 |
|
|
|
|
|
|
 |
|
|
|
|
||
|
||||||
 |
 |
 |
|
|||
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
||
|
||||||
|
|
|
|
|||
t.roozbeh@freenet.de
بالأخره همان گونه که انتظار می رفت جمهوری اسلامی یکبار دیگر ناچار گردید که جام زهر تازه ای را به نوشد. و چندروز قبل از اتمام مهلت اولتیماتوم شورای حکام آژانس، پذیرفت که پروتکل الحاقی آن را امضاء کند.
|
advertisement@gooya.com |
|
رژیم جمهوری اسلامی ضمن پذیرش خطای خود منبی بر عدول از برخی مقررات آژانس،مجبورشد پروژه غنی سازی اورانیوم را به حالت تعلیق در آورد و کلیه شرایط لازم را برای بازرسی همه جانبه آژانس فراهم سازد. گرچه پس از اولتیماتوم شورای حکام که با حمایت کامل کشورهای اروپائی و ژاپن و استرالیا از یکسو و مخالفت قاطبه افکارعمومی و نیروهای آزادیخواه با سیاست تسلیح اتمی رژیم از دیگر سو، مجال هرگونه مانور بین شکاف های محتمل درمیان کشورهای غربی از رژیم ایران سلب گردید و عقب نشینی به امری محتوم تبدیل شد، اما سردمداران رژیم تلاش وافری را بکار بردند که در فاصله زمانی باقی مانده با توسل به پاره ای مانورها و بکارگیری دیپلماسی مذاکرات پشت پرده داخلی و خارجی برای رسیدن به توافقاتی و با اعمال سانسور کامل بر مطبوعات داخل کشور، باصطلاح عقب نشینی خود را پنهان ساخته و به آن خصلت آبرومندانه بدهند. برای بسیاری از ناظران امور سیاسی روشن بود که این باصطلاح مخالفت ها و مقاومت های رژیم نه در اصل پذیرش پروتکل الحاقی و متوقف ساختن غنی سازی اورانیوم،بلکه نگرانی از گام های بعدی پیشروی آژانس و بویژه دولت آمریکا و گرفتار شدن به سرنوشت مشابه صدام در دوره قبل از سرنگونیش بود. بهمین دلیل با دعوت از وزراء خارجی سه کشور اروپائی به ایران تلاش کرد که در ازاء پذیرش مفاد درخواستی اولتیماتوم شورای حکام، تضمین هایی برای ممانعت از گرفتار شدن به سرنوشت صدام و تداوم حاکمیت خود بدست آورد.با این همه بایدگفت علیرغم همه تلاش های رژیم برای پنهان نگهداشتن عقب نشینی خود، بعیداست این عقب نشینی از چشم تیز بین مردم پنهان مانده باشد.
مقایسه ای با دوره پذیرش فطعنامه آتش بس جنگ با عراق، نشان دهنده آنست که وضعیت رژیم درحال حاضر به مراتب و خیم تر از آن زمان است. اگر مؤلفه های قدرت و توانائی را در عوامل سه گانه پایگاه حمایتی داخل کشور، درجه انسجام دستگاه حکومت و شرایط جهانی یعنی میزان حمایت ها و فشارهای بین المللی بدانیم، اکنون روشن است که رژیم درهرسه عرصه فوق بشدت آسیب پذیرتر از آن دوره است. دروجه داخلی مشروعیت رژیم کاملا ازدست رفته و مجموعه نظام با چالش های جدی از جانب مردم روبرو است.در وجه انسجام درونی، شکاف های درونی به اوج خود رسیده و رژیم برای یکدست کردن صفوف خود در آستانه تصفیه های تازه ای قرار دارد.اگر در آن زمان خمینی دارای آن میزان پایگاه نفوذ و آن درجه ار اقتدار بود که جرئت می کرد مسؤلیت ناکامی ها را مستقیما بعهده گرفته و بطور رسمی جام زهر را بنوشد،اکنون اقتدار و پایگاه نفوذ رهبر مطلقه نظام تادرجه ای سست و آسیب پذیراست که تنها قادر است بصورت بزدلانه و در پشت درهای بسته موافقت خود را با نوشیدن جام زهر اعلام دارد. و بالأخره در وجه سوم با بهم خوردن آرایش جهانی متعلق به واپسین مرحله دوران جنگ سرد، جمهوری اسلامی تکیه گاه های اصلی خود درعرصه جهانی را ازدست داده و با تنگ ترشدن حلقه محاصره سیاسی و نظامی به دور خود در پی تهاجم دولت آمریکا به دو کشور عراق و افغانستان، و بویژه پس از هم سو شدن سیاست های اروپا و آمریکا در مورد به چالش طلبیدن سیاست های بازدارندگی اتمی رژیم ایران، دیگر امکان هرگونه مانوری( باتوجه به روابط اقتصادی تعیین کننده آن با کشورهای اروپایئ وآسیب پذیری آن در برابر خطراتی چون تحریم اقتصادی) برای جمهوری اسلامی نماند.
