، دكتر هاشم آقاجري, در افتتاحيه اردوي ساليانه دفتر تحكيم وحدت, كه در مجتمع تحقيقاتي آموزشي عصر انقلاب وزارت علوم، تحقيقات و فنآوري برگزار شد، گفت: هدف اصلي من از حضور در اين جمع ايراد سخنراني نبود ؛ بلكه براي ديدار با شما به اينجا آمدهام ؛ اما حيف ميدانم كه در فرصت پيش آمده با دوستان عزيزم كه نمايندگان دانشجويان دانشگاههاي مختلف هستند، سخني نگويم.
وي, با اشاره به عنوان اردوي ساليانه اين اتحاديه كه "گذار به دموكراسي"ناميده شده است، اظهار داشت: مشكلات و موانع دموكراسي را بايد در سه عرصه فرهنگ، سياست و اقتصاد جستجو كرد، اگر حوزه سياست و فرهنگ و اقتصاد فراهم باشد, بهتر ميتوان به سمت دموكراسي قدم برداشت.
آقاجري, با تاكيد بر اينكه من قصد دارم در خصوص تاثير حوزه فرهنگ بر پيشبرد دموكراسي سخن بگويم، گفت : ما در ايران نيازمند يك فرهنگ انسانمدار براي زمينهسازي دموكراسي هستيم، چيزي كه متاسفانه در كشور ما بسيار ضعيف و حاشيهاي است, ارزش انسان مداري به دليل انسانيت او مهم است, صرفنظر از اينكه از چه جنسيت، طبقه، قوم و ايدئولوژي باشد.
وي افزود: در تاريخ جامعه ما گفتمان غالب، گفتمان عدالت بوده است و در نظامهاي استبدادي، چه به صورت نظامي محور و چه به صورت پدري- فرزندي و چه در نوع نظامهاي تشيعنما مثل نظام صفوي و چه در نظامهاي سنيماب، همواره بر عدالت تاكيد شده است و آنچه كمتر مورد توجه بوده و در فرهنگ غالب جامعه، محلي از اعراب نداشته است، دموكراسي، آزادي ، پيش شرط لازم و ضروري هر دو يعني انسان مداري بوده است.
اين استاد دانشگاه در ادامه اظهار داشت: امروز تاكيد جامعه بر دموكراسي مبني بر حقوق بشر است، چون دموكراسي بدون حقوق بشر تمامي اختيارات را به فردي به عنوان نماينده مردم واگذار ميكند.
آقاجري, با تاكيد بر اينكه دموكراسي كه بر اخلاق و معنويت استقرار داشته باشد، دموكراسي قويتري است، افزود: نظامهاي مبتني بر حقوق بشر و دموكراسي كه نسبت مشخصي با معنويت و اخلاق برقرار نميكنند، نظامهاي ناقصي هستند.
وي, با يادآوري اين مطلب كه امروز در منطقه شاهد نظامهاي توتاليتاريستي به نام اسلام در هستيم، گفت : اگر امروز شاهد حضور امريكا و ديگر قدرتها در منطقه هستيم، زمينه ساز حضور آنها نظامهاي بنيادگرايي است كه از حداقل هاي عقلانيت بيبهرهاند.
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب در ادامه خاطرنشان كرد: اين نظامها، نظامهاي تروريسم در خود و براي خود هستند، اين تروريسم معتقد به كشتن ديگري است، تروريسم بن لادني اينگونه است كه با تروريسمي هم كه ما مي شناختيم، تفاوت دارد.
آقاجري؛ در ادامه با بيان اينكه امروز حقوق بشر و دموكراسي يك فرهنگ جهاني است و امروز شاهد تاكيد و توجه به اين گفتمان در كشورهاي منطقه هستيم، تصريح كرد:حقوق بشر و دموكراسي پديدههاي طبيعي و بيگانه با تفسير و متون معنايي نيستند به همين دليل نميتوان نسبت اين مفاهيم را با بستر تاريخي و فرهنگي كه در آن مطرح ميشوند، فراموش كنيم ؛ اما گاهي نظامهاي ضد حقوق بشر از اين نسبيگرايي، مفهومي نسبيت گرايانه را استخراج ميكنند و اين شگرد نظامهاي توتاليتر و بنيادگرا براي مقابله با حقوق بشر بوده است.
وي, در ادامه سخنان خود افزود: نسبتگرايي، منطق باطل، مغالطه آميز و در عين حال خودشكن است ؛ چرا كه در آن منطقه مخصوص زمان و مكان خاص مطرح ميشود كه خود را جدا از مجموعه جهان در اين زمينه ميداند.
اين استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان كرد: در حقوق بشر و دموكراسي ، مفهوم نسبيگرايي نبايد فراموش شود.
وي, با اشاره به اينكه امروز در منطقه خاورميانه روشنفكران، به ويژه روشنفكران مذهبي با خطر جدي مواجهند، اظهار داشت: كسانيكه اسلام را براي تئوريزه كردن خشونت و استبداد به كار گرفتهاند، تمام اين مسايل را به پاي اسلام مينويسند و به نام آن انجام ميدهند, اين شرايط رسالت سنگيني براي روشنفكران مذهبي ايجاد ميكند.
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب, با اعلام اينكه تمام كساني كه در منطقه خاورميانه فعاليت ميكنند, دل در گروي حقوق بشر و دموكراسي دارند و بايد به اين واقعيات توجه كنند، گفت: ما چه به دين معتقد باشيم و چه نباشيم، فرآيند دموكراتيزاسيون در اين منطقه جزء به شكل ديني آن امكانپذير نيست، واقعيتهاي منطقه خاورميانه ايجاب ميكند كه روشنفكران به آنچه در تاريخ ، مذهب و فرهنگ ما وجود دارد، توجه كنند.
