یکشنبه 14 تیر 1383   صفحه اول | درباره ما | گویا


بخوانید!
پرخواننده ترین ها

زن ایرانی و اجتماعی کاملا"مردانه، نگاهی به لزوم ایجاد مراکز فعالیت اجتماعی و فرهنگی برای زنان، سمیه نصرتی، سينا

تهران ، خبرگزاری سینا ـ سمیه نصرتی
زن و شوهر دائم در حال شکایت و گله گزاری از یکدیگرند . مرد دادش به هواست و می گوید، همسرش نسبت به زندگی بی تفاوت شده ... حوصله سابق را برای توجه به زندگی ندارد ، عصبی است ،نسبت به ماههای اول ازدواج خیلی تغییر کرده است و ... شاید اصلا" به یک تست روانشناختی نیاز داشته باشد؟
مرد در اتاق شیک روانکاو روی یک مبل نرم و بزرگ فرو رفته و مسیر بحث همسرش و روانکاو را با چشم هایی نگران دنبال می کند ( البته از شانس آن برخوردار است که از عهده هزینه چنین کاری برآید) ... ساعتی بعد ، نوبت اوست که روبروی روانکاو بنشیند ؛ روانکاو نتیجه لازم را می گیرد: "کرم همییشه سیب را از داخل سوراخ می کند و می خورد؛ ولی شما دارید خودتان را سوراخ می کنید و می خورید ؛ اختلال در ... غیر قابل انکار است "!
بالاخره خانم با تشخیص افسردگی بستری می شود. لیسانسیه است و صاحب یک فرزند دختر . بنابه گفته دوستانش در دانشکده، دانشجویی فعال و پرتلاش بوده اما پس از ازدواج با اینکه علاقه زیادی هم به اشتغال در خارج از منزل داشته ، به خاطر عدم علاقه همسرش، از هرگونه فعالیت اجتماعی باز مانده است : حدیثی تکراری برای زن ایرانی و شاید هم برای خودم ...
روانکاو این گونه توضیح می دهد:"بر اساس الگوی والتر گو ، جامعه شناس امریکایی ، خانه داری به طور قطع «ساخت نایافته»،«ناپیدا» و دارای وضعیت و موقعیت نازلی است ... از آنجا که خانه داری هیچ نتیجه نهایی ندارد و پاداشهای درونی و بیرونی آن بسیار کم است، در نتیجه بعید است که خشنودی زیادی برای همه فراهم کند . بنابراین یک زن متاهل در مقایسه با شوهرش که از موقعیت خود به عنوان پدر بودن و سرپرست خانواده بودن منافعی به دست آورده و هیچ ضرورتی هم به انجام فعالیت های روزمره خانه داری ندارد ، وضعیت نامساعد مضاعفی دارد ."
وی می افزاید:" نابسندگی فرصت های فر اهم شده برای زنان متاهل هنگامی برای آنها آشکار می شود که اندیشه شان رشد کرده و باردار شود و تقاضای همان سطح خشنودی از زندگی را کنند که برای مردان فراهم شده است."
زهرا محمدی پیکر ،مدیر عامل سابق مؤسسه زنان پژوهشگر که روی مقوله «زن خانه دار » کار کرده است، می گوید:"تا زمانی که زنان خانه دار خودشان به این نتیجه نرسند و احساس نکنند که نیاز به یک مکان فرهنگی دارند که در انجا دور هم جمع شوند ،هیچ کس فکری به حال آنها نخواهد کرد."
