Wednesday, Jul 26, 2017

صفحه نخست » طی الارض امام سجاد و امام کاظم از زندان برای حل مسائل شخصی! اکبر گنجی

5y1311fgrty0f_small.jpg

خبرگزاری فارس متعلق به سپاه پاسداران و از نهادهای انتصابی تحت امر رهبری- به مناسبت سالروز ولادت حضرت معصومه ( نام اصلی ایشان فاطمه است و مقلب به معصومه هستند) گفت و گویی با حجت‌الاسلام مهدی ماندگاری در ۳ مرداد ۱۳۹۶ انجام داده است. ماندگاری می گوید که هر دختری در چهار جایگاه (دختری ، خواهری، همسری و مادری) باید نقش ‌آفرینی کند. حضرت معصومه دو وظیفه اول را به خوبی انجام داد، اما در جایگاه همسری و مادری قرار نگرفتند، برای این که "کفویی ( متناسب بودن) برای ایشان پیدا نشد". این مدعا که در میان شیعیان و پیروان ائمه حتی یک فرد شایسته به ازدواج با حضرت معصومه وجود نداشته، حضرت معصومه را بالا نمی برد، شیعیان را پائین می آورد. مگر دختران دیگر ائمه ازدواج نکرده اند؟ گوینده برای توجیه این ادعای ناموجه، از "خدای رخنه پوش" استفاده می کند. هر جا مسأله ای وجود دارد که قادر به توضیح و تبیین آن نیستیم، این رخنه را با دخالت مستقیم خداوند توجیه می کنیم. ماندگاری می گوید:"به مصلحت الهی نیز در جایگاه مادری و همسری قرار نگرفتند".

اصلاً هیچ نیازی به استفاده از خدای رخنه پوش نیست. شاید نخواسته اند ازدواج کنند. شاید دیگران ایشان را برای همسری نپسندیدند. شاید...

ماندگاری سپس درباره جایگاه دختری این بانو و رابطه شان با پدرش- امام کاظم- می گوید:

"امام کاظم برای آرمش‌ شان،‌ بنا به نقلی از زندان به صورت طی‌الارض به مدینه رفتند تا فاطمه معصومه را زیارت کنند. هم پدر به دختر آرامش می ‌دهد هم دختر به پدر آرامش می ‌دهد".

آیا فقیهان قصد ندارند دست از خرافه بافی و مدعیات خلاف عقل تجربی(علم) و دین بشویند؟ حداقل به این چند نکته توچه کنید:

یکم- قرآن به صراحت تمام در آیات متعددی معجزه و علم غیب از پیامبر را نفی کرده است. آخر کاری (معجزه) که پیامبر اسلام قادر به انجام آن نبوده، ائمه شیعیان چگو.نه قادر به انجام آن بوده اند؟ پیامبر اسلام در برابر درخواست مکرر مشرکان و کفار برای انجام معجزه، به صراحت می گفت که من بشری همانند شما هستم و تنها تفاوت من با شما این است که به من وحی می شود(کهف، ۱۱۰). محمد قرآن، انسانی جایزالخطا و انتقادپذیر است(رجوع شود به مقاله بلند: "محمد: انسانی جایزالخطا و انتقادپذیر"). البته نمی توان کتمان کرد که شیعیان غالی مقام ائمه را از پیامبر اسلام هم بالاتر برده و می برند.

دوم- فرض کنیم امام کاظم قادر به معجزه بوده اند. چرا از این قدرت خارق العاده خود برای رهایی مسلمانان و شیعیان از ظلم و ستم حکام جور استفاده نمی کرده اند؟ آیا اهمیت دیدار با دخترشان، مهمتر از امور کل مسلمین است؟ فرض کنیم مسائل شخصی امام- امامانی که شیعیان آن ها معصوم هم قلمداد می کنند- مهم تر و ارزشمندتر از مسائل امت اسلام و خود اسلام بوده و هست. خوب چرا امام از این قدرت خارق العاده برای رهایی از زندان استفاده نکردند؟ آیا حضور امام در میان مسلمین و گره گشایی از مسائل و مشکلات آنان مهمتر از خلوت زندان اجباری نبوده است؟ فرض کنیم امام طی الارض کرده و به مدینه رفتند، چرا به زندان بازگشتند؟ چرا به دیار دیگری نرفتند؟ پس آن همه امام زاده واقعی و جعلی ایران، چرا از دست حکام ستمگر گریختند؟

سوم- روحانی دیگری- حجت الاسلام والمسلمین یوسف ربیعی- همزمان، در مصاحبه با خبرگزازی مهر- متعلق به سازمان تبلیغات اسلامی و از نهادهای انتصابی تحت امر رهبری- ادعا کرده که "حضرت معصومه مقامی دارد که در بهشت هم حق شفاعت دارد. لذا یکی از وجوه این شأن می ‌تواند موضوع شفاعت باشد که نشان دهنده آن جایگاه والاست".

