يكشنبه 4 آبان 1382

نامه به محضر مبارک حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي، ف.م.سخن

محضر مبارک حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي
با عرض سلام و تحيت از اينکه مصدع اوقات شريف مي شوم پيشاپيش عذر مي خواهم اما قربانت گردم، چاره اي ندارم! مي دانم هر که براي حضرتعالي نامه نوشته، حتي اگر پيرمرد شصت هفتاد ساله بوده توسط سربازان گمنام امام زمان به دادگاه هاي انقلاب دلالت شده و مي دانم نوشتن نامه به شما چه مصيبت هايي مي تواند براي نويسنده به بار آورد چون حتي شنيدن نام دادگاه انقلاب و بازداشتگاه سپاه، و به ياد آوردن قيافه بازجوهاي بسيار مهرباني چون برادر تفتازاني و آملي خود عين مصيبت است اما چه کنم که تنها نوشتن و گفتن مي دانم و اهل تير و تفنگ بازي نيستم. به قول مهندس در دادگاه زمان شاه، شايد ما آخرين گروهي باشيم که اين گونه با شما سخن مي گوئيم...

والله بنده اصلا دلم نمي خواهد مثل خواهر محترم، همسر مرحوم مغفور سعيد امامي، کليد "آن يکي اتاق" را بگيرم و توسط برادران "بالانس" شوم؛ اما از طرف ديگر مي بينم هيچ کس در اين مملکت ِ هر کي به هر کي، قدرت انجام کاري را ندارد الا شخص حضرت عالي. نمي دانم. شايد شما هم از همين برادران به نوعي واهمه داريد که در مقابل اين همه بلائي که به سر ملت مي آورند ساکت و صامت نشسته ايد. شايد از شما هم مانند برادر عبدي يا برادر بهزاد نبوي عکس گرفته اند و نوار تهيه کرده اند اما هر چه هست فعلا ما فکر مي کنيم که اهرم هاي قدرت در دست جنابعالي است و شخص شما مي تواند منشا اثري باشد.

اگر به خاطر مبارک مانده باشد، روزي که آن جوان بدبخت در نشريه موج در مورد امام زمان غلط زيادي کرده بود، در مراسم سخنراني ِ شما، برادر ِ لطيف و خوشچهره نقدي، فرياد "اعدام بايد گردد" سر داد که جنابعالي تغيّر کرديد و طرف را سرجايش نشانديد و گفتيد در حضور شما شکر زيادي نخورد که او هم زبان در دهان گرفت و لابد در دلش به شما بد و بيراه گفت. ولي به هر حال تغير جنابعالي به عنوان ولي امر مسلمين در او که ذوب شده ولايت بود اثر کرد و صدايش بريده شد و بعدا لابد به خاطر عکس العمل شما و رنجيدگي خاطر شريفش بود که ترجيح داد کارهاي خلاف و فسادانگيز کند و خود راهي زندان شود. شما همان آدمي بوديد که نمي دانم از روي شجاعت يا از روي سادگي رو در روي امام ايستاديد و گفتيد اگر سلمان رشدي توبه کند حکم مرگ از او ساقط مي شود که امام البته آن زمان تو دهن شما زد و گفت توبه موبه خبري يوخدي! سلمان بايد کشته شوه! به هر حال ما روي شجاعت و اتوريته شما حساب مي کنيم.

ما در مملکت اسلام در مانده ايم که براي که نامه بنويسيم. شما که مانند امپراطوران سابق چين شده ايد و کسي جرئت نمي کند حتي اسم شريف تان را بر زبان بياورد. درست مانند "صد دام" يزيدِ تکريتي ِعفلقي ِکافر ديروز و برادر مجاهد ِمبارز صدام حسين امروز که مردم عراق از او اصلا حرف نمي زدند و به جاي او مثلا درخت خانه شان را نفرين مي کردند. الان هم که دوستان و رفقا اکثرا در خارج جمع هستند، در اينجا هم مي ترسند اسم شما را به زبان بياورند و يقه آن سيد درمانده، سيد خندان، رئيس جمهور محبوب و محجوب، خاتمي عزيز را مي گيرند. حال امروز ما براي اينکه گريبان آن سيد درمانده را از دست مردم برهانيم و خودمان را هم از دست انتقادات جواناني که دم به دم مي نويسند شما طرفداري نظام را مي کنيد نجات دهيم ريسک مي کنيم و بالانس و آچارکشي حاج آقا تفتازاني را به جان مي خريم و مستقيما براي شخص حضرتعالي نامه مي نويسيم.

حضرت آيت الله!
مي دانم که شما عادت داريد هميشه موضوع را برايتان آن قدر بپيچانند که نه گوينده خود بفهمد که چه مي گويد نه شما بفهميد که طرف چه مي خواهد. اما اين بنده چون نمي خواهم وقت حضرتتان را زياد بگيرم همين اول کار مي روم سر اصل مطلب و لب کلام را خدمتتان مي گويم:
قربان! ما شما را نمي خواهيم!
من مي توانم مثل خانم بيضائي و مثل خيلي ديگر از روشنفکران مان بگويم: ملت شما را نمي خواهند! اما چون ملت را يک مجموعه بسيار بزرگ و بسيار پيچيده دور از دسترس مي دانم، کوتاه مي آيم و همين جمع کوچکي را که مثلا اخبار گويا را مي خوانند و عقايدشان را مي نويسند در نظر مي گيرم و از قول خودم و آنان مي گويم که : ما شما را نمي خواهيم! البته با جمع و تفريق کردن تعداد کساني که آن "نه" بزرگ را در دو خرداد گفتند و بعدها به تدريج دست از حضور در انتخابات برداشتند مي توانيد بفهميد که آيا ملت شما را مي خواهد يا نه؛ اما ما فعلا دست از سر ملت بر مي داريم و از قول خودمان حرف مي زنيم.

