خانم شیرین عبادی سلام
آیا از خود پرسیده اید چرا به شما جایزه داده اند
وآیا لایق تر از شما برای دریافت این جایزه رییس جمهور
محبوبمان جناب آقای خاتمی نبود هر چند مطمینن ایشان برای دریافت جایزه با ملت قهرمان ایران مشورت
می کرد واین گونه خود خواهانه تصمیم نمی گرفت

خاتمی بهترین کاندیدا برای در یافت جایزه بود وملت ایران با رای خود به او جایزه می دهد.

اينكه يك نفر نعمتي را به خواست ذات خداوندي دريافت كند بسيار خوب است

و استفاده از آن در جهت كمك به آباداني كشور و خدمت به مردم ميشود شكر آن.

در اين مورد هم استفاده از اعتبار اين جايزه در جهت برقراري دموكراسي يا به عبارتي مبارزه با ظلمت و تاريكي جهال مذهبي نما(یعنی آخوندها) شكر نعمت است.
آقاي خاتمي خانم شيرين عبادي را با زباني نرم تهديد فرموده اند كه نهايت ظلماني بودن خلق و خوي حيواني است.

ما از ايشان (خاتمي خندان و ظاهر فريب) بيزاريم.

تفسيري بر افاضات جوان ايراني!
بابا راست ميگه خوب اين نوجوان هرزه گوي ايراني. اگر نميتواند مثل بچه آدم حرفش را بزند شايد بدين علت است كه در دامان پر مهر استاد تمساح يزدي تربيت ميشود و شايد كه استاد شب گذشته در امر تعليم و تربيت ايشان افراط نموده اند. حال شما به بزرگي خودتان اين هرزه گويي را بر اين نوجوان مصباح گزيده ايراني ببخشيد. منظورش اين است كه آقا لاكن اختلاف نكنيد!

به بانوی صلح ايران زمين

همه را اميد بخشيده ايد.

اين موفقيت را به شما و همه ايرانيان تبريک می گوييم.

اما بدانيد در جامعه ما که از قضا نخبه کش هم هست.

در جامعه ايی به شدت خودکامه است تا جاييکه در خانواده ها هم یکی بالاخره سالار است نخبه شدن خطرناک است.

(( نگذاريد از شما هم يک خاتمی ديگر بسازند))!!

جامعه ما به عالم متفکری که وجدان بيدار ما باشد بيشتر نيازمند است تا هر چيز ديگر.

ارادتمند گروه هومان

khanoom ebadi in jayeze baese eftekhar va fakhr a iraniha shod va man ham be nobeye khod az shoma tashakor mikonam. amma ei kash raje be on tabirhaee ke az eslam dar zehnetan ast va kheili az bachehaye daneshjo niz be an fekr mikonan va harfaee baraye goftan dar in zamine darand , dar an sarzamin bishtar mipardakhti . dar har hal omidvaram ke paydar bashin va dar jahat manafe iran (hakhamanesh) gham bardari.
dar zemn ino ham begam ke estenbate shakhsi man ine ke ba eslam nemishe democrasi va ... bargharar kard.

shad va paydar bashin
bye

خفه شين همتون ...از دم! يك مشت كون گشاد شيكم سير.با همتونم! ما جوانهاي داخل اجازه نميديم يه مشت خنگ و احمق امثال همه شماها بيان همون نسخه هاي تخمي اول انقلاب بپيچن!...با شما هام ! با همتون حتي اونايي كه كونشون از اين جايزه سوخت و حتي اونهايي كه تو ماتحتشون عروسي راه افتاد.بسه ديگه... ميفهمين ...ما زندگي ميخواهيم! زر مفت نميخواهيم...عقلمون رو هم دست يك مشت ابله فراري خارج نشين و يك مشت جاني داخلي نميديم...

تنها راه موفقیت پرهیز از خشونت است

موفقیت غرور انگیز خانم شیرین عبادی را به همه هموطنانم تبریک می گویم.
مشکلات جوامع کمتر توسعه یافته معمولا همانند یکدیگرند.شما به راحتی می توانید بررسی کنید و ببینید که گروهای سیاسی مخالف معمولا ابزار خشونت را تنها راه موفقیت (به اصطلاح خودشان) آرمانهای تضییع شده مردمشان می دانند غافل از اینکه هیچگاه خشونت برطرف کننده خشونت نیست که تشدید کننده آنست.

سخنان خانم عبادی از این حیث برایم بسیار دلنشین بود که جنبش روشنفکری ما دارد به سمت و سویی می رود که قبل از هرگونه تخریب و خشونت سعی در آشتی دادن و ایجاد تفاهم دارد.

آن افرادی که دم از براندازی و توسل به زور و خشونت برای احقاق حقوق مردم اند یاوه گویانی بیش نیستند.ما امروز باید بیاموزیم که خشونت هیچ گره ای را باز نمی کند حتی در مواجهه با خشن ترین حکومتها.ما نیاز به ماهاتما گاندی ها و ماندلا ها داریم که زشتی خشونت را دوباره به ما یادآور شوند. ما باید بیاموزیم با آگاهی دادن و توسل به ابزارهای فکر و اندیشه می توانیم آزادی را به ارمغان بیاوریم.جامعه ما قبل از اینکه نیاز به تغییر و تحول در ساختارهای سیاسی داشته باشد نیاز به توسعه اجتماعی و سطح فکری دارد.

من امیدوارم که تلاش افراد خیرخواه و روشنفکر روزی به بار بنشیند و سرزمین ایران از افراد خشونت طلب و ستیزه جو عاری شود.

بسم الله الرحمن الرحيم
من هم اين موفقيت راتبريك ميگويم اما نه به خاطر مبارزه با حجاب و...
خانم عبادي در راه تحقق آزادي در ايران اسلامي فعايتهاي زيادي انجام داد آزادي كه مسلما در سايه اسلام نيز ميتوان به آن رسيد
متاسفانه به نظر ميرسد خانم عبادي در تعريف اسلام دجار اشتباهاتي هستند
بايد توجه داشت كه نبايد اسلام ناب محمدي را با اسلام آخوندي امثال مصباح يكسان قرار داد
اما نبايد هم از چهارچوب اسلام واقعي دور شد
مسلما اگر خانم عبادي ديد خود را نسبت به اسلام تقويت كند ميتواند در آينده بيشتر براي ايران مفيد باشد

باکمال مسرت، انتخاب شمارابه عنوان بانوی صلح جهان،که به طوريقين نشانگر لياقت، شايستگی و کفايت زنان اصيل ايران زمين است ، به تو و تمامی آزادزنان و آزادمردان اين سرزمين شادباش می گوِيم.
شادزی، مهرافزون

باکمال مسرت، انتخاب شمارابه عنوان بانوی صلح جهان،که به طوريقين نشانگر لياقت، شايستگی و کفايت زنان اصيل ايران زمين است ، به تو و تمامی آزادزنان و آزادمردان اين سرزمين شادباش می گوِيم.
شادزی، مهرافزون

در جواب حسين خداداد:

اسلام واقعي همان اسلام زور و شمشير و خونريزي است كه

از زمان صدر اسلام و محمد انجام مي شده است .

اين چه ديني است كه براي گسترش آن بايد با كشورهاي

ديگر حمله كرد و انسانهاي يكتاپرست را كشت و زنان و

كودكان آنها را به اسارت گرفت و به عنوان كنيز و غلام

هر بلايي سر آنها بياورند .

لطفا نگوييد اينكارها توسط جانشينان پيامبر بخصوص عمر

و امويان انجام شد . عمر سخت به سنت پيامبر پايبند

بود و طبق همان سنت به كشورهاي ديگر حمله ميكرد و

زنان و كودكان را به اسارت مي گرفت و بين اعراب

تقسيم مي كردند طبق آيه 24 سوره نساء زنان شوهردار

به شما حرامند مگر اينكه آنها را در جنگ مالك شويد

و ...

شريعتي فقط مذبوحانه تلاش كرد كه از چهره كريه و زور

و خون و شمشير اسلام ، يك چهره عرفاني و انساني بسازد

و نتيجه آن انقلاب و فاجعه سال 1357 بود .

فرق محمد و چنگيز در اين بود كه چنگيز دين و زبان

خود را به زور تحميل نكرد ( با قوانين جزيه و ارتداد)

و فقط كشت و نابود كرد . ولي اينان ( عربهاي

سوسمارخور) كشتند ، نابود كردند ، زبانشان را تحميل

كردند ، دينشان را تحميل كردند و هنوز هم دارند

بوسيله آخوندها اينكار را ادامه مي دهند .

اسلام واقعي همان اسلام طالباني است .

ضمن عرض سلام و تبريك با اين بانوي بزرگ اسلام كه براستي نه تنها ايران بلكه جهان اسلام را زنده كرد است. اين جايزه بزرگ صلح نوبل نه تنها پيام آور برقراري حقوق بشر است بلكه الفباي بسياري از نابرابري ها و تبعيضات در رژيم هاي به ظاهر دمكرات است يك زنگ خطر مي باشد كه بايد در جهت رفع تبعيض و نابربري ها قدم بردارند. بنده به عنوان يك ايراني كه صلاحيت علمي و اخلاقي سركار خانم شيرين عبادي مورد تائيد سران و كارشناسان دولت هاي آزاد قرار گرفت پيشنهاد مي دهم ايشان به عنوان اولين زن ايراني براي كانديداتوري دور بعدي رياست جمهوري ايران معرفي شود.

بنام خداـپيروزي ملت ترقيخواه خودراكه ازرهگذراين جايزه شيرين بيش ازپيش ذات حق طلبي اش نمايان شد به همه طرفداران آزادي وانسانيت تبريك ميگوييم وبه استادعبادي كه دركميته حقوقي خانه كارگرمنشاخدمات زيادي به جامعه كارگري ايراني مي باشنددست مريزادعرض ميكنيم.

I wish I had Persian fonts so I could write this in my own language but this will have to do. I guess one of the drawbacks of freedom of speech is that one has to tolerate other opinions. I read all the opinions expressed regarding this great achievement by Shirin Ebadi, and I must say I am surprised that after all this time how STUPID most of us are.
For those of you criticizing her for supporting the so-called TRUE ISLAM and accusing her of being a sellout. Hey, it is very easy to be brave and a radical activist if you live in the U.S. or Europe and have no worries or fear of persecution. Why don’t you go back to Iran and lets see how brave you are then? The fact that this great woman didn’t wear Islamic hejab shows she has no religious ties and she uses the so-called true Islamic laws in order to defeat the Mollas at their own game.
For you Marxists and communists, oh my God. You still think you know better then the rest of the population don’t you? How are you different than VELAYAT E FAGHIH? After all that you have done to destroy democracy in Iran, would it be back in the great Mousadegh’s administration or the first year after the revolution. Yes, the Coupe data was an Americas doing but, it was you who weakened Mousadegh’s government so much that it made it very easy for America to do it. Then you did the same thing right after the revolution, staging uprisings against Bazargan’s government in every state in Iran, asking for autonomy and in some cases, independence from the central government which we all know helped in bringing the hardliners into power. Funny how after your leaders such as Kianouri and Ehsan Tabair were arrested, we saw how easy they expressed regrets and redemption.
I also read some messages which were obviously posted by supporters of the Islamic Republic. Well, they are murderers and don’t deserve an answer or even an acknowledgment.
Finally, for those of you who love to over analyze everything, “why was this given to her instead of someone else? Or what does this mean? Or why not this one? And why not that one?” WHO CARES? The fact is this event has brought a much needed attention to the cause which is establishment of a democratic state in Iran. Please, I know we all are frustrated and running out of patience and we’d like to vent some of our frustration every chance we get, but not on this lady.

