سه شنبه 29 ارديبهشت 1383

لاريجانی رفت، ضرغامي آمد، روزنامه شرق

شرق: با انتصاب عزت الله ضرغامى به رياست سازمان صدا و سيما يكى ديگر از حلقه هاى جابه جايى قدرت در جمهورى اسلامى به سود محافظه كاران جوان تكميل شد.

صبح ديروز با ديدار اعلام نشده مقام رهبرى از صدا و سيما همزمان دو كار انجام شد: اول طى تقدير از على لاريجانى پايان دوره ۱۰ ساله رياست او بر سازمان صدا و سيما اعلام شد و سپس منابع آگاه در سازمان صدا و سيما از تعيين عزت الله ضرغامى به رياست اين سازمان خبر دادند. على آقا محمدى قائم مقام رئيس سازمان صدا و سيما به ايسنا گفت: «بنا به تدبير و تشخيص مقام معظم رهبرى مبنى بر سپردن رياست سازمان صدا و سيما به عنوان يك رسانه ملى به يكى از نيروهاى درون اين سازمان عزت الله ضرغامى به عنوان يك فرد كاملاً آشنا به سازمان صدا و سيما جايگزين دكتر على لاريجانى مى شود.»

• ضرغامى كيست؟

عزت الله ضرغامى از دانشجويان تسخيركننده سفارت آمريكا در تهران (۱۳۵۸) است كه برخلاف اكثريت آن دانشجويان به عضويت جناح چپ درنيامد. از اين حيث ضرغامى تنها يك دوست و همفكر سابق دارد كه با وجود حضور در جمع دانشجويان پيرو خط امام (مانند عبدى، ميردامادى، بيطرف، اصغرزاده، بهزاديان، ابتكار و...) هرگز چپگرا نشد و او محمود احمدى نژاد شهردار كنونى تهران است كه گويا همان زمان پيشنهاد كرده بود سفارت شوروى اشغال شود. با وجود اين ضرغامى وقتى از فوت همسر عباس عبدى اطلاع يافت حضور در مجلس فاتحه وى در مسجد الجواد تهران را از دست نداد و در اين مسجد به عبدى تسليت گفت. آن زمان او معاون سينمايى وزير ارشاد اسلامى بود. اولين پست فرهنگى كه به ضرغامى سپرده شده بود در حالى كه با استعفاى سيدمحمد خاتمى از وزارت ارشاد ابتدا على لاريجانى و سپس مصطفى ميرسليم وزير شده بودند.

ضرغامى پس از اشغال سفارت آمريكا به سپاه پاسداران پيوست و با ادغام نيروهاى انتظامى وارد اين نيرو شد. وى مدتى مديريت يك مجموعه صنعتى و نظامى را برعهده داشت. حضور يك مرد نظامى در مقامى فرهنگى دوره تازه اى را براى سينماى ايران رقم زد. در دوره مديريت ضرغامى فيلم هاى آدم برفى (به كارگردانى داوود ميرباقرى) و ديدار (به كارگردانى محمدرضا هنرمند) از اكران بازماندند چرا كه در اولى يك مرد به هيبت زنان درآمده و گريزان از ايران راهى تركيه مى شد و در دومى يك رزمنده مسلمان عاشق دخترى ارمنى مى شد. ضرغامى در مقام معاون سينمايى با حضور فيلم ها و فيلمسازان ايرانى در جشنواره هاى جهانى مخالفت مى كرد و سعى داشت با حمايت از فيلمسازان وفادار به نظام نوعى سينماى خودى را رواج دهد: «ما اصلاً مى خواهيم فيلم انقلابى نشان بدهيم اگر قرار باشد ما دو تا گارد را نشان بدهيم و بعد بگويند موجب تضعيف ارتش شد كه نشد بالاخره من خودم نيروى منتسب به نيروهاى انتظامى ام و بيشتر از هر كسى شئونات نيروهاى انتظامى را رعايت مى كنم.» (مجله نيستان، شهريور ۱۳۷۵)