ما براي آن که کار شما و کار خود را راحت کنيم پيشنهاد مي کنيم مثل رهبران کمونيست نيکاراگوئه، خودتان مثل بچه آدم از ناظران بين المللي دعوت کنيد که صندوق و دستگاه هاي راي گيري شان را با خودشان بياورند و مردم بدون ترس و لرز و نگراني از تقلب به حکومت فعلي شما آري يا نه بگويند. اگر گفتند آري که خب خوش به حالتان! مثل قهرمانان پيروز به دنيا بگويئد که بفرمائيد! ديديد گفتيم مردم ما را مي خواهند! و ناظران را به خانه هايشان بر گردانيد. ما نيز به خاطر مردم دست از سر شما بر مي داريم، وشما هم ما را به عنوان مجازات بفرستيد برويم کوره هاي اتمي بوشهر را تميز کنيم. با آن جمعيتي که ما در زنجان ديديم که نزديک بود ماشين حامل شما را سر دست ببرند، من اگر جاي شما بودم با اطمينان خاطر مي گفتم همين فردا، آقاي کارتر با نمايندگان منتخب خودش به تهران يا زنجان بيايد و در حضور ناظران بي طرف بين المللي رفراندوم انجام شود و مطمئن مي بودم که حتما اکثريت مردم مرا انتخاب خواهند کرد، و اين انتخاب مشت محکم که چه عرض کنم لگد محکمي مي بود به آمريکاي جهانخوار. اما نمي دانم چه کاسه اي زير نيم کاسه است که شما اين جمعيت را مي بينيد و باز به رفراندوم تن نمي دهيد. حقيقتش ما هم مانده ايم. اگر اکثريت جمعيت نظر به شما دارند پس آن راي دوم خرداد از کجا آمد؟

حال فرض بگيريم که همين آدم هاي عجيب غريب دم دمي مزاج که ماشين شما را سر دست گرفته بودند، زد به سرشان و گفتند نه! آن وقت قول مي دهيم برايتان بليط سفر به سوريه يا فلسطين يا لبنان يا نجف اشرف را تهيه کنيم و شما را بفرستيم برويد آنجا درس حوزه را گرم کنيد. همان کاري که امام گفت آقاي منتظري بکند. من نمي دانم شيره کُنار چيست که نوري زاده مي گويد شما به آن علاقه داريد اما اگر آن چيزي است که حدس مي زنم، قول مي دهيم شده از طريق حامد کرزاي سفارش بدهيم برايتان به جائي که مي رويد بفرستند تا زياد اذيت نشويد و جبران محبتي را که در سالهاي آخر عمر به شهريار شاعر کرديد بدين نحو کرده باشيم. چند نوار تار عبادي را هم خدمتتان پشت نويس و تقديم مي کنيم تا ايام بازنشستگي تان را با شنيدن آنها با عشق و حال بگذرانيد. اگر هم بخواهيد شما را مي فرستيم در امان يا دمشق به صدام بپيونديد و با ذکر گذشته ها و خاطرات جنگ، ايام خوش گذشته را مرور کنيد و همراه با شيخ بهرماني ماجراهاي کاهو سکنجبين خوردنتان را در سنگرها براي هم تعريف کنيد و عکس هائي را که با چفيه در جبهه گرفته ايد به هم نشان دهيد. با آقاي خاتمي هم مثل الصحاف کاري نخواهيم داشت و او را به کتابخانه ملي مي فرستيم تا کتاب هاي بي صدا را سامان دهد و مدتي را به تمدد اعصاب بگذراند. طفلي اين چند وقت خيلي خسته شد. آقاي هاشمي شاهرودي را هم به کشورش ديپورت مي کنيم تا حاکم آمريکائي عراق در موردش تصميم بگيرد. اميرکبير دوران را هم اگر با شما همراه نشود مي فرستيم به دهشان تا بابت پولهائي که او و مافياي اقتصادي اش بالا کشيدند زمين بيل بزند. روزنامه شرق نوشته بود در ايران چهار انگشت يک سارق نگون بخت را که چهارميليون تومان دزديده بود قطع کردند. در مقايسه با چنين مجازاتي من نمي دانم شيخ بهرماني چقدر بايد بيل بزند که حسابش تسويه شود!

قربان! بياييد مانند ياروزلسکي در لهستان عمل کنيد و نگذاريد بلائي که بر سر چائوشسکو آمد بر سر شما بيايد.

خيلي از ما مسلمان و مذهبي هستيم اما حکومت مذهبي و اسلامي نمي خواهيم! ما مي خواهيم سياست از مذهب جدا باشد و هر کدام کار خودش را بکند. در قرون وسطي چون مسيح گفته بود خون کسي را نبايد به زمين ريخت، مردم بدبخت را زنده زنده در آتش انداختند و کباب کردند و آيندگان را از هر چه مسيح و مسيحيت بود بيزار کردند. در قرن حاضر برادران طالبان، به نام سنت محمد، مردم بي نواي افغانستان را به خاک و خون کشاندند و لعن ابدي براي خود خريدند. باز در همين سال ها حکومت شيعي تحت رهبري جنابعالي پوستي از مردم کند که تا چند ده سال احتمالا چهره مخدوش شده مذهب تشيع در ايران ترميم نخواهد شد، و پدرجد دکتر هم که بيايد و راجع به تشيع علوي و تشيع صفوي بگويد کسي گوش نخواهد کرد. بنابراين به خاطر حفظ شريعت و دين هم که شده، دست از سر حکومت مذهبي برداريد.

