نامه آقای خاتمی، انشایی که دردی دوا نمی کند! کوروش گلنام

دوشنبه 14 اردیبهشت ماه 1383 ـ 3مه 2004

سرانجام آقای خاتمی نامه یا جزوه کوچکی زیر عنوان "نامه ای برای فردا" به مردم ایران نوشتند. آن گونه که آقای خاتمی در اندیشه خود داشته است این نامه نه تنها چیز تازه ای جز همآن گفته ها ی تکراری پیشین نداشته و انشایی در حدی متوسط را ارایه داده است(برابری کنید با نامه ای که آیت _c7لله طاهری امام جمعه اصفهان به مردم نوشت که نمونه ای است تاریخی، درخشان و ماندنی هم در باره برخی ستم ها که در حکومت اسلامی بر مردم ایران رفته است و هم از دید نگارش در ادبیات فارسی پس از انقلاب و در دوران جمهوری اسلامی ) بلکه همچنان راه وروش فریبکارانه ایشان را نشان می دهد.
شروع نامه با قلم فرسایی در باره کویر شروع می شود تا زمینه ای برای برابری خود و سخت کوشان درکویر یافته باشد! او خود را از زمره کویریان می نامد که جان سخت است و با همه جان سختی و مقاومت همیشه امیدوار و بردبار. همه شاهد این "جان سختی " آقای خاتمی و کرنش در برابر مافیای حاکم و پایمہ7ل کردن خواسته های نخستین و بایسته مردم ایران بوده اند، امری که نوشتن بهترین انشاها نیز نمی تواند آن را از جان و روح مردم، به ویژه جوانان و دانشجویان که سخترین آسیب ها را از دروغ گویی ها و زدو بند های پنهان آقای خاتمی با مافیای حاکم دیدند، بزداید. آقای پریزیدنت در این نام!ه بر سر ایمان خود لرزیده است و چه تنهاهم لرزیده است!: " خود را چون بيد مجنوني كه تنها در گسترهي كوير ايستاده است، لرزان ميبينم، بر سر ايمان خود، و نگران كه مبادا ناتوان از عمل به عهدي باشم كه با خداي خود و با زنان و مردان بزرگوار اين مرز و بوم بستهام.."
ایشان در آخر کار دو دوره ریاست جمهوری و با وجود نابود کردن همه فرصت ها، آرزوها و امیدهای کسانی که روزی از وحشت گرگ ها به او دخیل بستند، تازه "نگران" است که مبادا از عمل به عهدش ناتوان بوده باشد! آقای پریزیدنت در این نامه تلاش می کند با ذره ای از راستی وحقیقت گوییهای کلی اما باک_e6هی از ناراستی ودروغ، داستانی سر هم بندی کند و خیال خود را آسوده نماید که نامه ای تاریخی از تلاش ها و کوشش های خود در دوران طلایی ریاست خود بر دولتی در جمهوری اسلامی بد نام و بد کنش، برای فردا به یاد بود گذاشته است! به راستی هم این نامه تاریخی است و شاهدی است بر ناتوانی های _98سی که در یک دوره از تاریخ دردناک مردمی، پست و مسؤلیتی را بر دوش گرفت که شایستگی اش را نداشت.
پریزیدنت راستگو و اندیشمند ما که از گالیله و برشت نمونه می آورد و در آزاد اندیشی دستی توانا دارد، در باره این نظام آزادی کش و آدم کش وآقای خمینی که سنگ بنای همه بدبختیها را گذاشت چنین می فرمایند:
"بعد از نهضت مشروطيت - كه گام بلند ملت ما در جهت مهار استبداد و رهايي از وابستگي و استقرار جامعهي مدني و با تأسف فراوان دولت مستعجل بود - در سايهي انقلاب اسلامي در سطحي بسيار گستردهتر و عميقتر ميزان «رأي ملت» شد؛ نه تنها در شعار، كه در متن قانوني كه تصويب آن نيز به رأي مردم واگذار گر'cfيد. آزاديهاي اساسي به رسميت شناخته شد و همتاي امنيت كه مهمترين پايهي جامعهي پويا و باثبات است، قرار گرفت و اعلام شد كه نه به بهانهي امنيت ميتوان آزاديها را محدود كرد، نه به نام آزادي ميتوان امنيت را از ميان برداشت. همهي افراد در برابر قانون مساوي به حساب آمدند، مجلس در رأس امور قرا!ر گرفت، نقد قدرت نه تنها حق مسلم، كه وظيفهي همه شهروندان قلمداد شد و در كنار اين تحولات راه براي رفع تنگناهاي ناشي از بينشهاي تنگ سنتي در برابر دين و جامعه، به خصوص با برخوردهاي خردمندانه و شجاعانه امام خميني (قده) گشوده شد."
این ها را می گوید که سپس به آهستگی و گنگ، گله کند که سخت سران نگذاشتند چنین شود!
اما آقای خاتمی مردم بیدار هستند و دیگر فریب سخنان زیبا و شعبده بازی های شما را نمی خورند! مگر همین چند روز پیش در پرسش و پاسخ با نمایندگانی از دانشجویان و جوانان، شما آنچه را که خود در باره نبود زندانی سیاسی در ایران در گذشته گفته بودی، در برابر چشم و گوش همگان انکار نکردی!؟ آ!قای خاتمی دست شما برای همه رو شده است. وقتی شما از جلادانی چون خلخالی و لاجوردی به عنوان "خدمتگزار و سرباز اسلام" نام می برید و در نبود آنها اشک جاری می فرمایید چه معنایی جز تایید آدمکشی های آنها دارد؟ به مردم بفرمایید چه کسی حکم آدمکشی ها را به خلخالی جلاد داد که حتا بدون à3حاکمه و گاه تلفنی حکم اعدام صادر نماید؟ شما که نبودید؟ چه کسی لاجوردی کوردل و نفرین ابدی شده را بر زندان اوین و جان ومال زندانیان حاکم کرد؟ شما که نبودید؟ چه کسی فرمان آن کشتار بزرگ فرزندان بی گناه مردم در زندان ها را در آن تابستان شوم و خونین و پس از آن شکست خفت باردر جنگ و نوشیدن !جام زهر صادر کرد؟ شما که نبودید؟ بفرمایید اگر آقای خمینی همآن رهبر "خردمند و شجاع" شما هم نبود پس چه کسی بود؟ اما آقای خاتمی تاآنجا که می تواند با وارونه جلوه دادن راستی های انکار نشدنی، برای امام ناله می کند که در این نامه تاریخی سپری برای خود بسازد:
"بگذاريد اندكي از مظلوم بزرگ تاريخ انقلاب يعني امام خميني (قده) سخن بگويم. خميني مظهر عزتخواهي ملت و زندهكنندهي حس اعتماد به نفس و خودباوري در مردمي بود كه مشتاق آزادي و رهايي بودند"
آقای خاتمی راز مظلومیت این مظلوم بزرگ تاریخ انقلاب در چیست؟ مگر نه این است که می گفت"اگر 30 میلیون هم بگویند آری من می گویم نه!" که به زبان ساده وبا انشایی نه به خوبی انشای شما معنایش این می شود که 30 میلیون برود بمیرد. وقتی من می گویم نه، نه است والسلام! چه کسی مظلوم واقع شدà5 است؟ مردمی که به امام شما و امثال شما اعتماد کردند و یا امام شما؟
آقای خاتمی خود به خوبی می داند که مردم از این سیستم خودکامه وزور گوی اسلامی تا چه حد بیزار هستند هم از این رو مشت ها را گره کرده، لب ها را گزیده و چشم ها را بسته است و در حالی که از فردای خود به راستی نترسیده است یکباره قلم بر کاغذ جاری کرده و چند بار تکرار فرموده است که شعارها هم®0?شه "آزادي، استقلال و پيشرفت" بوده است. باید به این شهامت که سرانجام شعار "ازادی،استقلال، جمهوری اسلامی" را بدین گونه و بااین حسارت تغیر داده استو شعار حقیقی مردم را پس از 25 سال بیان فرموده اند، آفرین گفت.

