جمعه 24 مهر 1383

محافظه کاران پیروز، صابر مصطفوی

Saaber_mostafavi@yahoo.com

چند ماه پیش از انتخابات مجلس هفتم ، دو دسته تحلیل کاملا متناقض ارائه میشد. تحلیلگران هر دو گروه در این نکته اتفاق نظر داشتند که شورای نگهبان اصلاح طلبان کلیدی را رد صلاحیت خواهد کرد. هر دو گروه ، تحلیلشان را روی همین فرض بنا میگذاشتند. گروه اول معتقد به انفعال بود و پیامدهای بین المللی عدم مشارکت مردم را سنگین تر و موثر تر از شرکت و رای دادن به محدود اصلاح طلبان تایید صلاحیت شده میدانست. گروه دوم اما به شدت معتقد بود که انفعال ، هر آنچه داریم را هم بر باد میدهد و به قول معروف "فردایی بدتر از امروز" در انتظار منفعلان خواهد بود.

امروز و هشت ماه پس از آن انتخابات و ماجراهایش ، در حالی که چیزی در همین حدود تا مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری ایران باقی مانده است ، به نظر میرسد یک مرز بندی بسیار مشابه در عرصه سیاسی در حال شکل گیری است. در آغاز سال تحصیلی دانشگاهها و در انتخابات انجمن های اسلامی ، شعار مهم و اساسی مطرح شده از سوی اصلاح طلبان ، "انفعال ، فردایی بدتر از امروز" بود. سرکردگان و مهره های اصلی جبهه مشارکت ایران اسلامی نیز کمابیش از انفعال سیاسی تحت عنوان بزرگترین اشتباه یاد میکنند و در صریح ترین شکل این ابراز نظرها ، نظر آقای عمادالدین باقی مبنی بر "از دست ندادن صندوقها" را شاهد بودیم. ایشان و عده کثیری از اصلاح طلبان حکومتی ، هنوز صندوقهای رای را اهرمی در جهت خواسته های اکثریت مردم میبینند. گروه دیگر البته ، سرنوشت مجلس هفتم را نیز به کارنامه قطور اعمال نظرهای شورای نگهبان ضمیمه کرده اند و محکم تر از سابق به تئوری انفعال درونی و فشار بیرونی پر و بال میدهند.

اگر فضای عمومی جامعه ایران را مد نظر قرار دهیم ، حرکت عمومی به سمت "منافع شخصی" کاملا مشهود است و تعریف جدیدی از مناسبات مردم با حاکمیت در حال شکل گیری است. اکثریت جوانان ، حیطه "زندگی" را از حیطه "اندیشه و نظر" جدا کرده اند و حاکمیت نیز با درک این واقعیت ، در حال ساختن پوسته ای کاملا "دنیا محور" و "رفاه گرا" از خویش است.

قشر محافظه کار و قدرتمند حکومت ایران ، به وضوح و به شکل غیر قابل انکاری در حال واگذاری اهرمهای قدرت به نیروهای جوان خود هستند. محافظه کاران جدید ایرانی ، جوان و اهل معامله اند و لذا در عرصه های مختلف ، کاملا "دنیایی" عمل میکنند. "حرکت از رفاه به ایدئولوژی" و "بنا کردن ایدئولوژی در بستر رفاه اجتماعی" ، برنامه بلند مدت محافظه کاران جوان و قدرت گرفته ایرانی است. آنها در این مسیر ، ابزارهای لازم را دارند. حمایت بالاترین رده های حکومت ، تامین مالی ، محافظت از پوشش های خبری ، کنترل بر گلوگاههای اقتصادی ، کنترل دقیق بر وضعیت فرهنگی جامعه از طریق ارتباط مداوم با گروههای نظرسنجی نهادهای اطلاعاتی ، بر عهده داشتن مسئولیت های صرفا خدماتی و الزاما محسوس برای اقشار جامعه و .... کمینه داراییهای محافظه کاران جدید ایرانی است. کاملا طبیعی است که با چنین پتانسیلی ، از لایه های جوان جامعه ، جذبهای کلان صورت خواهند داد و البته به دلیل بی تجربگی در مدیریت ممکن است ریخت و پاش های زیادی صورت پذیرد.