حضرتعالي با سواد و معلوماتي که داريد تعجب مي کنم که چطور دستور نمي دهيد برادران يک دستگاه کامپيوتر برايتان بخرند و از طريق يکي از شرکت هاي کامپيوتري ِ برادران لاريجاني يک خط اينترنت بگيريد ببينيد مرد و زن و پير و جوان در وب لاگ ها و چت روم ها به شما چه ها که نمي گويند. دلتان را خوش کرده ايد به اخبار کيهان و همشهري و چند نظري که مردم در قسمت مردمي در باره تعاوني ها و وزارت آموزش و پرورش و قيمت مرغ و تخم مرغ مي دهند. يکي از دلايلي که من اين نامه را به شما مي نويسم مثلا مقاله خانم نيلوفر بيضائي است که با آن حالت پر احساس تئاتري راجع به "ناجي" و "منجي" چنان مطلبي نوشته بود که مرا تکان داد. "پدر" ايشان را که راستي راستي در جمهوري اسلامي شما در آوردند و ما را از هنر ايشان و ابوي شان محروم کردند و چنان عرصه زندگي بر ايشان تنگ آمده بود که يا بايد از ايران خارج مي شدند و يا خودکشي مي کردند! و ده ها زن و مرد دانشي و هنري ديگر نيز به همين شکل. نامه اي را هم که سيد طنز نويسان به شما نوشته بود حتما خوانده ايد و لابد خنديده ايد. عرايض مسعود خان بهنود را هم که نمي دانم کجاي کارش در ايران گير است، يا چه زهر چشمي ازش گرفته ايد که در انگلستان هم زندان اوين را فرهنگستان مي خواند، حتما از طريق بولتن هاي فوق سري به سمع و نظر شما رسانده اند.

قربان! ملتي که من مي شناسم رفتارش چيزي شبيه به شتر است! به قول مرحوم هويدا هر بلائي که سر ملت بياوريم هيچ نمي گويد و سکوت مي کند! اما آن خدا بيامرز با تمام دانش و سوادش، آن طرف کار را نديده بود و کار دست خودش داد. به شتر يک ذره خوراک بدهيد و اندکي آب، با نجابت و آرامش برايتان يک صبح تا شب راه مي رود و خم به ابرو نمي آورد. درلحظه استراحت به شما خيره مي شود و به خاطر کمي خوراک و آب و کارسختي که ازش کشيده ايد هيچ واکنشي نشان نمي دهد. اما واي به روزي که جان شتر به لب برسد و از کوره در برود! مي بينيد با دهان کف کرده و خشمي غير قابل مهار، شما را دنبال مي کند و تا شما را با دندان نگيرد و تکه و پاره نکند دست از سرتان بر نمي دارد. آنجا ديگر نه خوراک اثر دارد، نه آب، نه آواز هدي، نه دست نوازش و نه هيچ چيز ديگر. نگذاريد ملت به اين نقطه برسد و بلائي را که بر سر شاه و نخست وزير آورد بر سر شما بياورد. بارها اين وضع پيش آمده و گمان بر آن بوده که ملت طاقت از دست داده و به نقطه انفجار رسيده است؛ اما اين طور نبوده و جريانات اعتراضي به ضرب و زور عوامل حزب الله سرکوب شده؛ اما مطمئن باشيد اين نقطه اوج نبوده است. نقطه اوج را هيچ کس، حتي کارکشته ترين سياست مداران نمي توانند پيش بيني کنند. در زمان شاه ده ها موضوع پيش آمد؛ جز صداي اعتراض عادي چيزي شنيده نشد. در دانشگاه هاي آن زمان هم – همان موقع که شما سه تار مي زديد و روضه مي خوانديد - به مناسبت هاي مختلف تظاهرات و جنجال مي شد، ولي اين تظاهرات و جنجال ها هم از نظر اعليحضرت همايوني اهميتي نداشت و گارد شهرباني با آن لباس ها و کلاه کاسک هاي سرمه اي مخوف آنها را به راحتي سرکوب مي کرد. اما ناگهان به خاطر يک مقاله، که سر عصبانيت شاه نسبت به آيت الله خميني نوشته شد، و اصلا معلوم نبود چند نفر آن را خوانده اند کل مملکت به آتش کشيده شد. شماهم يک روز مي بينيد که خدمتکارتان دم در اتاق خواب تان ايستاده و مي خواهد که شما پيژامه تان را بپوشيد و بيرون بياييد تا خبر بدي بهتان بدهد. مثل زلزله اي که در يک روز آرام و عادي دنيا را زير و رو مي کند.