او معتقد است که باید خودباوری را در زنان تقویت کرد و با همین رویکرد می افزاید:" چرا واقعا" به همان نسبتی که زنان ما به وضع ظاهر خود رسیدگی می کنند، اهمیتی به فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی نشان نمی دهند ؛ خیلی از آنها حتی نسبت به یک سری از فعالیت های فردی مثل کتاب خواندن هم بی انگیزه و بی علاقه اند."
محمدی پیکر با اشاره به اینکه همه شهرهای ایران مردانه ساخته شده اند و زنان حتی نمی توانند از بسیاری از سرویس های عمومی استفاده کنند، ادامه می دهد:"زنانی که هم به مسجد برای عبادت می روند،باید پله های دور و درازی راطی کنند حتی نوع استفاده و طراحی زمان استفاده از باشگاه ها یا مکان های تفریحی هم مردانه تنظیم شده است"!
دکتر یوسفیان،پژوهشگر مسائل اجتماعی و مدرس دانشگاه نیز می گوید: فرض کنید،همه لوازم زندگی برای یک زن خانه دار مهیاست؛ با این حال او دچار روزمرگی می شود، یعنی هر روز باید یک سلسله کارهای تکراری(پخت . پز و رفت و روب و ...) را انجام دهد و طبیعی است که یک روز از این کار های تکراری حوصله اش سر می رود ، اگرچه خودش هم شاید دلیل واقعی عصبیت و افسردگی خود را نفهمد."
یوسفیان می افزاید:" به هنگام خستگی و تکرار ملال آور زندگی ،این زن خانه دار کجا می تواند برود ؟ در تنهایی به پارک برود که هزار تا چشم دنبالش است ، در دوره خویشاوندان و زنان همسایه شرکت کند، جز سبزی پاک کردن و پشت سر این و آن صحبت کردن عایدی برایش ندارد . پس تنها کار زن خانه دار می شود خاله زنک بازی !"
وی با اشاره به اینکه "مانمی توانیم زنان مان رادراین زمینه مقصر بدانیم"، می افزاید: "یک زن از صبح تا شب در خانه فعالیت می کند و هیچ مرکز تفریحی، آموزشی و فرهنگی هم برای او وجود ندارد . فقط در شعار، آموزش شاهراه توسعه است ،ولی در عرصه عمل حتی یک مرکز آموزشی هم دیده نمی شود."
وی معتقد است:" مدارس و دانشگاه ها با تکیه بر روشهای کلاسیک و آکادمیک نمی توانند جوابگوی نیازهای اساسی یک جامعه در حال تغییر باشند و اینجاست که ضرورت آموزش غیر رسمی و مراکز فرهنگی برای زنان در راستای پرورش جامعه، یادگیری و آموزش مادام العمر احساس می شود ؛ مراکزی را باید طراحی کرد که بتوانند از پس چنین کاری برآیند. "
وی ادامه می دهد :" چنین مراکزی در راستای همگانی کردن آموزش و ترویج یادگیری در جامعه، به رفع محدودیت در میان مردم ،بخصوص زنان ،می پردازند."
دکتر یوسفیان اضافه می کند:" مسئولیت ایجاد این مراکز را در کشور ما سازمان نهضت سواد آموزی با همکاری یونسکو بر عهده دارد. امانکته بسیار مهم واساسی این ست که تشکیل و راه اندازی مراکز یادگیری زنان تنها نباید به سازمان های دولتی واگذار شود."



تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 




یوسفیان در ادامه می گوید:" مراکز فرهنگی برای زنان باید در سه قالب سازمانهای دولتی( سواد آموزی، آموزش و پرورش ، شهرداری ها، صدا و سیما، وزارت ارشاد اسلامی، جهاد سازندگی و ...)سازمان ونهاد غیر دولتی(NGO ها)ومشارکت زنان در محله (مساجد، تکایا ، تشکیل شوراهای معتمدان زن محله ، دانشجوایان زن و...)تشکیل شود و یا با همکاری و ارتباط این سازمان ها راه انداز ی شود."
وی خاطرنشان می کند:" البته اطلاع رسانی و برگزاری همایش و نمایشگاه با همکاری زنان می تواند را ه مناسبی برای برقراری ارتباط میان سازمان ها برای ایجاد مراکز یادگیری و ترویج آموزش غیر رسمی در کشور به بانوان باشد."
او در پاسخ به این پرسش که" آیا وجود یک پاتوق فرهنگی برای مشارکت زنان برای ما یک الزام است" خاطر نشان کرد: "مسئولان امر باید بدانند که جامعه ای که نیروی زنش در فرایند یاد گیری مادام العمر نباشد و نیرویش در خانه و در هر مکان دیگری هرز رود ، همیشه در خطر برگشت به اندیشه نسل گذشته، ناکارآمدی نیروی انسانی ،فقر منابع انسانی ، پیری زود رس نیروهای فعال زن و از همه مهمتر ناتوانی پیش بینی آینده قرار دارد ."
به راستی چرا ما خیلی وقتها فراموش می کنیم که نیمی از پیکره اجتماع ما را زنان ساخته اند و توسعه در سطح ملی ممکن نیست مگر در گرو تلاش همین زنان درمراکز فرهنگی و آموزشی.
دکتر براتی ، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد با اشاره به اینکه" تا به حال در مورد مشکلات زنان زیاد صحبت کرده ایم ، ولی تاکنون راهکار عملیاتی ارائه نداده ایم،" می گوید:" برخی از اقدامات پیشگیرانه برای بروز مشکلات زنان به جامعه و دست اندرکاران آن و بخشی نیز به خود زنان بر می گردد.
بخش عمده ای از زنان خانه دار و متأهل ما که از تحصیلات هم برخوردارند ،می توانند با ایجاد ارتباط با مراکزی که رشته تحصیلی شان ایجاب می کند همچنان فعالیت تحصیلی و مطالعه ای خود را به صورت خود انگیخته ادامه دهند و در مسیر آن اقدام کنند .
وی ادامه می دهد:" از این طریق، زنان ما با شناخت تواناییهای خود و ایجاد فعالیت های بیرون از خانه، می توانند توان ذهنی و شناختی خود را همچنان سازمان دهی کنند."
وی در ادامه نقش مردان را در زندگی زنان مؤثر دانسته و می گوید:" مردان باید در پیشگیری از یکنواختی ریتم زندگی زنان خانه دار آنها را یاری کنند و با ایجاد تنوع در زندگی و همکاری و همدلی با آنان از ایجاد روحیه رکود، کسالت و یکنواختی در آنها جلوگیری کنند."
این استاد دانشگاه در ادامه بحث خود یکسری اقدامات را جزو وظایف دولت و نهادهای اجتماعی می داند و می گوید :" در حال حاضر تشکیل سازمان ملی زنان که در برگیرنده تمامی جمعیت های زنان باشد، یک ضرورت است .
وی تصریح می کند: گروه هایی تحت عنوان حمایت از حقوق زنان فعلا به طور پراکنده و متفرق فعالیت می کنند اما یک تشکل سازمان یافته و منسجم نیاز داریم که به طور رسمی انجام وظیفه کند و قادر باشد کلیه امور زنان از جمله تحصیل ، اشتغال ،مسایل مربوط به تأهل و سایر موارد را که از متفرقات این امور است ،به شکل مفید و سازنده ،سامان دهد."
بیاتی به آسیب پذیری زنان و کودکان اشاره کرد و گفت:"می توانیم با ایجاد تشکل هایی که زنان خانه دار را در امور اجتماعی و فوق برنامه هدایت و فعالیت آنان را قاعده مند کند ، اعتماد به نفس و بالندگی آنان را افزایش دهیم و بستر ایجاد یک روحیه جمعی خوب را جهت رسیدگی به امور خانه و خانواده در آنها فراهم کنیم ".
وی به ذکر مثالی بسنده می کند و می گوید:" اگر هر زن خانه دار قادر باشد در هفته حداقل 3 ساعت و در طی 2 روز با فاصله اول و آخر هفته و هر روزی 5/1 ساعت در یک گروه متناسب با علایق خویش در امور اختماعی فعال باشد، از این طریق و با برنامه ریزی مناسب بخشی از اوقات زنان خانه دار که معمولا به بطالت می گذرد در مسیرهای مثبت جهت دهی خواهد شد."
آرایی نژاد ،مدرس علوم اجتماعی دانشگاه نیز می گوید:بی تردید اگر مراکز فرهنگی بتوانند برای زنانی که فرصت اشتغال ندارند تدابیری اتخاذ کنند که حداقل تواناییهای خود را در زمینه های مختلف حفظ و باز سازی کنند ،انرژی زایدالوصفی در جامعه رها می شود.
وی می افزاید:"برای نمونه با آنکه زنان کشور ما نزدیک به نیمی از افراد جامعه را تشکیل می دهند اما تنها 5 در صد از کل نمایندگان مجلس را به خود اختصاص داده اند."
... یا همان طور که خانم شجاعی، مشاور رئیس جمهوری در امور زنان در سومین کارگاه آموزشی ، مشورتی منطقه ای زنان با اشاره به دو برنامه اول ودوم کشور معترف شده اند: " در این دو برنامه توجه خاصی به زنان صورت نگرفته است."
حال سئوال اساسی این است که آیا به طور خود به خودی گرهی از مشکلات زنان گشوده خواهد شد. به نظر می رسد گام اول تغییر در نظام تفکر جامعه است؛نظامی که در طی قرون شکل گرفته و از پوسته سخت و انعطاف ناپذیری برخوردار است و بی گمان یک شبه نمی توان آن را تغییر داد.
اما آیا زمانی خواهد رسید که پاتوق های اجتماعی و فرهنگی پویایی برای زنان در ایران داشته باشیم؟ پاسخ را شاید بتوان با این شعر داد:
گفتم این باغ از گل سرخ بهاران بایدش
گفت صبری تا کران روزگاران بایدش.....





















Copyright: gooya.com 2016