وى در همين گفت وگو از نحوه برخورد خود با فيلمسازان دگرانديش مى گويد: «تا به حال با داريوش مهرجويى جلسه نداشتيم كيارستمى بعد از دو ماه پيش من آمد و گفت من هركس را بخواهم ملاقات كنم بيش از يك هفته در نوبت نمى مانم اما شما بعد از دو ماه به من وقت مى دهيد. من وقتم با نيروهاى خودى بيشتر صرف مى شود.» (همان) ضرغامى همچنين در دوره معاونت سينمايى تلاش بسيار كرد گروهى از فيلمسازان دگرانديش را به خودى تبديل كند: «آقاى كيميايى صحبت كرد و مى خواست راجع به يك بسيجى فيلم بسازد كه هنوز زنده است و نارنجك و اسلحه را حفظ كرده و مى خواهد با يك محتكر بجنگد... آقاى كيميايى مى گويد كه من تمام تلاشم اين است كه بشوم مخملباف يعنى يك كارگردان انقلابى مسلمان اما متاسفانه مخملباف هم تلاشش اين است كه بشود كيميايى» (همان) ضرغامى در همان دوره اى معاون وزير ارشاد بود كه سعيد امامى به عنوان معاون وزير اطلاعات تلاش مى كرد با جذب پاره اى فيلمسازان (مانند مسعود كيميايى و ديگران) سينمايى خودى بسازد.

عزت الله ضرغامى با پايان دوره وزارت مصطفى ميرسليم (عضو ارشد حزب موتلفه اسلامى) و بازگشت سيدمحمد خاتمى به قدرت راهى سازمان صدا و سيما شد كه رياست آن بر عهده مافوق سابقش در سپاه يعنى على لاريجانى بود. ضرغامى معاون پارلمانى و شهرستان هاى صدا و سيما شد كه چندين شبكه استانى زيرمجموعه آن است. وى همچنين با روحيه آرام خود مسئول تعيين رابطه سازمان صدا و سيما با مجلس ششم شد كه اين مجلس دست كم براى دو سال بودجه سالانه اين سازمان را كاهش داد. بودجه البته فقط با ارجاع به مجمع تشخيص مصلحت نظام اصلاح شد اما ضرغامى اين فرصت را يافت تا در وضعيتى نسبتاً ناشناخته رياست مهمترين رسانه كشور را كه انحصار راديو و تلويزيون و نفوذ كافى در سينما، موسيقى و مطبوعات كشور را در اختيار دارد به دست آورد.

•ضرغامى تنها نيست

انتصاب ضرغامى از آن رو مهم است كه وى به همراه گروهى از مديران ديگر كشور طبقه اى جديد از مسئولان نظام را تشكيل مى دهند. اعتقاد به نظريه ولايت مطلقه فقيه، سابقه حضور نظامى در جبهه هاى جنگ به ويژه عضويت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى، جوانى به معناى تعلق به حوزه زمانى كمتر از ۵۰ سال، همكارى با نهادهايى كه حفظ نظام سياسى بر عهده آنها بوده (مانند وزارت اطلاعات، سپاه يا دادگاه هاى انقلاب) و نيز قائل بودن به انديشه خودى و غيرخودى از مهمترين ويژگى مسئولان جديد نظام است كه مى توان آنان را به اعتبار جوانى شان محافظه كاران جوان خواند. با وجود اين هرگز نبايد اين گروه از مسئولان را محافظه كار به معناى كلاسيك آن دانست.

جريان مذكور گرچه از سوى مخالفان بنيادگرا ناميده مى شود خود را اصول گرا مى خواند كه ضمن تعلق خاطر به سنت هاى اسلامى به ويژه روحانيت و شريعت استحكام ولايت مطلقه فقيه را بر هر چيز ديگرى ترجيح مى دهند. جناح مذكور در واقع نه چپ و نه راست است اما تكيه بر مفاهيم عدالت طلبانه را از چپ و اتكا بر سنت را از راست فرا گرفته است و حمايت از هر دو را از نهاد حكومت و ولايت مى خواهد. نگاهى به چند موقعيت مهم سياسى در نظام جمهورى اسلامى نفوذ روزافزون اين جريان به حلقه هاى قدرت را نشان مى دهد. در سپاه پاسداران انقلاب اسلامى سرلشكر يحيى رحيم صفوى خود را فراتر از چپ و راست مى داند، در شهردارى تهران محمود احمدى نژاد اين چنين است، در حوزه هنرى حسن بنيانيان و در سازمان تبليغات اسلامى حجت الاسلام جوان خاموشى اينگونه فكر مى كنند.