جناب رهبر!
اين توصيه هاي من به خاطر شخص شما نيست چرا که شما مسئول هستيد و بايد به خاطر آنچه در ايام حکومت تان رخ داده پاسخ گو باشيد. جناب رئيس جمهور، رئيس قوه قضائيه، رئيس مجلس همه و همه بايد به مردم پاسخگو باشند و اگر کسي کوتاهي کرده باشد بايد مجازات شود. توصيه من به شما به عنوان يک شهروند کاملا معمولي ايراني از آن روست که براي کشورم آرامش مي خواهم. نمي خواهم فرزندان ايران زمين با انقلاب خونين ديگري ده بيست سال را در تنش و درگيري بگذرانند. نمي خواهم دوباره جماعتي به نام خلق فلان و خلق بهمان به عنوان استقلال خواهي، در صدد تکه تکه کردن اين سرزمين بر آيد و براي حفظ خاک و تماميت ارضي، خون مردم به زمين ريخته شود. نمي خواهم جرياناتي که در طول سال هاي اوليه انقلاب رخ داد و به کشته شدن و قتل عام صدها نفر انجاميد تکرار شود. نمي خواهم دوباره گروه هاي تندروي اسلامي و غير اسلامي اينبار به نام خلق و با لباس سبز و روسري هاي قرمز، خون عده ي ديگري را بر زمين بريزند و از کشته پشته بسازند و کسي مانند ماه تابان را به عنوان رئيس جمهور مادام العمر به ما تحميل کنند.

من به عنوان يک نفر ايراني مي خواهم به تمام مخالفان حکومت حاضر پيشنهاد کنم که طرح قانون اساسي آتي را کلا بر اساس مفاد حقوق بشر بنويسند. مجازات مرگ را کلا بردارند. هيچ کس تحت هيچ شرايط و به هيچ بهانه اي شکنجه نشود. جنايتکارترين جنايتکاران نيز بعد از افتادن به چنگال قانون حقوق انساني شان رعايت شود. جنايتکارترين جنايتکاران نيز در دادگاه بي طرف محاکمه و مطابق قانون مجازات شوند. شايد در اين صورت بسياري از عاملان حکومت شما بتوانند از دست جوانان عاصي نجات پيدا کنند و در زندان و از پشت ميله ها پيشرفت و بهروزي مردم را به چشم ببينند و به حال خود و کارهائي که در زمان زمامداري شان کردند تاسف بخورند. الان اگر زندان اوين فرهنگستان است فردا مي شود حوزه علميه قم و مسلما به دوستان بد نمي گذرد! هر چه باشد از گوانتانامو بهتر است! به حسين درخشان ماموريت مي دهيم که براي شان در زندان، شبکه کامپيوتري و اينترنتي درست کند و سايت هاي آموزنده را نشان دهد و به گروه "ديو" هم مي گوئيم گاه گداري در حياط زندان براي شان کنسرت اجرا کند که هنگام گذراندن محکوميت ِ چند بار حبس ابد، حوصله شان سر نرود!

حضرت خامنه اي!
ما اگر در راي گيري ها شرکت کرديم اميد نداشتيم که کارها درست شود؛ ما آگاهانه ميان بد و بدتر، بد را انتخاب کرديم؛ ميان خاتمي خندان و نوري گريان، اولي را انتخاب کرديم. شما هم اينقدر شعور داريد که اين را بفهميد. اما اين راي گيري ها و انتخاب کردن ها و هياهو ها به شکل مهوعي تبديل به موش و گربه بازي و بازي دادن خلق خدا شده است. ما انتظار نداشتيم جناب رئيس جمهور خاتمي، ايران را بهشت کند. هر چند در اوايل، سر و صدائي که با انتخاب ايشان به پا شد - و بيشتر هياهوي وااسلاماي مخالفان ايشان و جنجال هاي ساخته حاج سعيد امامي بود - اين اميد را در دل جوانان و حتي برخي پيران زنده کرد، اما با گذشت زمان ثابت شد که نه ايشان، نه مجلس اصلاحات، نه شوراي شهر، و نه هيچ کس ديگر در چارچوب اين کشور و اين قانون اساسي و اين نظام حکومتي قادر به انجام کاري نيست. تمام اين اميد ها و آرزوها هم تقصير بابک داد و آيت الله خزعلي بود!

قانون اساسي فعلي ايران مثل رماني شده که هر کس آمده يک فصل از آن را به ميل خود تغيير داده و به شکلي که خواسته نوشته است. اکنون اين قانون نه سر دارد و نه ته! هر چند در گذشته هم ده ها مورد در اين قانون بود که مي شد با آن به راحتي حق مردم را تضييع کرد. به هر طريق اين قانون اساسي بايد کلا عوض شود. اگر در رفراندوم مردمي راي نياورديد و شما و زير دستان تان گذاشتيد که مردم بدون درگيري به حکومت مورد نظرشان برسند اين قانون نيز مي تواند در آرامش نوشته و به مفاد آن به صورت قانوني عمل شود. کاري که در چند کشور کمونيستي هم صورت گرفت و مرحله گذار، با کمترين خون و خونريزي به انجام رسيد. شما که کمتر از ياروزلسکي نيستيد. به قول خانم بيضائي اين بار به کمتر از اين رضايت نمي دهيم و در انتخاباتي که هيچ فايده اي براي ملت ندارد شرکت نمي کنيم. مي گذاريم که دوستان شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام خوشحال و راضي باشند و از اين که حال مردم را گرفتند بشکن بزنند و مجلسي هماهنگ با خودشان تشکيل دهند. کار از اين کارها گذشته و انقلابي ترين مجالس هم با قوانين فعلي و وتوي شوراي نگهبان و مجمع تشخيص مصلحت نظام و در نهايت راي خود جنابعالي - که نمونه اش را در مسئله مطبوعات ديديم که به يک عتاب شما مجلس کاسه کوزه اش را جمع کرد - نخواهد توانست قدمي در جهت مصالح ملت بردارد.

