سه شنبه 22 مهر 1382

چرا کام خاتمي از اين جايزه شيرين تلخ است!علی کشتگر

از لحظه اعلام خبر اعطای جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی، سران و سخنگویان استبداد در تلاش و تقلای آن هستند که از اثرات این جایزه بررشد و ارتقاء روحیه ضد استبدادی مردم بکاهند.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

به همین دلیل رسانه های رسمی توطئه سکوت و یا اشاره های زودگذر درباره این حادثه بسیارپراهمیت را در پیش گرفته اند...
اما به رغم این تلاشها، این جایزه یکی از پرصداترین و پراهمیت ترین جوایز نوبل در طول تاریخ صدودوساله آن است.
چرا که برای نخستین بار است که یک بانوی مدافع حقوق بشر و طرفدار برابری زن و مرد در یک کشور اسلامی، آنهم کشوری که تحت سلطه استبداد دینی است آن را به خود اختصاص می دهد. وازآن مهم تر این جایزه در شرایطی به یکی از آکتورهای فعال صحنه حقوق بشر در ایران اعطا می شود که استبداد دینی و زن ستیزحاکم بر ایران در عرصه ملی و صحنه جهانی وضعیتی بشدت بحرانی و وخیم پیدا کرده است. و در نتیجه این جایزه مهم که نشانه همراهی وجدانهای آگاه و عدالت جوی جهانی با جنبش آزادیخواهانه ایران است می تواند با ارتقاء روحیه جنبش ضد استبدادی در ایران و با جلب حمایت و همدردی جهانی معادله قدرت را در ایران علیه استبداد دینی حاکم برهم زند. و اینها همه دلایل اهمیت بی سابقه این جایزه بزرگ جهانی است. به همین دلیل است که تاکنون هیچ یک از این جوایز تا به این حد درجهان بازتاب پیدا نکرده بود. از دبیر کل سازمان ملل متحد تا پاپ که خود یکی از نامزدهای امسال این جایزه بود، از روسای دولت های بزرگ اروپائی همچون تونی بلر، ژاک شیراک و گرارد شرودر، گرفته تا جورج بوش رئیس جمهور ایالات متحده به همراه همه رسانه های بزرگ بین المللی نسبت به اهدای غافلگیرکننده اما به حق این جایزه به یک بانوی مدافع حقوق بشر در ایران واکنش نشان دادند. در ایران نیز یک ملت احساس شادکامی می کند، اما رژیم از این جایزه تلخ کام و زخم خورده است و به شدت احساس نگرانی می کند واین تلخکامی و نگرانی را بروز می دهد. من از توطئه سکوت رسانه های جناح راست و یا دشنام های آبدار بادامچیان و جنتی به جایزه نوبل حرفی نمی زنم. آنچه باعث شگفتی است پیوستن محمد خاتمی به گروه تلخ کامان است.
خاتمی پس از 4 روز سکوت، درپاسخ به پرسش خبرنگار ایلنا که می گوید چرا در این مورد حرفی نزده اید می گوید مگر باید درباره هر اتفاقی حرف زد؟ و این یعنی آن که خاتمی اهمیت این جایزه را از پیروزی ایران در یک مسابقه ورزشی نیز که بارها نسبت به آن موضع گیری فوری کرده است کم اهمیت تر می داند. خاتمی حالا که در برابر پرسش خبرنگاران سکوت را شکسته ابراز نگرانی می کند که مردم نسبت به این قضیه " احساساتی" شوند و به خانم شیرین عبادی هشدار می دهد که در دام نیفتد. مهمتر آن که خاتمی می گوید "این جایزه خیلی مهم نیست"
بادامچیان دبیر سیاسی انجمن موتلفه اسلامی قبلا در مورد اعطای جایزه صلح نوبل به خانم شیرین عبادی گفته بود که این پاداش کسانی است که درجهت منافع آمریکا حرکت می کنند( نقل به معنی) و نیزدر بی اهمیت جلوه دادن آن گفته بود که این جایزه را به کسانی همچون انور سادات و جیمی کارتر نیز داده اند. بگذریم از این که انورسادات بزرگترین شخصیت سیاسی معاصر جهان عرب است و کارتر یکی از صلح دوست ترین و دموکرات ترین روسای جمهوریهای آمریکا بود. و اتفاقا اگر او نبود جمهوری اسلامی هم نبود. آنچه در این جا باورنکردنی است آن است که خاتمی همان حرفهای بادامچیان را تنها با انشائی دیگر تکرار کرده است. او نیز در بی اهمیت جلوه دادن جایزه صلح نوبل، اعطای آن را به انورسادات و جیمی کارتر گوشزد می کند. و چه ننگی برای خاتمی از این بزرگ تر که روزی با رای این ملت و یکدنیا امید به ریاست جمهوری برگزیده شد و حالا امروز در پایان غم انگیز دوران خود در همراهی با ارتجاع حاکم وظیفه بی اثر کردن اعطای جایزه نوبل صلح به خانم شیرین عبادی را برعهده گرفته است. خاتمی حالا بیش از هر زمان به هاشمی رفسنجانی شباهت پیدا کرده است. چندی پیش خاتمی گفته بود که استبداد را بر استعمار ترجیح می دهد و این یعنی آن که استبداد می تواند استقلال مردم را تامین کند و مردم در حکومت استبدادی می توانند احساس استقلال کنند و حالا در تلاشی تاسف آور می کوشد با کوچک جلوه دادن اعطای جایزه نوبل به یکی از فعالان جنبش آزادیخواهانه کشور از تاثیرات سیاسی و اجتماعی آن درایران بکاهد تا نظام آخوندها که او به آن تعلق دارد از این رهگذر آسیب نبیند. خاتمی در سخنان خود تا آنجا پیش می رود که تبعیض را به جوایز نوبل نیز سرایت می دهد و در کوچک جلوه دادن جایزه صلح نوبل می گوید که جوایز نوبل در رشته ادبیات و فیزیک مهم تراست. و این که جایزه صلح نوبل تحت تاثیر ملاحظات سیاسی داده می شود. اما به راستی مگر ملاحظات سیاسی اگر در دفاع از حقوق بشر و آزادی و صلح وعلیه استبداد و خشونت و جنگ باشد منفی و یا کم اهمیت است؟ و به راستی چه چیزی از این مهم تر در جهان وجود دارد؟ و آیا امروز برای ایران کدام یک ابعاد و اثرات مهمتری دارد؟ اعطای جایزه صلح نوبل به یکی از هزاران مدافع آزادی و حقوق بشر و یا جایزه نوبل فیزیک به یک دانشمند بی طرف و غیرسیاسی؟ برای خاتمی و برای رایی که ملت به او داد متاسفم.

توضیح: دفتر خاتمی بعدا با ارائه خلاصه ای از سخنان خاتمی نکات منفی آن را از متن مصاحبه برداشت، اما تکذیب نکرد. خوشحال خواهم شد اگر سخنان خاتمی رسما تکذیب شود.

مقالات | بازديد 5001 | نظر 88 | دنبالک 2 | نسخه قابل چاپ | بازگشت به بالاي صفحه 
دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/291

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'چرا کام خاتمي از اين جايزه شيرين تلخ است!علی کشتگر' لينک داده اند.

زندانيان سياسي را آزاد کنيد
درک اين نکته که جايزه بانوی صلح ما برعليه سياست جداسازی انسان هاست با جنسيت و آيين و مرامشان ، آقای خاتمي را از جلد خود بيرون کرد،.
Rouzaneh
October 15, 2003 11:37 AM

آبروی بادآورده
مرد ميراثی چه داند قدر مال/رستمی جان کند و مجان يافت زال/ هر که او ارزان خرد ارزان دهد/گوهری طفلی به قرصی نان دهد
Iman
October 15, 2003 12:19 PM

نظرات
[علی - October 18, 2003 11:42 AM]

از نظر من آقای خاتمی با اظهار نظر نسنجیده در مورد جایزه صلح نوبل خانم عبادی بزرگترین اشتباه عمر خود را مرتکب شده است . تنها امید باقیمانده من این است که ایشان به اشتباه خود اعتراف کنند و یادر آینده روشن سازند که با این کار خود چه امتیازی به نفع مردم گرفته اند. بهرحال ایشان دل من و میلیونها ایرانی مسلمان دیگر راشکستندوواقعا مرا بخاطر دفاعیات چندین ساله ام ازایشان در مقابل افراد واقعبین شرمنده کردند.خدوندا مرا ببخش که اینقدر ساده لوح بودم که به او رای دادم.

[علي- لي لي - October 17, 2003 06:48 AM]

به كوري چشم آدماي ترسو و بزدل و شغال سفتي (از اين كه براي رياست محترم جمهوري سابق اين القاب رو به كار بردم متاُسفم!!!)مثل خاتمي كه بيشعوري خودشونو به مردم ميچسبونن ....

×××شيرين عبادي××× ، برندهء جايزهء صلح نوبل، شيرزن ايران، افتخار ايران....در ميان استقبال با شكوه مردم آزاديخواه...
وارد خاك ايران شد...

