یکشنبه 21 تیر 1394   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


پرخواننده ترین ها

آيا موسيقی در قرآن حرام شده است؟ ب. بی‌نياز (داريوش)

قرآن به اين دليل ساده که درکش چه از لحاظ زبانی و چه از لحاظ مضمونی برای اکثريت قريب به اتفاق مسلمانان جهان دشوار است، اهميت خود را در زندگی روزمره از دست داده است و جای آن را احاديث و روايات پُر کرده‌اند... در قرآن ما هيچ واژه‌ای را نمی‌يابيم که بتوانيم با قاطعيت بگوييم که خدا موسيقی - چه در شکل نواختن ابزار موسيقی و چه آواز خواندن - را حرام کرده باشد

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


قرآن برای مسلمانان در مرتبه‌ی نخست قرار ندارد. با تمام انتقاداتی که ما از منظر امروزی به اين کتاب داريم، بايد بر اين نکته تأکيد کرد که قرآن به اين دليل ساده که درکش چه از لحاظ زبانی و چه از لحاظ مضمونی برای اکثريت قريب به اتفاق مسلمانان جهان دشوار است، اهميت خود را در زندگی روزمره از دست داده است و جای آن را احاديث و روايات پُر کرده‌اند. سه نمونه: ۱- نماز در قرآن فقط سه بار در روز است، در حالی که احاديث و روايات آن را به پنج بار در روز افزايش داده‌اند (نمازهای پنجگانه زرتشتی‌ها - به اصطلاح «گاه‌»ها- جای سه بار نماز در روز را گرفت)، ۲- ما در قرآن هيچ آيه‌ای که نشان بدهد «سنگسار» (رجم) برای زناکاران وجود دارد نداريم (سنگسارِ زناکاران از لحاظ دينی در انجيل عهد قديم آمده و در عصر ساسانی نيز برای مسيحيان «سرکش» و ايرانيانی که از دين خارج می‌شدند به کار می‌رفت) (۱) و سرانجام ۳- حرام کردن موسيقی. اين سه مورد اساساً در قرآن وجود ندارند.

در قرآن ما هيچ واژه‌ای را نمی‌يابيم که بتوانيم با قاطعيت بگوييم که خدا موسيقی - چه در شکل نواختن ابزار موسيقی و چه آواز خواندن- را حرام کرده باشد. پيش از آن که به آن آيه‌هايی برسيم که بسياری از حديث‌نويسان و راويان با استناد بدان‌ها، «حرام بودن موسيقی» را به مردمِ از همه جا بی‌خبر تحميل می‌کنند، شايد بد نباشد به يک آيه بسيار مهم - از منظر الاهيات اسلامی که بنگريم- نظر بيفکنيم.

سوره نحل (۱۶)، آيه ۱۱۶:
وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُکُمُ الْکَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ لاَ یُفْلِحُونَ.
«و با هر دروغی که به زبانتان می‌آيد، مگوئيد که اين حلال است و اين حرام، تا بر خداوند دروغ بسته باشيد، زيرا کسانی که بر خداوند دروغ ببندند رستگار نمی‌شوند.»

در بسياری از آيه‌های قرآن «دورغ بستن به خدا» برابر با شرک قلمداد شده است (سوره انعام (۶)، آيه‌های ۱۴۲ تا ۱۵۲). همان‌گونه که گفته شد در قرآن هيچ شاهد يا نشانی وجود ندارد که موسيقی را حرام کرده باشد. پس حديث‌نويسان و راويان اسلامی با اتکا به کدام آيه يا آيه‌ها به چنين نتيجه‌ای رسيده‌اند. شايد برای خواننده‌ی مسلمان مؤمن شگفت‌انگيز باشد که اکثريت حديث‌نويسان و راويان برای حرام کردن موسيقی به آيه‌های زير متوسل می‌شوند، به ويژه آيه ۶ از سوره لقمان:
سوره نجم (۵۳)، آيه‌های ۵۹ تا ۶۲
أَفَمِنْ هَذَا الْحَدِيثِ تَعْجَبُونَ (۵۹)وَتَضْحَکُونَ وَلَا تَبْکُونَ (۶۰)وَأَنتُمْ سَامِدُونَ (۶۱)فَاسْجُدُوا لِلَّهِ وَاعْبُدُوا (۶۲).
«پس آيا از اين سخن عجب می‌کنيد (۵۹) و می‌خنديد و نمی‌گرييد (۶۰) و شماييد که بازی‌کنانيد (۶۱) پس برای خدا سجده بريد و پرستش کنيد (۶۲).»