در ميان فقهاى شوراى نگهبان شيخ صادق لاريجانى ريش سفيد فقيه اين نسل جوان است و عزيزى و اسماعيلى از حقوقدانان عضو شوراى نگهبان هم بدون وابستگى تشكيلاتى يا طبقاتى به جناح راست يا بازار اين چنين هستند. در قوه قضائيه همچنين غلامحسين الهام سخنگوى اين قوه بدون توجه به سوابقى از نوع حضور در نهادهاى نظامى از گروه مذكور به شمار مى رود. زعماى اين قوم البته على لاريجانى و حداد عادل هستند كه در كنار احمد توكلى و گروه سياسى آبادگران قرار مى گيرند. آبادگران در حال حاضر اكثريت در غياب رقيب شوراى شهر و مجلس هفتم را در اختيار دارند و احتمالاً حداد عادل را به رياست پارلمان برمى گزينند و على لاريجانى را نامزد رياست جمهورى مى كنند.

انتصاب عزت الله ضرغامى به رياست سازمان صداوسيما موقعيت اين جريان سياسى تازه نفس را تقويت مى كند. جريانى كه نه فقط جايگزين تحول به نفع اصلاح طلبان مى شود بلكه به تدريج محافظه كاران سنتى را هم از گردونه قدرت حذف مى كند. عدم پذيرش سران حزب موتلفه در فهرست آبادگران، گرچه اتفاق مهمى است اما رخداد تازه اى محسوب نمى شود كه به روايت حبيب الله عسگراولادى دبيركل حزب موتلفه پيشنهاد چند سال پيش وى براى ابقاى محسن رفيق دوست براى رياست بنياد مستضعفان مورد پذيرش قرار نگرفت و فروزنده رئيس اين بنياد شد مردى كه با وجود تفاوت هايش او را نيز بايد به فهرست همفكران ضرغامى افزود و اين فهرست به تدريج كامل تر خواهد شد.

• حلقه استراتژيك

جريانى كه آبادگران تنها نام سياسى و علنى آن است درواقع هم اكنون در پرتو اعتقاد راسخ به نظريه ولايت مطلقه فقيه قدرت قابل ملاحظه اى در كشور دارد:

* در حوزه اقتصاد با تفكيك امور خدماتى جانبازان از بنياد مستضعفان و الحاق آن به دولت مى توان قدرت جريان سياسى جديد را روزافزون دانست. حضور بنياد در تجارت صنعت و بانكدارى ايران تقريباً بى نظير است و تنها با يك نهاد اقتصادى ديگرى قابل مقايسه است كه آن نيز در دست سنت گرايان قرار دارد و آن نهاد جز آستان قدس رضوى به مديريت واعظ طبسى نيست.

* در حوزه فرهنگ حضور سران جريان مذكور در حوزه هنرى و سازمان تبليغات اسلامى با انتخاب ضرغامى به رياست سازمان صدا و سيما تقويت مى شود. روزنامه جام جم نيز به زودى تحولات جديدى را از سر خواهد گذراند چه ماهيت غيرسياسى آن گويا موردپسند قرار نگرفته است.

* در حوزه اجتماع هيات هاى مذهبى و جلسات حزب الله پايگاه جريان مذكور به شمار مى رود. واعظين و خطيبانى چون حجت الاسلام پناهيان كه بخش عمده اى از برنامه هاى راديويى و تلويزيونى را در اختيار دارند به همراه كارگردانان و نيز روزنامه نويسانى چون نادر طالب زاده و حسين شريعتمدارى از طريق روزنامه كيهان اين جريان را گسترش مى دهند. زير پوست به شدت عمل گرايانه آبادگران نيز جريانى به شدت اصول گرا به نام انصار حزب الله ريشه دوانده است.

* در حوزه انديشه افرادى مانند مهدى نصيرى، حسن رحيم پور ازغدى و شعرايى چون على معلم دامغانى و نويسندگانى مانند محمد نورى زاد مجموعه توليدكنندگان اين ايدئولوژى را تشكيل مى دهند.

در اين ايدئولوژى البته مجموعه اى از آراى ناتمام يا قلب ما هيت شده هايد گر، فرديد، شريعتى، مطهرى و ... به چشم مى خورد.