جناب خامنه اي!
شايد آنچه که مي نويسم بيشتر به يک آرزوي دور و دست نيافتني و يک طنز بامزه و خنده دار شبيه باشد، اما شما که ادعا مي کنيد مرد خدائيد بگذاريد مردم، فردا که از خواب بر مي خيزند ببينند معجزه اي رخ داده و دعاهاي شان بدون خون ريزي مستجاب شده است! بگذاريد اول صبحي صداي آقاي حياتي را بشنويم که در تلويزيون مي گويد: " اين صداي حکومت جديد ايران است!" البته ما همين چند سال پيش به ضرب و زور آمريکائي ها و به قيمت از دست رفتن مسافران يک هواپيماي مسافربري و يکي دو سکوي نفتي و نوشيدن جام زهر چند مني چنين معجزه اي را ديده ايم و شاهد بوده ايم که جنگ جنگ تا پيروزي و جنگ جنگ تا رفع فتنه، چطور بدون به پيروزي رسيدن و بدون رفع فتنه به پايان رسيد. شاهد بوده ايم جنگي که ممکن بود بيست سي سال هم طول بکشد در عرض يک شبانه روز با اعلام پذيرش قرار داد سازمان ملل خاتمه يافت و ما هم بزرگوارانه، بي آن که ديناري خسارت بگيريم پي کار خودمان رفتيم. مثل آب خوردن از خون هزاران جوان گذشتيم و هزار ميليارد دلار ناقابل از کيسه خليفه بخشيديم! بگذاريد اين بار بدون حضور آمريکائي ها چنين معجزه اي رخ دهد.

مردم ما مثل کساني که مي خواستند آمريکا را در نوردند کارواني را به دست شما سپردند تا آنها را به سر منزل مقصود برسانيد. برادر! نتوانستيد! مردم ايران را از همه چيز و همه کس عقب انداختيد. آنها را به خاطر ندانم کاري هاي خود با خطرهاي بزرگ و کوچک رو به رو کرديد. مردم تا اينجاي کار با شما آمدند اما اکنون مي خواهند کارشان را خودشان به دست بگيرند. فراموش نکنيد، رهبري ارث پدري تان نبوده، که اگر بود آسيد هادي هم بايد سهمي مي برد! اين وظيفه اي بوده که مردم در اختيارتان گذاشته اند و همان ها اگر بخواهند، انجام اين وظيفه را به کس ديگر مي سپارند. از شما مي خواهيم اگر اين خواست اکثريت مردم باشد، در مقابل آن مقاومت نکنيد.

والسلام.
ف.م.سخن
آلمان

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/686

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'نامه به محضر مبارک حضرت آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي، ف.م.سخن' لينک داده اند.
نظرات
[محمد بابایی - January 19, 2004 01:29 AM]

مرگ بر جمهوری اسلامی

[shadan - November 18, 2003 12:16 PM]

ba salam,
madare khameneie va hady khorsandy va har chi siasatmadare ba ham gaiedam.kosse khare har chy adame siasie va har ky ke harfaye manoo siasy midoone ya ba dide siasy be man ya amsale man negah mikone hame siasat madarha madar jende hastan....

[´SOHILA - November 12, 2003 02:36 AM]

MAN KAMELLAN BA SHOMA MOAFEGHAM SHOMA HARFE DEL HAME MA IRANIHA RA ZADID
AZAD IRAN

[Thinking - October 30, 2003 01:56 PM]

نكته اي كه برادران و خواهران سايت گويا بايد بهش توجه كنن اينه كه بيست سال پيش هم از اين حرفا زده ميشد ! عده اي خودشون رو سخنگوي همه معرفي ميكردند و با دلائل سيكيم سن خياري ( مثل همين آقاي سخن ) مدعيات بي ربط خودشون رو حقيقت مسلم جلوه ميدادند و خواستار خاتمه دادن به ولايت فقيه بودند . حالا هم مثل اون موقع ! دلتون خوش باشه به اينكه اكثريت ملت حضرات را نميخواهند و دلتون خوش باشه كه شما ميفهميد ( و دليلتون هم اينه كه فكر ميكنيد فقط شمائيد كه مثلا به اينترنت دسترسي داريد و دسترسي به اينترنت هم حتما يعني دسترسي به اطلاعات صحيح !! ) و دلتون خوش باشه كه حضرات رفتني اند . دل ما هم به اينكه دل شما خوشه ، خوشه ! خوابش رو ببينيد ...

[سياوشان - October 29, 2003 06:26 AM]

براي تماشاي عكسي البته عملي ز مردماني از جنس خودمان نه ديگراني در خيابانهاي تهران عكسي از عاقبت آدمكشاني چنان زسردار رشيد لشكر اسلام حضرت صدام حسين ودر زماني براي تنها نمايندگان خدا بر روي زمين اينرا حتما نيم نگاهي بيندازيد
آدرس وب لاگ :: دكه بي آزار
http://mani10.persianblog.com
جناب حضرت آيت الله ..... و بهرماني... ما ايرانيان نيز فعلا نياز شديدي به تخليه داريم

[Toraj - October 29, 2003 05:12 AM]

In aghayi keh beh nameh MARD dar payeh maghalat ezhareh nazar mikoneh beh nazareh man yeh adameh tarsoost keh az tarsesh dareh dast o pa mizaneh va mesdagheh oon goteyist keh migeh harcheh kachaleh esmesh zolfaliyeh ya harcheh koor ast beh nameh noorali khandeh mishavand pas in agha ham bayad yek namard basheh keh ehtemalan az ansar e hezbolah va mozdooraneh Khameneyist. Aghayeh MARD digeh in harzehgooyiha rah beh jayi nemibarad omretan tamam ast.