ضمن تبریک این موفقیت بزرگ به بانوی شیرزن ایرانی خانم عبادی و آرزوی موفقیت برای این زن بزرگ. به آن حضراتی که از حزب کمونیست کارگری در اینجا پیغام گذاشته اند و اوج ناراحتی خودشان را از اینکه چرا چنین مقامی به آنها نرسیده و به یک زن مسلمان و آزاده رسیده است، با جملات زشت و بی معنی بیان کرده اند می گویم اگر شما فقط به اندازه یک فرد کاملا عادی از اوضاع ایران اطلاع داشتید می دانستید که اکثریت مردم ایران هیچ عنادی با اسلام ندارند بلکه با حکومتی خصومت دارند که به نام اسلام بر آنها ظلم می کند. خانم عبادی به حق، دفاع شایسته ای از اسلام زاستین انجام دادند و این حاکی از شناخت نیکوی ایشان از ماهیت دین مبین اسلام است که چیزی غیر از انسانیت و دموکراسی و آزادی برای انسانها نیست. آقایان کمونیستی که مدعی هستید اسلام چیزی غیر از جمهوری اسلامی نیست و نمی توان اسلام را با آزادی و دموکراسی جمع کرد، برای ما توضیح دهید که شما چگونه کمونیسم را با انسانیت و دموکراسی جمع می کنید. هیچ شکی در جنایاتی که جمهوری اسلامی مرتکب شده وجود ندارد و شما دوستان کمونیست این جنایات را به حساب اسلام می گذارد و خانم شیرین عبادی را بسبب دفاع از اسلام مورد حمله قرار می دهید، حال من از شما می پرسم جنایاتی که جمهوی اسلامی انجام داده بیشتر است یا جنایاتی که پول پوت کمونیست در کامبوج انجام داد که 2 میلیون کامبوجی را قتل عام کرد؟ جنایات جمهوری اسلامی بیشتر است یا جنایاتی که استالین کمونیست انجام داد؟ بیشترین جنایات را در دنیا در طول تاریخ همین دوستان و رفقای کمونیست شما انجام داده اند. پس شما که با توجه به جمهوری اسلامی می گویید اسلام با دموکراسی و حقوق بشر آشتی ندارد، خودتان چگونه بر مرام کمونیسم که چیزی غیر از مرگ و بدبختی برای مردم دنیا به ارمغان نیاورده، همچنان تاکید می کنید؟ مردم ایران راه خود را انتخاب کرده است و هرچه که بشود دیگر صد در صد کمونیست نمی شود. با آرزوی موفقیت هرچه تمامتر برای بانوی بزرگ آزادیخواه ایران خانم شیرین عبادی و با تشکر از ایشان بسبب حمایت از اسلام آزادیخواه مترقی و دموکرات.

به نام خدا

در درجه اول هم صدا با تمام ايرانيان عرض تبريك و قدرداني از خانم عبادي مي كنم و همچنين به تمام هموطنان نيز تبريك مي گوييم كه يك خانم ايراني باعث افتخار جامعه ما گشته است. ولي پيام اين خانم را بايد توجه كرد و راه و روشي باشد براي تمام جهان اسلام و روشنفكران و دانشگاهيان و بخصوص علماء دين. نكاتي كه بايد توجه شود و پيام اين خانم شير دل را شنيد بترتيب عنوان مي كنم.

1- قرائت صحيح و مدرن دين كه دكتر شريعتي با آن حركت انقلاب را بوجود آورد. اسلامي كه تنها معناي آن عشق به بشر و دموكراسي است. و نه اسلام طالباني ظاهري كه فقط اجبار و زور در آن باشد و دين ابزار قدرت قرار گيرد. حقوق فردي و اجتماعي را سازگار با اسلام و عين دين مي داند در حالي كه محافظه كاران تنها چيزي كه نمي توانند درك كنند حقوق فردي و اجتماعي ملت است. براي دفاع از دانشجويان كشور ، ناحق به زندان رفت ولي هنوز سكوت نمي كند. محافظه كاران نمي توانند در مقابل اين نوع افراد مبارزه كنند زيرا اين افراد نور چشم ملت مسلمان هستند.

2- مبارزه با حجاب اجباري. خانم عبادي با حركت خود فرياد ظلم عليه زنان را نشان دادند. اكثريت زنان ايران از جلوي روسري موهاي خود را نشان مي دهند و يك نوع مبارزه با پوشش سر اجباري است. پوشش سر واجب است ولي در دين ما اجبار را محكوم مي كند. خانم عبادي اين امر را بنمايش گذاشتند و سخن اكثريت زنان مسلمان ايراني را بيان كردند. هيچ حكومتي حق ندارد اعمال مذهبي را با اجبار بر مردم تحميل كند. اين حركت شجاع خانم عبادي درس مهمي براي علماء دين است كه صداي مظلوم زنان ايران را بشنوند و اختيار را بيان كنند. البته هستند افرادي كه اين مسئله را بيان كردند و بايد از آقايان اشكوري و كديور تشكر كرد كه در اين راه شجاعت بخصوص نشان داده اند. جامعه مدني و مردمسالار بايد مانند زمان پيامبر نيز حجاب اختياري را برپا كنند.

3- باز گشت به ايران. خانمي كه براي قرائت صحيح دين تلاش مي كند، شجاعانه به ايران باز مي گردد و هيچ گونه ترسي ندارد. در حالي كه همه فكر مي كردند كه در خارج مي ماند و از محافظه كاران خود را دور مي كند ولي ايشان درس ايستادگي را در تاريخ ايران ثبت مي كند. افرادي كه در داخل استقامت مي كنند ، افراد حقيقي و شجاع هستند و مردم نيز پشت سر آنها قرار مي گيرد.

4- اميد به اصلاحات واقعي. خانم عبادي با اصلاح طلبهاي محافظه كار مخالف است ولي مي داند كه اصلاح طلبهاي واقعي كه دموكراسي و حقوق بشر را در راس برنامه خود قرار مي دهند پيروز خواهند شد.

بنده خواهش مي كنم از تمام هموطنان عزيز كه تلاش كنند كه اين افراد اعاده حيثيت بشوند و بتوانند در آينده در انتخابات مستقيم مردمي شركت كنند. بايد حكومت به اين افراد احترام بگذارد و اعاده حيثيت بشود. اگر خانم عبادي براي حقوق ملت تلاش مي كند ، ملت نيز بايد براي حقوق وي تلاش بكند و حكومت بايد كتبا اعاده حيثيت از ايشان بكند و نام ايشان را از پرونده زندانيان حذف كند. انشاء الله زماني برسد كه اين نوع افراد بتوانند كانديد رياست جمهوري بشوند.

در پايان آرزوي موفقيت و سلامتي براي اين خانم، هميشه مبارز، مي كنم و از خداوند مي خواهم ايشان را كمك و ياري كند.

حسين خداداد

begzarid razi ra ba shoma dar mian begzaram,razi keh kheyliha nemidanand in ast ke shirin ebadi kari ra anjam dad ke kheyli az ma gheyr momken midanestim,vey dar zamani ke mitavanest mesl baghieh ba chand ta shoar tou khali va mordeh bad va zendeh bad vazifeh khod ra payan yafteh elam darad ba poshtkar va tahamol ba estefadeh az faraz va foroodhaei dar ghavanini ertejaei baraye defa az zanan va koudakan va hoghough bashar be jang haman ghavanin ertejaei raft.man ham be sahm khod in poshtkar bavar nakardani ra misetayam va doroud barayash miferestam

khanoom doktor

mage majboorin in kalame eslamo warede sobatatoon konin???ye khoorde tarikho motaleasho be mardom tajwiz koninwa ghezawatam be zaarin be ohdeye khodeshoon ???dine eslam raweshe zendegiye arabe wa bass baghiyasho wasamoon sakhtan chera mikhain az toosh demokrasi dararin???aslan chi hast ke bekhad az toosh ghawanine modern dar biyad ???

من اينجا ريشه در خاکم
من اينجا عاشق اين خاک،اگر آلوده يا پاکم
من اينجا تا نفس باقيست می مانم
من از اينجا چه می خواهم نمی دانم
ای قاصد صلح،ورودت به کهن ديارمان گرامی باد.

کسب این عنوان بزرگ(جایزه صلح نوبل) را به شما خانم عبادی و تمام ایرانیان، مخصوصا بانوان ایران، صمیمانه تبریک می گویم و برای شما موفقیت و کامیابی آرزو می کنم. تنها ذکر یک نکته را ضروری می دانم و آن یادآوری شرایط حساس و لحظه خطیری است که اکنون شما در ان ایستاده اید. خانم عبادی شما در لحظات حساسی قرار دارید و دقت نظر و حسن عمل شما می تواند پیام آور فردایی به راشستی بهتر برای ایران ما باشد. لذا از شما می خواهم با درسی که از تجربه عدم موفقیت کسانی چون آقای خاتمی گرفته اید با دقت هرچه تمام تر، این فرصت طلایی را ارج نهید و از آن کمال استفاده و بهره بر داری را در جهت منافع ملت ایران بکنید. هرچند با دقت نظر و هوش و ذکاوتی که در شما سراق است به یقین از این فرصت کمال بهره بر داری را خواهید نمود. به امید موفقیت و بهروزی شما

Veqty Khanum Fereh Pehlevy ez terf UNC Be enuan mdafe hequq kodek devet misheved, veqty Ekber Genje ve Hejaryan bunian guzaran destgah mekhof Spah Pasdaran be enuan Azadikha ve mdafe hequq ensan murefy misheved, veqty Hojet ell Islam Mhamad Khatemy Reys jemhur Hukomet100,000 edam be enuan mdafe eslahat ejtmay ve goftvgvy temdunha Dukturay eftkhary migyred! diger che Entzary dashte bashem khe Jaize nubl ra chera be yek khanum musolman dadend!

من نميتوانم خوشحالي زايد الوصف خود را پنهان كنم و اميدوارم كه اين اقتخار مدخلي با شد به سوي رهنمون شدن جامعه ايران به طرف آزادي و مدنيت
از آقاي خاتمي هم انتظار نداشتم لالموني بگيرد

Man in movafaghiyat ro be khanome Ebadi tabrik migam, va arezo daram keh hameh to iran rozi ro bebinim keh ba chizi be name eslam vojud nadashteh bashe.baese tasofe keh chera alan bayad khodemon ro ro gol bezanim va haye donbale tafsir haye ajibo o gharib az in mojude nefrat angiz bashim.
Be omide raha shodan Hamaye mardom az ghaide o bande esalm

dorood bar shoma ey sane irani ke vogoodetan eftecharist baraje melate iran.