اصلاح طلبان حکومتی اما در مضیقه جدی هستند. از طرفی باید نظر مردم را جلب کنند و از طرفی نیز اتکایشان صرفا بر همین مردم است. با یک نگاه سطحی به انتخابات مدرن امروزی در جهان و خصوصا ایالات متحده میتوان دریافت که مشکل اصلاح طلبان ایرانی چیست. هر فردی اگر در سایت دموکراتهای آمریکایی عضو شود و ایمیل های آنها مبنی بر درخواست مداوم پول را بخواند متوجه میشود که مشکل اساسی اصلاح طلبان ایرانی چیست. در ایالات متحده ، مردم ، انتخاب میکنند و برای انتخاب شدن باید خود را نشان داد. اگر کسی تکیه مالی و سیاسیش صرفا بر مردم باشد ، طبیعتا نخواهد توانست مانند رقیب قدرتمند خود اعمال نفوذ و القای نظر کند. این نافی دموکراسی نیست چرا که دموکراسی یعنی "تصمیم گیری مردم" و طبیعتا مردم باید نظرات گروههای رقیب را بدانند تا بتوانند تصمیم بگیرند و لذا برنده کسی است که ابزارهای تبلیغی فراوان تری دارد. اتکای دموکراتهای آمریکا بر کمکهای مردمی ، امتیاز مثبت آنها نیست. امتیاز منفی آنهاست. اصلاح طلبان ایرانی ، حتی آزادی بیانشان را از حمایت مردمی میخواهند. اصلاح طلبان ایرانی ، مردم را جلو خود میگیرند و خواست مردم را به رخ محافظه کاران میکشند حال آنکه محافظه کاران در تعریف و شکل دهی به نظر مردم ، به مراتب قدرتمندترند و اگر موفق نهایی نیستند علتش سو مدیریت و شکافهای درونیشان است.

به نظر بنده اگر اصلاح طلبان حیطه تئوریک و عملی خود را از لایه های درونی مردم به مکانهای قابل دید و در دسترس همگان نرسانند ، به همین شکل نزولی ، قدرت خود را از دست میدهند. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ، تریبونی است برای محافظه کاران جدید. همان طور که میبینیم ، تزهای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی محافظه کاران ، با غلظت بسیار بالا در این رسانه منشر میشود. این رسانه حتی از محافظه کاران سنتی عبور میکند و به نفع محافظه کاران جدید ، آنها را کنار میگذارد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

اما خروج از لایه های مردمی و تبلیغ آلترناتیوهای مشخص برای مردم ، برای اصلاح طلبان ایرانی عملی نیست. در ایران تلویزیون خصوصی و مستقل داشتن ، مستلزم کنترل صدا و سیماست و این یعنی عدم امکان برابری تبلیغاتی با محافظه کاران. در ایران براحتی و بدون کمترین واکنشهای مردمی ، روزنامه های اصلاح طلب تعطیل میشوند. در ایران براحتی افراد به زندان روانه میشوند و حتی اطلاع رسانی هم جزو وضایف دستگاه قضایی شمرده نمیشود. در ایران حتی اینترنت نیز کاملا حساسیت برانگیز شده است و در حالی که مطابق آمار ، کمتر از 7 درصد مردم ایران از این شبکه بهره مندند ، سایتهای کم تعداد اصلاح طلبان مسدود میشوند. با این منظره ، امکان فاصله گرفتن اصلاح طلبان از وضعیت فعلی و تجلی کردن آنها در اذهان عمومی عملا وجود ندارد.

با جمع بندی دو پارامتر "حرکت عمومی جامعه به سمت فرد گرایی و منفعت سنجی در کنار قدرت فراوان محافظه کاران در ایجاد رفاه فردی و اجتماعی" و "محدود شدن روز افزون ابزارهای تبلیغاتی و موجودیهای مادی قشر اصلاح خواه" ، به نظر میرسد تکیه اصلاح طلبان بر آرای عمومی و امید بستن به صندوقهای رای ، با گذشت هر چه بیشتر زمان ، غیر معقولتر مینماید.

دنبالک:
http://akhbar.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/13155

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'محافظه کاران پیروز، صابر مصطفوی' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016