عبادي قهرمان....
خوشامدي به ايران.....
**************************************************************************
مثل اينكه خاتمي باورش شده بايد جايزهء نوبلو ميدادن بهش از اين ظلميكه بهش شده خيلي ناراحته، واسه همين بيچاره داره دريوري ميگه....
آخي، نكنه بچه!! گريه نكنه!!... بيا.. بيا اين جي جي رو بگير باهاش بازي كن!!!...
سال ديگه بهترشو ميگيري... از اون خوب خوباها!!!...
ازاوناييكه خودت گفتي بارزشتر از اينه!!!...
نوبل ادبيات... فيزيك...شيمي...زيست... كامپيوتر...... فوتبال... نكنه بچه!!!

[aria bahmani - October 15, 2003 07:42 PM]

پيامي براي ف.م.سخن.با سلام از سبك نگارشت خيلي لذت بردم.لطفا آدرس وب لاگت را اعلام كن تا خواننده مطالبت باشيم

[Irani - October 15, 2003 06:45 PM]

Aghaye Khatami, ma bayad be koja rojoo konim ke begim g...h khordim behet raay dadim

[سپهر - October 15, 2003 06:41 PM]

من ازملت ايران بسيارشرمنده ام چون با حماقت تمام بادو شناسنامه به اين مردك دومرتبه راي دادم

[sina - October 15, 2003 06:35 PM]

be nazare man in dorost nist on ye mazooriathaii dare on tahte feshare

[مهدی اکبری - October 15, 2003 06:16 PM]

کاش آقای خاتمی زبان باز نمی کرد و به سکوت ابلهانه خویش ادامه می داد تا این افاضات مزخرف به سبک حسین شریعتمداری و کیهان را بر زبان جاری کنند.واقعا متاسفم که بالاخره او نیز وصلت با قدرت خانم را بر وصلت با ملت ترجیح داد. و گام در راه کیهان و کیهانیان گذاشت.حیف به اون اعتمادی که به این سید بی لیاقت کردیم. ضمنا یه فکری هم برای نشیمن آقای شریعتمداری نماینده محبوب ولی فقیه در روزنامه کیهان باید کرد که با سرمقاله دیروز خود نشان داد بد جوری بعضی جاهای این آقا سوخته که با هیچ وسیله ای قابل اطفا نیست . در ضمن از این که به سبک خود این آقا جواب دادم نه از ایشان که از خواندگان عذر خواهی می کنم ولی مثل اینکه با این حیوان انسان نما فقط باید با زبان خودش سخن راند.

[محمد - October 15, 2003 05:39 PM]

بهرحال از آنجايي كه روحانيون در طي اين 25 سالي كه برايران حاكم بوده اند تمام كارنامه آنان مملو از اشتباهات فاحش ناشي از بيسوادي و عدم اطلاع انها از سياست است و ملت ما از اين بابت بسيار صدمه ديده است اين گرفتن جايزه صلح براي خانم شيرين عبادي شايد تنها مورديي باشد كه كه اقدامات غلط اين ملايان مفيد واقعد شده و فردي را كه اين همه مورد آزار و اذيت قرار دادن شايد بدليل همين آزارها و تحمل مشكلات موفق به گرفتن نوبل شد انهاي هم كه مي گويند اين جايزه اهميت زيادي ندارد چرند مي گويند بايد گفت كه ما تا كي مي توانيم صبر كنيم تا شما مثلا در زمينه ادبيات و علوم و نظاير آن جايزه بگيريد حالا هم كه ايراني اين جايزه را گرفته است شما ايراد مي گيريد ؟ راستي اگر اين جايزه را به يك ملامثلا يكي از اين جناح راستي ها يا مثلا همين ملاي خندان خاتمي مي دادند بازهم اينطور حرف مي زديد ؟ حيف از اين مملكت كه در دست مشتي آدم بيسواد و بي وطن قرار گرفته كه به ياوه نام مقدس پيامبر و اسلام و خدا را هم بهانه فرصت طلبي هاي خود كرده اند در صورتيكه هزاران فرسنگ از خدا و پيامبر و اسلام فاصله دارند . اينها فقط در بد نام كردن نام اسلام استادند و با وجود اينها ما ئو مسلمانان نيازي به دشمن نداريم !

[kambiz - October 15, 2003 05:28 PM]

I never betted on Khatami,and now, it is more than obvious that I was right. This clergyman is no different from the rest of mullahs.A revised Islam will be possible only by non-clerics,by those muslims who understand that religion is a private issue ,by those politicians who believe that state affairs have nothing to do with religion;modern muslims like Shirin Ebadi.If some Iranian gurus,including dear Ali Keshtgar, are not able to grasp this fact,Intrnational community has already voted in favour of this fact.

[صادق - October 15, 2003 04:24 PM]

من تعجب ميكنم اين همه ادعاي حقوق بشررو دارند. ولي اونقدر بردبار نيستند كه يك حرف موافق رو بشنوند. همه انتظار دارند رئيس جمهورشون براشون به به چهچه كنه. و هر حماقتي رو تحسين كنه. واقعا كسي از خودش سوال نكرد ايا واقعا شيرين عبادي اينقدر موثر بوده در مسئله حقوق بشر دنيا و يا ما اينقدر براي اروپايي ها مهم هستيم كه يك جايزه رو به يك ايراني بدهند.اينهمه فعال حقوق بشر و اينهمه مبارز چه شاخصي واقعا باعث شد كه شيرين عبادي انتخاب بشه.

[جواد فرحي مشهدي - October 15, 2003 03:57 PM]

با سلامي گرم وبي پايان براي سرزميني بي پايان
ديگر با تمامي تمام ذهنمان با آن اميد بربادرفته مان با سعي وجهد خستگي ناپذيرمان در دير زماني كه سيدي , عزيز دلها بودو نامش دير زماني در كورسوي دلها مي درخشيد واندك اندك آتش عشقش چنان زوال رفت كه ديگر نه روحي ماند نه عشقي......
با نااميدي فهميديم با تمام زخمهاي تاريخ گذشته وحالمان با تمام تاولهاي تكه تكه سرزمينمان بدرستي فهميديم كه سگ زرد نيز برادر شغال است و بعدها وبعد ها....ما دردكشيديم رنج كشيديم بر سادگي قلبمان خنديديم و بر سخنانش دوباره تاملي بكنيم و با تمامي گذشته تاريخ بشريمان دوباره فهميديم كه جامي شوكران را نوشيده ايم و حالاخود را به ديوي خندان سپردهايم كه ديوان ستمگريدر پشت او پنهان گشته اند..... اما مي دانيم و مي دانيم با همه مردم بزرگمان با همه عشقمان. هنرمان. سرزمينمان وذره ذره خاك اسير شدهمان از گذشته بر بادرفته مان بر كورش و داريوش فراموش شده مان ميكوشيم و مي دانيم كه در راه آزادي عدالت برابري درستي راستگويي مرارتها رنجها وآزار بايد كشيديد ما ميدانيم آنچه مي ماند پرواز است پرنده مردني است
چه درست گفت شاعره فرهيخته و بزرگمان خانم پروين اعتصامي :: مردان بزرگ در دامان زنان بزرگ پديدار مي شوند و اي كاش ما كرور كرور زنان بزرگي مي داشتيم و هزار هزار زنان بزرگ باادب وبا فرهنگ وخردمندي وكوشايي را به سرزمينمان تحويل مي داديم واي كاش تاريخ سرزمينمان طوري ديگري رقم مي خورد .....
به سرور وپيشرو امروز زنان جهان خانم عبادي عزيز وتمامي آزادگان كه هيچوقت به آزادگي جفا نكردند و آنان كه هويت واصالت وبزرگي خود را تقيير ندادند وانراهيچوقت نفروخته اند ::
اندك اندك جمع مستان مي رسند
اندك اندك مي پرستان مي رسند
اندك انك زين جهان هست ونيست
نيستان رفتند هستان مي رسند
دلنوازان نازنازان در رهند
گلعذاران از گلستان مي رسند
لاغران خسته از مرعاي عشق
فربهان وتندرستان مي رسند

وبه آن سيدي كه نامش ديگر مايه افتخارم نيست و ديگر قلبم و روحم را نوازش نمي دهدو اي كاش واي كاش ذره اي .....