[Lord - October 28, 2003 12:59 PM]

ببين رفيق هر كسي براي حفظ حكومتش يه كاري ميكنه و حالا كه اين حكومت لا اقل اسمش اسلاميه ميان و به اسم اسلام ازش دفاع ميكنن و چون ريشه تو فرهنگ اين ملت دوونده حد اقل تا دو نسل ديگه اتفاق خاصي نميوفته...تا بعد

[manam gozidam be rishe babat - October 27, 2003 06:29 PM]

اتفاقا منم ریدم تو تنبونم با این اراجیفی که یه کوس کشه لاشی بی خایه از اونطرفه دنیا برایه ننه اش نوشته.این تنبونه گوهی رو تقدیم میکنم به امواته کوس کشت تا باهاش برایه خودت تنپوشه زمستونی درست کنی.اگر آزادی خواهایه این مملکت یه عده نامرده فراریه وطن فروش مثله تو امثاله تواه که فاتحه خونده اس. من به جات بودم زودتر گوزو میدادم و قبض و میگرفتم.مثله اینکه تو این خر تو خر همه دنباله شهرت و سوابقه مبارزاتی برایه آینده خودشون هستن.اگر خوابایه طلای داری میبینی اینو بگم که خواب دیدی خیره.خبره مذاکره ایران و آمریکا رو پایتختت سویس نشنیدی؟ اگر نشنیدی برو دنباله منبعش

[khashi - October 27, 2003 04:44 PM]

agha pash in ghazie shire shi shod gharar bud vashe ma befreshti,montazerim be mola,dar zemn in sharbazaye khamenei ham age meshle khodesh shireii bashan shi misheeeeeeeeeeee!ashan mage mishe joloshun vashtad?shepash

[morad - October 27, 2003 02:51 PM]

faghat mitonam be in cherto pertaton bekhandam bichare ha

[zoljanah - October 27, 2003 02:46 PM]

shotor dar khab binad pnbedane
to age mard bodi dar nrmirfti beri alamn bichare
harchi mikhay az in cherto perta benevis
ma sarbzane khameni ta akhar istadehim

[فضولک - October 27, 2003 02:35 PM]

گوش خامنه ای و ساير عمال رژيم ازين حرفها پر است.ببينيد وسوسه قدرت با مردان خدا چه ميکند. ديديم که اين وسوسه با خميني و جانشينانش چه کرد، تاحديکه صريح ترين فرامين کتاب آسمانيشان را زير پا گذاشتند و با ملت ايران آنچه کردند که هيچ دشمني در طول تاريخ آن نکرده بود. سعيدی سيرجاني در همان اوان قيام 57 در روزنامه داستان شيخ صنعان را بازنويسي کرده بود و درآن با تشبيه خميني به شيخ صنعان و همچنين شخصيتهائي چون بازرگان و قدرت خانوم ، داستان دل و دين از کف دادن اين رجاله ها را به تصوير کشيده بود و همين داستان مقدمه ای شد برای زندان و شکنجه و درپايان قتل وی بدست سعيد امامي... معروف است که ميگويند مصطفي پسر خميني قبل از مرگش گفته بود خدا نکند که روزی قدرت بدست پدرم بيفتد چون از شاه بسيار بيرحمتر و سفاک تر است. اين داستان شيفتگي قدرتمداران به قدرت خانوم تمامي ندارد. قدرت مولد فساد است بخصوص وقتي در دست اشخاص نالايق و سست اراده باشد.ادامه در وبلاگ دفترچه يادداشت ايراني

[biadab - October 27, 2003 01:58 PM]

بابا این خامنه ای کیر تو دهن که سواد نداره این کس شیر ها رو بخونه
بوش عزیز کجایی رهبر ما بگایی

[mehr - October 27, 2003 01:52 PM]

من به عنوان یک جوان بی پول آینده عشق سواد فرهنگ شعور و هر چه فکر کنید فرزند خانواده ای با تمام القاب بد ممکن از دوست بزرگوار و مودب خود که آن حرفهای مقدس را خدمت نویسنده این متن کرده کمال تشکر را دارم و امیدوارم در آینده ای دور به او بگویم که سلام .!.

[حجـت - October 27, 2003 01:34 PM]

آقای سـخن
قربان قلمـت. من مدتهاسـت در فکر این هسـتم که باید تمام آنها که قلم در دسـت دارند و دسـترسی به وسائل انتشار خامنه ای را با نامه های خود بمباران کنند. این بدان معنا نیسـت که او این قدر درک بخرج دهد که کاری مثبت کند. بقول دوستمان آقای مزدک قدرت کور کننده و کر کننده اسـت ولی این نامه ها اورا و اعوان وانصارش را خسـته میکند و بعلاوه در میان گروه داخلی اخوند ها که هم اکنون دچار اختلاف و چند دستگی هسـتند اختلافات را شـدید تر میکند.
خاصیت دیگری که این ناه ها دارد آنسـت که آنها که بهر دلیل هنوز از روی اخلاص و نادانی از او حمایت مینمایند، روشـن میشـوند و میفهمند که اینان نه رهبر دینی هسـتند و نه حتی دینی دارند.
بهرحال مقاله شـما بنظر حقیر عالی بود. متشـکرم.