به تحریف های و برداشت های نادرست ایشان از رویدادهای تاریخی ایران به ویژه در مورد آیت اله کاشانی، همکار کودتاچیان کودتای 28 مرداد 32 که معرف حضور همگان است، نمی پردازم!
از بخش های مهم سخنان گهر بار آقای خاتمی در نامه پند و اندرز تاریخی خود، آن بخش از نامه است که در باره کندن آن "غده سرطانی" مشهورنزد همه ایرانیان، سخن فرموده اند:
"..به خصوص با كشف و حذف غدهي سرطاني جاخوش كرده در نهادهاي امنيتي - كه قتلهاي زنجيرهاي نمونهاي مهلك از آن بود - از متن دستگاه رسمي اطلاعات و امنيت كشور و تبديل آن دستگاه به نهادي بيدار و هوشيار و مدافع امنيت پايدار و نقطهي اطمينان ملت و خنثيكنندهي توطئههاي دشمنان ايران و معارضان ت'd1وريست و كينهتوز انقلاب و جامعه، آن فعاليت به صورتي ديگر و ريشهايتر ادامه داشته و دارد. چراكه حذف غدهي سرطاني به معني نابودي بينشي كه به اين جريان خطرناك منجر ميشود، نبود. اصرار بر روشهاي تنگنظرانه و سازمانيافته براي تخريب ذهن جامعه بهخصوص دينداران نسبت به دوم خرداد از يك سو و رذdتارهاي بعضا نادرست و شتابزدهاي كه به نام اصلاحات صورت گرفت، از سوي ديگر، به عنوان دو پديدهي تلخ تاريخي در اين دوران باز بروز كرد و اين بار نيز اين دو عامل دست به دست هم دادند تا زمينهي عدم توفيق حركت شكوهمند ملت را فراهم آورند."
اما پرسش اساسی مردم و ایراد به آقای پریزیدنت همیشه این بوده وهست که مگر ممکن است کسی رییس دولت باشد ودر این سیتم مافیایی یه شیوه ای هر روزه با سران مافیا در ارتباط باشد اما این "دشمنان ایران و معارضان تروریست و کینه توز انقلاب و جامعه" را نشناسد تا با معرفی آنها به وظیف!ه ای که قانون ومردم بر عهده او گذارده اند، عمل کند! گرفتاری شما آقای رییس جمهور در این است که با معرفی نکردن این جنایت پیشگان، در پنهان و پشت پرده ماندن این چهره ها بزرگترین یاری ها را به آنها رساندید.
مردم خود می دانند که چه کسانی در پشت پرده قرار دارند. آنها به شما رای دادند تا بتوانند این آدمکشان را به شیوه ای قانونی و رسمی از پشت پرده بیرون کشیده و به دست عدالت بسپارند اما نه تنها از شما نیز خیری ندیدند که بار دردهایشان نیزفزون تر شد.
شما در نامه خود به هیچ یک از پرسش های مردم پاسخی نداده اید. همان شیوه یکی به نعل و یکی به میخ و سینه زدن زیر علم آقای خمینی ادامه داشته است اما به این نکته نیز باید اشاره کرد که برای اولین بار و پس از 7سال از "ستون خیمه انقلاب" یعتی رهبر معظم بر تخت سلطنت، یادی نکرده و قلم به چہ7پلوسی نیالوده اید. ایکاش این کار را از روز اول کرده بودید تا به امید تکانه ای در رهبر غیر منتخب مردم، تااین اندازه خود به آلودگی کشیده نشوید.
پرسش های مردم از شما این است که بنا بر سوگندی که به هنگام پذیرش پست ریاست جمهوری خورده اید به کدام یک از بندهای اصل هایی از همین قانون اساسی پر از اشکال ج.اسلامی که در زیر آمده است عمل کرده اید؟ اگر نکرده اید چرا ؟ و اگر کرده اید کجا و چگونه؟