دوش از مسجد سوي ميخانه آمد پير ما
چيست ياران بعد از اين تقدير ما
ما مريدان رو بسوي كعبه چون آريم چون
روي سوي خانه خمار دارد پيرما
با دل سنگينت آيا هيچ در گيرد شبي
آه آتشناك و سوز ناله شبگير ما
در خرابات مغان ما نيز همدستان شويم
كاين چنين رفته ست در عهد ازل تقدير ما

[siamak - October 15, 2003 03:20 PM]

BABA, SHOMA RO BE KHODA VEL KONIND

[siamak - October 15, 2003 03:10 PM]

BABA SHOMA RO BE KHODA VEL KONIND

[روزبه - October 15, 2003 02:51 PM]

سلام
قبل از هر چيز بايد بگم كه از آقاي خاتمي عميقا دلخورم...من جز كساني بودم كه هميشه نسبت به ايشون خوشبين بودم و طرفدارشون بودم ولي ديگه من هم كم كم بريدم...اما نمي خوام با همون سرعتي كه خاتمي قهرمان و منجي شد، با همون سرعت هم منفور بشه. شايد بهتر باشه انقدر سريع تغيير موضع نديم...خاتمي اشتباه كرد، مي‌دونم...
دوم اين كه لطفا انقدر زود قهر نكنيم و از مشاركت كنار نكشيم...به اندازه‌ي يك تاريخ اين كار رو كرديم. آيا تا حالا نتيجه گرفتيم؟

[علی - October 15, 2003 02:50 PM]

به نام خدا جان وخرد

متاسفانه به علت ندادن آموزش صحیح فرهنگی ازقبیل : خانواده ، آموزش وپرورش ، صنعت ، اجتماعی و غیره ..
می ببینم که اگر یک ایرانی (بانو مهربان فرشته عبادی )که به عنوان یک ایرانی اصیل ویک مسلمان دلسوز برای آزادی،اخلاق ومعنویت قدم برداشته برای کشور ایران که هرروز شاهدآن هستیم که درلحظه ازاین روزگار تحت فشارهای داخلی وخارجی قرار گرفته و بانو مهربان ازنمایندگی ایرانیان جایزه صلح نوبل دریافت کرده بس افتخار و غرور آفرین است .
ازخداوند متعال خواهانم که دشمنان این سرزمین عزیزمان ایران باستان چه داخلی وچه خارجی را نابود کند

[mehran - October 15, 2003 02:14 PM]

با سلام خدمت همه سروران گرامی
اگر اجازه بدین من می خواستم نظر خودمو به سمع شما برسونم:
1-من خوشحالم که در رای گیری دور دوم ریاست جمهوری شرکت نکردم.
2-همچنین خوشحالم که خیلی ها از رایی که به آقای خاتمی دادند پشیمونن.
3-من چون نمی خوام مثل پدرم(که الان شرمنده است)شرمنده بچه هام باشم در انتخابات شرکت نمی کنم.
4-امیدوارم مردم ما از اشتباهات سابق خودشون(کارناوالهایی مثل 2خرداد یا 29 بهمن!!!!)درس گرفته باشن و با تحریم هر انتخاباتی در درون رژیم آدمخوار آخوندی آزادی ایران عزیز.ایران بزرگ.ایران زیبا.ایران ایرانی را تسریع کنند.
فصل خواب زمستانی گذشته/بهار را در یابید/ولی نه در زیر عبای سیاه شیاطین/بلکه در هوای مسیحایی آزادی/آنجا که هر کوچکی فرصت رویش / هر کس فرصت زندکی /و هر انسانی را حقوق برابر است
بکوشیم شرمنده کودکان و فرزندانمان نباشیم که هین سیه روزی ما از پدرانمان است.ما کودکان خود را خوشبخت می کنیم.
ای آزادی اگر مرا در شوقت هزار باره مثله کنند باز به شوقت فریاد خواهم زد.................

[حسن - October 15, 2003 02:07 PM]

سلام به همه ایرانیهای ازاد
به عنوان یک فارغالتحصیل مهندسی مکانیک از یک دانشگاه معتبر که چیزهایی از این مملکت دستم آمده است و خودم جز انسانهایی بودم که گول خورده و به این انسان زالو صفت رای داده ام از شما تقاضا می کنم که نه خود در انتخابات شرکت کنید و نه بگذارید که دیگران در انتخابات آتی شرکت کنند. یک غقیده که دارم این است که این آخوندها همگی زنا زاده هستند و اگر یکی از آنها یه زری زد در راستای اهداف پلید خود است

شاد باشید به امید ایران آباد
کوروش کبیر

[Arnin - October 15, 2003 01:51 PM]

دوست عزيز - وشين امينی

اولا که نوشته شما شباهت بسياری به گفته های ملاعمر و بن لادن دارد.
دوما اگر منظور شما از حيسيت بمعنای آبرو و اعتبار است بايد بگم که آنرا با ث مينويسند.
يعنی حيثيت - نه حيسيت!

[امير - October 15, 2003 01:30 PM]

نميدانم كجا خواندم كه :

از نشانه‌های سلامتی و زنده‌بودن يك سيستم (از بدن يك جاندار تا يك سيستم اجتماعی-انسانی بزرگ)، توان پاسخ‌دهی او به شرايط محيطی است. سيستمی كه نتواند پاسخگوی شرايط باشد و فاقد حساسيت‌های لازم برای تعامل با محيط باشد، قطعا از بين خواهد رفت. دقت كرده‌ايد كه چه زمانی به يك موجود، مرده می‌گوييم؟ زمانی كه هيچ واكنشی نسبت به محيط خود نشان نمی‌دهد!


آقايان شريعتمداري و خاتمي شما حداقل ۳ روز مرده بوديد.

[Mazdack - October 15, 2003 01:24 PM]

Ma tanha be in shereh Ferdosieh bezorg aktefa mikonam.
Sare badsegalan bebar dashtan. Az eshan omide behi khastan
Sare reshteh khish gom kardan ast. Be jeibandaroon mar parvardan ast.
.Derakhti ke takhast vey ra seresht
Garash barneshani be baghe behesht.
.Gar az joye kholdash behangame ab
.Be bikh angabin rizi o shahde nab
.Saranjam gohar bebar avarad
Hamon mivahe talkh bar avarad.

[behnam - October 15, 2003 01:09 PM]

tosiyeye samimane be agaye khatami
az mardom-e Iran, Khanom-e Ebadi wa komiteye solhe nobel mazaratkhahi konid.

[behnam - October 15, 2003 01:03 PM]

tosiyeye samimane be agaye Khatami
az khanom-e ebadi, mardom-e Iran wa komiteye nobel mazaratkhahi konid

[رضا م - October 15, 2003 12:41 PM]

پاسخی به خانم نوشين و ساير کسانيکه هنوز خاتمی پرست هستند: اولا ايشان ديگر 20 ميليون رای ندارد و با خوشبينی تعداد کل طرفدارانش در تهران باندازه آرای آقای تاجزاده است در انتخابات شورا(5% بزور). ايشان به رای ما خيانت کرد و مصلحت را برتر از حقيقت ديد و جبونی نشانداد پس لايق هرچيزيست که برسر او بيايد. ضمنا برندگان صلح نوبل صهيونيست نيستند: کارتر - کوفی عنان - ياسر عرفات - مادر ترزا - لخ والسا - ويلی برانت - مارتين لوتر کينگ - دالايی لاما - آلبرت شوايتزر - هامرشولد و خيلی های ديگر صهيونيست و نوکر استکبار و غيره نبوده اند همانگونه که خانم دکتر عبادی نيست.
اين افتخاريست بزرگ برای ايران و ايرانيان ولو خيلی ها (حزب الله - حسين خان شريعتمداری - خاتمی و ...) بخواهند آنرا کوچک بنمايانند.
ضمنا" , قضيه افاضات خاتمی و تلاشهای دوستانش در ماستمالی کردن آن نشانداد که اصلاح طلبان ظاهری و دولتی در سانسور و شانتاژ و دروغگويی چيزی از دوستان محافظه کارشان کم ندارند. همانطور که در سوء استفاده از شغل و فساد مالی نيز نداشته اند. دادگاه شهرام خان جزايری که از يادمان نرفته.

[رضا ترابی - October 15, 2003 12:36 PM]

آقای خاتمی گند بزرگی زد!
ایشان هیچ نمی گفتند خیلی سنگین تر بودند.

[saeed koshyaree - October 15, 2003 12:32 PM]

من از اين همه تعجب يادداشت نويسان متعجب شدم.خاتمي سالهاست كه ماهيت خود را بروز داده فقط اين خوش خيالي ما ايرانيان است كه كمتر به عقل و استدلال رجوع ميكنيم.او نقش مردم فريبي خود را دجالانه خوب بازي كرد.اكنون كه واقعيتها از پرده برون افتاده بايد هوشيار بود كه فريب ترفندهاي نو حكومت دجالان را نخورد.اكنون زمان جرم زدايي فرا رسيده است.اين آخرين فرصت است.تاريخ تا ابد به فرصت سوزاني چون ما ترحم نخواهد كرد.بايد با كمك يك اجماع جهاني اين لكه ننگ بر دامان بشريت را براي هميشه پاك كرد.دوباره فريب نخوريم.

[فهيمه. م - October 15, 2003 12:31 PM]

آقاي خاتمي،بله درست است مردم ايران از موفقيت خانم عبادي احساساتي شدند. اصولا ما مردمي احساساتي هستيم اگر نبوديم با ديدن اشكهاي تو در تلويزيون راي دوم را به پايت نمي ريختيم.دوستت داشتيم، تو شبيه آخوندهاي ديگر نبودي، مثل بقيه حرف نمي زدي،مثل آنها نمي نشستي، راه نمي رفتي،متين و موقر بودي، ولي چه شده كه از مردم روز به روز دورتر شدي نمي دانيم.ديگر به زبان آنها حرف نمي زني، سخنان كساني را تكرار مي كني كه مورد نفرت مردمند.ما همان خاتمي سال 76 را ميخواهيم.نه تو را.ديگر دوستت نداريم.