«وظيفه ماست تا نيت هاى سياسى - ديپلماتيک پشت اين جايزه دادن ها را افشاء کنيم. سازمان آزادى زن همانگونه که تاکنون خستگى ناپذير از جنبش آزاديخواهى زنان و مطالبات آن دفاع کرده است، اين تبليغات راست در دفاع از جنبش اسلامى را افشاء خواهد کرد»!
سازمان آزادي زن

با وجود چنين ابلهاني که از الفباي مبارزه دموکراتيک در يک جامعه محافظه کار مذهبي بي خبرند زنان ايران نيازي به دشمن ندارند.

khanome doctor ebadi
nemidanam be shoma tabric begooyam ya tasliat
hamradif shodan ba jimi carter va minakhim begin va anvar sadat va anhaie ke ta tavanestehand vatane to ra va eslam(hata ba qharateh khodetan) va sayer mamalek ra dooshidehand ra che mitavan namid

نيمه’ پنهان "جايزه’" "نوبل" "شيرين عبادي"

خانم شيرين عبادي
موفقيت شما را تبريك گفته
باعث افتخار ما است كه يك هموطن ايراني موفق به دريافت يك چنين جايزه اي شده است

کميته صلح نوبل به نجات اسلام برخاسته است!

آيا کميته جايزه نوبل با هدف تقويت جنبش آزاديخواهى زنان در ايران و کشورهاى اسلام زده جايزه صلح نوبل را به خانم شيرين عبادى اهداء کرده است؟ جواب ما به اين سوال منفى است. توضيحات کميته جايزه نوبل و فضايى که رسانه هاى بين المللى در جهت مهندسى افکار عمومى دارند ميسازند، مبناى پاسخ ماست. با استناد به کميته جايزه صلح نوبل، اين جايزه به «يک زن مسلمان» که معتقد است اسلام با حقوق بشر تناقضى ندارد، اهداء شده است. کلمه «مسلمان» کافيست که نيت و هدف اين کميته و سياست هاى پشت آنرا برملا کند. همين کلمه مسلمان کافيست تا به جنبش آزاديخواهى زنان در ايران بگويد که اين جايزه براى شما نيست، شمايى که به قيمت تحمل شلاق و زندان و شکنجه حجاب پرتاپ کرديد و حجاب سوزانديد، شمايى که با رشادت آپارتايد جنسى را عملا و بدست خود شکستيد و دست در دست مردان در خيابانها به قوانين اسلامى اعتراض کرديد، شايسته تحسين و تقدير نيستيد. همين کلمه مسلمان و آن توضيح بعدى کافيست که به مردمى که در کشورهاى اسلامزده با جنبش ارتجاع اسلام سياسى در جنگ و گريز روزمره اند، به زنانى که شلاق اسلام سياسى و بيحقوقى اسلامى را با پوست و گوشت لمس کرده اند، اعلام کند که مبارزه شان با اسلام سياسى مورد تائيد و استقبال کميته جايزه نوبل و سياست گذاران پشت پرده اين نهاد قرار ندارد. با اين جايزه و اين توضيحات ميخواهند فضايى بسازند تا تحت آن از طريق زنده کردن جنبش باصطلاح «اصلاح طلب» به جمهورى اسلامى در حضيض حياتى تازه بدمند، و اسلام و جنبش اسلامى را از زير حمله آزاديخواهان نجات دهند. و باين خاطر اين جايزه و اين اقدام مبارزه زنان براى آزادى را بجلو نميبرد، و اگر با تلاش متمرکز و هماهنگ ما در افشاى اسلام سياسى و اهداف و نيت پشت پرده کميته نوبل روبرو نشود، به مانعى در مقابل جنبش آزاديخواهى زنان بدل خواهد شد.

تصور عمومى اينست که اهداى جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادى بخاطر فعاليت هايش در زمينه دفاع از حقوق زنان و کودکان شرايط را براى مبارزه براى حقوق زنان در ايران و در کشورهاى اسلامزده آسانتر و هموار ميکند. اينطور ميتوانست باشد اگر دوربين ها بر موقعيت مشقت بار زنان در ايران و در کشورهاى اسلامزده متمرکز ميشد، اينطور ميتوانست باشد اگر از اين فرصت براى نقد بيرحمانه اسلام سياسى و بيحقوقى که بر زنان در کشورهاى اسلامزده تحميل ميشود، استفاده ميشد. ولى چنين نشد. نه تنها چنين نشد بلکه تعريف و تحسين از اسلام نقل محافل شد. و مردم جهان با اين پيام بمباران شدند که اسلام با حقوق بشر و حقوق زنان در نتاقض نيست. اين يک دروغ بزرگ است که در روز روشن دارند بخورد مردم ميدهند. و اين وظيفه ماست تا اين دروغ بزرگ را برملا کنيم. وظيفه ماست تا نيت هاى سياسى - ديپلماتيک پشت اين جايزه دادن ها را افشاء کنيم. سازمان آزادى زن همانگونه که تاکنون خستگى ناپذير از جنبش آزاديخواهى زنان و مطالبات آن دفاع کرده است، اين تبليغات راست در دفاع از جنبش اسلامى را افشاء خواهد کرد و از اين موقعيت بنفع طرح و پيشبرد خواستهاى جنبش آزاديخواهى زنان و افشاء و انزواى اسلام سياسى استفاده خواهد کرد.

زنده باد آزادى و برابرى

سازمان آزادى زن

١١ اکتبر ٢٠٠٣

تبریک بر این زن مجاهد ایران که آبرویی است بر ایران و ایرانی . دکتر عبادی را بر سفره دلمان میهمان خواهیم کرد .

كاملا سياسي ....كاملا جهت دار ...كاملا بي ارزش...
لذا بهتر است شيرين خانوم! خيلي جوگير نشود!

واقعا باید تحسین کرد

MARG BAR KHAMENEHI. MARG BAR RAFSANJANI. MARG BAR HASHEMI ERAGHI. MARG BAR KHATAMI. MARG BAR MORTAZAVAI. MARG BAR JOMHOORIYE ESLAMI.

آدم بعضی وقتها نمیداند از وقاحت این آقایان اشک بریزد یا از خنده تمسخر دلش را بگیرد. شیرین عبادی ، وکیل مغضوب جمهوری اسلامی که تا چند روز پیش از لحاظ مسئولین رژیم اسلامی همنشین شیطان و خودفروخته و ضدانقلاب محسوب میشد بعد از اینکه نوبل صلح به نامش شد موجب افتخار و سرافرازی رژیم ننگین اسلامی شده است. تا حدیکه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی . جناب ابطحی برایش پیام تبریک میفرستند. دوحالت دارد، یا خانم شیرین عبادی طرفدار جمهوری اسلامی شده و ما خبر نداریم و یا اینکه وزیر فرهنگ و ابطحی طرفدار اپوزوسیون شده اند که باز هم ما خبر نداریم.
البته حالت سومی هم دارد که نشان دهنده میزان وقاحت عالیجنابان است و آن اینکه وقتی از سوی نهادهای بین المللی از خانم عبادی تجلیل میشود و آقایان راه پس و پیش ندارند در منتهای بیشرمی آن را افتخاری برای جمهوری اسلامی تلقی میکنند که چنین زن دلیر و باشهامتی از دامان این جمهوری بپا خاسته و موجب سرفرازی اسلام و مسلمین شده است. ضمنا تلویحا چنین القا میکنند که ما خودمان هم طرفدار آزادی بیان و دمکراسی هستيم(البته از نوع اسلامیش) ميگوييد نه؟ اين هم حرف خود جناب ابطحي: رفتارهايي كه آزادي‌ها را محدود مي‌كند، همواره مورد انتقاد صريح جريانات اصلاح‌طلب داخل حكومت نيز بوده است. اين آش چهل گیاه هفت جوش جمهوری اسلامی معجون عجیب و غریبیست. به حدیکه خود آشپزها هم نمیدانند چه پخته اند. از يکطرف شيرين عبادی را از قضاوت خلع ميکنند (و اصلا" حق قضاوت را از همه زنان ميگيرند)و از طرف ديگر جناب ابطحي ميفرمايند: اينكه اين جايزه به يك خانم ايراني داده شده، نشان‌دهنده‌ي حضور خانم‌هاي ايراني در مجامع بين‌المللي است، همانگونه كه در داخل كشور و در انتخابات مختلف نيز نظر زنان تعيين‌كننده بوده است.
آره ارواح مشکت ، کجايش تعيين کننده بوده را ما نفهميديم.همش حرف ، حرف ، حرف، آخوند جماعت فقط به حرف زنده است.آقايان جمهوری اسلامی اگر واقعا به آنچه ميگويند معتقدند و زر مفت نميزنند عوض این دری وری ها و تجلیل دروغین از زنان فکری به حال افسانه نوروزی کنند که در چند قدمی چوبه اعدام قرار دارد آنهم بخاطر دفاع از خود در برابر تجاوز يکي از رجاله های وابسته به نظام. اينقدر حرف نزنید اگر واقعا به زنان احترام میگذارید در عمل ثابت کنید.(بقيه در وبلاگ دفترچه يادداشت ايراني- فضول) Http://fozool.blogspot.com

Shirin khanom bozorg bodid khili bozorgtar shodid.agar mosalmani va sekular farghi baraye mardome darbande mihani ke dostash dari nadarad.Chon az shoma tavaghohe botshekanist.Hala masoni va roeintan.beshkan in ahrimanane shabprast ra va ba komake in mardom sabor va ghaure Iran payehaye azadi barabary,va esteghlal ra pay beriz.

Kiram tu damaghe mesle file mansour hekmat, hamooni keh aval esmesh Jubin Razni bood vali chon kuni bud o mikhast kesi uno nashnaseh esmesho avaz kard. Hezbe Communiste Kouligari ro che be hoquqe bashar. Kos-keshaie zan-jendeh, shoma dar nazar darid mesle Pol Pot Iraniha ro qatle aam konid. Maggeh ma iraniha mordim, kunetuno pareh mikonim. Rostam

با تبريك خدمت بانوي محترم سركار خانم شيرين عبادي اميدوارم هم اكنون كه ايشان در تمام دنيا مطرح هستند تلاش خود را هر چه بيشتر در راه اعتلاي ايران وازادي مردم ايران ادامه دهند ومسئوليت خود را كه چند برابر شده درك نمايند واما راجع به اسلام دركتاب قران در اول هر سوره كلمه بخشنده ومهربان امده واسلام دين رحمت وصلح است وروحانيون كنوني هيچ ربطي به اسلام ندارند

خانم عبادي عزيز
از صميم دل شما را مي ستايم و كسب اين جايزه گرانقدر را كه نشانه اي از پيروزي آزادي و آزادي خواهي است به شما تبريك مي گويم

تنها راه موفقیت پرهیز از خشونت است

موفقیت غرور انگیز خانم شیرین عبادی را به همه هموطنانم تبریک می گویم.
مشکلات جوامع کمتر توسعه یافته معمولا همانند یکدیگرند.شما به راحتی می توانید بررسی کنید و ببینید که گروهای سیاسی مخالف معمولا ابزار خشونت را تنها راه موفقیت (به اصطلاح خودشان) آرمانهای تضییع شده مردمشان می دانند غافل از اینکه هیچگاه خشونت برطرف کننده خشونت نیست که تشدید کننده آنست.