* در حوزه قدرت اما نفوذ اصول گرايان روبه فزونى است. به نظر مى رسد از اين پس كليه قوانين اقتصادى اثر احمد توكلى را برروى خود خواهد داشت ضمن آن كه قوانين فرهنگى و اجتماعى زير نظر غلامعلى حداد عادل و قوانين سياسى با نظر محمدرضا با هنر تدوين مى شود و لاريجانى نيز اميدوار است كه به زودى در امور اجرايى به ايشان بپيوندد.

تبليغات خبرنامه گويا

advertisement@gooya.com 

• پيش گيرى بهتر از درمان است

اصول گرايان البته تمايل چندانى به امنيتى كردن فضاى سياسى كشور دست كم تا خرداد ماه سال ۱۳۸۴ را ندارند. مخالفت حسين شريعتمدارى با اعدام هاشم آقاجرى و تمركز فعاليت احمدى نژاد بر كار شهرى از نشانه هاى اين گرايش است.

اين جريان همچنين خواهد كوشيد همه درگيرى ها را قبل از وقوع خنثى كند. محدود كردن مجوز هاى فرهنگى براى ساخت فيلم يا چاپ روزنامه مانع از پرداختن هزينه هاى برخورد مى شود. با تشكيل مجلس هفتم اين جريان سياسى در هيأت نظارت بر مطبوعات و كميسيون ماده ۱۰ (صدور مجوز احزاب) حضور مى يابد ضمن آن كه گستره فعاليت صدا و سيما و نفوذ آن در معاونت كنونى سينما مانع از ايجاد خط برخورد مى شود.

• ايدئولوژى خودكفايى

محافظه كاران جوان به اتكاى قدرت جوانى خويش خواهند كوشيد به جاى جست وجوى بقا در روابط بين الملل و گفت وگو هاى سياسى به قدرت داخلى بپردازند. بسط تفكر دفاعى سبب تقويت اين انديشه مى شود كه ايران از كليه حقوق قانونى خود در تجهيز نظامى استفاده كند تا خيال تجاوز نظامى در سر ايالات متحده آمريكا پرورش نيابد. تجربه كره شمالى نشان مى دهد دست يافتن به تكنولوژى اتمى هنوز مهمترين عامل دفاعى حتى مقابل ديپلماسى گفت وگوست. درواقع تنها در موقعيت قدرت است كه مذاكره برابر امكان دارد. با وجود اين حضور ديپلماتى عمل گرا به نام على اكبر ولايتى در كنار اين جريان امكان دارد انديشه دفاعى حاكم بر سياست خارجى ايشان را به انديشه اى ديپلماتيك تبديل كند. در واقع تنها يك ديپلمات خودى مى تواند سياست خارجى را از حوزه مردان نظامى خارج كند.

•حلقه آخر

خروج على لاريجانى از صدا و سيما عملاً وى را آماده نامزدى رياست جمهورى مى كند. تأييد وى درواقع برگ برنده اى است كه در دستانش پس از خروج از سازمان قرار گرفته در حالى كه روساى سابق همه با تلخكامى كرسى رياست را ترك كردند. انتخاب ضرغامى نيز نشان از آن دارد كه حتى پس از يك دهه لاريجانى در صدا و سيما حضور دارد. نامزدى لاريجانى اما دست كم بايد از دو مرحله مهم بگذرد اول مباحثات درونى جبهه راست كه به دو بخش سنت گرا و بنيادگرا تقسيم شده و سپس رقابت هاى بيرونى با جبهه چپ كه با وجود حذف از مجلس هنوز به رياست جمهورى اميدوار است. بدترين رخداد براى لاريجانى اما زمانى است كه در غياب رقيب حلقه هاى مركزى بنيادگرايان در انديشه حذف سنت گرايان نيز برآيند. در چنين موقعيتى است كه با وجود حضور لاريجانى در لبه مماس بر هم دو جريان سنت گرايى و بنيادگرايى موقعيت او در خطر قرار خواهد گرفت. اينك تنها يك حلقه باقى مانده است حلقه آخر از آن كيست؟ به زودى اين پرسش نيز در افكار عمومى خواهد پيچيد.

در همين زمينه:

دنبالک:
http://khabarnameh.gooya.com/cgi-bin/gooya/mt-tb.cgi/7839

فهرست زير سايت هايي هستند که به 'لاريجانی رفت، ضرغامي آمد، روزنامه شرق' لينک داده اند.
Copyright: gooya.com 2016