[مهدی .ت - October 15, 2003 12:20 PM]

برای رئیس جمهوری که که رئیس قبیله شد
هر گاو گند چاله دهانی آتشفشان روشن خشمی شد .
این گول بین که روشنایی آفتاب را از ما دلیل می طلبد
خورشید را گذاشته می خواهد با اتکا به ساعت شماطه دار خویش
بیچاره خلق را متقاعد کند که شب از نیمه نیز برنگذشته است.
طوفان خنده ها

[morteza - October 15, 2003 11:58 AM]

aghaya khatami shoma chara:shoma ra beonvan yak ansane frihkhte mishnakhtam ke tang nazar nist be har hal hamon sokote chand rozeya shoma behtar az in nazaratan bod fogholadeh tang nazaraneh dar khlvatatan dar hozore khoda bishtar fakr konid haghsh bod be in zan danshmand tabrik migoftid

[محمد-ع - October 15, 2003 11:46 AM]

بنام او
بي مقدمه ميرم سر اصل مطلب
از آخوندها بيش از اين توقعي نيست . كساني كه با كمترين هوش و استعداد راهي جز حوزه برايشان نيست (طبق آمار حوزه ايها از كمترين استعداد برخوردارند)
مسلما" جز اين نميگويند . اگر حكومت آخوندي نباشد ختمي نيست , خامنهاي نيست, وووو تمام همفكران ايشان نيز نيستند پس نبايد توقعي داشت .
خواهش ميكنم براي نجات ايران و زدن تو دهني به خاتمي و همفكرانش التماس ميكنم پاي صندوق راي نرويد حتي اگر كانديد خانم عبادي بود چرا‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍. زيرا رفتن پاي صندوق راي مشروئيت دادن به اين نظام است . به خاطر جوانهاي دربنمان ,كتك خوردمان,به خاك و خون كشيده شدمان نا فماني مدني بكنيد . راي ندهيد در مراسم جشن و عزا شان ترويد ,به ديدن بتزيها در باشگاهها نروييد , سينما نرويد وووو.... به خدا همين كارها آنها را ازبين ميبرد و يا سرعت نابوديشان را بيشتر ميكند . همين بس كه با راي ندادن در شورا ها با چه بحران بين المللي مواجه شدند پس نافرماني مدني را به عنوان مبارزه سالم وبيدردسر با بيشترين نتيجه را در پيش بگيرييد .

به امييد ازادي ايران و ايراني
وسربلندي بيشاز پيش براي خانم عبالدي و تمام زنان و مردان آزاده ايران.

[redhat - October 15, 2003 11:43 AM]

سلام بسیار ممنون از لینک شما به این سایت (ایمیل که جواب نمیدین مجبور شدم اینجا بنویسم با عرض شرمندگی)

[وحيد رضا - October 15, 2003 11:38 AM]

خاتمي هم به جمغ اوباش پيوست ولي
گر هنرمند از اوباش جفايي بيند - تادل خويش نيازارد و در هم نشود
سنگ بد گوهر اگر كاسه زرين بشكست - قيمت سنگ نيفزايد و زر كم نشود

[حامد - October 15, 2003 11:27 AM]

آقاي اميني هيچ دقت كردي در مورد شما هم قضيه شكلات مصداق دارد؟شما هم شكلات را از امثال بادامچيان و شريعتمداري گرفته ايد و بي آنكه فكر كنيد چه بر سرتان دارد مي آيد جملات آنان را نشخوار مي كنيد.اغلب مردم ايران و همه جهان اشتباه مي كنند و آقايان موتلفه و چاقو كشها و چماق بدستهاي انصار به راه راست مي روند؟!!!

[اف - October 15, 2003 11:06 AM]

باید از شنیدن این صحبت از زبان خاتمی خوشحال باشیم که بالاخره یک بار دیگر به همه ملت ایران ثابت شد که نباید تحت هیچ شرایطی به آخوند ها (و آخوندهای بدون لباس) اعتماد کرد.و نباید با طناب پوسیده آنها (چه در داخل کشور و چه در خارج کشور)به چاه رفت.

[اف - October 15, 2003 11:02 AM]

باید از شنیدن این صحبت از زبان خاتمی خوشحال باشیم که بالاخره یک بار دیگر به همه ملت ایران ثابت شد که نباید تحت هیچ شرایطی به آخوند ها اعتماد کرد.و نباید با طناب پوسیده آنها (چه در داخل کشور و چه در خارج کشور)به چاه رفت.

[وشين اميني - October 15, 2003 10:43 AM]

سخنان جناب آقاي خاتمي عين حقيقت است آيا تا بحال طي 30،40 سال گذشته غير از عوامل ونوكرهاي استكبار جهاني همانند سادات وبگين وغيره از اين جايزه دريافت نمودند اگر ملاك دادن جايزه صلح بود شخصيتهاي زيادي بودند كه براي صلح جهاني كار كردند واستحقاق اينگونه عناوين را داشتند ومردم دنيادر قلبهايشان به جايزه محبت ووفاداري دادندلذانبايد دل خوش داشت به جوايزي كه شياطين براي اميال حيواني خود دارند دل خوش داشت مانند مردي كه بافريب دختر خردسال ودادن شيريني وشكلات به تجاوز مي كند وبچه بخيال اينكه هديه اي دريافت كرده در حاليكه همه حيسيت خود را در مقابل چند شكلات برباد داده است.

[مهران - October 15, 2003 09:38 AM]

در خصوص سخنان اخیر خاتمی به بیت زیر اکتفا میکنم:
ما زخاتم چشم یاری داشتیم
خودغلط بودآنچه می پنداشتیم!

[م.ا - October 15, 2003 09:33 AM]

صحبت خاتمي نشان داد كه ملت ايران نبايد هرگز بدنبال قهرمان بگردد

[تواب دوم خردادى - October 15, 2003 09:32 AM]

آخوند ها افزون بر تمام تردستى ها يک ويژگى بارز ديگر هم دارند ، آن اين است که گندى که ميزنند با حلاوت تمام نوش جان ميکنند تا اثبات کنند که اصلا گندى در کار نبوده است! تلاش هاى آقاى ابطحى و دوستان رياست جمهورى نامحبوب و نامردمى در نوش جان کردن گند آقاى خاتمى قابل تقدير است. گواراى وجود باد، به قول همکارتان ملا نصرالدين بويش را چه ميکنيد؟!

[Arooshka - October 15, 2003 09:27 AM]

گر بدی گفت حسودی و رفيقی رنجيد
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنيم!

آقای خاتمی نيز عضوی از طبقه هيات حاکمه و طبقه روحانيـ است و بديهی است که چاقو هيچوقت دسته خودش را نميبرد.
حالا که فشارهای بين المللی از يکسو و نارضايتی عمومی توده مردم ايران از سوی ديگر، ريشه های نظام مقدس آقايان را نشانه رفته است بديهی است
که ايشان هم احساس خطر کرده و همان عکس العملی را نشان دهد که آقای حسين شريعتمداری و بادامچيان بروز ميدهند.
بنظر من اين فرصتی تاريخی برای جامعه ايران بود تا بشناسد و بداند که گذشت زمان و بازی تاريخ سره را از ناسره و کذاب را از صالح جدا ميسازد.
انتخاب خانم عبادی را افتخاری برای ميهنم و خودم ميدانم ولی از اينکه دو دوره به خاتمی رای دادم پشيمان نيستم. زيرا انتخاب او بود که آشکار ساخت
که ظرفيت اين مجموعه برای بهبود و اصلاحات تا چه حدی پايين است. راستی اگر خاتمی و جريان همراهش نبود بازهم باور ميکرديم که تمام اين مجموعه
اصلاح ناپذير است؟

[تواب دوم خردادى - October 15, 2003 09:26 AM]

آخوند ها افزون بر تمام تردستى ها يک ويژگى بارز ديگر هم دارند ، آن اين است که گندى که ميزنند با حلاوت تمام نوش جان ميکنند تا اثبات کنند که اصلا گندى در کار نبوده است! تلاش هاى آقاى ابطحى و دوستان رياست جمهورى نامحبوب و نامردمى در نوش جان کردن گند آقاى خاتمى قابل تقدير است. گواراى وجود باد، به قول همکارتان ملا نصرالدين بويش را چه ميکنيد؟!