سخنان خانم عبادی از این حیث برایم بسیار دلنشین بود که جنبش روشنفکری ما دارد به سمت و سویی می رود که قبل از هرگونه تخریب و خشونت سعی در آشتی دادن و ایجاد تفاهم دارد.

آن افرادی که دم از براندازی و توسل به زور و خشونت برای احقاق حقوق مردم اند یاوه گویانی بیش نیستند.ما امروز باید بیاموزیم که خشونت هیچ گره ای را باز نمی کند حتی در مواجهه با خشن ترین حکومتها.ما نیاز به ماهاتما گاندی ها و ماندلا ها داریم که زشتی خشونت را دوباره به ما یادآور شوند. ما باید بیاموزیم با آگاهی دادن و توسل به ابزارهای فکر و اندیشه می توانیم آزادی را به ارمغان بیاوریم.جامعه ما قبل از اینکه نیاز به تغییر و تحول در ساختارهای سیاسی داشته باشد نیاز به توسعه اجتماعی و سطح فکری دارد.

من امیدوارم که تلاش افراد خیرخواه و روشنفکر روزی به بار بنشیند و سرزمین ایران از افراد خشونت طلب و ستیزه جو عاری شود.

چه خوب ميشد سركارخانم عبادي به درجه اجتهادنيز نايل ميشدند.زيرابه اصول اسلام خيلي وارد است

سرکار خانم سوسن صابري؛
متا"سفم که به جاي شما به شيرين عبادي نوبل ميدهند!در عوض شما لطفا" «انقلاب مردم» را که « بزودى بساط جانيان اسلامى حافظ سرمايه را درهم خواهدپيچيد» را رهبري کنيد! باميد پيروزي شما!Idiot

جايزه صلح نوبل

سوسن صابرى

رشدروزافزون مبارزات مردم و تنفر عميق آنان از حکومت اسلامى سرمايه داران ، مدتهاست که هفت تيرکشان حکومتى را بجان هم انداخته است . پروژه هاى مختلف بقاى حکومتشان هم يکى پس از ديگرى شکست ميخورد و حناى اصلاح حکومت صدهزاراعدام ديگر حتى نزد خود مدافعين اين تزهم رنگى ندارد. رفراندوم ، نافرمانى مدنى ، ايستادگى مدنى ، روزه سياسى و بزودى " نماز ميت مدنى ! " تنها قادرست لبخند تلخى برلبان ميليونها بيکارفقرزده، ميليونها زن تحت ستم و ميليونها جوان بى آينده و غرق در گرداب اعتياد و فحشا بياورد. کارجمهورى اسلامى از نظراکثريت مردم ايران تمام است . درعرصه بين المللى نيز اوضاع آنچنان که ميخواهند بروفق حکومتى ها نيست . فشارهاى غرب برجمهورى اسلامى در رابطه با سياست هسته اى، پايه هاى از درون لرزان حکومت اسلامى سرمايه داران را متزلزل تر کرده است . در اين ميان و دردل چنين اوضاع سياسى و اجتماعى ، جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادى داده ميشود. سالهاست جوايز نوبل به شخصيت ها و فعالين در عرصه هاى علمى و فرهنگى و سياسى اعطا شده است . تا آنجا که به عرصه هاى علمى و فرهنگى مربوط است متخصصين در اين عرصه ها ميتوانند نظربدهند. اما در عرصه فعاليتهاى اجتماعى و سياسى که خودش را درجايزه نوبل صلح نمايان مى کند، ما بارها شاهد تاثير و نفوذ سياستهاى جهانى بر اين عرصه که ظاهرا ميبايست مستقل عمل کند بوده ايم . کانديداتورى عده اى و انتخاب افرادى براى دريافت جايزه صلح ، معمولا از سياست روز دولتهاى غربى نشات ميگيرد. سياست مماشات غرب با جمهورى اسلامى و بويژه دفاع بيدريغشان از جريان دوخرداد در ابتداى ظهور آن قابل انکار نيست . اما امروز که ديگر اميدغرب ، خود نيز به شکست و مرگ اصلاحاتش اعتراف دارد نمى توانند به صراحت و روشنى گذشته از حکومت اسلامى دفاع کنند. ازطرف ديگر مى بينند و بخوبى آگاهند که مبارزات مردم و جنبش عظيم آزاديخواهانه و برابرى طلبانه اى که هرروز شاهدآنيم بزودى جمهورى اسلامى را به زباله دان تاريخ پرتاب خواهدکرد. امرى که نه تنها وحشت سرنگونى را بجان کل حکومت انداخته بلکه زنگهاى خطر را براى سرمايه دارى جهانى نيز به صدا درآورده است . اعتراضهاى هرازچندگاه به نقض حقوق بشر درايران ، تهديد به محاصره اقتصادى و اولتيماتومهاى سياسى در رابطه با سياست هسته اى جمهورى اسلامى و افشاى ناگهانى مهره هاى سوخته حکومت تروريستى ايران در رسانه هاى گروهى اروپا، همگى مجموعه اى ازغرولندهاى سياستى هستند که هنوز تکليف نهايى اش را با منبع تروريسم اسلامى يکسره نکرده است . دراين ميان تعدادى از افرادى که در چهارچوب قانون اساسى جمهورى اسلامى فعاليت دارند کانديداى جايزه صلح ميشوند. آغاجرى يکى ازآنها بود. سال گذشته خاتمى نيز در ليست کانديداها قرار داشت ! . دراين دنياى وارونه خاتمى و کيسينجر صلح طلبندو کانديد جايزه اى جهانى و کمونيستها و آزاديخواهان مستحق زندان و اعدام . کانديد ديگر که به دريافت جايزه نايل آمد خانم عبادى است . شيرين عبادى بعنوان يک زن خود از قربانيان حکومت اسلام است که قضاوت او را برسميت نشناخت و اجازه کار به او ندادند. در مقام يک وکيل و مدافع حقوق کودک و زن در چهارچوب قوانين جمهورى اسلامى تلاشهاى معينى کرده است که اينگونه تلاشها حتى اگر به تغييرات کوچکى در زندگى مردم منجر شود ارزشمند است . اما بحث نه برسر خانم عبادى و فعاليتها و نظراتش بلکه حقايق پشت پرده است .

واقعيت بزرگتر را، واقعيتى که بعنوان نمونه شيرين عبادى را مستحق دريافت جايزه صلح نوبل کرده است، بايد در اوضاع سياسى ايران و سياست دولتهاى غربى در اين رابطه جستجو کرد. جايزه صلح نه به شيرين عبادى که فردى خوشنام است بلکه به سياست معينى داده شده است . جايزه صلح به آن سياستى اعطا شده که خواهان بستن شمشيرها از رو نيست . ميخواهد اسلام را ليبراليزه کند. خواهان برقرارى مناسبات کمترخصمانه اى با غرب است و طرفدار اصلاحاتى در قوانين حکومتى است که به حاکميت اسلامى سرمايه در ايران رنگ "متمدنانه اى" ببخشد. اين است حقيقت پشت پرده اعطاى جايزه صلح نوبل . از زبان نوبل مى گويند که با اين نوع حکومت اسلامى موافقيم . از زبان نوبل اعلام ميشود که مسئله سرمايه دارى جهانى نه حقوق کودک و زن در ايران و نه حقوق بشر، بلکه نوع حکومتى است که در چهارچوب نظم نوين جهانى مقررات بازى را بشناسد و رعايت کند. دراين ميان از شادى اصلاح طلبان درون و بيرون حکومت و جريانات ناسيوناليست که ايرانى بودن خانم عبادى باعث شعفشان شده که بگذريم ، خوشحالى بخشى از مردم را بايددر امکان استفاده از يک فرجه تازه جستجو کرد. اين فرصت که از طريق آن بتوان نقض کامل حقوق بشر در ايران و دشمنى جمهورى اسلامى با حقوق زنان و کودکان را بار ديگر آنهم در سطحى جهانى افشا کرد. يک برنده راديکال جايزه صلح نوبل ، کسى که حقوق بشر و اسلام را در تضاد مى ديد ، کسى که نه فقط با اعدامهاى "غيرقانونى" بلکه با نفس وجوداعدام بعنوان يک مجازات ضد انسانى مخالف مى بود ميتوانست از اين فرصت براى افشاى جهنمى که حاصل حاکميت ٢٥ ساله جمهورى اسلامى است استفاده کند. اما متاسفانه اين چنين نيست. نه برنده اين خصوصيات مطلوب را دارد ونه اعطاکنندگان اصلى اين جوايز چنين اهدافى را درسرميپرورانند. هدف اعلام يک موضع سياسى در قبال نوع معينى از حکومت اسلامى در ايران است .اما کارگران بهشهر، ميليونها انسان به خيابان آمده در ١٨ تير، زنان و مردان آزاديخواه و برابرى طلب در تجمع ضدخشونت برعليه زنان در سنندج ، هزاران معلم بستوه آمده از فقرو اختناق و ميليونها زن و جوان حاضر درصحنه مبارزه عليه جمهورى اسلامى سالهاست که به اين ترفندها هم نه گفته اند. ديگر نه اصلاح طلب درون و بيرون حکومتى و نه تلاشهاى اينچنينى دولتهاى غربى نميتواندخاک به چشم مردم بپاشذ و عمر ننگين حکومت اسلامى را طولانى ترکند. مردم ايران تصميم شان را گرفته اند. انقلاب مردم بزودى بساط جانيان اسلامى حافظ سرمايه را درهم خواهدپيچيد.

سركار خانم عبادي عزيز،
درود بر شما. به خاطر همه چيز از شما متشكريم.

سركار خانم عبادي عزيز،
درود بر شما. به خاطر همهه چيز از شما متشكريم.

با سلام
خانم عبادی از شما برای همه سختی ها و مشفاتی که در راه احیای حقوق نادیده انگاشته شده کودکان و زنان ایرانی انجام داده اید کمال تشکر و قدر دانی را دارم .همچنین از اینکه به قوانین ایران
اگر حتی مورد قبولتان نباشد احترام می گزارید (اشاره به سووال زیرکانه گزارشگر نیوزویک در مورد پوششتان)تشکر می کنم و امیدوارم ایرنیها همین یک مسئله که انجام ندادن آن باعث بدبختی و زیونیشان در همه عرصه هاست است را از شما یاد بگیرند.
به امید روزی که ما ایرنیها به حقوق تعین شده هم احترام بگزاریم .
یا حق

جای بسی خوشحالی که چنین جایزه بزرگی نسیب یک ایرانی آنهم خانم شده منهم به این زن قهرمان تبریک میگم . اما یک نکته : ایشان در بخشی از سخنانشان گفته "اسلامي نياز داريم كه با دموكراسي سازگارتر باشد و حقوق فردي را محترم بدارد" منهم اینجا به ایشان میگویم : سلمان فارسی که مرده پس باید به مرکز اسلامی لندن گفت این نوع اسلام را اختراع کند .