طبقه حاکم سیاسی در ایران علیرغم افزایش فشارهای بین المللی، خطر اصلی و عمده را هم واره از داخل یعنی به چالش کشیده شدن موجودیت خود از سوی مردم دانسته و حاضربوده و هست که در لحظات خطیری که در برابر انتخاب اجتناب ناپذیر قرار می گیرد، با فشارهای بین المللی کنار بیاید و لی با مطالبات و خواست های مردم بهیچ وجه. اکنون یکی از آن لحظات خطیری است که جمهوری اسلامی این سیاست همسازی با بیرون و تداوم سرکوب در درون را بکارگرفته و تلاش می کندکه از طریق کنار آمدن با کشورهای قدرتمند بین المللی موقعیت خویش را در داخل مستحکم کند و خوبشتن را از گرداب بحرانی که موجودیت وی را تهدید می کند بیرون بکشد. و البته این راز پوشیده ای نیست که کشورهای غربی نیز همواره در جستجوی منافع اخص خود و بدون در نظر گرفتن مطالبات مردم ایران هستند. آن ها بکرات نشان داده اندکه طرح حقوق بشر و دمکراسی را عمدتا بصورت شعارهای تزیینی مطرح ساخته و پا فشاری لازم حول آن ها بعمل نمی آورند. هم اکنون شاهدیم که کشورهای اروپای با راهبرد دموکراتیزه کردن اسلام درکشورهای اسلامی بطور اعم و دمکراتیزه کردن ساختار حکومت اسلامی در کشور ایران بطوراخص، هدف و تلاش های خود را در پیشبرد این سیاست بکارگرفته و بر آنند با تقویت مواضع اصلاح طلبان حکومتی و غیر حکومتی این مسیر را هم وار سازند. گنجانده شدن این هدف در پیام جایزه صلح نوبل و همزمان شدن تأکید قاطع کنگره پنجم جبهه مشارکت برای تفسیر "دمکراتیک" از اسلام،قانون اساسی و ولایت مطلقه و سوق دادن آن در راستای ولایت مشروطه، با تأکیدات کشورهای اروپائی را نباید تصادفی تلقی کرد. گو این که این سیاست در گذشته شکست خورده است، و اکنون نیز با خواست مردم مبنی برجدائی دین از حاکمیت و ضرورت تغییر کلیت نطام در تقابل آشکار قرار دارد. اما تلاش می شود که در هماهنگی تازه تری با عوامل داخلی و حمایت فعالانه تر بین المللی مجددا بکارگرفته شود.گرفتار شدن دولت آمریکا در باتلاق افغانستان و عراق نیز به نوبه خود فرصت مناسبی را برای اروپا جهت پیگیری این سیاست فراهم ساخته است.
بی تردید فشارهای بین المللی و عقب نشینی جمهوری اسلامی در عین حال می تواند فرصت های مهمی را برای پیشروی جنبش ضداستبدادی-مذهبی-دمکراتیک مردم ایران فراهم سازد. اما بهره گیری از چنین فرصت هایی قبل از هرچیز مستلزم ایستادگی و استواری این جنبش بر خطوط راهبردی خود یعنی سرنگونی و تغییرکلیت نظام،تقویت حضور گسترده و متشکل جنبش دمکراسی و سودجستن از فشارهای بین المللی دروجه مثبت و سازنده خود است. ایستادگی بر چنین مواضعی با توجه به ناهمسازی رژیم نابهنگام ولایت فقیه با الزامات جهان معاصر و شکننده بودن سازش های آن، و بالأخره تشدید روند فروپاشی درونی رژیم امری ممکن و نتیجه بخش است.در غیر اینصورت این روندهای بین المللی آن هم دروجه منفی و آزمندانه اش خواهد بود که سرنوشت مارا رقم خواهد زد.
آيا طنين شعار(واي اگر خميني حكم جهادم دهد...ارتش دنيا نتواند كه جوابم دهد)را در خيابانها بخاطر داريد؟نتيجه لگد مال كردن دست آوردهاي چندين هزار ساله تمدن بشري همين است كه مشاهده مي كنيد.سرنوشت محتوم ما ايرانيها بخاطر همراهي با ديوانگان زنجيري عقب ماندگي.خفت و ذلت در روزگاري است كه ارزش و حرمت انساني در جوامع ديگر مفهوم گسترده تري مي يابد.آيا خود ما.پدرانمان چه انها كه افسوس خوران زنده اند و چه انها با پي بردن به حقيقت اين دجاليت بزرگ تاريخي دق مرگ شدند مقصر نيستيم؟
نه خميني از تواضع قطعنامه را پذيرفت نه خامنه اي از سياست و شعور هر دو از ترس به هرگونه ذلتي تن مي دهند. وگرنه كيست كه شعارهاي جنگ جنگ تا پيروزي و راه قدس از كربلا مي گذرد و .... را فراموش كرده باشد يا اينكه تا ديروز مي گفتند ما از حق غني سازي اورانيم نمي گذريم و امروز مي گويند ما داوطلبانه آنرا كنار مي گذاريم( معني داوطلبانه را هم فهميديم) اينها بمب اتمي را براي دفاع از كشور نمي خواهند بلكه چون مي دانند هيچ نيروي داخلي قدرت مقابله با سركوب رژيم را ندارد آنرا براي حفظ رژيم كثيف در مقابل حمله احتمالي خارجي مي خواهند
از نوچه های رجوی که برای حمله دیوانه ای مثل بوش به ایران لحظه شماری می کنند تا کلاهی از این نمد برای خود بسازند انتظاری بیش از این نیست. توافق با اروپا جام زهر نیست بلکه یک اقدام منطقی است که این سال ها کم شاهد آن بودیم .