[احمد - October 15, 2003 09:24 AM]

از صحبتهاي آقاي خاتمي0 ايشان شگفت زده شده ام. ايشان مبتكر گفتگوي تمدنها بودند و از صلح و دوستي و تبادل انديشه ها صحبت مي كردند. حالا چرا براي ايشان جايزه صلح نوبل كم اهميت است. آيا واقعا ايشان به تقابل انديشه ها فكر مي كنند يا به جنگ و خونريزي علاقه مند شده اند ؟

[محمود از زنجان - October 15, 2003 09:22 AM]

با سلام
بنده بعنوان يك ايراني به هموطنان كه در اين باره مطلب مي نويسند عرض مي كنم اينقدر زود عجله نكنيد وافراد مهم وبا شخصيت همچون رياست محترم جمهوري راكه با راي 20 ميليوني در اين جايگاه قرار گرفته ترور شخصيت نكنيد چگونه بخود اجازه مي دهيد كه به 20 ميلون ايراني توهين نماييد وقتي كه تحمب نظر مخالف را نداريد چه فرق با محافظه كاران به اصطلاح خودتان داريد.ومطمئن باشيد كه اين 20 ميلون ايراني شماها را نخواهد بخشيد واگر اعتقادي به اين مردم نداريد پس اينقدر حرف از حقوق بشر وازادي دم نزنيد واقعا متاسفم كه مدافع حقوق بشر شما ها هستيد اگر خانم عبادي نيز هم نظر شماهاست پس واي به اين جايزه كه انشائا.. كه اينطور نباشد .با تشكر

[محمود از زنجان - October 15, 2003 09:18 AM]

با سلام
بنده بعنوان يك ايراني به هموطنان كه در اين باره مطلب مي نويسند عرض مي كنم اينقدر زود عجله نكنيد وافراد مهم وبا شخصيت همچون رياست محترم جمهوري راكه با راي 20 ميليوني در اين جايگاه قرار گرفته ترور شخصيت نكنيد چگونه بخود اجازه مي دهيد كه به 20 ميلون ايراني توهين نماييد وقتي كه تحمب نظر مخالف را نداريد چه فرق با محافظه كاران به اصطلاح خودتان داريد.ومطمئن باشيد كه اين 20 ميلون ايراني شماها را نخواهد بخشيد واگر اعتقادي به اين مردم نداريد پس اينقدر حرف از حقوق بشر وازادي دم نزنيد واقعا متاسفم كه مدافع حقوق بشر شما ها هستيد اگر خانم عبادي نيز هم نظر شماهاست پس واي به اين جايزه كه انشائا.. كه اينطور نباشد .با تشكر

[dariushagha - October 15, 2003 09:17 AM]

اي بابا ملت, مگر خاتمي و دارو دستگاش آدمند؟؟.اصلا جمهوري آشغال اسلامي مردود هست... شما از جماعت آخوند چه انتظاري داري؟؟ آخوندها همشون آدمهاي منحرف و گدا هستند.. اگر آدم بودند كه آخوند نميشدند.

[dariushagha - October 15, 2003 09:17 AM]

اي بابا ملت, مگر خاتمي و دارو دستگاش آدمند؟؟.اصلا جمهوري آشغال اسلامي مردود هست... شما از جماعت آخوند چه انتظاري داري؟؟ آخوندها همشون آدمهاي منحرف و گدا هستند.. اگر آدم بودند كه آخوند نميشدند.

[dariushagha - October 15, 2003 09:14 AM]

اي بابا ملت, مگر خاتمي و دارو دستگاش آدمند؟؟.اصلا جمهوري آشغال اسلامي مرود هست... شما از جماعت آخوند چه انتظاري داري؟؟ آخوندها همشون آدمهاي منحرف و گدا هستند.. اگر آدم بودند كه آخوند نميشدند.

[م.ج - October 15, 2003 09:14 AM]

خاتمي هم ماهيت كثبف و ارتجاعي خودش را آشكار كرد....اما ايران با امثال عبادي ها زنده خواهد بود...به اميد ايراني آباد به اميد ايراني آزاد...

[مجتبي - October 15, 2003 09:07 AM]

جايزه اي كه تا به حال اكثر برندگان آن از صهيونيست ها بوده اند هيچ ارزشي ندارد. اگر كسي باور ندارد به اسامي كساني كه در اين 103 سال جايزه را گرفته اند مراجعه كند. خاتمي حرف حقي زده است.

[نسيم آزادي - October 15, 2003 07:59 AM]

لبخندي تلخ :-(

پيام رياست جمهور آقاي خاتمي را خواندم. لبخندي تلخ از ابتدا تا انتهاي پيام بر لب داشتم. سپاس پروردگار را كه حداقل ايشان از اين مساله خوشحالند!

راستي معناي مصلحت چيست؟

بهرحال از انصاف بدور است كه نگوئيم همو بود كه جرقه آموختن در برابر سخن غيرموافق تاب داشتن را در برخي از ما ايجاد نمود.

پاينده باد آزادي

پي اس : چرا درباره اين پيام نميشد نظري داد؟


[fatemeh - October 15, 2003 06:25 AM]

سلام این حرف خاتمی شلیک نهایی بود.من یکی از شدیدترین طرفدارانش بودم اما دیشب باز هم افسئس خوردم از وقت که برای اصلاحات من در اوریش گذاشته بودم. ای کاش به جای ان یک زبان دوم یاد گرفته بودم. باز هم شرمنده شدم از همه انانی که به خاتمی دعوتشان می کردم. من گول خورده بودم. البته خاتمی از اول اینطور نبودو یا ان موقع نقش بازی میکرد یا الان قدرت مزه کرده اما عمق فاجعه نظرش را بینید وقتی الویزیون هم مجبور می شود قسمت های تلخ کلامش را سانسور کند. کار به جایی رسیده که لاریجانی باید به فکر وجهه مردمی خاتمی باشد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

[شهرام عدیلی پور - October 15, 2003 06:19 AM]

شغالی
گر
ماه بلند را دشنام گفت -
پیران شان مگر
نجات از بیماری را
تجویزی اینچنین فرموده بودند.
فرزانه در خیال خودی
اما
آن که به تندر پارس می کند
گمان مدار که به قانون بوعلی
حتا
جنون را
نشانی از این آشکاره تر
به دست کرده باشند.


واقعا برای آقای خاتمی متاسفم.واقعا متاسفم.من هم رای خود را از او پس می گیرم.حیف از آن همه شور و نشاط که به پای او ریخته شد.حیف از آن همه زحمت ها که خانم عبادی و زنان ایران برای پیروزی او در انتخابات کشیدند.آقای خاتمی راست می گوید هر حادثه ای ارزش سخن گفتن ندارد.مثلا درگذشت بزرگ مرد ادبیات معاصر ایران احمد شاملو یا درگذشت گلشیری یا قتل نویسندگان و فرهیختگان ایرانی یا دستگیری دانشجویان و روزنامه نگاران.تنها حوادثی مثل مرگ اسدالله لاجوردی یا ترور آیت الله حکیم یا مرگ یک امام جمعه ی پیر و ناشناس در دور افتاده ترین روستاهای ایران ارزش سخن گفتن دارد.یا گرفتاری سفیر سابق ایران که آقای خاتمی سراسیمه و دست پاچه نمی فهمد چطوری بپرد روی صحنه و با خشم و تعصب سخن بگوید.واقعا شرم آور است.اما غمی نیست شیرین عبادی چون ماه در آسمان ایران می درخشد و کام جان مان را شیرین کرده است.بگذار آقای خاتمی هم این گونه سخن بگوید.هر کسی بر طینت خود می تند.

[ف.م.سخن - October 15, 2003 04:02 AM]

در صفحه 2 روزنامه ايران، که فردا صبح به دست مردم می رسد نقل قولی از آقای ابطحی درج شده با اين تيتر که: "خاتمی به سوءاستفاده از سخنانش در باره شيرين عبادی اعتراض دارد". ايشان فرموده اند:"خدشه دار کردن ابراز خوشحالی رئيس جمهور از اين مساله (يعنی گرفتن نوبل صلح) مورد نقد و اعتراض است". بعد به اين سخنان مشعشع افزوده اند که " اين روح سخنان امروز ايشان بود که بر منافع اين انتخاب تاکيد کردند". و در پايان ابراز داشته اند که "اگر بعضی بخواهند که با ترفند های ژورناليستی روح سخنان آقای خاتمی را که ابراز خوشحالی بود خدشه دار کنند، مورد نقد و اعتراض رئیس جمهور است"...

نگارنده اين سطور، ف.م.سخن، به عنوان يک شهروند درجه سه، بعد از خواندن اين اظهار نظر، با کمال تعجب و تحير گفت: "جل الخالق!"

او در مصاحبه ای که خودش با خودش ترتيب داده بود، گفت: "با درود به روح مطهر رهبر کبير انقلاب و بنيان گذار جمهوری اسلامی، و با سلام حضور رهبر معظم، حضرت آيت الله خامنه ای، و با درود به روان پاک شهدای انقلاب و جنگ تحميلی، من، ف.م.سخن، به عنوان يک شهروند درجه سه، از اين که می توانم نظرم را در دمکرات ترين کشور جهان ابراز کنم بسيار خوشحالم".

او سپس اضافه کرد:"البته واضح و مبرهن است که انقلاب شکوهمند اسلامی ما با مشت های پی در پی ئی که نثار شرق و غرب کرده، و کمونیسم را به ديار عدم فرستاده، و امپرياليسم را نيز عن قريب به ديار عدم خواهد فرستاد، برکات بسياری داشته، ولی به عنوان يک مسلمان انقلابی با داشتن شونصد درصد معلوليت ذهنی سوال می کنم که چرا مسئولان ما درست مثل آدم حرف نمی زنند آدم بفهمد چه می گویند؟ چرا يک جوری حرف می زنند که آدم مجبور شود، به "روح" سخنان برسد و از ظاهرسخن چیز ديگری دستگيرش شود. معنی نوبل صلح ارزش چندانی ندارد در قاموس آقايان چيست؟ معنی اش اين است که يعنی خيلی ارزش دارد؟؟؟ اينکه تلگرام تبريکی يا پيامی شفاهی برای خانم عبادی فرستاده نمی شود، معنی اش اين است که يعنی تلگرام و پيام فرستاده شده است؟؟؟ اينکه نمايندگان مجلس که خودشان طرفداران رئيس جمهورند از سخنان ايشان جوش آورده اند و مجلس و یا لااقل راهروهای مجلس متشنج شده است به خاطر همين نفهميدن روح بوده و اگر می فهميدند جشن و سرور بر پا می کردند؟؟؟".