سوره اسرا (۱۷)، آيه ۶۴:
وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَأَجْلِبْ عَلَیْهِم بِخَیْلِکَ وَرَجِلِکَ وَشَارِکْهُمْ فِی الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا یَعِدُهُمُ الشَّیْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا.
«و هر کس را که توانی از ايشان به بانگ خويش از جای ببر و سوارکاران و پيادگانت را بر سر ايشان بتاز و با آنان در اموال و اولاد شريک شو، و به آنان وعده [های رنگين] بده و شيطان وعده‌‌ای جز فريب به آنان نمی‌دهد.»

و سرانجام سومين و مهم‌ترين آيه که حديث‌نويسان و داستان‌نويسان اسلامی به عنوان «مدرکی» برای حرام کردن موسيقی در اسلام ارايه می‌دهند:
سوره لقمان (۳۱)، آيه ۶:
وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِی لَهْوَ الْحَدِيثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ.
«و از مردمان کسی هست که خريدار سخنان سرگرم‌کننده است تا به هيچ علمی [مردمان را] از راه خدا گمراه گرداند، و آن را به ريشخند گيرد، اينانند که عذابی خفت‌بار [در پيش دارند] دارند.»

گمان نکنم که خواننده‌ی امروزی نيازی به تفسير من يا فلان روحانی - مانند علم الهدی امام جمعه مشهد- داشته باشد. خواننده خود می‌تواند با عقل سليم‌اش درباره‌ی ممنوعيتِ موسيقی در آيه‌های بالا قضاوت کند. آيه‌های بالا توسط کسانی مانند مجاهد بن جبر (مرگ ۷۲۲ م.)، طبری (مرگ ۹۲۳ م.) و قُرطُبی (مرگ ۱۲۷۲ م.) به عنوان مبنای ممنوعيت موسيقی مورد تفسير قرار گرفته است. آيا «سخنان سرگرم‌کننده» (لهو الحديث) يعنی موسيقی؟ آيا خنديدن يعنی «موسيقی»؟ کسانی که کتابِ «نام گل سرخ» را خوانده يا فيلم آن را ديده‌اند، به خوبی آن آخوند مسيحی را به ياد می‌آورند که چگونه برای «مبارزه» با «سخنان سرگرم‌کننده» و «خنده» قربانيان خود را به کام مرگ می‌کشاند.

خواننده از خود خواهد پرسيد که واقعاً «لهو الحديث» به چه معناست و آيا چنين قرينه‌ای در فرهنگِ دينیِ ساسانی وجود داشته يا خير؟

در «مينوی خرد» که توسط زنده ياد احمد تفضلی از پارسی ميانه به فارسی امروزی ترجمه شد ما با مفهومی رو به رو می‌شويم که معادل همين «لهو الحديث» است. اين واژه «افسوس‌گر» است.

«افسوس‌گر» يعنی کسی که درباره‌ی امور مقدس سخنان استهزاآميز می‌گويد. از ديدگاه دين زرتشتی (نسخه‌ی ساسانی) جای چنين کسی در دوزخ است.

«(۱) پرسيد دانا از مينوی خرد (۲) که فرجام مرد گيتی‌آرا و مينوبرهم‌زن چيست (۳) و فرجام مرد استهزا کننده (افسوسگر) و ... مينوی خرد پاسخ داد (۱۰) که مرد گيتی‌آرا و مينوبرهم‌زن در مجازات سدوش (= سه شنبه) [منظور سه شب نخستين پس از مرگ است/تفضلی] چنين تباه شود که آتش درخشان چون آب بر آن رسد. (۱۰) و در تن و روان مرد استهزاءکننده فرّه نبود (۱۲) و هر بار که دهان باز کند، بدکاری او افزوده شود (۱۳) و دروجی (دروغ) به تن او چنان جايگزين شود که در تن او هيچ نيکی را راه ندهد (۱۴) و نيکان را مسخره و بدان را ستايش کند (۱۵) و در گيتی تنش بدنام و در مينو روانش بدکار باشد (۱۶) و در دوزخ او را برای مجازات به دروج استهزاءکننده بسپارند (۱۷) و آن دروج در هر عقوبت او را همان گونه استهزاء و مسخره کند.» (۲)

«لهو الحديث» به احتمال بسيار زياد ترجمه‌ی عربی همان «افسوس» است. «افسوسگر» کسی است که درباره‌ی مقدسات و نيکان، سخنانِ سرگرم‌کننده، استهزاء‌کننده و خنده‌آور می‌گويد و به اصطلاح امروزی به مقدسات توهين می‌کند. شگفت‌انگيز اين که در هيچ کدام از ترجمه‌های قرآن - به تمام زبان‌های جهان- «لهو الحديث»، «غنا» يا «موسيقی» ترجمه نشده است. «لهو الحديث» در همه‌ی ترجمه‌های قرآن يا «سخنان سرم‌کننده» يا «سخنان بيهودی/ پوچ/ لودگی و ...» ترجمه شده است.

به احتمال بسيار چون حديث‌نويسان، راويان و مفسران قرآن پس از دو سده منبع تاريخی اين واژه‌ را نمی‌دانستند، «لهو الحديث» را خودسرانه به موسيقی و آواز خواندن گره زدند.

کتاب «دادستانِ مينوی خرد» [احکام و آراء روح عقل] از کتاب‌هايی است که در اواخر ساسانی، احتمالا در زمان خسرو انوشيروان (۵۳۱ تا ۵۷۹ ميلادی) نوشته شده است. البته بايد يادآوری کرد که اين کتاب‌، بعدها چندين بار بازنويسی شد و تغييراتی را به خود ديد.

[ترجمه آيه‌های قرآن از خرمشاهی]

www.eslamshenasi.net

ــــــــــــــــــــــــــــ
۱- در قرآن پنج بار از واژه‌ی سنگسار استفاده شده است: سوره هود، آيه ۹۱، سوره کهف، آيه ۲۲، سوره مريم، آيه ۴۶، سوره يس، آيه ۱۸ و سوره دخان، آيه ۲۰. در اين آيه‌ها واژه‌ی سنگسار در بافتی آمده که ربطی به «سنگسار زناکار» ندارد. در قرآن برای زناکار «حد» تعيين شده است و آن‌هم سد ضربه شلاق است. آيه‌های زير مربوط به زناکاران است که در قرآن آمده است:
سوره نسا:
آيه ۱۵: و از زنان شما کسانی که مرتکب ناشايستی (زنا) می‌شوند، بايد بر آنان چهار شاهد از خود [مردان مسلمان] بگيريد، آنگاه اگر شهادت دادند، آن‌ها را در خانه‌ها محبوس نگه داريد تا مرگشان فراگيردشان، يا خداوند راهی برايشان مقرر کند.
آيه ۱۶: و کسانی که مرتکب آن [ناشايستی، زنا] شوند برنجانيد، آنگاه اگر توبه کردند و به صلاح آمدند از آنان دست برداريد که خداوند توبه‌پذير مهربان است.
سوره اسرا، آيه ۳۲:
و به زنا نزديک مشويد که آن ناشايستی و بی‌روشی است.
سوره نور:
آيه ۲: زن و مرد زناکار [بکر] را به هر يک از آنان يک صد تازيانه بزنيد، و اگر به خداوند و روز بازپسين ايمان داديد، در دين الهی، در حق آنان دچار ترحم نشويد و گروهی از مؤمنان در صحنه‌ی عذاب کشيدن آنان حاضر باشند.
آيه ۳: مرد زانی نبايد جز با زنِ زانی يا زن مشرک ازدواج کند، همچنين با زن زانی نبايد جز مرد زانی يا مشرک ازدواج کند، و اين کار بر مؤمنان حرام گرديده است.
همان‌گونه که خواننده می‌بيند در هيچ کدام از اين آيه‌ها سخنی از سنگسار کردن زن يا مرد زانی نيست.
۲- تفضلی، احمد: مينوی خرد. ۱۳۵۴. ص ۳۶


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016