زنده باد ایران

با عرض تبريك خدمت خانم عبادي اميدوارم اين جايزه مشوق خوبي براي مدافعان واقعي حقوق بشر در ايران باشد. تا شاهد احقاق حق ملت عرب خوزستان، ملتي كه بر چاههاي نفت زندگي مي‌كند و تنها دود آن نصيب آنها مي‌شود و علاوه بر آن آنها را مهاجر مي‌نامند و در چهارشنبه سياه 300 نفر از آنها را در عرض سه ساعت در خرمشهر مي‌كشندو بيست و سه سال است كه آنها را شبانه در زندانها اعدام مي‌كنند ودر اين دنياي بزرگ احدي از آنها دفاع نمي‌كند.اميدوارم امثال شما كودكان گشنه ما و جوانان بيكار ومعتاد و زندانيان سياسي را از خود بدانند و از حقوق آنها دفاع كنند زيرا حقوق بشر براي همه است نه فقط براي فارس زبانان.

اعطاي جايزه نوبل معمولا با اهداف سياسي و بر اساس خواسته صهيوتيست ها انجام مي شود.اظهارات و روش زندگي خانم عبادي پس از دريافت اين جايزه نشان خواهد داد كه چه اهدافي در وراي اين قضيه قرار دارد. حمله به جمهوري اسلامي و اسلام مي تواند از جمله اهداف آنان باشد.

خانم عبادي اين موفقيت را به شما وبه همه كساني كه طرفدار حقيقي حقوق بشر هستند تبريك مي‌گويم.خانم عبادي اميدوارم كه شما زنداندانيان سياسي عرب خوزستان را از ياد نبريد.سيل جواناني كه با برنامه ريزي هاي وزارت اطلاعات به دام اعتياد افتاده اند را فراموش نكنيد. و مردم ما كه در سرزمبن غني خود از ابتدائي ترين حقوق محرومند را مد نظر داشته باشيد.

SalAm khanoom Ebadi,faghat migooyam MOTSHAKERAM! man bar digar be Irani boodanam eftekhar mikonam..........

man be onvane yek irani eftekhar mikonam ke yek zan e irani barande ye jayeze ye nobel shode. albate man mosahebe ye ishan ra ba cnn nadidam vali ba nazare khanoom e fariba parsi movafegham ke behtar bood khanoom e ebadi ba hejab zaher mishod ta donya befahmad ke moshkele zanan e irani hejab nist va chizi ast fara tar az in harf ha. be har hal in movafaghiat ra be khanoome ebadi va hame ye iranian tabrik migooyam.

با تبريك بسيار به خانم عبادي
بسيار خوشهالم كه بلاخره صداي ملت ما جايي شنيده شد
لااقل حالا مردم دنيا مي فهمند كه اين ملت قاتل و تروريست نسيت بلكه گرفتار عده اي تروريست و قاتل است كه با دروغ و نيرنگ 24 سال است كه راه ترقي و پيشرفت ما را سد كردند آنها با استفاده از دين و جنگي كه خود درست كردند ملت را گرفتار كردند رو به شيطان نماز مي خوانند و ادعاي خدايي دارند ما بلاخره پيروز مي شويم همانطور كه اين قدرت به كسي قبل از آنها وفا نكرده به آنها هم وفا نمي كند .

زيادي خوشحال نباشيد.
گربه براي رضاي خدا موش نمي گيره، اين جايزه رو هم همينجوري ندادن.
افراد زيادي در ايران و خارج از ايران هستن که براي صلح بيشتر از اينها تلاش کردن و تلاش ميکنند.
اگه انجمن تاسيس کردن و وکالت گرفتن اسمش مبارزس آدماي زيادي داريم که بيشتر از اينها رو داشتن.
و داريم افرادي رو هم که جونشون رو براي آزادي و صلح دادن اما...
خانم عبادي امر برات مشتبه نشه، واقعا اوني که ميگن هستي؟
مطمئنن بايد اونجوري که ميخواهند بشي و بگي....

خانم عبادي عزيز
از صميم دل شما را مي ستايم و كسب اين جايزه گرانقدر را كه نشانه اي از پيروزي آزادي و آزادي خواهي است به شما تبريك مي گويم.

سلام
من هم به نوبه خودم خوشحال هستم امیدوارم جوانان مابیامو.ند که تلاش همراه با دانش و آگاهی است بنابر این در هر کاری که انجام می دهیم با سعی کنیم سواد و دانش آن کار را فرا گرفته و در راه اهداف مثبت به بکار بریم. امیدوارم تکرار این صحنه های پر غرور همواره نکرار شودتا دنیا بداند در هر شرایطی ایرانی زنده است حتی اگر لب پرتگاه باشد علم و عدالت خواهی از او جدا شدنی نیست. با تقدیم احترام به خانم شیرین عبادی

khanome ebadi az jense ma nist .ishan dar defah az eslam alhaqh ke khob sokhan goftand .agar khodesh dar iran nabod migoftam ke ishan az jenayate eslam khabari nadare va cheshmo gosh bastast, ama ba in karesh amalan ab be asyabe eslami rikht va amdan niz in kar ra kard chon ke khodesh ham eslamist va modafehe eslam va eslamiyat mibashad.ma niz nabayad az in bishtar entezari dashte bashim chon az jense ma nist , az nasle ma nist , va baraye haqho hoqhoqhi ke mardome iran baraye an mobareze mikonand pashizi qhael nist va na tanha be ehteram nazasht balke bar zede an niz sokhan goft .rasti ke be chashme hameye mardome azadikhahe iran khak pashid.ama mitavanest kari konad ke khatere va nam va yadash ra hamishe dar deleensanhaye azadikhahe donya negah darad , vali in kar ra nakard va be qhole mohamade fatahi faqhat 7 tooz mikhahad ke ishan niz manande eslahate aqhaye khatami be faramoshi sepordeh shavad.eslam digar jaei dar beine mardome azadikhahe iran nadarad .bayad beravad va har che zodtar sharash ra kam konad be nafee ma ensanhaye azadikhah va bashariyate motamadene jahan mibasha.dar payan begam ke khanome ebadi in harfi ke shoma zadi az zabane khode sarane rezhim niz salhast ke gofte mishavad (eslam naqheze hoqhoqhe bashar nist)shoma niz az anha defah kardi.farda ra che khahi kard?

آرزو میکنم که با حمايت از خانم عبادی در زمينه های حقوقی به قوانينی انسانی تر برای زنان و کودکان دست پيدا کنيم

به نام خدا
كاش خانم عبادي در مصاحبه با cnn حجاب را رعايت ميكرد
تا ازايجاد اين تصوردر ذهن جهانيان كه "آزادي برابر با بي حجابيست "بپرهيرد.
معناي ناب آزادي بايد در اعطاي جايزه صلح نوبل به بانوي محجب ايراني تحقق مييافت تا دولت آزاد!فرانسه از اقدام خود مبني براخراج دانش آموزان با حجاب شرمسار باشد.
اعطاي اين جايزه را به اين بانوي ايراني تبريك ميگويم
و آرزوي تبيين و تعريف زيباتر و فراتري از آزادي رااز جامعه فرهيختگان در كردار و پندار آرزو دارم.

eslam ek vaghe-ee-at enkar napazir dar kheyly az keshvarhast ke ta salian sal baghy khahad mand che bekhahim che nakhahim,man fekr mikonam ancheh khanom Ebadi dar mored adam ta-aroz eslam ba hoghoogh bashar migooyad ,hoshdar be keshvarhay eslamy ast ke ba nam va bahaneh eslam hoghoogh bashar ra naghz nakonand.
be har hal be onvan 1 zan Irany az ekhtesas in jayezeh be khanom Ebadi ehsas ghoroor va shadmany mikonam.omidvaram bar mas-ooliat sangyny ke ba doosh oo nahadeh shodeh ba komak mardom setam dideh iran be maghsad beresanad.
Tabrik va hezaran tabrik bar khanom Ebadi va hameh mardom iran

خانم شيرين عبادي ، از صميم قلب به شما و ديگر مردم

ايران زمين شادباش مي گويم .

ولي در مصاحبه شما يك نكته منفي است . اسلام با شمشير

و زور وارد ايران شد و هميشه هم با حقوق بشر در تضاد

است . به آيه لا اكراه في دين مراجعه نكنيد به

قوانين جزيه و اعدام افراد مرتد و ... بنگريد.

با آرزوي موفقيت براي شما .

جناب فتاحي
نظر شما را اينگونه ترجمه مي كنم اميد كه صحيح و دقيق باشد: مرگ بر اسلام ضد حقوق بشر. زنده باد رفيق استالين و صدر مائو , ... و از همه مهمتر رفيق پل پوت كامبوجي طرفداران راستين حقوق بشر كه خوب حق بشر را كف دستش مي گذاشتند!

جالب است كه آقاي ابراهيمي تصور مي كند كه اسلام ذاتا با حقوق بشر تضاد دارد در حالي كه يهوديت را(كه زن مرد متوفي را براي برادرش به ارث مي گذارد و قتل عام تمام غيرنظاميان در جنگ را فرمان مي دهد و رسما شامل تبعيض نژادي-قومي است) يا مسيحيت را كه با تاييد مطلق فرامين تورات به عنوان عهد عتيق شامل تمامي موارد بالا است و في المثل زن را لايق داشتن مايملك ندانسته و كل داراييهاي زن را پس از ازدواج متعلق به شوهر مي داند و هنوز از بابت فرامين پاپ هاي گذشته در دوران انكزيسيون عذرخواهي نكرده است و... آري از ديد آقاي ابراهيمي اين مذاهب مشكل ذاتي با حقوق بشر ندارند ولي اسلام كه به شهادت قرآن جنگ را تنها در صورت تجاوز دشمن تشويق مي كند و بلافاصله در ادامه تاكيد مي كند كه در صورت تقاضاي دشمن براي صلح بايد اين تقاضا پذيرفته شود. اسلامي كه حق مطلق زن جهت مالكيت داراييهاي خويش را به رسميت مي شناسد و... ذاتا مخالف حقوق بشر است. البته قبول دارم كه حقوق بشر به صورتي كه امروزه مطرح است برخوردهايي با قوانين اسلامي دارد ولي اينها همه در گرو اين است كه واحد جامعه را فرد بدانيم يا خانواده يا قبيله يا به قول كمونيستها طبقه. پيش از صدور حكم كمي اطلاعات خود را تقويت كنيد.

سركار خانم دكتر شيرين عبادي
با سلام و درود فراوان به شما كه به حق نام ايران و ايراني بودن را زنده كرديد. پيشنهاد بنده به شما اين است كه در اين شرايط فريب رهبر اصلاح طلب ايران را نخوري چنانچه از شما خواسته شود با آنها در زمينه حقوق بشر همكاري كنيد. آنها به هيچ اصول و نرم بين المللي وفادار نيستند. فريب آنها را نخوريد. آروزي موفقيت براي همه ديگر انديشان.

nazare in hezb be rasti aali ast

ريشه ها و علت هاي اختصاص اين جايزه به سركار خانم خانم شيرين عبادي را در يك مقاله’ كاملاً مستند و علمي برسي كرده ام. مي توانيد آنرا در وبلاگ شخصي ام ملاحظه فرمائيد. پاينده باشيد.

in khanom ba defa az eslam kharab kard

پيرامون اهداى جايزه صلح نوبل به شيرين عبادى

اهداى جايزه صلح نوبل ٢٠٠٣ به شيرين عبادى به يک مساله روز در سطح بين المللى و در محافل سياسى ايران تبديل شده است. همه ميدانند که تصميم کميته صلح نوبل سياسى است همانطور که جايزه به کيسينجر و اسحاق رابين و غيره بر مبناى محاسبات سياسى استوار بوده است. اهداى جايزه به شيرين عبادى نيز قبل از اينکه چيزى راجع به خود شيرين عبادى بگويد به سياست دول اروپائى در قبال تحولات سياسى ايران مربوط ميشود.