:3اصل

دولت جمهور اسلامی ايران موظف است برای نيل به اهداف مذكوردر اصل دوم[دولتی کاملن بر مبنای قوانین اسلامی] ، همه امكانات خود را برای امور زير به كار برد
.ايجاد محيط مساعد برای رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و مبارزه با كليه مظاهر فساد و تباهي ـ 1
!g1065 ـ بالا بردن سطح آگاهیهای عمومی در همه زمينه‏های با استفاده صحيح از مطبوعات و رسانه‏های گروهی و وسائل ديگر. 2
.ـ آموزش و پرورش و تربيت بدنی رايگان برای همه در تمام سطوح، و تسهيل و تعميم آموزش عا لی 3
ـ تقويت روح بررسی و تتبع و ابتكار در تماà3 زمينه‏های علمي، فني، فرهنگی و اسلامی از طريق تأسيس مراكز تحقيق و تشويق4 محققان.
ـ طرد كامل استعمار و جلوگيری از نفوذ اجانب 5
ـ محو هر گونه استبداد و خودكامگی و انحصارطلبي. 6
ـ تامين آزاديهای سياسی و اجتماعی در حدود قانون!. 7
8 ـ مشاركت عامه مردم در تعيين سرنوشت سياسي، اقتصادي، اجتماعی و فرهنگی خويش.
.رفع تبعيضات ناروا و ايجاد امكانات عادلانه برای همه، در تمام زمينه‏های مادی و معنوي ـ 9
.10ـ ايجاد نظام اداری صحيح و حذف تشكيلات غير ضرور
....
12 ـ پیگdريزی اقتصادی صحيح و عادلانه بر طبق ضوابط اسلامی جهت ايجاد رفاه و رفع فقر و برطرف ساختن هر نوع محروميت در زمينه‏های تغذيه و مسكن و كار و بهداشت و تعميم بيمه.
13ـ تامين خودكفايی در علوم و فنون صنعت و كشاورزی و امور نظامی و مانند اينها.
تامين حقوق همه جانبه افراد از زن و مرد و ايجاد امنيت قضايی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون. ـ14

اصل6
در جمهوری اسلامی ايران امور كشور بايد به اتكاء آراء عمومی اداره شود، از راه انتخابات، انتخاب رييس جمهور، نمايندگان مجلس شورای اسلامي، اعضای شوراها و نظائر اينها، يا از راه همه‏پرسی در مواردی كه در اصول ديگر اين قانون معين میگردد.

29اصل
برخورداری از تامين اجتماعی از نظر بازنشستگي، بيكاري، پيري، ازكارافتادگي، بي‏سرپرستي، در راه‏ماندگي، حوادث و سوانح، نياز به خدمات بهداشتی درمانی و مراقبتهای پزشكی به صورت بيمه و غيره، حقی است همگاني.
دولت موظف است طبق قوانين از محل درآمدهای عمومی و دذ1آمدهای حاصل از مشاركت مردم، خدمات و حمايتهای مالی فوق را برای يك يك افراد كشور تامين كند.

37اصل
اصل، برائت است و هيچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمیشود، مگر اين كه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.

38اصل
اجبار شخص به شهادت، اقرار يا سوگند، مجاز نيست و چنين شهادت و اقرار وسوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. هر گونه شكنجه برای گرفتن اقرار و يا كسب اطلاع ممنوع است.
متخلف از اين اصل طبق قانون مجازات میشود.

39اصل
هتك حرمت و حيثيت كسی كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زندانی يا تبعيد شده، به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است.

59اصل
در مسايل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعی و فرهنگی ممكن است اعمال قوه مقننه از راه همه‏پرسی و مراجعه مستقيم به آراء مردم صورت در خواست مراجعه به آراء عمومی بايد به تصويب دو سوم مجموع نمايندگان مجلس برسد..گيرد

آقای رییس جمهور در دوران ریاست جمهوری شما به کدامیک از این اصول عمل شده است؟ قاضی مرتضوی ها چرا آزادند و به هر کارکه می خواهند مشغول؟ چرا هنوز افراد ناپدید می شوند و پس از مدتی جسد آنها یافت می شود؟:
"جسد يك دختر دانشجو به نام سيمين - پ دانشجوي مقطع كارشناسي رشته مهندسي باغباني ورودي ٨٢ دانشگاه آزاد اسلامي واحد جيرفت شب گذشته ١١ ارديبهشت ماه در يكي از منازل مخروبه در فاصله يك كيلومتري خوابگاه دختران اين دانشگاه كشف شد. به گزارش خبرنگار ايسنا، اين دختر دانشجو كه از اهالي منطقه بز'e4جان از توابع شهرستان بافت استان كرمان است، به مدت ٥ روز ناپديد شده بود و پدر وي با توجه به عدم تماس تلفني دخترش با منزل طي اين مدت به قضيه مشكوك شده و ديشب در حالي وارد جيرفت شد كه با جنازه دخترش مواجه شد."(1)

هفته ای نیست که خبر چنین رویدادهای تکان دهنده ای در کشور تحت قوانین اسلامی(که هنوز هم شما با خامی تاسف باری فکر می کنید مردم ایران تحولات را در این چهارچوب می خواهند) و ریاست جمهوری شما منتشر نشود . همین امروز خبر خودکشی یک بسیجی بنام "علی اذانی"،که حتمن شما نیز او را می ش!ناسید چون می گویندچهره اش همیشه درتصویری که با سرود جمهوری اسلامی همراه است، نمایان است، منتشر شد. او از سر گرفتاری، درد تهیه نان شب برای خود و خانواده اش با گلوله ای به زندگی خود پایان داد(2)
داستان موفقیت های شما در بهبود وضع اقتصادی و غیره را هم که انبوه روسپیان،کارتن خوابان و کودکان خیابانی بهتر می توانند تفسیر و توضیح بدهند. شما با آنهمه درآمد نفت چه کردید که دانشجو باید کلیه اش را بفروشد تا هزینه سرسام آمر تحصیل در دانشگاه های آزاد را بپردازد؟ با درآمدهای مà3لکت چه کرده اید که فروش اعضای بدن برای تامین هزینه های ازدواج و عمل جراحی در آن کشور زر خیز روزمره و عادی شده است؟
آقای رییس جمهور ملت منتظر قهرمان نیست و می خواهد خود را از دست قهرمانان قلابی و نمایندگان خدا بر زمین رهایی دهد . مردم ایران دیگر احتیاجی به نامه و پندهای شما ندارند. مردم درفقر و فساد و اعتیاد و فحشا و گرانی دست و پا می زنند و شما برایشان انشا نوشته و داستانسرایی می فرمای 40?! مردم انتظاری از شما ندارند. چون شماآزمایش خود را داده اید و همه چیز برای شما نیز تمام شده است. مردم مدت هاست از شما عبور کرده اند. غم مردم نخورید که همآنند این 7سال بیهوده است. آنها سرانجام درد خود را درمان می کنند. شما به فکر فردای خود باشید . راستی آقای رییس جمهور" شب ها راحت می خو'c7بید؟"(3)

زیرنویس:
1 ـ پیک ایران، 1مه 2004
می توانید به این گزارش از ناپدید شدن دانشجویی دیگر مراجعه کنید:
http://web.peykeiran.com/net_iran/irnewsbody.aspx?ID=14220
2 ـ شرح خبر را در پیک نت، 14 اردیبهشت ماه 83 بخوانید.
3 ـ به وام از گفته یک دانشجوی دلیر در پرسش از خاتمی.