يكشنبه 27 ارديبهشت 1383

صف‌بندي‌هاي سياسي فاز اول و اصلاحات ديگر كارساز نيست؛ بايد طرحي نو در انداخت و جرياني جديد پديد آورد.عيسي سحرخيز، نهضت آزادي ايران

متن کامل سخنراني عيسي سحرخيز در برنامه چهل و سومين سالگرد تاسيس نهضت آزادي ايران 25/2/1383

به نام خداوند جان و خرد
با سلام خدمت دوستان عزيز و تبريك و تهنيت به مناسبت سالگرد تاسيس نهضت آزادي ايران كه مي¬رود به نيم قرن حيات اثرگذار خود در صحنه سياسي جامعه برسد و ركورد بالايي را در فعاليت حزبي ايران به ثبت رساند.
دوستان لطف كرده¬اند و از من خواسته‌اند صحبتي داشته باشم. اما هر چه فكر كردم چيزي درخور اين جمع در خود نيافتم، الا درد دلي و تبريكي كه عرض شد.
اما آن درد دل، قصه پر غصه منيت¬ها و فرهنگ ضد تشكيلاتي بودن و افكار تخريبي ما ايرانيان است. نگاهي به پيشينه نهضت آزادي ايران و اهداف بنيانگذاران آن، مهندس مهدي بازرگان، دكتر يدالله سحابي و آيت¬الله طالقاني كه درود خداوند و دعا و صلوات ما بر روح پاكشان باد، نشان مي¬دهد كه آنان در تهيه مرامنامه نهضت سه اصل كلي و محوري را مورد توجه قرار دادند كه با نگاه كلي هنوز هم مي‌تواند مورد توافق تمام شخصيت‌ها، گروه‌ها و جريان‌هاي سياسي اسلامي باشد و محور مبارزات قرار گيرد. البته با قرائت‌هاي جديد و توجه به شرايط روز ايران و جهان.
تاكيد بر تعاليم انسان‌ساز و رهايي بخش و مباني عاليه دين مبين اسلام، روش‌هاي مسالمت‌آميز و مبتني بر قوانين اساسي ايران و اعلاميه حقوق بشر.
در گذشته نيز آنچه مايه اختلاف بود نه اين اصول كلي، بلكه راهبردها و روش‌ها و راهكارهاي سياسي پيش رو بود. آنچه كه موجب شد نسل‌ ما حداقل در دو برهه تاريخي و در دو مقطع متفاوت در برابر نهضت ايستاد. اول زماني كه ضرورت مبارزات مسلحانه بر فعاليت سياسي مسالمت‌جويانه در دوران رژيم پهلوي پيش گرفت و مجاهدين خلق از دل نهضت بيرون آمد و سپس از آن گروه‌هاي چريكي يكي پس از ديگري متولد شدند. دوم دوران انقلاب كه دوستاني از نهضت بريدند و جواناني در مخالفت با سياست‌ها و برنامه‌هاي دولت بازرگان ـ با بحث غيرانقلابي بودن، اما با روش‌هايي گاه بسيار غيردموكراتيك و انگ‌زني‌هاي منفعت طلبانه ـ در پي جابجايي قدرت و دولت برآمدند و سنگ بنايي را بر پا ساختند و پس از آن رفت بر ما آنچه كه تا كنون رفته است و ديوار كجي شكل گرفت (اگر به اصلاح روش‌هاي گذشته هر چه بيشترنپردازيم تا ثريا كج مي‌رود) خوشبختانه، از مدت‌ها پيش، به ويژه با برآمدن آفتاب دوران اصلاحات، درك موقعيت و اهميت نقد انديشه گفتار و رفتار گذشته خويش، بسياري از جريان‌هاي سياسي و فرهنگي را به بازبيني روش‌ها و اقدام‌هاي گذشته و اتخاذ خط مشي‌هاي نوين رهنمون ساخته و دامنه و گستره اين جريان روندي فزاينده داشته و دارد.
هر چند هنوز هستند افراد و احزاب و گروه‌هايي كه نمي‌خواهند واقعيت‌هاي جديد ايران و جهان را ببينند و بپذيرند و هنوز در پيله تنگ منيت‌ها و حزب و گروه پرستي‌ها دست و پا مي‌زنند و نمي‌خواهند و يا نمي‌توانند حتي چون آن كرم سياه درون پيله، پوسته‌ي خود را پاره كنند و به پروانه‌اي زيبا و آزاد تبديل شوند تا درون پيله منيت خويش جان نسپارند.
آنچه به عنوان يك درد دل مي‌توان گفت ضروري ديدن نقد بيرحمانه گذشته خويش و بيان آشكار و شفاف انديشه و رفتار خود براي عبرت نسل جوان و اصلاح سياست‌هاي واگرايانه و خودمحور به سمت حركت‌هاي همگرايانه جمعي است. حركت‌هايي كه اگر چه دير هنگام، از اواخر دوران فاز اول اصلاحات توسط جمعي از دوستان مورد توافق قرار گرفت و مبناي حركت جمعي شد و آثار و پيامدهاي خود را نيز در مقاطعي به نمايش گذارد.
آن حركت‌هاي محدود، اما اثر گذار متاسفانه از اسفند ماه به فراموشي سپرده شده است و به نظر مي‌رسد ضرورت اين دوران حساس و شرايط سهمگين پيشرو كه مي‌تواند منافع ملي و مصالح بين‌المللي ايران را در خطر قرار دهد، حركت به سمت يك اقدام سياسي جمعي حول محورهايي چون مردمسالاري، جمهوري‌خواهي مبتني بر فرهنگ و سنن ايراني و اسلامي و حقوق بشر و صلاح‌خواهي است.
تصور مي‌كنم هر روز تاخير ما و جامعه را سال‌ها از اهدافمان دور مي‌كند و لذا بايد اقوام گذشته با جديت و برنامه‌ريزي مشخص پيگيري شود و منشوري حاوي اهداف حداقلي فراهم آيد تا زمينه‌هاي همگرايي و همراهي و حتي ايجاد ائتلافي تازه اصلاح‌طلبي به صورت عملي و رسمي شكل گيرد.
مشخص است كه صف‌بندي‌هاي سياسي فاز اول و اصلاحات ديگر كارساز نيست و بايد طرحي نو در انداخت و جرياني جديد پديد آورد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

در شرايطي كه جريان اقتدارگرا مي‌رود تا مناسبات استبدادي را نهادينه كند و هر روز روزنه‌اي را مي‌بندد، فرصت تنگ است و هر گونه كوتاهي و عدم جديت مي‌تواند هر آنچه را كه تا كنون داشته‌ايم پنبه كند.
خوشبختانه نهضت آزادي ايران در اين چند ساله نشان داد كه جزو جريان‌هايي است كه به تعامل با يكديگر و بحث و گفت‌وگو و همكاري و همراهي احزاب و گروه‌ها ـ حتي در مورد احزاب محافظه‌كار ـ اهميت مي‌دهد و در جهت انجام كارهاي سياسي جمعي ـ با وجود هزينه‌هاي مترتب بر آن ـ همگام و همراه است.
اميدوارم كه همه ما بتوانيم حصار منيت‌ پيرامون خود را بشكنيم و رخوت و سستي را از پيكر خود بزداييم و دراين راه مهم گامي پيش بگذاريم.
باشد كه روزي همگي رهرو اين انديشه باشيم كه:
آسايش دو گيتي تفسير اين دو حرف است با دوستان مروت با دشمنان مدارا

متشكرم

در همين زمينه:

Copyright: gooya.com 2016