ديگر کانديداهاى اين جايزه آغاجرى، پاپ و واسلاو هاول بودند. شيرين عبادى الحق که در اين مجموعه بهترين است. او زنى است قربانى زن ستيزى جمهورى اسلامى، و خواهان اصلاحاتى به نفع حقوق زنان و کودکان در محدوده قوانين اسلامى و سالها در اين زمينه تلاش کرده است. انتخاب شيرين عبادى در ميان ساير رقبا حقايق مهمى را توضيح ميدهد. اروپا مصمم است جمهورى اسلامى را رام کند و نگهدارد. اصلاحات و اصلاح طلبان شکست خوردند و سران آن به اين شکست خود بارها اقرار کرده اند و سازمانها و محافل مومن طرفدار خود در اپوزيسيون را هم عملا از دست داده اند. دورنماى يک انقلاب راديکال و زير و رو کننده در اين کشور استراتژيک در خاور ميانه دول اروپائى را به اتخاذ يک سياست فعال و نقشه مند در قبال ايران کشانده است. از نظر آنها جمهورى اسلامى را بايد به طرق سياسى رام کرد و سر پا نگهداشت و در مقابل جنبش اعتراضى راديکال را بايد به حاشيه راند. در مقابل سياست آمريکا نيز بايد ابتکار عمل را در دست گرفت. اين کنه حقايق پشت اين انتخاب است. جايزه صلح نوبل به يک زن در ايران داده ميشود و اکبر گنجى کانديد جايزه اروپاى واحد ميشود.

در اين ميان اگر تبريکات و افتخاراتى در دريافت جايزه نوبل وجود داشته باشد، از آن جنبش راديکالى است که در خيابان و دانشگاه و مدرسه و محل کار و در سطح بين المللى کل قوانين اسلامى از حجاب تا آپارتايد جنسى، از مقدسات اسلامى تا حکومت آنرا به مصاف طلبيده است. اين آن جنبشى است که پريشانى خاطر دول اروپائى را هم فراهم نموده است. اين آن جنبشى است که از صدقه سر آن جايزه را نه به آغاجرى که به عبادى دادند. جايزه خانم عبادى مديون اين جنبش است نه کميته صلح نوبل و نه آن جنبشى که خود به آن تعلق دارد.

شيرين عبادى اما ميتوانست از تريبونهائى که در اختيارش قرار گرفته است به نفع امر زنان و کودکان در ايران استفاده کند و توجه جهانيان را به عمق ستمى که بر زن و بر کل مردم ايران ميرود جلب کند و با اين کار احترام عميق مردم جهان را به خود جلب کند. او اين کار را نکرد برعکس با وقاحت اعلام کرد که اسلام و قوانين آن با حقوق بشر تناقضى ندارد و از جمهورى اسلامى، جنايتکار ترين، آزادى کش ترين و زن ستيزترين حکومت معاصر تقاضاى اتحاد کرد و بر چشم مردم ايران و آن ميليونها بيننده در سراسر جهان که منتظر شنيدن پيام ايشان بودند خاک پاشيد. اين خود به حد کافى جنبش ايشان و قهرمانان آن را به همگان معرفى کرد. کار افشاى قوانين کثيف اسلامى و انداختن حکومت قرون وسطائى جمهورى اسلامى و ايجاد احترام صدها ميليون انسان آزاديخواه در سراسر جهان اما بعهده آن جنبشى است که سر سازشى با اين حکومت و مذهب و قوانين آن ندارد.

اهداى جايزه نوبل به يک زن در ايران تحت حاکميت يک حکومت مذهبى چشمها و گوشهاى بيشترى را در سطح جهان متوجه وضعيت زنان در ايران کرده است. اين فرصتى است که اين جنبش راديکال و رهبران آن بايد از آن براى تعميق جنبش خود استفاده کنند.

حزب کمونيست کارگرى ايران

١٩ مهرماه ١٣٨٢- ١١ اکتبر ٢٠٠٣

منهم جايزه صلح نوبل ميخواهم!

محمدفتاحى، دهم اکتبر٢٠٠٣

m.fatahi@ukonline.co.uk

توقع بيجايى است نه؟ کسى که بيش از يک دهه عليه اسلام مسلحانه جنگيده و خشونت از سر و رويش هم ميبارد، و هنوز گلوله مسالمت آميز اسلامى هم در بدن به يادگار دارد، و از اينها بدتر کسى که ميخواهد سر به بدن اسلام از هر نوعش، و منجمله دمکراتيک ترينش و رژيمش نباشد، توقع دريافت جايزه صلح نوبل، البته که بيجاست! بيجاست نه فقط به اين دليل که خشونت به خرج داده است، که چون از تبار کمونيست کارگرى هم است. اين را البته هم من ميدانم هم شما. لذا زدن اين عنوان بيجا به اين نوشته، به اندازه خيال اتحاديه اروپا براى اضافه کردن دوز دمکراسى به اسلام بيجاست. هدف، گذاشتن کلاهى دمکراتيک سر شما، براى جلب توجهتان بود. در غير اينصورت چگونه ممکن بود توجه شما را به مطلبى از ميان هزاران نوشته و شعر و ترانه اين روزها که چپ و راست اندر باب جايزه و صلح و دمکراسى و اسلام و ايران و ايرانى و خاک و مرز و گوهر و تاريخ و پرچمش مسابقه گذاشته اند، جلب کنم؟

حالا که به خال زده ام، شوخى تمام!

از حق نميتوان گذشت که خانم عبادى براى حقوق زنان و کودکان در ايران تقلاهاى زيادى کرده است، تا زندگى آنانراى زير سلطه اسلام قابل تحملتر کند. به همين دليل، و به همين اندازه براى منهم قابل احترام است. قابل احترام است چون به بى حقوقى زن در ايران ناراضى است، به فضاى تنگ نفس کشيدن اعتراض دارد، و سرتا ته قوانين اسلام را صميمانه اينور و آنور ميکند تا به زور نقطه اى سفيد بر اين صفحه سرتاپا سياه به نفع انسان در آن پيدا کند. منتها کسى که فکر کند اين خانم محترم جايزه اش را به خاطر اين کار خير گرفته است، کلاه گشادى از نوع دمکراتيک اسلامى ساخته در فابريک بديل سازى غرب سرش رفته است.

خانم عبادى و امثال او در دو دهه گذشته براى حق و حقوق، کم و زياد تقلا کرده اند، زندان و شکنجه و اعدام نصيب خود کرده اند، و در تمام اين مدت، دليلى براى کانديد کردنشان نبود. کل آن دوره، دوره حمايت اتحاديه اروپا از رژيم اسلامى بود. دوره کمک به تثبيت اين هيولا بود. دوره پهن کردن فرش قرمز زير پاى مقامات ريز و درشتش در غرب بود.

امروز اما، فضاى سياسى در ايران عوض شده است. نيرويى عظيم براى کنار نهادن اين دايناسورهاى قرن به راه افتاده است. مردمى به وسعت سراسر اين جامعه دست به دست هم داده اند تا خود را و بشريت را از دست زشت ترين موجود عالم آسوده کنند.

و نه فقط اين، کشتى گفتگوى تمدن ها هم به گل نشسته است، و قهرمانان انقلاب دوم خرداد و نجات اسلام، يکى بعداز ديگرى سر نازنين شان را پايين گرفته و صحنه را براى قهرمانان به گور سپردن اسلام خوب و بد خالى کرده و تشريف برده اند. امروز ديگر نه شهرداران نازنين تهران و فرماندهان متفکر سپاه و پاسداران مصلح نظام، که امثال مينا احدى و مظفر محمدى و عبداﷲ دارابى و... به نمونه قهرمانان مردم تبديل شده اند. الگوى امروز جوانان در مبارزه، نه ملى اسلامى توده اى هاى «رفرميست»، که «خشونت طلبانى» از نوع على جوادى اند.

امروز، اين تغييرات عميق در بطن جامعه و سياست، و اين جنبش عظيم براى سرنگونى است که اتحاديه اروپا را به فکر و چاره جويى انداخته است. اينجاست که اتحاديه اروپا به تقلا افتاده است. آنچه که امروز کميته صلح نوبل را به صرافت حق و حقوق زن و کودک و دمکراسى اسلامى در ايران انداخته است، اتخاذ سياست اتحاديه اروپا براى تشويق «دگرگونيهاى دمکراتيک» در نظام اسلامى است. اينها البته سياست شان در اينمورد را مخفى نکرده اند. علنا گفته اند که هدف شان حمايت از وارد کردن چند گرم دوز دمکراسى در اسلام است. و خانم عبادى را نه به مثابه زنى مبارز در عرصه حقوق زن و کودک، که به عنوان زن مسلمانى که از نظر آنها نمونه استادى در امتزاج دمکراسى و اسلام است، برگزيده اند. او را انتخاب کرده اند تا به مردم ايران پيام دهند که نه جنبش سرنگونى و انقلاب و تغييرات پايه اى، که تقلاهاى «صلح آميز»، «دور از خشونت» و تدريجى براى «دمکراتيک کردن اسلام» مورد حمايت شان است!

و چه خوب که اوضاع در ايران اين شد، تا سرنوشت اين جايزه بيچاره اين باشد. چه خوب که اين جايزه نصيب انسان مثبتى به حال جامعه و زن و کودک شد، و به اين لحاظ ميتواند به خود افتخار کند. در غير اينصورت، جايزه را پاپ، سردسته تجاوزگران به جسم و روح کودکان در کليساها ميتوانست ببرد، ميتوانست نصيب قهرمان ويران کردن زندگى ميليونها زن و کودک عراقى و ژنرال شوارتسکف ها و پل برمر ها بشود. حتى ميتوانست نصيب نماينده دمکراسى اسلامى در عراق و افغانستان، نصيب آيت اﷲ حکيم و کرزاى و ژنرال دوستم بشود. چه خوب شد خانم عبادى آنرا گرفت.

و اما اتحاديه اروپا و کميته مدافع صلح مطلوب سرمايه دارى غرب، اگر فکر ميکنند با اين کارشان کمکى به بقاى رژيم و ايجاد «دمکراسى اسلامى» کرده اند، اگر فکر ميکنند که قند بديل خود در دل کسى از اين مملکت آب کرده و علاقه شان به بقاى نوع «دمکراتيک» و «خوشخيم» اسلام را زياد کرده اند، قبل از هر چيزى، کلاهى به عظمت( يا شايد قيمت؟) يک ميليون و چند صد هزار، سر عزيز خود کرده اند.