[رسول - October 27, 2003 08:43 AM]

تازی وکینه توزی بخل وسیاه روزی نفرین بر انکه عدلش با تازیانه باقیست. اقا رهایمان کنید مگراین مردک سواد هم دارد.

[Jamshid - October 27, 2003 06:54 AM]

I think it is waisting our time to write and read this stuf, they will go when their time is over it is not our job to advise them. We should improve our culture and underestanding before choosing another Khatam

All the best
Jamshid

[Javad - October 27, 2003 06:22 AM]

The only way to save IRAN:Change the regime and send Ali Kamenie to an ancient museum.

[khashi - October 27, 2003 04:56 AM]

ey naa mard
se ta jomle gofti 2 bar tush az....estefade kardi ke neshun mide....tu dahane khodet behtar micharkhe na?sharmande un madaretam ke to harumzade bachachi!shad bashi

[kbehrooz - October 27, 2003 02:31 AM]

[mard - October 26, 2003 11:57 PM]
خوب شد که از اول حساب خودت را از مردم جدا کرده اي و به عنوان يه الاغ حرف زده ای.تو کير همه پسرهای ايران را می خوری که همچو غلطی می کنی. در ايران در طول ۲۴ سال ۲۵ تا انتخابات بزرگ و رفراندوم انجام شده و هر بار مردم به اين نظام رای داده اند. تو هم برو فعلا در خارج از کشور کير ارباباتو ليس بزن که و آرزوی برگشت به ايران را به گوب ببر.

dar javabe in hfrad bi manhegh khodkhah va bi adab che bayad goft?

*************************************
بوي گند عشق خميني ميآيد پيف پيف پيف
بوي گند فاسد ديني ميآيد پيف پيف پيف
آن كه دين را داده بباد تحسين مي شه
منطقت زنگ زده است پيف پيف پيف
تو كه عشقت فقر و فساد ست و فحشا
تو كه حرفت پوچ و جفنگ است پيف پيف پيف
**************************************
اي كه خميني خدايت شده
ضد خدائيش رعايت شده
كافر حقي و ندانسته اي
بنده جوري و جفا جسته اي
دين خميني همه سم است و زهر
دشمن حق است خميني به دهر
هر كه بدش گفت خدايي شده
از بدي و بت جدايي شده
كافر حق بوده اي و جاهلي
دشمن مردان حق و كاهلي
****************************************

كساني كه نامي ز رهبر برند
شياطين خبره بظاهر خرند
نرفته كسي از پي رهبري
مگر از پي كيسه هاي زري
نه دين را شناسند و نه راه حق
به دزدي خورند سهم هر مستحق
همه از پي پول و ثروت روند
پي ديتاتور با مذلت روند

[سامان - October 27, 2003 02:15 AM]

آقایان بیائید قضیه را به صورت ریشه ای بررسی کنیم.ولایت فقیه که این آقایان با این آب و تاب ازآن یاد می کنند حتی در خود فقه شیعه هم یک چیز من درآوردی است.جالب است بدانید همین آقای امامی کاشانی یکبار در نماز جمعه اظهار تعجب کرد که چرا شیخ انصاری(بزرگترین مرجع فقه شیعه)در این باب اظهار تشکیک کرده است.این آقایان با سفسطه ومغالطه ولایت فقیه را به واقعه قدیر ربط میدهند در صورتیکه این قضیه را هم بپزیریم باز هم ایراد در این است که اصلا واقعه قدیر ربطی به ولایت حضرت علی نداشته(البته شان ومقام حضرت امیر به جای خود باقی است وبا صحبت امثال من چیزی از آن کم نمیشود).واقعیت آن است که چیزیکه خدا به پیامبر ابلاغ کرد وآن را تتمه نبوت قرار داد آیه قبلی آن است که میگوید شما مردم از هر دین و مسلکی که میخواهید باشید اگر به خدا وروز قیامت ایمان داشته باشید و عمل صالح انجام دهید هیچ باکی بر شما نیست.که البته این مو ضوع هم با پیوستگی قرآن و هم با عقل سلیم بیشتر همخوانی دارد.
اگر ما بخواهیم با کار فرهنگی ریشه نظام را خشک کنیم باید مردم را از اعتقادات غلط رها کنیم.زیرا یکی از ابزارهای مهم عمال ولایت استفاده از اعتقادات عجین شده با ترس مردم است.نظام ارزشی و مقدس مابی آفت فرهنگ و تمدن ماست.باید آن را پاک کرد . مشتاقانه پذیرای انتقادات دوستان هستم.

[خُسن آقا - October 27, 2003 01:35 AM]

نه خیر آقا من مثل این آقایون و خانمها که میگویند دیگه نباید به خامنه نامه نوشت فکر نمیکنم من فکر میکنم، شاید مردک یک دفعه از خواب بیدار شد و یا چمی دونم نعشگی از سراش پرید و از تخت سلطنت آمد پایین!!

