سه شنبه 27 مهر 1395   صفحه اول | درباره ما | گویا

گفت‌وگو نباشد، یا خشونت جای آن می‌آید یا فریبکاری، مصطفی ملکیان

مصطفی ملکیان
ما فقط با گفت‌وگو می‌توانیم از خشونت و فریبکاری رهایی پیدا کنیم. در جامعه هر مساله‌ای از سه راه رفع می‌شود، یکی گفت‌وگوست، یکی خشونت و دیگر فریبکاری. اگر در جامعه گفت‌وگو تعطیل شود دو رقیبی که جای آن را می‌گیرند، خشونت و فریبکاری هستند ... [ادامه مطلب]


خواندنی ها و دیدنی ها
در همين زمينه
16 تیر» روزشمار من و روزنامه سلام، محمد شوری
13 خرداد» جهان بینی حقوق بشری جهان وطنی! محمد شوری
پرخواننده ترین ها

دین را زمینی کنیم! محمد شوری


دین را زمینی کنیم تا زمین گیر نشویم.

شما می روید پیش یک دکتر متخصص (مثلن، دکتر گوش و حلق و بینی)، ممکن است از مداوای وی راضی باشبد؛ لذاسعی می کنید در مورد گوش و حلق و بینی برای تست و چکاپ، دوباره نزد همان دکتر بروید.

و ممکن است از نسخه ی مداوای او خشنود نباشید و یا دکتر بهتری به شما معرفی شود و پیدا کنید،این دکتر جدید، لزوما ممکن است ایرانی، مسلمان، و شیعه هم نباشد؛ و یااصلن سکولار و بی دین است، اما به او اعتماد می کنید، چون می دانید در تخصص خود تبحر بیشتری دارد!

برای درمان روح و تزکیه و پالایش روان نیز به اساتید اخلاق، علمای دین و اعاظم مذهبی رجوع می کنید، چون اعتقاد دارید آنها بدلیل آشنایی باعلوم ودانش مربوطه شمارادرسالم کردن زندگی وتصفیه اخلاق مذموم ورسیدن به معنویت وکمال انسانی کمک می کنند...



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 


دین ومذهب یکی ازهمین مسیرهایی ست که آدمی رابه سالم زیستن و زندگی باعدالت واخلاق توصیه می کندومانصایح وپندواندرزواحکام آن را اززبان روحانیان وعلمای آن، مکررمی شنویم؛ومی خوانیم.

درباب تفقه دردین،یعنی همان دین شناسی،علمای اسلام به آیه ی ۱۲۲سوره ی توبه اشاره دارند:

«وَ ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَ لِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ»
ولذا روحانیان،خودراکارشناس دین می دانند!اماآیاهمانطورکه درابتداآن مثال را آوردیم نمی شود غیرمسلمان درموضوع دین کارشناس شود؟ وبواسطه ی توانایی ودانش خودبرای عوام وکسانی که خط مشی زندگی خود را در عمل به عقاید دینی می دانند،نسخه تجویز کند؟وآدم هاهمچون تغییری که درپزشک معالج خود می دهند،دربرخی ویاهمه ی اموردینی، به هرکس که خواستندرجوع کنند؟وهروقت هم خواستندمثل آن دکتر تغییرش دهند؟ و حتی به استدلال وراهکاروفتاوی وتوصیه ها ونظرات کارشناسی دیگرانی رجوع کنند که حتی مسلمان نیستندولی واقعاکارشناس ومتخصص دین هستند!؟همانطورقرآن هم به صراحت می گوید:

«الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ»

«عبدالکریم سروش»در مباحثه ی خودبا«عبدالعلی بازرگان»دربرنامه ی «پرگار»بی.بی.سی پیرامون شناخت درست وصحیح قرآن(راهنماوکتاب اصلی مسلمانان)می گوید:

«با این علومی که فعلا درحوزه خوانده می‌شود، هیچکدام این ها کافی نیست.ماباید به تاریخ برگردیم وبه آنتروپولوژی وآن اوضاعی که در زمان پیامبر بود.یعنی انسان شناس و مردم شناس بعلاوه اینکه علوم دینی راهم بدانند.باید تاریخ و مردم شناسی وروانکاوی افزوده شود.این ها خواب گذاران آینده را تشکیل می‌دهند».

که به نظر می آیداین تئوری درهمین راستاباشد؛منتهاتقدسی کردن علوم دینی واختصاصی شدن آن،ومقدس کردن روحانیت،مانع این مسیراست؛وهمین مانع مشکل جهان اسلام است،مشکلی که متولی اش روحانیون هستند!

سال هاپیش هم به نوعی «مرتضی مطهری» در کتاب «ده گفتار»، مقاله ی «اصل اجتهاد در اسلام» به این موضوع اشاره داشته، وی می گوید:

«چه لزومی دارد که مردم در همه ی مسائل از یک نفر تقلید کنند. بهتر این است که قسمت های تخصصی در فقه قرار دهند. یعنی هر دسته ای بعد از آنکه یک دور فقه عمومی را دیدند و اطلاع پیدا کردند، تخصص خود را در یک قسمت معین قرار دهند و مردم هم در همان قسمت تخصصی از آنها تقلید کنند. مثلن بعضی رشته ی تخصصی خود را عبادات قرار دهند و بعضی معاملات و بعضی سیاسات و بعضی احکام (احکام به اصطلاح فقه)همانطور که در طب این کار شده و رشته های تخصصی پی آمده...»

راه حلی که به نظر می آید این است که علما و روحانیان دین به تاسیس یک نهاد، چیزی شبیه یک (N.G.O) باهدف رسیدن به یک اشتراک نظر در علوم دینی و کشف و استخراج اشتراکات، و تلاش برای کم کردن اختلاف کوشش کنند که در پایه و ابتدا به ساکن باید هیچ وابستگی مالی (و لجستیکی) به دولت ها و نهادهای حکومتی ومانند آن درهیج جای جهان نداشته باشندوتعذیه ی مالی آنهاازراه حق عضویت وکمک های مردمی(بدون آنکه بداننداین مردم کیستند و از کجاهستد، تا دینی احساس نشود، تا در امر اجتهاد و دادن فتاوی قلمشان نلرزد و به این سمت وآن سمت گرایش و تغییر مسیر ندهند) ارتزاق شوند و در مرحله و مراحل بعد دادن حق عضویت به هر نوع گرایش وعقیده و حتی لامذهبی ها که در موضوع دین صاحب نظر و دارای دلیل و مستندات هستند!

محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)


ارسال به بالاترین | ارسال به فیس بوک | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالای صفحه | بازگشت به صفحه اول 
Copyright: gooya.com 2016