درست است که با اين کارشان، هفته اى تبليغاتى را در اختيار ملى مذهبيهاى عمر کرده گذاشته اند. درست است که ناسيوناليستهاى همه رنگ ايرانى را فرصتى يک هفته اى براى زدن باد به غب غب ملى داده اند. درست است که هفته اى بيشتر به شجره طيبه مدافع اسلام خوش خيم در صفوف سربلند توده و اکثريتى وقت داده اند تا از حمايتهاى بيدريغ شان از اسلام و جناياتش کمتر خجل شوند، بلى اينها درست، ولى بايد بدانند که اين هفته دمکراسى اسلامى فقط هفت روز است. هفته افتخارات بى پايان همه آنها که ميخواهند يست دمکراسى در اسلام کنند تا ماست ملى اسلامى در قابلمه سياه شان ملتى را راضى کند، فقط يک هفته است. آنها هم که اين فرصت متوجه عظمت تاريخ و خاک و مرز و خون ويژه شان ميکند، بهتر است باور کنند که حماقت کم مشترى است.

مردمانى که تصميم به کنار نهادن اين جانيان گرفته اند، زنانى که براى به گور نهادن دمکراتيک ترن و «بهترين» اسلام نيز عهد بسته اند، و جوانانى که اسلام را، و هر نوعش را همراه فرهنگ و اخلاقيات و ارزشهايش، جايى مناسبتر از آشغالدانيهاى تاريخ برايش پيدا نکرده اند، شيوه مناسب استفاده از اين فضا را براى کمک به امر خود ميدانند. مردمانى که از فوتبال و برد و باخت هم جشن سرنگونى ميسازند، دريافت جايزه انسان محترمى چون خانم عبادى را هم به فرصت و وسيله اى براى هل دادن بيشتر اسلام به جاى مناسب تبديل خواهند کرد.

پس اين جايزه به شيرين خانم، و اين فرصت به جنبش سرنگونى مبارک باد!

به نظرمن خانم عبادي بانوشتن مقالات نه تنها به استقلال كشوركمك نمي كرد بلكه هميشه اب در اسياب دشمن مي ريخت وكرفتن جايزه هم دراين رديف مي باشد وايشان بايد در اين سن بام لب گور حواسش باشد چه توشه اي باخودمي برد وخود را در اختيار ملت شجاع ودلاورايران اسلامي قرار دهد

بدبخت آنمردمی که ناجی اشان هنوز کسانی مثل این خانم باشند بعد از اینکه 24 سال از عمر این جمهوری اسلامی می گذرد!
هنوز اسلام خوب و بد می کنه و اعتقاد به روش دیگری از حکومت اسلامی دارد!
مرگ بر جمهوری اسلامی زنده باد آزادی و برابری !

جنگ و صلح

جنگ مردم عيله اسلام سياسى، صلح نوبل با اسلام سياسى!

محسن ابراهيمى

ebrahimi1@yahoo.com

جايزه صلح نوبل، هميشه سئوالات، مناقشات و مباحثات وسيعى را برانگيخته است. آيا برنده جايزه مستحق اخذ اين جايزه است؟ آيا لايق تر از کانديداهاى ديگر است؟ چه تاثيرى در پيشرفت صلح و حقوق انسانى دارد؟ آيا تصميم کميسيون تعيين برنده از محاسبات سياسى معينى متاثر نبوده است؟ و مهمتر از هر چيزى، تعلق اين جايزه به شخصيت معين، چه تاثيرى در پيشرفت صلح و حقوق انسانى در جهان يا در منطقه معينى دارد؟ يا چه موانعى در مقابل آن ايجاد ميکند؟

تعلق جايزه صلح نوبل امسال به خانم شيرين عبادى هم زمينه واکنشهاى متنوعى در ايران و جهان شده است. قاعدتا براى هر کسى، چه در ايران و چه در جهان، که به نحوى اثرات مخرب اسلام سياسى و حکومت اسلامى را در زندگيش حس کرده، اين سئوال مهمى است که تعلق اين جايزه به شيرين عبادى، چه تاثيرى در اوضاع سياسى ايران دارد؟ چقدر مردم ايران را به هدف رها شدن از حکومت اسلامى نزديک يا دور ميکند؟ موقعيت منبع اصلى تروريسم اسلامى، يعنى جمهورى اسلامى را چگونه متاثر ميکند؟ و در يک کلمه آيا ميتواند براى جمهورى اسلامى وقت بخرد؟

اينها سئوالات بحق تمام انسانهاى صدمه ديده است که بيش از دو دهه از اثرات مخرب حاکميت اسلام در ايران و تروريسم اسلامى در منطقه و جهان رنج برده اند. اما از نقطه نظر دول غرب، حکومت اسلامى، جناحهاى مختلف اين حکومت و بقاياى مستاصل دوم خرداد سئوالات متفاوت و از زواياى متفاوتى مطرح هستند. از نقطه نظر همه اينها، اختصاص اين جايزه به خانم عبادى از اين جنبه مهم است که چقدر به جنبش راديکال سرنگونى طلب در مقابل جمهورى اسلامى مهار ميزند؟ چقدر اين جنبش را کند ميکند؟ و چقدر فضا را براى تغييرات مهار شده سياسى و مطابق ميل غرب و اپوزيسيون طرفدار جمهورى اسلامى فراهم تر ميکند؟ آيا ميتوان دوم خرداد را در شمايلى ديگر به صحنه سياسى ايران باز گرداند؟

لحظه اى به تصوير چند سال گذشته در ايران توجه کنيد: حکومتى سراپا مستبد اسلامى که سالها ميکشت و ميدريد، اميد ماندنش را از دست داده، پشم و پيله همکاران دوم خردادى اين حکومت فروريخته، ديگر کسى توهمى ندارد که اين سمبل خشونت و جهل و عقب ماندگى ميتواند به موجودى کمتر خشن و مدرن دگرديسى کند، مردم جرئت سياسى بيشترى براى تقابل با آن پيدا کرده اند، بارها و علنا در خيابانها سرنگونى اش را خواسته اند، امکان تغييرات راديکال و دخالت مردم در حيات سياسى خود بيشتر شده، برگشت ضد اسلامى در ميان نسل جوان جامعه موج ميزند، براى اولين بار امکان پايين کشيدن مجسمه جهالت اسلامى و دور ريختن بساط اسلام از حکومت و زندگى سياسى و اجتماعى مردم بوجود آمده است و ...

... و در چنين شرايطى، جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادى تعلق ميگيرد و در بيانيه کميته صلح نوبل، برنده جايزه اينچنين معرفى ميشود: "خانم عبادى يک مسلمان است. به وظايف دينى خود عمل ميکند. وى ميان اسلام و حقوق اوليه بشر تناقضى نميبيند." اسلام "خون و شمشير" چه ربطى به صلح و حقوق بشر دارد؟ چه اتفاقى افتاده است که دوباره يک نهاد بين المللى دنبال حقوق بشر در دنياى خالى از بشردوستى اسلام است؟ مگر در صد و دو سال گذشته کميته صلح نوبل هر بار ياد مذهب برندگان جايزه ميافتاد که اين بار مسلمان بودن برنده را جلوى چشم مردم ميگيرد؟ مگر کميته صلح نوبل وقتى به مناخيم بگين جايزه داد اعلام کرد ايشان يک مرد يهودى است که به وظايف دينى اش عمل ميکند و ميان دين يهود و حقوق اوليه بشر هيچ تناقض نميبيند؟ مگر کميته صلح نوبل وقتى به جيمى کارتر جايزه داد اعلام کرد که جيمى يک مرد مسيحى است که به وظايف دينى اش عمل ميکند و ميان مسيحيت و حقوق اوليه بشر هيچ تناقض نميبيند؟ مگر کميته صلح نوبل وقتى مادر تريسا برنده شد مذهبش را به رخ مردم کشيد؟ نه خير، کميته صلح نوبل ميداند چکار ميکند و با اين معرفى جاى شکى باقى نميگذارد که چه هدف سياسى اى را دنبال ميکند.

رسانه هاى بين المللى، که اغلب مبلغين رسمى سياستهاى دول متبوعه هستند با عباراتى صريح اين هدف سياسى را منعکس ميکنند: اين جايزه دنيا را با اسلام جديدى آشنا ساخت که فقط با امثال خمينى و بن لادن معرفى شده بود! اين جايزه قدمى در آشتى دادن اسلام با زنان بود! غرب مجبور خواهد شد با اسلامى که از حقوق بشر دفاع ميکند به گفتگو بنشيند! اين جايزه باعث تقويت روحيه تضعيف شده اصلاح طلبان در ايران خواهد شد! اين تصميم بجاى کميته صلح نوبل اين واقعيت را ياد آور شد که بين اسلام و مبانى حقوق بشر تضادى وجود ندارد! و همه اين تفاسير، در يک روزنامه ايتاليايى با اين عنوان سمبليک برجسته شد: "نوبلى براى اسلام". اينها اظهارات سمبليکى هستند که بايد اشک شوق بر گونه هاى کسانى که در پشت صحنه صلح نوبل هستند جارى کرده باشد. حتما يادتان هست که هفت سال پيش، وقتى جناح دوم خرداد بروبيايى داشت، دقيقا عين همين عبارات رسانه هاى جهان را پر کرده بود. کميته صلح نوبل دقيقا ميخواهد آن پرونده اى را که هفت سال پيش با دوم خرداد باز شده بود ولى با اعتراضات مردم در خيابانهاى ايران بسته شده است مجددا از دفترش در نروژ باز کند: يعنى پرونده اصلاح تدريجى جمهورى اسلامى.

جشن و سرور بقاياى دوم خرداد، از جمله تجار سياسى اکثريتى-توده اى هم از اين سر قابل فهم است. اينها در اين جايزه، باران رحمت الهى ميبينند که کميته صلح نوبل در دوران خشکسالى دوم خرداد بر سرشان نازل کرده است. تصورش را بکنيد: بعد از سالها تلاش صادقانه در راه رنگ آميزى چهره اسلام سياسى، بعد از سالها تلاش مذبوحانه براى مدرن جلوه دادن اسلام عقب مانده، بعد از سالها تلاش جانانه براى در بردن جمهورى اسلامى از فروپاشى، بعد از شکست کامل پروژه در بردن حکومت اسلامى از دست نسل بزرگى از مردم متنفر از هرگونه دخالت اسلام در سرنوشت سياسى و اجتماعى، و بعد از اينکه معلوم شده است هيچ دست غيبى اسلامى قادر به نجات اين هيولاى پوسيده قرون گذشته از خشم مردم متمدن و آزاديخواه ايران نيست، يکباره دستى از "غيب" کميته صلح نوبل بيرون ميايد و "زنى از جهان اسلام" را در صدر رسانه هاى جهان قرار ميدهد تا با صداى بلند اعلام کند اسلام با حقوق انسان تناقض ندارد! تا زير نام دفاع از حقوق زن، چشم در چشم ميليونها زنى که در اسلام و زير حکومتهاى اسلامى آدم حساب نميشوند بدوزد و با صداى بلند اعلام کند: "من همواره سعى کرده ام نشان دهم بين اسلام و حقوق بشر تضادى نيست"! تا بنام دفاع از حقوق کودک، چشم در چشم هزاران دختربچه ٩ ساله که طبق سنن و قوانين اسلامى رسما، شرعا و عملا مورد تجاوز قرار ميگيرند بدوزد و بگويد: "من همواره سعى کرده ام نشان دهم بين اسلام و حقوق بشر تضادى نيست"! تا از دولت اسلامى، يعنى همان مجرم اصلى زير پا گذاشتن حقوق بشر دعوت کند تا متحدانه عليه پايمال شدن حقوق بشر تلاش کنند!