[علیرضا ترابی - October 27, 2003 12:36 AM]

دوست عزیز
سخنانت کاملا به جاست, عشق آدم را کور و قدرت کر میکند. کار از نصیحت گذشته است و همین نگران کننده است. امیدوار باشیم انقلابی دیگر رخ ندهد.
مواظب بابک داد هم باش!!!!

[mard - October 26, 2003 11:57 PM]

خوب شد که از اول حساب خودت را از مردم جدا کرده اي و به عنوان يه الاغ حرف زده ای.تو کير همه پسرهای ايران را می خوری که همچو غلطی می کنی. در ايران در طول ۲۴ سال ۲۵ تا انتخابات بزرگ و رفراندوم انجام شده و هر بار مردم به اين نظام رای داده اند. تو هم برو فعلا در خارج از کشور کير ارباباتو ليس بزن که و آرزوی برگشت به ايران را به گوب ببر.

[fariba - October 26, 2003 11:23 PM]

az zabane hameye ma Iraniha gofteid,vali moteasefane diktatorha zabane manteq nemidanand,vali khoshhalam ke che bekhahand va che nakhahand in maqaleha ra morori mikonand, va inha dar barabare doroqhaye atrafiyaneshan, besyar arzande va tekan dahande hast.

[IRAN - October 26, 2003 11:11 PM]

The only way to save IRAN is: CHANGING THE CONSTITUTION

[Reza - October 26, 2003 09:48 PM]

تا بحال چندین نامه از سوی عقلا و دلسوزان به رهبر معظم انقلاب و رهبر مسلمین جهان حضرت آیت الله امام خامنه ای(صلوات)!! نوشته شده ولی بنظر من این نامه دل چسب ترین و متین ترین نامه بوده که نوشته شده.

من مطمئن هستم اگر این نامه را به خدمت معظم له !ببرند حتما میگوید این کار "دشمن" است. دشمن "آحاد" مردم ایران را منحرف کرده.

من فکر میکنم این نامه ها در ایشان اثری ندارد و ایشان فقط زبان زور را میفهمد. چون خودش هم با همین زبان با مردم رفتار کرده و میکند
دوستان عزیز تقصیر ما مردم است که دیکتاتور پرور هستیم. اگر مطلقا در هیچ انتخاباتی شرکت نکنیم و بگذاریم نسئله برای آقایان و دنیا روشن تر شود راه برای رهایی از دست نظام ولایت فقیه باز خواهد شد

[khashi - October 26, 2003 07:34 PM]

nemishe ta vaghti un harumzhade narafte ,shiraro vashe ma befreshti?shepash gozaram

[Arab ahvazi - October 26, 2003 05:23 PM]

In matlab az sadta tahlil va tafsi behtar va moasertar boud.
Vali aghaye Taban yadetan naravad ke rafsanjani salha pish goft ke "ma mehmoni nayomadi ke be in berim". inha bayad ba ZOOr biron andakhteh beshan. hamin

[مجيد - October 26, 2003 05:06 PM]

بابا به امام زمان قسم فايده ندارد اين قدر خودتانرا اذيت نکنيد اين مردک دنيا و عقبای خود را به گوشه چشم سيد حجازی همدانی حرامزاده فروخته است

[aria - October 26, 2003 04:50 PM]

! اين وظيفه اي بوده که مردم در اختيارتان گذاشته اند و همان ها اگر بخواهند، انجام اين وظيفه را به کس ديگر مي سپارند. از شما مي خواهيم اگر اين خواست اکثريت مردم باشد، در مقابل آن مقاومت نکنيد.
dige injaye kar ro kharab kardi. kodoom mardom in vazife ro be ishan sepordand? dar zemn moghayeseye rahbare iran ba rahbare asbaghe lahestan kare eshtebahist

[باقری - October 26, 2003 04:29 PM]

من با تو موافقم. فقط کمی در مورد خاتمی کم لطفی کردی چرا که او به مردم فرصت داد که فکر کنند. البته دیگر ما به یک فرد قوی تر نیاز داریم. امیدوارم نافرمانی مدنی ما حامنه ای را مجبور به استعفا کند (اگر مثل اجمد آقا فوت نکند!!!). امثال مزدک را هم درک می کنم ولی باید مواظب باشیم که شودش کور ما را از چاله به چاه خواهد انداخت.

[بلوچ - October 26, 2003 03:34 PM]

من با مزدك موافقم

[Mazdack - October 26, 2003 02:54 PM]

ای دوست عزیز طعم قدرت را نچشیده ای و سحرگاهان از عشق یقدرت در رختخواب خویش جفتک نیانداحته اید تا بدانی که خامنه ای و رفسنجانی را چه احساسی است. البته پیشنهادات فوق العاده خوبی است برای کسانی که شعور خویش را تابع قدرت نکرده اند و میتوانند فارغ از وسوسه های قدرت تصمیم بگیرند.اما هیهات که :نرود میخ آهنین در سنگ.البته مقایسه این دیناسورها با یاروزرسکی مقایسه صحیحی نیست چون او وطن دوست صادق و یکی از قهرمانانی بود که به کشورش خدمت زیادی کرده بود.و زمانیکه به این نتیجه رسید که مردمی را که دوست دارد از حکومت ناراضی اند در مقابل هموطنانش تسلیم شد حتی با وجودی که میدانست لخوانلسا یک بی سواد احمقی بیش نبود.

[Bijan - October 26, 2003 02:13 PM]

Das war sehr gut.
Ich bin einverstanden.
Danke schön

Copyright: gooya.com 2016