وي, در ادامه با اشاره به اينكه حتي نظريهپردازان غربي هم به اين مساله توجه ميكنند، گفت: بايد گفتمان ديني در منطقه خاورميانه را به كار گرفت.
آقاجري تاكيد كرد: آينده منطقه خاورميانه تحت تاثير دو گفتمان توتاليتر و گفتمان اسلامي است و گفتمان منطقه تحت تاثير نتيجه چالش ميان اين دو گفتمان است.
عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين, با بيان اينكه گفتمان ديني توتاليتر بيشترين كمك را به نظامهاي استبدادي كه درصدد مشروعيت بخشيدن به خود هستند ميكند، گفت: آنها ميترسند از اينكه اين ابزار توجيهكننده و مشروعيت بخش را از دست بدهند، براي همين هم وقتي ميخواهند كسي را محكوم كنند, سعي ميكنند به او عناويني نظير ضد دين بودن نسبت دهند.
وي, با تاكيد بر اهميت نقش و رسالت روشنفكران معتقد به" گذار به دموكراسي" بدون خشونت و خونريزي، افزود: وظيفه ما روشنفكران اين است كه فرهنگ سنتي ديني مردم را با اومانيسم و حقوق بشر آشتي دهيم ؛ البته جنبش دانشجويي نقش بسيار مهم و تاثيرگذاري در اين ميان دارد.
همچنين, دموكراسي احتياج به آدمهاي باسواد و علمي دارد ؛ اما وقتي وضع غارت و استثماري كه در جامعه وجود دارد, باعث ميشود هر كس تنها به فكر سير كردن شكم خود و خانوادهاش باشد، چگونه ميتوان شهروندان خوبي براي بناي دموكراسي در جامعه پيدا كرد؟
وي, با بيان اينكه تضاد عمدهاي كه در جامعه ما وجود دارد، مانع جدي برسر راه دموكراسي محسوب ميشود، گفت: نيروهاي توتاليتري كه در جامعه وجود دارند، تضاد مانع اصلي دموكراسي در جامعه ما محسوب ميشود كه در صورت حل اين تضاد اصلي، تضادها فرعي جايگزين تضادهاي اصلي خواهد شد.
آقاجري, با اشاره به اينكه بايد مراقب بود نيروهاي ضد حقوق بشر و دموكراسي مانع بر سر راه دموكراسي ايجاد نكنند، اظهارداشت: بايد همه جريانهاي دموكراسيخواه، هدف واحدي داشته باشند.
آقاجري, با بيان اينكه دوره تاريخي ما دوره عبرتآموزي است, گفت: ما بايد دوره دكتر مصدق و نهضت ملي را مدنظر قرار دهيم, هدف همه ما دموكراسي است، اگر چه مثلا من دوست دارم اين دموكراسي از نوع ديني و همراه با اخلاق و معنويت باشد ؛ اما در اين حداقل كه خود دموكراسي است ما هم نظر واحدي داريم. ما در حدود اوليه با همه آزادي خواهان و دموكراسي خواهان در ايران و جهان مشترك هستيم؛ اما دو استراتژي معطوف به دولت و ملت وجود دارد كه اعتقاد من، جبنشهاي دانشجويي با استراتژي معطوف به ملت مرتبط هستند و آن پيشبرد روشنگري در مورد دموكراسي در متن جامعه است، اينكه مردم راهنمايي شوند براي اينكه خودشان براي استيفاي حقوق خود حركت كنند، وطيفه جنبش دانشجويي است.
وي, با اشاره به اينكه جريان اصلاحات به خاطر درگير شدن در اين مدت فرصت ارتباط با مردم را نيافت، افزود: شما بايد استراتژي بلند مدت اجتماعي و مدني و آشنا كردن مردم با فرهنگ مترقي دموكراسي خواهي و نقد عالمانه و مبتني بر عقلانيت قدرت را در پيش گيريد.
آقاجري, با بيان اينكه در شرايط موجود انتقاد از خاتمي شجاعت نيست و مشكلي را هم حل نخواهد كرد، گفت: همه فهميدهاند كه خاتمي حتي قدرت دفاع از خود را هم ندارد، حمله كردن به او هيچ مشكلي را حل نميكند، شجاعت جايي است كه كسي قدرت واقعي را نقد كند دولت واقعي بايد نقد شود نه دولت ظاهري و بدون قدرت ؛ چرا كه دولت و قدرت واقعي مانع اصلي دموكراسي است.
آقاجري, با اشاره به اينكه قانون مشروط به قانوني دموكراتيك بود، اظهار داشت: در آن قانون شاه تنها يك جايگاه سمبوليك داشت و حق سلطنت نداشت ؛ اما در حقيقت سلطنت ميكرد, بر اين اساس گاهي استدلال مبني بر اينكه ساختار حقوقي خوب است و ساختار حقيقي بد است, امكان بهتري را براي ما فراهم مي كند.
وي افزود: وجه غالب نيروهاي دموكراسي خواه در كشور ما، گذار به خشونت نيست و مي كوشند براي توسل به روش هاي قهرآميز موانع را بردارند ؛ اما نيروي ضد دموكراسي با منطق زور در مقابل آزادي خواهان ميايستند.
وي در پايان اظهار داشت: منشا قدرت، ملت است و منشا قدرت ملت، دانايي است و جنبش دانشجويي در ارتباط با اين قدرت و توانايي مي تواند تعريف درستي از خود را ارايه كند ؛ چرا كه منطق زور همواره در مقابل منطق توانايي بر مبناي دانايي شكست خورده است.