معاون رئيس جمهور اسلامى حق دارد با شنيدن اين سخنان شيرين عبادى گل از گلش بشکفد و بگويد که اين جايزه به دنيا نشان ميدهد چگونه زنان در جامعه اسلامى ايران حضور فعال دارند! اما خانم شيرين عبادى، شما هر چقدر هم در اين راه سعى کرده باشيد، نميتوانيد جوانان و زنان و کودکان و کارگرانى را که در خفقان جمهورى اسلامى حق نفس کشيدن ندارند قانع کنيد که اسلام با حقوق انسان تناقض ندارد. آنها ٢٥ سال زير دست و پاى اسلام له شده اند و با پوست و گوشت خود احساس کرده اند که اسلام فقط روى بيحقوقى انسان ميتواند بنا شود.

تيتر آن روزنامه ايتاليايى، "نوبلى براى اسلام"، با کمى تدقيق يعنى "نوبلى براى اسلام سياسى"، تمام حقيقت را بيان ميکند. اما صلح نوبل با اسلام سياسى، نه ستيز اسلام و اسلام سياسى با حقوق انسان را کاهش ميدهد و نه مقابله مردم با اسلام سياسى و حکومت اسلامى را پايان ميدهد. کميته صلح نوبل، بسيار دير جنبيده است. اگر بسيج همه دول غرب پشت حجت الاسلام خاتمى تا مغز استخوان مسلمان، که ميان دمکراسى و اسلام تضادى نميديد، آنهم زمانى که هنوز صف آرايى مردم در مقابل حکومت اسلامى مثل امروز نبود نتوانست جمهورى اسلامى را نجات دهد؛ جايزه صلح نوبل به "خانمى مسلمان" که "ميان اسلام و حقوق اوليه بشر تضادى نميبيند"، آنهم زمانى که مردم بارها و علنا جمهورى اسلامى را به مصاف طلبيده اند، ابدا نميتواند راهى براى جمهورى اسلامى باز کند. با جايزه صلح نوبل به يک "خانم مسلمان" نه مردم گرسنه ايران سير ميشوند، نه جوانان خشمگين از بساط اسلامى، آرامش ميگيرند، نه کارگران مطلقا بيحقوق صاحب حقى ميشوند، نه زنان از زير آزار و تحقير اسلامى رها ميشوند و نه کودکان بيحقوق در زير حکومت اسلامى به کوچکترين حقى ميرسند و دقيقا به همه اين دلايل نه مفرى براى جمهورى اسلامى باز ميشود.

همه يادشان هست که غوغايى که حول حجت الاسلام خاتمى و اسلام مدرن و گفتگوى تمدنهايش راه انداخته بودند با چه سرعتى در ميان اعتراضات مردم محو شد و به تاريخ پيوست. اين غوغا هم بسرعت به فراموشى سپرده خواهد شد. تضاد واقعى اسلام و حکومت اسلامى با حقوق مردم آنقدر عميق است، رويارويى مردم ايران با حکومت اسلامى آنقدر پيش رفته است که حتى با صد معاهده صلح نوبل هم، نه ميتوان آن تضاد را پوشاند و نه ميتوان اين مبارزه را خاموش کرد.

Eslam wa jamhori Eslami eslah besho nest
Sheren ebady layeg en jayeze nest
jayeze layeg hamay fatahi ast

behesht zire paye madaran ast.payam bare eslam.tamame payambaran va andishmandan va gharamanan va najian e bashar be vasileh e madaran motavalled shodeh va parvaresh yafteh and.chegooneh momkenast zanike mardan ra be donya miavarad az farzandan e khodash kamtar bashad??aya ingooneh andishidan,joz sarafkandagi va hegharat barae ensan haseli darad??chegooneh mitavan pziroft maryam e moghaddas kamtar az masih roohollah ast?aya ameneh madare mohammad rasollah kamtar az farzandash mibashad??in gooneh andisheh tohin va jesarat be maghame ensan ast.tohin be ashraf e makhlooghat ast.madaran risheh darakhtane ensaniyyat va basharyyat ast.omm yani rishe.asl va asas darakht risheh mibashad.pas asl va asas ensaniyat madar yani zan ast.salam va dorood bi payan be in madare sar bolande irani.shirin e azia kamat shirin bad ke dele ma iranian ra shirin kardi.to omid ra na tanha barae iran va irani k barae hameh mazlooman donya baz avardi.zanan afghani azari kord arab va hammeh zanane sharif donya.sharm bar annanikeh to ra azad va sarboland namikhahand.nang bar ananike zan ra dar band va asir mikhahand.anha bimaran e ravani bakht bargashtehee hastand ke ham be khod va ham dokhtaran va madaran va hasaraneshan tohin mikonand.hamchonin be dyn moghddas eslam zolm jafa mikonand.shirine aziz dorood bar to omrat draz bad.raho va andishat por rahro bad.ba to sar bolandim.dorod va salam bar anan k in tasmim ziba ra gereftand.dar in donyae va nafsa hagh ra be hagh dar rasandand.zindah bad iran zindeh bad azadi.dorood bi payan bar shirin e abadi.

ای دختر ایران آفرین بر عشق پاکی که به ایرانی بونت داری . تو در ایران پس از سالها عمر با عزت .نمیمیری بلکه برای همیشه در قلبها جاودان خواهی شد پس همچنان ایرانی بمان شیرین

بانوي نازنين ايران درود
راه شما درست وپررهرو باد
تبريك ما را بپذيريد

oh how proud is our nation, and how proud i am . bravo....shirin jon.....

بانوی آزادگان ایران،پیروزی ات فرخنده باد.بدون شک
دستیابی تو به این جایزه معتبر جهانی خاری درچشم آنانی است که آزادزنان ایران را دربند می خواهند.
همانانی که جسم رنج کشیده ات را به صرف آزادی خواهی درزندان افکندند.روز جمعه که این خبرراخواندم برخود
بالیدم که آزاده بانویی چون شما هموطنم است. به امید آزادی وبیداردلی ملت ایران.

من هم تبریک میگم.به امید ایرانی آزاد و سرافراز

جايزه ات شيرين باد

( عبادی جايزه ای شيرين گرفت )

ای دوستدار بچه ها

صلحت به آزادی ديرين باد

خانم عبادي واقعا تبريك مي گويم و افتخار مي كنم كه يك ايراني هستم و هم وطن شما . مي خواستم بپرسم ميشه آدرس ايميل شما را داشته باشم؟

یک نکته کوچک درباره ترجمه: معنای عبارت it's high time "وقتش فرا رسیده" است.

أبروي ما رو خريىي

فرصتی برای عمل
دلم می خواهد که منهم کاری بکنم ! کاری در حد اين شادی بزرگ .کاری برای آزادی ايران ! آری بايد کاری کرد !

همکارم که اين خبر را به من داد گفت حالا اين خانم با برنده شدن اين همه پول آيا به ايران باز خواهد گشت ! گفتم آری ! بی شک ! همه ايرانيان دوباره پای به راه مبارزه برای آزادی نهاده اند ! بعد از اين همه شکست ! بعد از اين همه ناکامی ! هواخيد ديد که چگونه از مال و جان و زندگی خود خواهند گذشت و به ايران رو خواهند آورد!

در همان هنگام با خودم فکر کردم چه خوب می شود اگر با هماهنگی خانم دکتر عبادی شماره حسابی برای پيگيری مسائل حقوق بشر و حمايت از کودکان بی سرپرست و خانوادهء زندانيان سياسی اعلام شود !

چه خوب می شود که ايرانيان از سراسر دنيا تا می توانند به اين حساب پول سرازير کنند تا دنيا ببيند که مبلغ جايزه در مقايسه با اراده و همبستگی يک ملت مبلغ زيادی نخواهد بود.

خوبست که خود خانم عبادی به اصطلاح چراغ اول را روشن کند و بخشی از مبلغ جايزه را به اين حساب بريزد و من هم با تمام مشکلاتی که دارم ! ۱۰۰۰ دلار را تقبل می کنم ! اميدوارم سايت های ايرانی در همآهنگی با شيرين عبادی و سازمان حقوق بشر برای تبليغات اين همکاری سراسری ايرانيان فعاليت کنند !

ba dorood va tabrike mojaddad be shirine aziz ke ba jorat mitavan goft dar hale hazer bish har kase digari mayeye eftekhare iran ast. vali ba in hal man motovajjeye yek ghesmat az mosabeheye to nashodam, va oon ham dar jaaie hast ke migi beyne jomhoorie eslami va demokrasi farghi nemibini va va agar dar keshvarhaaye eslami ....., Hal soale man ine ke manzooret az jomhoorie eslami chie, aya hamoon jomhoorie valaie hast , dar zemn ma dar hichyek az keshvarhaaye eslami hokoomate eslaami nadarim(bejoz arabestan) , dar vaghe mikham bedoonam ke chera vaghti az shoma dar morede sisteme hokoomate iran va jomhoorie eslaami soal mishe shoma on ro ba keshvarhaye eslami mosavi migirin? .

به ملت ایران تبریک میگویم که چنین فرزندانی را در خود پرورانده است
به جامعه روشنفکران و دانشگاهیان تبریک میگویم که با این انتخاب پیام خود را در جامعه جهانی عرضه نموده اند
به خانم عبادی تبریک میگویم که با جسارت خود پیام پایداری و مقاومت را به همه روشنفکران و فرهیختگان ایران آموختند.
به داوران درود میگویم که با این انتخاب شعله امید به آینده امید بخش را برای ایرانیان روشن نمودند
سرکار خانم عبادی این جایزه مبارکتان باد

زنده باد شیرین عبادی، قهرمان ملی ایران! جایزه نوبل به کام شیرین عبادی و همه ازادیخواهان ایران مبارک باد!

به نظر من خانم عبادي ميتوانند كار رها شده خاتمي را با درايت وتوكل به خدا ادامه دهندو خود را وقف مردم ايران كنند درود بر ايشان.

salam aziz iran to neshan dadi kiran va irani zendeh va sar afrz ast.peishnahad mikonam sandoghi bary hemayet az iranian dar band dar rah azadi dorost konid ta har k har che mitavaned komak konad.

Ma Iranian be vojoode chenin zani eftekhar mikonim. Man omidvaram ke hozoore ishan dar iran, moojebe sorate har che bishtare eslahat dar iran gardad.

خانم عبادی باسلام و عرض تبریک به شما و همچنین قدرشناسی از اقدامات شما . خواهشی دارم همانگونه که وکالت فرزند زهرا کاظمی را پذیرفته اید چنانچه وکالت مامور ظاهرا بیگناه وزارت اطلاعات را نیز بپذیرید تا پرونده شهادت زهرا کاظمی به سرانجامی برسد بسیار خوب خواهد بود.

dorood bar to shir zan ke ba amal va kerdarat mayeye ghoroor va eftekhar mardom iran shodi khodavand yar va negahdarat bad

I HAVENOT PERSIAN KEYBORD AND SORRY BUT I LIKE TELL TO MRS.SHIRIN ABEDI I AM PROUD OF YOU CONGRAJULATION AND I WISH THAT I CAN MAKE AND EDUCATE MY DAUGHTER AS YOU.IF IS POSSIBLE I LIKE
HAVE YOUR E-MAIL ADDRESS.