آقای روزبه شما هم به جای این حرف ها بهتر است بگردید شاید در گوشه و کنار ایران جایی را گیر آوردید تا به عنوان مرکز اتمی محرمانه ایران به جهانیان معرفی کنید، تا بلکه خیانت هایتان تکمیل تر شود. شاید این دفعه یکی هم برای حرف شما تره خرد کرد.
آشـنای نا آشـنا
میشود بفرمائید کدام امتیاز را گرفتید؟
خبر زیر را که در سایت ها از جمله تکتاز درج شـده مطالعه بفرمائید.
به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از خبرگزاري فرانسه بوش که از جزيره بالي در اندونزي ديدن ميکند تصميم ايران براي امضا اين پروتکل را گامي سازنده ومثبت تلقي کرد.
آشـنای نا آشـنا
میشود بفرمائید کدام امتیز را گرفتند؟
خبر زیر را که در سایت ها از جمله تکتاز درج شـده مطالعه بفرمائید.
به گزارش خبرگزاري مهر به نقل از خبرگزاري فرانسه بوش که از جزيره بالي در اندونزي ديدن ميکند تصميم ايران براي امضا اين پروتکل را گامي سازنده ومثبت تلقي کرد.
نويسنده مقاله مرا ياد مثل قديمي گربه مرتضي علي مي اندازد
اگر پروتوكل امضا نمي شد مي گفتند كه رژيم در لبه پرتگاه نيستي قرار گرفته و بعد هم تحريم و شوراي امنيت
و غيره رژيم را ساقط ميكند حالا كه پروتوكل را پذيرفته
و در قبال آن هم امتياز داده هم گرفته مي گويند جام زهر.
اپوزيسيون ايراني خارج از كشور كه دلش برايحمله نظامي خارجي به ايران غش مي رود حكم همان گربه مرتضي علي را دارد كه از هر جا بيفتد باز چار دست و پا روي زمين مياد.
واقعا ما ايراني ها چرا نبايد از انرژي هسته اي استفاده كنيم؟چرا وقتي اسراييل بمب اتمي دارد ما نداشته باشيم
خدا جميع رفتگان ديار غربت را بيامرزد
آمين
امام كه فرمودند جام زهر را مي نوشم از تواضع ايشان بود و ديديم كه ديگران نظير صدام و رجوي زهرنوشي كردند. شما هم نگران نباشيد .خاصيت اين جام زهرها اين است كه يكي آنرا مي نوشد ولي ديگران را به هلاكت مي اندازد.
اگر چه بازهم خاتمی در آخرین لحظه خراب کاری کرد اما به کوری چشم تمام کسانی که از ماهها پیش خواستار پذیرش بی قید و شرط پروتکل بودند موفق شدیم امتیازات خوبی بگیریم. اما اگر پنج ماه پیش پذیرفته بودیم هم همین گونه بود یا با ذلت و خواری بیشتر...
عجب چیزی توی ... مردم کردند
حالا حفظ این نظام به درک، ابروی ملت را در مقابل همه جهانیان بردند
شما که میخواستید این را به پزیرید چرا انقدرحماقت ..
در یک میهمانی مردی که با بجه اش حضور داشـت بادی خارج کرد. برای حفظ آبرو زد توی سر بچه که خجالت نمیکشی، این چه کاری بود. رندی در آن سوی سـفره قضیه رافهمید، بادی صادر کرد و بلند شـد آمد و زد توی سر بچه وی.
مردک اعتراض کرد که چرا توی سر بچه من میزنی؟ آن رند کفت وای ببخشـید، نمیدانستم بچه شـما اسـت، فکر کردم صاحب خانـه اورا اینجا نشانده که هرکس بادی بیرون داد یکی توی سر این بزند.
در جمهوری اسلامی خاتمی را برای این کار گماشـته اند که هر کس کاری کرد توی سر خاتمی برند و این بی عرضه حتی استعفا هم نمی دهـد.
نگاه کنید به مقاله سراپا تزویر جمهوری اسلامی و صحبت های عالی جناب سرخ پوش (رفسنجانی)
lol
vaghti khabar ro khoondam, yade neveshteyy az Aghaye Nima Rashedan, ke chan mah pish dar GOOYA neveshte bood oftadam.
Rashedan neveshte bood: Aghayan hakeme nezam , hamin emrooz protokol ra emza konid vagarna ba too sari shoma ra razi be emza mikonan va aberooyetan khahad raft.
lol
va dirooz oon too sari zade shod.
akh , che chasbid ha. na?
lol