وی که از شدت شرم و حيا سرخ شده و عرق کرده بود افزود:" اينکه در ستون بغل دستی اظهارات آقای ابطحی از قول رئيس جمهور محبوب آمده که "در زمينه های علمی کاملا ملاک های علمی و واقعی رعايت می شود و واقعا برندگان علمی جايزه نوبل برجسته ترين دانشمندان جهان هستند" و درست بعد از اتمام اين جمله رفته سراغ سفر قريب الوقوع البرادعی و اصلا نگفته که چرا چنين جمله ای را شروع کرده و منظورش چی بوده، و خب آنهابرجسته ترين هستند که هستند؛ چه ربطی دارد به خانم عبادی و جايزه صلح او؟ آيا ما به عنوان یک شهروند درجه سه، بلکه درجه چهار بی سوات(!) آيا حق داريم که دچار کمی سردرگمی و آن طور که آقای سجادی می گويد، روانپريشی نارسيسيستی شويم؟"

نام برده بلافاصله اظهار داشت:"مرگ بر ولایت... ببخشيد ضد ولايت فقيه!"

و در خاتمه گفت:"اميدوارم مسئولان به جانبازی شونصد درصدی من توجه داشته باشند و زياد حرف هايم را به دل نگيرند، چنانکه امام حرفهای آقای خامنه ای را در باره سلمان رشدی مرتد به دل نگرفتند..."

ادامه اين گفتگو را بعدا می خوانيد چون ممکن است مسئولان گويا از طولانی شدن اين نوشته خوششان نيايد.

اما با عرض پوزش دو جمله هم در ذيل همين نوشته اضافه کنم. ای ميل های زيادی از خوانندگان نظرها، دريافت کردم که مرا مورد لطف قرار داده بودند. برخی نظرهايشان را با ای ميل جواب دادم و برخی ديگر را که جنبه عمومی دارد همين جا جواب می دهم، که برای ديگران هم روشن شود:

- من نبوی نيستم ولی نبوی را دوست دارم (منظورم مرتضی و بهزاد نيست؛ سيد طنزنويسان است و نمی خواهم خدای نکرده کتاب ديگری به نام "سالن هفت" بنويسد؛ به قول خودش شونصد تا علامت تعجب)
- من طنز نويس روزنامه ها نبوده و نيستم و هرگونه رابطه ای را با روزنامه ها، مثل آقای ابطحی شديدا تکذيب می کنم.
- من آدمی جدی هستم و هميشه مقالات علمی و جدی نوشته ام. اما اين چند وقت صحبت ها اين قدر بامزه و شوخ طبعانه بوده که از من جدی، يک طنز نويس ساخته! موضوعات خود به خود اين قدر بامزه است که نيازی به کار اضافه ندارد و کافی است نقل شود!

با تشکر از صبر و حوصله مسئولان گويا.

[aria - October 15, 2003 03:37 AM]

MASOOLINE MOHTARAME SITE GOOYA BAYAD PASOKHGOO BASHAND KE CHERA DONBALAKE ZIRE MOSABEHEYE KHATAMI RA BASTAND: IN MARDOM VELKONE KASI NISTAND

[ARIA - October 15, 2003 03:35 AM]

MASOOLINE MOHTARAME SITE GOOYA BAYAD PASOKHGOO BASHAND KE CHERA DONBALAKE ZIRE MOSABEHEYE KHATAMI RA BASTAND: IN MARDOM VELKONE KASI NISTAND

[aria - October 15, 2003 03:32 AM]

MASOOLINE MOHTARAME SITE GOOYA BAYAD PASOKHGOO BASHAND KE CHERA DONBALAKE ZIRE KHABARE MOSABEHEYE KHATAMI RO BASTAND: IN MARDOM VELKONE HICHKAS NISTAND

[kazem ghanbari - October 15, 2003 03:05 AM]

Khatami to yek ashghal hasti

[Hossein - October 15, 2003 02:58 AM]

Mr Khatami we know :azadi andishe ba rish o pasham nemishe

[ب.غ - October 15, 2003 02:35 AM]

دوستان تعجب نکنیدتنها فرق این مردک با هنهای دیگر این بود که امثال رفسنجانی و جنتی شمشیربای مردم از رو بسته هند واین یکی بنا به مصلحت وشرایطی که نظام در ان گرفتار امده بودو اکنون بر هیچکس پوشیده نیست شمشیرش را بای مدتی موقت از زیر بسته بود که بمراتب خطرناکتراز همپالگیهایش بود وبهی سعادت که هرروزه شرایطی پیش امد که شمشیر این ملعون درپیش مردم هویدا شده

[حسین - October 15, 2003 01:51 AM]

غروب خاتمی اندوهناک است. ایکاش او همان بود که هست و نه این که حالا در چهاردیواری ولایت مطلقه فقیه خود را روز به روز ویران تر می سازد. او امید مردم بود. امیدها را بر باد داد و این بزرگترین گناه اوست. افسوس ......
اما چه باک که غروب خاتمی با طلوع عبادی همراه است. پس امیدمان را زنده نگاه داریم.
عبادی را بر سکوی رهبری جنبش دموکراسی ایران بنشانیم.
آینده از آن ماست.

[O.M - October 15, 2003 01:42 AM]

THANK YOU KHATAMI
For taking your nice looking mask off and showing us all the monster living behind it

You are gone..., Your are finished..., You are fired..., people are much smarter than you all think

[بهنام - October 15, 2003 12:51 AM]

با اين اظهار نظر احمقانه خاتمی در مورد جايزه صلح نوبل, حداقل تکليف اصلاحات مشخص شد و معلوم شد که منظور از اصلاحات, پشم برای کلاه يک سری ديگر از اراذل و اوباش رژيم است. از اينکه در شناسنامه ام لکه ننگين شرکت در دو دوره اخير انتخابات رياست جمهوری ثبت شده است, در پيشگاه تاريخ شرمسارم.

[arya - October 15, 2003 12:46 AM]

vaghean az 2ta raii ke be khatami dadam khejalat mikesham khob oonam belakhare taiid shodeye shoraye negahban boodo az zire daste jannati rad shod
BIAIID DAR IN MARHALE AZ ENTEKHABAT SHERKAT NAKONIM TA DIGE BE SHERKATE MILLIONIYE MARDOM NANAZAN.

[طرفدار آزادی - October 15, 2003 12:43 AM]

با سلام به همه دوستان.
به نظر من موضع آقای خاتمی خیلی هم دور از انتظار نبود چرا که ایشان هم جزیی از این نظام هستندوهیچ گاه عملی برخلاف عمل رهبر انجام نمی دهند.در این مملکت اگر کسی جایزه ای در مسابقات قران یا تواشیح و ... دریافت کند مستحق تعریف و تمجید است . در این مملکت دزدان بیت المال و آقازاده ها شایسته تکریم هستند نه انسانی وارسته با تفکر و اندیشه ازادی خواهی.به نظر من خانم عبادی افتخاری است بر تاریخ ایران زمین و نه افتخاری برای تاریخ 25 ساله جمهوری اسلامی . افتخار جمهوری اسلامی سلیمان پورها و امامی ها هستند.

[Nava - October 15, 2003 12:42 AM]

i just got back home from orly airport in paris. there was a ceremony for shirin ebadi who was leaving paris for tehran on iran air at 2:40 pm. a couple of hundred people showed up at the iran air counter and at the check in point. it was very moving. iranians are reminded of their lost national pride, after so many years of humiliation by the mullahs and by the international community as a result of the mullahs' actions.

i am glad that khatami is showing blatantly on whose side he is. his statement about the "unworthiness" of the noble peace prize follows the same logic that made him praise assadollah lajevardi as a martyred soldier of islam a few years ago. gooya news published an article by hossein shariatmadari, a former interrogator and torturer in the evin prison who is now in charge of keyhan newspaper. the affinity between khatami's and shariatmadari's positions are very obvious.

[Nava - October 15, 2003 12:41 AM]

i just got back home from orly airport in paris. there was a ceremony for shirin ebadi who was leaving paris for tehran on iran air at 2:40 pm. a couple of hundred people showed up at the iran air counter and at the check in point. it was very moving. iranians are reminded of their lost national pride, after so many years of humiliation by the mullahs and by the international community as a result of the mullahs' actions.

i am glad that khatami is showing blatantly on whose side he is. his statement about the "unworthiness" of the noble peace prize follows the same logic that made him praise assadollah lajevardi as a martyred soldier of islam a few years ago. gooya news published an article by hossein shariatmadari, a former interrogator and torturer in the evin prison who is now in charge of keyhan newspaper. the affinity between khatami's and shariatmadari's positions are very obvious.

[محمد صادق شفیعی - October 15, 2003 12:41 AM]

با نام و ياد خدا
من نمي دانم كه ما ايرانيها جرا اين همه فراموش كاريم همه كارها يادمان مي رود يادمان مي رود كه در ايران هستيم هيجكس قانون نمي شناسد هردمبيل است حكام را از آسمان نيامده اند جه بسا بجايشان بوديم ما بيشتر از آنها مي دزديدم اشكال مان با رفتن اينها حل نمي شود بايد جامعه اصلاح شود (اصلاحات ) قانون مورد احترام شود همه ما اكر قانوني نباشد خدا را هم بنده نيستيم (احترام به قانون خانم شيرين عبادي نكته ظريفي را در جواب كزارشكر زيرك نيويورك نايمز داد كفت من به قانون ايران ولو مخالف عقايدم احترام مي كزارم(بحث بوشش اشان در فرنسه) اين بروسه زمان مي خواهد افكار انحصار ظلبي در روشنفكر ترين اقشار جامعه به وفور وجوى دارد مخصوص انصار حزب الله نيست أنها فقظ قدرت را دارند قدر خاتمي را بدانيد ما ايرانيها هميشه مردان بزرك را به زير خاك مي كنيم بعد آنها را در تاريخ مي آوريم دكترين خاتمي تنها راه برون رفت از اين بيقوله بازار است نه امريكا دلش براي ما سوخته نا آن خائنيني كه دل به حمله كابوهاي وحشي كرده اند
نكزاريد تاريخ دوباره سرنوشت مصدف و امير كبير را بنويسد

[Nava - October 15, 2003 12:41 AM]

i just got back home from orly airport in paris. there was a ceremony for shirin ebadi who was leaving paris for tehran on iran air at 2:40 pm. a couple of hundred people showed up at the iran air counter and at the check in point. it was very moving. iranians are reminded of their lost national pride, after so many years of humiliation by the mullahs and by the international community as a result of the mullahs' actions.

i am glad that khatami is showing blatantly on whose side he is. his statement about the "unworthiness" of the noble peace prize follows the same logic that made him praise assadollah lajevardi as a martyred soldier of islam a few years ago. gooya news published an article by hossein shariatmadari, a former interrogator and torturer in the evin prison who is now in charge of keyhan newspaper. the affinity between khatami's and shariatmadari's positions are very obvious.

[محمد صادق شفیعی - October 15, 2003 12:41 AM]

با نام و ياد خدا
من نمي دانم كه ما ايرانيها جرا اين همه فراموش كاريم همه كارها يادمان مي رود يادمان مي رود كه در ايران هستيم هيجكس قانون نمي شناسد هردمبيل است حكام را از آسمان نيامده اند جه بسا بجايشان بوديم ما بيشتر از آنها مي دزديدم اشكال مان با رفتن اينها حل نمي شود بايد جامعه اصلاح شود (اصلاحات ) قانون مورد احترام شود همه ما اكر قانوني نباشد خدا را هم بنده نيستيم (احترام به قانون خانم شيرين عبادي نكته ظريفي را در جواب كزارشكر زيرك نيويورك نايمز داد كفت من به قانون ايران ولو مخالف عقايدم احترام مي كزارم(بحث بوشش اشان در فرنسه) اين بروسه زمان مي خواهد افكار انحصار ظلبي در روشنفكر ترين اقشار جامعه به وفور وجوى دارد مخصوص انصار حزب الله نيست أنها فقظ قدرت را دارند قدر خاتمي را بدانيد ما ايرانيها هميشه مردان بزرك را به زير خاك مي كنيم بعد آنها را در تاريخ مي آوريم دكترين خاتمي تنها راه برون رفت از اين بيقوله بازار است نه امريكا دلش براي ما سوخته نا آن خائنيني كه دل به حمله كابوهاي وحشي كرده اند
نكزاريد تاريخ دوباره سرنوشت مصدف و امير كبير را بنويسد

[م.ه. - October 15, 2003 12:31 AM]

خاتمی دو رای من را پس بده.
ضمنا از تمام ملت ايران برای رای دادن به اين مردک شرمنده ام.

[گمنام - October 15, 2003 12:30 AM]

ملا، ملا است. اگر این جماعت آدم بودند، حداقل مثل آدم لباس می پوشیدند؛ نه اینکه 10 متر پارچه رو سر و کولشون بکشند.

[sasan - October 15, 2003 12:28 AM]

:(
yani in aghaye khatami hast?
bavaram nemishe

[sasan - October 15, 2003 12:16 AM]

:(
bavaram nemishe in khatami bashe

[كشوري - October 15, 2003 12:06 AM]

من كه متوجه نميشوم چرا سايت محترم گويا قسمت دنبالك و كامنت را در سخنراني خاتمي بسته است. اگر دوستان توضيح ندهند، اجبارا خود حقير حدس و گمانهايي خواهم زد.

[Mazdak - October 14, 2003 11:54 PM]

Kalamehe sayed bemaanieh arbab va agha bodeh va az sarvary va jenayate arabe islami be ers borde shodeh.Arabeh mosalman khod ra sarvare Iranian midanestand va Iranian ra bardeh khod.Banabar in taajobi nist ke in hakemane Islami khod ra az mardome ma bartar va mara tahghir bekonand.Sayed khatami ham az in ghomash mibashad.

[علي حيدري - October 14, 2003 11:51 PM]

ناراحتي خاتمي اين است که بايد ورق خود را رو کند چون ديگر زمان وقت کشي سر آمده است و اين تو بميري ها از آن تو بميري دوم خرداد نيست که با آن سر مردم را کلاه گذاشت .
حلقه ها دارند تنگتر ميشوند در داخل ملت آزادي ميخواهند , عدل ميخواهند , آزادي اسيرانشان را از زندان ميخواهند.
ملت ميخواهند بداند چگونه است که ميليونها دلار به جيب آقاي مهدي هاشمي ميرود ولي هيچ گونه اقدامي از طرف اين آقا نميشود.
ملت ميخواهند بداند چگونه است روزنامه ها بسته ميشوند و روزنامه نگاران زنداني يا کَشته ولي هيچ آبي از آب تکان نميخورد.
و از خارج هم حلقه ها تنگتر ميشوند:
آقاي خاتمي بايد جواب بدهد اگر تکنولوژي هسته اي را براي مقاصد جنگي نميخواهد براي چه چيزي لازم دارد؟
مملکت ايران براي 100 سال آينده نفت و گاز کافي براي تامين انرژي دارد (ممکن است اين سيد بتواند ملت ايران را فريب دهد ولي بقيه ملل مانند ملت مظلوم ايران نيستند) پس بنابراين يک هدف بيشتر نميماند و آن هم هدف نظامي ولي اين خيام باطل او را سازمان ملل نميگذارد به فرجام برساند و بسي مملکت را مرز پرتگاهي خواهد برد.
پس بنابراين براي اين سيد هر روز بدتر ار روز قبل است .
او ديگر علاوه بر اينکه نميتواند ريسمان نجات اين رژيم شود بايد به فکر بقاي خود و هم انيشانش شود.
هيچ ضربه اي مهلکتر براي او و رژيم جمهوري اسلامي مهلکتر از اين جايزه نبود.
به هر اين فقط اول راه است: آزادي

[س.خ - October 14, 2003 11:50 PM]

من هميشه به دفاع از گند كاريهاي خاتمي معروف هستم و در بين دوستان يك فرد ساده و خوشبين قلمداد ميشوم .حال با اين افاضات خاتمي به اين نتيجه رسيدم كه نه تنها ساده و خوشبين بوده ام بلكه احمق هم هستم
و در اين انديشه هستم كه فردا چطور با دوستانم روبرو شوم .روزي را به ياد مي آورم كه عكس زيباي اين سيد چاخان و بي... را در روزنامه سلام ديدم و تنها اندوخته جوانيم را براي اين شخص كنار گذاشتم.

[ا - ايرانشاهي - October 14, 2003 11:37 PM]

من هم بسيار متاسفم که خاتمی چنين موضعی گرفت،اما همواره اعتقاد دارم که او انسانی است بزرگ که بی دليل خرف نمی زند.
شما که امروز دايه مهربان تر از مادر برای مردم ايران شده ايد، از فشارهايي که خاتمي برای راحتي اين ملت تحمل می کند چه خبر داريد. من فقط می گويم خاطرات اين مرد بزرگ بسيار خواندني خواهد بود.
لاف عشق و گله از يار زهي لاف دروغ
عشق بازان چنين مستحق هجرانند
تهران - 22مهر82

[ابوالقاسم ايرانشاهي - October 14, 2003 11:34 PM]

من هم بسيار متاسفم که خاتمی چنين موضعی گرفت،اما همواره اعتقاد دارم که او انسانی است بزرگ که بی دليل خرف نمی زند.
شما که امروز دايه مهربان تر از مادر برای مردم ايران شده ايد، از فشارهايي که خاتمي برای راحتي اين ملت تحمل می کند چه خبر داريد. من فقط می گويم خاطرات اين مرد بزرگ بسيار خواندني خواهد بود.
لاف عشق و گله از يار زهي لاف دروغ
عشق بازان چنين مستحق هجرانند

[mazdak amiri - October 14, 2003 11:21 PM]

khatami ta jaee azadi ra ghabool dara ke kolyat nezam be khatar nayoftad khatami eideolojiktarin oozve hakemyat ast hadafash jomhorye eslami ast ke moorede taeeid mardoom bashad agar mardoom nezam ra ghabool nadashte bashand pas hatman moonharef hastan
mardoom haghe ray daran ke az myane hame irani haafrade mazhabi va tarafdare kolyat nezam ra entekhab konand
mardoom salarye dini yani az bine jenah haye nezam an hookoomat konad ke mardoom be oo rai midahand hata koomoonistha be shart rai nayavardan mitavanand dar entekhabat sherkat koonand
baraye zinat hame ahzab azadand ray nayavarand va khahane taghire nezam nabashand

[Hamid - October 14, 2003 11:15 PM]

Khatami’s unprecedented comments on Shirin Ebadi and Nobel prize may prove to be his gravest political mistake in his career. While he has proved to be ineffective at best and compromising at worst, he has carefully kept his political face during last 7 years by avoiding public statements that so obviously contradict his vote-gathering agenda of democracy and freedom. He has stepped by many important issues –18 Tir 1378, Abdolah Noori and others trials, etc. etc. and the recent student demonstrations- without directly addressing the main problems and in this way has kept his name-though not his acts- at least untainted. His “keyhanesque”! (keyhan var ) comments on Nobel piece prize will certainly be kept in the historical memory of Iranians.

[ف.م.سخن - October 14, 2003 11:15 PM]

مسئولان گويا عقل به خرج دادند و قسمت نظر را زير خبر خاتمی برداشتند والا ممکن بود تعداد نظر دهنده آن قدر زياد شود که سرورها در غرب و شرق از کار بيفتد و جايزه صلح نوبل يک مصيبت ديگر به وجود آورد. ما هم که مثل بی خانمان ها در قسمت نظر دهی يک نويسنده مهم تلپ می شويم و چون محروم الخواننده هستيم و سايت و وب لاگ مان را همين طوری کسی نمی خواند، ديديم اولين جايی که می توانيم کليک کنيم زير همان خبر خاتمی و مقاله آقای آقايی است و کليک کرديم و ديديم بله! دوستان و رفقای بی خانمان ديگر از رامين و سارا گرفته تا علی و مهدی همه جمع اند و جمع هم جور!

اما از خواندن اظهار نظر بديع و استدلال شگرف جناب خاتمی، انقلاب روحی شگرفی در من بوجود آمد. در يک کلمه شکوفا شدم. خانمم گفت برو در باغچه شکوفا شو، ولی شکوفايی فرصت نداد و در همان وسط اتاق شکوفا شدم. خانم ناراحت شد. گفت مگر تو به ايشان رای ندادی؟ حالا چرا از حرف او اين طور دچار انقلاب درونی شدی و درون و برونت يکی شد؟ گفتم خانم جان! به جان تو نه به جان خودم، من گول عينک ری بن و عبای تميز و ريش شانه کرده اش را خوردم. این پسره بابک داد هم اينقدر کتابش را در باره سفر انتخاباتی ايشان قشنگ نوشت که بعد از رای ديدم عجب کار خوبی کردم به ايشان رای دادم. بعد سعيد تير خورد. ديدم مرد به اين محترمی، پا شد رفت ديدن او و برايش هواپيما از فرنگ سفارش داد. من که سعيد را نمی شناختم اما رئيس جمهور محبوب را که می شناختم. از اين خضوع اشکم در آمد. بعد دستور داد بگيرند. گرفتند و سعيد بخشيد. گفتم بلانسبت عجب خ.. است. من بودم می گفتم بکشيد لااقل دلم خنک شود. بعد بود يا قبل یادم نیست؛ اعلاميه صادر کرد. گفت مشتی خودسر خودسری کرده اند، و مختاری را وقتی داشت جنس کوپنی می خريد و پوينده را که داشت از جلسه علمی بر مي گشت با سيم و چاقو کشته اند. پروانه و داريوش را هم کمی تکه تکه کرده اند. تفضلی را هم تو مخش کوبيده اند. به تن مير علايی هم الکل تزريق کرده اند و بطری کنارش نهاده اند. آن معلم بدبخت را در کرمان و بچه معصومش را هم در خواب سوراخ سوراخ کرده اند. برای اين که کارشان راحت شود، می خواسته اند يک اتوبوس پر از نويسنده را کلا به دره بيندازند و خيالشان را يکباره راحت کنند که يک نویسنده پريده مثل زورو فرمان را گرفته و بعد هم يک سنگ زير اتوبوس گير کرده و هی سوار شده اند و پياده شده اند و می خواسته اند دوباره آنها را به دره بيندازند که هر چه کرده اند اتوبوس ته دره نرفته تا ژاندارم ها سر رسيده اند. روی هم رفته خودسری کرده اند. من که خودسرها را نمی شناختم ولی هی تو سينه ام کوبيدم و نفرين کردم. الهی جز جگر بزنی سعيد! (آن سعيد نه، اين يکی سعيد؛ حاج سعيد مظلوم منظورم است). نفرينم گرفت. خوراندند یا خوردش را نمی دانم. ولی نفرين من بود. بعد تازه اسمش را گفتند و عکسش در آمد. عکس مربوط به دوران طفوليتش بود. مسعود که او را در هتل ديده بود می گفت قيافه اش يه جور ديگه شده بود. بعد پرستو، قاتل بابا مامانش را بخشيد و رفت فرانکفورت. ديديم عجب ببخش ببخشی است. سعيد می بخشد، پرستو می بخشد، مادر زهرا کاظمی هم بعيد نيست که همين امروز فردا ببخشد. خب، ما که کاسه داغ تر از آش نيستيم ما هم بخشيديم. سيد خيلی خوب بود. خيلی ناز بود. عينک اش خيلی قشنگ بود. تو دانشگاه به مرتجعين فحش می داد و تو حوزه به اصلاح طلب ها. تو ايتاليا مثل ويل و آريل دورانت از تمدن می گفت و تو ده دارقوزآباد عليا از آمريکای جنايتکار. خلاصه ما دچار يک نوع سردرگمی روحی روانی شده بوديم و درست سر در نمی آورديم. سيد موقعی که تيم ايران مقابل استراليا برنده شد به فاصله يک ساعت تبريک و تهنيت گفت. وقتی مقابل آمريکا برنده شديم، که خيلی تبريک وتهنيت گفت. وقتی رضا زاده وزنه را زد، تبريک و تهنيت گفت. به شيرين عبادی که رسيد گفت :دِ! قرار نيست که برای هر چيزی ما اعلاميه و اطلاعيه بديم!" بعد هم گفت که جايزه صلح نوبل اينقدرها هم مهم نيست!

شب قبل مقاله داريوش سجادی رو خونده بوديم؛ امشب هم اين خبر رو خونديم؛ بعد جلو چشممون علی دايی و استيلی و رضازاده و عبادی و اين سعید و اون سعيد و داريوش فروهر و داريوش سجادی و سعيد عسکر و موتور 750 و اتوبوس و مسعود بهنود و اينها اومدن، شکوفا شديم.... اون وقت خانم ميگه خودت رو برسون حياط شکوفا شو! زهی بی خبری!

[Hamid - October 14, 2003 11:06 PM]

Khatami’s unprecedented comments on Shirin Ebadi and Nobel prize may prove to be his gravest political mistake in his career. While he has proved to be ineffective at best and compromising at worst, he has carefully kept his political face during last 7 years by avoiding public statements that so obviously contradict his vote-gathering agenda of democracy and freedom. He has stepped by many important issues –18 Tir 1378, Abdolah Noori and others trials, etc. etc. and the recent student demonstrations- without directly addressing the main problems and in this way has kept his name-though not his acts- at least untainted. His “keyhanesque”! (keyhan var ) comments on Nobel peace prize will certainly be kept in the historical memory of Iranians.

[Hamid - October 14, 2003 11:05 PM]

Khatami’s unprecedented comments on Shirin Ebadi and Nobel prize may prove to be his gravest political mistake in his career. While he has proved to be ineffective at best and compromising at worst, he has carefully kept his political face during last 7 years by avoiding public statements that so obviously contradict his vote-gathering agenda of democracy and freedom. He has stepped by many important issues –18 Tir 1378, Abdolah Noori and others trials, etc. etc. and the recent student demonstrations- without directly addressing the main problems and in this way has kept his name-though not his acts- at least untainted. His “keyhanesque”! (keyhan var ) comments on Nobel piece prize will certainly be kept in the historical memory of Iranians.

[ن.ن - October 14, 2003 10:36 PM]

من معذرت می خوام که دو بار بهش رای دادم.
او هم رفتنی است.

[ehsan - October 14, 2003 10:21 PM]

marg bar khatami kesafat ashghal

[mikael - October 14, 2003 09:56 PM]


.Of course

If you notice what Akbar Ganji said him which also you are "Alijenab" but unitil now(fewyears ago) without color, you will see khatami is their woest puppet.
Let me seay, how silly if somebody expects khatami is good.

Yours

[Mazdack - October 14, 2003 09:53 PM]

Mahiyate khtami va digar oobashi ke khone mardom ra be rahati mirizand yekiest.Khatami va khomini dar do zamane mokhtalef vali kamelan shabih savar bar rayehaye mardom shodand va hardo najavanmardane be arezoha va khastehaye mardom kheyanat kardand. Man motaghed hastam mardom bayad batore samblik rayehashan ra az khatami pas begirand.

[ن.م - October 14, 2003 09:50 PM]

چرا توی تحلیل هایتان عامل - حسودی - را در نظر نمی گیرید؟ این چهره خاتمی هنوز برای خیلی ها اشکار نبود!
ن.م

Copyright: gooya.com 2016