خوب اینک شیعیان گناهکار می توانند با خیال راحت کارشان را انجام دهند، حضرت معصومه آنان را راهی بهشت خواهد کرد. بر شیعیان انجام هر گناه و ستم و ظلمی حلال است. چرا، برای این که حضرت معصومه همه- بله همه- شیعیان را به بهشت خواهد برد. می گوید:

"در مورد فضیلت‌های ایشان باید گفت امام صادق علیه السلام فرموده است: بانویی از فرزندان من در قم از دنیا می ‌رود که اسمش فاطمه دختر موسی است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت می ‌شوند. دقت کنید که امام می ‌فرماید، به شفاعت ایشان همه شیعیان من وارد بهشت می ‌شوند. این نوع بیان، واقعا از فهم عقول عادی خارج است...با این اوصاف باز امام صادق علیه السلام می فرماید به شفاعت حضرت فاطمه دختر موسی، شیعیان وارد بهشت می ‌شوند...امام رضا علیه السلام فرمود: کسی که معصومه را زیارت کند پاداش او بهشت است. همچنین فرمود: هرکس معصومه را در قم زیارت کند، مانند کسی است که مرا زیارت کرده است و امام جواد علیه السلام فرموده است: کسی که عمه ام را در قم زیارت کند پاداش او بهشت است. درباره این فرمایشات باید اندیشید".

مومنان هر تصوری که از زندگی پس از مرگ- بهشت و جهنم- داشته باشند، هیچ فردی کلیددار بهشت و جهنم نیست. اساساً مفسران و متکلمان جدی - به اقتفای ملاصدرا- حیات پس از مرگ را "تجسم اعمال" به شمار می آورند. همان طور که ورزشکار با تمرین ورزشکار حرفه ای می شود، تمامی انسان ها، گفتارها و رفتارهای این جهانی شان، در آن جهان، متجلی خواهد شد. اگر حیات پس از مرگی وجود داشته باشد، چیزی جز تجسم اعمال رفتارهای این جهانی نیست. هیچ امامی نمی تواند "هویت شخصی" این جهانی انسان ها را در آن جهان تغییر دهد.

چهارم- همین روحانی سپس با گسترش دایره عصمت از چهارده معصوم، می گوید:

"در مورد بعضی از امامزادگان مثل وجود نازنین حضرت عباس و حضرت علی اکبر و حضرت معصومه ما شواهد و قرائنی داریم که برای این بزرگواران عصمت را ثابت می ‌کند".

این روحانی خرافه باف برای اثبات عصمت حضرت معصومه می گوید:

"معصوم را به غیر از معصوم نمی ‌تواند دفن کند و در این مورد روایت است که برای دفن حضرت معصومه امام رضا و امام جواد حضور یافتند".

به طور طبیعی این پرسش سبز می شود که پس چرا امام حسین توسط امام معصوم دفن نشد؟ روحانی خرافه باف، برای این هم دوباره به معجزه و طی الارض متوسل می شود. می گوید:

"ائمه جواب داده‌اند که امام سجاد از زندان کوفه به معجزه و کرامت امامت به کربلا آمدند و با کمک بنی‌اسد ابدان مطهر شهدا را دفن کردند".

پس امام سجاد هم طی الارض کرده اند. اول ادعای باطلی- یعنی عصمت حضرت معصومه- مطرح می شود، سپس برای اثبات آن ادعای باطل، ادعای باطل دیگری- یعنی طی الارض امام سجاد از زندان به کربلا و دفن شهدای کربلا- طرح می شود. صد ادعای کاذب هم قادر به اثبات یک ادعای کاذب نیست.

این روحانی از پیدا نشدن شوهر برای حضرت معصومه هم به سود مدعای کاذب خود استفاده کرده و همین را هم دلیل دیگری بر مدعای باطل عصمت آن بانو می گیرد. می گوید:

"شاهد دیگر که برای عصمت ایشان عنوان می‌ شود عدم ازدواج آن حضرت است که کفوی برای ایشان پیدا نشد و به خاطر همین او با کسی ازدواج نکرد چون کفوی نداشت" .

پنجم- اگر طی الارض محال عقلی نباشد، خلاف عقل تجربی است. مفسران بسیاری معراج پیامبر اسلام را معراج جسمانی به شمار نیاورده اند. با این ادعاهای خردگریز، نمی توان از دین دفاع کرد. متون تاریخی و روایی قرن ها بعد تدوین شده اند و بدون نقد تاریخی، استناد به آن ها ناموجه است(رجوع شود به مقاله "مصباح یزدی: امام علی در قتل عام وسیع قبائل مرتد شده پس از درگذشت حضرت محمد شرکت فعال داشت").

بهتر است فقیهان به جای خرافه سازی و علم گریزی، در برابر سلطان ستمگر زمان- آیت الله خامنه ای- بایستید و با دفاع از آزادی، حقوق بشر، دموکراسی، برابری، کثرت گرایی، و...چهره ای دلپذیر از اسلام ارائه کنند و بدین ترتیب قلب ها را بربائید. روحانیت با خرافه سازی و سرکوب، احترام خود را از دست داده و حتی امنیت اجتماعی ندارد(رجوع شود به مقاله "روحانیت محترم زمان شاه و روحانیت فاقد امنیت دوران جمهوری اسلامی"). روحانیت مسیحی قرون وسطا قدرتمند بود، اما خرافه ساز، سرکوبگر و بی آبرو هم بود. وقتی به اجبار قدرت سیاسی را از دست دادند، اینک پاپ به فردی معتبر و انسان دوست تبدیل شده است. فقیهان باید انتخاب کنند: می خواهند سرهنگ قذافی باشند یا مادر ترزا؟ خرافه ساز باشند یا پشتیبان علوم تجربی طبیعی، علوم تجربی انسانی و دیگر دانش های مدرن؟

کانال تلگرام اکبر گنجی: https://telegram.me/ganji_akbar

مطلب قبلی...
مطلب بعدی...


Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy